آب بر ايستاده
ميترسد خود دنياي از آدم
تحليلي بازيگري
هنر حاشيه
آب بر ايستاده
معطريان رضا:عكس
نخست بخش _ آرا فرمان بهمن با گفتوگو
پشت فرمانآرا بهمن رمضان ، ماه پنجشنبه روز صبح آخرين در:اكبري مينا _ هنر و ادب گروه
.نه يا ميآيد در نمايش به تعديل و جرح همه آن با فيلمش كه نميداند و نشسته دفترش ميز
دفترش جوان مديران از و ميخورد زنگ سرهم پشت هم تلفناش توصيف ، غيرقابل تنگناي دراين
در اينك جايزه چند برنده و يكم و بيست جشنواره فيلم بهترين.نيست ساخته كاري ديگر نيز
ميزانسنهاي و گنجوي تدوين از آمده دست به ريتم به كس هيچ و افتاده نظارت دندههاي چرخ
ميان اين در من و.ميانديشد كسي چه ديگر دوران اين درنميانديشد فرمانآرا دقيق
اين نشسته ، آثارش پوسترهاي كنار در نوهاش تنها عكس كه خانواده اهل مرد اين كه ماندهام
با را كراواتش رنگ نه ديگر روزهاي برخلاف كه تنومند مرد اين پيله ، نساجي شركت موفق مدير
همچنان ميتواند چگونه ميبرد كه رنجي اين با دارد ، پا به ورني كفش نه و كرده ست چشمانش
.است نشسته دل درد به ديگر نسل از خبرنگاري مقابل در او حالا.بگويد سينما از عاشقانه
رهايي براي من و ميگويد سخن شكوهاي هر از تلختر خندهاي با و آرامآرام.شمرده شمرده
مدير:داشت او براي كوچك پيشنهادي بتوان شايد.بگويم چه نميدانم تلخي همه اين از او
شازده كارگردان بيوگراف ، ايران صنايع شركت سابق مدير ايران ، فيلم گسترش صنايع شركت سابق
شدهات بنا خانه.بينداز آب در سنگي و شو بلند شو ، بلند ياس ، عطر و كافور بوي و احتجاب
.كن فراموش لحظهاي آب روي را
در فيلم پخش و تهيه توليد ، چون موضوعاتي درباره كرديم سعي گفتوگو اين اول بخش در
كانادا در چه و ايران در چه زمينه اين در تجربياتي سالها كه آرا فرمان با ايران سينماي
و نقد به ميرسد چاپ به پنجشنبه روز كه گفتوگو اين دوم بخش.كنيم صحبت است داشته
.پرداخت خواهد آب روي خانه فيلم بررسي
فيلمي براي را نمايش پروانه ندادن يا توقيف دستور كه ارزشيابي و نظارت مثل ادارهاي
فرهنگي نيزدربندملوكالطوايفي اداره اين و است صرف اجراكننده يك تنها ميكند صادر
است گرفته قرار
شده ساخته "قمرخانم خانه" سريال در خانم قمر شخصيت براساس شما ، كارنامه فيلم اولين*
نظر ميخواستم حال.است شده فراموش كلي به هم اكنون و خورد شكست گيشه در فيلم اين است ،
نتوانستيم ما چرا اينكه و بپرسم سالها آن در عامهپسند سينماي نوع اين درباره را شما
شويم؟ كارآمد استوديوي روش و نظام يك صاحب
.ميدهد تشكيل را كشور در شده توليد فيلمهاي درصد دنيا ، 90 سراسر در مردم محبوب سينماي
بودن عامهپسند هدف با فيلمها اين.آمريكا در چه و انگلستان در چه فرانسه ، در چه
اينكه.است بوده مطرح سرگرمي يك بهعنوان هميشه اول وهله در سينما چون شدهاند ساخته
اين خاطر به اول كنيم پيدا ديگر جاهاي مثل استوديويي توليدي نظام يك نتوانستيم ما چرا
دنيا در سينمايياش پخش كه آمريكا از غير اينكه دوماست اكتسابي هنر سينما ، هنر كه است
چنين كشورها ديگر است خودشان دست _ است مشكل هم نقشه در آن كردن پيدا حتي كه جاهايي در
پخش بدون صنعت زيرا دارند سينما صنعت كه هستند مملكتي تنها آنها.ندارند گستردهاي پخش
.نميخورد درد به دهيد نشان جايي نتوانيد ولي كنيد درست را كالايي اگر شما.ندارد معنا
.ميدهيم M2K را آن پخش و فرانسه ميرويم سريعا ميشود موفق فيلممان يك اينكه محض به ما
منتظر و خانه در مينشينيم بعد ميسپاريم را پخشمان سوني و ميراماكس به آمريكا ميرويم
