كنيد بس كشيدم فرياد
آمريكا به سعودي عربستان سبز و زرد چراغ
مسكو با سفيد كاخ اخلاقي برخورد
پيشرفت براي جيانگ مدل
كنيد بس كشيدم فرياد
سولووي كالين
عبادتي عليرضا:ترجمه
زنان بدني بازرسي و لگد با درها گشودنشدهاند كلافه و خسته متحده ايالات ويژه نيروهاي
نيروهاي تابستاني ، روز يك بعدازظهر.نيست افغانستان مردم افكار و دلها گشودن براي راهي
عمليات از بخشي نيز اين.كوفتند شاهيكوت دره در را ويران نيمه و گلي منزلي در آمريكايي
شرق در طالبان و القاعده فراريهاي يافتن براي آمريكايي نيروهاي كه است "كوهستان جاروي"
ميآورد درون به را آمريكايي مردان پير ، كشاورز يك خانه ، مرد.ميدهند ادامه افغانستان
از.بمانند امان در غريبه چشمان از تا بردهاند پناه پشتي اتاق به زنان كه حالي در
كه را شكارياش تفنگ افتخار با هم او ميكند ، نگهداري سلاح خانه در كه ميپرسند پيرمرد
كار به جستوجو تيم وقتيميدهد نشان آمريكايي سربازان به ميگذرد قرن يك آن عمر از
راهي ويژه نيروهاي تيم و ميكند تعارف چاي آنها به پير كشاورز اين ميدهند پايان خود
لشكر 82 سرباز شش كه نشدهاند دور پير مرد منزل آن از قدمي چند هنوز.ميشوند بعدي منزل
و زور با ميآيند حساب به "كوهستان جاروي" عمليات از بخشي كه آمريكا هوايي نيروي چترباز
كشيدم فرياد هرچه":ميگويد ويژه نيروهاي تيم كاپيتان.ميشوند پيرمرد منزل وارد خشونت
چتربازان از يكي ضربه با اما كند فرار ميخواست پيرمرد بيچاره.نكردند توجهي كنيد بس
.كردند بدني بازرسي را زنان زور به بودند شده وارد زور به كه سربازانيشد زمين بر
نقش
از دست چتربازان كه دهد فرمان تا رساند منزل داخل به را خود قبلي تيم كاپيتان وقتي
به را واقعه وقتي كاپيتان اينبودند شوكه همه افغاني خانواده آن اعضاي بردارند خشونت
رقتبار بسيار زنان كشيدن جيغ صحنه":ميگويد و ميشود جمع چشمانش در اشك ميآورد خاطر
".بود
سنگ با استقبال
جاروي" عمليات مورد در آمريكا ارتش فرماندهي و هوايي نيروي يگان 82 رسمي گزارشهاي
.است بوده چشمگير بسيار عمليات اين در آمده دست به موفقيت كه است آن از حاكي "كوهستان
و آمده دست به نظامي ، انبار چند دقيق جستوجوهاي اين طي كه است آمده گزارشها اين در
قرار بازجويي مورد و دستگير آنها حاميان و طالبان اعضاي از نفر چندين و شده ويران
روستاي در محلي مقامهاي و روستاييان اظهارنظر و ويژه يگان گزارش براساس اما.گرفتهاند
آنند گواه شاهدان.است نداشته چيزي ناكامي و فضاحت جز ماموريت اين آن اطراف و شاهيكوت
نيروهاي ميان كه تفاهمي حسن و پرداختهاند بيگناهان ارعاب به فقط آمريكايي سربازان كه
كلاهسبزها اعضاي از يكي "جيم"ساختند نابود را شده ايجاد افغاني جوامع و قبايل و ويژه
شش از بعد اكنون" ميگويد است فعاليت مشغول خوست ناحيه در است ماه شش كه [Green Beret]
پرتاب سنگ ما سوي به مردم كوهستان جاروي عمليات خاطر به نقطه اين در ما حضور ماه
كوهستان جاروي عمليات كه هستند اعتقاد اين بر هم ويژه نيروهاي اعضاي ساير ".ميكنند
.دادهاند باد به را گذشته ماه شش اطلاعاتي عمليات تمامي و ضدشورش تلاشهاي تمام
نزده سر اشتباهي كار سوم گردان مردان از كه دارند اصرار هوايي نيروي لشكر 82 افسران
درگير ويژه نيروهاي كه ميگويند نيوزويك پرسشهاي به پاسخ در عمومي روابط افسران.است
گلهگذاريها كشاندن با و افتادهاند فيل دماغ از ميكنند فكر كوهستان ، جاروي عمليات در
.ميكنند نابود را آمريكايي سربازان تلاشهاي تمامي مطبوعات به شكايتها و
