تسليم يا توافق
ميكند تكروي عرفات
جهان حاشيه
محاق در سناريو
تسليم يا توافق
خود تبليغاتي و سياسي بسيج دايره تكميل لندن كنفرانس برپايي آمريكااز هدف
است عربي كشورهاي حوزه در
گروههاي كنفرانس در شركتكنندگان خصوصيت مورد در جدل و بحث و اختلاف ماه چهار از پس
از "ششگانه" كميته.شد برگزار لندن در كنفرانس اين آنها ، تعداد و لندن در عراقي مخالف
كنفرانس تاثير درباره گفتن سخن از پيش.نشدند حاضر آنها همه كه كرد دعوت عضو حدود 350
و انگيزهها از كه بود خواهد مفيد عراق ، داخلي تحولات در آن از پس مشورتي كميته و لندن
كنفرانس يك هيات در كه رساند نقطه اين به را عراقي مخالف گروههاي كه شود صحبت منافعي
.شود ظاهر
بسيج دايره تكميل كنفرانسي ، چنين برپايي از آمريكا هدف كه ندارد بحثي اين در كسي _ 1
پس بهويژه.گيرد بر در را عربي كشورهاي حوزه كه است گونهاي خودبه تبليغاتي و سياسي
و منطقهاي قلمرو دو در تاثيرگذاري و تحكم قدرت و سياسي مهارت با كشور اين آنكه از
حتي و آورد دست به را خوبي موفقيتهاي (ايران و تركيه ناتو ، امنيت ، شوراي) بينالمللي
خواستههاي به پاسخگويي و هماهنگي حالت به و خارج ترديد حالت از نيز را اعراب از برخي
حمايتهاي انواع از عراق با آيندهاش جنگ در تا كشاند خود آينده تبليغاتي و لجستيك
جنگ اين در را آمريكا طرح عراقيها" كه نمايد تاكيد آنها به تا شود برخوردار آنها نظامي
گروههاي به دسامبر در 15 را نهايي بيانيه سفارش آمريكايي مقامات ".ميكنند تاييد
طوري و كرده تعيين آنها را كنفرانس سياسي بيانيه بندهاي چنانكه.بودند داده "ششگانه"
كه دموكراتيك حكومتي با آينده در شده سلاح خلع عراق يك به روشن بهطور كه بودند نگاشته
امنيت شوراي قطعنامههاي تمام به و باشد داشته همسايگان با مسالمتجويانهاي روابط
ماموريت از خارج تصميمهايي كه نداشتند تمايلي آنها حال عين در.داشت اشاره باشد پايبند
خاصي سياسي پروژههاي و بود خواهد آمريكا دوش بر باري زيرا شود تصويب كنفرانس تبليغاتي
ايدئولوژي يك كردن تعيين يا عراق خاك از بخشي در يا خارج در موقت دولت يك تشكيل) چون
.داد خواهد قرار تاثير تحت را آن (عراق براي پيش از نژادي يا قومي
|
|
كنفرانس در آمريكا نماينده زلماي |
عراق كردستان ميهني حزب طالبانيرهبر جلال |
در كه كشور ، اين بعدي سياسي اهداف با ارتباطي كنفرانس اين از آمريكا تبليغاتي هدف _ 2
تا ميدهد اجازه مسئله اين و نميكند پيدا است عراق درون انتقالي مرحله شرايط خدمت
دست زيرا.كند ايفا را خود خاص نقش مخالفان ، كنفرانس پرده پشت در تاكتيكي بازي قواعد
كسب و كرد خواهد باز بزرگ دستاوردهاي براي را راه موقتي و كوچك دستاوردهاي به يافتن
بزرگتر طرحهاي در موفقيتآميز نتايج كسب به حاشيهاي و فرعي طرحهاي اجراي در موفقيت
در را خود موفقيت كه بود علاقهمند بسيار متحده ايالات رو اين از.نمود خواهد كمك
ايران مرزهاي در اينكه تضمين بهويژه.كند تامين نظامياش عمليات حساستر بخشهاي
عراق اسلامي انقلاب اعلاي مجلس به وابسته (نيروهايبدر) طريق از يعني غيرمستقيم ، بهطور
.شد صحنه در عراق محلي عنصر يك ورود به ايرانمنجر تاكتيكي بازي.افتاد نخواهد اتفاقي
