ايران در قومي احزاب
است بهتر فرانسوي سيستم
28- تفحص و تحقيق
سياست حاشيه
ايران در قومي احزاب
قومي1 مسائل و حزبي دموكراسي
به دعوت دانشگاهي و سياسي شخصيتهاي فرهنگيو و سياسي فعالان از كشور وزارت پيش چندي
و قوميتها احزاب فعاليتهاي بودن غيرقانوني يا قانوني مسئله درباره تا آورد عمل
ماه 1381 مهر هجدهم روزپنجشنبه كه ميزگرد اين در.كنند گفتوگو ايران مختلف خلقهاي
دكتر خوزستان ، عربهاي از بنيطرف عزيزي يوسف شد تشكيل كشور وزارت شماره 2 ساختمان در
تهران ، دانشگاه حقوق دانشكده استاد نقيبزاده دكتر آذربايجان ، تركهاي از هيئت جواد
تحقيقات و مطالعات دفتر مديركل حجازي نصرالله و ملي مطالعات موسسه از رضايي احمد دكتر
فعاليت با موافقت در رضايي و هيئت و بنيطرف مجموع در.داشتند شركت كشور وزارت سياسي
و بود امر اين مخالف نقيبزاده اما كردند صحبت قوميتهاي خاص احزاب يا قومي احزاب سياسي
از _ نيز شد ابراز حجازي توسط كه كشور وزارت ديدگاه.ميدانست ايران تجزيه مقدمه را آن
..و عربها كردها ، تركها ، قومي احزاب براي فعاليتهايي چنين موافق تلويحا _ نظري جنبه
مطالب اين درج است بديهي.ميخوانيد ذيل در را بنيطرف عزيزي يوسف سخنان متن.بود.
اقوام وضعيت پرونده همچنان دارد قصد سياسي سرويس.نيست همشهري سوي از آن تاييد معني به
.است ديگر صاحبنظران متفاوت و متين نظرات درج آماده زمينه اين در و دارد نگه باز را
بنيطرف عزيزي يوسف
آمده كشور وزارت دعوتنامه در كه را "قومگرا احزاب" اصطلاح من كه بگويم چيز هر از قبل
حزب لغوي نظر از زيرا ميدهم ترجيح را "قومي احزاب" اصطلاح و نميپسندم چندان است
و است قومي ناسيوناليسم حزب ، اين ايدئولوژي كه معناست بدان _ مليگرا وزن بر _ قومگرا
مليتها بين در اما ندارد اشكالي امر اين گرچه.است خاصي قوم به منحصر صرفا گرايشهايش
چيزي مثلا يا وطن جهان دموكرات ، ليبرال ، و نباشند قومگرا كه باشند احزابي است ممكن
عرصه در كه طور همانكنند فعاليت قوميتها ميان در فقط اما باشند غيرناسيوناليستي
"قومي احزاب" اصطلاح از ميكنم پيشنهاد لذا.نيستند مليگرا حزبها همه نيز كشور سراسري
.كنيم استفاده "قومگرا احزاب" جاي به
جمهوري اساسي قانون ديدگاه از را قوميتها احزاب فعاليت بودن قانوني مسئله ابتدا من
مبناي كه آنجا از.ميپردازم مسائل ساير توضيح به سپس و ميكنم بررسي ايران اسلامي
است ا.اج اساسي قانون _ باشد كارگاه بود قرار البته كه _ سمينار اين بحثهاي عمده
قانون همين طبيعتا امروز ، ايران مليتهاي يا قوميتها احزاب درباره ما عزيمت نقطه لذا
دوران ما ، دوران كه ميشوم يادآور موضوع اين به پرداختن از پيش اما.است اساسي
سابقه كه ايران جامعه خصوص به و جامعهاي هيچ لذا.است مدني جامعه و بشر حقوق دموكراسي ،
.نيست اصول اين از بينياز دارد سالاري مردم و آزادي به دستيابي براي ساله چند و يكصد
نميشوند مشخص خاصي نژاد يا دين زبان ، با _ ايران ملت جمله از و _ جهان در ملتها اكنون
.دارند عمدهاي نقش پيشين مقولههاي آنها ، تعريف در بلكه
.نيست تكمليت و تكزبان تكفرهنگ ، كرهزمين ، ملتهاي از بسياري همانند ايران ملت
قانون اينرو از.است بوده كثيرالمله كشور يك همواره خود ساله هزار چند تاريخ در ايران
قوميتها اقتصادي و فرهنگي حقوق از بخشي ايران در قومي تنوع به علم با ا.ا.ج اساسي
_ كنم ذكر ميتوانم كه دلايلي به _ ظرفيتها اين متاسفانه كه است كرده مشخص را ايران
.است نيامده در فعل به قوه از تاكنون
آنها از قومي تبعيض رفع و ايراني مليتهاي و قوميتها حقوق درباره ا.ا.ج اساسي قانون
.يكديگرند مكمل من نظر به اينها.است كرده صحبت عام طور به گاهي و صراحت با گاهي
اصل نهم ، اصل ،(و 9 و 8 بند 7) سوم اصل:از عبارتند كه ميكنم آغاز عام اصول از ابتدا
.نوزدهم اصل و پانزدهم اصل شامل خاص اصول و.هفتم و سي اصل و بيستم
اصل نظير دارند دلالت نيز خاص به كه هستند عامي اصول واقع در اينها خاص _ عام اصول
اساسي قانون چندگانه اصول اين از من استنباط.هشتم و چهل اصل و ششم و بيست اصل و بيستم
