پاره؟ دو غرب
كه هنگامي از بويژه بعد ، به نوزدهم قرن پايان از آمريكا و اروپا ميان رقابت:اشاره
آن از.گشت آغاز ميشد ، جهانيمطرح معادلات در برتر قدرتي عنوان به تدريج به آمريكا
حادثه كه معتقدند صاحبنظران.است نموده رخ گوناگون اشكال به رقابتها اين تاكنون زمان
ابعاد بررسي به حاضر مطلب.ساخت عميقتر را اروپا و آمريكا ميان شكاف سپتامبر يازدهم
.ميخوانيم هم با.است پرداخته اروپا و آمريكا ميان رقابت
وانديشه فرهنگ گروه
برابر دو از بيش آمريكا اقتصاد.دارد قرار خوبي وضعيت در آمريكا ميرسد نظر به
بزرگ قدرتهاي ساير از بيش كشور اين و است ژاپن يعني جهان بزرگ اقتصاد دومين اندازه
نام آمريكا بعدي چالشگر عنوان به چين از دائما.ميكند هزينه دفاعي مصارف در جهان
تروريستي حملات.شود بالا ردههاي وارد كشور اين تا ميكشد طول دهه چندين اما.ميبرند
مخدوش را غرب پيروزي و سرد جنگ پايان از برخاسته امنيت حس قطعا واشنگتن و نيويورك در
اشتهاي حوادث اين واقع در.است نيانداخته خطر به چندان را آمريكا استيلاي اما كرد ،
تا كم دست متحده ايالات.است برانگيخته نو از جهان سطح در فعاليت براي را آمريكا
به است ، چين مراقب آنكه با همزمان و بود خواهد برخوردار تفوق از پيشبيني قابل آيندهاي
.رفت خواهد اسلام ديني قرائتهاي برخي از منبعث تروريسم مصاف
نه.خطاست سبيل بر متاسفانه حال اين با و ميگويد سليم عقل كه است چيزي خلاصه اين
حالا همين از بلكه ميرسد ، نظر به كه است آن از كمتر بسيار آمريكا تفوق پايداري تنها
اتحاديه كه اسلام جهان يا چين نه برميخيزد ، كه چالشگري و است كرده تنزل به شروع
- ملت تاريخي بلندپروازيهاي و چشمگير منابع هدايت و بخشي نظم حال در كه نظامي.اروپاست
.اروپاست جداگانه كشورهاي
اين.است رسيده دلار تريليون حدود 8 به اروپا اتحاديه ساليانه اقتصادي توليدات ارزش
خواهد تهديد را دلار جهاني سلطه زودي به يورو.است دلار تريليون آمريكا 10 مورد در رقم
ارزشهايي و منافع از واضحتر تصويري كسب و جمعي شخصيت و آگاهي تقويت به دست اروپاكرد
بحث حال در اروپا اتحاديه عضو كشورهاي.دارد فرق كاملا ارزشهايش و منافع با كه است زده
و (است آن موافق اتحاديه جمعيت دوسوم كه اقدامي) اروپايي اساسي قانون يك تصويب مورد در
در ميكوشند و هستند كنند ، عمل آمريكا ارتش از مستقل قادرند كه مسلح نيروهاي تشكيل
نهادهاي اروپا اتحاديه آنكه با همزمان.بگذارند نمايش به خود از صدا يك ديپلماتيك عرصه
چهار و چك جمهوري مجارستان ، لهستان ، ) ميپذيرد جديدي اعضاي و ميكند تقويت را خود دولتي
جهاني صحنه در هولناكي متعادلكننده وزنه به ،(ميپيوندند آن به سال 2004 در ديگر كشور
به است ، شده شروع قبل از كه اطلس اقيانوس سوي دو رقابت.شد خواهد بدل آمريكا برابر در
و نفوذ كسب براي خود ماهيت بنابر قدرت كانونهاي.گرفت خواهد بالا اجتنابناپذيري طور
.ميكنند تلاش اعتبار
تمام رويارويي با اندكي شباهت بيشك اروپا اتحاديه و متحده ايالات بين آتي ستيز
و آمريكا رقابت است ، بعيدي احتمال نظامي رويارويي كه وجودي با.داشت خواهد سرد جنگ عيار