عملياتي افزايش و افغانستان در ماموريت بسط بررسي حال در واشنگتن كه است حالي در اين
عليه القاعده افراد تروريستي حملات اخير ماههاي در كه ويژه به است كوهستان جاروي نظير
راهكار بهترين درباره گفتوگو و بحث همين براياست يافته افزايش كابل آسيبپذير حكومت
.دارد ادامه هنوز [low-intensity]خفيف جنگ براي
.افتاد اتفاق شاهيكوت در مارس ماه در القاعده و طالبان نيروهاي ميان جدي پيكار آخرين
شرق در پكيتا و خوست ايالتهاي در ويژه نيروهاي A تيم از سرباز بعد 50 به آن از
خبرنگاران كوهستان جاروي عمليات آغاز از پيش.ميدهند ادامه را خود عمليات افغانستان
نيروهاي كه بودند رسيده نتيجه اين به و ميكردند همراهي را فوق يگان عمليات نيوزويك
.بودند شده روستاييان همكاري و اعتماد جلب به موفق مداوم كار با ويژه
ديوانهاند آنها
نيروي لشكر 82 سوم گردان عمليات تشنه اعضاي از نفر آمريكايي 600 فرماندهان آگوست از 19
عمليات شاهد كه ويژه نيروهاي اعضاي از يكي.شدند شاهيكوت و زورمت ناحيه مسئول هوايي ،
با كه كنيم باور نميتوانستيم ما.ديوانهاند آنها":ميگويد بود لشكر 82 سوم گردان
احمقانه كار يك انجام حال در ميديديم ، را آنها هركجا ميشود رفتار گونه اين افغانيها
با رفتار اين.است شده قايم لادن بن يك دري هر پشت گويي كه ميكردند رفتار طوري.بودند
به كوهستان جاروي زمان از ميگويند ويژه نيروهاي ".نبود شايسته وجه هيچ به عادي مردم
فاش را تروريستي فعاليتهاي و مهمات انبار اختفاي محل كه اطلاعاتي فعاليتهاي جريان بعد
.شد خشك كلي به ميساخت
افغاني دختر بازرسي حال در آمريكايي زن سرباز
.داشتهاند طوفاني روابط آمريكايي نيروهاي ساير با هميشه آمريكا ارتش در ويژه نيروهاي
.ميكردند نگاه مغرور كابويهاي عنوان به ويژه نيروهاي به هميشه ارتش نيروهاي فرماندهان
low - intensity war خفيف جنگ براي ارتش نظامي نيروهاي ميگويند ويژه نيروهاي عوض در
با جنگ درد به تفكري طرز چنين.ميكنند فكر خشن ابزارهايشان مثل درست نيستند مناسب
ويژه نيروهاي از A تيم افغانستان در.شدهاند مخلوط مردم با كه نميخورند تروريستهايي
ماه از پيش تا.گرفتند پيش در روستاييان با را دوستانه رفتاري تروريستها رديابي هدف با
انجام براي و ميبردند سر به پايگاهها در عموما لشكر 82 نظير سربازاني آگوست
آنچه به شاهيكوت در اما.ميكردند بيتابي بودند ديده آموزش آن براي كه ماموريتهايي
.نبود نيازي بودند ، ديده آموزش آن براي آنان
از خيلي حتي.است خوبي بسيار واحد لشكر 82" ميگويد ويژه نيروهاي اعضاي از يكي
آموزش آنها اما ميشوند انتخاب لشكر 82 ميان از ميپيوندند ويژه نيروهاي به كه نظامياني
ناحيه در اما.شدهاند مناسب كشتن براي و گيرند قرار رودررو دشمن مقابل در كه ميبينند
باقيمانده نيروهاي همه اناكوندا عمليات از بعد ".نداشت وجود "دشمني" زورمت و شاهيكوت
و خفيف شكل افغانستان در جنگ بعد به مارس ماه از.شدند ذوب غيرنظاميان جمعيت در طالبان
سلولهاي ميان از را محدودي عمليات القاعده و طالبان جنگجويان.است كرده پيدا چريكي
ناپديد بلافاصله و ميكنند پرتاب راكت يا و ميگذارند مين.ميدهند ادامه محدود بسيار
.ميشوند
ويژه نيروهاي در A تيم
غيرنظامي كادر از نفر ده.شدهاند طراحي "خاص نوع از دشمن" براي آمريكايي ويژه نيروهاي
.ميپردازند ماموريت انجام به سروان يك نظر زير و ميشوند انتخاب ندارند درجه كه ارتش
كار و سفر زندگي ، سربازان با همراه و مجهزند سبك سلاحهاي و
M-4 تفنگهاي به نيروها اين
عادي مردم با ميپردازند گشتزني به تويوتا وانتهاي با دورافتاده روستاهاي درميكنند
