جنگ ملكه
كشور يا من يا
جهان حاشيه
نيست جنگ براي دليلي وقتي

جنگ ملكه
توسط عراق سلاح خلع براي تلاش به بوش كردن متقاعد در رايس آگاه منابع اظهارات اساس بر
ايفا عمدهاي نقش منطقه به نظامي نيروي اعزام از قبل متحد ملل سازمان تسليحاتي بازرسان
است كرده
خارجي جنگهاي بازماندگان شوراي به خطاب نطقي در او.كرد زيادهروي جمهوري رئيس معاون
به ملل سازمان تسليحاتي بازرسان بازگشت حتي كه گفت آگوست در 26 VFW به موسوم آمريكا
نهفته اظهارات اين پي در آنچه.بيافريند دروغين آرامش احساس نوعي ميتواند تنها عراق
بودند رفته مراسم آن به چني ديك نطق به دادن پوشش هدف با كه خبرنگاراني براي لااقل بود
تسليحات تهديد به و شد خواهد عمل وارد صدام عليه تنهايي به متحده ايالات كه بود اين
مباحثات و شد تبديل روزنامهها اول تيتر به نطق اين.داد خواهد پايان او كشتارجمعي
بهتزدگي براي عاملي به بوش دولت داخل در و كرد ريختگي هم به دچار را جنگ به مربوط
گمان او.بود شده درگمي در دچار پاول امورخارجه وزارت در.شد تبديل دولت هيات اعضاي
وزارت ديپلماتيك تلاشهاي به است گرفته تصميم خود اخير نشست در بوش كابينه كه ميكرد
تلاشاند در طلبان جنگ شايد كه ميپرسيد خود از پاول.بدهد ديگري فرصت خارجه امور
مزرعه در زمان آن در كه بوش.كنند اقدام به وادار را بوش و زده دور را او اقدامات
نگران اما نداد قرار ترديد رامورد چني اظهارات چند هر بود تگزاس كرافورد در شخصياش
با كوتاهي سخن كسي كه بود رسيده آن وقت.بود واشنگتن سياسي وضعيت بر چني اظهارات تاثير
و مودبانه رفتاري با ساله زني 48 او ، ملي امنيت مشاور بوش ، نماينده.باشد داشته چني
آرام و دوستانه رايس كندوليزا جمهور ، رئيس معاون با ديدار در.بود توجه درخور سرسختياي
تحديد مثابه به مطبوعات سوي از چني نطق كه داد توضيح آرامي به او.ميرسيد نظر به
خودش چني تا ماند منتظر رايساست شده تعبير جمهور رئيس فراسوي گزينههاي و اختيارات
كرد خواهد تلاش و ايراد ديگري نطق آتي روزهاي طي گفت سنا رئيس.كند پيشنهاد راهحلي
از متحده ايالات اقدام براي را درها و كرده اصلاح بازرسيها مورد در را خود تند گويش
معاون و سنا رئيس لحن تغيير از وظيفهشناسي با روزنامهها.بازگذارد ملل سازمان طريق
اما آرام ، رازگونه.نكرد درز بيرون به رايس دخالت و وساطت اما كردند ياد جمهور رئيس
كيسينجر ضد را او رايس دستياران.بود خواهانش جمهور رئيس كه خصايصي همان درست سرسخت
كيسينجر هنري مثل يا گذارد نمايش به را نفوذش او ندارد ضرورت كه معنا بدين ميخوانند
بدان شايد اين از بخشي.كند مطرح را جهاني استراتژيستي عنوان به خود تبحر و توانمندي
.ندارد ترديد او قدرتمندي در هيچكس اما نيست نابغه استراتژيست يك رايس كه باشد دليل
خاصي اهميت و است جدي و دقيق مغرور ، او.ميكنند خطاب جنگ ملكه را او رايس دستياران