حقوق زمينه در آن علاوهبر.است بلامانع حداقل يا و مجاز قومي احزاب فعاليت كه است اين
از برخي در كه دارد وجود بينالمللي سطح در دموكراتيك عرف نوعي ديني ، و قومي اقليتهاي
و انگلستان آمريكا ، پاكستان ، هند ، كانادا ، سوئيس ، نظير است پيشرفتهتر حقوق اين كشورها
الجزاير ، افغانستان ، تركيه ، عراق ، نظير.است تطور و تحقق حال در ديگر برخي در و ;لبنان
.مقدونيه و مغرب
يا ايران قومي احزاب به و نشود رعايت دموكراسي و مردمسالاري اصول اگر ميرسد نظر به
مخفي و زيرزميني فعاليتهاي گرفتار نشود داده فعاليت اجازه سراسري احزاب قومي شاخههاي
در سياسي جمعيتهاي و احزاب پاسخگويي و پرسش امكان باشد آزاد اگر فعاليتها.شد خواهيم
.داشت خواهد وجود ملت منتخب دولت و ملت برابر
از.داشتهايم هم قومي احزاب سراسري ، احزاب كنار در تاريخي نظر از ايران در ما
در بيست دهه قومي احزاب سپس و خياباني محمد شيخ تجربه تا گرفته غيبي انجمنهاي
احزابو از شماري دارم ، خبر كه آنجا تا نيز ، اكنون.خوزستان و كردستان و آذربايجان
مجوز تقاضاي كشور وزارت از _ كردها و تركها عربها ، جمله از _ كشورمان مختلف قوميتهاي
قوميتها خاص احزاب به فعاليت اجازه اعطاي گفتم كه طور همان.كردهاند سياسي فعاليت
مسئله مسالمتآميز حل به ميتواند و ندارد آن با منافاتي و است اساسي قانون متن مطابق
بخش رهايي انقلاب از بخشي تاكنون مشروطيت انقلاب از كه مسئلهاي.كند كمك ايران در ملي
ميتواند حداقل يا.است بوده كشور اين در دموكراسي تثبيت براي آنان كوشش و ايران مردمان
.بكاهد آن خطرآفرين پتانسيل از
كردها و آذربايجانيها گفتند كه بكنم حجازي آقاي صحبتهاي به اشارهاي ميبينم لازم من
از نامي و نوشتند خاتمي آقاي به نامههايي زبانهايشان تدريس درباره گذشته سالهاي طي
خاتمي آقاي به جمله از و مسئولان به نامه چندين زمينه اين در تاكنون كه نبردند عربها
فرهيختگان ، نويسندگان ، از تن امضاي 770 با كه است نامهاي آخرينشان كه نوشتهاند
تركمنها و كردها تركها ، عربها ، را نامه ايندانشجويان و روشنفكران مجلس ، نمايندگان
ارسال ايشان دفتر به سال 1380 ارديبهشت در يعني پيش نيم و سال يك حدود كه كردهاند امضا
.است خوزستان عربهاي به مربوط نامه اين امضاي از 500 بيش كه بگويم بايد.شد
حال و گذشته در خوزستان عربهاي
احزاب تشكيل و قوميتها درباره نقيبزاده آقاي كه را مشكلاتي از بخشي ميكنم فكر من
يا قانون يك تدوين نافي اين و است ايران در حاكميت دوگانگي از ناشي گفتند خاصشان سياسي
فعاليت مبناي ميتواند امر اين حال هر به چون.نيست قبيل اين از چيزي يا آييننامه يك
.گذشت قضيه اين از سادگي به نبايد و باشد ايران مردمان از درصد پنجاه از بيش براي سياسي
زندگي روي آن تاثير و ايران سياسي فضاي شدن باز زمينه در ملموس خيلي مثال يك من ببينيد
يك شاهد ما بهمن 57 اسلامي انقلاب پيروزي از پس.ميكنم عرض قوميتها فرهنگي و سياسي
صحرا ، تركمن در قومي گروههاي برخي و حاكميت طرفين از خشونتآميز برخوردهاي رشته
پژوهشي فعاليتهاي حوزه حال هر به كه خوزستان استان مورد دربوديم كردستان و خوزستان
و 59 سالهاي 58 حوادث بين بكنم مقايسهاي ميدانم لازم ميشناسم خوب را آن و است من
چه و شد منفجر برخوردها آن اثر بر نفت لوله چقدر هنگام آن در ببينيد.اكنون و شمسي
گرديد؟ انجام خشونتآميز اعمال از ميزان
به مردم توسط خاتمي آقاي كه سال 1376 از پس دوره با بكنيد مقايسه را وضع اين حال هر به
خوزستان در اتفاقاتي چنين شاهد ندرت به ما ديگر و شد باز فضا و شد انتخاب جمهوري رياست
.هستيم
اين فقط دليلش ميكنم فكر من چيست؟ تحول اين علت كه كردهايم خود از را سوال اين آيا
زيرا آمد ما قدرت با هم خاتمي آقاي البته.شد باز قدري فضا خاتمي آقاي آمدن با كه است
ديگر و ترك كرد ، عرب ، فارس ، از اعم ايران مردم تودههاي قدرت از ناشي ايشان قدرت
ميخواستند عرب روشنفكر چند سال 58 در اگر اينكه دليل به چرا؟.خلقهاست و قوميتها
