تركها تجربه
تركي نمونه
چپ به گردش
پرستيژ حفظ استراتژي
فارك تا IRA از
جهان حاشيه
2_ سياسي قدرت و اسلامي جنبشهاي
تركها تجربه
(فرانسه) لوپوئن مجله :عكس
تركيه و سياسي اسلام
روشنفكران بلكه اسلامگرا جريانات فقط نه كه بود اين تركيهدر انتخابات زيبايي
كردند دفاع بانوان اسلامي پوشش حق از نيز غيرمذهبي جريانات برخي و آزاديخواه
متوسل مدرنيزاسيون از دموكراتيك و جديد قرائت به خود هويت از دفاع براي اسلامگرايان
مينمايند علم "پيشرفت" و "مترقي" و "آمرانه تجدد" از ديكتاتورمنشانه قرائت ضد بر را آن و شده
"دولتي پروتكل قرمز خط از مجلس رئيس روسريدار همسر عبور" شبهه به پاسخ در مثال عنوان به
ديني ضد حساسيتهاي قبيل اين به زدن دامن با نبايد:نوشت "زمان" روزنامه مقالهنويس ،
نمود كمك "اوضاع شدن قطبي" به
با گفتوگو هنگام ترك برجسته جامعهشناس گوله نيلوفر
:صديقي نادر _ سياسي گروه
و ايران روشنفكري حوزه ميان او زعم به كه مهمي تفاوت به كشورمان ديني روشنفكران
:كرد اشاره دارد وجود ترك روشنفكران
با فقط شما روشنفكران كه است اين دارد وجود تركيه و ايران روشنفكران ميان كه تفاوتي"
بيشتر گفتوگو تركيه در اما..هرگز خود با اما ميكنند ، گفتوگو خودشان خاص مخاطبان
از توسعه براي لازم ارزشهاي تعريف ضرورت مورد در شما به نسبت ما حال اين با.است رايج
1.برخورداريم كمتري آگاهي
بر ژرف تاكيد ديني ، روشنفكري انديشگي فضاي در كه شد تهران وارد ايامي در نيلوفر
:ميرفت مدني جامعه و دموكراسي تحقق پيششرطهاي از يكي عنوان به معرفتشناسي
2.است مهم بسيار "ذهنيت" مدني جامعه استقرار براي شما ، ديدگاه مطابق ميبينيد ، كه چنان"
"گفتماني" جوانب از بيش مدني جامعه "سازماني" سويه بر ترك روشنفكران ايام همين در اما
ايام آن در (Association Internediate)مدني و واسطهاي انجمنهاي و مينمودند تاكيد آن
در دولت از مدني جامعه استقلال ايام آن در.داشت قرار خود كيفي و كمي بلوغ آستانه در
تاكيد امر همين و ميگذشت دين از رسمي قرائت از استقلال خلال از ما كشور مشخص شرايط
اما.مينمود اجتنابناپذير را مدني جامعه "ذهنيتي" و "گفتماني" سويههاي بر پررنگ
بين عمودي محور در گفتوگو جاي به آنها.بودند مواجه متفاوت مسئلهاي با ترك روشنفكران
مدني ، جامعه گوناگون سطوح در و افقي محور يك در عمدتا حكومتكنندگان ، و شوندگان حكومت
جايگزيني عنوان به گفتوگوها اين ضرورت درباره گوله نيلوفرمينمودند گفتوگو خود با
:ميگفت محتمل ، داخلي جنگ براي
در محتملا يا است روبهرو ترك / كرد چون مسائلي زمينه در شدن قطبي دو شكل با جامعه"
ماجراست ، پايان اين و شد خواهد روبهرو سكولار /اسلامگرا قطبي دو شكل با نزديك آينده
اصلي مشكل.است همراه اجتماعي انهدام و آنارشيسم رواج با دموكراسي تجربه كردن آغاز زيرا
نوعي درون در توافق بدون رسيد؟ توافق به ميتوان چگونه كه است همين هم تركيه جامعه
3.داشت نخواهد وجود مدني جامعه پلوراليسم ،
وفاق نوعي بدون (پلوراليسم) تكثر و تنوع نفس كه ميداد نشان گوله نيلوفر ترتيب اين به
.نمايد كمك جامعه رشد و تقويت به نميتواند ملي
ناظرين اختيار در تركيه اخير انتخابات ساز شگفتي رخداد كه بلند سكويي فراز از اكنون
سناريوي" آن چرا كه ساخت مطرح را سوال اين و نگريست گذشته به ميتوان ميدهد قرار
نگراني ژرف كه "اجتماعي انهدام" چرا و نداد رخ دهه 90 آغاز در محتمل ولي "بدبينانه
يكي تيتر كمك به ميتوان را سوال اين نپيوست؟ وقوع به بودند آن نگران گوله نيلوفر همچون
پرسيد و ساخت مطرح روشنتر بهگونهاي اخير ، انتخابات توصيف در تركيه روزنامههاي از
به تبديل كند ، متلاشي را آن و دهد رخ جامعه ظرف در "اجتماعي انهدام" آن آنكه جاي به چرا
؟4"شد صندوق ظرف در اجتماعي انفجار"
و نفسگير دوران آن زيسته تجربه كننده سوال اينكه بدون سوال اين جديت و مهابت درك
از را دوران آن تابلوي لذا و ميرسد نظر به دشوار قدري باشد گذاشته پشتسر را بحراني
.ميكنيم نقل جامعه همان دروني ناظرين از يكي زبان
حزب ائتلاف.است گرفته قرار بحراني سرفصل يك در باز تركيه.هستيم دهه 1997 اواسط در"
تلويزيونها و روزنامهها...گرفتهاند قرار قدرت سرير بر راست راه حزب و رفاه
.ميكنند بيان صراحت به يا و اشاره و ايما با يا را نظامي مداخله يك بودن اجتنابناپذير
ندهد رخ مداخلهاي چنين اگر ميگويند ميانه چپ چه و راست احزاب چه حكومت از خارج احزاب
عين در و شده فشارافزوده ساخته ، منحرف بودگي معاصر روش و راه از را كشور اسلامي موج
...آمد خواهند اتحاد خط درون به آن امثال و ليبي كشورهايهمچون غرب ، با اتحاد گسستن
همين مسلح نيروهاي اگر و ميآمد وجود به پيش سال پنج همين تا اگر مناظرهاي چنين
آيدين) مقال اين نگارنده ميدادند ، بروز زمان آن در كنوني ، وضوح همين به را نگرانيها
5.داد خواهد رخ ترديد بدون نظامي مداخله يك:ميگفت ديگري كس هر همچون (اوغلو
كه بود اين بود گرفته قرار تركيه جامعه سكولار قشر فراروي ايام آن در كه دشواري آزمون
يا" مسئله.بدهند تن دموكراسي قواعد به يا و برگزينند را انقلاب6 قوانين" ميبايست يا
و دقيق مفهوم به توجه با ميبايست را پيشگفته تاريخي لحظه در "دموكراسي يا انقلاب
.شود روشن بيشتر زمانه آزمون عمق تا نمود معني "انقلاب" از آتاتوركي
تكايا ، و زوايا بر ناظر ممنوعيتهاي يعني ،"انقلاب قوانين" گرفت تصميم ملي امنيت نهاد"
انتظار رفاه حزب از و شود اعمال فورا قيافت ، و پوشش شيوه ،(صوفيانه تشكلهاي) طريقتها
برخورد مجلس از خارج و مجلس در رفاه حزب سران و كادرها.كند پياده را قوانين آن تا داشت
7.نمودند اتخاذ محكم انتقادهاي و انتظارات قبيل اين قبال در محكمي
حزب بين سرد جنگ خصوص در بينابيني راهحل به تا كوشيدند جامعه سكولار اقشار از بخشي
در كه جامعهمدني بلوغ از نويني تراز وجود اين با.بيايند امنيتيها و نظاميان و رفاه
در تا نمود ناچار را نظاميان و ميكرد عمل كودتا ضربهگير عامل همچون مذكور تاريخي فراز
جامعه سطح در كه اجماع و وفاق از معيني حدبگيرند سنگر كشور قضاييه قوه و "قوانين" پس
را عيار تمام نظامي و عريان قهر اعمال داشت وجود سكولار و مذهبي اقشار بين مدني
و "حقوق" از نازك قشري مدني فضاي آن تاثير تحت كشور قضاييه قوه.ميساخت غيرممكن
از گذار.برد راه تيغ آن كندي به حال عين در كه نمود روكش سركوب تيغ روي بر را "قوانين"
بركناري به فوريه 1998 در اگرچه "سفيد كودتاي" به نظامي عيار تمام و كلاسيك كودتاي
چقدر گذشته به بازگشت كه بود آن بيانگر حال عين در شد ، منجر حكومت از اسلامگرايان
كودتاي" نظاميان تا گرديد باعث قضايي - نظامي عامل از ملغمهاي ترتيب اين به.است دشوار
در سبزينگي رشد اما.كنند علم ميناميدند ، (اسلام) "سبز خطر" كه آنچه ضد بر را "سفيد
ميتوانيم اكنون ما و نگرديد متوقف هرگز سالها اين تمامي طي تركيه مدني جامعه اعماق
پيروزمندان "سكولار" يا و "اسلامي" خصلت درباره كه بحثانگيزي تحليلهاي همه از مستقل
:كنيم مشاهده غيرمسلح چشماني با را رويش آن ميوههاي دارد ، وجود تركيه اخير انتخابات
ناظر ممنوعيتهاي صورت به خود تحقق شكل مرئي در آتاتوركي "انقلاب قوانين" كه همچنان
در نمادين شكلي به نيز آتاتورك از عبور ميشد ، متجلي اسلامي پوشش و ديني نهادهاي بر