خود عراقي دوستان از يكي با پذيرفتند كه آمريكايي مقامات اخير مثبت پاسخ از پس بهخصوص
از پس واشنگتن) اكنون كه گونهاي به شوند ، گفتوگو وارد دارد ايران با بيشتري نزديكي كه
طرح در مشاركت براي عراقي شيعي سياسي گروه يك كردن آماده ميكند احساس (سپتامبر يازده
اتفاق افغانستان در آنچه مثل كشور ، اين استراتژيك طرحهاي بر تاثيري هرگز جنگياش ،
.گذاشت نخواهد افتاد ،
همه كه بگذريم لندن در مخالفان كنفرانس از دستاوردهايش و آمريكا كار دستور از اگر _3
پيرامون ميشود مطرح ديگري پرسشهاي يافت ، خواهد تحقق كنفرانس ، ميمنت به و خوبي به
به خود عراقي اهداف به كردن عمل بدون كه كساني نقش يا عراق سياسي نيروهاي كار دستور
نفع به سفيد چك كه است شده خواسته آنها از آيا.دادهاند پاسخ كنفرانس اين دعوت
چيزي از و كرده اكتفا نمايش اين تماشاكننده نقش به عوض در و داده بازي اين گردانندگان
اوت هشتم در واشنگتن اجلاس هنگام از "ششگانه" گروههاي باشند؟ نداشته خبر آن عنوان جز
مقدماتي كميته ماموريت كه فهماندهاند عراقي شخصيتهاي و احزاب و نيروها تمام به گذشته
مكان و كنفرانس در حضور براي دعوتنامهها تنظيم به محدود صرفا كه است اداري ماموريتي
شرايط با مطابق كه ماموريتي.بود خواهد (1992) صلاحالدين كنفرانس با مطابق آن زمان و
انتخاباتي رئيسه هيات كه دارند خاطر به همه و يافت تحقق زمان آن نژادي و گروهي توافق يك
حسن بارزاني ، نمايندگي به شيعي _ سني كردي عربي ، جانبه سه توافق يك اساس بر اجلاس آن
.بود بحرالعلوم محمد و النقيب
|
|
عراق اسلامي انقلاب اعلاي مجلس نماينده بياتي
حامد |
عراق كردستان دموكرات حزب رهبر بارزاني |
همهجانبه شد اعلام كه لندن كنفرانس شركتكنندگان نوع و نسبت و تعداد بودن مشخص عليرغم
احزاب و گروهها رهبران از كه است طبيعي ،"ششگانه" گروههاي كنفرانس يك نه و بود خواهد
سياسي گفتوگوي يك طريق از ترتيب اين به.شود دعوت هم عرب و عراقي شخصيتهاي يا و
طرفهاي بين شده توافق طرح يك تا شد گذاشته كنفرانس برعهده مطرح قضاياي تمام سازنده
فرصت ليبرال و دموكراتيك نيروهاي كنفرانس اين در همچنين.برساند تصويب به را شركتكننده
منافع و نيازها پاسخگوي سايرين از بيشتر زيرا مييابند رهبري براي را تازهاي
و نيروها از بخشي اينكه خاطر به نيز عربي نيروهاي نگرانيهاي به توجه.عراقيهاست
جاي كنفرانس اين چارچوب در اجبار به است ساله هشتاد عمري با عراق دولت توانمنديهاي
به.باشد ترديدهايي و شك با توام حضورشان "ششگانه" گروههاي طرف از هرچند.است گرفته
اين در مختلف طرق به متعدد شخصيتهاي و گروهها كه پيوستهاي ملاحظات رغم به حال هر
كنفرانسي چنين تاريخي شرايط اين در كه دارد وجود شديدي تمايل داشتهاند ، ابراز باره
اما.باشد عراقيها خواستههاي و نيازها پاسخگوي كه كند صادر بيانيههايي و شود تشكيل
و رسانهاي هدف موفقيتآميز تحقق باعث كنفرانس خواستهها ، اين مورد در سهلانگاري با
سياسي نيروهاي تمام مشاركت از درجه كمترين تحقق در حال عين در و بوده آمريكا تبليغاتي
و امنيتي خلاء مخاطرات پيرامون تضمينهايي آوردن فراهم در بهخصوص.است خورده شكست عراق
اشغال سناريوهاي از يكي اجراي دوره طول در نظامي و سياسي جدالهاي براي چارهانديشي