مركزي بانك و آمريكا مركزي بانكرفت خواهد فراتر بسيار تجارت حيطه از اروپا اتحاديه
مشابهي احتمال.است بينالمللي پولي نظام كنترل آن هدف كه ميكنند حركت مسيري در اروپا
تقويت جاي به اروپا.شوند سرشاخ هم با خاورميانه مورد در بروكسل و واشنگتن كه دارد وجود
ساير و ملل سازمان جهاني ، بانك بسا چه و كرد خواهد مقاومت آن برابر در آمريكا ، رهبري
اطلس اقيانوس سوي دو همكاري به منوط جهاني جنگ از پس آنها موثر كاركرد كه را نهادهايي
خواهد آمريكا برابر در را نيرويش مطمئنا جو فراز اروپاي اتحاديه.كند فلج است ، بوده
ميرسد نظر به.يابد ادامه آمريكا خارجي سياست در يكجانبهگرايي گرايش اگر بخصوص آزمود ،
.ميكند حركت رقيب پاره دو به شدن تبديل سوي به اكنون بود ، متحد زماني كه غرب
.است غافل ظهور حال در اروپاي از ناشي چالشهاي از زيادي حد تا آمريكا حاضر حال در
و ملاحظه قابل تجاري قطب يك حالت بهترين در را اروپا اتحاديه واشنگتن در سياستگذاران
آمريكا استيلاي از دائما كه ميدانند عنصر سست همپيمانان از مجموعهاي حالت دربدترين
مشتركانجام دفاع بار بهدوشگيري براي كارزيادي آنكه وجود با ميكنند ، حتي شكايت
اتحاديه اگر كه ميكنند فرض آمريكا سياستگذاري كارشناسان بيشتر اين بر افزون.نميدهند
ظهور منصه به اقتصادي و سياسي قدرت يك مقام در را خود بالقوه توان تمام بخواهد اروپا
سوي دو دموكراسيهاي بين حسنه روابط.بود خواهد اندك آن ژئوپليتيك پيامدهاي برساند ،
وتاريخ ارزشها تغييرناپذير ظاهرا محصول و روزمره شده تثبيت واقعيت يك اطلس اقيانوس
غيرقابل امري حد در كنند ، جدا هم از را راهشان آمريكا و اروپا اتحاديه اينكه.است مشترك
اروپا بدانيم بايد اطمينان حصول براي.هستند خطرناكي توهمات فرضها اين.است تصور
.ميشود اجرا خوران آنتلوتلو يكپارچگي روند و نيست متمركزي فدراسيون
ميگيرند ، شكل جدا سابقا كشورهاي پيوستن هم بابه كه سياسي پيكرههاي اما
سست كنفدراسيوني شكل سال 1781به در متحده ايالات.ميكنند ظهور آزمايشي صورت به همواره
كند ، حفظ را اتحاديه كه است آن از ضعيفتر دستورالعمل اين شد معلوم آنكه از پس.شد ايجاد
-كشيد طول سال صد يك حدود سپس.برگزيد را پيوسته هم به فدراسيوني سال 1789 در آمريكا
كرد تقويت را حاكم نهادهاي اتحاديه اين تا -نياوريم ميان به سخن خونين داخلي جنگ از اگر
از فراتر ژئوپليتيك صدايي و فراتر ايالتها وفاداري از كه آورد پديد ملي هويتي و
و ميكند كار سياسي اتحاد روي كه است دهه پنج حدود اروپا اتحاديه.كرد پيدا خود همسايگي
نيروي يك مقام در اروپا اتحاديه اما است ، بوده روبهرو عديدهاي موانع با آتي سالهاي در
.ميرود پيش به آن ، از جلوتر نگوييم اگر برطبقجدول ، و است رسيده بلوغ به جمعي
از جدايي از پس بيزانس كه كاري مانند ميزند ، آمريكا شانه به شانه اروپا اتحاديه
سر بر را خود راه روميها و بيزانسيها كه همانطور درست و داد انجام روم خود سابق ناظر
دوسوي.كردهاند كاري چنين نيز آمريكاييها و اروپاييها كردند ، جدا منافع و ارزشها