.گرديد نمودار بانوان روسري آزادي يعني "انقلابي قدغنهاي" لغو براي انتخاباتي مواعيد
روشنفكران بلكه اسلامگرا جريانات فقط نه كه بود اين در تركيه انتخابات زيبايي
همين به.كردند دفاع بانوان اسلامي پوشش حق از نيز غيرمذهبي جريانات برخي و آزاديخواه
اصلي اهميت بلكه هستند ، محجبه ترك جامعه زنان از درصد چند كه نيست اين فقط مسئله سبب
.برميگردد غيرمحجبهها و محجبهها بين اجتماعي بزرگ تفاهم و همدلي به قضيه
فرودستي و اجويت مفتضحانه شكست كه بود حدي به مردم آراي جلب در روسري نمادين اهميت
سردبير.شد داده نسبت روسري مسئله قبال در كافي توجه عدم به ،AKP رقيب احزاب ساير
شرايط با خود انطباق در تركيه "چپ" ناتواني به اشاره با (باباجان ارگون) "صباح" روزنامه
:نوشت كشور جديد
و كماليزم اين درواقع.است نداشته وجود وقت هيچ (واقعي معناي به) "چپ" تركيه در"
هرگز روسري كردن قدغن...است داده پاسخ متقاضيان نياز به چپ نام به كه بود دولتگرايي
ساخت بدل خود مسئله به را آمريكا در نژادپرستي مقوله چپ.نگرفت قرار چپ كار دستور در
آنان با سياهان همچون و نژادپرستانه شيوه همان به كه روسريدار جوان دختران از دفاع اما
و] كرد برخورد گزينشي شكل به بشر حقوق با چپ.نگرفت قرار چپ كار دستور در ميشد ، برخورد
پوشش اساس بر نه تركيه دانشگاههاي [نداد تعميم سرها به روسري به را حقوق اين درواقع
.شوند ارزيابي دارد وجود دانشجويان سر در كه محتوايي خاطر به بلكه (محجبه) جوان دختران
8.رسيد نخواهد جايي به ارعابگريها و قدغنها جديد دنياي در
احزابي ديگر و اجويت حزب چگونه كه ميدهد نشان تركيه مطرح روزنامه سردبير ترتيب اين به
دليل به ميكشيدند يدك خود با را "خلقگرايي" و "چپ" و "دموكراسي سوسيال" مدعاي كه
رايدهندگان اسلامي مطالبات درك از "دولتگرايي" و (آتاتوركيسم) "كماليزم" با آغشتگي
.ماندند عاجز
پيش آنجا تا اخير انتخابات در روسري نمادين نقش بر تاكيو در تركيه داخلي تحليلگران
ديني سمبل اين قبال در بيتوجهي به را پارلمان از خارج احزاب كامل شكست فقط نه كه رفتند
ناپيگير و نسبي دفاع به را "آتاتوركچي" و "چپ" حزب تنها نسبي ناكامي بلكه دادند نسبت
اشاره با اوغلو كادي عايشه دكتر نام به دانشگاه استاد يك !دادند نسبت روسري از حزب آن
:مينويسد خويش نوسازي و بازسازي از آتاتوركي چپ عجز به
و من چنان او شد ، سوال روسري مسئله درباره درويش كمال از تلويزيوني مصاحبه يك در وقتي"
زدم فرياد ميكردم تماشا را او مصاحبه كه حالي در.خورد هم به حالم هم من كه كرد من
بر را اين نميتوانند.نگفت او اما "كنند سر به روسري ميتوانند دانشجويان كه بگو يالا"
9.(ديديم كه) ميشود همين نتيجهاش و نميآورند زبان بر.بياورند زبان
آنان معيشتي مطالبات از حمايت داعيه آتاتوركي "چپ" كه جامعه محروم اقشار ترتيب اين به
هم به تركيه در را "راست" و "چپ" متعارف مفهوم و ميدهند راي اسلامگرا حزبي به داشت را
در را رمضان ماه افطار نخستين نمادين اقدامي در اردوغان طيب رجب كه حالي در.ميزنند
با گوله نيلوفر سوي از خلق دموكراتيك حزب ميگذراند ، شهر حلبيآباد ساكنين از يكي خانه
قبلي كابينه در اقتصاد وزير درويش كمال.ميشود توصيف "نخبهگرا و خلق از بريده" واژگان
نيلوفر انتقاد ميرود ، شمار به تركيه پارلمان حزب دومين خلق ، جمهوري حزب كادرهاي از كه
ايدئولوژيك ميراث بقاياي عنوان به را "خلقگرايي" عنوان كه حزبي.ميگيرد جدي را گوله
آراي كسب در روسري مسئله قبال در وروشن شفاف برخورد فقدان خاطر به ميكشد يدك آتاتورك
.ميماند عقب خود رقيب از خلق
ناكامي علل از جمعبندي در انتخابات از پس هفته دو تركيه ، نامدار ژورناليست يول آك
:مينويسد و برگشته درويش كمال با مشترك تلويزيوني مصاحبه همان به خود علاقه مورد حزب
:ميگويد درويش كمال ترك ، CNN برنامه در مشتركمان گفتوگوي در"
روسري.كردم صحبت آنها با و شدم مواجه سرها به روسري از بسياري با انتخابات اين در -
...است شهري و شيك پوششي
.ميكردند دفاع خلق جمهوري حزب از داشتن روسري عين در كه بودند كساني حتي
:شدم يادآور جامعهشناسان مشاهدات با را آن انطباق درويش كمال سخنان تاييد در هم من
(روسري) ممنوعيت:كردم اضافه و.است آزادي نماد و مدرنيزاسيون در مشاركت نوعي روسري
در وجود تمام با ميبايست خلق جمهوري حزب.هست نيز ناعاقلانه حال عين در نيست ، ناحق فقط
.بكوشد ممنوعيت اين رفع
عمق":ميگويد گوله.كردم بحث نيز گوله نيلوفر مشتركمان دوست از گفتوگو جريان در
حزب.ميشود متجلي او "نخبهگرايي و خلق از بريدگي" در درويش كمال "خلقگرايي جمهوري
مقاله گوله.نمايد كسب داشت انتظار كه را آرايي نتوانست خاطر همين به هم خلق جمهوري
درويش كمال.گفت تبريك او به تلفني مقاله اين خاطر به و پسنديد را لوموند در درويش كمال
.شود واقع نيلوفر پسند مورد كه بنويسم مقالهاي شدم موفق بالاخره:ميگويد خندهكنان
ميباشد ما جامعهشناسان از يكي گوله.هستيم همنظر كمال با گوله دانش كيفي سطح درباره
نيز بينالمللي علمي جوامع در احترام مورد نامي.است نموده مداقه روسري مدرن جنبه بر كه
10.هست
كار در را گوله نيلوفر نظريات ترك ، نوانديش و آگاه ژورناليست يول آك طه ترتيب اين به
بدبينانه تفاسير مينامد ، تركيه "جامعهشناختي دادههاي" كه آنچه به توسل با تا ميآورد
:ميگويد كه تفاسيري.دهد پاسخ انتخابات نتايج از "ايدئولوژيك" و
دادند راي توسعه و عدالت حزب به كه كساني از درصد يعني 95 دهنده راي درصد اعظم 34 بخش"
11...است شده تنگ شرعي حكومت براي دلشان
اما دارد تعلق انتخابات مطلق بازندگان به مردم راي مفهوم از تحليلها قبيل اين
جامعه فقر است معتقد دارد قرار پارلمان حزب دومين جانب در كه كسي عنوان به طهآكيول
خود "ايدئولوژيك شابلونهاي" علم ، اين دادههاي از دور به كساني تا ميشود باعث شناختي
ژرفنگراني و تركيه علوم آكادمي بولتن به اشاره با او.كنند حمل مردم آراي برمفهوم را
:ميگويد هپر متين همچون
متفاوت ارزشهاي و رفتارها بودگيها ، متفاوت جديد ، گرايشهاي بر مداقه جاي به اگر"
"ضدانقلاب ارتجاع ، " نظير شابلونهايي با را رايدهندگان رفتار بخواهيم ،[نوين اقشار]
12.رفتهايم خطا كنيم توصيف
"مدرن" شدت به و جديد كاملا پديده يك رفتارهايي و گرايشها چنين است معتقد يول آك طه
:است كرده جلب خود به را مد طراحان توجه حتي گرايش اين زيباييشناختي جنبه.است
كانال) كانال 7 برنامه تماشاي از پس [تركيه مشهور طراحان از] كاردومان مصطفي"
:ميگفت [قيافتلر تسترلي] محجبه قيافتهاي با زيبا مانكنهاي به اشاره با (اسلامگرايان
و شد مواجه بسيار استقبال با كه كردم طراحي لباسهايي اردوغان بانو پوشش از الهام با
"...گرديد زياد فروشمان
(وبر ماكس جامعهشناختي بر منطق) "وبري" عميقا را نماديني تابلوي چنين آكيول طه
:مينامد
[روسري] ميگويد كسي چه !ميآموزد وبر ماكس جامعهشناس كه تابلويي همان دقيقا"
13!است ارتجاعي
امري آزادانديش مذهبيهاي غير و بيروني ناظرين از بسياري ديد از كه "تابلو" همين اما
در مذهب دخالت" نوعي از حاكي و افراطي لائيكهاي ديده به مينمايد ، "زيبا" و "طبيعي"
منور همراه به وقتي شده برگزيده تركيه جديد مجلس رياست به كه آرينچ بلنت:است "سياست
زنگهاي فوندمنتال لائيكهاي برخي رفت فرودگاه در جمهور رئيس مشايعت به خود محجبه همسر
