ژاك شالودهشكني
دريدا جستوجوي در
قاب در فيلسوف
قاچاق درس هفت
صورتي عمليات

ژاك شالودهشكني
چون آيد نظر به جالب و سينمايي همزمان و باشد ملموس تماشاگران براي دريدا ميخواستيم
است دوستداشتني خيلي هم دريدا خود
"دريدا" فيلم كارگردانان با گفتوگو
هندلمن ميشل
صدراشكوري پويان:ترجمه
دنيا از و انديشيد.شد زاده.بود فيلسوف يك او بگوييم؟ ميتوانيم چه ارسطو زندگي درباره
آكادميك چهرهاي درباره شوخطبعانه فيلمي ساختن تصور.بس و است بامزه حكايتي باقي رفت ،
بنيانگذار و فرانسه انقلابي نظريهپرداز دريدا ، ژاك شخص ، آن اگر امااست دشوار
سينما امكانات باشد ، چندوجهي ارزشگذاري نظام و پسامدرن انديشه فرهنگي ، شالودهشكني
فلاناگان باب از سال 1997 در ديك در كه بحثانگيزي تصوير مثل هم دريدا.ميشود بيپايان
و تضادها انديشهها ، ظريف ، تفاوتهاي از ،(فلاناگان باب مرگ و زندگي:بيمار) داد ارائه
ساختار در موضوع خود از كافمن و ديكاست كرده استفاده زندگينامه خلق در بصري اشكال
و اعمال مرز كه يافتهاند دست زباني به مستند فيلمهاي ساختن در و جستهاند بهره فيلم
تكتك در.است افزوده فيلم جذابيت بر اين و درمينوردد را آنها ثبت و انديشهها
مواجه دريدا زندگينامه مختلف قسمتهاي بيان عدم و بيان با سينمايي تجربه اين صحنههاي
از پس حتي ميتواند و است افسونگر متفكري دريدا كه درمييابيم اينها ، بر علاوه.هستيم
درباره هندلمن ميشل.كند مشغول خود به را ما ذهن هم فيلمبرداري دوربينهاي شدن خاموش
ديك و كافمن از كارگردان ، دو روابط و ساكاموتو روكيو خاطرهانگيز موسيقي دريدا ، خود
:است كرده سوالاتي
زمان آن در آيابوديد مشغول تحصيل به ييل در دريدا با هشتاد دهه اواسط در كه ميدانم *
داشتيد؟ نزديكي روابط او با
اولين فيلم ، اين ساختن فكر و ميكرديم تحصيل هم با سال 1983 در دريدا و من.نه:كافمن
فقط.شدم حاضر او عمومي سخنراني جلسه در كه كرد خطور ذهنم به هنگامي بعد ، سال ده بار ،
و رفتم او پيش بعداست مهمي آدم اندازه چه تا او كه ميكردم فكر اين به و بودم نشسته
است كرده پيشنهاد او به را زندگياش از مستند فيلمي ساختن حال به تا كسي آيا كه پرسيدم
اما.است كرده بيميلي اظهار او ولي شده او به پيشنهاد اين كه گفت جواب در او نه؟ يا
.گرفت خواهد نظر در و خواند خواهد را آن بدهم ، قرار او اختيار در را پيشنويسم اگر
از بعد بالاخره و فرستادم او براي مشروح صورت به و كتبا را اوليهام طرح بنابراين
كايربي دوستان ، از يكي فيلم ، با زدن سروكله سال سه از پس.كرد موافقت او فراوان بحثهاي
.كرد معرفي من به فعال همكاري بهعنوان را
داشتيد؟ آشنايي كايربي آثار ساختار با زمان آن در شما آيا *
چون كنم ملاقات هم ديگري كارگردانان با كه كرد تشويقم من دوست البتهخوب:كافمن
را (كايربي ساخته) بيمار فيلم تدوينگر درن ، ددي او.نداشتم آنها از هيچكدام به شباهتي
تنها نه نظرم به اين.كرد فراهم برايم بريدهبريده و مقطع فيلمي كه كرد معرفي من به
روش.ميرسيد نظر به نو شدت به آمريكايي مستندهاي ساير با مقايسه در بلكه بود ، عالي
.بيندازد نگاهي من ، طرح به كه خواستم او از پس.بود مهم بسيار من ديد از كايربي مقتدرانه