كار دستور به ربطي و است عراق برعهده كه است مسئوليتي اين آمريكا توسط عراق نظامي
.ندارد آمريكا
|
|
عراق ملي
كنگره رهبر چلبي احمد |
اسلاميعراق انقلاب
عبدالعزيزحكيمنمايندهمجلساعلاي |
الحيات:منبع
ميكند تكروي عرفات
فلسطين خلق جبهه سخنگوي اختصاصيبا ي گفتوگو
پاياني بخش
بنييعقوب ژيلا
را صلح فرايند و ميزنيد حرف مذاكره و صلح از اسرائيل ، نابودي جاي به بنابراين*
ميپذيريد؟
نه اماميزنيم حرف هم صلحآميز راههاي از فعلا ما ;باشد شما با حق حدودي تا شايد
.گفتيد الان شما كه واژههايي همان با و دقيقا
است؟ كدام شما واژههاي*
حق بر تاكيد مبارزه اين در ما محكم گام اولين.ميزنيم حرف مرحلهاي چند مبارزه از ما
به و باشد حق اين مخالف نميتواند جهان اين در كس هيچ چون.است آوارگان بازگشت
و قوانين تمامي كه چرا "گرديد باز وطنتان به نداريد حق شما" كه بگويد فلسطينيها
پايداري حق اين به رسيدن در ما اگر.ميكنند دفاع حق اين از بشر حقوق جهاني منشورهاي
دليل همين به شايد.شد خواهد اسرائيل نابودي براي ما استراتژي مهمترين به تبديل كنيم ،
اين معناي ميدانند خوب آنها زيرا.ميكنند مخالفت بازگشت حق با اسرائيليها كه باشد هم
.دارد عواقبي چه و چيست بازگشت
دارد؟ عواقبي چه*
كه حالي در است نفر هزار نهصد و ميليون يك اكنون عربي 1948 مقطع در فلسطينيها تعداد
.بودند نفر هزار پنجاه و يكصد فقط سال 1948 در
را سرزمين اين و فلسطيني كاملا را خودشان اما دارند ، اسرائيلي شناسنامه الان آنها همه
خواهد نفر ميليون پنج به آينده سيسال در آنها جمعيت.ميدانند خودشان به متعلق كاملا
فكر به اسرائيليها هم دليل همين به.اسرائيليها جمعيت با برابر تقريبا يعني.رسيد
اگر حتي نيستند ، تبعيد اين پذيرش به حاضر فلسطينيها اما افتادند ، آنها تقسيم و تبعيد
كه است اردن مسئله ديگر نكته.شوند خارج سرزمينشان از نيستند حاضر برسند ، هم شهادت به
.هستند سهيم كشور اين اقتصادي مهم فعاليتهاي تمام در كه هستند فلسطيني مردمش از درصد 65
اشغالي 1967 سرزمينهاي در هم فلسطيني ميليون چند.است اشغالي فلسطين همجوار اردن
اگر كه ميكنند زندگي دنيا سراسر در هم فلسطيني آواره ميليون نيم و چهارميكنند زندگي
كه حالي در رسيد ، خواهد نفر ميليون نه از بيشتر به فلسطينيها جمعيت بازگردند فلسطين به
خواهند قرار فلسطينيها محاصره در اسرائيليها بنابراين.هستند نفر ميليون پنج يهوديها
.گرفت
جمعيت افزايش را فلسطين مسئله راهحل ميرسد نظر به ميكنيد ، صحبت شما كه اينطور*
كرد؟ خواهد حل را شما مشكل جمعيت افزايش ميكنيد فكر واقعا ميدانيد؟ فلسطينيها توسط
.شود دهبرابر بايد و است كم فلسطينيها ما جمعيت !بله (ميخندد)
دارد؟ بچه يازده _ ده فلسطيني خانواده هر كه است خاطر همين به لابد*
.شود اسرائيليها برابر چند تعدادشان شده جور هر بايد دارند اعتقاد فلسطينيها.بله
داريد؟ فرزند چند خودتان حالا !الطاهر آقاي*
.فرزند دو
؟!ندارد همخواني فلسطينيها جمعيت افزايش استراتژي با اينكه تا؟ دو فقط چطور*
نظرات براي من و است مخالف بيشتر فرزندان داشتن با همسرم بخواهيد را راستش (خنده با)
خيلي گذشته به نسبت زندگي كه بگويم هم را اين البته.هستم قائل احترام خيلي ايشان