.هستيد تجزيهطلب شما يا هستيد عراق عامل شما ميگفتند آنها به بگذارند شعري شب مثلا
ادبياتمان كنيم ، عرضه را فولكلورمان ميخواهيم بخوانيم ، شعر ميخواهيم ما آقا ميگفتند
برخوردهاي و درگيريها آن به عاقبت كه كردند را برخورد آن متاسفانه اما.بدهيم رشد را
ايران جامعه شدن دموكراتيزه و سياسي فضاي شدن باز كه بگويم ميخواهم منكشيد خرمشهر
اداره يا استانداري كه ميبيند عرب شهروند وقتي اكنون.ميكند تلطيف را خشونتآميز فضاي
و شعر شب و _ نميدهند هم گاهي البته _ ميدهند ادبي و فرهنگي تجمع اجازه او به ارشاد
و ميكنند برگزار ميتينگ انتخاباتي مناسبتهاي در حتي و ميگذارند هنري نمايشگاههاي
در را عربي فرهنگي نهادهاي يا دهند تشكيل سياسي حزب ميتوانند كه رسيده جايي به امر
فرهنگ عرصه در ميتوانند ميبينند وقتي يا كنند ايجاد عربنشين شهرهاي ساير و اهواز
مرزها خارج متوجه ديگر چشمها ميكند ، همكاري آنها با حاكميت و بكشند نفس قوميشان
چرا؟.نميگذارد مرز سوي آن رسانههاي و صدام امثال و صدام به محلي كسي ديگر و نميشود
پاسخ _ مطالباتش از اندك ولو _ بخشي به كه هست حاكميتي يك اينجا كه ميكند حس چون
.ميكند داخل در بكند كاري هر نتيجه در.ميدهد
پسر عبدالله شيخ توسط كه داشتند سعادت حزب نام به حزبي خوزستان عربهاي بيست دهه در
شايد.دهد انجام سياسي فعاليت عربها بين داشت قصد وي.شد تشكيل اهواز در خزعل شيخ
شدند ، تاسيس آذربايجان و كردستان در دوره آن در كه قومي احزاب ساير با را حزب اين بتوان
واقع در و شد متحد هم قوامالسلطنه عشايري اتحاديه با حتي سعادت حزب.كرد مقايسه
.عربي قومي فرم با داشت عشايري گرايشهاي
را قومي و سياسي احزاب و نيروها همه شاهنشاهي ، سركوب و بركنار مصدق كه سال 1332 از بعد
عيني شكل چهل دهه اواسط در البته كه ;يافت رواج تدريج به مسلحانه مبارزه فكر برگرفت در
.گرفت خود به
برخي.آوردند روي ناسيوناليستي گفتمان به برهه آن در روشنفكرانشان و خوزستان عربهاي
ناسيوناليستي جنبش زمان آن در البته.رفتند فلسطين و سوريه و مصر به پارهاي و عراق به
نيروهاي از بسياري بلكه خوزستان عربهاي تنها نه و خود اوج در عبدالناصر ضداستعماري و
.آوردند روي سو اين به نيز صفوي نواب و طالقاني آيتالله و آزادي نهضت نظير ايراني مبارز
پيش يعني اواخر اين در اينها از برخي البته.بودند استقلالخواه اغلب شده ياد گروههاي
از پس و رفتند سوريه به عراق از و كشيدند دست استقلالخواهي ايده از انقلاب پيروزي از
و حاكميت بين كه نپاييد ديري اما.بكنند فعاليت داخل در تا بازگشتند ميهنشان به انقلاب
مطالبات به _ اساسي قانون اصول حد در حتي _ حاكميت و شد ايجاد سوءتفاهم قومي گروههاي
خشونت به قضيه و كردند اشتباهاتي هم قومي گروههاي از برخي البته و نداد جواب مردم
.شد كشيده
بيرون و درون بين قومي گروههاي از برخي فعاليت رفسنجاني آقاي جمهوري رياست دوره در
درون در را خود كار عرب قومي گروههاي اغلب و آمد پيش خرداد 76 دوم اينكه تا داشت نوسان
ميگويم قاطعانه را اين من.شدند همنوا اصلاحطلب جريان با و كردند متمركز خوزستان در و
با خوزستان عرب روشنفكري مرجع گروههاي و روشنفكري گروههاي درصد دستكم 8070 كه
.كشيدند دست استقلالخواهي قضيه از يا شدند همگام اصلاحات
نئوفاشيستي گفتمان و قوميتها
گفته آن همانند و استقلالخواهي و تجزيهطلبي درباره گاهگاه كه هست مسئلهاي اما
و نميكنم نفي را موضوع اين من.كردند اشاره آن به نيز نقيبزاده آقاي و ميشود
ولي.هست هم خوزستان در و كردستان در هست ، آذربايجان در گرايش اينندارد وجود نميگويم
نظر به شده ايجاد ايراني سياسيقوميتهاي و فرهنگي فعاليت براي زمينههايي كه اكنون
مورد در حتي نسبت اين.نميرود فراتر درصد از 2015 استقلالخواهانه گرايشهاي من
مدني نهادهاي دعوت به حتي و دارم آذري دوستان خودم من چون ميكند صدق نيز آذربايجان
گفتم و نوشتم مقاله و ديدم و كردم شركت (تير 1381) امسال بابك قلعه مراسم در آذربايجان
قانون نوزده و پانزده اصول دولت اگر ميكنم فكر من.نيست بالا نسبت اين نيز آنجا در كه
