ندارم فيلمسازي ادامه به رغبتي
بزرگسالان طويل صف و كودك فيلم حكايت
هنر حاشيه
ندارم فيلمسازي ادامه به رغبتي
مهرجويي داريوش با گفتوگويي سينمادر و ادبيات ارتباط
كارهايش در همواره ادبيات به خاطر تعلق كنار در كه است فيلمسازاني از "مهرجويي داريوش"
ساخته داستاني ادبي آثار براساس فيلم چند تاكنون و است آورده روي داستاني ادبي آثار به
فراني" عنوان با "سالينجر" از اثري اساس بر) پري به ميتوان فيلمها اين جمله از.است
از "بيل عزاداران" داستان مجموعه از نام همين به داستاني براساس) گاو ،("وزويي
.كرد اشاره...و (ترقي گلي از اثري براساس) "گلابي درخت" و ("ساعدي غلامحسين"
ايران سينماي در انقلاب از قبل سالهاي در نو حركتي كه است فيلمسازاني از يكي "مهرجويي"
به ذيل گفتوگوي.است جسته دوري مبتذل و عوامپسند سينماي از همواره و كردند ايجاد
و مخاطب بحران همچنين و ايران سينماي در آن مشكلات و سينما و ادبيات ارتباط بررسي
منتقد و نويسنده كريمي ايرج مصاحبه اين درميپردازد ايران در هنري سينماي مهجوريت
.ميكند مورد اين در نيز اظهارنظرهايي گفتوگو اين از قسمتي در كه داشت حضور نيز سينما
"ميكنم خاموش من را چراغها" رمان مثل رماني واقع عينيتانددر فاقد ما ادبي آثار
بدهبستان و رابطه ما نويسندگان استثناست يك "پيرزاد زويا" از
نداشتهاند اصلا سينما با
شكريپور مختار
ايراني داستاني آثار روي از و داريد ادبيات با تنگاتنگي ارتباط سينما كار كنار در شما*
توجه و گرايش اين وجود با دادهايد ، انجام فيلمهايتان ساخت همجهت اقتباسهايي خارجي و
ببريد؟ بهره فيلم ساخت جهت شده نوشته اخيرا كه رمانهايي و داستانها از نداريد قصد آيا
كردهايد؟ دنبال را آثار اين آيا
داستاني جوايز برنده كه كتابهايي و ميرسد دستم به جديد كارهاي اين اكثر كمابيش
تكان مرا كه متني به هنوز ولي دنبالميكنم را جوان نويسندگان كارهاي همچنين و ميشوند
.برنخوردهام كند وادارم آنها روي از نوشتن به و دهد
چه به كند جلب سينمايي اقتباس جهت را شما نظر نتوانسته اما شده نوشته خوبي آثار اينكه *
برميگردد؟ موضوعي
يا و بيتفاوت سينما مقوله به نسبت همچنان ما نويسندگان كه برميگردد آنجا به حدودي تا
واقع در !هست چي مقوله اين اصلا كه نميروندبدانند سينما دنبال زياد هستند ، ناآشنا
;كنند دنبال را سينما تاريخ مطرح فيلمهاي و سينما استادان سينما ، تاريخ كه نويسندگاني
در ميشود كار سينمايي تحليلهاي و بررسيها و نقد زمينه در كه آنطور يا داريم كم بسيار
آنچناني بررسيهاي و نقد ادبي آثار ساير و داستانها روي بر يعني ;نميبينيم ادبيات
در كه صورتي در داريم..و فيلم مجله ما سينما زمينه در مثال بهعنوان ;نميگيرد صورت
.داريم كمتر مجلهاي چنين ادبيات زمينه
نقد به شعر و داستان چاپ كنار در كه داريم ادبيات زمينه در هم تخصصي مجلات البته ، *
كارنامه ، :مثل مجلاتي به ميتوان جمله آن از كه ميپردازند ادبيات روز كتابهاي و ادبي
.كرد اشاره...و نافه فلسفه ، و ادبيات ماه كتاب شوكران ، پنجشنبه ، عصر
انتخاب را كتاب چند ادبي كتابهاي انتشار با همگام كه جدي مجلهاي كه است اين من منظور
صورتي در داريم كمتر كنند بررسي و نقد را آنها تا بدهند نويسندگان و منتقدين دست و كنند