در اخير مقرراتزدايي رغم به.ميكنند پيروي متفاوت اجتماعي الگوي دو از اطلس اقيانوس
.دارد اروپا متمركزتر رويكرد با زيادي اختلاف هنوز آمريكا آزاد سرمايهداري اروپا ، سراسر
ميكنند ، تقبيح را اروپايي الگوي از ناشي رشد محدوديتهاي آمريكاييها كه حالي در
جهت آن آمادگي و آن مصرفگرايي آمريكا ، در درآمد نابرابريهاي به سوءظن به اروپاييها
.مينگرند مادي دستاوردهاي پاي در اجتماعي سرمايه فداكردن
قواعد به هنوز آمريكاييها.شدهاند جدا هم از نيز كشورداري به مربوط امور در دو اين
ميدانند ديپلماسي اساسي ابزار را جنگ و اجبار نظامي ، تهديد و هستند پايبند عملي سياست
بينالمللي سياست كردن آرام صرف را اخير سال پنجاه كلي طور به اروپاييها آن ، خلاف بر
حالي در امسال جولاي اول در.گذاشتهاند كنار قانونمداري نفع به را اسلحه و كردهاند
اعلام بوش دولت بود ، گرفته جشن را كيفري بينالمللي ديوان كار آغاز اروپا اتحاديه كه
صلاحيت از مصونيت آنكه مگر بكشد بيرون بوسني از را آمريكايي نيروهاي دارد قصد كرد
كاربرد به آمريكا اتكاي معتقدند اروپاييها.شود اعمال آنان مورد در دادگاه پيگيرياين
اعتقادند اين بر آمريكاييها.است آن فزاينده قدرت محصول و سودجويانه انگارانه ، ساده زور
عدالت به نسبت پندار سادهلوحانهونوعي بينالمللي نهادهاي به اروپا سخت پايبندي كه
.است آن ضعفهاي ومحصول خود
و تاريخي روابط از برخاسته كه برخوردارند نزديكي از هنوز واروپاييها آمريكاييها
مهاجر ملتي مقام در آمريكا.است رفتن تحليل حال در هم اين حتي اما.است دموكراتيك سنن
نيز و آن جمعيت كاهش رغم به مهاجران قبال در اروپا خصومت تداوم از متفاوت قوميتهاي از
نظرخوشي خود نوبه به اروپاييها.است زده بهت آن در يهودي ضد تمايلات و نابردباري تداوم
ريشهاي طور به اروپا و آمريكا.ندارند اعدام و اسلحه داشتن به آمريكا پايبندي به نسبت
دو اين بين فرهنگي فاصله ميرسد نظر به.درميآيند حركت به متفاوت سياسي فرهنگهاي توسط
جداگانه اجتماعي مسير در اقيانوس سوي دو نتيجه در و است گسترش حال در كه نميشود كمتر
.گرفتهاند قرار
از شركتها بينالمللي داراييهاي ارزش نظر از كدام هر فرانسه و انگليس سال2000 ، در
سال 1998 ، دريافتهاند گسترش شكل همين نيزبه آلماني شركتهاي.بودند جلوتر آمريكا
در كه سرمايهاي از بزرگي بخش.خريدند كرايلررا شركت نيز دايملر و رندومهاوس شركت
سبب و گذاشته اطلس اقيانوس ديگر روبهسوي اكنون كرد ، تقويت را آمريكا اقتصاد سال 1990
به اروپا اتحاديه كه را احتمال اين و بيابد مساعدي دلاروضع برابر در يورو تا است شده
.است داده شود ، افزايش روبرو رشد و بهرهوري چشمگير افزايش با زودي
.اينهاست از فراتر واقعيت هستنداما چشمگير خود جاي در اقتصادي توفيقهاي اين
اين ملل سياسي آوردن هم كنار باهدف متهورانه تلاشي ابتدا از اقتصادياروپا يكپارچگي
.است شده هويدا نظر مورد آثار اكنون و بودهاند هم با جنگ در مدتها كه است بوده قاره
:است مريلند به ويرجينيا از رانندگي مانند فرانسه به آلمان مرز از گذر و رانندگي