و آمد خواهد پايين هم باز نسبت اين كند اجرا واقعا را قوميتها احزاب آزادي و اساسي
.شد خواهند سلاح خلع استقلالخواهان
آقاي صحبتهاي برخي به پاسخي واقع در كنم اشاره آن به ميخواهم كه ديگري نكته
يك.داريم قوميتها قضيه به نسبت اصلي نگاه سه دو ايران در ما اصولا.است نقيبزاده
.است ايران در قوميتها نام به چيزي وجود منكر اصولا كه هست فارسگرا ناسيوناليستي نگاه
كار داخل در سياسي فعالان نام به هماكنون كه گروهها اين رهبران از برخي حتي و
در شايد گرايش اين.است آمده اساسي قانون در اصل 15 چرا كه ميگيرند ايراد ميكنند
آنها از افرادي و دارد نفوذ وزارتخانهها از برخي در اما باشد نداشته حضور حاكميت
اينگونه گفتم كه طور همان.ميكنند كار وزارتخانهها اين در مشاور و كارشناس بهعنوان
تكفرهنگ ، جامعه يك به معتقد و ايران در قومي و فرهنگي تنوع منكر ناسيوناليست افراطيهاي
.هستند تكقوميت و تكزبان
و ميكنند منتشر حزبي بولتنهاي هماكنون پانفارسيست افراطي گروههاي اين از شماري
تعداد كه گيرم ;دارند هم شعبه اروپا در حتي و اينترنتي سايتهاي و انتشاراتي فعاليتهاي
و ايران ملت حزب پانايرانيستها ، من باور به.نميكند تجاوز نفر چند از آنها افراد
ديده آنها ناصيه در نئوفاشيسم نوعي برآمدن كه هستند گروههايي از ملي جبهه تندرو جناح
قضيه به ميشود هم زاويه اين از نتيجه دراست خطرناك ايران آينده براي اين و ميشود
براي بدهد فعاليت اجازه وطنخواه قومي احزاب و گروهها به كشور وزارت اگر كه كرد نگاه
احزاب و گروهها هماكنون كه فعاليتي با زيرا.است ضروري جامعه در سياسي تعادل ايجاد
هم به ملي تعادل اين كنيم ممنوع را قومي گروههاي اگر ميكنند پانفارسيست ناسيوناليست
از ناسيوناليست افراطي نيروهاي اين اگر من باور بهاست خطرساز كشور براي و خورد خواهد
گيرند دست به كشور اين در تنهايي به را قدرت زماني و بگيرند بهره حاكم نيروهاي خطاهاي
با مملكت اين كار صورت اين در كه داشت خواهيم ايران در را صربها حاكميت شبيه چيزي
برخورد احزاب قضيه با خردمندانه ميخواهد حاكميت اگر نتيجه در.بود خواهد كرامالكاتبين
درصدشان من 8070 اعتقاد به كه _ قوميتهاوطنخواه سياسي احزاب و گروهها به بايد كند
.شود ايجاد سياسي و فرهنگي توازن اين دستكم كه بدهد فعاليت اجازه _ هستند اينگونه
ملي حزب مورد در مثالي و داشتند جهان در قومي احزاب درباره صحبتي نقيبزاده آقاي همچنين
سالها از پس كه داشته بريتانيا جامعه در تاثيري چنان اسكاتلند ملي حزب.زدند اسكاتلند
در قومي حزبهاي اينگونه.دهد تشكيل اسكاتلنديها براي ملي مجلس يك توانست مبارزه
سوئيس ، _ اروپا در قومي احزاب را نقش همين.ميكنند ايفا مهمي نقش و موثرند خود جامعه
.ميكنند بازي _ فرانسه و اسپانيا بلژيك ،
يكپارچهاي و متحد جامعه اكنون گرچه جامعه اين كه گفت بايد اروپا جامعه درباره اما و
مرزها آنجا در اگر.كرد اشتباه نبايد را اين.است همراه قومي تنوع با اتحاد اين اما است
با تناقضي اتحاد آن نتيجه در.كردهاند رعايت هم را قوميتها حقوق اما برچيدهاند را
;فعالاند قومي احزاب كشورها اين اغلب در.است نكرده پيدا اروپا در قومي كثرت و تنوع
محافظهكارتر قوميتها مسئله به نسبت اروپايي كشورهاي بقيه با قياس در كه فرانسه در حتي
و انگليسي ليبرالهاي كه بسنجيم خودمان ليبراليسم با را آنها ليبراليسم بياييد.است
"وطني" مليگراي ليبرالهاي و دارند انساني رفتار چه خلقهاشان با بلژيكي و چك و سوئيسي
ناقصالخلقه ، نيز ما ليبراليسم حتي واقع در.ميدهند نشان خود از شووينيستي رفتار چه ما
.است غيردموكرات و مانده عقب
خطرساز شوند ايجاد قومي احزاب اگر قومي مطالبات تراكم وجود با گفتند نقيبزاده آقاي
اين كه سالهاست ما.ميكند فعاليت ايران تجزيه براي آمريكا كه افزودند و شد خواهند
من از پس ايران ميگفت برود ايران از ميخواست وقتي هم شاه ;ميشنويم را حرفها
تاثير زير _ ناخواسته يا خواسته _ متاسفانه كه است گفتماني اين.شد خواهد ايرانستان
آرياييپرستي گفتمان ، اين.ميگيرد شكل ايران جامعه در دارد كه است تازهاي گفتمان همان