مخدوشسازي" نخستين همچون را تازه مجلس رئيس عمل آنها:آوردند در صدا به را "خطر"
قبيل اين در كه اين يادآوري ضمن اقليت فراكسيون رئيس اديان اوغوز.ناميدند "دولت پروتكل
[كار روي] ما" پيام ميخواهند آنها":گفت شود ظاهر همسرش با انسان نيست لازم موارد
".كنند مخابره را "آمدهايم
هيلتون هتل لابي در (آقسو عبدالقادر) جديد كشور وزير جماعت نماز با تابلو اين همزماني
"ميدهد نشان را اوضاع قطبيشدن كه تابلويي" همچون لائيك تنگنظران ديد از آنكارا
شده ، ظاهر مشايعت مراسم در همسرش با عمدا" مجلس رئيس اگر گفت باتو اينال.گرديد ارزيابي
."است بدبختي
معيشتي مشكلات حل خاطر به مردم نوشت "باباجان و روسري" عنوان با مقالهاي در بيلا فكرت
باباجان ، به خطاب او !روسري خاطر به نه دادند راي توسعه و عدالت حزب به بيكاري معضل حل و
به كشور اقتصادي بحران و پول بينالمللي صندوق فشارهاي گفت كشور ساله اقتصاد 35 وزير
و خوانده عوضي را انتخابات تابلوي نبايد توسعه و عدالت حزب" و برد راه زودرس انتخابات
14"بدهد روسري به را اولويت
تاكيد خود "سكولار" خصلت بر توسعه و عدالت حزب هم هرقدر كه ميشود ملاحظه ترتيب اين به
بگيرد ، فاصله "اسلامگرايي" عنوان از اوضاع شدن قطبي از جلوگيري براي هم هرقدر و نمايد
وزير جماعت نماز يا و بانوان روسري همچون اسلامي نمادهاي نمادين و مرئي عميقا خصلت
ناظرين ديد از جامعه ، حلبيآبادي شهروند يك خانه در اردوغان افطار و هتل لابي در كشور
ديني نمادهاي "شدن سياسي" نوعي شاهد اينجا در.ميآيند حساب به "سياسي" اموري بيروني
.ميگيرد صورت دولتي خشونت كمترين كاربست بدون و طبيعي كاملا شكلي به كه هستيم
يك پرچم را روسري كه اين" ميگويند پيشگفته تنگنظري به پاسخ در پيروز اسلامگرايان
15.بيمعناست بدانيم خاص سياسي ديدگاه
اسلاميت بلكه "نگويند" اسلام از كه آموختهاند نظامي - قضايي نيرومند فشار زير آنها
سرنيزههاي" به را مساجد مناره اردوغان وقتي پيش سال چهار"بدهند نشان" عمل در را خود
بانوان روسري اكنون اما شد ، داده تشخيص "تحريكآميز" او سخنراني نمود تشبيه "مبارزه
افراطي تنگنظران اين و كرده تحميل مثبت بهطور سياست عرصه بر را خودش چشمنواز حضور
قرائت به خود هويت از دفاع براي اسلامگرايان.ميكنند تشبيه "پرچم" به را آن كه هستند
از منشانه ديكتاتور قرائت ضد بر را آن و شده متوسل مدرنيزاسيون از دموكراتيك و جديد
شبهه به پاسخ در مثال عنوان به.مينمايند علم "پيشرفت" و "مترقي" و "آمرانه تجدد"
"زمان" روزنامه مقالهنويس ،"دولتي پروتكل قرمز خط از مجلس رئيس روسريدار همسر عبور"
و نمود كمك "اوضاع شدن قطبي" به ديني ضد حساسيتهاي قبيل اين به زدن دامن با نبايد نوشت
:كرد اضافه
روسريهاي:ميكند تاكيد كه است سالها گوله نيلوفر جامعهشناسي كه ميشوم يادآور"
.مدرنيزاسيون از است نشاني عكس ، به كاملا نيست ، بودگي معاصر ضد بر گزينهاي دانشگاهيها
"16
"مشاركتي دموكراسي" را آن تركها كه دموكراسي از نويني تراز به تركيه ورود واقع در
تا شده باعث مينمايند ، تفكيك مردمي مضمون فاقد هاي"دموكراسي" از و مينامند
خود با را خود ديني تمايلات رياكارانه ، تصنع و تكلف نوع هيچ بدون نوخاسته ، مشاركتورزان
غيرمذهبي آزادانديشان ظرفيت افزايش ضرورت.نمايند سياسي نوين ظرف وارد را آن و كرده حمل
دامن جامعه كل در را آشتيجويانهاي و متقابل ديالوگ نوعي مسلمان دموكراتهاي قبال در
.است برده بالا شدت به را اجتماع مجموع ظرفيت كه زده
از بسياري و اردوغان طيب زبان بر زيادي بسامد كه "مشاركتي دموكراسي" طنين خوش واژه
گرايش دموكراتيك عميقا سويه بيانگر خوبي به دارد تركيه غيرمذهبي و مذهبي روشنفكران
به آمرانه تجدد پروژه سايه در اين از پيش كه جامعه از اقشاري مشاركتجويي:است پيشگفته
:است كوفته هم در را سياسي نيروهاي سنتي آرايش بودند ، شده رانده حاشيه
با اكنون (داكيلار كنار) بودند شده رانده كنار به متمادي سالهاي طول در كه تودهاي"
و آمدهاند "مركز" به [خود خاص] مطالبات با و تجاري شركتهاي با كرده ، تحصيل فرزندان
اين سمبلهاي از يكي روسرياست داده رواج را "مشاركتي دموكراسي" واژه پديده ، اين
17.است مدرنيزاسيون
مقابل در را علمي جامعهشناسي نوين ، مشاركتجويي اين درك و هضم ترتيب اين به
ي"وبر" جنبه توصيف در آكيول طه و است نهاده "ايدئولوژيك" و "انقلابي" جامعهشناسي
به متعلق ارزشهاي و نمادها آمدن مركز به":ميگويد تركيه نوين تابلوي [وبري ماكس]
عقلاني ترتيب اين به و داشته دنبال به را مركز از آنان متقابل تاثيرپذيري ،"كناريها"
در را مدرنيزاسيون نخواهيم اگر.است فرآيند همان محصول اكثريت ، توسعه و دموكراسي شدن ،
به نه توسعه عدالت حزب آمدن كار روي كه ديد خواهيم نماييم حبس خودمان ايدئولوژيك ذهنيت
را مدرنيزاسيون از سطحي چنين.است مدرنيزاسيون از بياني بلكه "ضدانقلاب" رسيدن قدرت
18.آورد حساب به تركيه توانايي ميبايست
ضد" ،"ارتجاعي" امور جزو "ترقي" از منشانه ديكتاتور قرائت مطابق كه آنچه ترتيب اين به
يك در ميشود ، گرفته نظر در جامعه "آسيبپذير" حلقه عنوان به و شده محسوب "انقلابي
طه.ميآيد حساب به ترك جامعه "توانايي" و "توفيق" مقوله در ديگر جامعهشناختي رويكرد
بين جمع كه خبرنگاري به پاسخ در كه است گوله نيلوفر مديون عميقا تحليل اين در آكيول
:گفت بود ، دانسته "تضادگون" را بودن روشنفكر و بودن مسلمان
را خود روشنفكران آورده ، وجود به را خودش بازيگران [تركيه در اسلامگرايي جريان]"
روشنفكر اقشار.دارد وجود بودن مسلمان و روشنفكري بين جمع امكان كه البته آفريده ،
يكديگر به انتقادي شكلي به توانستهاند آنها ميآورند ، بهجا را روشنفكري وظيفه مسلمان
را آن ميتوان ببينيم ، [آسيبشناسانه] پاتالوژيك را تضادها همه كه اين جاي به.بنگرند
".دانست خلاق تنوع راهگشاي
مدرنيزاسيون ، و اسلام بين جمع از ناشي هاي"تضاد" به غيرمذهبي روشنفكري خوشآمدگويي
تركيه در جديد كاملا پديده يك كه است دموكراتيك رفتار و انديشه در تازه بلوغي از حاكي
لائيكهاي دموكرات ، سكولارهاي از بخشي كه است دهه يك به قريب واقع در.ميرود شمار به
مذهب يك لائيسم از چرا كه ميكنند نقد را تركيه (چي آتاتورك كمالگرا ، مصطفي) كماليست
رشد و دموكراسي بسط.دادهاند ارتقا ايدئولوژيك دگم يك مرتبه تا را آن و ساختهاند نوين
هزار حدود 60 در چيزي داخلي آمارهاي مطابق كه مدني سازمانهاي كمي و كيفي حيرتانگيز
و آزادانه زيست و تنفس براي جديدي فضاهاي تا است شده موجب (است شده برآورد مدني تشكل
به و جامعهگرايي به دولتگرايي از تركيه گذار.شود آفريده اسلامگرايان حقوق برابر
مسلمانهاي" تقويت عين در داد ، رخ دهه 90 و دهه 80 مياني سالهاي طي كه مدني جامعه
و كماليستي فاشيسم _ ناسيونال يعني قضيه سوي دو هر افراطيون تضعيف به "دموكرات
شدند ، موفق دولت تسخير از پيش ترتيب اين به اسلامگرايان.برد راه مذهبي افراطيگري
از حذفنشدني نيرويي به و بيابند مدني جامعه خندقهاي و شكافها خرده در مستحكم جايگاهي
ميسر اسلامگرايان براي را مدني جامعه سنگرهاي تسخير كه آنچه.شوند بدل جامعه عرصه
.بود مدني جامعه ساكنين ديگر با "وحدت عين در تنوع" يا و وفاق همدلي نوعي ميساخت
خواهران قبال در غيرمحجبه زنان مهمانپذيري به مدني مهماننوازي اين صحنه زيباترين