بود ، كرده جمعآوري را آنها طولاني مدتي ايمي كه فيلمهايي بريده ديدن از:ديك كايربي
جالب برايم خيلي فيلم ساختن مراحل در دريدا خود حضور و ايمي هدف سادگي.خوردم جا خيلي
نميدانستند آنها.نميدانستند را مستند سينماي محدوديتهاي دو آن از هيچكدام چون بود ،
طول در كه است فرصتهايي دسته آن از واقعا مورد اين.نداد ادامه و گفت نه بايد كي كه
شويم خارج مقدمهچيني حالت از چگونه كه بود اين ما بحث.ميآيد دست به بار يك فقط زندگي
حيطه در.نباشد دريدا زندگي مختلف قسمتهاي از تصاويري تنها فيلم كه كنيم كار چه يا و
براي دريدا ميخواستيم.بود بلندپروازانه خيلي فيلم از برداشتمان نظريهپردازي ،
خيلي هم دريدا خود اصلا چون.آيد نظر به جالب و سينمايي همزمان و باشد ملموس تماشاگران
.همينطورند هم نوشتههايش حتي.است دوستداشتني
چون.ميشد تبديل شالودهشكني نوعي به صرف ، توضيح هيچگونه بدون ميبايست فيلم:كافمن
راهي ميخواستيم.است ساده توضيحشمجهول و معلوم تقابل بررسي يعني شالودهشكني مطالعه
نشان تماشاگران به ناآگاهانه حالتي در و مستقيم توضيح بدون را شالودهشكني كه كنيم پيدا
.كنند تجربه را آن تا دهيم
احساسات و داستانها از خيلي دادن بروز بدون ولي ميرسد نظر به عميق مردي دريدا *
وجود امكان او وقتها بعضي.ميدهد نشانمان خودش درباره را زيادي چيزهاي شخصياش ،
مسائل ساير و فيلم تدوين مراحل در موقع هيچ او آيا.ميكند نفي كلي بهطور را زندگينامه
نكرد؟ دخالت
.دهد انجام خودش روش به را كارها كه دارد اصرار او.است جالب خيلي او با كردن كار:ديك
شما به حتما نشويد ، حاضر كار محل در وقت سر اگر و دارد زيادي اهميت او براي وقتشناسي
.داد خواهد تذكر
قطعات اين تماشاي هنگام گاهي او.ميكرديم تهيه او از فيلمهايي بريده هميشه ما:كافمن
خاطر به نه البته.شود گنجانده اصلي فيلم در حتما صحنه فلان مثلا كه ميكرد پيشنهاد
حالت از بود ممكن مثلا.ظاهري افتاده پا پيش كاملا دلايل به بلكه فلسفي مسائل طرح
او از كه را فيلمهايي بريده وقتي.بيايد خوشش صحنهها از بعضي در موهايش مدل يا و چهره
سلاح خلع كاملا ميكرديم ، پخش برايش خانوادگي ويدئوهاي مثل بوديم ، كرده تهيه همسرش و
.بود استوار فيلمها بريده اين بر ما كار اساس.ميشد
توضيح را مسئله زواياي تمام بپرسيد ، سوالي او از اگراست نكتهسنج بسيار دريدا:ديك
بكشند طول دقيقه ده از بيش بود ممكن گاهي اما.بودند جذاب بسيار پاسخها اين.داد خواهد
كافي يعني.بود بداههپردازي در اصلي نكته پس.باشند نداشته هم استفادهاي برايمان و
ديدن (ميكرد صحبت عشق يا و دستها درباره او كه زماني مثلا) بدهيم موضوعي او به بود
نوشتن قصد او كه هنگامي اما ميرسيد نظر به جالب مختلف عقايد استنتاج و تفكر سير در او
نميدانستيم چون ميكرديم ، استفاده دوربين سه از صورت آن در.بود ديگري جور ماجرا داشت ،
بتا ، پال مثل مختلف دوربينهاي از فيلمبرداري مراحل طيداد خواهد رخ چه
نمايش به براي داشتيم قصد.كرديم استفاده مينيديوي و ديويكم انتياسسيبتا ،
.دهيم افزايش را نگاهمان زواياي مختلف ، فرمهاي گذاشتن
را داستانتان ساختار نهايت در.كرديد تهيه فيلم ساعت نود سال ، هشت از بيش طي شما *