خصوصيات كه ديدهاند آموزش آنها.نميروند جا هيچ محلي مترجم يك بدون و ميزنند حرف
بعضي.دهند قرار ارزيابي مورد دقت به را محل آن مردم حساسيتهاي و سنتي جزئيات و فرهنگي
صورت افغانستان در كه ويژه به.ميدارند نگه بلند ريشهاي افغانيها مثل درست آنها از
سربازان به آمريكا ارتش ژنرالهاي كه اينجاست جالب اما.ميزند ذوق توي شدت به تراشيده
و نظاميان كه هنگامي هنوز.بتراشند را خود سبيلهاي و ريشها همگي كه ميدهند دستور
چرا كه ميپرسند آنها از مردم ميگردند باز افغانستان از پنتاگون غيرنظامي كادر افراد
دونالد جولاي ماه.نشدهاند دستگير هنوز ملامحمدعمر و اسامهبنلادن مثل تروريستهايي
به "ارزشمند اهداف" چرا كه كرد جيم سين را نيل مك دان ژنرال آمريكا ، دفاع وزير رامسفلد
عمليات آغاز باعث آمريكايي مقامهاي و مردم ميان در شكيبايي رفتن دست از.نميآيند چنگ
محتوا بر فرم كه اينجاست" ميگويد غربي ديپلماتهاي از يكي.است شده "كوهستان جاروي"
ميافتد اتفاق يك حتما اقدامات ، اين افزايش با است نشسته نتيجه جاي عمليات و شده پيروز
افزايش نارضايتي وضعيت اين با.هستيم آن منتظر ما كه بود نخواهد اتفاقي لزوما اما
".يافت خواهد
سالم رواني لحاظ از كه مرد يك لشكر 82 سربازان كه ميگويند شاهد چند مرزك روستاي در
آخر سرزدند دستبند او به هم بعد و بزند زانو كردند وادار را وي كردند ، دنبال را نبود
دفتر.گرفتند يادگاري عكس و دادند قرار مانده عقب مرد آن سر روي را اسلحه كدامشان هر
.است شده تنظيم لشكر 82 عليه كه است شكايتنامههايي از مملو زورمت در "صادقي جانباز"
بدرفتاري آنها با و ميزنند كتك را مردم ميشوند ، وارد زور به و ميشكنند را درها آنها
چرا":ميپرسند افغانستان مردم ميگويد نيوزويك با مصاحبه در صادقيميكنند
گزارشي ويژه نيروهاي ".نداريم نياز حكومتي چنين به ما ميگردند؟ را ما زنان آمريكاييها
.كردهاند ارائه "عمليات از بعد بازنگري" به موسوم
را شده طبقهبندي اطلاعات كه شدند متهم اين به داشتند شركت عمليات اين در كه افسراني
.بگيرند قرار داخلي بازجويي مورد كه است قرار و دادهاند قرار نيوزويك اختيار در
مشكلاتي از اجتناب براي ميگويد كند دفاع خود نيروهاي از دارد قصد هاگينز كه باوجودي
اين تا ميشود گنجانده نيز "فرهنگي موضوعهاي" مورد در آموزشهايي آينده ، در دست اين از
زنان بازرسي براي.دهند ادامه را خود عمليات افغانستان كشور فرهنگ از اطلاع با سربازان
و قفل است قرار همچنين.شود استفاده زن نيروهاي از كه است شده اين بر قرار افغانستان در
كليد و قفل يك شدند قفل شكستن به مجبور كه صورتي در تا شود داده سربازان به اضافي كليد
خسارت كافي بهقدر ديگر ميگويد كلاهسبزها از يكي.دهند قرار اختيار در جايگزيني براي
قرار ميگويد ويژه نيروهاي از يكي به نيوزويك خبرنگار.است شده گذاشته جاي بر ويراني و
كولهبارمان بايد پس":ميشنود پاسخ در شود ، اجرا "كوهستان جاروي" شبيه عمليات يك است
مايك ".نيست ما به نيازي ديگر بزرگي خبط چنين با چون.برگرديم خانه به و كنيم جمع را
ويژه نيروهاي و نيست ارتش نيروهاي به نيازي ميگويند كه ميرسد گوش به سخناني":ميگويد
متعارف نيروهاي وجود مشكل.نيست ممكن چيزي چنين اما دهند انجام را كارها بقيه ميتوانند
نيروهاي از تلفيقي مايك نظر از."است سوال مورد آنان كارگيري به نحوه بلكه نيستند
نظامي حمايت و بدني نيروي به ما":ميگويد مايك.است خوبي تجربه ويژه نيروهاي و متعارف
مايك نيازمندند ما مهارتهاي و تجربيات فكري محصولات به نيز آنها نيازمنديم آنان