.دارد هم روي روبه آينه دو اطاقش در كه است دليل همين به شايد و است قايل ظاهرش براي
اين همه و ميگويد سخن جمهور رئيس از نيابت به او ;است برخوردار بوش كامل حمايت از رايس
بر و دارد نفوذ بوش روي حد چه تا او كه است اين مهمتر سوال اما ميدانند را
ماجراي حياتي نقاط در بوش عملكرد بر نظارت رايس نقش.است تاثيرگذار او تصميمگيريهاي
.است صدام با او رويارويي طولاني
توسط عراق سلاح خلع براي تلاش به بوش كردن متقاعد در رايس آگاه منابع اظهارات اساس بر
نقش هدف اين تحقق براي نظامي نيروي اعزام از قبل متحد ملل سازمان تسليحاتي بازرسان
بازرسيها رژيم كند حاصل اطمينان كه است اين او وظيفه اكنون.است كرده ايفا عمدهاي
ملي امنيت مشاور واشنگتن در.است بازرسان ناكارآمد و متفرق عملكرد به مبتني نه و واقعي
توسط گذشته در كه است پستي اين.باشد چيز هيچ يا چيز همه معناي به ميتواند جمهور رئيس
و واقعي ميانجيگران نيز و ناميدشان ، بيهويت ميشد جرات به كه افرادي و كليدي بازيگران
مشاور كه است خارجه امور وزير اين قانوني لحاظ به.بود شده اشغال ماكياوليستي طراحان
هيچ رياست ملي امنيت مشاور.ميشود تلقي خارجي سياست زمينه در جمهور رئيس ارشد
مشاور اما نميراند حكم ارتشي هيچ بر و ندارد عهده بر را ادارياي دايره و وزارتخانه
منصوب آمريكا جمهور رئيس ملي امنيت مشاور عنوان به كه است زني اولين رايس) ملي امنيت
از نفر آخرين و ميبيند را جمهوري رئيس جمعه روز هر كه است كسي اولين معمولا (است شده
و نزديكي ميزان به بسته.ميكند ملاقات را جمهوري رئيس شب هر كه است دولتي رسمي مقامات
و نزديك بايد را دو اين ارتباط است برقرار ملي امنيت مشاور و جمهور رئيس بين كه اعتمادي
چهرههاي برخي حمايت و توجه است توانسته رايس گذشته ساليان طي.كرد توصيف سرنوشتساز
گاه و حياتي نقش سفيد كاخ ملي امنيت مشاور كه ندارد وجود شكي.كند جلب را قدرتمند
و ترجمان رايس وظيفه.ميكند ايفا بوش خارجي سياست به جهتدهي و دادن شكل در پنهاني
شكل به غالبا كه منطقگراست چارچوبي در بوش غرايز از برآمده استراتژي و ديدگاهها
روندي معمولا ميشود انجام چارچوب اين در آنچه.ميكند پيدا نمود جمهوري رياست نطقهاي
نقطه دو رايس و بوش ظاهر در.نميشود صحبت موردش در هيچگاه كه ميكند طي را پنهاني
دردسرآفرين مدرسه در هميشه كه است تگزاس از ثروتمندي و غني سفيد ، پسر اولي.هستند مقابل
دو اين واقع در اما داشت درخشان استعدادي كه متوسط طبقه از سياهي دختر رايس و بود
.شدهاند هماهنگ هم با كاملا
اشتراك نقاط تنها تلويزيون ورزشي برنامههاي تماشاي و سختكوشي به دو اين مشترك علاقه
به آنان.ميشود بيشترشان نزديكي موجب كه دارند استقلال نوعي دو اين بلكه نيست دو اين
علاقهمندش كه را راهي ميتوانند اينكه از و دارد معنايي نشدن گرفته جدي ميدانند خوبي
سفيد و سياه اخلاقي ديدگاه هدايت رايس اصلي وظيفه.ميكنند خشنودي احساس كنند طي هستند