ديگرپذيري كه بود مدني مهمانپذيري همين جريان در.برميگردد روسريدارشان و محجبه
ادامه گوله نيلوفر زبان از را مهمانپذيري اين روايت.رفت بالا خود مجموع در جامعه
انديشگي حيات از دلنشين تصويري تهران ، از بازگشت از پس و بود مهمان تهران در كه ميدهيم
.داد ارائه خود ترك مخاطبين به ايران روشنفكري و
_ بود شده علم تركيه لائيكهاي _ فوندمنتال توسط "اسلام خطر" كه ايامي همان در درست او
:گفت و كرد معرفي "اجتماعي نوين جنبشهاي" از بخشي عنوان به را "اسلامي جنبشهاي"
وارد مجددا است شده طرد مدرنيته توسط كه را ديني ميكوشند اصل در اسلامي جنبشهاي"
به و شده سركوب سويه آمدن ميدان به جز نيست چيزي اين:ميگويد فوكو ميشل.نمايند سياست
نوين جنبشهاي اين از مدني جامعه سازمانهاي تمامي امروزه.صنعتي فرهنگ توسط رفته محاق
19.شدهاند متاثر اجتماعي
:دارد ويژه تاكيدي تركيه "اسلامي جنبش" در زنان پيشتازي بر نيلوفر
آوازخوانان استقرار محل به شبيه جايگاهي از ابتدا در اسلامي جنبش جمعي آواز"
يعني زنان كه بريده و شكسته شكلي به دستهجمعي آواز.رسيد گوش به يونان تراژديهاي
آوايي روشنفكران آن پس از.داشتند قرار همخواني اين صدر در اقشار ممنوعالصداترين
مدرن زبان به.شنيديم حرفهاي سياستمداران از را صداها اين سپس.دادند سر متفاوت
را آن واقع در ميدهيد ، قرار غيريتسازي معرض در را (اسلامي جنبش) وقتي:ميگويم
آن سهولت به ميشماريد ، بيگانه را آن متجانس توده يك مثابه به وقتي.ميسازيد بيگانهاش
خود بر ديگر بعدي و آوريد كار در ديگر زباني بايد.ميگيريد نظر در "تهديد" يك همچون را
بر (اسلامگرايان مخالفين) ميگوييم را اين وقتي طبيعي طور به.نشوند طرد كه بيفزاييد
درست.ميبخشيم مشروعيت [را اسلامگرايان مدرن استدلالهاي اين با] ميگويند و آشفته
تنها نهميزنيم دم نبودش از ميشود ديده پديده اين كه حال همان در ما كه چون است ،
سعي (برعكس) پيچيده جوامع.است ناخوشايند برايمان آنها وجود يادآوري حتي بلكه هستيشان
واقعيت به) علم امروزه.بگيرند بهره آن از [متفاوت هاي]واقعيت به آگاهي طريق از ميكنند
20.مييابد اهميت ديگر زمان هر از بيش (اسلامي جنبش متفاوت
مشترك سقف زير در او مستقل حضور كه است اين "ديگري" درباره دانشي چنين اساسي پيششرط
جامعه سازمانهاي" نشست در كه بود سقفي چنين زير در نيلوفر و شود پذيرفته مدني جامعه
:گفت و برآشفت "اسلامگرايان" و "كردها" از غيريتسازي عليه بر "شهروندي مناسبات و مدني
حتي.ندارند وجود گويي كه ميكنيم رفتار چنان (اسلامگرايان و كردها) دو اين با ما"
.نگريستيم شكل همان به هم كرد مسئله به طولاني مدتي.بيايد ميان به اسمشان نميخواهيم
و دارها (شبهروسري و شبهچادر نوعي) "چارشاف" كه باري نخستين كه ميآوريد خاطر به لابد
حجاب شد گفته سپس.خوانديمشان غيره و "عرب" قبيل از اسمهايي با شدند ، ديده محجبهها
كه بگويم ميخواهم.باشند محجبه كه شدهاند مجبور ديگران توسط و نيست داوطلبانه آنها
".است مهم فوقالعاده خودمان مسائل درست نامگذاري
قرائتي از برخاسته اسلامي پديدههاي نماياندن "عربي" به معطوف نامگذاري كنشهاي
به آتاتوركي فاشيستهاي _ ناسيونال ايدئولوژيك" ميراث جزو كه است ملي مباني از فاشيستي
بقاياي كه هنگاميهستيم آشنا آن رضاخاني نسخه با خودمان كشور در ما و ميرود شمار
نامگذاري "اعراب دوم تهاجم" واژگان با را اسلامي انقلاب كشور از خارج در سلطنتطلبان
آن "جوان تركان" از كسروي و كاظمزاده و تقيزاده همچون فاشيستمشرباني پيشتر كه كردند ،
.بودند آموخته سالها
تجلي محل را خود گروه قضيه طرف يك كه است اين در پيشگفته نابگراييهاي همه مشترك وجه
قرار "ديگرسازي" و بايكوت و طرد معرض در را ديگري و دانسته ناب هويت يك تمام و تام
مفصلبنديهاي بهايجاد نهادن ارج جز نيست چيزي اعتبار اين به تركيه تجربه.ميدهد
طرحوارههاي" عنوانمينمودند "متضاد" پيشتر كه ي"عناصر" بين گفتماني و سازماني
جديدش كتاب براي جامعهشناختي منظر از ويژگي اين توصيف در گوله نيلوفر كه "دورگه
.است چندآوايي و دورگهسازي به معطوف كنشهاي و پيوند نوعي از حاكي خوبي به برگزيده
:پينوشتها
.ص 33 خرداد 73 ، كيان ، با مصاحبه ;گوله نيلوفر.1
.ص 31 همانجا ، .2
.همانجا.3
.حريت روزنامه تيتر.4
.مه 1997 استانبول ، ;تركيه در دموكراسي و مدني جامعه ;اوغلو آيدين.5
.آتاتوركي "انقلاب" دوران در اضطراري شرايط ويژه قوانين.6
.همانجا ;اوغلو آيدين.7
.صباح اكتبر ، 11;باباخان ارگون.8
.نوامبر صباح ، 11 همانجا ، 9
.نوامبر 2002 ، 16"مليت" سرمقاله ;يول آك طه.10
.نوامبر 19;جمهوريت ;گيراي آك بصري ;H,Basri Akgiray.11
.نوامبر 21;مليت.12
.نوامبر 16;مليت.13
.نوامبر 22;مليت.14
.نوامبر آكشام ، 21 روزنامه15
.نوامبر 22;"روسري پروتكل" زمان ;كوركوماز تامر.16
.نوامبر مليت 21 ;آكيول طه.17
.نوامبر 21;مليت.18
ژوئن استانبول ، ;شهروندي مناسبات و مدني جامعه سازمانهاي سمپوزيوم ;گوله نيلوفر.19
.1995
.2002;گوله.20
تركي نمونه
سياسي يادداشت
شايان عليرضا
كناره اسلام جهان از كه است مديدي مدت تركها اما است ، مسلمان تركيه جمعيت گرچه
تفكرات شالوده كه هنگامي عثماني ، امپراتوري عمر پاياني سالهاي همان از.گرفتهاند
و استانبول در "جوان تركهاي" به مشهور غربگراي ناسيوناليست محافل توسط تركيگرايي
و تداوم سر از كه سنتي به پرداختن براي مجالي ديگر ميشد ، ريخته اروپايي متروپولهاي
و _ نبود قريشي سني روايات مطابق اگرچه عثماني خليفه.نبود بود ، دوانيده ريشه اجبار گاه
پنجه و دست عقبماندگي با هم اسلامي و عربي ممالك كه روزگاري در اما _ غيرعرب طبيعتا
جهان متروپول استانبول.بود وحدت مظهر خلافت اين استعمار ، يوغ با هم و ميكردند نرم
جهان خليفهالمسلمين به اقتدا با تا داشتند نهضتي به اميد چشم بسياري و بود اسلامي
عثماني در را خلافت جوان تركهايبخشند رهايي داشت كه مزمني بيماري از را اسلام
بودند كشيده اسلام جهان رهبري گرفتن دست در براي اسلافشان كه تلاشي تمام و برانداختند
و ليبي تا گرفته پاكستان و هند از كه مسلماناني بودند بسياري اوان آن.گذاشتند بهل را
دريافتند اندكاندك اما.كردند انتقاد و گلايه "تركيه" در خلافت منصب لغو به نسبت مصر
تبديل خاورميانه در رژيمي به اسرائيل هنوز كه هنگام آن.نميشود گرم آبي هيزم اين با كه
بتوانند بلكه ماندند و رفتند تركيه تازه پايتخت به روزي چند فلسطيني مبارزان بود ، نشده
بيتفاوتي با تنها آنان.آورند دست به صهيونيستها برعليه را "جوان تركهاي" حمايت
_ خويش جديد ايدئولوژي با تركها كه دريافتند مختلف اشارات به و شدند مواجه تركها
جهاني جنگ از بعد تركيه سياسي صحنه درميانگارند غير ديده به را آنان _ پانتركيسم
اتفاقا راست جريان).ميشد نمايندگي چپ و راست گرايش دو توسط افراطي ناسيوناليسم دوم
قالب در و بود معروف "خاكستري گرگهاي" به كه داشت حنفي و سني _ اسلامي تمايلات
.ميپرداخت فاشيسم تقديس به ملي حركت حزب مانند احزابي و "اوجاكلري اولكجو" انجمنهاي
يعني كشور اين سابق نخستوزير و تركيه كهنهكار سياستمدار توسط عمدتا نيز چپ گرايش
آن دنبال به زمان اين در تركها (ميشد نمايندگي دموكرات چپ يعني وي حزب و اجويت بولنت
"توسعه و عدالت" حزب قاطع پيروزي.بشناسد رسميت به و ببيند را آنان غربي چشمان كه بودند