سال در اروپا اتحاديهنيست پول تبديل و حقوقگمركي پرداخت گذرنامه ، بازرسي به احتياجي
ايجاد بر نظارت سرگرم زمان آن از كه كرد منصوب را خارجيخود سياست رئيس نخستين 1999
در ديپلماتيكرا حالماموريتهاي عين ودر است اتحاديه اين جديد نظامي نيروهاي
تصميم پيش مدتي اتحاديه اين.ميكند دنبال زده بحران نقاط ساير و خاورميانه پاكستان ،
به را اروپا اتكاي اقدام اين.بسازد را گاليله نام خودبه ماهوارهاي شبكه نخستين گرفت
.است برخوردار مردم حمايتقوي از ابتكارها اين تمام.داد خواهد كاهش فناوريآمريكا
.طرفداريميكنند اروپا كل براي واحد امنيتي مشي خط از اروپا شهروندان درصد مثلا 70
سوي سريعتربه را اروپا اتحاديه اروپا در خود رهبري تقويتنقش براي انگليس تصميم
نخستوزير بلر توني اما ميگرفت ، فاصله قاره از سالها لندن.ميبرد پيش اتكايي خود
ميكوشد و ميدهد سازمان نظامي جبهه در را اروپا اتحاديه تحرك و است داده مسير تغيير
در بايد ما":گفت انگليسيها به پارسالخطاب بلر.كند يورو منطقه وارد را كشورش
از خارج بريتانيا ويهشدارداد".نيمهراه رفيق نه باشيم عيار تمام شركاي اروپا
رهبري ، به نسبت آلمان فزاينده راحتي شكل ، همين به.ندارد اقتصادي آينده هيچگونه اروپا
خاطر اطمينان جنگ از پس راستايسياست در بن.است كرده تقويت را اتحاديه سياسي اراده
حال ، اين با.ميكرد حركت آرامي به نظامي ديپلماسيو عرصههاي در دهه چند آشتي و مجدد
نمادين بهطور كه اقدامي -برلينبازگشت دولتبه مقر كه هنگامي از بعد ، به سال 1999 از
اروپا اتحاديه تكامل فرآيند در فعالانه آلمان -بود بهنفس اعتماد تجديد نشاندهنده
.ميكند معين فدرالرا اروپاي ساخت مسير و ميكند شركت
براي "بزرگتر و اروپايييكپارچهتر" ايجاد خواستار آلمان صدراعظم;گرهاردشرودر
نهاد كه اروپا كميسيون رئيس رومانوپرودي گفته به.شد آمريكا سيطرهطلبي كردن خنثي
اروپاست قاره در قدرتي ابر" ايجاد اتحاديه اصلي اهداف از يكي اروپاست ، اتحاديه اجرايي
نه مدتي تا كه كشوري سوئد ، پرسوننخستوزير گوران"بايستد آمريكا شانه به شانه كه
از يكي اروپا اتحاديه كرد نشان خاطر اخيرا تقبيحميكرد ، را قدرت سياست دور چندان
پديد جهان بر آمريكا سيطره تعادل عنوان به ميتوانيم ما كه است نهادهايي انگشتشمار
.آوريم
وجود اظهار از وجه بههيچ آن از قبل كلينتون دولت همانند بوش دولت
حال به برابراروپاتا در واشنگتن انكاري رويكرد اما است ، نبوده خشنود فزايندهاروپا
شدن گرم مورد در معاهدهكيوتو از بوش كه زماني دراست شده اروپا اراده تقويت باعث فقط
نهادهاي آمريكااز فاصله ميشود ، خارج بالستيك ضد موشكهاي پيمان از و ميكشد دست زمين
به را آمريكا هم بايد كه ميشود متقاعد بيشتر چه هر اروپا ميشودو بيشتر بينالمللي
.دهد ادامه را خود مسير هم و بگيرد چالش
تروريسم تهديد با مواجه آمريكاي سپتامبر ، ماجراي 11 از پس بودند اميدوار اروپاييها
جانبه يك طور به بوش نكشيدكه طول مدتي اما كند ، كشف نو از را جانبهگرايي فوايدچند
با را صدامحسين دارد قصد داد نشان و خواند "شرارت محور" را كرهشمالي ايرانو عراق ،