رايس.شوند تبديل ما واقعي دنياي با منطبق و شفاف ديدگاههايي به كه است گونهاي به بوش
اما كند فعاليت دولتي كميتههاي در شده موفق مقابل در چند هر و خوانده درس استانفورد در
و شد آغاز Chevron شركت مديره هيات در او عضويت با و سالگي چهل از او شغلي موفقيتهاي
سال در.شد نامگذاري او نام به شركت اين نفتكشهاي از يكي كه درخشيد شركت اين در آنچنان
بدل استانفورد دانشگاه استاد جوانترين و سياهپوست زن اولين به او سالي درسن 41 و 1993
كه نپاييد ديري اما شدند خوشحال رايس انتصاب از دانشگاه اين اساتيد از بسياري هرچند.شد
سالهايي طي.آورد فراهم را آنها پشيماني موجبات زنان و اقليتها قبال در او ديدگاههاي
و تا 1999 سالهاي 1993 فاصل حد يعني داشت برعهده را استانفورد دانشگاه رياست رايس كه
كاهش شدت به دانشگاه اين آمريكايي آفريقايي ، اساتيد و زنان حضور ميزان سالها همين در
از يكي در بود كرده سعي دانشگاه اين سياسي علوم دانشكده اساتيد از يكي ظاهرايافت
قطعيت با رايس اما دهد پيشنهاد وضعيت اين فصل و حل براي راهكاري اساتيد نشستهاي
برخي ".بود خواهد منوال همين به شرايط هستم استانفورد در من وقتي تا":ميگويد
همه كه داشت تاكيد رايس اما ميكردند متهم جانبدارانه تصميمات اتخاذ به را او دانشجويان
و استانفورد دانشگاه در او همكار شولتر جورج آوريل 1998 در.است بوده سياهپوست خود عمر
توسط كه خارجي سياست مورد در سميناري در خواست رايس از آمريكا اسبق خارجه امور وزير
رفت آستن به او كه نپاييد ديري.كند شركت بود شده داده ترتيب تگزاس فرماندار بوش جورج
متحده ايالات جمهور رياست احراز براي جمهوريخواه حزب كانديداي كه را بوش آموزش وظيفه تا
غرايزش به را خارجي سياست و ميشد خطا دچار بوش گهگاه.گيرد عهده به بود سال 2000 در
معنا او ديدگاههاي و گفتهها به تا ميشد عمل وارد رايس كه بود اينجا و ميداد پيوند
خود سربازان بايد آمريكا گفت يكبار بوش جمهوري رياست كانديداهاي گفتوگوهاي طي.بخشد
كند ، عمل وارد مستقيما را خود نيروهاي اروپا رسيده آن وقت و كند ، خارج بالكان از را
شد عمل وارد رايس.بودند اروپايي صلح حافظ نيروهاي اعظم بخش واقع به كه بود حالي در اين
يكسال اما.كند جلب ائتلاف اعضاي بين جديد كار تقسيم به را مطبوعات ديدگاه كرد تلاش و
خاورميانه وضعيت كه هنگامي.كند متقاعد را مطبوعات و اروپاييان بتواند او تا كشيد طول
.بودند عرفات اخراج خواستار رامسفلد و چني مثل جنگطلباني شد انفجارآميز گذشته زمستان از
او گذاشتن كنار امكان اما است قبول غيرقابل شخصي عرفات هرچند كه ميداشت اذعان پاول
رايس به ديدگاه دو بينالمللي خلاء كردن پر وظيفه نيست ، ممكن ديپلماتيك ملاحظات بدون
.شد حل مسئله متحده ايالات سوي از جديد رهبريت انتصاب درخواست طرح با عاقبت و شد سپرده
كشور يا من يا
در و جنوب در را شيميايياش سلاحهاي صدام كه دارم عراق جنوب از اطلاعاتي:شهرستاني