از اگر.است داده تركها نقش اين در تغييري خواهناخواه اسلامگرايان ، آمدن كار روي و
انقلاب" يك وقوع زمزمههاي كه بپرهيزيم غربي مطبوعات برخي عوامفريبي و غوغاسالاري
اكنون آن اسلامگراي رهبران و توسعه و عدالت حزب.دارند لب زير تركيه در را "اسلامي
اروپاي در "مسيحي دموكرات" احزاب كه ميكنند ايفا مسلمان كشور يك در را نقشي همان
حزب يك تجربه:كرد خواهند استقبال تجربه اين از غربيها مسلما.ميلادي بيست دهه آغازين
هم ليبرالي ، اقتصاد طرفدار هم و است دموكراسي بازي قواعد مدافع هم كه اسلامي _ دموكرات
مدعي بيآنكه تركيه اكنون.توسعه و پيشرفت دنبال به هم و است خشونت عدم و تساهل مدافع
مسلمان تكنوكرات سياستمداران اگر است ، دوخته خود به را اسلام جهان چشمهاي مجددا باشد
و اقتصادي سياستگذاريهاي اجتماعي ، مهندسي عرصه در _ موفقي تجربه بتوانند كشور اين
جهان مفقوده حلقه توانست خواهند راحتي به دهند ، نشان _ خود كشور مردم زندگي سطح ارتقاي
را خود و جويد تمسك آن به تا ميگردد الگويي دنبال به اسلام جهان.كنند هويدا را اسلام
داعيه تاكنون كه مختلفي كشورهاي و اسلامي گروههايبرهاند است دچار كه بحرانهايي از
اقتصاد يا دهند ، نشان خود از موفقي تجربه نتوانستهاند داشتهاند را بودن الگو اين
داخلي اجتماعي مشكلات در غرق يا و نامطلوب سياسي وضعيت يا داشتهاند ، نابساماني
جهان براي الگودهي و فكر در كه كساني آيد ، ميان به تركي نمونه آنكه از پيش.بودهاند
طالبان يا رقبا اين ميديدند ، ديگر جنس از مدعياني با رقابت در را خود بودند ، اسلام
عمل و تجربه چنته در مدعيان اين از هركدام حال هر درشريفين حرمين حاكمان يا بودند ،
اندكاندك تركي ، نمونه پيدايش با و اكنون.نداشتند انتقال براي دستاوردي چندان خويش
در چه را خود كشور بومي الگوي بودند درصدد كه مدعياني براي جديد چالشي منتظر بايد
ارائهدهند ، اسلام جهان بقيه ناببه و موفق الگوي بهعنوان..و دموكراسي در چه اقتصاد ،
اما نشدهاند آزموده عمل بوته در تركيه اسلامگراي سياستمداران هنوز گرچه.بود
در اخير تحول از داخلي محافل خوشبينانه استقبالهاي كه ميكند آن از حكايت نشانگاني
و موفق تجربه يك سر بر تركي اسلامگراي مدعيان با رقابتي به منجر بعدها است ممكن تركيه
.شود تبديل جامعه كلان مديريت و امور تمشيت اسلامي
چپ به گردش
اسرائيل كارگر حزب
دولت برابر در سدي ايجاد سمت به بيشتر را اسرائيل كارگر حزب ميتسنا امرام انتخاب
است كشيده اسرائيل نخستوزير شارون آريل جنگطلب
اندرسون جانوارد
رضايينصير غلامرضا:ترجمه
در راست احزاب و تندرو سياستهاي به نسبت عمومي اقبال افزايش با اسرائيل كارگر حزب
را ارتش سابق ژنرال يك تروريسم و خشونت موج و فلسطين انتفاضه سال دو موفقيتهاي نتيجه
.است برگزيده خود رهبري به
در سدي ايجاد سمت به بيشتر را اسرائيل كارگر حزب حيفا ، شهردار ميتسنا امرام انتخاب
.است كشيده اسرائيل نخستوزير شارون ، آريل جنگطلب دولت برابر
پست براي وي كانديداتوري نهايت در و - حزب بر ميتسنا رياست پذيرش در كارگر حزب اقدام
ژانويه ماه در است قرار كه سراسري انتخابات براي را اسرائيلي رايدهندگان - نخستوزيري
با قاطعانه نظامي مبارزه بين بايد آنها:ميدهد قرار سخت انتخابي برابر در شود ، برگزار
استقرار براي مذاكرات سرگيري از شامل ميتواند كه آشتيطلبانهتر رويكردي و فلسطينيان
.كنند انتخاب را يكي باشد ، صلح
مدتها از پس كه ميكنند فكر مردم از بسياري:ميگويد سياسي علوم دانشمند سندلر ، شموئل
.دارد وجود ايدئولوژيكي صفبندي راست و چپ جناح بين كه بود خواهد بار نخستين اين
كه را اليعاذر بنيامين اسرائيل ، كارگر حزب سابق رهبر راحتي به دارد سال كه 57 ميتسنا
نيز انتخابات از پيش.داد شكست بود ، شارون ملي اتحاد دولت دفاع وزير اواخر همين تا
از و سوم كانديداي رامون حييمبود داده خبر ميتسنا پيروزي از اسرائيل تلويزيون كانال 2
.ماند عقب زياد فاصله با كارگر حزب قديمي چهرههاي
شارون بين از نوامبر روز 28 در نيز ليكود ، راستي دست حزب اسرائيل ، عمده سياسي حزب ديگر
.كردند انتخاب را شارون خارجه ، امور وزير نتانياهو ، بنيامين و
خواهند راي احزاب به ژانويه سراسري 28 انتخابات در اسرائيل مردم تحليلگران ، گفته به
دولت تشكيل مامور و نخستوزير.كند كسب را آراي بيشترين كه حزبي رهبر و افراد به نه داد
حال در.شد خواهد اسرائيل در حكومتي مقام بالاترين كانديداي ميتسنا بنابراينميشود
.است شارون سود به نظرسنجيها حاضر
نتيجه در و كشيد بيرون شارون ائتلافي دولت از را كارگر حزب بناليعاذر پيش هفته چند
زمان ، آن درگشت پيروز شارون ديگر بار زودهنگام انتخابات در اما كرد ، سقوط دولت
شهركهاي بودجه كاهش با شارون مخالفت دولت ، از او خروج دليل كه داشت اظهار بناليعاذر
.است بوده سالخوردگان و فقرا به مربوط برنامههاي براي مالي منابع اختصاص و يهودينشين
كسب جهت در حركتي را اقدام اين كارگر حزب اعضاي از بسياري و سياسي تحليلگران اما
.كردند تلقي حزب چپ جناح در اليعاذر رفته دست از محبوبيت
ماه و 19 كارگر حزب بر اليعاذر رياست ماه سينه 11 به محكم رد دست انتخابات نتايج اما
در شارون ملي اتحاد ائتلافي دولت كه آن با.بود شارون ائتلافي دولت در او دفاع وزارت
بهطور كارگر حزب اعضاي است ، بوده برخوردار فراواني محبوبيت از عمومي افكار بين
نظامي حملات در آن همكاري اولي طريق به و راست جناح با حزبشان مشاركت از فزايندهاي
.شدهاند خشمگين باختري كرانه در يهودينشين شهركهاي گسترش و فلسطينيان به شقاوتآميز
آلترناتيو يك ارائه و دولت از خروج پيشنهاد كارگر حزب اعضاي از بسياري پيش ، ماهها از
.بودند كرده مطرح را اپوزيسيون حزب مقام در واقعي
را حزب است ، بوده اسرائيل بزرگ شهر سومين حيفا شهردار سال مدت 10 به كه ميتسنا انتخاب
به شرط و قيد بدون بازگشت طرفدار كه است گفته ميتسنا.داد خواهد قرار مسير اين در
اگر است ، گفته ميتسنا.است عرفات ياسر جمله از فلسطينيان ، منتخب رهبران با صلح مذاكرات
كرده ، مشخص را باختري كرانه مرز يكجانبه بهطور او نرسند ، صلح براي جامع طرحي به طرف دو
مردمانش و سرزمين دو بين وكرد خواهد تخليه را فلسطين طرف در يهودينشين شهركهاي
شود ، نخستوزير اگر گفت ، هاآرتص روزنامه با مصاحبهاي در ميتسنا.كشيد خواهد دائمي حصاري
در كه بود خواهد غزه نوار در يهودينشين شهركهاي تخليه او دولت اقدامات اولين از يكي
اتمام از قبل تا كه خورد سوگند همچنين ويدارند سكونت آنها در حدود 6500نفر حاضر حال
.كشاند خواهد عقب باختري كرانه اعظم بخش از را اسرائيل ارتش نخستوزيرياش ، اول سال
:گفت ميريخت ، صندوق به را خود راي كه هنگامي كارگر ، حزب اعضاي از يكي اوياد ، ژانت
ايدئولوژيكي موضع فلسطينيان با مذاكره و صلح مورد در و ميگويد روشني سخنان ميتسنا
فعلي دولت.است متفاوت اساسا ميدهد انجام شارون آنچه با موضع اين.دارد روشني
.كند هميشگي را فلسطين اشغال ميخواهد
نسبتا اسرائيل ، سياسي مبارزات عرصه در ميتسنا حيفا ، شهرداري اداره دهه يك رغم به
تانك فرمانده قبلا كه او.است كرده عمل او نفع به امر همين و ميشود محسوب تازهوارد
به اسرائيل اسبق وزير نخست رابين ، اسحاق راه ادامه شعار با آوريل ماه اواسط است ، بوده