شد سعي حدودي تا ايران سينماي در.شود ارسال ما براي كه ميشويم صورتحسابهايي
.هستند اتفاق اين از نشانههايي ميثاقيه فيلم ، پارس مثل استوديوهايي.كنند كار استوديويي
هم لابراتوار حتي بعضيها و فيلمبرداري وسايل يكسري داشتند ، پلاتو يك معمولا آنها
را هنرمندان فقط و باشند خودكفا چارچوب آن در كه ميكردند سعي و بودند كرده درست
هم انقلاب از قبل در كه سينما كمبود خاطر به ولي شود ساخته تماما فيلم يك تا بياورند
داشتيم سينما زمان 264 آن در كه تفاوت اين با.كنند پيدا تداوم نتوانستند بوديم دچارش
لسآنجلس در اما شده چندبرابر جمعيتي براي داريم آن از كمتر چيزي حالا و ميليون براي 37
است 35 ما برابر سه تقريبا آن جمعيت كه آمريكا كل در.دارد سينما تا حدود 700 رقمي
لازم سازماندهي داريد ، لازم توليد شما باشد زياد وقتي سينما.دارد وجود سينما هزار
در فيلمها بايد كه دارد وجود سينما يك فقط شهرستانها برخي در حاضر حال در.داريد
انقلاب از قبل در.است مربوط هم به كه است چيزهايي اينها.شوند پخش تا باشند انتظار
و نميدادند را سينما ساختن اجازه راحتي به كه بود مافيايي مقداري سينما اين ساختار
اولا كه نميكنيد كاري در سرمايهگذاري شما.بسازد سينما كسي كه نميكند صرف حالا
كه باشيد نداشته آن روي كنترلي هيچ شما دوما باشد ، داشته لازم اجازه آن كاربرد تغيير
از قبل.داريد نگه را فيلم اين داريد قصد زمان چه تا دهيدو نشان ميخواهيد چيزي چه
اكشن فيلمهاي با بايد ما فيلمهاي و نداشت وجود ايران سينماي از حمايتي هيچ انقلاب
از بالاتر نتوانست زمان آن در ايراني فيلم هيچ و ميكرد رقابت برانسون چارلز باند ، جيمز
دوبله كه بودند خارجي فيلمهاي خدمت در يك درجه سينماهاي و بگيرد سالن انقلاب خيابان
بود ما زبان از استفاده دليل به فيلمها اين مختص كه هم مالياتي آن و ميشدند
و عامهپسند فيلمهاي با بكند رقابت ميخواست خودش براي ايران سينماي و نميپرداختند
گنج چون فيلمهايي سمت به بنابراين.داد انجام خودش سبك با را كار اين و آمريكايي تجاري
كه گروهي يك ميان اين در.داشت را خودش تماشاچي هم آن كه رفت...و فراري عروس قارون ،
مهرجويي ، كيمياوي ، كيارستمي ، تا گرفته حاتمي علي ثالث ، شهيد مرحوم از بودند ما همنسل
هم اينها و نبودند برخوردار دولتي حمايتهاي از هيچكدام كه گرفت ، شكل..و بيضايي
كه بودند غفاري فرخ گلستان ، ابراهيم هم ما از قبل.ميكردند شركت رقابت اين در بايد
با را كارشان تقوايي مثل هم بچهها از خيلي و بودند اوليه پيشرو سينماي راهگشاي آنها
.كردند شروع گلستان استوديوي
فيلم ادامه و بيايم كه خواستند من از ، بگويم بايد قمرخانم خانه فيلم ساخت درباره اما
چون نگذارم را خودم اسم ميتوانستم هم راحتي به و دادم انجام را كار اين من.بسازم را
درس مهمترين امامن.نبود من ميل مطابق هم كاري شرايط و بود نشده شروع من با پروژه
به وادار را تو نبايد فيلم يك و سوژه يك خواستن جز دليلي هيچ كه گرفتم آن از را سينما
.خوشحاليم ببينيم پرده روي را خودمان ايده از درصد اگر 65 هم طوري همين چون كند فيلمسازي
تو و باشد شده داده تو به هم سناريو.باشي نزده خودت را اولش كلنگ اينكه به برسد چه
هم من سريال ، اوليه طرح در كه فيلمنامه اين جذابيت اما...بدهي آن در تغييراتي نتواني
و داشت ديكتاتوري كه بوديم گرفته مملكت سمبل كه بود خانه اين وضعيت داشتم ، شركت
ولي...و كارگر تا دانشجو و كارمند از بودند جامعه مختلف طبقات از كه مستاجرهايي