اشغال قصد كه بقبولانيد آنها به و كنيد ايجاد مردم با تفاهم يك بتوانيد اگر":ميگويد
به آنها است ، حكومت انتقالي دوره از حمايت شما قصد كه كنيد ثابت و نداريد را كشورشان
ويژه نيروهاي از بسياري.كنيد پيدا ميتوانيد كجا را القاعده نيروهاي كه ميگويند شما
كاري و بگيرند عبرت كوهستان جاروي اشتباههاي از متحده ايالات فرماندهان كه اميدوارند
.برسانند ثمر به گرفتهاند پيش در كه را
نيوزويك
آمريكا به سعودي عربستان سبز و زرد چراغ
اما كنند ، روشن را چپ راهنماي چراغ راست ، به گردش هنگام كه است مرسوم سياست عالم در
ترجيح سعودي رژيم كه است زياد آنقدر خارج و داخل از سعودي برعربستان وارده فشار ظاهرا
وزير سعودالفيصل ، شاهزاده اشاره پيش ماه.كند روشن را خود راهنماي چراغ دو هر ميدهد
كه شد باعث عراق به حمله در آمريكا با عربستان همكاري احتمال به عربستان ، خارجه امور
فشار ظاهرا اما.پذيرفت خواهد را ملل سازمان تسليحاتي بازرسان كند اعلام شتابزده صدام
كند اعلام كه است واداشته را كشور اين خارجه وزير اينك عربستان داخل در عمومي افكار
.گذاشت نخواهد آمريكا اختيار در را خود هوايي پايگاههاي
امنيت شوراي با ما:گفت سيانان خبرنگار امانپور ، كريستين با مصاحبه در سعودالفيصل
موضوع جنگ در سعودي عربستان تسهيلات از استفاده و جنگ به ورود اما كرد ، خواهيم همكاري
هوايي حريم از بخواهد آمريكا اگر آيا پرسيد وي از امانپور وقتي چند هر.است ديگري
در تصميمگيري و نداد پاسخ صريحا سعودالفيصل ميدهيد ، منفي جواب كند استفاده عربستان
و سربازان چشمگير حضور به توجه با كه است ذكر به لازمكرد موكول آينده به را مورد اين
منطقه در كه ديگري پايگاههاي از بتواند آمريكا شايد منطقه ، در آمريكايي پايگاههاي
زيادي دشواريهاي با عربستان هوايي حريم از استفاده عدم صورت در اما كند ، استفاده دارد
.شد خواهد روبهرو
حمايت و پايگاه ارائه در حياتي نقشي سعودي عربستان فارس ، خليج در سال 1991 جنگ در
به سعودالفيصل.بود كرده ايفا عراق عليه آمريكا رهبري به ائتلاف اختيار در هوايي
هم زور از استفاده بدون عراق مسئله حل ميكنيم فكر ما":گفت سيانان خبرنگار
نظر مورد اهداف به نميتوان كشور يك اشغال با كه:ميگويد ما به تاريخ.است امكانپذير
كه كسي نميكنم فكر و نيست هيروهيتو امپراتور هم حسين صدام.نيست ژاپن عراقيافت دست
".باشد آرتور مك مثل كسي كند فرماندهي را عراق اشغال قراراست
دولت كه بود دوم جهاني جنگ در متفقين نيروهاي عالي فرمانده آرتور مك داگلاس ژنرال
مواضع كردند سعي آمريكا مقامات كه آن با.كرد اداره تا 1951 سال 1945 از را ژاپن اشغالي
رئيس معاون چني ديك مشاور ماتالين ، ماري و دهند جلوه اهميت كم را سعودي عربستان جديد
كند ، حساب آنها روي ميتواند كه دارد جهان و منطقه در زيادي دوستان آمريكا كه گفت جمهور
العديد نظامي تاسيسات است كرده سعي دلار ميليارد صرف 4/1 با كشور اين حال عين در اما
.كند تبديل عمده هوايي پايگاه يك به را
ديگر و سعودي مفسران.كرد قدرداني سعودي پادشاهي "عربي همبستگي" از عراق ديگر سوي از
مورد در تصميمگيري موكولكردن با سعودالفيصل اماسردادند شادي فرياد نيز عربي كشورهاي
به عربستان دروازههاي چند هر كه داد نشان آينده ، به ملل سازمان با عربستان همكاري سطح
.است باز نيمه حداقل نيست ، طاق چهار آمريكا سوي
را آلسعود خانواده آنها از بسياري كه واشنگتن جنگطلبان خشم از كمي موضعگيري اين
عدم آنها.كاست ميدانند ، بنلادن اسامه جهاد لشكر به اتباعش پيوستن اخلاقي مسئول