.طلبيد چالش به اسرائيل ، سياسي حزب قديميترين رهبري براي را بناليعاذر و آمد ميدان
پيشنويس تدوين در كه نقشي دليل به كه است كارگر حزب سابق رهبر رابين اسحاق است گفتني
راستهاي دست به سرانجام و گرفت نوبل صلح جايزه داشت ، سال 1993 در اسلو صلح پيمان
آشكاري پيروزي كارگر ، حزب رهبري به ميتسنا انتخاب كه آن با.شد ترور اسرائيل افراطي
نزد او كه نيست معلوم هنوز سياسي تحليلگران عقيده به ميشود ، محسوب حزب چپ جناح براي
آن در كه فلسطينيان با درگيري سال دو طي.باشد داشته محبوبيت چقدر كل در اسرائيل مردم
جناح سمت به شدت به عمومي افكار شدهاند كشته فلسطيني از 1900 بيش و اسرائيلي حدود 700
تنها ميتسنا انتخاب براي كارگر حزب رايگيري در ضمن در.است كرده پيدا تمايل راست
.كردهاند شركت حزب اين اعضاي از نفر 110400
حزب به ليكود حزب برابر در قاطعانه موضعگيري كه معتقدند تحليلگران از بسياري كه آن با
ديگر برخي كند ، تعريف را خود دوباره و گردد باز ريشههايش به تا كرد خواهد كمك كارگر
.ميكنند تلقي خطرناك قماري را اين
كبوتر جناح":ميگويد آويو ، تل در بارايلان دانشگاه در كارگر حزب كارشناس عنبر ، افرايم
".است بار مصيبت كارگر حزب براي اين و است رسيده قدرت به [صلحطلبان]
پست واشنگتن
پرستيژ حفظ استراتژي
نياكي فيروزي مرتضي
به قادر ابرقدرت آن رهبران كه نيست امري اين و است مرحله يك خود "ابرقدرت يك پرستيژ"
آن خود سياسي اقدامات روند و تصميمگيريها در يا و كنند بازي مقوله اين با كه باشند آن
.بگيرند ناديده را
مرحله اين دادن نشان براي ابرقدرت دو از يك هر كه بودهايم آن شاهد سرد جنگ دوران در
در سابق شوروي جماهير اتحاد.پرداختند را سنگيني نسبتا بهاي ابرقدرت يك پرستيژ حفظ
قبل كه چند هر پرداخت را ابرقدرتي پرستيژ حفظ سنگين بهاي افغانستان ، اشغال روند و ادامه
آن شاهد كوبا موشكي بحران در و بود پرداخته را بها اين پراگ اشغال در در 1968 آن از
.شد متقبل را سنگيني بهاي پرستيژ اين حفظ عدم دليل به خروشچف شخص كه بودهايم
را پرستيژ حفظ اين بهاي عمدتا كنيم غور نيز آمريكاييها گذشته دهه چند تاريخ در اگر
بهاي خروشچف همانند هم كارتر جيمي شخص و پرداختند نقاط ساير از بيش لاتين آمريكاي در
گروگانگيري قضيه آن متعاقب و نيكاراگوئه و ايران انقلاب مقابل در پرستيژ حفظ عدم شخصي
.پرداخت را تهران در آمريكا سفارت در
آمريكا قدرت پرستيژ اين به صدامحسين نكردن سرنگون براي پدر بوش جورج شود گفته اگر
تبليغاتي دستگاه كه چند هر.نيست درستي سخن پرداخت ، شخصي بهاي فلذا است رسانده آسيب
به آنچناني وعدههاي با را كردها و بودند كرده فزاينداي تلاش پدر بوش زمان در آمريكا
برخورد نحوه منطقه مسائل بر آگاه ناظران براي اما بودند فراخوانده صدام عليه بر شورش
مورد در آمريكاييها كه ميداد نشان عراق به حمله پاياني روزهاي در آمريكا نظامي
را بيمار امپراتور اين گونهاي به ميخواهند بلكه نيستند جدي فقط نه صدام سرنگوني
.نمايند حفظ منطقه در باشند كشيده را او نيش كه ماري همانند
شاهرگ عنوان به عراق ، تلويزيون راديو مراكز به آمريكا نظامي حمله عدم دوران آن در
خود صدامحسين سكونت محل به دستيابي براي تلاش عدم و مردم با حكومت ارتباط حياتي
اين به آمريكا اينكه مبنيبر باشد سياسي هوشياران براي سيگنال بهترين ميتوانست
دريافت مختلف ابعاد در را حضور اين سود هم عملا و دارد نياز منطقه در بيمار ديكتاتور
از يكي گوياي خود خليجفارس ، در سال ده از بيش حضور توجيه مثال عنوان به كه است كرده
"ابرقدرتي پرستيژ" دوران آن در آنكه ضمن است بوده آمريكا براي ديكتاتور حفظ مثبت آثار
كويت آزادي بود مهم آنچه بلكه بود نشده خلاصه صدام وجود عدم يا و "صدام حفظ" قمار در
.بودند شده موفق كه است بوده
كه افغانستان در موفق نسبتا تجربه پي در.است ديگر گونهاي به اوضاع بار ، اين اما
استقبال مورد و بودند شده ظاهر "ناجي" همچون طالبان سقوط هنگام به كابل در آمريكاييها
همانند بود دوم جهاني جنگ از پس آغازين دوران سياست با بازگشت واقع در كه گرفتند قرار
را آنچه يا و شدند ظاهر فرانسويها مقابل در ناجي عنوان به پاريس سقوط پس در كه را آنچه
با مانيل در شدندو ظاهر كشور اين در ژاپن استعماري سياه دوران پي در فيليپين در كه
چون كه است خاطر همين به.شود چنين بغداد در تا آنند پي در بار اين شدند مواجه استقبال
يافته پايان را بغداد حاكم بيمار ديكتاتور مصرف تاريخ و ميبينند فراهم را مردمي زمينه
به دستيابي براي و گذاشتند گرو به را خويش ابرقدرتي پرستيژ همه بار اين ميكنند تلقي
.دارد را روسيه و فرانسه چين ، به لازم باجهاي پرداخت آمادگي پيروزي اين
را لازم امتيازات دادن و پوتين با ديدار و سنپترزبورگ در بوش جورج گذشته هفته حضور
وقتي.كرد جستوجو خليجفارس حساس منطقه در ابرقدرتي پرستيژ حفظ همين راستاي در بايد
در نشد حاضر را آلمان يعني اروپا اقتصاد بزرگترين خارجه وزير فيشر يوشكا بوش ، جورج
ابرقدرت پرستيژ با بازي كه ميداد اروپا همه به كه بود مستقيمي پيام خود بپذيرد واشنگتن
و است خاص محدوديت داراي دوست ، كشورهاي داخلي انتخابات در بيشتر آراي به دستيابي براي
.كرد عبور آن قرمز خط از نبايد
پيرامون خود انتخاباتي ديدگاههاي تا كرد تلاش شرودر صدراعظم اخير روزهاي در كه چند هر
با برلين روابط يخهاي هنوز اما نمايد تعديل حدي تا را آمريكا دخالت و عراق مسائل
.است نشده ذوب واشنگتن
سيطره آمريكاييها كه عراق فرداي در تا سازند آماده را خود بايد آلمانيها احتمالا
براي نميتواند كه امري گردند بهرهمند كمتر پرسود اقتصادي قراردادهاي از يافت خواهند
در كه سوالي اما.باشد خوشايندي خبر برلين در سبزها حزب آنها متحد و دموكراتها سوسيال
حمايت دوران آمريكاييها آيا كه است اين ميشود متبادر سياسي تحليلگران از بسياري ذهن
يا و كردند حذف خود خارجي سياست كار دستور از را نظامي كودتاهاي برپايي و ديكتاتورها از
بودهاند استثنا يك كشور دو اين فرهنگي و اجتماعي ساختار دليل به عراق و افغانستان آنكه
تاكتيك؟ يك يا است استراتژي يك "شده هدايت دموكراسيهاي" آيا نهايت در و
فارك تا IRA از
زمين روي بر نقطه ذهنترين از دور لاتين آمريكاي در كلمبيا پرهرجومرج پايتخت بوگوتا ،
به و شوند حاضر دادگاه در ايرلند جمهوريخواه ارتش عضو سه داشت انتظار ميتوان كه است
.كلمبياست چپگراي شورشي چريك دادن آموزش سه ، اين اتهام.گويند پاسخ خود اتهامات
امنيتي نيروهاي بازداشت در ميلادي جاري سال اوت ماه از كه سه اين گذشته جمعه روز
از كلمبيايي قاضي يك برابر در تا بروند دادگاه به عاقبت بود قرار بودهاند ، كلمبيا
ايرلنديتبار بازداشتي سه چون شود چنين اين بود قرار چند هر اما كنند دفاع خود اتهامات
ماه تا آنها اتهامات به رسيدگي جلسه دليل همين به كردند ، اجتناب دادگاه در حضور از
.افتاد تاخير به آينده
گذشته سال اوت ماه در دارند نام كونولي نيل و ماناگان جيمز مككولي ، مارتين كه سه اين
ترك كلمبيا خارج در نقطهاي مقصد به را بوگوتا الدورادو فرودگاه داشتند قصد كه هنگامي و
امنيتي مقامات و دارند جعلي پاسپورتهاي سه اين شد معلوم بعدا.شدند بازداشت كنند ،
كنترل فارك شورشيان توسط كه مكاني _ فاركلانديا در اقامت و حضور به را آنان كلمبيا