ساخته آن براساس فيلمها درصد و 90 دارد وجود جاها همه در عامهپسند سينماي نهايتا
.ميشود
نكرد؟ رشد ايران در سينما نوع اين ظرفيتهاي چرا پس*
و رفتيم هم فيلم تا سالي 90 تا ما مقطع همان در اما.دارد ديگري دلايل انقلاب از بعد
مثلا كه بود اين داشتيم زمان آن در كه گرفتاري يك ولي بودند موفق هم فيلمها از خيلي
را فيلم كه داشت را آن توان سال چندين پزشكي نظام ميشد ساخته مينا دايره مثل فيلمي اگر
بيان را اجتماعي حقايق بودن عامهپسند عين در ميخواست مقداري كه سوژهاي هر.كند متوقف
اتحاديه در كه زماني ميآيد يادم من.ميآورد وجود به صاحبش براي گرفتاري كند ،
بود ، هم چين دورقاب بادمجان خيلي كه آقايي يك بود وقت وزير حضور با جلسهاي تهيهكنندگان
معلوم قرار از.بگيريم را گاو مثل فيلمهايي جلوي كنيم سعي بايد ما گفت و آمد جلسه اول
در.است كرده تصوير بد بسيار را ايران مملكت كه بود كرده توهين مهرجويي به هم وقت وزير
مثل گاوهايي جلوي كنيم كمك كه است نياز حاضر حال در گفتم و شدم بلند جلسه در من زمان آن
تا گفتم را اين.نرسيد اتحاديه به پايمان ديگر ما و شد پا به دعوايي.بگيريم را شما
صرفا آن با مردم كه بودند سادهاي فيلمهاي دنبال آنها هم زمان آن در اينكه به برسم
است تهيهكنندگاني از برتر مردم سليقه كه شده ثابت حالا ولي بفروشند فيلم و كنند تفريح
ابتذال ، ولي ندارد آواز و رقص فعلي فيلمهاي كه است درست.ميسازند فيلم هم الان حتي كه
يك فيلم اين كه كردند شرطبندي كرديم اكران را احتجاب شازده كه زماني.است آن اصلي ريشه
آن از و درآمد نمايش به فيلم اين سانس روزي 6 هفته ولي 9 نميآورد ، دوام بيشتر هم هفته
نوروزيشان برنامه در آنها و بود نزديك عيد كه برداشتند را فيلم زماني و شد استقبال
نبودند فيلمهايي اينها.دهند نمايش ميخواستند وثوقي بهروز و گوگوش بازي با را همسفر
گونه اين كه نيست پايين هم آنقدر مردم سليقه اما كنند رقابت تجاري آثار با بتوانند كه
ميخواهند فيلمهايي و هستند كار اين موتور جوانها حاضر حال درنفهمند را فيلمها از
غيرحرفهاي و ابتذال كه شود ساخته طوري نبايد الزاما اما آنهاست ، زندگي مسائل درباه كه
در تهيهكننده ياس عطر كافور ، بوي ساخت زمان در ميآيد يادم.بزند فرياد آن در بودن
اين وقتي و نداري دستت تو بفروش مبتذل سوژه آيا كه كرد مشورت من با بار چند فيلم اواسط
شود گرفته فيلمها گونه اين جلوي اگر حال هر به.شد متعجب بسيار گفتم مهاجراني براي را
علاقهاي آن.ندارند سينما به آنچناني علاقه هيچ و ميروند ديگري كار دنبال افراد اين
نيست افراد اين در بود جالب برايشان هم سينما خودكار و داشتند كوشان مثل قديميهايي كه
.كنند عوض را آپارتمانشان ابتدا فيلم ، هر فروش با كه هستند تا چهار تا دودو دنبال ، آنها
و ايران سينمايي صنايع گسترش شركت.ميكرديد اداره را سينمايي شركت دو دهه 50 در شما*
ميكند مطرح را سوالاتي كنجكاو جوانان ذهن در شركت دو اين كارنامه.بيوگراف ايران شركت
كه ملكوت يا و باد شطرنج كلاغ ، مثل روشنفكرياي آثار شما كه است اين آنها مهمترين كه
موفقي البته و تجاري آثار و ميساختيد آنها براي و دولتي سرمايه با را داشت هنري وجه
ميكرديد؟ تهيه خود سرمايه با را شب هميشه يا و شب امتداد در مثل
بيشتر او وظيفه.نميكند كار خودش سرمايه با جهان در حرفهاي تهيهكننده اصولا
..و كارگردان به فكري كمك راشها ، ديدن هنرپيشهها ، انتخاب مثلا است هنري تهيهكنندگي
البته و داشتم وظيفهاي چنين برديد نام شما كه شركت دو اين در من و دارد عهده به را.