كه ميدانند كشوري جانب از ناشناسي حق نوعي را عراق به حمله به سعودي عربستان تمايل
.است داده نجات عراق تجاوز از را آنها آمريكايي سربازان زماني
افكار مجبورند مستبد حاكمان حتي كه ميدهد نشان سعوديها دوگانه موضعگيري همه اين با
افزايش روبه خصومتي شكل عمومي افكار اين وقتي بهخصوص بگيرند ، نظر در را خود مردم عمومي
روزنامههاي از يكي عمومي ، روحيه اين بيان در.باشد گرفته خود به را آمريكا به نسبت
سياستهاي دنبالكردن دليل به را واشنگتن كه رفت پيش آنجا تا عكاظ نام با عربستان
.كرد محكوم ميآيد ، خوش بوش جورج مثل گاوچرانهايي مذاق به كه فاشيستي و نژادپرستانه
جنگ تبديل براي غرب در برخي تلاش را آن آنچه عليه اخيرا نيز سعودالفيصل شاهزاده خود
الشيريان ، داود.داد هشدار بود ، نهاده نام جانبه يك هژموني نوعي به تروريسم عليه
:نوشت يادداشتي در است ، رياض در قدرت محافل به وابسته بسياري عقيده به كه روزنامهنگاري
همچنين و بنيادگراها سركوب عربستان ، در درسي برنامههاي تغيير شامل كه آمريكا تقاضاهاي
روابط.است غيرممكن سعودي پادشاهي داخلي شرايط به توجه با ميشود ، عراق با جنگ
ميتواند بيشتر فشار هرگونه است ، تنش داراي قبل از مذهبي نهادهاي و سلطنتي بينخانواده
.گردد ناآرامي بروز باعث
حسين صدام سرنگوني كه دارند قانعكنندهاي دلايل سعوديها داخلي ، واكنشهاي از جداي
نرخ با عربستان كشور نفت ، قيمت بودن بالا وجود با حتي.بود نخواهد نفعشان به چندان
يك نفتي لولههاي شدن باز.است مواجه زندگي استانداردهاي نزولي سير و بيكاري فزاينده
(است سعودي عربستان ذخاير با رقابت قابل نفتياش ذخاير كه كشوري تنها) !"شده آزاد" عراق
موقعيت است ممكن حال عين در.باشد برداشته در عربستان براي مصيبتبار نتيجهاي ميتواند
توجه با كه است اين ميآيد پيش كه ديگري سوالافتد خطر به منطقه در عربستان استراتژيك
محبوبيت بر سعودي عربستان در مستقر سرباز اخراج 5000 اندازه به ديگري چيز هيچ كه اين به
بايد پاسخ در نميزنند؟ اقدامي چنين به دست آنها چرا پس نميافزايد داخل در سعود آل
اسامه خواستههاي به كه كند متهم را آنها ميتواند آمريكا صورت آن در كه اين اول گفت
با قطر نظير كوچكش رقباي كه اين ديدن با عربستان كه اين دوم و دادهاند در تن بنلادن
بازي از كلي بهطور نميخواهند پنتاگون ، به خود هوايي پايگاههاي شرط و بيقيد تقديم
و آمريكا بين مدت بلند روابط:گفت خود مصاحبه پايان در سعودالفيصل.شوند گذاشته كنار
.ميماند باقي ثبات با و خوب همواره عربستان
در عملا ساله فهد 81 شاه) است جانشيني بحران يك آستانه در عربستان كه اين به توجه با
سر به كهولت سالهاي در نيز او اما قدرتمند ، چند هر عبدالله ، او وليعهد و است مرگ بستر
را آنها شاه مقام در زودي به بتواند عبدالله كه ميترسند فهد تني برادر دو و ميبرد
كه است چيزي مهمترين ثبات (كند انتخاب خود براي جوانتري جانشين و گرفته ناديده
در مذهبي تندروهاي از را ، همه است ناچار همين براي.احتياجدارد آن به سعود آل خانواده
.دارد نگه راضي خارج ، در قدرتمندش دوستان تا داخل
مسكو با سفيد كاخ اخلاقي برخورد
زكريا فريد
رضايينصير غلامرضا:ترجمه
از بوش كه سفيدي و سياه و ساده تصوير لطف به.دارد وجود اخلاقي شفافيت كه شكر را خدا
را چچنها با روسها پيچيده مبارزه ميتوان راحتي به است ، كرده ارائه تروريسم عليه جنگ
از پس سفيد كاخ تروريستها ، يا گروگانها جان به روسها كمتوجهي رغم بهكرد معنا
.داشت اعلام روسيه ، جمهور رئيس پوتين ، ولاديمير از را خود كامل حمايت مسكو تئاتر ماجراي