دو هر بنابراين.است شده بدتر مادرانمان و پدران به نسبت ما اقتصادي شرايط و سختتر
ميكند ، كار را روز تمام و است داروساز دكتر همسرم.هستيم تماموقت اشتغال به مجبور
.ندارد را بيشتر فرزندان براي رسيدگي و نگهداري براي فرصتي واقعا
در شما.شوم تازهاي پرسشهاي وارد و خارج بحث اين از باشيد موافق اگر !الطاهر آقاي*
خاطر به ميكنم فكر كه كرديد انتقاداتي عرفات ياسر آقاي به من پرسشهاي از يكي به پاسخ
.باشد اسرائيليها با صلح روند پذيرش
عقبنشيني آنقدر او.دارم عرفات آقاي به باره اين در زيادي انتقادات من است درست.بله
اما شناخت ، رسميت به را اسرائيل عرفات.نميديدند هم را خوابش اسرائيليها كه كرد
...دادند فلسطين به امتيازي چه اسرائيليها
براي خلق جبهه] شما كل دبير زمان آن كه حبش جورج دكتر ميدانم من كه آنجا تا اما*
يك در ايشانكرد دفاع اسلو صلح طرح از كه بود افرادي نخستين از يكي بود ، [فلسطين آزادي
مصر در نميتوانستند نداشتند ، لبنان در وجود حق فلسطينيها وقتي" بود گفته مصاحبه
آيا بزنند ، عمل به دست اسرائيل عليه نميتوانستند هم سوريه در وقتي و كنند فعاليت
كه شرايطي چنين در كه است اين من سوال حالا "داشتند اسلو طرح به دادن تن جز چارهاي
دهد؟ انجام ميتوانست چه عرفات آقاي كرده ، تصوير خوبي به را آن شما كل دبير
و توافقها آن چون نبوديم موافق اسلو طرح با اصلا ما.نيست درست حرف اين اصلا.نه
...بود ننگين و بد بسيار موافقتنامهها
نفي شعارشان آغاز در فلسطينيها" كه گفت و كرد دفاع آن از لبنان در شما كل دبير اما*
بعدها اما دادند ، شهيد هزاران و كردند كار اساس اين بر هم سالها و بود صهيونيستي دولت
بزنند ، عمل به دست اسرائيل عليه نميتوانستند و نداشتند فعاليتي هيچ حق كه شرايطي در
".كردند امضا را صلح موافقتنامه و پذيرفتند را مادريد راهحل
كه بود اين ايشان منظور.نيست دقيق خيلي گفتيد ، حبش جورج دكتر از نقل به شما كه سخناني
حالا همين مثل درست.دهيم انجام عمليات اسرائيليها عليه نميتوانيم فلسطين از خارج ما
سرزمينهاي داخل اما دهيم انجام عمليات سوريه و لبنان به اردن راه از نميتوانيم كه
شعلهور اشغالي سرزمينهاي داخل در ما قيام الان شاهديد كه همانطور و ميتوانيم اشغالي
.ميشود محسوب استراتژيك كاملا تحول يك فلسطين داخل به مسلحانه عمليات انتقال.است شده
و صلح مذاكرات همان نتيجه اشغالي سرزمينهاي داخل به مسلحانه عملياتهاي انتقال آيا*
قبليام سوال به شما نيست؟ شد ، انجام عرفات توسط كه غزه در فلسطين خودگردان دولت تشكيل
ميداد؟ انجام بايد چه عرفات كه نداديد پاسخ
در حبش جورج دكتر از خبرنگارها وقتي معمولا.ميپرسيد شما كه است مهمي سوال اين
صلح مذاكرات همين انجام جز هم ديگري چاره عرفات آقاي آيا كه ميپرسيدند مصاحبههايش
را پاسخ همين درست امروز هم من "داشت هم ديگري چاره عرفات ، آقاي !بله" كه ميگفت داشت ،
.ميدهم شما به
چارهاي؟ چه خب*
اگر و بازگردم كشورم به ميخواهم كه ميگويم دستان به كلت به اما ندارم ، دست در كلت من
هم حبش دكتر.باشد [فلسطيني آوارگان] بازگشت حق براساس بايد كنيد مذاكره ميخواهيد
.نكرد حرفها اين به توجهي عرفات اما.دارد وجود هم مستنداتش و زد را حرف همين بارها
