جهان وسعت به بحراني
ما شده تخريب ميراث
سال 2022 انتظار در بولوره
مخدر مواد قوانين
جهان وسعت به بحراني
خانواده در خشونت
سط در خشونت رشد جز نيست چيزي آن و دارد پيام يك از خانوادهنشان در خشونت وقوع
جامعه
مجوزي پاكسيما
.جامعه سطح در خشونت رشد جز نيست چيزي آن و دارد پيام يك از نشان خانواده ، در خشونت وقوع
كه اينجاست سوال اما ".نداشتيم تفاهم يا و داشتيم اختلاف":ميگويند متهمان بيشتر
!ميشود؟ قتل به منجر نهايتا كه است اختلافي نوع چه بروز
قتل به را خود همسر تنكابن ، دادگستري تحقيق قاضي":دادند خبر روزنامهها كه زماني
به گذرا نگاهي با.بودند كرده پيشبيني را حوادثي چنين وقوع كارشناسان از خيلي ".رساند
بيانكننده كه حوادثي.يافت را حوادث اين از ردپايي ميتوان روزنامهها حوادث صفحات
آن وسعت بر روز هر كه بحراني.دارند بحران يك از نشان و خانوادهاند در خونريزي و خشونت
دنيا ، تمامي در هرچند !ميشود كشته اطراف اين در كسي ;ميكند اعلام و ميشود افزوده
نيز را شديدي اجتماعي واكنش و برخوردارند ويژهاي حساسيت از خانوادگي قتلهاي
فراموش نبايد ولي.ميشوند محسوب جامعه براي تكاندهنده شوكي اين از غير و برميانگيزند
و ميشوند محسوب خانواده يك اعضاي از دو هر مقتول و قاتل خانوادگي ، قتلهاي در كه كرد
.ميشود تلقي "خاص جرمي" صورت به هميشه خانواده در قتل كه است دليل همين به
است ناامن اينجا
خشونت از ناشي پروندههاي به كشور در پرونده و 397 هزار متوسط 42 بهطور سالانه ،
تصرف منافيعفت ، اعمال تخريب ، و جرح و ضرب ايراد غيرعمد ، و عمد قتل.ميشود افزوده
افزودن كه شده عنوان جامعهشناسان سوي از جامعه در خشونت مصاديق از مزاحمت ، و عدواني
.نيست مستثني قضايا اين از نيز خانواده در خشونت نام به بحثي
و امنيت احساس خود اعضاي به كه است نهادي و ميشود محسوب اجتماع اساسي پايه خانواده
و فرهنگي ويژگيهاي حفظ وسيله موثرترين و پايدارترين سال هزاران طي و ميدهد آرامش
شده اعلام آمار اما باشد ، كه هست قرار و است بوده بعدي نسلهاي به آنها انتقال عامل
در روانتني بيماريهاي آمدن وجود به باعث خانه در اضطراب و ناامني كه ميدهد نشان
مرگ بوي ميتواند كه خشونتيميآورد بار به را خشونتهايي نهايت در و ميشود افراد
خانواده در خشونت نهايت در و جرح و ضرب قتل ، وقوع.شود پاشيده هم از نهايت در و بگيرد
را علت ميتوان حادثه جريان در گرفتن قرار با كه باشد داشته مختلفي عوامل ميتواند
در خشونت وقوع":كنند اعلام تا واميدارد را اجتماعي كارشناسان امر ، همين.كرد بررسي
اگر زيرا ".جامعه سطح در خشونت رشد جز نيست چيزي آن و دارد پيام يك از نشان خانواده ،
كرد ، جستوجو خانواده در بايد را اجتماعي آسيبهاي همه ريشه باشيم داشته اعتقاد
.كرد تاييد نيز را قبل گفتههاي ميتوان
است عامل چهار در ريشه
هرچه نميفهميد ، او ميگفتم هرچه.نميفهميديم را هم حرف.داشتيم خانوادگي اختلاف"
جدا من از زنم ميفهميد ، مرا او شدم ، آشنا ديگري زن يك با تا نداشتم ، دركي من ميگفت
را جديدمان خانه مثلا تا بردم محلي به را او.كشيدم نقشه دستش از خلاصي براي.نميشد
است زنده نمرد ، ولي پايين افتاد دادم ، هولشميرفتم راه كنارش كه همانطور.دهم نشانش
"...وحالا كرد شكايت دستم از
كه نقطهاي.رسيد مشترك نقطه يك به ميتوان خانوادگي ، خشونت پروندههاي به نگاهي با
در و ".نداشتيم تفاهم" يا و ".داشتيم اختلاف":است شده گفته متهمان بيشتر زبان از
نهايتا كه است اختلافاتي نوع چه بروز كه ميآورند وجود به را سوال علامت اين نهايت
!ميشود؟ قتل به منجر