و تحليل و بررسي و نقد به فيلمها اكران با همزمان بهطور كه داريم مجلاتي سينما در كه
.ميپردازند فيلمها پيرامون گفتوگو
به كه مبتذل ويدئويي فيلمهاي به شده محدود متاسفانه سينما ما مملكت در ديگر طرفي از
سينما تاريخ خوب و بنيادي كارهاي كه ميشود باعث اين و ميرسد مردم دست به قاچاق صورت
.نشوند ديده
نكته اين بايد ولي نميشوند آن پيگير و نميشناسند را سينما ما نويسندگان معتقديد شما*
آن به و ميكند انتخاب خودش براي را داستاننويسي كسي وقتي كه گرفت نظر در هم را
روي تمركزش كند سعي و نبيند سينما به پرداخت در لزومي شايد است ، دغدغهاش و ميپردازد
باشد؟ خودش اصلي حرفه
يك خودش فيلمي هر چون ميكند ، كمك قصهنويسياش كار به بشناسد را سينما اگر نويسنده يك
مانند به بلند فيلم و كوتاه داستان مانند به كوتاه فيلم كه مسئله اين يعني _ است رمان
پايان وسط ، شروع ، بايستي كه داري درامي و طولاني زمان شخصيت ، تعدد آن در كه است رمان يك
نميآيد كسي هيچوقت كه گفت بايد ديگر _باشد داشته فرود و اوج يا پايين و بالا يا و
يك بهعنوان را _ هستند هم بازار در خوشبختانه كه _ سينمايي برجسته آثار فيلمنامههاي
.كند بررسي رمان يك مثل ادبي مقوله
.ندارد و نداشته را فيلم نقد تاثير و غنا دامنه ، هرگز ايران در ادبي نقد:كريمي ايرج
ما ادبي آثار اينكه موافقم ، بسيار نيز كردند عنوان مهرجويي آقاي كه ديگر قضيهاي با
"پيرزاد زويا" از "ميكنم خاموش من را چراغها" رمان مثل رماني واقع در _ عينيتاند فاقد
در نداشتهاند اصلا سينما با بدهبستان و رابطه ما نويسندگان زيرا _ استثناست يك
"همينگوي" به ميتوان مثال بهعنوان كه دارد و داشته وجود غرب در رابطه اين كه صورتي
ميگويد كه هست معروفي جمله مورد اين در.ميشود همينگوي سينما تاثير تحت كه كرد اشاره
اين همه يعني "پرداختند آن دادن نشان به انسان از زدن حرف جاي به جديد نسل نويسندگان"
اينطوري "داستايوفسكي" كه صورتي در گرفتهاند تاثير سينما از جديد نسل نويسندگان
.نمينوشت
اين معنياش و است پرباري و درست واژه خيلي برديد كار به كه عينيتي واژه اين:مهرجويي
يا شخصيتها انديشههاي توضيح و توصيف جهت در ما قصهنويسان يا رماننويسان كه است
و بيايند آدمها آن در كه بيافرينند دراماتيكي موقعيت يك تا ميكنند صحبت قهرمانانشان
داريم كم خيلي ديالوگ رمانهايمان در ما.بزنند حرف همديگر با و بايستند همديگر جلوي
توضيح يا و كرده توصيف سومشخص صورت به را مابقياش و ميگويند را اصلي ديالوگ يعني
قدمت آنها رمان زيرا است ميبينيم فرنگي رمانهاي در كه آنچه برخلاف اين و ميدهند
ماهري و شهير قصهنويسان آثار به ما وقتي اينكه يا كردهاند كار آن روي و داشته بيشتري
به كه است اين كارهايشان بزرگ حسن كه ميبينيم ميكنيم نگاه چوبك و علوي هدايت ، چون
آدمهايشان يعنيميآفرينند موقعيت نمايشنامهنويس يا تئاترنويس يا دراماتيست يك مانند
پيش را قصهشان كه است ديالوگهايشان واقع در.ميزنند حرف هم با و ميايستند هم مقابل
و ذهني توضيحات به نميتوانيم زياد و است گونه اين ما كار هم فيلم در ;ميبرد
ببخشيم ، عينيت افكار و انديشهها اين به بايد بلكه بپردازيم شخصيت دروني انديشههاي
;ميشود برقرار شخصيتها و آدمها بين كه مشخصي انضمامي خيلي موقعيتهاي صورت به يعني