است؟ سرزمينشان به آوارگان بازگشت مخالف عرفات مگر*
.باشد قائل اهميتي آوارگان بازگشت حق براي عرفات آقاي كه دارم شك من
اهميتي كه است كرده اعلام را چيزي چنين عرفات هرگز آيا چيست؟ شك اين براي دليلتان*
است؟ شما حدس فقط اين يا نيست قائل آوارگان بازگشت براي
چشمپوشي بزرگ حق اين از كه است نگفته و نكرده بيان را چيزي چنين هيچوقت عرفات البته
نگراني من" نوشت شد ، چاپ نيوزويك روزنامه در كه مقالهاي در پيش ماه چند اما.ميكند
به و است خطرناك بسيار حرف اين ".ميكنم درك آوارگان بازگشت حق به نسبت را اسرائيليها
نوشته حتي او.كند ارزيابي را فلسطينيها عكسالعمل ميخواست طريق اين از عرفات من نظر
اين آيا شما نظر به ".دهيم قرار بررسي مورد را اسرائيل نگرانيهاي آمادهايم ما" بود
بازگشت حق درباره دارد قصد كه نيست اين حرفش معناي آيا.نيست خطرناك كردن اظهارنظر نوع
كه قدس پناهندگان كميته مسئول سليم دكتر اين بر علاوه.دهد امتياز اسرائيليها به نيز
و كرد سخنراني اسرائيلي دانشكده يك در پيش چندي دارد ، خودگردان تشكيلات در مهمي جايگاه
دليل همين به است ، غيرممكن تقريبا و غيرواقعبينانه آوارگان بازگشت حق موضوع":گفت
".كنيم مذاكره دنيا سراسر در فلسطين ملت با صريح خيلي باره اين در بايد
سخنگوي عنوان به حرفهايش شنيدن از بعد من و است عرفات دولت مقامات از يكي اظهارات اين
و خطرآفرين خيلي سخنانش كه چرا كند ، كنار بر فوري را سليم كه خواستم عرفات از خلق جبهه
اما.نيست خودگردان تشكيلات موضع سليم اظهارات كه كند اعلام لااقل يا و است مشكلزا
كه برسم نتيجه اين به ندارم حق من آيانكرد اقدامي و نزد حرفي هيچ باره اين در عرفات
.است زده را حرفهايي چنين عرفات هماهنگي با سليم
اجازه بدون نميتواند عرفات و است دموكراتيك كاملا خودگردان دولت تشكيلات ساختار*
آن به زيادي اعتراضهاي شما كه نيز اسرائيل با صلح فرآيند.كند اقدامي فلسطين پارلمان
الطاهر؟ آقاي ميگويم درست.آورد راي و شد گذاشته راي به فلسطين پارلمان در داريد ،
.ندارد دموكراتيك نهادهاي به ايماني هيچ و است تكرو رهبر يك عرفات ياسر.نه
نياورد؟ آورد ، راي فلسطين پارلمان در اسرائيل با مذاكره و صلح روند اما*
و تكرو رهبر يك هم او و است عرفات سيطره تحت فلسطين پارلمان اما آورد ، راي بله
مركزي شوراي اعضاي همه برابر در هم آن گفتم ، هم خودش به يكبار را اين.است ديكتاتور
.الفتح سازمان
داد؟ شما به پاسخي چه عرفات*
".هستم دموكرات فرد يك من !نه...هستم؟ ديكتاتور من":گفت
شرايطي چنين در نميكنيد فكر آيا داريد ، اسرائيل نام به بزرگي دشمن فلسطينيها شما ، *
نيست؟ فلسطينيها نفع به فلسطين خودگردان دولت و عرفات تضعيف
عرفات خطمشي با سياسي لحاظ از كه حالي در هم دليل همين به ميگوييد درست شما !بله
و باشيم داشته او با درگيري گونه هيچ نبايد عمل در كه ميكنيم تاكيد همواره اما مخالفيم
.بماند باقي سياسي سطح در بايد فقط اختلافنظرها اين
جهان حاشيه
اروپا حمايت جلب براي تلاش و اسد*
اسد سفر اين در.كردند سفر اروپا به گذشته هفته همسرش و سوريه رئيسجمهوري اسد ، بشار
به آمريكا حمله احتمال و خاورميانه مناقشه مورد در كشورش ديدگاههاي طرح با كرد تلاش