زير ما دولتي نهادهاي از برخي متاسفانه و ميكند تبليغ جامعه اين در را آريايي نژاد و
.قرارگرفتهاند گفتمان اين تاثير
.است شده بيرونق ما عصر در كه است فرسوده و كهنه آهنگ نوعي اتهامات اين ميكنم فكر من
هماهنگ منطقه شرايط و جهان شرايط زمانه ، شرايط با را خودمان زودتر چه هر بايد ما لذا
.كنيم
دارد ادامه
است بهتر فرانسوي سيستم
نقيبزاده احمد دكتر با گفتوگو
در.است جريان در هنوز ايران شدن ايالتي و كشوري تقسيمات در تجديدنظر و بحث:اشاره
ملاحظه را آن زير در كه است شده انجام نقيبزاده احمد دكتر با كوتاهي مصاحبه زمينه همين
فدرالي طرح با كه است نظراني صاحب جمله از تهران دانشگاه سياسي علوم استاد اين.ميكنيد
.است مخالف شدت به ايران كردن
***
است؟ بوده چه كشوري سياسي تقسيمات در فدرال سيستم ايجاد تاريخي علت*
و شهر" چالش دو صنعتي انقلاب.بود همراه ملي و صنعتي انقلاب دو با مدرنيته و تجدد شروع
و مركز" و "دولت و دين" دعواي هم ملي انقلاب.آورد وجود به را "سرمايه و كار" و "روستا
مركز" رابط همواره معاصر سياسي مهم چالشهاي محورهاي از يكي.آورد وجود به را "پيرامون
خود سرزمين در را رقيبي دولت هيچ و است يكپارچه مدرن دولت چون.است "پيرامون و
برخي در اما.ميگيرد بهكار خود پيرامون بر سلطه براي را خود كوشش تمام نميپذيرد
به مجبور مركزي دولت هنگام اين در ميكرد ، مقاومت مركز مقابل در پيرامون ضعيف ، دولتهاي
با دولت و نداشت وجود دولتي چون مواقع پارهاي در.بود پيرامون به امتيازاتي پرداخت
.كردند حفظ خود براي را اختيارات از پارهاي ايالات ميگرفت ، شكل ايالات توافق
مثال.ميكند تحميل دولت بر را فدرال سيستم دولت قدرت كردن خرد براي بينالمللي جامعه
دولتهاي لذا آورد ، وجود به را جهاني جنگ دو كشور اين.است جالب زمينه اين در آلمان
.كردند تحميل آلمان بر را فدرال سيستم فاتح
باشد؟ راهگشا ميتواند ما براي آمريكايي فدراليسم نمونه آيا*
ايالات در نيست شدن پياده قابل ما براي آمريكا متحده ايالات تجربه كه داشت توجه بايد
است استوار ايالات توافق بر دولت چون اما آوردند وجود به را دولت يك ايالت متحده 13
تماميت بينالملل جامعه چون نيز ، آلمان مورد در.است بوده موفق حدي تا فدرالي سيستم
را فدرال سيستم اگر ايران مثل كشوري اما نيست ، موجود مشكلي ميكند تضمين را آن ارضي
چشم شدت با بلكه نميكند دفاع آن ارضي تماميت از بينالملل جامعه تنها نه چون) بپذيرد
براي فدراليسم فعالند ، "پيرامون" در مركز از گريز نيروهاي ديگر سوي از و دارد آن به طمع
.سياسي حيات پايان يعني ايران
.ميشوند رها خود حال به ايالات برنميآيد ، خوبي به خود وظايف عهده از دولت كه هنگامي
ميكنيد؟ پيشنهاد ايران كشوري تقسيمات براي را مدلي چه جنابعالي*
.ميپردازد پيرامون با مركز رابطه تنظيم به و است سياسي موضوع يك اساسا كشوري تقسيمات
:دارد بهتري كارايي ايران مورد در تجربه عنوان به فرانسه دپارلمانتال سيستم
آن با ما كه شدند روبهرو چالش همين با فرانسويها شد ، آغاز فرانسه كبير انقلاب وقتي
فكر به طرفي از و بودند مردم آزاديهاي و مردم حقوق فكر در طرفي از يعني هستيم روبهرو
صورت هر به كه استانها ايجاد جاي به كه بود اين كردند فرانسويها كه كاريدولت حفظ
شهرستانها در مردم و آوردند وجود به را شهرستانها ميآورد ، وجود به محلي حكومت نوعي
دولتي ادارات و بود مردم دوست شوراها و شهرداري و داشتند آزادي روزمره مسائل به نسبت
تجربه اينميكردند وظيفه انجام ميشد محسوب مركزي دولت نماينده كه كلانتر يك نظر زير
نميتواند ميزيد هم باثبات و امن منطقهاي در حتي كه فرانسهاي كه است آن از حاكي
در مردم كه بود اين كردند پيدا كه راهحلي بنابراين بپذيرد آساني به را فدرال سيستم
.باشد قوي شهرستانها در هم مركزي دولت و باشند آزاد زندگي امور
هستيد؟ موافق ايران شدن ايالتي سيستم با آيا *
اجتماعي - سياسي هرجومرج به هم چون نيستم موافق ايران شدن ايالتي سيستم با مطلقا من