كمتر ادبيمان آثار در متاسفانه كه است قضيهاي اين و دهيم نشان و كرده توصيف را آنها
.ميشويم مواجه آن با
شد ساخته ترقي گلي از اساسداستاني بر كه گلابي درخت فيلم
معطريان رضا:عكس
هستند سينمايي پرداختهاي و تصويري قابليتهاي داراي كه داريم هم خوبي آثار ما البته*
رضا" نوشته "چوبها اركستر شبانه همنوايي" رمان مثل كتابي به ميتوان مثال بهعنوان كه
.است دراماتيك موقعيت و حركت از سرشار كه كرد اشاره "قاسمي
مرا توجه اندازهاي تا و داشت جاهلي شخصيت كه نيست يادم اسمش كه خواندم كتابي اخيرا
.كرد جلب
رمان يا داستان در كه گفت هم را اين بايد اما است درست برشمرديد شما كه را مسائلي*
از يكي كه ميپردازد شخصيتها روانكاوي يا و فضاسازيها توصيفها ، سري يك به نويسنده
شخصيتها درون به رفتن بيشتر بلكه ندارند عينيت به ربطي و است گونه اين اصلي خصيصههاي
بار هيچگونه كه ميشود تكگوييهايي به منجر هم گاهي و آنهاست ذهنيت عمق به رسيدن و
نشان ديگر گونهاي به و گرفت نظر در بايستي اقتباس در را مسائل همين اما ندارند تصويري
كار آنها گزينش كه ميشود يافت هم دراماتيكي موقعيتهاي ادبي اثر هر در واقع در.داد
گزينشي آنها از و بشناسد را موقعيتها آن بايستي فيلمنامهنويس يعني است فيلمنامهنويس
ما ادبيات داستاني آثار اكثر.نيست اثر كليت به پرداخت به نيازي ديگر و آورد عمل به
اين ميكنم حس و ساخت آنها از ماندگاري فيلمهاي ميتوان كه دارند تصويري قابليتهاي
را ادبي آثار از اقتباس و ادبيات دغدغه همواره كه تقوايي يا شما چون كسي را كار
از _ كوتاه فيلم زمينه در بهخصوص _ ما فيلمسازان اكثر وگرنه است ساخته داشتهايد
جذابيتهاي به و گرفته ناديده فيلم در را روايت چون اساسي عناصر و دورند خيلي ادبيات
محكم ساختار يك وجود و دارند سينما از نادرستي تلقي اكثرا !ميكنند اكتفا خاصي بصري
فقط كه روزها اين مبتذل فيلمهاي در متاسفانه و ميگيرند ناديده كاملا را داستاني
در دراماتيك موقعيتهاي و قوي فيلمنامه و ساختار يك جاي و دارند تجارت و گيشه دغدغه
اكتفا بازاري و عوامپسندانه مولفههاي و جاذبهها سري يك به فقط و است خالي بسيار آنها
كاملا را داستاني محكم ساختار يك وجود و دارند سينما از نادرستي تلقي اكثرا !ميكنند
تجارت و گيشه دغدغه فقط كه روزها اين مبتذل فيلمهاي در متاسفانه و ميگيرند ناديده
و است خالي بسيار آنها در دراماتيك موقعيتهاي و قوي فيلمنامه و ساختار يك جاي و دارند
نظر خواستم !ميكنند اكتفا بازاري و عوامفريبانه مولفههاي و جاذبهها يكسري به فقط
بدانم؟ ادبيات از ما سينماي دوري درباره را شما
.ندارم اين جز به نظري و موافقم شما صحبتهاي با هم من
كنيد؟ اقتباس كاري جديد ادبي آثار از نداريد قصد حال هر به*
با و هستم مسئله اين پيگير هم خيلي و كنم پيدا مورد اين در كاري كه ميشوم خوشحال خيلي
.برنخوردهام كند ، دگرگون مرا بتواند كه اثري آن به هنوز ولي ميخوانم را آثار علاقه
چيست؟ ايران سينماي موقعيت از شما ارزيابي*
دارند همه و ميرود پيش خوب خيلي دارد چيز همه وگرنه است سالن نبود ما بزرگ مشكل
و ميسازد تجاري يكي ميسازد ، بدنهاي فيلم اصطلاح به يكي ميسازند ، را فيلمهايشان
سيستمي در ميتوانند فيلمسازان اين همه و ميسازند فرهنگي فيلمهاي هم كساني