عمده دسته چهار به را خانوادگي اختلافات عمده اجتماعي جامعهشناسان و آسيبشناسان
.ناموسي.و 4 فرهنگياجتماعي 3.اقتصادي 2 مسائل.از1 عبارتند كه ميكنند تقسيم
اختلافاتي در.است اختلافات بروز مهمترين از يكي مشترك زندگي در تفاهم عدم:اقتصادي1
عادلانه و دهد قرار ديگري جاي به را خود طرفين از يكي اگر ميآيد ، وجود به زوجين بين كه
عمدهترين از لجبازي و نكردن مشورت خودمختاري ، .داشت خواهند كمتري اختلافات كند ، قضاوت
از بعد است معتقد نيز دانشگاه مدرس ثابت ، مهدوي محمدعلي دكتر.هستند اختلافات بروز علل
تحميلي ، ازدواج جمله از باشد داشته متفاوتي علل ميتواند خود كه شوهر و زن بين تفاهم عدم
مشكل حاضر حال در.است ويژگي مهمترين اقتصادي عامل ;...و زندگي در علاقه و عشق عدم
خود زندگي مخارج تامين براي والدين ميشود ، تلقي مهم و اصلي علل از تورم نظير اقتصادي
درصد به 25/15 بيكاري نرخ رشد شده اعلام آمار آخرين طبق.دهند انجام كار چند مجبورند
آسيبهاي مهمترين و اولين جزء بيكاري نيز كشور نظرسنجي طرح نخستين در و است رسيده
.است بوده كشور اجتماعي
برويم كنيم پول بفروش ، را ماشين گفت دوستانم از يكي.ميكردم مسافركشي ماشينم با"
تجارتمان ولي كردم قبول را حرفش.است مسافركشي دهبرابر سودش بياوريم جنس دوبي و تركيه
تا دو با ميكرديم زندگي پدرزنم خانه.نداشتم كاري هيچ.رفت هم ماشين پول.نداد جواب
دومم بچه شب يك.كنم چكاري نميدانستم و بودم شده عصبي.مخارج و خرج هزارتا و كوچك بچه
.نميشد بيدار و بود خورده اعصاب قرص زنم.شدم عصبي كه كرد گريه آنقدر است ماهه كه 6
گريه ديگه داشتم نگه و بچه صورت روي گذاشتم را متكا شدم عصبي نشد ، ساكت بچه كردم هركاري
".نكرد
خود فرزندان قتل درصدد كه مرداني ميدهد ، نشان اجتماعي كارشناسان تحقيق نتايج
انتقام آنها از و بدهند درس خود همسران به جنايت ، ارتكاب با ميكوشند درواقع برميآيند ،
فرزندانشان فداي را خود حاضرند مادران ، كه واقفاند امر اين به آنان زيرا.بگيرند سختي
براي را رنج و درد بيشترين كه كند وارد جايي به را ضربه ميكوشد نيز مرد اين و كنند
كه است زني از انتقام آگاهانه يا و ناخودآگاه صورت به آنان عمل و دارد دنبال به همسرش
قانع نيز زن است ممكن هرچند.نميكند درك را آنان شرايط و دارد زيادي مالي خواستههاي
در اختلال براي ميشود دليلي اقتصادي مشكلات و مسئوليت بار زير شدن خم ولي باشد
در زن برتري برابر در نابردباري علت به كه مرداني هستند اين از غير.رفتاري ويژگيهاي
به سپس و ميكنند خود همسر كشتن به اقدام وي ، بر شدن غالب در ناتواني و خصوصي زندگي
مالي هزينههاي تامين در بودن پوچ احساس با مرداني چنين.ميدهند خاتمه خويش زندگي
عقيده به.ميگيرند انتقام است همسرش همان كه خود موفق رقيب از مايوسانه زندگي
تشخيص را خوب و بد كه معني بدين ميگيرند نام "رواني مهاجمان" افراد اينگونه كارشناسان
.نميكنند ناراحتي احساس آن از و نميدهند اهميتي گناه ارتكاب به اما ميدهند
بين در رفتار اختلالات كه ميدهند تشكيل را مثلث يك فرد و جامعه خانواده ، :اجتماعي.2
داشت دور نظر از نبايد هرحال در.ميشود متعدد مشكلات ايجاد سبب ضلعها ، اين از هركدام
مواد به اعتياد كه طوري به است ، خانواده بستر در خشونتزا عوامل از يكي "اعتياد" كه
احساس عدم درگيري ، و ستيز گفتن ، دروغ.ميشود محسوب ناهنجاريها مهمترين جزء مخدر
ناامني و تنش سوي به را خانواده يك كه هستند عواملي از...و اخلاقي انحرافات مسئوليت ،
.ميدهند سوق
ديگه.نبود مهم برايش چيز هيچ و ميكرد كاري هر موادش تهيه براي بود ، معتاد شوهرم"