كرديد؟ مشخص چگونه
همكاريمان آغاز از پس كه كاري اولين.بوديم مشغول كارهايمان تدوين به هميشه ما:ديك
بود ، كرده تهيه زمان آن تا ايمي كه را فيلمهايي از قسمتهايي كه بود اين داديم انجام
را كار از ساعت نيم هفتهاي ، دو دورهاي طي.كنيم شروع اول از دوباره و بگذاريم كنار
زيادي مقدار نيز آرشيو در ما.باشد بايد چگونه داستان سخن كه ببينيم تا كرديم انتخاب
او به نسبت آنقدر مردم كه بود اينجا در قضيه اشكال منتهي داشتيم ، اختيار در او از فيلم
فراهم دريدا درون به يافتن راه براي مجالي فيلمها از هيچكدام در عملا كه بودند مودب
كه بود اين بود موثر عميقا نهايت در ولي آزاردهنده دريدا براي كه ايمي شيوه.نميآمد
مواردي از يكي.باشد نوسان در بسته گوش و چشم فردي و آگاه انساني ميان مختلف لحظات در
.ميشود آن تدوين مراحل صرف كه است زيادي بسيار زمان ميبخشد ، قدرت مستند فيلمهاي به كه
خود از و برگرديد اولتان جاي به دوباره بعد كنيد ، كار ديگر پروژههاي روي ابتدا بايد
"گرفت؟ خواهم كار به را آنها چگونه و آموختهام چه چيست؟ اوليهام مواد خوب ، ":بپرسيد
.است آن ساخت مراحل در مهارت بالقوه نمايش مستند ، سينماي در مهم نكته
چيست؟ است زنده هنوز كه كسي درباره زندگينامه ساختن در مسئله مهمترين *
همين مسئله مهمترين من نظر به كه داشت هم پاياني سكانس يك حال هر به دريدا خوب:ديك
.بود شده انتخاب پاياني بخش براي فيلم تكه دو كه كنم يادآوري ميخواهم (ميخندد) !است جا
شده فيلمبرداري شانهاش روي از كه ماست خوردن حال در او از صميمي و جالب صحنهاي يكي
پيشنهاد او به را جديدي قرارداد كار آغاز از پس مدتي ايمي كه صحنهاي ديگري و بود
حقوق از و باشد گروه اختيار در آخر صحنه فيلمبرداري پايان تا او اينكه بر مبني ميكند
صورت اين غير در چون.داشتيم خوبي دليل آن از نكردن استفاده براي ما البته.بگذرد خود
آن در.است راضي كار قسمتهاي همه از و پذيرفته را چيز همه او كه كنيد تصور بود ممكن
او گفتم هم قبلا كه همانطور ولي.دانست اثر اصلي صاحب يا و نويسنده را او ميشد صورت
گفت ، ميتوان هم باز وجود اين با.ميداد دخالت كارها جريان در را خود هم لحظه آخرين تا
جالب است ، نهفته سرگرمكنندهشان شوخيهاي پس در كه رسمياي رابطه و ايمي و او رويارويي
.ميرسد نظر به
كند ، محافظت آن از دارد حق و دارد زيادي اندوخته تواناييهايش ، به توجه با او:كافمن
انجام براي را خود كه بالاتر اين از چيز چه.كنم سرزنش دليل اين به را او نميخواهم
رابطه درباره دريدا مباحثات از زيادي قسمت چون است ، جالب.بگذاري ديگري اختيار در كاري
انتخاب بنابراين...كپي و اصل.وابسته ديگري و مستقل يكي.ميكند صحبت ميزبان و انگل
ما فيلم اين.است غني مختلف ، الگوهاي با داشتن سروكار نظر از فيلم ، موضوع بهعنوان او
.آخر صحنههاي در حتي ميكند را خودش كار اما دارد حضور فيلم در او.او درباره اما است ،
ادامه او خود در كه زندگينامهاي.ميدانند او بيوگرافي نگارنده مرا مردم كه است جالب
جمع در نيز او خود كه است اين ديگر جالب نكته !است زنده كه زماني تا بهخصوص يافت خواهد