آلمان خارجه وزير فيشر يوشكا آنگاه.كند آمريكاسرنگون متحدان تصويب بدون يا تصويب
جاي به آمريكا نوشت زايتونگ برلينر نشريه "نيستند اقمار متحد شركاي" كه كرد يادآوري
موقعيتابرقدرتي تقويت دستآمدهجهت به موقعيت از" روانه ، تك روشهاي از دوري
كدام هيچ هرگز":نوشت خود سرمقاله در روزنامه اين".ميكند استفاده خويش خودخواهانه
سياستهاي درباره شهروندان هرگز و نبوده بيگانه باما قدر اين آمريكا روسايجمهوري از
سر بر اروپا و آمريكا كه حالي در ".نداشتهاند سوءظن قدر اين خود متحد قدرتمندترين
تهديد ميرسد نظر به ميكنند ، بحث آن با مقابله بهترينراه نيز سرچشمههايتروريسمو
.ميكند تشديد را آن اقيانوساطلس ، سوي دو بين اختلاف ترميم جاي به جديد
دودر اين.است شده آشكار تازه اروپا و متحده ايالات بين فزاينده شكاف پيامدهاي
از آمريكا پشتيبانيهميشگي با هم اروپا اتحاديه ;دارند شديد اختلاف خاورميانه مورد
مخالف ايران و عراق -طلبيدن مشاركت به نه و - كردن منزوي بر آن پافشاري هم اسرائيلو
رغمخروج به.كشاورزي و فولاد مورد در بهخصوص است ، گرفته بالا تجاري مناقشاتاست
اين در حركت به كشور صد يك از همراهبيش به اروپا كيوتو ، اتحاديه معاهده آمريكااز
ناظري كشور اين كه برميآيد چنان قرائن از و بماند تنها آمريكا شد سبب و داد ادامه مسير
راسكشورهايي در اروپا اتحاديه اعضاي پارسال.است محيطي زيست نظر مسئوليتناپذيراز
روشهاي نتيجه اينامردادند ملل كميسيونسازمان دو از خروجآمريكا به راي كه بودند
.بود آمريكا گرايانه يكجانبه
و ميدهد نشان استقلال خود از فزايندهاي طور به اروپا اتحاديه كه آن با همزمان
از پس رفاه و اشاعهصلح به كه بينالمللي نهادهاي ميكند ، خالي شانه مصالحه از آمريكا
كه حالي در.شد خواهند اختلال اجتنابناپذيريدچار طور به كردهاند ، كمك دوم جهاني جنگ
و شد خواهد ژئوپليتيكاوراسيامسلط بر گسترشمييابد ، شرق سوي به اروپا اتحاديه
سرازير باشد خواهد استراتژيك سرزمين مسلطاين قدرت عنوان به آمريكا تدريجاجانشين
دهههاي پولي ثبات ذخيره ، پول مقام دلاردر با يورو رقابت و اروپا سوي به سرمايه شدن
كه نظمي رو اين از.است دهه 1930 سالهاي يادآور كه داد خواهد تزلزلي به را خود جاي اخير
.رفت خواهد بين از است ، شده برقرار مدير يك نظارت با
صورت به امپراتوريانگليس ، از جدايي از پس ايالاتمتحده.ميشود تكرار تاريخ
را بزرگ قدرتهاي سرانجام و كرد ظهور مهم ملتي شكل به و درآمد فدراسيونيگانه
دادن از كه آمريكايي از و بگيرد اوج كه اروپاست نوبت اكنون.داد تحتالشعاعقرار
.بگسلد ميزند ، سرباز خود برتري امتيازات
چنانچه.خاست برخواهد آمريكا اصلي رقيب عنوان ناپذيريبه اجتناب بهطور اروپا
رقابت است گمارند ، ممكن خودهمت فزايندهبين شكاف خطر شناخت به بروكسل و واشنگتن
دوران در زندگي آماده را خود نتوانند كه صورتي در حال ، بااين.كنند مهار را خود نوپاي
خواهد غربي درون بلكه سايرين و غرب بين نه تمدنها بين آينده ستيز كنند ، مسالمت از پس
.است شده تقسيم داخل از كه بود
كاپچن.اي چارلز:نوشته
نعيمي وحيدرضا:مترجم
|