اين اما (.گرفتهاند قرار تيراندازي هدف بيهوشي حال در گروگانگيران كه است گفتني)
رئيس واكنش نخستين" كه داشت اظهار بوش ، سخنگوي فلچر ، آري !است درك قابل كاملا موضوع
جهان سراسر در ديگر ملل كه است بوده موضوع اين از متاثر [روسيه حوادث قبال در] جمهور
عجيب است ، شده درگيري اين قرباني مسكو اينكه گفتن البته ".ميشوند واقع تروريسم قرباني
سال از 45 پس چچنها سال 1862 دركنيم مرور را تاريخ مختصر بياييد.ميرسد نظر به
اما شد ، اعطا استقلال آنها به سال 1918 درشدند ملحق روسيه امپراتوري به خونين مقاومت
گاه قيامهاي بيرحمانه و كرد تجاوز كشور اين خاك به ديگر بار شوروي اتحاد سال 1920 در
چچن معضل براي استاليني راهحلي استالين يوزف سال 1944 در.نمود سركوب را آنها گاه به
و كرد تبعيد سيبري به را - نفر ميليون نيم از بيش - منطقه اين ساكنان اكثر او.كرد پيدا
پاياني سالهاي در استالين جانشين خروشچف ، نيكيتا)ساخت آتش طعمه را آنان دهكدههاي
با سال 1990 ، در (بازگردند سرزمينشان به داد اجازه آنها بازماندگان به دهه 1950
.كرد استقلال اعلام چچن سياسي گروههاي تمامي از متشكل كنفرانسي شوروي ، اتحاد فروپاشي
خود جنگ نخستين سال 1994 در و كرد امتناع كشور اين استقلال شناختن رسميت به از روسيه
با و نياورد دست به توفيقي مسكو خونبار ، جنگ سال دو از پسانداخت راه به را چچن عليه
آن از و كردند حمله چچن به ديگر بار روسها سال 1999 در.كرد امضا صلح پيمان چچنها
فلچر آري از وقتي.كردهاند مستقر سرباز هزار كوچك 100 بسيار جمهوري اين در تاكنون زمان
اين شما سوال":كرد مخالفت قاطعانه نيست ، سرزنشآميز نيز روسها اقدامات آيا شد پرسيده
به را شهروندانش چچنيها اينكه دليل به را روسها بايد گويا كه ميكند متبادر ذهن به را
...نيست موافق عقيده اين با [بوش] جمهور رئيس.كرد سرزنش گرفتهاند ، گروگان
كه اقداماتي مورد در سفيد كاخ نظر پس است ، معيار غيرنظامي شهروندان عليه ترور اگر
غيرنظامي نفر هزار حدود 100 روسيه گذشته ، سال ده طي چيست؟ ميشوند ، مرتكب چچن در روسها
از بيش ;است رسانده قتل به ميشدهاند ، شامل را جنگ از قبل جمعيت درصد تقريبا 10 كه را
جمهوري اين خاك يكچهارم از بيش و ساخته آواره خود كاشانه و خانه از را نفر هزار 200
بشر حقوق طرفدار سازمان يك كه مموريال موسسه.است كرده تبديل ويران بياباني به را كوچك
را يورت تسوتسين روستاي اهالي با روسي سربازان برخورد چگونگي به مربوط اسناد است ، روسي
وحشت به را دهكده اهالي روسها چگونه كه ميدهد نشان اسناد اين.است كرده گردآوري
آمده مموريال گزارشهاي از يكي در.ميكردند ديار ترك به وادار را آنها و ميانداختند
از و ميگرفتند را جوان مردان اطراف روسي سربازان روستا ، اين به حمله مورد در 14:است
يا ميزدند كتك و ميبردند دهكده بيرون به نداشت پول كه را كس هر.ميخواستند باج آنها
".ميكردند شكنجه ساعت چندين را آنها بدنشان ، حساس نقاط به برق اتصال با
از 100 اثري هنوز.ميكردند تجاوز همسرانشان به مردان ، اين گرفتن از پس روسي سربازان
هزارها از مورد يك فقط اين.است نشده پيدا بودند ، برده خود با روسي سربازان كه مرد
جنگجويان هم آنها.هستند فرشته چچنها كه بگويم نميخواهم.است شده مستند كه است موردي
است مسلم و بياورند وجود به ثبات با دولت يك نتوانستهاند وجه هيچ به بودهاند ، بيرحمي
به آنها شدن تبديل به روسيه اقدامات اما.شدهاند متوسل تروريستي شيوههاي به كه