است كرده مستقر شيعينشين شهرهاي
تحت سالها دارد سن سال كه 60 عراق اتمي انرژي كميسيون سابق رئيس شهرستاني حسين دكتر
او با مصاحبهاي NBC.گريخت عراق از پيش سال ده حدود اينكه تا بوده صدام رژيم شبكه
.ميخوانيد كه داده انجام
داريد؟ صدامحسين به نسبت احساسي چه *
بود معلوم كاملا ديدم اتمي انرژي كميسيون در را او دهه 70 اواخر در كه بار اولين
كوچك موضوع يك در اگر حتي نميكند ترديد لحظهاي مخالفي هر حذف در كه است ديكتاتوري
و عراق فرماندهي شوراي اعضاي از نيمي او.باشد داشته اختلافنظر او با كسي بياهميت
.رسيد قدرت به تا كرد اعدام را حزب رهبري
ميكرديد؟ كار فضايي چه در شما *
حالي در بود مشكل.بود سخت خيلي تحملش دانشمندان تكتك براي كه ميكرديم كار فضايي در
همه.داشتند حضور ما آزمايشگاه در زيادي امنيتي افسران كه دهيم انجام صلحآميز تحقيقات
.بود آنان نظر زير ما چيز
گذاشت؟ تاثيري شما كار روي صدامحسين چطور *
پروژههاي روي دارد حق فقط عراق بينالمللي كنوانسيونهاي طبق كه گفتم او به وقتي
را فكرتان كنيد سعي و هستيد خوبي دانشمند شما:داد جواب من به كند كار اتمي صلحآميز
.واگذاريد من به را سياست و قضايا بقيه.كنيد متمركز علمي تحقيقات روي
دارد؟ شخصيتي چه صدام *
پيچيده او شخصيت كاريزماتيك شخصيت يك بهعنوان نداد قرار خود تاثير تحت مرا هيچگاه وي
يا باهوشتر او از كه هركس از ميخواهد فقط او است دون حدودي تا گفت ميتوان حتي نيست
و توهين راه ندارد او كه دارد چيزي كسي كه كند احساس اگربگيرد انتقام است مغرورتر
تحصيلات نتوانست خودش زيرا نميگذاشت احترام دانشمندان به.ميگيرد پيش در را تحقير
دانشگاه رئيس به و رفت بغداد دانشگاه فني دانشكده به روز يك.كند تمام را دانشگاهياش
عراق دانشگاه ولي نيست متناسب جهاني استانداردهاي با ميدهيد شما كه (phd) دكتري گفت
ميشود حالياش خيلي بدهيد نشان اينكه براي بعد.باشند دنيا دانشگاههاي بهترين بايد
دكتري تز موضوع اينكه مگر است ممنوع فارغالتحصيلان به دكتري دادن ثانوي اطلاع تا گفت
.كنم تاييد من خود را
گذشت؟ چطور شما زندان دوران *
شكنجه اتاقهاي كه همانجايي پايين طبقه يعني بردند ، بغداد امنيتي پليس مركز به را من
آويزان دست مچ از مرا.داشت ادامه شكنجه شب و روز شكنجه220 به كردند شروع و داشت وجود
.ميزدند را من مرتبا و ميكردند وصل برق من بدن حساس نقاط به.كردند
اتفاق او براي آنچه از صدام كه گفت من به و آمد صدام برادرخواندههاي از يكي بعد ،
صدام.برگردي اتمي تحقيقات مركز به است بهتر تو است معتقد و شده ناراحت خيلي اتفاده
اتمياش بمب با عراق ميخواهد صدام كه گفت ويشود ساخته اتمي بمب يك كني كمك ميخواهد
را من انفرادي زندان در سال ده كردم مخالفت من اينكه از پر.كند عوض را خاورميانه نقشه
.داشتند نگه
كرديد؟ فرار خارج به چطور *
.برداشتم را امنيتي پليس رئيس ماشين كليد.كنم فرار توانستم صحرا طوفان عمليات جريان در