سينماي در برتر و متفاوت فيلمهاي ساخت براي عظيمي سرمايهگذاري صنايع ، گسترش شركت
آن در شركت اين.بفرستد كشور از خارج براي را فيلمها اين بتواند تا بود كرده ايران
در هم دفتري و بود كرده همكاري ولز اورسن با فيلم دو در و داشت فرانسه در دفتري زمان
و مجهز امكانات شركت اين.شدم شركت آن وارد من شرايطي چنين در.بود كرده تاسيس لسآنجلس
من كه كاروانها فيلم سر اينكه تا نداشتيم مشكلي بودجه و وسايل بابت ما و داشت روزي به
را شركت آن كوچكي درگيري از پس نبودم موافق آن كارگردان همچنين و بودجه فيلمنامه ، با
دهم ، ادامه را فيلمسازي كار تا كردم اجاره شخصي بهطور را دفتري من كه زمانيكردم ترك
كارهاي حدودي تا ايران سينمايي صنايع گسترش شركت در قبلا كه را شب امتداد در پروژه
كار آن روي و كردم انتخاب نداشتند را ساختنش به تصميم آنها ولي بود شده انجام اوليهاش
در توقف فيلم.كرديم سرمايهگذاري هم ديگر پروژه روي 3 زمان همان در ما اما.كرديم
مرحوم از گرگ داستان از برداشتي ديگر فيلم قريبيان ، فرامرز بازي با باران ايستگاه
اما رفت پيش هم حدودي تا كه "شب هميشه" فيلم و بودم خريده من را حقوقش كه بود گلشيري
شخصي سرمايهگذاري با مستقل شركت يك ميخواستيم كه زماني ما.كند پيدا ادامه نتوانست
در آن موفقيت به تاحدودي كه ميرفتيم فيلمي ساخت دنبال به بايد ابتدا در كنيم تاسيس
آثاري آن كنار در و بدهيم ادامه را راه اين بتوانيم آن واسطه به تا داشتيم اطمينان گيشه
بسياري تجربيات "شب امتداد در" فيلم ساخت اما.است خودمان علاقه مورد كه كنيم توليد را
مثلا و است آسان بسيار تجاري فيلمهاي روي ايران در پخش اينكه اول.داد ياد من به را
اينكه براي دادند ، ما به را بودجه تمام شهرستانها در سينما 4"شب هميشه" فيلم براي
شب امتداد در پخشكننده كه فهميديم اينجا ما و بردارند را سودشان فيلم فروش از بعدا
"شب هميشه" وقتي جهت همين به.بود داده ماهه سفته 6 ما به و بود گرفته نقد را پول اين
نوع از فيلمهايي دنبال به گرفتم عهده به ايران در را خارجي فيلمهاي پخش من و شد متوقف
در بنابراين.رفتم...و "عروج" ،"الجزيره نبرد" ،"شيلي" ،"شب" ،"نظامي حكومت" و "زد"
فيلمي يك وقتي سينما ، حرفهاي يك بهعنوان اما نيامد وجود به زمان هيچ در جهت تغيير من
از پخش هم كه بسازيد آن دنبال به ديگر فيلم ميتوانستيد 6 داشتيد را "شب هميشه" مثل
تا ميدادند شما به را مالي امكانات هم و ميخواستند را فيلم آن چون بگيريد ، را سينماها
به رو دستي ميگرفتند وام دولت از همه كه شرايطي در ميخواستيم ما و كنيد كار بتوانيد
.نكنيم دراز دولت
مهمترين كه ميدانيم هم ما همه.كرديد اشاره پخش بهعنوان سينما در مهمي عامل به شما*
تجربياتي به توجه با شما.است پخش و سرمايه مسئله مستقل ، سينماي حيات ادامه براي مسئله
تا دارد وجود راهكارهايي چه ميكنيد فكر داشتيد كانادا و ايران در پخش زمينه در كه
كند؟ پيدا مالي استقلال نمايش و پخش و توليد منظر از ما مستقل سينماي
جوابگو و مستقل برنامهريزي يك كه شرطي به كرد جذب سينما براي ميتوان راحت را سرمايه
در ميگذارد پول ميليون يك كسي اگر مثلا.باشد داشته وجود سرمايهاي چنين ارائه براي
.است كم بسيار برود دست از سرمايه آن اينكه ريسك نتيجه در و ميشود پخش پولش فيلم تا ده
سرمايهگذاري كه كساني به اينكه دوم و شد خواهد موفق فيلم ده اين از يكي حال هر به
زماني.است پخش اتفاق مهمترين اما.كنند اعتماد تا بدهيم صورتحساب واقعبينانه ميكنند
ضمن در و است اسلامي تبليغات حوزه و مستضعفان بنياد پوشش زير ما سينماهاي از درصد كه 75