يك و سياسي هويت يك جغرافيايي ، هويت يك مثابه به را چچن روسيه.است كرده كمك تروريست
رهبري هيچساكنند آن در گروهي كه است ويرانهاي چچن اكنون.است كرده ويران جامعه
و تندروتر روزبهروز و كردند اشغال را مسكو تئاتر كه را كساني مثل جواناني نميتواند
تا اما است ، گفته سخن چچن در القاعده حضور از پوتين.كند كنترل ميشوند ، گريزتر قانون
كنند ، دراز سويي هر به كمك دست چچنها شد باعث روسها بيرحمانه كشتار كه اواخر همين
سياسي نبرد و شدند نااميد چچنيها اوضاع شدن وخيمتر با.نبود چچن در القاعده از اثري
اتفاق هم ديگر موارد در روند اين.گرفت خود به مذهبي ابعادي فزايندهاي طور به آنها
گفتههاي از كه درسي.ميآورد وجود به را افراطي مقابله خشونتآميز ، سركوب:است افتاده
است ، بد تروريسمندارد وجود سفيدي و سياه تقسيمبندي هيچ كه است اين گرفت ميتوان بالا
با جنگيدن شيوه.باشند بدطينت بسيار است ممكن نيز ميجنگند تروريسم با كه آنها اما
بايد شود گرفته درسي است قرار اگر.كند بدتر بسيار بسيار ، را موضوع ميتواند هم تروريسم
خود سركوب ميزان بر دولتها اندونزي و پاكستان تا مصر از كه چرا باشد ، سريعتر
اواخر ، اين تا.ميكنند قالب واشنگتن به را آن تروريسم با جنگ نام به سپس و افزودهاند
بوش جورج كه زماني.ميكردند خطاب "راهزن" يا و "شورشي" را چچني رزمندگان روسي مقامات
اقدامات مورد در پرسيد او از كينگ لاري مصاحبهاي در بود ، شده جمهوري رياست كانديد
ما كه است دليل همين به نيست ، قبول قابل":داد پاسخ بوش و دارد نظري چه چچن در روسيه
كاري چنين به دست بايد اكنون":پرسيد كينگ لاري ".كنيم قطع را روسيه به خارجي كمك بايد
و زنان كشتار بايد آزاد جهان ملتهاي":افزود و "دقيقا":گفت تاكيد با بوش و "بزنيم؟
!اخلاقي شفافيت ميگويند را اين ".كنند محكوم را بيگناه كودكان
نيوزويك سياسي سردبير
پيشرفت براي جيانگ مدل
او عملكرد كه است شده مشخص اكنون چين رهبر زمين حاكميت دوره پاياني بخش شدن نزديك با
جيانگ موفقيت براي كه دلايلي.داشت انتظار ميشد او شخصيت از كه بوده چيزي از فراتر
شده شناخته چندان نه جانشين عملكرد از زيادي انتظارات ايجاد موجب ميشود برشمرده زمين
.است شده جيانتائو و او
در 1989 دموكراسي حامي دانشجويي جنبش سركوب پي در شيائوپينگ دنگ سياسي حلقه از كه زمين
از قدرت گرفتن تحويل به هم اشتياقي و نداشت حمايتي بستر هيچ شد منتقل چين قدرت مركز به
تمامي گرفتن دست به و دنگ مرگ تا ساله هشت دوره يك با او ابتدا در.نميكرد احساس دنگ
را خود موقعيت ميداد امكان او به كه داشت امتيازاتي او اما شد روبهرو قدرت اركان
از او ناتواني دليل به و مينمود آسيبناپذير دنگ حمايت دليل به كه جيانگ.كند تحكيم
تقويت جهت در چيني مقامات نصب و عزل در خود قدرت از بود شده برخوردار نسبي عمل آزادي
.جست بهره خود قدرت گام به گام
كميسيون رئيس كمونيست ، حزب كل دبير:ميشد ناشي جيانگ شده نهادينه سمتهاي از قدرت اين
حاكميت قدرت فقدان ميساخت قادر را زمين جيانگ سمتها اين.چين رئيسجمهور و نظامي امور
سلسله ساختار آنكه خصوصا.كند جبران چين حاكميت و كمونيست حزب در جايگاهش با را خود
به را مهم مناصب و مشاغل اواست قائل افراد عنوان براي زيادي اهميت چين در قدرت مراتبي
خود قدرتمند رقباي توانست رهگذر اين از و سپرد است شانگهاي كه او قدرت بستر در دوستانش
از و پكن كمونيست حزب كل دبير كه او رقيب مهمترين بين اين در كه كند بيرون صحنه از را
اعضاي فشارهاي برابر در او.شد حذف چين قدرت گردونه از نيز بود حزب سياسي كميته اعضاي