نگران نبايد و دارند را خودشان خاص تماشاگر هم همه و كنند كار هم كنار در و مسالمتآميز
فيلمهاي همين حتي.باشيم داشته فيلمها نمايش براي مكاني ما كه شرطي به باشند تماشاگر
كه است حيف و دربيايند عمومي نمايش به ميتوانند درخشانند خيلي بعضيهايشان كه هم كوتاه
فرهنگسراها ، بايد بلكه برگردند بعد و شوند داده نشان بيايند ، جشنوارهها به فيلمها اين
هميشگي بهطور بتوانند كه كنند ايجاد مركزي يك و دهند هم دست به دست نهادها و موسسات
.دهند نشان آنجا در را تجربي و كوتاه فيلمهاي
شد؟ اكران بماني بالاخره گويا *
زده عقب را "بماني" فيلم كه شد باعث سينما سالن كمبود و بود اكرانش انتظار در فيلم اين
.براند حاشيه به را آن و
مادريام ، سرزمين آوازهاي بماني ، چون ما فرهنگي فيلمهاي براي كه محدودي اكرانهاي اين*
چه از ناشي را دارند كمي فروش و ميشود گرفته نظر در..و كوچك پرندهباز آزادي ، تو
ميدانيد؟ عواملي
.ندارد ديگري دليل هيچ و سينماست سالن كمبود از ناشي مسائل اين همه
موثر مسئله اين در را دادهاند سينماداران به فيلم انتخاب در كه اختياراتي يعني*
يك هم آنها كه است مشخص و ميكنند انتخاب خود را فيلمها سينماداران اينكه نميدانيد؟
صورت در هم فرهنگي فيلمهاي گرچه هنر ، تا دارند نظر در را گيشه و تجارت يعني قضيه طرف
رفت؟ خواهند هم فروش به قطعا و كرده پيدا گيشهاي جذابيتهاي گسترده اكران
دنبال و ميكند كمك و دخالت بسمالله اول از توليد و پرداخت و ساخت در دولت ببينيد ،
به كه وقتي ولي گيرد انجام كارش كه ميكند سعي بزرگ كمپاني يك مثل يعني هست قضايا
دست به را بعد به مرحله آن از و نميكند كاري هيچ ميرسد توزيع و بهرهبرداري
تماشاگر كه ميروند طعمههايي دنبال به سينماداران هم واقع در و سپرده سينماداران
سالن ما اگر ولي.ميكنند سرريز بيشتري پول كه عوامپسند فيلمهايي يعني دارد بيشتري
مردم نشان فيلمها قبيل اين با همراه را فرهنگي فيلمهاي اين ميتوانستيم داشتيم ، سينما
.ديگر كشورهاي يا و انقلاب از قبل مثل دهيم
ميبينيد؟ چگونه را فرهنگي سينماي اين آينده*
فرهنگي سينماي و برويم جلو سيستم همين با اگر يعنيميبينم تاريك خيلي را آيندهاش
از رفتهرفته كه است معلوم خب ، ;شود رانده حاشيه به و شود واقع بيمهري مورد همينطور
در.بكند فيلمهايي چنين صرف را سرمايهاش و زندگي همه نميآيد كسي ديگر و ميرود بين
من خود حاضر حال در.ميكنند بايگاني را آنها بلكه نميدهند نشان را آنها جايي كه صورتي
و عوامپسندانه فيلمهاي ساخت به نميتوانم من زيرا ندارم فيلمسازي ادامه به رغبتي
به را اكران بهترين كه زماني.شود گذشته مثل بايد من نظر به.بياورم روي آنچناني
و بود سينما گونه اين پشت دولت موقع آن دردادند..بانو ليلا ، پري ، سارا ، فيلمهاي
مسئوليت اين دولت الان منتهيدهند نشان را فرهنگي فيلمهاي اين بودند مجبور سينماداران
نكند دخالت بايد كه آنجا و نميكند دخالت كند ، دخالت بايد كه آنجا و برداشته دوشش از را
.ميكند دخالت
نداريد؟ خاصي صحبت آخر در*
و ركود حالت اين از سينما و باشد نادرست من آيندهنگري كه اميدوارم فقط ديگر نه
.شود بهتر روزبهروز و بيايد بيرون ورشكستگي
بزرگسالان طويل صف و كودك فيلم حكايت