شده شخصي سرمايهگذاري كه آثاري ارائه براي شما دست خودبهخود است ، كم هم سينماها تعداد
فيلم نمايش از قبل هم آنها كنيم اضافه را فرهنگسراها اگر يا.ميشود بسته است
براي پس.داشت نخواهد را سرمايهاي بازگشت سانس يك نمايش كه دارند مختلفي برنامههاي
سرمايه و نيازمنديم ايران در فعلي سينماهاي برابر به 5 ما باشد جوابگو كه پخش يك ايجاد
همه كارخانهدارها حتي و حرفهايها و عادي افراد وگرنه دارد لازم آنجا را كلان
جذب قول ميتوانم ميكنيم صحبت ما كه الان همين و هستند سرمايهگذاري به علاقهمند
كار يك بهعنوان وقتي پروژه يك كه شرطي به اما بدهم را ميليارد يك سقف تا سرمايه
ديگر صنايع در چون بلدند خوب خيلي را ارقام و اعداد كه آقاياني اين دست زير حرفهاي
اين به است حاكم ما كشور در كه فرهنگي ملوكالطوايفي و باشد داشته معنا برايشان موفقند
كه بدهيم را اطمينان حداقل بايد سرمايهگذاران اين به ما حال هر به.نزند ضربه آثار
و لجبازي و لج بين كرده كسب نيز جشنوارهاي موفقيتهاي حالا كه فيلمي براي سرمايهشان
كه فيلمهايي ميبينيم ما و داشت نخواهد مشكلي است رايج روزها اين كه نمايش پروانه كسب
كه فيلمهايي تا ميگيرند نمايش پروانه راحتتر خيلي دارند عامهپسند و سرسري سوژههاي
متوجه ما كه ميشود بغرنجتر آنجا از اتفاق اين متاسفانه اما.دارند گفتن براي حرفي
براي را نمايش پروانه ندادن يا توقيف دستور كه ارزشيابي و نظارت مثل ادارهاي ميشويم
است صرف اجراكننده يك تنها ميزنيم آنها سر را فريادهايمان همه ما و ميكند صادر فيلمي
پروسه اين تمامي نتيجه.است گرفته قرار فرهنگي ملوكالطوايفي بند در نيز اداره اين و
در خودشان براي همه و ندارد اجرايي قدرت صنفي تشكل هيچ يعني ميبينيد ، كه است اتفاقي
.هستند دوختن و بريدن حال
روي خانهاي مثل فيلمي توليد مخالف ابتدا در ميكنيد ياد آن از شما كه صنوفي همين ولي*
ايران سينماي در صنفي نهادهاي ساختار با اصولا شما آيا.بود شما تهيهكنندگي با آب
هستيد؟ موافق
آنها همه ميكرديد صحبت تهيهكنندگان اتحاديه اعضاي درصد با 85 اگر زمان آن در
افتاد من براي زمان آن كه اتفاقاتي اين و نداريم فيلم اين ساخت با مشكلي ما كه ميگفتند
بگيريد نظر در شما.بود شخصي حساب تسويه يك از ناشي و نداشت اتحاديه به چنداني ربط
ايران در كاري كه بود سال بسازم 20 را ياس عطر كافور بوي فيلم ميخواستم من كه زماني
براي آن مثبت جواب بعد ساعت نوشتم 24 نامه اتحاديه براي وقتي و بودم نبرده دوربين جلوي
.شد صادر من نام به ابتدا در ديگر تولدي عنوان با فيلم آن ساخت پروانه و شد فرستاده من
به من توليد مدير ماه يك بسازم را آب روي خانهاي خواستم وقتي اولم فيلم موفقيت از بعد
اتفاق اين من.است حساب بسازي فيلم توانستي تو اگر حال ميگفتند آنها و ميرفت اتحاديه
شدهاند تشكيل گروههايي اصولا بدهم نسبت صنفي تشكلهاي و اتحاديه كل به نميتوانم را
كه است آن از بزرگتر ايران سينماي اما كنند خود آن از را ايران سينماي ميخواهند كه
شخصي اگر كه معتقدم دليل همين به.بكنند بلندپروازيها اين از بخواهند نفر چند
اصلا نميخواهد ، پولي هم دولت از و است خودش مال هم آن سرمايه و بسازد فيلم ميخواهد
آن از بعد كه است تضميني ساخت پروانه دادن آيا.بدهد ميخواهد چي براي ساخت پروانه دولت
خوان يك فقط كند ، بازي نميتواند نقشي ساخت پروانه بنابراين.شود صادر نيز نمايش پروانه
نبايد هم اتحاديه و نميخواهد مدرك و سند تهيهكنندگيشده افزوده ديگر خوانهاي به
اين با بگذارد مانع بسازند را فيلمي خود شخصي سرمايه با ميخواهند كه كساني براي
ما به باجي يك كنيد ، استخدام را ما از يكي بايد و هستيم كارهاي جا اين ما كه استنباط