.كند جلب اعراب از حمايت به را آنان نظر ايتاليا و فرانسه انگليسي ، رهبران با عراق
كشور اين استقلال از پس انگلستان به سوريه رهبران سفر مورد اولين كه لندن از اسد ديدار
پس بيبيسي خبري شبكه.بود برخوردار بيشتري اهميت از بود ميلادي گذشته قرن اواسط در
مقامات گرم استقبال به اشاره با و خواند مهم را سفر اين انگلستان ، به اسد سفر اتمام از
تاكيد اظهاراتش در اسد.است كرده توصيف سازنده را طرف دو گفتوگوهاي اسد ، از انگلستان
به وانگلستان آمريكا احتمالي حمله شد مدعي و نميشود محسوب منطقه براي خطري عراق داشت
دو اين منافع كسب جهت در باشد مربوط تروريستي وتهديدات تروريسم به آنكه از پيش عراق
چشمان خواست اروپا از سفر اين در سوريه رئيسجمهور.است خاورميانه و فارس خليج در كشور
روز آخرين در اسد آنكه توجه جالب نكته.بگشايد خاورميانه واقعيتهاي روي به را خود
انجام براي آمريكا اصرار آن در و كرد شركت خبري كنفرانس يك در انگلستان در اقامتش
عمومي افكار انحراف براي سياسي پوششي را آن و رد را فلسطيني حاكميت ساختار در اصلاحات
.كرد توصيف فلسطينيان شرايط از
سفيد كاخ در شكاف وجود ادعاي ولفوويتزبه
واكنش*
را مقالهاي گذشته هفته دوشنبه روز آمريكا متحده ايالات دفاع وزير معاون ولفوويتز پل
آغاز سوي به آمريكا منسجم و جمعي حركت از آن در كه كرد منتشر واشنگتنپست روزنامه در
براي صرفا مقاله اين ميرسيد نظر به ظاهرا چند هر.بود گفته سخن عراق عليه نظامي فاز
براي او شد مشخص بعدا اما بود شده نگاشته ولفوويتز شخص و دفاع وزارت ديدگاههاي تشريح
بود شده منتشر روزنامه همان در دسامبر هجدهم در آن از پيش كه مقالهاي اثر كردن خنثي
واشنگتنپست دسامبر هجدهم مقاله در.بود رسانده چاپ به واشنگتنپست در را اخير مقاله
حمله سر بر آمريكا حاكميت داخل در جدي اختلافنظر وجود از روزنامه اين خبرنگاران از يكي
.بود داده خبر متحده ايالات خاورميانهاي خطمشي و عراق به
انساني سپر با دفاع*
انساني سپر واحدهاي تشكيل از گذشته هفته سهشنبه روز عراق بعث حزب رهبر حمودي قاسم سعد
خبر اين كه آبزرور انگليسي روزنامه.داد خبر كشورش به آمريكا ارتش حملات با مقابله براي
كشور استراتژيك نقاط ساير و بغداد در واحدها اين نوشت حمودي از نقل به كرده منتشر را
اين.داشت خواهند عهده بر را خون قطره آخرين تا دشمن برابر در مقاومت وظيفه و شده پخش
و آمريكا نيروهاي حملات با مقابله براي انساني سپرهاي از بغداد كه نيست باري اولين
و كاخها در عراق غيرنظامي شهروند هزاران فارس خليج جنگ 1991 در.ميجويد بهره انگليس
تاثير كه اقدامي شوند ، آمريكا هوايي حملات از مانع تا ميشدند مستقر حساس نقاط ساير
حقوق گروههاي حمودي اظهارات انتشار از پس بلافاصله.باشد داشته ميتوانست زيادي رواني
عمومي افكار جلب براي بغداد دروغين تبليغات را آن رويكرد اين شمردن مذموم ضمن بشر
.خواندند
آمريكا عليه جديد تروريستي حملات وجود احتمال*
منافع و قلمرو عليه جديد تروريستي حملات وقوع احتمال از واشنگتنپست آمريكايي روزنامه
داونينگ واين بازنشسته ژنرال از نقل به روزنامه اين.داد خبر نزديك آيندهاي در آمريكا
القاعده كرد ادعا تروريسم با مبارزه زمينه در آمريكا ملي امنيت شوراي اسبق كاركنان از