به.شوند خرد استانها ميكنم پيشنهاد بلكه ميكند تضعيف را مركزي حكومت هم و ميانجامد
دارند مساوي بودجه شهرستانها نميشود ، خرج استانها مراكز در هم دولت بودجه ترتيب اين
آمايش نوعي تربيت اين ميكنند بودجه تامين...و عوارض طريق از پرجمعيتترند كه آنها و
همين به را خود اختيارات از پارهاي ميتواند هم دولت و ميآيد وجود به هم جمعيتي
دولت قوي بسيار نظارت سيستم كه شرطي به البته.كند تفويض شهرستانها در "كلانترها"
بايد دولت نماينده حال عين در.باشد داشته وجود شهرستانها در دولت نمايندگان بر مركزي
.باشد داشته كافي حد به اختيارات
...داشتهاند را شدن ايالتي تجربه نيز فرانسويها حتي گويا اما*
با فورا كه بگذارند اجرا به را تمركز عدم سيستم گرفتند تصميم دهه 80 در فرانسويها
اساسا شد ، متوقف و نرفت پيش كارها و شدند روبهرو اجتماعي و اداري مفاسد از انبوهي
عدم كه كشورهايي و شوند اداره تمركز سيستم با بايد خود تاريخ خاطر به كشورها از پارهاي
.بالا خاطر اطمينان از يا بوده ناچاري از يا پذيرفتند را تمركز
28- تفحص و تحقيق
آباد خرم از تحقيق
مفيدي السادات بدر
در اصلاحطلبان از مردم جدي اقبال با كه ششم مجلس سياسي آرايش و تركيب تغيير با
دوره دو از متفاوت نيز آن نمايندگان نگاه بالطبع گرديد ، حاصل مجلس از دوره اين انتخابات
عمر از نيم و سال دو از بيش كه اكنون هم كه ترتيب بدينمينمود چهارم مجلس خصوص به قبل
نظارت و قانونگذاري يعني نمايندگي وظايف حوزه در آنان اصلاحي رويكرد ميگذرد ، ششم مجلس
با مجلس دورههاي ساير نمايندگان از بيش كه است خاطر همين به هم شايد و است بارز كاملا
.بودهاند مواجه جدي چالشهايي و موانع
مهم وظايف از كه است تفحص و تحقيق براي موضوعي هر به آنها ورود عدم موانع اين از يكي
چنان است ، داده امري هر در را آن اجازه صريحا اساسي قانون و ميشود محسوب آنها نظارتي
از قوه اين بودن مستقل عنوان تحت كشور قضايي دستگاه برداشت موجب به تاكنون ششم مجلس كه
به كه اموري در آن انجام به قادر ميداند ، مستثني تفحص و تحقيق از را خود قوا ، ساير
جديترين از يكي كه است حالي در اين و است نشده دارد ، كار و سر قضائيه قوه با نحوي
بخشي عملكرد درباره انقلاب از پس مجالس ادوار در آنها اولين تقريبا و تفحصها و تحقيق
.بود قوه اين از
با آن تصويب عليرغم كه است مواردي اين از يكي نوارسازان پرونده از تفحص و تحقيق تقاضاي
و نويسندگان از عدهاي دستگيري موضوع به كاملا كه آن دليل به ششم مجلس در قاطع اكثريت
.ماند متوقف راه ابتداي در بود ، مربوط برلين كنفرانس در شركت با رابطه در روشنفكران
ورود اجازه و نگرديد زمينه اين در تفحص و تحقيق هيات با همكاري به حاضر قوهقضائيه زيرا
پرونده ديدن اساسا و متهمان با ملاقات و پرونده مسئولين با گفتوگو و دادگاه به آنها
.نداد را مذكور
قوه امور به مختص تنها است ، شده درست ششم مجلس نظارتي وظيفه براي كه وضعي اين البته
درست مشكلاتي زمينه اين در نحوي به هم سيما و صدا چون دستگاههايي و نيست قضائيه
اجازه و رهبري معظم مقام با كروبي آقاي نامهنگاري اگر كه است اينجا جالب و كردهاند
پيش نمايندگان گسترده اعتراض اثر در هم آن سيما و صدا از تفحص و تحقيق انجام براي ايشان
و سال يك گذشت عليرغم عملا كه چند هر.نبود كاري چنين انجام به قادر مجلس نميآمد ،
و صدا مديران همكاري عدم دليل به تفحص و تحقيق هيات آن تقاضاي تصويب زمان از ماه چهار
.است نشده جامعي و كامل گزارش تهيه به موفق سيما
صحن در نهايياش گزارش قرائت به منجر ششم مجلس در كه تفحصي و تحقيق اولين صورت هر در
اردوي با ارتباط در خرمآباد ناآراميهاي و حوادث گسترش و بروز علل مورد در شد ، علني
شهريور در 16 كه تفحص و تحقيق اين.بود ماه 79 شهريور اوايل در وحدت تحكيم دفتر سالانه
اصلاحي نگاه همان جهت به كه است مواردي جمله از گذشت ، نمايندگان تصويب از سال همين ماه
قرائت سال همان ماه آبان يعني 23 بعد ماه دو آن گزارش و گرفت انجام سرعت به نمايندگان
.شد