.كند جور را موادش تا باشم كثيفش كارهاي بنده نميتوانستم.نداشتم را كارهايش تحمل
"...چاقو با خواب توي.كشيدم نقشه
.باشد داشته تعهد و وفاداري عاطفي ، مستحكم پيوندهاي ميتواند ندرت به است معتاد كه فردي
امنيت و ميشود بيشتر روز هر انساني روابط ضعف علت به معتادان جرايم ارتكاب بنابراين
تا.ناگزيرند معتادان اكثر شده ارائه آمار براساس.مياندازد خطر به را جامعه و خانواده
روي آدمكشي و ديگران به تجاوز دزدي ، نظير نادرست راههاي به مخدر مواد تامين براي
اختلالات و رواني _ روحي بيماريهاي بروز فردي _ اجتماعي عوامل مشتقات ديگر از.آورند
كه معتقدند كارشناسان.ميدهد سوق خانواده در جنايت سوي به را فرد كه است شخصيتي شديد
آلودگي مثل بيروني عوامل بلكه شود قتل مرتكب تا باشد رواني بيماري دچار نبايد فرد حتما
همه...و خانه از بيرون و خانه در دعوا و مشاجره زيست ، محيط آلودگي ;صوتي و هوا
.شود ناخواسته اتفاقي به منجر نهايت در و آورده فشار فرد به ميتوانند كه هستند عواملي
خشن و عصبانيت اجباري ، ازدواج مرد ، يا زن بداخلاقي علاقه ، و عشق عدم ثابت ، مهدوي دكتر
براي ميكنند اضافه و ميافزايند ديگر عوامل بر نيز را جامعه سطح در مردم بودن
.شود روشن حقيقت تا كرد كنكاش بسيار بايد قتل ، يك وقوع چرايي دقيق ريشهيابي
با كه عواقبي.دارد را خودش تبعات و عواقب هميشه مدرنيته ، به سنت از گذار:فرهنگي.3
آنجا تا و ميشود شروع خانواده بستر از شايد و ميكند پيدا نمود اجتماعي ناهنجاريهاي
در ميبرد سوال زير به نيز را خانواده نهاد و ميشكند درهم را مرزها همه كه ميرود پيش
همراه آگاهي و دانش با اگر و ميكند پيدا بيشتري نمود فرهنگي تفاوتهاي كه اينجاست
خصوص اين در جنايي دادگاه ويژه قاضي عرفان ، محمد.زند رقم را جنايتي ميتواند نباشد
".ميكند تهديد را آن اعضاي و خانواده كه است عواملي از يكي فرهنگي فقر" كه است معتقد
جهل همين زيرا.جامعه در رايج حقوق و قوانين از نداشتن آگاهي از است عبارت فرهنگي فقر
هستند يا و يابد ، رهايي آن از ميتواند كه كند تصور و زند عملي به دست فرد ميشود باعث
يا خلاف عمل به مرتكب هم باز جهل خاطر به ولي هستند آگاه عملشان نتيجه از كه افرادي
تنها ميشود درست چيز همه ميكردم فكر كرد ، فرار ميشود ميكردم فكر".ميشوند قتل
به بعد و بكشيمش بود قرار.لاابالي و معتاد فردي.بود شوهرم مانع.برداشت را مانع نبايد
".هستم قصاص انتظار در...حالا اما كنيم زندگي تا برويم دور جاي يك
جوامع در ولي است وقوع حال در جهان تمامي در هرچند خانواده در قتل:ناموسي قتلهاي.4
آسيبشناسان از بسياري كه بهطوري.دارد بيشتري نمود فرهنگي لحاظ از سنتي ، و شرقي
حسادت ، انتقامشخصي ، انگيزه تعصب ، :از عبارتند ناموسي قتلهاي عمده دلايل معتقدند
و دارد را مانع حكم كه زندگي شريك دست از رهايي ثالث ، شخص وجود بسته ، ذهنيت بودن ، شكاك
.آبرو رفتن بين از يا
ساله دخترم 8.بود كرده تعرض او به ناتنياش دايي.بود ننگي لكه چون.كشتم را دخترم"
"...كشتم را او همين براي.بود ننگ لكه يك ميماند زنده اگر و بود
صورت اين به يافت ، دست نسبي نتايج به ميتوان خانوادگي قتلهاي پروندههاي به نگاهي با
گفت ميتوان آمده دست به آمار با ولي.ميگيرد صورت مردان توسط بيشتر ناموسي قتلهاي كه
و همسر سوي از خيانت ديدن درصورت زنان و دارند بيشتري سهم ناموسي قتلهاي در مردان كه
موانع معتقدند ، آسيبشناسان.ميكشند را خود همسر نقشهاي طي ثالث شخص با آشنايي يا
زندگي ، در علاقه و عشق عدم يا و مرد ، به فرزندان حضانت مرد ، از زن جدايي عدم مثل حقوقي