موفق فيلم اگر و كرد نخواهيم شما به كمكي هيچ هم ما و كنيد استفاده ما مهر از و بدهيد ،
عرف و قوانين خلاف اتفاق اين.است قرارداد و سند پاي ما مهر چون هستيم فيلم صاحب ما شد
.بگيرد را كسي كردن كار جلوي نميتواند كس هيچ اساسي قانون طبق و است
ميترسد خود دنياي از آدم
غلامي احمد
كه مفاهيمي ;ميكند باز انساني مفاهيم روي به را تازهاي درهاي دنيا امروز سينماي
كند ، ترديد قطعي حكم اين در ميخواهد سينما انگار.نشدهاند تكرار و نيفتاده اتفاق قبلا
و تكرارياند و ثابت انساني مفاهيم ميگويد كه حكمي.شنيدهايم را آن مكرر سالهاي كه
اين از نمونه دو.ميدمد تازهاي روح آنان در كه است هنري بيان يا هنري قالبهاي فقط
.هستند "بيخوابي" و "كشويي درهاي" ميكند ، بازگو را انسان از تازهاي مفاهيم كه فيلمها
ندارند سنتي پيشينه كه ميكشد تصوير به را مفاهيمي و ميزند حرف روابطي از كشويي درهاي
حديث نيز بيخوابي فيلم. خود فرديت در شده خرد و متزلزل انساني.است معاصر انسان خاص و
كابوسي چون را او زندگي كه توهمي ;است خود بيپايان و مهآلود توهم در انسان گرفتاري
.خواب در نه ميافتاد ، اتفاق واقعيت و بيداري در كه كابوسي.ميدهد جلوه
تغييري ميكند ، عوض پايه و درون از را خيانت وفاداري ، عشق ، تعاريف دارد امروز آدم اين
تازهاي مفاهيم بيان دنبال به امروز انسان.ندارد خود سنتي تعريف آن با سنخيتي هيچ كه
.است سنتي حرفي آدمها فرديت از صحبت حتي چون ميشود نو مفاهيم.است خود زندگي از
شخصيت اين با امروز انسان.است شده ريزتري فرديتهاي به تبديل و خرد امروز آدم فرديت
بزرگي اين برابر در او و است بزرگتر خودش از كه دارد قرار پيچيدهاي دنياي برابر در
رابطهاش ميكند دگرگون را امروز بشر مفاهيم آنچه.ميكند كوچكي و تزلزل احساس خودساخته
تبديل سنت رابه چيز همه باشتاب ترس اين و ميترسد آن از و خودساخته كه است دنيايي با
اضطرابهاي برآوردهاز سر نو دنياي اين.است نو دنيايي دنبال به امروز آدم.ميكند
مطلق كليات از امروز چونادم و ندارد ازلي مطلق و كلي مفاهيم با تشابهي كه است كوچكي
محتوا در هم و فرم در هم ديگر هنرهاي از زودتر سينما.است بيمناك و سرگردان شده ، كنده
.ميكند تصوير را آدم اين
تحليلي بازيگري
بازيگري تحليل كتاب به نگاهي
خيمهدوز محسن
ناشر ، مولف ، حضور با كه است كيانيان رضا بازيگري تحليل كتاب بررسي و نقد جلسه امروز
همين به.ميشود برگزار نياوران فرهنگسراي در بعدازظهر علاقهمندانساعت 6 و منتقدين
.داشت خواهيم بازيگري تحليل كتاب به كوتاه نگاهي مطلب اين در بهانه
مقدمه
بر يكسو از اجتماعي ، شئونات ساير همچون ايران در بازيگري و سينما بهويژه هنر وضعيت
و شده نقادي و نقدپذير مفاهيم از دنيايي با ديگرسو از و دارد تكيه نقد با بيگانه تجربه
نيز نقد مفهوم كه ميشود دشوارتر زماني دشوار وضعيت اين.است مواجه مدرنيته نقد حال در
است منتقديني ظهور آن نتيجه و ميشود اشتباه سطحي ايرادگيريهاي با و نشده درك درستي به
فقدان هنري جامعه معضلات از يكي.انديشهها به تا ميپردازند انگيزهها به بيشتر كه
اما.باشند مسلط (هنري انديشه اينجا در و) انديشهها منطق و قواعد به كه است منتقديني
منظمي آموزش هنري محافل ساير در نه و هنري دانشكدههاي در نه زيرا است طبيعي هم امر اين
مواردي.ندارد وجود اخص بهطور هنري انديشه نقد و اعم بهطور انديشه نقد و منطق درباره
.است اتفاقي و نادر بسيار كند نقد را او انديشههاي هنرمند ، انگيزههاي نقد جاي به كه
و تامل به نياز دارد مقدماتي مطالعه به نياز آن فراگيري و است قواعدي بر مبتني نقد