سياست و ملي امنيت كميسيون اعضاي از تن چهار يعني نفره هفت هياتي توسط كه گزارش اين
حاصل گرديد ، تهيه تحقيقات و آموزش و اصل 90 قضايي ، كميسيونهاي از نمايندگاني و خارجي
مسئولين دانشجويان ، حادثه ، عيني شاهدان و مردم با ملاقات انجام و منطقه به آنان سفر
در داشتهاند تلاش آنان كه آن ضمن.بود... استانداري ، مدارك و اسناد بررسي و ذيربط
راهكاري مشابه حوادث بروز از جلوگيري براي و ريشهيابي را خرمآباد حادثه گزارش اين
.دهند ارائه
گونه اين را خرمآباد وقايع سير خود گزارش در ششم مجلس تفحص و تحقيق هيات حال هر به
با (وحدت تحكيم دفتر) كشور سراسر دانشجويان اسلامي انجمنهاي اتحاديه كه است داده توضيح
عضو دانشجويان از تن حضور 400 با خود سالانه اردوي برگزاري به اقدام قانوني مجوز اخذ
البته.مينمايد شهريورماه 79 دوم لرستان دانشگاه محل در دانشگاهها اسلامي انجمنهاي
- سياسي معاون رياست به استان دانشجويي كميسيون جلسه تاريخ 29/5/79 در اين از پيش
به مورد حسب و اتخاذ اجلاس مطلوب برگزاري درخصوص لازم تدابير و تشكيل استانداري امنيتي
استان تامين شوراي نيز تاريخ 30/5/79 در.ميگردد ابلاغ انتظامي نيروي و فرمانداري
اجلاس دارد قصد وحدت تحكيم دفتر كه ميدهد توضيح استاندار جلسه اين در و شده تشكيل
در اجلاس اين كه گرفته صورت تلاش و كند برگزار آباد خرم در آينده هفته را خود سالانه
عنوان به ما شده انجام برنامهريزيهاي اما شود برگزار كشور ديگر استانهاي از يكي
سپس.برسانيم حداقل به را آن عوارض و تامين را اجلاس امنيت بايستي امنيتي متوليان
نيروي به اردو برنامههاي ابلاغ و اجلاس حفاظت و امنيتي طراحي به موظف فرمانداري
در جلسه اين متعاقب.نمايد تهيه رابطه اين در امنيتي طرحي نيرو اين تا ميگردد انتظامي
استانداري به خطاب محرمانهاي خيلي نامه طي استان اطلاعات كل اداره سيويكم روز غروب
و داده خبر همايش عليه تحرك منظور به آنان آمادگي و اردو مخالف نيروهاي تجميع از لرستان
در ذينفوذ عناصر همچنين و سپاه فرماندهان با سريعا استاندار كه مينمايد تقاضا
اين پيرو.دهد تشكيل جلسهاي استان اجتماعي و سياسي فضاي تلطيف منظور به گروهها
اجابت كه ميآورد عمل به سپاه ارشد فرماندهان از دعوتي استانداري سياسي معاون درخواست
معاونت سخنراني و جمهوري رياست پيام با شهريور دوم روز در اجلاس صورت هر در.نميشود
فرداي.ميگردد برگزار آرامش با وحدت تحكيم دفتر دانشجويان از يكي و كشور وزارت سياسي
خرمآباد فرودگاه وارد هواپيما با كديور و سروش آقايان شده اعلام برنامه براساس روز آن
آقايان بازگشت بر مبني آنان درخواست نهايتا و معترض گروهي تجمع دليل به ليكن ميشوند
تصويب و تشكيل با و تهديدآميز فضايي در فرودگاه در توقف مدتي از پس نامبردگان تهران به
اين دنبال به.مينمايند مراجعه تهران به انتظامي نيروي حفاظت تحت نهايتا تامين شوراي
شده ، حفاظت محوطه به ورود و (پاويون) تشريفات سالن شيشههاي شكستن ضمن معترضين جريان
تخريب را وي حامل ويلچر و اتومبيل و داده قرار حمله مورد را استانداري سياسي معاونت
.مينمايند
سياست حاشيه
نه ما ميكنند ، تحقيق آنها*
هفته ميشود گفته كه ارشاد وزير سابق معاون و مجلس رئيسه هيات سخنگوي "بورقاني احمد"
در است ، شده فراخوانده دادگاه به نظرسنجي پرونده در "اتهام تفهيم" براي ديگر بار گذشته
ابراز پژوهش حوزه بر سياسي مسائل افكندن حاشيه از "پژوهش و فرهنگ" نشريه با گفتوگويي
پروژه بهعنوان هميشه آمريكا موسسات براي ايران":داشت اظهار همچنين وي.كرد نگراني
واقع تحقيق مورد نيز ايران سياسي و اجتماعي مسائل جزييترين حتي.است بوده مطرح تحقيقي
كه خارجه وزارت در پاياننامه يك جز به ايران در [كه است حالي در اين]...ميشود
."نديدهام جدي پژوهش يك هنوز گذاشت ، "آمريكاشناسي" را نامش ميتوان
فرار *
تهاجم احتمال افزايش از پس عراق از منافقين گروهك فرار از لندن چاپ "الحيات" روزنامه
هفته دو طي آنان خانوادههاي و منافقين فرماندهان برجستهترينداد خبر آمريكا نظامي
همين در.هستند اروپايي كشورهاي به سفر حال در خود نظامي پايگاههاي تخليه ضمن گذشته