تحت منطقه در اقامت از فراتر شده داده نسبت آنها به كه اتهاماتي.كردند متهم _ ميشود
ايرلند جمهوريخواه ارتش عضو سه اين دارند ادعا كلمبيا مقاماتاست فارك شورشيان كنترل
.بودهاند چپگرا شورشيان آموزش مشغول كلمبيا در اقامتشان دوره طي و هستند
پروسه بر نظارت هدف با آنها ميگويند و ميكنند تكذيب را ادعاها اين گويا ايرلنديها
گردشگران را خود آنكه ضمن.رفتهاند شورشيان كنترل تحت نواحي به منطقه به صلح اعاده
به دلار ميليونها ساله هر آمريكا مقامات.ميكنند معرفي محيطي زيست مسائل به علاقهمند
با مبارزه به كلمبيا دولت ترغيب را كمكها اين اعطاي علت و ميكنند كمك كلمبيا دولت
.ميكنند عنوان مخدر مواد قاچاقچيان و توليدكنندگان
كار به فارك اعضاي براي كه است جديدي عنوان مخدر مواد قاچاق از گرفته ريشه تروريسم
در مشاركت به دارند خود كنترل تحت را كلمبيا دورافتاده جنگلهاي كه گروه اين.ميرود
مواد قاچاق در فعال تروريستي گروههاي فهرست در و ميشوند متهم كوكائين توزيع و توليد
مشاركت محل از سالانه گروه اين ميشوند زده تخمين اساس اين براست يك شماره فارك مخدر ،
كسب دلار ميليون ششصد حدود در درآمدي كوكائين خصوصا و مخدر مواد قاچاق و توليد در
.ميكند
ماههاي طي ايرلند جمهوريخواه عضو حدود 15 كه دارند ادعا كلمبيا نظامي ارشد مقامات
چپگرا شورشيان به را نامتقارن جنگهاي جديد روشهاي تا كردهاند سفر كلمبيا به اخير
به اتهامي چنين آوردن وارد صرف اينكه ميكند توجه جلب بين اين در آنچه اما.دهند آموزش
قاچاق زمينه در فارك با مشاركت زمينه در ايرلند جمهوريخواه ارتش به اتهام ايراد منزله
وارد اتهامي چنين ايرلند جمهوريخواه ارتش به تاكنون هيچگاه آنكه حال است مخدر مواد
.است نيامده
مورد در زيادي نگرانيهاي ميگذرد ايرلندي مظنون سه اين بازداشت از كه ماهي سيزده طي
شبهنظاميان آنها در كه زندانهايي در را آنها آنكه خصوصا است شده مطرح آنان سلامتي
مقامات پيگيريهاي با عاقبت.بودند شده زنداني ميشوند نگاهداري كلمبيا راستگراي
پايگاه يك مركز در كه شدند منتقل بوگوتا حومه در لاپيكوتا زندان به سه اين ايرلندي
.است گرفته قرار نظامي
اقدامات در مشاركت به مربوط اتهامات به آنكه رغم به كلمبيا دولت آنكه توجه جالب نكته
سه اين پرونده بررسي ميكند رسيدگي نظامي دادگاههاي در شورشي شبهنظاميان تروريستي
مدني حقوق از آنان برخورداري موجب چند هر كه است سپرده غيرنظامي دادگاه يك به را مظنون
.ميانجامد طول به ماهها دادگاهها اين در رسيدگي اما ميشود
دولتي نيروهاي با نبرد حال در كه دارند وجود متعددي شبهنظامي گروههاي كلمبيا در
گروهي نه فارك.نيستند قياس قابل فارك با قدرت و اهميت لحاظ به يك هيچ اما هستند
انقلابي گروههاي ساير به شباهتي هيچ گروه اين.انقلابي نهضتي نه و است تروريستي
آمريكاي آزاديخواهانه داخلي جنگهاي شكلگيري با آنان فعاليتهايندارد لاتين آمريكاي
.آوردند روي كمونيسم به سپس و گرفت ريشه تا 1985 سالهاي 1984 حدفاصل لاتين
در و كلمبيا قلمروي حواشي به محدود آن فعاليت و كرد رشد كندي آهنگ با فارك سال 1980 تا
قاچاق و توليد گروههاي فعاليت تشديد با اما بود كشور اين انبوه باراني جنگلهاي دل
مالي منابع رهگذر اين از و كند اخذ ماليات گروهها اين از گرفت تصميم فارك مخدر مواد
افزايش با و كند رشد ناگاه به فارك تا شد موجب مسئله همين.كند تهيه را خود نياز مورد
را كلمبيا از توجهي قابل بخشهاي گروه اين اكنون و شود تبديل نظامي قدرتي به خود اعضاي
.دارد خود كنترل تحت
و ارتش نيروهاي از نفر هزار سه حدود فارك و دولتي نيروهاي بين نبرد متمادي ساليان طي
در كلمبيا جمهوري كانديداي جاراميلووسا ، برناردو ترور.شدهاند كشته كشور اين مقامات
تعداد ازميشود داده نسبت فارك به كه است تروري موارد قابلتوجهترين از يكي 1990
.نيست دست در اطلاعي سالها اين در فارك قربانيان دقيق
بهدست كلمبيا در را قدرت نظامي روشهاي با ميتواند كه است باور اين بر هم هنوز فارك
قدرت گرفتن دست به امكان كه نرسند استنتاج اين به گروه اين رهبران كه زماني تا و گيرد
ادامه كلمبيا امنيتي نيروهاي با آنها نظامي رويارويي ندارد وجود مسلحانه جنگ طريق از
حاضر مذاكره ميز سر نيستند حاضر آنان دارند ادعا كلمبيا و آمريكا مقامات.داشت خواهد
.صلح از تا ميبرند بيشتري منافع جنگ از كه چرا شوند
جهان حاشيه
ميآورند روي اقليتها به دموكراتها &
شكست كشور اين كنگره سراسري انتخابات در آمريكا دموكرات حزب كه بود پيش ماه يك از كمتر
اين كرسيهاي برخي واگذاري شكست اين نتيجه.كرد تجربه جمهوريخواهان برابر در را فاحشي
به متحده ايالات سناي و نمايندگان مجلس يعني كنگره قانونگذاري صحن دو در حزب
نشد ختم جا همين به موضوع.بود كنگره در دموكراتها گرفتن قرار اقليت در و جمهوريخواهان
ثبت خود كارنامه در را درخشاني موفقيتهاي جمهوريخواهان هم فرمانداريها انتخابات در و
.كردند
در بيشتر آراي جلب براي خود تلاش گرفتهاند تصميم دموكرات حزب رهبران شكست اين پي در
آمريكا سياهان خصوصا و مذهبي قومي اقليتهاي بر را سال 2004 جمهوري رياست انتخابات
با ارتباط برقراري صرف را توجهي قابل مبالغ گرفته تصميم حزب جهت همين به.كنند متمركز
.كند تكيه اطمينان قابل بستر اين به و كرده اقليتها ساير و سياهان
بمبگذاران با كنيا مقامات رابطه احتمال &
و بود اسرائيليها به متعلق كه كنيا مومباساي در هتلي به حمله از پس هفته يك از كمتر
حادثه اين مورد در ابتدا در آنچه همه شدند كشته اسرائيلي سه جمله از و نفر يازده آن در
.است رفته سوال زير بود شده عنوان
حمله اين در القاعده اعضاي مشاركت كنيا مقامات بدوي تحقيقات انجام و حادثه اين از پس
نه كه دارند دست در مداركي كردند ادعا اسرائيليها بعد روز دو تنها اما كردند رد را
همان را حمله اين عوامل حتي كه شده انجام القاعده اعضاي توسط حمله اين ميدهد نشان تنها
كرده حمله تانزانيا و كنيا در آمريكا سفارتخانه دو به سال 1998 در كه دانستند كساني
كرد ادعا گزارشي در پست واشنگتن روزنامه دوشنبه روز و نشد ختم همينجا به موضوع !بودند
ادله.كردهاند گفتوگو پارادايز هتل در اخير بمبگذاري عاملان با كنيا امنيتي مقامات
مذكور هتل كيلومتري از 3 كمتر فاصله در كه شده عنوان ماهيگير يك اظهارات ادعا اين طرح
سرنشينانش كه ديده را خودرويي پارادايز هتل نزديكي در حادثه از قبل دقايقي و دارد اقامت
!داشتهاند مشكوك وضعيتي
توجهي قابل و شگرف نتيجه چنين به كه ويژه تحقيقات اين عامل كه اينجاست توجه جالب نكته
كنيا در پست واشنگتن خبرنگار واكس اميلي كه نبودهاند كنيا امنيتي مقامات يافته دست
در آنان همراهي و مشاركت از اسرائيليها اصرار رغم به كنيا مقامات اخير روزهاي طيبوده
ديگر.كردهاند جلوگيري پارادايز هتل به تهاجم عاملان يافتن ويژه تحقيقات مراحل ضمن
را كنيا مقامات كه مقاله عنوان رغم به كه بود اين پست واشنگتن مقاله در اهميت حائز نكته
.نميشود اشاره مسئله اين به مقاله هيچجاي در ميكند متهم بمبگذاران با گفتوگو به
ميدهد كاهش را سيا بودجه كنگره &
كرد اعلام گزارشي انتشار با خود دوشنبه روز شماره در هرالدتريبون اينترنشنال روزنامه
يك تا را سيا مديريت به شده داده تخصيص بودجه كردهاند تهديد آمريكا كنگره نمايندگان