نمودن رعايت به نياز.دارد كلامي و شفاهي فرهنگ از گرفتن فاصله به نياز.دارد نوشتن
بازيگران به هم درسي واحد يك در حتي كه عواملي همان يعني.دارد استدلال و تحليل قواعد
دارد تلاش بازيگر هنرمند يك بهعنوان كيانيان رضا شرايطي چنين در.نميشود داده آموزش
ذكر با و كلامي شفاهي ، فرهنگ از دور به و استدلالي و منطقي تفكر استانداردهاي حد در
كه زمانهاي در.نمايد منتقل يا و نقد را مفهومي نتيجهگيري ، و مطلب ، طرح مقدمات ،
و عمق فاقد بازيگران عليالخصوص و سينماگران بهويژه و هنرمندان نوشتههاي و گفتهها
.شد قائل ويژه ارزش كيانيان آثار براي ميتوان است ، جدي معناي
كتاب محتوي
مقدمه در كه است مقالهاي محتوي باشد نوشته از بخش اين در بحث محور ميتواند كه آنچه
اين با سوالي است شده آغاز بامعني و جدي سوال يك با كه مقالهاي يعني است آمده كتاب
مهم.نه يا درستند شده داده پاسخهاي كه نيست مهم است؟ نقد قابل بازيگري آيا:كه عبارت
محرك ميتواند سالها تا كه است سوالي طرح مهم.نه يا مقبولند پاسخها كه نيست
بازيگري ، نقد پديده به مولف رويكرد ديگر عبارت به.باشد بازيگري حوزه در انديشهورزي
و عطش رويكرد بهعنوان آن از مولوي كه رويكردي همان.پاسخ طرح نه است پرسش طرح رويكرد
اين شروع (پست و بالا از آبت بجوشد تا _ دست به آور تشنگي جو كم آب) ميكند ياد تشنگي
سينماي عرصه در اتفاق يك ظهور از نشان سوال اين با مقاله اين شروع و مقاله اين با كتاب
.است (بازيگري قلمرو در بهويژه) انديشه
كتاب نقد
بيان نحوه و كلامي _ فلسفي لحاظ به كه برميخوريم گفتههايي به كتاب مطالب لابهلاي در
اين هرچند.دل و عقل رابطه به مربوط بحث جمله از.است ايراد و سوال قابل مفاهيم منطقي
حال اين با ماست فلسفي و كلامي و ادبي فرهنگ در پرسابقه و قديمي بحثهاي جمله از بحث
و عقل از قرنهاست انسان وقتي.كرد اظهارنظر سادهانديشانه دو اين رابطه خصوص در نبايد
تنها بلكه نشده گسيختگي هم از دچار عنصر دو اين وجود خاطر به هيچگاه و شده تشكيل دل
دنبال به همواره نبايد بنابراين بوده ، عنصر دو همين زندگي دشواريهاي در او سرمايه
بايد بلكه باشيم ، انسان وجود اساسي عنصر دو اين ميان تعارض اثبات براي شواهدي و نمونه
به كتاب مولف اينكه.باشد عنصر دو اين زيباي حال عين در و معقول رابطه فهم براي ما تلاش
همه ايراد (عقل و دل تناقض) ايراد اين:ميگويد شيشهاي آژانس بازيگري بررسي هنگام
عقل و دل رابطه به ميرسد نظر به (صفحه98) دهند تغيير را دنيا ميخواهند كه است كساني
براي تلاش سپس و عقل و دل ميان تناقض كشف براي تلاش جاي به چرا.است نشده برخورد عميق
دو اين همآميختگي در دارد اشكالي چه بشناسيم را دو اين سنتز نكنيم سعي تعارض ، اين رفع
مولوي قول به انسان آيا آنگاه بناميم "انديشه" آنها ، تفاوت شناختن رسميت به عين در را
مابقي _ انديشهاي همان تو برادر اي) ريشه؟ و استخوان مابقي و بود نخواهد انديشه همان
در:گفت نبايد ديگر صورت اين در باشد درست تبيين اين اگر.(ريشهاي و استخوان را
رايج قطعنامههاي طبق و هستيم معقول همه است حاكم ما عقل چون گفتوگو و بحث و سخنراني
عقل عنان كه رسيد خواهد لحظاتي _ نمايشي بهخصوص هنري اثر يك در اما ميكنيم حكم عقلاني
(صفحه 131) ميكند بروز ما پنهان و اصلي منويات همه كه است آنگاه و رفت خواهد دست از
رهيافتي همان يعني) ساختاري نه و است مكانيكي تبييني دل و عقل رابطه از تبيين اين زيرا
(.است شده استوار آن بر بازيگري تحليل كه
كتاب جايگاه
تاريخ حرفهاي دستاندركاران تجارب به توجه و ايران سينماي در بازيگري تاريخ به مراجعه