شوهرم".ميدهد سوق قتل سوي به را زن كه است عواملي از اجباري ازدواج و شوهر بد اخلاق
خانهام در ديگري زن ديدم آمدم خانه به وقتي رفتم منهم فرستاد ، مهماني به مرا زور به
چاقو با موقع همان رفت ، بيرون خانه از كه زن كردم ، داد و جيغ شد چه نفهميدم ديگر.است
".كشتم را شوهرم
مردان استفاده مورد بيشتر چاقو.سم يا چاقو از عبارتند خانوادهها در قتل وسيله عمده
محمد قاضي.كردهاند استفاده چاقو نهايت در و خوابآور داروي سم ، از زنان و گرفته قرار
ارائه دقيقي آمار نميتوانيم ولي باشد درست نظريه اين شايد":ميگويد مورد اين در عرفان
آن دليل و است داده قرار برنده و تيز وسايل رديف در را چاقو قانوني پزشكي زيرا بدهيم
سلاح از بيشتر بودنش برنده و تيز ويژگي و بودن دسترس لحاظ به چاقو كه باشد اين ميتواند
".ميگيرد قرار استفاده مورد گرم
كجاست در مشكل
رواج عصبيت و خشونت عاطفه ، و محبت جاي به اگر باشد ، تنش و كينه از پر جامعهاي اگر"
را خودمان همنوعان اگر و دهيم تحويل جامعه به بيهويت و خشن فرزنداني اگر شود ، داده
خواهيم خشونت از پر جامعهاي باشيم ، مشكل و ايراد دنبال به هميشه و باشيم نداشته دوست
رشد شكل همان به فرزندانمان ميشود باعث و ميگيرد شكل خانواده بطن از خشونت اين و داشت
عاطفه با انساني ، راههاي كه ميكند اشاره فوق مطالب بيان از پس ثابت مهدوي دكتر.كنند
هرچند.كرد دفع را خشونت ميتوان كه است راهحلهايي از جامعه كردن اخلاقي و كردن
را...و خيابانها شلوغي ساختمانها ، نوع شهري ، زندگي شرايط روانشناسان ، از بسياري
فرهنگسازي كه كرد فراموش نبايد ولي ميدانند موثر ناهنجاري سوي به فرد شخصيت تغيير در
با آنان كردن آشنا و جزايي حقوق از مردم آگاهي سطح بودن بالا گروهي ، رسانههاي طريق از
توضيح در عرفان قاضي.باشد جرم ارتكاب از جلوگيري براي راهحلي ميتواند عملشان عواقب
قصاص حكمش مقابل طرف شدن كشته صورت در بداند ، نزاع هنگام فردي اگر":ميگويد فوق مسائل
فكر لحظهاي با ميشود ، كشيده ديه و مجازات و زندان به پايش جرح و ضرب اثر بر يا و است
در خشونت كه كرد فراموش نبايد هرحال در ".كند جلوگيري فاجعهاي بروز از ميتواند كردن
و عميق تامل شايد و داد تعميم را آن ميتوان جامعه تمام به كه است هشداري خانواده
.شود محسوب بزرگي كمك ميتواند اساسي راهحلهاي يافتن و آن به ريشهاي
ما شده تخريب ميراث
روشندل سياوش
شاهد تا بزنيد خواجو و پل سه و سي به سري حتما بيفتد اصفهان به گذارتان روزها اين اگر
اقدامي با.باشيد "مدرن پست" هنر لابراتوار به ايران معماري هنري اثر دو اين شدن تبديل
به پلها روي بر جديد لامپهاي "نصب" كار سرانجام متوالي كار ماه چند طي و انقلابي
به لامپها.نيست گويا كافي اندازه به مورد اين در "نصب" واژه چند هراست رسيده اتمام
براي هم حدود همين در اگر كه شدهاند طراحي سانتيمتر xحدود 3030 قطع در و مربع شكل
مكعب اين.ميدهند تشكيل را حجيم مستطيل مكعب يك شود محاسبه فضا آنها داخلي تجهيزات
نه ولي است گرفته قرار البته كه گيرد قرار پل طاقچههاي كف يا دهليزها كف همسطح بايد
ايجاد.است سنگ تماما هم طاقچهها كف و است سنگفرش پل دوطرف دهليزهاي كف سادگي ، به
انجام كمپرسور كمك با كار اين كه بوده مشكل اولين لامپها گذاشتن كار براي مناسب حفره
آورده دوام حال تا پل ساخت دوره از كه سنگهايي.است رسيده اتمام به موفقيت با و گرفته
نابود هنري اثر از قسمتي طاقچه هر در و پل دهانه هر در و شده خرد مدرن ابزار كمك با بود
است كنترل غيرقابل تقريبا و قوي فوقالعاده ابزاري كمپرسور كه آنجا از.است شده