نيويورك به مجدد تهاجم درصدد آنها"..است واشنگتن عليه جديدي حملات طراحي حال در
كرده ادعا داونينگ ".داشت خواهد سمبليك تاثيري تهاجمي چنين دارند اعتقاد كه چرا هستند
در را محرمانهاي هستهاي دفاع برنامه آمريكا دولت بعد به گذشته سال اواخر از است
.است درآورده اجرا حال به ديسي واشنگتن
محاق در سناريو
*ولفوويتز پل
شده تلاش "محاق در حسين صدام سقوط پروژه" عنوان تحت دسامبر هجدهم اول صفحه مقاله در
بين اختلافنظر و شكاف كه حالي در.شود كشيده تصوير به آمريكا حاكميت در شكاف نوعي بود
.ندارد خارجي وجود اساسا عراق عليه بالقوه جنگ طراحي سر بر غيرنظامي و نظامي رهبري
مدرسه" چون اشاراتي بردن كار به با مختلف مقاطع در و دفعات به پست واشنگتن گزارشگر
نظر از ميرسيد نظر به كه آنگونه بود ، كرده اشاره من به "ولفوويتز ديدگاه" و "ولفوويتز
.شد خواهد ساقط گيرد قرار حملات هدف آنكه از پس بلافاصله تقريبا حسين صدام دولت من
دفاع وزارت ارشد غيرنظامي مقامات نظر اين همچنين و نداشتهام ديدگاهي چنين هيچگاه من
اما باشد داشته ديدگاهي چنين ميتواند پست واشنگتن گزارشگر.نيست هم [متحده ايالات]
جهان گرداگرد در و بغداد در اينجا ، در نفوذ ذي افراد جمله از و روزنامه اين خوانندگان
رامسفلد دونالد.دارند قرار آن معرض در و مينگرند را درآورد تحرير رشته به او آنچه هم
تاثيرات در تعمق سوي به را ديگران بودهاند تلاش در فرانكس تامي ژنرال و دفاع وزير
آنچنان امور كه صورتي در احتمالات همه به دقيق پرداختن و قهريه قوه احتمالي بهكارگيري
.است برنامهريزي در محتاطانه شيوه تنها اين.كنند ترغيب نرود ، پيش داريم نظر در ما كه
اين مورد در رامسفلد از خبري كنفرانس يك در شود منتشر مقاله اين آنكه از قبل روز درست
:داد پاسخ او.ميشوند فروپاشي دچار و شده مضمحل سرعت به عراقي نيروهاي كه شد سوال تصور
حال هر به چيز هر از قبل ".نيست است ، جريان در آنچه به نگريستن براي درستي روش اين"
من گمان به لزوما و ميافكند مخاطره به را انسانها جان كه است خطرناك تجربهاي جنگ
رفتار چگونه دقيقا عراقي نيروهاي اينكه مورد در خوبي اطلاعات ما كه است دشوار بسيار
را ديدگاهها اين تمامي مايلند كه كساني.آوريم دست به داد خواهند نشان واكنش و كرده
.ميكنم دعوت دفاع وزارت سايت از ديدار كنند ، به مطالعه
او سياق همين به.است داده نشان خود از بيبديل و بيمنطق شقاوتي و سبعيت حسين صدام
خودش بقاي حفظ براي مردمش و ارتش كردن قرباني و ساختن فدا به متمايل و پيشبيني غيرقابل
مردم برابر در چه گذشته ساليان طي جمعي ترور تسليحات بهكارگيري در هرگز او.است بوده
از اواست نكرده شرمساري و وجدان عذاب احساس مسلمانش همسايگان برابر در چه و خودش
اماكن اين رهگذر اين از و كرده استفاده خود تسليحات كردن پنهان براي اسلامي مقدس اماكن
اعضاي بيگناهترين و ضعيفترين به موضوع كه هنگامي و است داده قرار بيحرمتي مورد را
به.است نداشته ترحم احساس هيچگاه او ميشود مربوط - عراقي كودكان يعني - عراق جامعه
در دقت به ماهها براي - غيرنظامي و نظامي سطوح همه در - دفاع وزارت در ما دلايل همين
چرا كند منحرف درست راه از را ما ميتوانسته كه بودهايم راههايي همه تعمق و بررسي حال