آغاز او مرگ از پس را فيلم اين ساختن اگر كه ندارم شك.گرفت خواهد قرار فيلم مخاطبان
.نميبردم لذت اندازه اين به تا ميكردم ،
دريدا جستوجوي در
ميچل الويس
،"كافمن زيرينگ ايمي" و (فلاناگان باب مرگ و زندگي:بيمار) "ديك كايربي" اثر "دريدا"
.است فلسفه در شالودهشكني پدر ،"دريدا ژاك" درباره دوستداشتني و زيبا مستندي
همسرش با ديدار اولين درباره صحبتهايش به مربوط تصاوير "دريدا" آن در كه صحنههايي
"دريدا ژاك" ترانه در را نزاكت شكوهآميز حس از انعكاسي طبعا ميكند ، تماشا را مارگريت
خجالتي چهرهاي تجربه ، اين درباره صحبت هنگام به او) ميآورد ياد به پوليتي اسكريتي اثر
و دقيق واقعيت ، لايههاي به "كافمن" خانم و "ديك" آقاي ورود اما (دارد متفكر و
نوار او آن در كه دريدا از تصاويري دادن نشان با اصلي موضوع بعد كمي).است موشكافانه
فكري مكتب از منتخبي سكانسها اين (.ميشود مشخص ميكند ، تماشا را مصاحبهاش ويدئويي
قرار بررسي مورد را او انديشههاي و درون گويا زندگينامهاي عنوان به كه هستند "دريدا"
آنچه و ميبخشد جان است ، آفريده "دريدا" از كه تمثالي به فيلم مواردي چنين در.ميدهند
مورد اين نشانههاي !پوچي:ميدهد نمايش وضوح به است ، روشنفكران از بسياري توجه مورد را
مورد در كه وسواسي همان با و روز هر "دريدا" ميشويم ، متوجه كه ميكنيم مشاهده وقتي را
بخشيدن معني با فيلم.ميكند رسيدگي نيز ظاهرياش وضعيت به ميدهد ، خرج به انديشههايش
.ميشود كمال نوعي از مملو كند ، نفي را پوچي آنكه بدون فيلسوف ، جنبه دو هر به
دچار بودن ، درباره فيلسوف ژرف انديشههاي بيان در "دريدا" كه نيست اين منظور البته
اطرافيانش ، با او روابط مطالعه راه از "دريدا" انديشههاي بررسي شايد.است شده كاستي
دريابند را نكته اين بايد "كافمن" و "ديك اما" باشد ، او درون به دستيابي براي سطحي روشي
در كه باشد تصوير يك از سايهاي و بيروني نگاهي تنها ميتواند زمينه اين در آنها كار كه
فيلم ، اين كه شدهاند متوجه دو آن ظاهرا.نيستيم نكات از خيلي دادن تمييز به قادر آن
نشان خاطر ما به فيلم در "دريدا".است آنها استنباط از كوچكي قسمت نمايش به قادر تنها
از قسمتهايي ثبت از بيش چيزي مستندها.است ديگري آدم دوربين ، مقابل در كه ميكند
شالودهشكني نوعي به خود ضعفهايش ، از آگاهي با "دريدا".نيستند گذر حال در حقيقتي
.است شده تبديل
.است پرداخته خود موضوع به ميشود ناشي دادههايش بودن ناكافي از كه جذابيتي با فيلم
دادن بازي و عقايد با رفتن ور از حال همين در كه است نااميد و تازهكار عاشقپيشهاي او
.ميبرد لذت مختلف آدمهاي
تكميل براي تحقيقاتي و مقالات دنبال به كه كساني از بسياري براي - قطعا - فيلم
اشارهاي تنها "دريدا" عده ، اين نظر به شايد.داشت نخواهد زيادي چيز هستند ، خود اطلاعات
فيلم ، كارگردانان نظر به.باشد استاد يك شاهكارهاي مجموعه به شده سانسور و عاميانه
داده نشان ندارند ، شالودهشكني از درستي درك هنوز كه مبتديهايي به ميبايست "دريدا"
.فيلم تاروپود در ساختارشكني اين دادن قرار با مگر نميگيرد ، صورت كار اين و شود
قبلي فيلم شايد (بردند لذت بسيار دنس سان فيلم جشنواره در "دريدا" ديدن از تماشاگران)