وضوح به طاقچهها روي كه كرده ايجاد اطراف سنگهاي روي هم جبرانناپذيري شكستگيهاي
.نيست كار پايان اين ولي شده انجام لامپها نصب عمليات ترفند اين با حال هر به.پيداست
اين كه بوده دهليزها كف از سيمكشي به نياز برقرساني و يكديگر به لامپها ارتباط براي
را برق سيم ارتباطي مسير دهليزها كف سنگفرش كندن با و شده انجام روش همين با هم كار
كردن پر از پس نهايتا.است ديده جدي آسيب سنگفرش هم مسير اين در.كردهاند ايجاد
فرض.است شده روشن و گذاشته كار لامپها و رسيده انتها به كار سيمان ، با خالي فضاهاي
كه ماست طبيعي حق كنيم فرض.است داشته منطقي و ضروري توجيه عمليات اين همه كه كنيم
فرهنگي ميراث كنيم فرض و كنيم اجرا بخواهيم كه شكل هر به و جا هر را افكارمان و ايدهها
طرح اين ببينيم حال حلالتر مادر شير از آن خوردن و است "ميراث" فقط ما هنري و
هنرهاي با تماس حداقل كه كسي براي پايين از نورپردازي.دارد عملي استفاده چه نبوغآميز
و غيرمعمول تصويري بودنش معمول خلاف دليل به نور اين.شده شناخته است داشته را تجسمي
استفاده منظور همين به دقيقا نوري افكت اين از فيلمسازها ميسازد انسان بر وحشتناك
اين مشهورترين.شده استفاده منظور همين به پايين از نور بارها نقاشي تاريخ در و ميكنند
پايين از كه فانوسي با را اعدام يك صحنه وحشت و ترس كه است گويا فرانچسكو تابلوي آثار
در و شده چاپ تجسمي هنرهاي درسي كتب تمام در مذكور تابلوي.است بخشيده جان ميدهد نور
دقيقا زنده شكل به موضوع اين متاسفانه.ميشود استفاده مثال عنوان به آن از نور مبحث
در "توريستها" و رهگذرها اندام و چهره.است افتاده اتفاق هم خواجو و سيپل و سي روي
ذكر قابل كه ديگري نكته.ميشود خارج انساني فرم از و شده روشن نور اين با دقيقا شب
نور تابش مانع پلك و مژه طبيعي طور به.است انسان چشم ساختمان به نور طراح توجه عدم است
و نيست ممكن سادگي به نور چشمههاي اين كنار از عبور حال هر به.ميشود چشم به بالا از
ميكوبد آدم چشم توي صاف نور بهتر عبارت به.دارد چشم روي آزاردهندهاي فوقالعاده اثر
پل روي از شدن رد با بار هر كه آرامشي از ترتيب اين بهميكند عصبي را انسان شدت به و
معماري هماهنگ و زيبا موسيقي حال عين در كه آرامشينيست خبري ديگر ميداد دست انسان به
را انسان روح و است هنري اثر جوهر كه ناپيدايي نغمه آن ميكرد ايجاد پل دو اين بينظير
درجهاي چنين در پل دو اين كه معتقدم جدا من و ميكند كوك اصطلاح به هماهنگيهايش با
سنگ فقط پلها اين مذكور طرح مجريان و طراح تصور برخلاف واقع در.شدهاند واقع كمال از
باز مطلب جمعبندي براي حال هر به.آورد سرشان بشود بلايي هر كه نيست گل و خشت و آجر و
به هنري فاجعه يك خود است هنري و منطقي توجيه تنها نه دلايل اين به طرح كه ميكنم اشاره
:ميآيد حساب
بر علاوه كه بوده غيرمنطقي كاملا سنگفرشها و سنگ كردن خرد و كمپرسور كردن كار - 1
خوردن هم به و پل كل تضعيف احتمال رسيده پلها به حفرهها ايجاد براي كه مشخصي آسيب
.دارد وجود كمپرسور فشار و لرزش اثر بر آن قوام و دوام
.داراست را برقگرفتگي بالقوه خطر دهليزها كف از برق سيم كردن رد - 2
را انسان چهره اينكه اول.است انساني كاربرد فاقد دليل دو به حداقل پايين از نور - 3
.ندارد را نور اين تابش تحمل چشم اينكه دوم و ميكند زشت
.است زده هم به را پلها رنگ و بافت زيباشناسانه انسجام سيمان بردن كار به - 4
ضد به سادگي به كه هنر ارائه براي است ناموفقي تلاش هستيم آن شاهد امروزه ما كه چيزي
.است شده تبديل هنر
سال 2022 انتظار در بولوره
قاسمي سهيلا:ترجمه
سال از":ميگويد او.دارد نگاه خاطر در را اصليتش و ريشه كه دارد دوست بولوره ونسان