عدم و آمريكا امنيتي دستگاههاي اهمالكاري تصميم اين طرح دليلميدهند كاهش سوم
.است شده عنوان كنگره مقامات سوالات به آنها موقع به پاسخگويي
ايالات اطلاعاتي دستگاههاي وضعيت به رسيدگي هدف با كه نمايندگان مجلس منتخب كميته
نهايي گزارش در و كرده توصيف تاسفآور را نهادها اين كاركرد وضعيت است شده تشكيل متحده
كه گزارش بين 84 از سيا به موسوم آمريكا مركزي اطلاعاتي آژانس كه شده يادآور خود
كنگره تقديم را مورد تنها 51 ميداده ارائه كنگره به سال 2002 مه ماه اول تا ميبايست
از شده تاكيد نهايي گزارش در.است كرده متهم كمكاري به را مجموعه اين كنگره.است كرده
زمان پايان از پس ديگر مورد و 44 شده تحويل موقع به گزارش هفت تنها مذكور گزارش بين 84
را موضوع همين و است نشده تقديم كنگره به هنوز گزارشات مابقي و شده ارائه گرفته نظر در
است دانسته ميلادي سال 2003 در سيا براي شده تعيين بودجه در تجديدنظر براي كافي دليلي
.رسيد نهايي تصويب به و رسيده بوش امضاي به ميلادي گذشته ماه كه
چچني مردان جستوجوي در روسيه &
در تايمز كه دانست هفتهنامهاي را آن ميتوان واقع به كه تايمز ساندي انگليسي روزنامه
ويژه واحدهاي تشكيل از گزارشي انتشار با يكشنبه روز ميكند منتشر هفته آخر تعطيل روزهاي
وظيفه و شده تشكيل روسيه جمهور رئيس پوتين ولاديمير فرمان به كه داد خبر روسيه در تجسسي
از جايي در روزنامه اين.دارند عهده بر را چچني شورشي گروههاي رهبران دستگيري و تعقيب
.است آورده ميان به سخن ويژه گروه يك تنها تشكيل از ديگرجا در و ويژه گروههاي تشكيل
.دارد عهده بر را چچني شورشيان ارشد رهبران از باسايف ، شميل يافتن وظيفه گروه اين
اين مسئوليت زد رقم را گروگان مرگ 128 كه مسكو تئاتر در گروگانگيري حادثه از پس باسايف
با پوتين كه كرده اعلام روسيه مركزي اطلاعات سازمان ،FSB سخنگوي.گرفت عهده به را حمله
را Vympel و آلفا واحدهاي از ويژه نيروهاي از گروهي خواسته سازمان اين از فرماني صدور
از جديدي تروريستي اقدام هر از قبل بايد واحد اين كه كند سازماندهي ضربت واحد قالب در
همراهي را او كه مبارزي صدها و ساله باسايف 37.برساند قتل به را باسايف تروريستها سوي
روسي نيروهاي تلاش و شدهاند پنهان چچن غرب جنگلهاي در پيش سال دو حدود از ميكنند
.است نداشته دربر نتيجهاي زمان اين تا او يافتن براي
2_ سياسي قدرت و اسلامي جنبشهاي
نگار روزنامه نگاه
*الزعاتره ياسر
آن از مشاركت طالب گروههاي كه ميبرد رنج مشكلاتي همان از نيز مثبت و آرام مخالفتهاي
طالب گذشته در كه گروههايي رو اين از.ميگيرند جاي روند همان چارچوب در و ميبرند رنج
.گشت معلوم برايشان آن سرانجام چون كردند ترك را مشاركت اين (اردن و يمن) بودند مشاركت
و دارد ادامه همچنان گوناگون ابزارهاي با اسلامگرا نيروهاي كردن بلوكه بازي همه اين با
.است تحققيافته مسئله اين تونس و مصر چون كشورهايي در
بعضي در نيز "قانوني" و رسمي نهادهاي شناختن رسميت به بدون خارج از و قوي مخالفتهاي
در كه است آنها از يكي مغرب در "الاحسان و العدل" جمعيت نمونه.دارد ادامه كشورها از
كه آن از پس ويژه به.نيست قطعي هنوز روند همين در آن استمرار گرچه.ميباشد تجربه حال
يا دولت در مشاركت شايد و پارلماني مشاركت و پيوست ديگري برنامه به روند اين از بخشي
به اسلامگرا گروههاي حوزه از كه سهمي با نيز تاكنون و باشد برگزيده را آرام مخالفت
.است داشته بر در را خوب نتايج آورده دست
صحبت آن موفقيت عدم يا موفقيت و سياسي روند از ما كه يادآورشد ديگر بار يك اينجا بايد
ارشادگرايانه ويژه به ديگر ، برنامههاي سطح در اسلامگرا جنبشهاي كه آن حال.ميكنيم
قواي توازن كه است كرده ثابت سياسي روند اما.داشتهاند چشمگيري و معقول پيروزيهاي
به مربوط ابزارهاي يا و آن تهديدهكننده يا تشويقكننده ابزارهاي و دولت نفع به داخلي
همچنان نميتابند بر را اسلامگرا جنبشهاي برنامه كه بينالمللي و منطقهاي قدرتهاي
ميكند ايجاب مسئله همين و دارند جنبشها اينگونه سياسي اراده نسبت به بيشتري كارايي
پروژه و "جهانگرايي" چالش بيترديد.گيرد قرار بازنگري مورد ريشه از موضوع اين كل كه
مواجه آن با سپتامبر حوادث 11 از پس ويژه به كل در منطقه اين و دولتها كه صهيونيسم
.شود بيشتري تاكيد بازنگري يعني وظيفه اين بر كه ميطلبد گشته
نيست قبولي قابل روند خود اسلامگراي مخالفان عربيبا دولتهاي بين فرسايش حالت تداوم
در كه گرفت پي را روندي يعني.گرفت را آن جلوي تازه روند يك در حركت طريق از بايد و
خارجي چالشهاي با مواجهه در را آنها همبستگي و قدرت و وحدت بتواند و بوده ملتها خدمت
.كند حفظ
روند مجدد ارزيابي و بازنگري جز چارهاي كه اين كرد ، بيان ميتوان اينجا كه نكتهاي
روي و مساجد و جنبشها اين مردمي پايگاههاي به بازگشت چون.نيست جنبشها اين كل سياسي
امري مييابد گسترش روز به روز كه فقيرنشين مناطق در مردمي و ارشادي كارهاي به آوردن
و رفع را نيازهايشان تا ميشود كمك مردم به كه است رابطه اين در.است ضروري و لازم
مقاومت بر مبتني و مردمي كاري بر متمركز بايد سياسي روند اما.كنند حفظ را خود اخلاق
دور باباشد خارجي و داخلي و غلط سياسي شيوههاي و فساد برابر در مسالمتجويانه
است ، امكانپذير نيز پارلماني عملي اگر كه بهگونهاي قدرت در مشاركت از خود نگهداشتن
غريزه آن ديدن با يا كند ترس احساس آن از قدرت كه روندي نه باشد مردمي كار همين از بخشي
وزارتي كسب يا و قدرت براي نردباني به نبايد آنها مردمگرايانه عمل.گردد تحريك سركوبش
اين كل بر اما ميكنند كسب درآمدي گروهي گرچه كه ندارد اين جز حاصلي هيچ زيرا شود تبديل
.داشت خواهد منفي تاثيري جنبشها اين نقش باورپذيري و مردمي روند
الگويي ميخواهد و است امت اين كل و مردم جمعي وجدان از جانبداري واقع در مطلوب ، روند
تقويتكننده ضمن در و دهد ارائه آن تمايلات و قدرت منافع از دور به را درخشان و عام
الگويي همان يعني.بود اسلامي جوامع نخست قرون در كه چنان آن باشد ، مدني جامعه نهادهاي
بر اثرگذار سمبلهايي به را آنها و داده ارائه گذشته قرون در روحانيون از بسياري كه را
.كرد تبديل جامعه وجدان
نزديكشدن موازات به بتوانند كه باشند داشته را آن امكان اسلامگرا گروههاي بعضي شايد
چنين حال هر به اما.كنند حفظ خود براي هم را مستقل روندي آن ، در مشاركت يا و قدرت به
در كه را فعال الگويي ميتواند و دارد بيشتري قدرت كه را آنان ديگر كار نبايد اقدامي
در كه چنان آن مدني جامعه يك حيات واقع در.كند وقفه دچار دهد ارائه مدني جامعه يك حيات
روزبهروز دولت قدرت مقابل در بايد دارد وجود دولت و ملت رابطه به اسلامي شكوفاي نگرش
.گردد تقويت
مناسبتر موجود شرايط در روندي چنين اين كه ميدهد نشان گذشته دهه چند تجربيات مجموعه
براي را مناسبي فضاي و شود نيرومندتر جامعه عمومي محافل در اسلام تا ميشود باعث و بوده
مردمي نقش كند ، پيدا تحقق شرايطي چنين وقتي.كند كسب ملت و دولت براي خود مرجعيت احياي
توازن حفظ براي مييابد تجسم مدني جامعه نهادهاي و ارشادگران و علما چهره در كه اسلام
.ميدهد گواهي را آن نيز تاريخي تجربه و بود خواهد ضروري و لازم ملت و دولت بين قوا
رو پيش كه تازهاي مرحله در دولت شدن غول از جلوگيري براي تضميني هيچ كه اين بهخصوص
.ندارد وجود داريم
اردني نويسنده *
|