هم با و پوشيدم را او يونيفورم ميكرد كار او براي كه زندانيان از يكي كمك به شب يك
.كردند باز را دروازهها و هستم امنيتي افسر يك من كه ميكردند فكر گارديها.كرديم فرار
بود؟ خواهد چه سرنگونياش براي آمريكا تلاش مقابل در صدام عكسالعمل ميكنيد فكر *
خطر معرض در خيلي باشد قرار اگر و بماند قدرت در تا ميكند استفاده وسيلهاي هر از
تلفات بگويد جهاني افكار به تا ميكند تلف را عراقيها از بتواند قدر هر بگيرد قرار
دارم عراق جنوب از اطلاعاتي.است محال قدرت از او حذف كه است سنگين قدري به غيرنظاميان
قصد اواست كرده مستقر شيعينشين شهرهاي در و جنوب در را شيميايياش سلاحهاي صدام كه
وجود به اعصاب گاز با را سنگيني انساني تلفات و كند منفجر را آنجا دور راه از دارد
.بياورد
افشا بازرسان براي را هستهاياش زرادخانه صدام كنيم فكر كه نيست خامي خيال اين *
!ميكند؟
.ندارد وجود آنها كردن پيدا براي راهي هيچ باشد داشته را آنها كردن پنهان قصد صدام اگر
سلاح و مواد همزمان كه حالي در كرد را بازي همين نيز دهه 1990 در حداقل ميدانم من
سرنگون را صدام كه كرد اشتباه خيلي دهه 1990 در آمريكا ميگويند.ميكرد توليد شيميايي
.بود بزرگ اشتباه يك آمريكاييها براي.نكرد
دارند؟ اعتماد آمريكا دولت به چقدر عراقيها *
باشد ، داشته اعتماد آمريكا سياستهاي به كه نميشناسم را محترمي عراقي هيچ من
هزار جان 300 قيمت به آنان قبلي اشتباه اما متاسفيم ، ميگويند فقط نهايتا آمريكاييها
.شد تمام عراقي
جهان حاشيه
خليجفارس در آرامش *
خليجفارس چالشهاي دارد اعتقاد گفت دوشنبه روز فرانسه دريايي نيروي ارشد فرمانده يك
همكاري شوراي عضو كشورهاي متوجه عراق و ايران سوي از خطري هيچ و است شدن برطرف حال در
هند اقيانوس در فرانسه دريايي ناوگان فرمانده لكوزل فرانسيس دريادار.نيست خليجفارس
احتمالي نظامي تهاجم در عنوان هيچ به منطقه اين در مستقر فرانسوي نيروهاي كه گفت همچنين
از كه نشريهاي ديفنس ، گالف مجله با گفتوگو در كه او.كرد نخواهند مشاركت عراق عليه
.كرد توصيف آرام را خليجفارس وضعيت ميگفت سخن عربي متحده امارات مسلح نيروهاي سوي
سوال مورد پاكستان و هند رويارويي احتمال مورد در فرانسه ارتش ارشد افسر اين كه هنگامي
كرد تاكيد ادامه در و دانست بعيد را كشور دو بين نظامي برخورد هرگونه وقوع گرفت قرار
.آورد خواهد وارد منطقه امنيت و ثبات به سختي لطمات برآورد سر ناگاه به هم جنگي چنانكه
تروريستها مامن كانادا *
در تروريستي گروههاي حضور به مقالهاي انتشار با خود اخير شماره در Front page مجله
مورد در ضدتروريستي سازمانهاي نگراني از پيش هفته تايمز واشنگتن":است پرداخته كانادا
به آمريكا شمالي همسايه كه باورند اين بر نهادها اين.داد خبر كانادا در القاعده حضور
را آمريكايي سيصد حداقل قتل مسئوليت كه شده تبديل تروريستي گروههاي براي امن پناهگاهي