و مدارك كردن نابود سرگرم منافقين كه دادهاند گزارش بغداد از ملل سازمان منابع حال
.نيست عراق از خارج به آنها مكان نقل امكان كه هستند اسنادي
صهيونيستي 15_ اف*
سالها از جنگ در شركت براي اسرائيل آمادگي از اسرائيل چاپ "معاريو" صهيونيستي روزنامه
"معاريو".است داده خبر آمريكا ديپلماتيك و نظامي و مالي حمايتهاي جلب با و پيش
خود با و كنند پرواز ايران برفراز ميتوانند اسرائيل 15_ اف هواپيماهاي:مينويسد
.كنند حمل وزن سنگين بمبهاي
ماه بهمن از مجددنوروز انتشار *
محسن از نوروز مسئولي مدير انتقال با مطبوعات بر نظارت هيات موافقت با ميشود گفته
سال ماه بهمن اوايل از ماهه ، توقيف 6 از پس روزنامه اين خاتمي ، محمدرضا به ميردامادي
.شد خواهد منتشر جاري
پورزند منزل در ملاقات از انتقاد *
"پورزند سيامك" با اروپايي كشور سه سفراي ديدار به اشاره با محافظهكار جناح روزنامه يك
كه مطلب اين طرح با "اسلامي جمهوري" روزنامه.كرد انتقاد قضايي دستگاه از وي ، منزل در
را خيانتكار و آلوده عنصر اين از غرب همهجانبه حمايتهاي از ديگري بخش" مذكور ديدار
براي ميگذراند ، زندان در را خود محكوميت دوران كه پورزند سيامك":نوشت "ميدهد نشان
از استفاده با اروپايي كشورهاي سفراي و شده خارج زندان از روز مدت 15 به مرخصي گذراندن
مشخص هنوز":افزود ادامه در روزنامه اين "كردهاند گفتوگو و ديدار او با فرصت همين
از هيچيك تاكنوناست كرده صادر را ملاقاتهايي چنين اجازه چگونه قضاييه قوه نيست
"اسلامي جمهوري" روزنامه است گفتني ".ندادهاند زمينه اين در توضيحي مربوطه مسئولين
روزنامه ايناست داده بروز را محافظهكار جناح طيفهاي برخي از خود انتقادهاي اخيرا
در قضاييه قوه مقامات مقاومت به اشاره با "رهبري تنهايي" عنوان با مطلبي در اين از پيش
"دستور از نافرماني" به را آنان آقاجري ، حكم در تجديدنظر براي رهبري مقام دستور برابر
شدت به رئيسجمهور به كه فاكر سخنان درج به نسبت همچنين روزنامه اين.بود كرده متهم
.است كرده انتقاد كرد ، حمله
صفرخان از سرحديزاده تجليل*
به زندان در ها مدت انقلاب از هايقبل سال در كه تهران نماينده زاده سرحدي ابوالقاسم
مطلب اين از بخشي دراست پرداخته صفرخان از تجليل به متني انتشار با اخيرا بود برده سر
دوش به بزرگ كوهي همچون را رنج و خواندن ، مبارزه به لحظه به لحظه را مرگ: است آمده
ميخواست سرسپرده بيداد دستگاه.دارند را آن توان دلسپردگان تنها كه بود شيوهاي كشيدن
كه كرد پيشبيني نميتوان هرگز.مظلوم و محبوب خلق به بود سپرده ديگر جايي در دل او و
و فتنهها و گرفت وزيدن توفان كه وقتي ميآورد ، تاب چگونه كسي چه حادثهها ، توفان در
خواهد نمايان نامردي و مرد و بيتابي و تاب ناپايداري ، و پايداري آنگاه شد ، آغاز رنجها
از عافيتطلب روباهي چون و شدند نمايان رزمگاه اين در كه دروغين پهلوان بسا اي گشت ،
درد و رنج پهلوان و ميآيد ميدان به انقلاب و عشق بيشه از شيري نيز گاه و گريختند معركه
ميدان در شيري "خان" ميكند ، خيره را دنياخواران و كفتارصفتان همه او پايداري و ميشود
كند ، زنجيرها از گلايه كه نيامد لحظهاي.بود سياهپيشگان و ضدمردمان زنجير در و انقلاب
كه چشمي هر ميزد ، موج نگاهش در مقاومت و ماندگاري راز ميباريد ، عشق او چشمهاي از
و ميبرد فريبها راز به پي ميشد مواجه او نگاه با وقتي بود خورده را نيرنگ آزادي فريب
او نگاه اگر كه بسا اي ديد ، را زيبايي و كرد نگاه خوب بايد چيزهايي چه به كه ميفهميد
چشمان.ميخواست دشمن كه ميشدند آن به سرسپرده و بودند گريخته زندان از بسياري نبود ،
".دشمن فريبهاي نگهبان و بود ما بيداري پاسبان او
نيست صحيح جنتي ادعاي *
پيش هفته سخنان پيگري به اصفهان استان نمايندگان و مسئولان آگاه ، منابع گزارش به
اسلامي ضد نظرسنجي انجام از جنتي آيتالله.پرداختند تهران جمعه نماز در جنتي آيتالله
چنين انجام شده انجام تحقيقات براساس تاكنون گويا.بود داده خبر اصفهان شهر در
.است نشده اثبات نظرسنجياي
|