از بعضي بين در بود ، مرگ حال در مازوخيست يك زندگي به همهجانبه نگاهي كه "بيمار" ديك ،
،"دريدا" و "بيمار".باشد كرده ايجاد آثارش به نسبت را خاصي توقع او ، سينماي تماشاگران
روش نمايش "دريدا".ميدهند نشان زندگي ناشناخته بخش به را او علاقه ديك ، اثر دو
واقعا كه چيزي تنها پس.است حقيقت يافتن براي فلاناگان و دريدا كارگردانها ، جستوجوي
.است جستوجو خود دارد ، اهميت
قاب در فيلسوف
هوبرمن.جي
"دريدا" فيلم از صحنهاي در هشتاد ، دهه شده شناخته چهره و فرانسوي فيلسوف ،"دريدا ژاك"
فاصله فيلم اين عمومي نمايش اولين محل به خيابان پنج تنها كه - "هيوستون" خيابان از
مخلوطي او كلام.است فوقالعاده نيويورك در خانهاش در دريدا زندگي.ميكند عبور - دارد
بيشتري احترام پاريس به نسبت جا اين در كه ميدانند همه و است انگليسي و فرانسوي از
شالودهشكني ماشين" پرطنين عبارت بودم ، تحصيل به مشغول وقتي.هستند قائل او براي
عنوان با كه سياهپوشي فارغالتحصيلان و داشت را رمزي كلمهاي بوي و رنگ "دريدايي
دانشگاه در "دريدا" سخنرانيهاي جلويي رديفهاي هميشه و ميشدند شناخته "دريداييها"
و "ديك كايربي" كارگرداني به "دريدا".بودند احترام قابل برايم ميكردند ، اشغال را ييل
و آينده نظير مقولاتي به او.ميدهد دست به مشابه دورنمايي ،"كافمن زيرينگ ايمي"
.است ديدني بسيار او لباسهاي كمد).ميپردازد خودشيفتهاش سرشت و بخشايش مثل مفاهيمي
باب در است مستندي - نهايت در - فيلم (.نيست فلسفي زمينههاي در تنها او بودن روز به
ذرهاي - حتي - اينكه دليل به و است كرده مشاركت آن در فعالانه نيز خود كه فيلسوف شخصيت
همكاري را او ميتوان است ، نداده نشان خود از دوربين مقابل گرفتن قرار در خودآگاهي
(!بود او عاشق لمپني هر البته) ميآمد خوشتان "فرانكا لينگوا" از اگر.دانست تمامعيار
ميزند صدا "جكي" را همسرش كه "دريدا" خانم صداي شنيدن.شد خواهيد دريدا عاشق حتما پس
كه براي و كسي چه كه است استوار اساس اين بر "دريدايي" تحليل.است جالب - واقعا - نيز
در كه "دريدا" از تصاويري دادن نشان با فيلم كارگردانان ميگويد؟ سخن (چيزي چه از و)
همه ميناميد؟ سينما حقيقت كه است چيزي آن اين پس":ميگويد ميكروفونش با رفتن ور حال
مطلب عمق به سرگرمكنندهاش ساختارشكني با دارد قصد ".نيستم گونه اين من.است غلط چيز
خاصي دليل شايد مسئله اين.است نشده ساخته فلاسفه درباره زيادي فيلمهاي.شود نزديك
شد ، سوال "هايدگر" و "هگل" زندگي از مستندسازي درباره "دريدا" از وقتي..باشد داشته
زمينه اين در خود او چه اگر.كرد مطرح را آنها جنسي زندگي مورد در كنجكاوياش فورا
مثلا.ميشود ديده عمومي مجامع در بيشتر او حالت تغيير البته.است رفتن طفره استاد
مباحثات از يكي دام در را او دارد قصد مشتاقانه انگليسي مصاحبهكنندهاي كه هنگامي
چنين در.ميگيرد خود به مبهوت چهرهاي - نرود در كوره از اگر - كند گرفتار "شينفلد"
كمدي سريال يك موضوع نميتواند من نظر مورد شالودهشكني:گفت خواهد متكبرانه مواردي
و دهيد انجام را تكاليفتان است بهتر هم شما.بيافريند موقعيت طنز و گيرد قرار
.كنيد بيشتر را مطالعاتتان
قاچاق درس هفت
قادري امير