افراد حضور ادامه و فعاليت كانادايي مقامات اينكه از مقاله اين در ".دارند برعهده
ژان دولت ظاهرا.است شده شگفتي ابراز نكردهاند ممنوع كشور اين در را آنها به وابسته
فقير اقليت بين در گروهها برخي عامالمنفعه و اجتماعي فعاليتهاي دليل به كرتين
ادامه در نشريه اين.است پوشيده چشم گروه اين فعاليت كردن ممنوع از كانادا به مهاجرين
استخدام براي كانادا خاك از شده موجب كانادا مقامات قبول غيرقابل اغماض اين ميكند ادعا
خود نياز مورد نظامي ادوات خريد و اسناد جعل مالي ، منابع تهيه پولشويي ، جديد ، نيروهاي
.ميكند استفاده آمريكا خاك دادن قرار هدف براي
نيست جنگ براي دليلي وقتي
دابز مايكل
رضايينصير غلامرضا:ترجمه
آمريكا متحدان حمايت جلب براي آمريكا ، خارجه وزير معاون ولفوويتز ، پل كه اخيري سفر طي
كشتار سلاحهاي عراق كه كرد خواهد ثابت چيزي چه پرسيدند او از ناتو سفراي كرد ، اروپا به
دارد ، بستگي بيننده نگاه به صرفا اينكه بر مبني وي پاسخ.است نكرده تسليم را خود جمعي
.ميسازد آشكار را عراق رئيسجمهور حسين صدام عليه مدارك انتزاعي و ذهني ماهيت
اين":است گفته مخاطبان به ولفوويتز غيرعلني ، جلسه اين در شركتكنندگان از يكي گفته به
ميتوانم ببينم را آن وقتي اما كرد ، تعريف را آن نميتوان كه است فيلمي قضاوت مثل درست
ملل سازمان امنيت شوراي شده تعيين مهلت طبق بغداد اينكه به توجه با "دهم تشخيص را آن
در كارشناسي كمتر است ، داده تحويل را عراق تسليحاتي برنامههاي مفصل گزارش و كرده عمل
به.كند پيدا خروسي دم اسناد اين لابهلاي دارد ، انتظار آمريكا دولت از خارج يا داخل
عقيده اختلاف و حسين صدام زرادخانه مورد در بيشتر ابهام محتملتر ، نتيجه آنان عقيده
بوش دولت ساختن متقاعد احتمالا آنكه ، با.بود خواهد عراق با جنگ لزوم مورد در گسترده
ندارد ، لزومي چندان عراق توسط سلاح خلع زمينه در ملل سازمان قطعنامههاي عملي نقض به
عراق ، با جنگ به سعودي ، عربستان و تركيه نظير آمريكا ، اصلي متحدان ساختن متقاعد براي اما
از علائمي است ، آمريكا متحد وابستهترين كه انگلستان حتي.است لازم مستحكمتري مدارك
تا داد ادامه اجازه بازرسي روند به بايد مدت چه اينكه سر بر واشنگتن با را خود اختلافات
را خود گزارش عراق كه اكنون.است ساخته آشكار ميكند ، تقلب صدام كه كرد اعلام بتوان
مبني خود ادعاي اثبات براي متقن مدركي ارائه براي متحده ايالات بر فشار است ، كرده تكميل
ميكروبي ، و شيميايي هستهاي ، سلاحهاي توليد براي وسيعي برنامههاي هنوز صدام اينكه بر
مقامات.شد خواهد بيشتر دارد ، سال 1991 در فارس خليج جنگ آتشبس پيمان مفاد برخلاف
براي را خود ساخت خواهد قادر را بغداد رژيم مدارك ارائه كه بهانه اين به تاكنون آمريكا
طفره مداركي چنين ارائه از سازد ، آماده تسليحاتياش زرادخانه "نهايي و كامل" محاسبه
.است رفته
انتظارات بازي