را كاغذسازي شركت اين سال 1822 ، در توانستند و ميكردند اقامت كمپه در ما اجداد 1600 ،
دويستمين كه است اين است ، توجه جالب برايم كه چيزي تنها آينده ، مورد در.كنند تاسيس
".ميشود ساله دويست بولوره كارخانه سال 2022 ، .بگيرم جشن را كارخانه تاسيس سالگرد
رنه ، ژان جدش او.كرد ايفا كارخانه اين احياي در مهمي بسيار نقش سال 1981 ، در ونسان
بولوره نام شد موجب كه بود او اصل در چون ميكند ، تحسين بسيار را دريايي ، نيروهاي پزشك
.شود مطرح سيگار ، مخصوص كاغذهاي و چاپ اعلاي كاغذهاي پادشاه عنوان به
.داشتند كاغذسازي محقر و ساده بسيار تشكيلات تنها و كردند شروع صفر از آنها ابتدا در
به و شدند متحد نانت اهل بازرگانان و ثروتمند خانوادههاي با نسل به نسل و كمكم آنها
آنها كه بود ترتيب اين به.آورند دست به زيادي محلي قدرت و ثروت توانستند زمان مرور
ميراث عنوان به داشت ، OCB نشان كه بولوره سيگار مخصوص كاغذهاي.شدند بروتاني تاريخ وارد
اين اجتماعي ، مسائل دليل به و آمد پديد بحراني دهه 70 درميرفت شمار به منطقه اين
پدربزرگ.بدهد دست از را غيرمنقولش اموال از توجهي قابل مقدار كه شد ناچار خانواده
يك نانت ، در اختصاصي هتل يك مل ، _ بگ در ويلا سه:داشت زيبا خانههاي از كلكسيوني ونسان
.برست لنگرگاه انتهاي در قصري و هوا جزيره چهارم
بولوره شجرهنامه
.بود خانوادگي كاغذسازي كارخانه باني وي:(18421795) بولوره گيوم رنه
.آورد كشورش به چين از را نازك كاغذهاي ساخت اسرار وي:(18811818) بولوره رنه دكتر
.داشت عهده به را گروه مديريت برادرش كمك با سال 1981 تا وي:(19971922) بولوره ميشل
سودآوري گوناگون زمينههاي در كه است امپراتورياي راس در او:(سال 55) بولوره ونسان
.است علاقهمند نيز رسانهها به ضمن در و (...و بانك نفت ، نقل ، و حمل) دارد
اسپانيا قصرهاي
امور به كه است نوتريمتيك عنوان تحت موسسهاي ساله مديركل 58 دوشابانكس فرانس _ ماري
هتل رستوران كادرو ، ترو در معمولا او.ميپردازد آرايش لوازم توليدات به مربوط
كنوني نسلميكند صرف شدهاند ، داده ترتيب تجاري امور براي كه را ناهارهايي بالتيمور ،
بانفوذي بسيار سلطنتي دفترداران هيجدهم قرن در كه هستند خانوادهاي دنباله شابانكس
براي خاصي برنامه هيچ ابتدا از شد ، جدا همسرش از بعدها كه اشرافزاده خانم اينبودند
.شود موفق مديره يك روزي است ممكن كه نميكرد هم را فكرش اصلا و نداشت تجارت و مديريت
سراغ حتي و نكند كار ديگر كه خواست او از همسرش اما كرد ، ازدواج سالگي سن 19 در وي
استخدام را همسرش ديگر ازدواجشان از پس او كه شود مطمئن تا رفت "مد باغ" در كارفرمايش
.بود ارقام و آمار ثبت مسئول آنجا در فرانس _ ماري.كرد نخواهد
و مطلوب زندگي يك به هنوز بود ، شده هم فرزند سه مادر كه جوان خانم اين ميرسيد نظر به
كه دوستانمان از يكي تصادفي ، خيلي طور به":ميكند تعريف وي.بود مانده اميدوار باقاعده
دنبال به او.كرد آشنا مولفورد نابز جان نام به آمريكايي يك با را ما بود ، وكيل
شيفته واقعا من.ميگشت مشهورش بسيار بهداشتي _ آرايشي محصولات توزيع براي نمايندهاي
مجذوب منبود شده درست زردآلو روغن از كه بود كرمي او محصولات از يكي.شدم او توليدات
كار اين كه ميكردم فكر.كردم كار اين وارد را خودم دليل ، همين به و بودم كرم اين
ميكردم ، فعاليت زيادي علاقه با حال هر به.ميگيرد را وقتم هفته در ساعت چند حداكثر
پول به مگر كه ميپرسيدند دوستانم.ميكردند دخالت زندگيام در ديگران متاسفانه اما
اين به دادن پايان براي حال هر به.كنم كار بايد مالي نياز اين خاطر به و دارم نياز