كرد سعي و كرده مقاومت بودند اقتصادي اصلاحات دامنه شدن محدود خواستار كه حزب چپگراي
.شود برخوردار نظامي بودجه افزايش و عمل استقلال ارتقاي با ارتش حمايت از
و خونين مناقشات عمده دلايل از يكيشد تمام او نفع به جيانگ ضعفهاي دنگ مرگ از پس
غيرقابل شخصيت بود گرفته بر در مائوئيستها دوران در را چين حاكم طبقه كه مرگآوري
رهبران ساير به را خود افراطي خطمشيهاي داشت اصرار كه بود مائو برتريطلب و مصالحه
.كند تحميل چين
او روش.بود ميانهرو چشمگيري بهطور مائو ، عملكرد با كامل تناقض در جيانگ خطمشي
در كرده تلاش هميشه او.است بوده چين سياسي محافل و جامعه متفاوت نيازهاي با متناسب
.كند حركت بوده نوسان در راستها و چپها انتقادات بين كه ميانه مسير
ملي رهبران توسط دنگ و مائو.شتافت جيانگ كمك به نيز چين در نسلها تغيير و تحول
قابل تاريخي پيشينه كه بودند سرشناسي ملي چهرههاي اينانبودند شده احاطه قهرمانپرست
در اينان.داشت سنخيت و همخواني چين جامعه نيازهاي با كه داشتند خاص شخصيتي و توجه
با مستقيم رويارويي از چند هر و بودند آشتيناپذير و سرسخت ديدگاههايشان و رفتارها
ناسازگاري سر اجرا تا شكلگيري مراحل در او سياستهاي برابر در اما ميكردند حذر مائو
.ميگذاشتند
آنان.است جوان تكنوكراتهاي بر مشتمل قديم نسل برعكس چين رهبران جديد نسل مقابل در
و تخصصها كه هستند عملگرا بيشتر و نميكنند ايدئولوژيك مواضع به چنداني تعلق احساس
رهبر فراگروهي منزلت و شان حفظ.است نبوده بيتاثير بين اين در نيز مشتركشان علايق
و نيست كافي تنهايي به اين اما است چين رهبري كادر انسجام و اتحاد حفظ در مهم عامل
.است برخوردار توجه قابل اهميتي از نيز ملي خطمشي مورد در حاكم نخبگان طبقه اتفاقنظر
ايجاد به قادر او ميشد حزبي بالاي سطوح در مقاومت ايجاد موجب مائو سياستهاي كه هنگامي
چرا ميكرد عمل موفق كاملا زمينه اين در دنگ كه حالي در.نبود حزب در همگرايي و وحدت
برخوردار حزبي ارشد اعضاي اتفاقنظر و مناسب منزلتي و شان از برخورداري امتياز از او كه
.بود
شان فاقد كه حالي در يافت دست توجهي قابل توفيقات به حزب در اتفاقنظر ايجاد در جيانگ
قابل حمايتي از چين رهبران ميان در جيانگ ميانهروي اقتصادي خطمشيبود درخور منزلتي و
.خطمشي اين جهت نه و بود جزئيات به مربوط نيز مخالفتها و بود برخوردار توجه
تحكيم را خود موقعيت تا جست بهره جيانگ كه انتقالياي دوره از جيانگ خلف جيانتائو هو
طبقه سر بر كماكان جيانگ سايه كه ميگيرد دست به را قدرت حالي در او.است محروم بخشد
ميرسد نظر به.است جيانگ طرفداران اختيار در عمده پستهاي اغلب و بود خواهد چين حاكم
او ميرسد نظر به كه گونه آن و باشد جيانگ با قياس در كمتري برجسته نقاط داراي او شخصيت
قابل نهادين قدرتهاي از كماكان او اما.ندارد چين قدرت ساختار در توجهي قابل جايگاه
.شد خواهد برخوردار ميگيرد قرار حزب رهبري اختيارات حيطه در كه توجهي
از كماكان مبنا اين بر و داد خواهد ادامه را جيانگ اقتصادي خطمشي زياد احتمال به او
خواهد منتفع گرفته شكل چين اقتصادي سياستهاي محور حول كه رهبري كادر نظر اتفاق امتياز
چين رهبران جديد نسل به جيانگ با قياس در ديدگاهها لحاظ به هو كه ميرود گمان.شد
اكنون كه تنيده چين قدرت ساختار در را روابطي و ائتلافها احتمالا و باشد نزديكتر
.نيست ممكن ديدنشان
در اتحاد ميدانند آنان كه چرا بود خواهد برخوردار چين رهبران حمايت از او آنكه مهمتر
.است بحران و ترديد زمانهاي در آنان موفقيت شرط مهمترين و اولين حاكميت بالاي سطوح
|