.است تصميمگيري براي محتاطانه راه تنها اين كه
تنها كه ماست مسئوليتپذيري اصل خلاف اين كه باشد درست هم ديدگاه اين است ممكن همچنين
سويي و سمت در چيز همه است ممكنكنيم برنامهريزي ممكن شرايط بدترين با مقابله براي
بر شرايط تا باشيم داشته آمادگي هم وضعيت آن براي بايد ما و برود پيش بهتر و مثبتتر
.باشد داشته پي در را عراقيها و آمريكائيان ضروري غير مرگ كه نرود پيش ديدگاههايي اساس
ممكن كه چيزهايي بدترين براي را خود كه است اين شرايط اين مديريت براي راه بهترين اما
دفعات به دولتي مقامات ساير و من كه است چيزي همان اين و كنيم آماده پيوندد وقوع به است
.كردهايم تاكيد آن بر
ژنرال فرانكس ، رامسفلد ، بين گسترده و جدي مباحثات موضوع نظامي طراحي توجه قابل وجه هر
در آنان شود ، تبديل ضرورت يك به عراق سلاح خلع چنانكه.است بوده جمهور رئيس و مايرز
به.ندارند اختلافنظري هيچ است لازم عراق به تهاجم براي كه نيرويي ماهيت و حجم مورد
نيست قادر كسي اينكه مورد در خيالبافانهاي و نادرست احساس و ديدگاه هيچ آنان شكل همين
.است نداشته وجود ديدگاهي چنين اساسا.ندارند كند ، پيشبيني را حوادث روند
خليج پيش سال يازده جنگ در كه است زماني از فراتر مراتب به اكنون كه دغدغهها از يكي
خود دهشتآور تسليحات از واقعا است ممكن بار اين صدام كه است خطر اين داشت وجود فارس
بسيار او رژيم كه ميسازد رهنمون استنتاج اين به را ما جدي تهديد اينكند استفاده
اين و باشد برخوردار جمعي ترور تسليحات اين از كماكان دهيم اجازه كه است آن از خطرناكتر
به ندارد لزومياست سلاحها اينگونه از بيشتري مقادير اكتساب درصدد او كه است درحالي
است بوده ناچار زمان اين تا او.است مصيبتباري چيز چه جنگ كه شويم يادآور رئيسجمهور
كه ميداند خوبي به او و دهد تسلي را شدند كشته افغانستان در كه شجاعي مردان بيوههاي
اين در را شوهرانشان كه زناني بيوه دادن تسلي باشيم داشته پيش در عراق با جنگي چنانچه
در را عزيزانشان كه خانوادههايي به همچنين او اما.بود خواهد چگونه ميدهند دست از جنگ
كه راههايي از هيچيك.است گفته تسليت هم دادند دست از پنتاگون و جهاني تجارت مركز
اين شده مطرح اكنون كه سوالي.نيست خطر از عاري گرفته قرار متحده ايالات روي فرا اكنون
نظامي اقدام از احتراز و بيتفاوتي مخاطرات برابر در نظامي اقدام مخاطرات چطور كه است
هر مورد در را وجوه تمامي حال همين در و كنيم مقايسه يكديگر با و سنجيده را عراق عليه
.باشيم گرفته نظر در گزينه دو
از پس عراق در است ممكن كه است خطري ميشود غلو موردش در معمولا كه مخاطراتي از يكي
در مردم هوشمندترين آزادي كنيم باور كه است سخت.بپيوندد وقوع به صدامحسين رژيم حذف
براي فرصتي دنيا حاكميتهاي ظالمترين از يكي يوغ از جهان عرب كشورهاي مهمترين از يكي
و مسئوليت انجام راه در جلو به حركت براي محركهاي خوشنيت مردم ساير و اعراب آمريكا ،
"ترور با جنگ وراي در صلح و عدل از پر دنيايي ساختن" را آن بوش پرزيدنت كه وظيفهاي
.نباشد است ، كرده توصيف
واشنگتنپست:منبع
:پينوشت
آمريكا متحده ايالات خارجه امور وزير معاون *
.نيست همشهري ديدگاه بيانگر الزاما ستون اين مطالب
|