".كنم رها را كارم دوباره سالگي يك و سي در كه شدم ناچار بدگوييها ، و حرفها
رقباي او بلكه نميكردند ، مسخره را فرانس _ ماري كار ديگران تنها نه بعد ، سال 25
هزار چهار به نزديك و دارد درآمد يورو ميليون حدود 15 نوتريمتيك.كرد پيدا نيز بسياري
.كارند به مشغول آنجا در زيبايي مشاورين عنوان به نفر
زيادي ثروت جديدش كار با اينكه از پس اما نداشت ، قصري هرگز اين از پيش دوشابانكس مادام
اين بازسازي و مرمت براي او.كرد بسياري قديمي خانههاي خريد به شروع آورد ، دست به
ميخواهد دلش و كند تاريخ وارد را خودش كه گرفته تصميم وي.ميگذارد زيادي وقت خانهها ،
به نياز اصيل ، ريشهاي داشتن براي.دهد شكل نوههايش براي را جديدي ريشه و اصليت كه
خيلي خانوادگي ، اصيل فرهنگ انتقال كه است معتقد فرانس _ ماري.هست هم قديمي عمارتهاي
بعدي ، نسلهاي براي كه دارند وظيفه بزرگ خانوادههاي.دارد اهميت ساده ميراث يك از بيشتر
فراموش را است آنها راهنماي كه قراردادهايي بايدبگذارند جاي بر ارزشمند بسيار چيزي ،
ظرفيت زندگي ، مختلف شرايط با برخورد در كه بدهيم ياد بعدي نسلهاي به بايد.نكنيم
نيز اسپانيا در جديد قصرهاي ساخت.دهند نشان خود از نامحدودي سازگاري و انطباقپذيري
.هستند بزرگ خانوادههاي جاودانگي راز قصرها اين.ميرسد نظر به ضروري بسيار
مخدر مواد قوانين
افراد اين شناسايي آن طبق كه بود (1914) "هاريسون قانون" مخدر مواد عمده قانون اولين
و كوكائين هروئين ، مورفين ، مخدر ، مواد معامله حال در كه داشت كساني مشاهده به نياز
و كنترل قانون".شود ثبت فدرال دولت در معتاد عنوان به نامشان و بوده آنها مشتقات
را فدرال كنوني جاري تلاشهاي اساس (1970) مخدر163 مواد از سوءاستفاده جامع جلوگيري
طبق بر را مخدر مواد داروهاي كه ميكند تنظيم را برنامه قانون 5 اين.ميدهد تشكيل
جمهوريخواه رهبر سال 1988 در.مينمايد طبقهبندي مخدر ، مواد از سوءاستفاده امكان
را"مواد از سوءاستفاده ضد بر قانوني" او.بخشيد شدت را مخدر مواد با مبارزه آمريكا
افزايش را مخدر مواد از تفنني استفادهكنندگان مجازاتهاي اساسي طور به كه كرد تصويب
و مقررات اجراي قانون" و (1990) "جرم كنترل قانون" فدرال مهم قوانين ديگر از.ميداد
و محلي جوامع براي يافته اختصاص بودجه پيشين ، قانون.است سال 1994 در"خشن جرم كنترل
براي مجازات افزايش وسيله به و كرد دوبرابر را مخدر مواد قانون اجراي مورد در ايالتي
مناطق در را رايگان مخدر مواد توزيع ميدهند رخ مدارس محدوده در كه مخدر مواد جرايم
كه حالي در شد بيشتر مواد ، از استفاده عدم براي فشار يعني] آورد وجود به مدرسهاي
تلاشهاي براي دلار ميليون بعدي ، 245 قانون.[يافت افزايش مخدر مواد به مربوط جرمهاي
.كرد پيشبيني را روستايي مناطق در ضدجرم و مخدر مواد به مربوط
جرم و الكل از سوءاستفاده
براي كه ميرود كار به اصطلاحاتي همان با ندرت به الكل از سوءاستفاده كه هرچند
وخيمي نتايج الكل از سوءاستفاده اما ميگيرد قرار بحث مورد "شده كنترل مواد از استفاده"
.دارد بر در جزايي دادگاه سيستم براي هم و سوءاستفادهكنندگان براي هم
مثال "مستي حال در رانندگي".است جرم ارتكاب براي عامل يك اغلب الكل اينكه اول
به و ميكند تضعيف را قانوني ممنوعيتهاي الكل از استفاده وقتها گاهي كه است برجستهاي
.ميشود رهنمون سوءقصد چون ديگري جرمهاي سوي
را كيفري دادگاه منابع از زيادي مقادير الكل ، با مرتبط جرمهاي قانوني تعقيب اينكه دوم
مستي حال در رانندگي خاطر به دستگيريها 1970_ سالهاي 1992 بين مثال براي.ميكند تلف