مدارك اهميت كردند سعي معمول برخلاف بوش دولت بلندپايه مقامات گذشته ، هفته جلسات در
همان.دهند جلوه كم باشد ، جرم به ارتكاب حين در عراق دستگيري نشاندهنده كه را جديدي
سال در كوبا موشكي بحران مثل عراق مسئله داشت ، اظهار سفيد كاخ مقامات از يكي كه طور
امنيت شوراي ملل ، سازمان در متحده ايالات نماينده با استيونسن ادلاي كه بود نخواهد 1962
در دولت ارشد كارشناس يك.كرد شوكه كوبا در شوروي موشكهاي استقرار هوايي تصاوير با را
فرآيند اين ;علم يك نه است هنر يك اطلاعات فرآيند:گفت عراق جمعي كشتار سلاحهاي زمينه
چهار طي كه كرد اضافه وي.است متنوع و گسترده منابعي از دادهها از انبوهي تركيب مستلزم
تسليحاتي برنامههاي پنهانسازي صرف را هنگفتي مبالغ ديگر كشورهاي و عراق گذشته ، دهه
از نظارت با كه طوري به زيرزمين ، به اصلي تاسيسات كردن منتقل جمله از ;كردهاند خود
.است دشوار بسيار آنها كشف بالا
بپرد حقيقتي كسي دهان از كه داشت انتظار بايد خروس دم جاي به آمريكايي ، مقامات گفته به
اختيار در جمعي كشتار سلاحهاي هنوز صدام اينكه:ميشود ختم منطقي نتيجه يك به تنها كه
مدارك نبود در ميگويند ، اروپايي مقامات برعكس ".ميدارد عزيز بسيار" را آنها و دارد
آمده دست به نتايج به زيادي اندازه تا چيز همه صدام ، دروغگويي بر مبني چشمگير و روشن
بازگشت اجازه سال چهار از پس گذشته ماه كه دارد بستگي ملل سازمان تسليحاتي بازرسان توسط
جدي فرصتي بازرسان به بايد ما:ميگويد غربي اروپاي ديپلمات يك.يافتهاند را عراق به
بايد است ، ملل سازمان امنيت شوراي اعضاي اكثريت همراهي خواستار آمريكا اگربدهيم
بازرسان به جدي فرصتي دادن همه اين با.سازد همراه خود با را آنها بازرسان تحليل براساس
تسليحاتي بازرسان اينكه براي معتقدند كارشناسان از بسياري.ميآورد پيش را زمان مشكل
اگر ماهها ، به بيابند بغداد تقلب بر مبني قانعكنندهاي مدارك بتوانند ملل سازمان
موكول فوريه ماه از بعد به را جنگ شروع زمان امر اين.دارند احتياج وقت سالها ، نگوييم
به صحرايي منطقه اين هواي فوريه ماه از بعد زيرا ;است جنگيدن براي نهايي فرصت كه ميكند
.ندارد وجود شديد گرماي علت به ضدشيميايي لباسهاي از استفاده امكان و ميشود گرم شدت
هفته چند عرض در ميدهند ترجيح [جنگطلبان] واشنگتن بازهاي از برخي كه است همين براي
درگير عراق با فرسايشي گربه و موش بازي يك در اينكه تا شوند ، شاخ به شاخ عراق با آينده
:ميگويد بروكينگز موسسه فعلي همكار و عراق امور در سيا سابق كارشناس پولاك ، كنث.گردند
.است اكنون حمله ، براي زمان بهترين بود ، خواهد مبهم بازرسي روند نتيجه ميكنيد فكر اگر
بحران ايجاد براي دليلي است ممكن بعد ماه شش كه چونكرد ايجاد بحران الان همين بايد
بالاخره بازرسان كه بست دل موهوم اميد اين به نميتوان ديگر طرف از.باشد نداشته وجود
.كرد خواهند پيدا را خروس دم
واشنگتنپست:منبع
|