:دارد ما براي اساسي درس چند "قاچاق" تماشاي
قاچاق فيلمنامه نويسنده ميگويند:است مهم چقدر فيلمنامه در "تحقيق" عنصر كه اين - 1
مديون خيلي خيلي نوشته كه هم فيلمنامهاي و بوده معتاد اينها از پيش خودش گاگان ، استين
و نويسنده هنري تمهيدات اگر حتي.است نويسنده يك عنوان به تحقيقاتش البته و تجربهها
مقاله سر يك عنوان به چون ميخورد ، درد به قاچاق تماشاي باز كنيم فراموش را فيلمساز
منتقل تماشاگرش به مخدر ، مواد مصرف و فروش و توليد چرخه از تازهاي نكات هم مطبوعاتي
بلكه نميماند باقي "موضوع يك جسورانه كردن مطرح" سطح در تنها گاگان ، متن.ميكند
.كند منتقل تماشاگرش به را اجتماعي معضل اين از تازهاي وجوه ميكوشد
چه شود ، شروع اجتماعي معضل يك درباره تحقيقات با فيلمي ساخت است قرار وقتي كه اين - 2
آن كه فهميدهاند قاچاق ساخت موقع سودربرگ ، و گاگان:برود جلو چيز همه بايد جوري
جذاب فيلم يك ساخت براي باز باشد ، گسترده و كامل و تازه هم چهقدر هر اوليه ، تحقيقات
"شخصيت" به نسبت سازندگان مناسب و بجا توجه ميكند ، جلبنظر فيلم آنچه پس.نيستند كافي
كليه در گسترده تحقيقات آن.كنند منتقل ما به را تحقيقات آن است قرار كه است هايي
كه باشيم داشته شخصيت كلي ما كه شده باعث موادمخدر ، مصرف و فروش و توليد چرخه بخشهاي
اين توانسته سودربرگ اما.هستند چرخه اين در درگير خاص طيف يك نماينده كدامشان هر
اين) شويم آموختهها و تحقيقات آن بيخيال كه درآورد كار از جذاب آنقدر را شخصيتها
ديگر يكطور.باشيم سرنوشتشان نگران و (ميكنيم درك عقلاني سطح در بالاخره را چيزها
اين در مخدر مواد با مبارزه مامور يك كه نيست مهم برايتان قاچاق تماشاي موقع.بگويم
خاص جذاب پليس يك سر بلاها اين كه است مهم برايتان روبهروست ، مشكلاتي چه با بزرگ دنياي
.مثلا ميآيد ، تورو بينيودل معركه بازي با
پيدا غريبي و عجيب معناهاي چه جديد ، ديد زاويه از شده ، گفته بارها داستان اينكه - 3
با موادمخدر با مبارزه ماموران برخورد ماجراي.شنيدهايد بارها را قاچاق داستان:ميكند
فيلم سازندگان.نيست ماجرا همه اين اما.مواد اين مصرفكنندگان و توزيعكنندگان
برخلاف كه جوري كنند مطرح تازهاي ديد زاويه از را تكراري داستان اين كوشيدهاند
اين و ميبينيم معتاد هم قاچاقچي ، هم پليس ، ديد از هم را ماجراها تمام مشابه ، فيلمهاي
چندگانه ، ديد زاويه اين.كند تغيير معضل اين درباره نظرگاهمان اصلا كه ميشود باعث
يك روايت در تغيير اين.ميبخشد ديدهايم حال به تا كه چيزهايي آن همه به تازهاي معناي
پليس ، مامور كه اين مثلا.ميدهد تغيير بنيان از را چيز همه شده ، گفته بارها داستان
كمك مواد پخش رونق به ناخواسته بهگونهاي باشد ، موثر معضل اين حل بخواهد كه آن از بيش
ديالوگ يك شنيدن مثلا نه و مييابيم در فيلم داستان پيگيري طريق از را اين و ميكند
.خشمگين كارگردان يك زده بيرون گردن رگهاي تماشاي يا درشت گل و پرطمطراق
و درپيت محصولات ساخت به هميشه فيلم ، ساخت موقع كارگردان شديد آگاهي خود كه اين - 4
فيلمهاي تماشاي از آمده دست به آموزههاي كاربرد محصول قاچاق:نميشود منجر آشغال
سودربرگ ، حال اين با.ميرسد نظر به چيزها جور اين از و آكادميك تحصيلات حتي و ديگر