دستگيري ميليون يك حدود ساليانه پليس ، امروزه.يافت افزايش درصد آمريكا ، 200 سراسر در
جز به هست ديگري جرم هر براي دستگيريها بيشتر).ميدهد انجام مستي حال در رانندگي
در مستي خاطر به دستگيري هزار پليس 500 سال 1996 در.(سرقت و مخدر مواد از سوءاستفاده
.داد انجام الكل از سوءاستفاده با مرتبط جرايم ساير و عمومي انظار
جرمها و تفنگها
.شد انجام (دستي تفنگ با بيشتر) تفنگ با آمريكا در قتل هزار تقريبا 12 نمونه سال يك در
تقريبي طور به.ميگيرند قرار استفاده مورد نيز ديگر جرايم از بسياري در دستي تفنگهاي
آدمكشي ، مانند ميدهد رخ هرساله ميشود استفاده تفنگ از آن در كه جدي جرم ميليون يك
.سوءقصد و دزدي تجاوز ،
تفنگ 168 مالكيت
دستي تفنگ ميليون شامل 70 كه است گردش در مردم دست در تفنگ قبضه ميليون از 200 بيش
.ميافزايد تعداد اين به هم را جديد دستي تفنگ ميليون دو جديد ، تفنگهاي توليد.ميباشد
حفاظت براي افراد از بسياري.دارند سلاح حمل به علاقه بزرگسالان از بيش بسياري جوانان
در متحده ايالات در خانوادهها از نيمي تقريباميخرند تفنگ خانههايشان ، در خود از
موجود قوانين اجراي گردش ، در تفنگهاي زياد بسيار شمار خاطر به.دارند تفنگ منازلشان
.است مشكل تفنگ به مربوط
شده توليد تفنگهاي
دستي مسلسل از كه شده ساخته متحده ايالات در تفنگها انواع مهمترين گذشته سال طي 20
آمريكا دادگستري وزارت گفته به بنا.است يافته تغيير "نيمهاتوماتيك هفتتيرهاي" به
به شده صادر تفنگهاي يا داخلي فروش براي شده ساخته تفنگ ميليون از 223 يكسوم تقريبا
يعني دوسوم ميليون ، دستي 77 تفنگ:بودند تفنگها اين تا 1993 سال 1899 خلال در آمريكا
.شكاري تفنگ ميليون و 66 [تفنگ نوعي] خاندار تفنگ ميليون 79
ضدتفنگ دادخواهيهاي
.كردند مطرح سبك سلاح صنعت عليه را مرافعاتي متحده ايالات شهرهاي از بسياري دهه 90 طي
امني وسايل محصولاتشان در اينكه در آنها كه ميكند متهم را تفنگسازان دادخواهيها
فروش گونهاي به آنان ساخت دستي اسلحههاي دادهاند اجازه يا و خوردهاند شكست بسازند
شهرها كه حالي در.باشند داشته را آنها خريد استطاعت راحتي به جوانان يا مجرمان كه رود
رفتوآمد هزينههاي جبران بابت) هستند حقوقي مرافعات اين در مالي صدمات جبران دنبال به
هدف (تفنگ خشونت واسطه به بيمارستان در شده متحمل هزينههاي نيز و پليس ادارات به
محدود براي قانون از بيشتر حمايت منظور به تفنگسازان به آوردن وارد فشار واقعيشان
عنوان به دادخواهي از استفاده حال در شهرها.است دستي سلاحهاي فزاينده تعداد كردن
اداره) ATF از جديدي يافتهاي بر مبتني مرافعات اين.هستند جرم شدت كاهش براي وسيلهاي
استفاده جرمها در كه تفنگهايي از نيمي ميگويند كه هستند (تفنگ و تنباكو الكل ، كل
به كه سبك سلاحهاي سازندگان.ميدزديدند تبهكاران كه بودند جديدي تفنگهاي شدهاند
با دادخواهيها كردن مسدود براي راهي جستوجوي در ميشوند حمايت "تفنگ ملي انجمن" وسيله
تصويب از را قوانين كه هستند قانونگذاري دولتي مراكز در خود متحدين از استفاده
سلاح سازندگان.شوند دادگاه به آنها كشيدن از شهرها مانع ترتيب بدين تا ميگذرانند
منتقدين.نيستند ديگر لباسي و صورت در سلاح كنترل از بيش چيزي دادخواهيها كه ميگويند
امنيتي ضريب با خود محصولات ارائه در بايد صنعت يك كه ميكنند متهم را آنها اسلحه صنعت
قوانيني تصويب براي ايالتي قانونگذاران دادن قرار فشار تحت جاي به و باشد پاسخگو بالا ،
ماه هر در تفنگ يك خريد به اسلحه دلالان بايد دادخواهيها ، برابر در خودشان از حمايت در
.شوند محدود نفر يك براي
|