ميتواند جهان سطح در معتبر بازيگران ظهور نحوه با مقايسهاي اندك نيز و ايران سينماي
به ايران در را (Analytic Acting) تحليلي بازيگري مفهوم يا نام با بازيگري مكتب يك خلاء
تحت را كشور سينماهاي نقرهاي پرده دهه دو مدت به كه فردين محمدعلي.سازد آشكار خوبي
.پنداشت ساده را آن نبايد كه دارد آموزندهاي و معني با و مفهوم با گفته داشت ، خود سلطه
من از توقعي چه ندارم را شعورش وقتي ولي بدهم انجام خوب كار ميخواست دلم":ميگويد او
شعور آن با بود شده ما همه نصيب كه سينمايي.هستم بلد را كارم خودم شعور حد در من.داري
فردين مصاحبه) ".باشد نميتوانست ديديم آنچه جز به چيزي داشتيم كه تجربهاي و سواد و
(صفحه 312 _ 1379_ قطره نشر _ فردين محمدعلي روايت به فردين سينماي _ بهارلو عباس با
تمام صداقت با و خوبي به فردين كه ضعيفي نقطه آن به است پاسخي تحليلي بازيگري مكتب
.است كرده آغاز را آن بازيگري تحليل كتاب با كيانيان كه است راهي و كرد بيان
اجزاي به واحد سيستم و (Whole) كل يك بهعنوان بازيگري هويت ابتدا مكتب اين در
Valid) معتبر پيشفرضهاي مدد به آنگاه و (آناليز) ميشود تجزيه آن تشكيلدهنده
و ميشود تبديل (Structure) همبسته كل و ساختار يك به حسي قواي نيز و (Persupositions
ساختارگرايي بر كيانيان تاكيد.ميشود آفريده نقش كه است تركيب و تجزيه اين در
.است راستا همين در بازيگري ديدن ساختمند و (Structulism)
هنر حاشيه
سركش ارواح و تبريزي*
در "كن نگاه آسمان به" جديدش پروژه در تبريزي كمال:متين فرهنگ _ هنر و ادب گروه
رسيدند شهادت به پيشين شده ساخته جنگي فيلمهاي در كه شخصيتهايي تمامي تماشايي سكانسي
رماني اساس بر را فيلم اين كه تبريزيميآيند صحنه به ديگر بار يك خود شخصيت قالب در
بخش آن جايگزين را سكانس اين دارد قصد ميسازد مارگريتا و مرشد نام به روسي بولگاكف از
همين از سركشي دوران سريال پخش حاضر حال در.ميشوند زنده مجدد ارواح كه كند روايت از
.است شده روبهرو خوبي استقبال با سيما شبكه 5 از كارگردان
سينما در كشي استاد*
سينما ، درباره پژوهش و نوشتن جاي به روزي سگكشي ساخت از بعد ميدانست بيضايي بهرام اگر
باز سكوت سال از 10 بعد مطمئنا باشد مالياش حقوق و حق گرفتن دنبال به شد خواهد مجبور
ساخت از سال دو گذشت وجود با ميشود شنيده.نميكرد كارگرداني و نميرفت دوربين پشت هم
او كرد پيدا هاشميان فيلم تهيهكننده با بيضايي كه مشكلاتي آن دنبال به و سگكشي فيلم
به را فيلم پخش كه فارابي بوده قرار گويا كند دريافت فيلم اين بابت پولي نتوانسته هنوز
امر اين در نيز نهاد اين كه بپردازد بيضايي به كامل طور به را حقوق اين داشت عهده
باشد نداشته كه هم چيز هيچ ايران سينماي در فيلم ساختن سالها اين در.كرده كوتاهي
.نداشتند دوست را سينما هيچگاه كه ميكند فراهم را عدهاي رضايت
آمريكا در آخر شام*
ساخته شامآخر است قرار هفته اين آمريكا در ايراني فيلمهاي موفق اكرانهاي ادامه در
، نورماه زير رخساره ، ، اثيري فيلمهاي اين از پيش.آيد در نمايش به جيراني فريدون
با ميروند جا آن به آمريكا مقيم ايرانيان اكثرا كه محدود سينماي چند در..پست ارتفاع
.داشت همراه به نيز خوبي فروش و درآمد نمايش به فراواني تبليغات
شد تعطيل ويدئو سينما هفتهنامه
صورت آن در است قرار آينده ماه از كه اساسياي تغييرات به بنا ويدئو سينما هفتهنامه
فيلم سازنده طالبي ابوالقاسم مسئولي مدير به هفتهنامه اين.شد تعطيل موقت طور به گيرد
قطعي از پيش البته.شود منتشر ماهنامه صورت به ماه بهمن از است قرار "رئيسجمهور آقاي"
راي به را اتفاق اين سينما دستاندركاران از نظرخواهي يك در آنها عملي چنين شدن
.گذاشتند
|