از بيمزه و خشك فيلمش ندهد اجازه حال عين در و بسازد فيلم جوري اين كه است اين استاد
.است شكلي اين فيلمسازي ديگر مثال سودربرگ ، استيون ديگر اثر "ديد از خارج".درآيد كار
اين حضور و وجود ميشود باعث كه رسيده پختگياي به آموزهها ، اين كاربرد براي سودربرگ
.ببريم ياد از را آموزهها
يا كرد استفاده مدرن فيلم يك دل در كلاسيك داستانگويي اصول از ميشود چطور كه اين - 5
اصول از استفاده با را مدرنشان داستان كه كنند كاري توانستهاند گاگان و سودربرگ:برعكس
...و متفاوت نقطهنظرهاي و چندگانگي از چيزي بياينكه كنند متعادل قصهگويي ، كلاسيك
يك كمبود كه كوشيدهاند خاوير شخصيت روي ملايمي تمركز با مثلا.شود كم آن در موجود
انفجار) بزرگ چندان نه اوج نقطه يك تعبيه با يا.نشود حس حدي تا فيلم در "واحد قهرمان"
در را سكانسي چنين تجربه فرصت بيننده به (تكتيرانداز يك توسط فردريكو شدن كشته و ماشين
.بخورد هم به كار ، كل دستي يك كه آن بدون بدهد قصه اواخر
يك بخش اين.كرد مخلوط هم با را تجاري و متفاوت سينماي مولفههاي ميشود كه اين - 6
ميتواند كه است هاليوود فيلمسازان معدود از يكي سودربرگ ، .بالاست درس ادامه جورهايي
يك ساخت با را روشنفكرانهاش دلمشغوليهاي يعني.دهد ادامه را سينما اين هفتاد دهه سنت
و فرانسوي ارتباط و خوشدست لوك و الماس سرقت مثل چيزي.كند تركيب شيرين ، و جذاب فيلم
.كيد ساندس و كسيدي بوچ
دلپذير و شيرين فيلم ، عادي صحنه هر كه كرد كاري ميشود جوري چه كه اين بالاخره و - 7
لذتهاي اساسيترين از يكي.بالا هدف به رسيدن براي سودربرگ استراتژيهاي كشف:كند جلوه
و ميكند قطع را صحنههايي كجاها كه اين.سينماست فن به آشنا تماشاگر براي قاچاق تماشاي
كه اين كرده ، انتخاب جوري چه را بازيگرها كه اين ميكند ، آغاز نمايي چه با را بعد صحنه
باقي تماشاگر ذهن در مدتها تا فيلم ، عبوري حتي و فرعي شخصيتهاي كه كرده كار چه
.دارد خوبي ديالوگهاي چهقدر فيلم كه اين ميمانند ،
صورتي عمليات
جواهريان نگار
.ميزنند پا و دست نشده تعيين پيش از موقعيتهايي در عموما "ادواردز بليك" قهرمانهاي
موقعيت با رفتهرفته و ميشوند انتخاب جامعه متوسط طبقه از _ معمولا _ قهرمانها اين
جريان نيز آگاهانه و ملايم طنز يك ميآورد وجود به آنها براي "ادواردز" كه نامساعدي
.مييابد
شده بزرگ نمايش دنياي با كودكي دوران همان از و بود هنرپيشه يك فرزند "ادواردز بليك"
سينما مقوله با تماشاگر يك عنوان به _ صرفا _ ابتدا در كه كرده اظهار خودش.بود
و مهم نقش يك _ حتي _ بازيگرياش مدت تمام در.نداشتند آن به خاصي علاقه و شده روبهرو
در كه چرا ;بود ثمربخش بسيار او براي بودن بازيگر تجربه اما نشد پيشنهاد او به اصلي
.داشت كامل اشراف آنان رهبري در و يافت دست جديدي راههاي به بازيگرانش با ارتباط
همراه به را لبخندت" نام به فيلمي كرد ، كارگرداني در 1955 را فيلماش نخستين "ادواردز"
كماهميتي آثار _ تقريبا _ "خنديد همه از آخر او" او فيلم دومين و فيلم اين اما."بياور
آن اول نقش "كرتيس توني" كه بود "كوري مستر" او يادماندني به و مهم اثر اولين و بودند
خوبي تجربه را "كامل مرخصي" اوليهاش ، آثار در "ادواردز" خود البتهميكرد ايفا را
.ميداند
.بود آمده در آب از خوشساخت فيلمي وجود اين با.كشيد طول روز سي فيلم اين فيلمبرداري
يك فيلم اين.شد روبهرو خوبي بسيار مالي موفقيت با "زيرپيراهني عمليات" بعدياش اثر
مقتدر و بزرگ هنرپيشه كه "گرانت كاري" حضور.ميشد محسوب "ادواردز" براي جديد تجربه
فيلم در ميداد ، قرار تحتالشعاع را كارگردان _ حتي _ فيلمي هر در او بازي و بود وقتش
كه بازيگري با همكاري در توانست "ادواردز" كه چراميكرد تصوير را جديد دنياي يك او
گرانت كاري با تضاد بدون را نظراتش گذاشته پا زير را سينما عرفهاي از بسياري هميشه
.كند اعمال
اما.آمد پرده بر هم تهران در كه ساخت را "بينظير دوران" ،"خوش دوران" فيلم اين از پس
نقش.داد رخ فيلمسازياش در عظيم تحولي "تيفاني در صبحانه" فيلم ساخت با سال 1961 در
معيارهاي زندگياش در كه بود سهلانگار و بيريشه زن يك "هپبرن آدري" بازي با فيلم اول
ظرافتهاي نوعي و شد روبهرو موفقيت با فيلم اين حال هر به.داشت متفاوتي اخلاقي
.داشت جريان آن در رئاليستي و روشنفكرانه
از بعد او آورد ، وجود به "ادواردز" فيلمسازي در عظيمي تحول فيلم اين گفت بتوان شايد
ترجمهاي به يا) ،"وحشت در تجربهاي" نام با را دلهرهآورش و جدي فيلم اولين فيلم اين
.ميرفت شمار به جنايي فيلمهاي در دقيق و بينقص نمونهاي كه ساخت ("تاريكي در صدايي"
،"تاريكي در تيري" ،"صورتي پلنگ" ،"سرخ گل شراب و روزها" ترتيب به فيلم اين از بعد
به فيلمهاي خود نوبه به يك هر كه ساخت را "كردي؟ چه جنگ در پدر و" و "بزرگ مسابقه"
.بودند يادماندنياي
كلوديا" ،"كاپوسين" ،"ينون ديويد" ،"سلرز پيتر" چون ستارگاني با در 1964 "صورتي پلنگ"
.شد ساخته "واگنر رابرت" و "كارديناله
صورتي پلنگ البته صورتي ، پلنگ حضور با انيميشني تيتراژ:بياوريد ياد به را فيلم تيتراژ
آن دنبال به فيلم شخصيتهاي همه كه است رنگي صورتي الماس به راجع فيلم قصهفرلنگ فريتس
فيلم مثبت بسيار نكات از (كلوزو) خرابكار بازرس يك نقش در "سلرز پيتر" بازي و هستند
همين بازي البته و شخصيت همين حضور با ديگر فيلم چند تا شد باعث همين و ميشود محسوب
.شود ساخته بازيگر
و فيلم مخاطبان همه ذهن در خوبي به كه "منچيني هنري" اعجابانگيز موسيقي همچنين و
به كه چيزي هر و "صورتي پلنگ" اسم حتي و است مانده صورتي پلنگ كارتونهاي مخاطبان البته
.ميكنيم زمزمه را آن ناخودآگاه و مياندازد موسيقي اين ياد به را ما باشد ، مربوط آن
تم و "منچيني" موسيقي با مخاطب كه است لحظهاي است توجه جالب فيلم اين در كه نكتهاي
.ميشود روبهرو "صورتي پلنگ" فيلم متن موسيقي عنوان به آن اصلي
مخلوق صورتي پلنگ هنرنماييهاي و حركات روي بر را آن بارها و بارها ما كه موسيقي
كارآگاه يك عنوان به "سلرز پيتر" العاده خارق بازي روي بر حال شنيدهايم ، "فرلنگ فريتس"
محسوب خطر يك فيلمي هر براي ميتواند مسئله اين و.ميشود شنيده فرانسوي دستوپاچلفتي
موضوع اين عكس نقطه با دقيقا ما اثر اين در اما وادارد موضعگيري به را مخاطب و شود
.ميشود عجين هم فيلم اين با موسيقي عجيب طرزي به و هستيم روبهرو
|