نجفي نسيم
در كه بيمايهاي و سست شخصيتهاي از بسياري از روزها اين پسرخاله و قرمزي كلاه گويا
البته و كودكان محبوب عروسك ، دو اين.جذابترند و قويتر ميآورند بر سر فيلمها
.است متفاوت قدري ظاهرا نمايشي فانتزي عناصر عمومي محبوبيت با.هستند ايراني بزرگسالان
نكرده باز را خود جاي اندازه اين به كودك ويژه برنامههاي در عروسكي هيچ گفت ميتوان
پرداخت و ساخت در زيادي خلاقيت بچهها ، ذهن در پايداري اين ايجاد براي واقع در.است
است قرار كه آنجا از ميشود خلق عروسك قالب در شخصيتي وقتي.است رفته كار به آنها
ثابتي شخصيتي قالب (كمدي چه و جدي چه) بايد باشد ، كار جريان در اصلي (اكثرا) كاراكتري
به و دلچسب خصوصيت ، همين را عروسك دو اين مينگريم ، بچهها نگاه از وقتي.بگيرد خود به
تنها تلويزيون كودك برنامههاي اكثر عروسكهاي همانند جهت اين از و كرده يادماندني
اداهاي آوردن در با و شده ، گذارده آنها بر بامزهاي صداي كه نيستند متحرك موجودي
دنبال را شخصيت آفريدن هدف بايد كار اجزاي تكتك مسلما.ميكنند شيرينكاري كودكانه
همين.ميبخشد قوت او بيتوجه و پردردسر خصوصيت به قرمزي كلاه پوشاندن لباس نحوه.كنند
جبلي ، حميد صداي يعني ترفندها ، اين تمامي مكمل با همراه كه او پاي و دست حركات طور
است قرار كه آنجا از و دادهاند انتقال نيز او كردن صحبت طرز به را بيتوجهي و شلختگي
انتظارات ايجاد سبب كه رفتاري و گفتاري موتيفهاي قراردادن باشد كودكانه و طنز نمونهاي
"پسرخاله".ميكند كمك بچهها ذهن در آن پايداري به ميشوند موقعيت هر در پيشبيني قابل
غم اصطلاح به و كاركردن و ميشوند بزرگ كودكي سنين همان در كه كودكاني نمونه است عروسكي
حال عين در و باشد مهربان و مودب است قرار او.نميدهد كردن بچگي فرصت آنها به نان
و صدا صحبت ، لحن پوشش ، عناصر مجموع در ابتدا خصوصيات اين و برود در كوره از زود خيلي
مختلف موقعيتهاي در را او عكسالعملهاي نهايت در كه است هويدا او كلامي موتيفهاي
.ميكند پيشبيني قابل بچهها براي
نحوي به عروسك دو اين در مثال طور به كه است كار جوانب مهمترين از نيز چهره طراحي
را شيطنتآميز و احساسبرانگيز موقعيت دو هر در انعطاف قابليت دو آن چهره كه شده انجام
دست به را آدم دل ميكند نگاه مظلومانه وقتي هم شورش و شر آن با قرمزي كلاه حتيدارد
غرق كودك دنياي در بايد ميسازيم هنري اثري كودك براي وقتي كه است حقيقتي اين !ميآورد
استقبال عدم و دلزدگي آنها ، ذهنيات با ناهماهنگي گونه هر صورت اين غير در باشيم شده
كودكان براي عروسك مانند بيجان موجوداتي به (بخشيدن شخصيت) تشخص ، .ميكند حاصل را آنان
حتي و ميكند انتخاب نام آنها براي ميزند ، حرف خود عروسكهاي با كودكاست عادي امري
توسط روان تخت بر سوار پير قرمزي وقتي سروناز و قرمزي كلاه در.دارد عكسالعمل انتظار
كه است كودكانهاي شخصيتبخشي همان به احترام ميشود ، برده سو آن و سو اين خانه خدمتكار
از كه موجودي به دادن جان در كه هستند كوچكي عناصر اينها.ميآفريند شعف احساس كودك در
دارند تعلق آن به عروسك دو اين كه دنيايي كه خصوص به.دارند نقش است پارچه و چوب جنس
تابهتاها سياره از كه برومند مرضيه مخلوق نمونه با مثال طور به و است واقعي دنياي
ادغام كودكان واقعي جهان با كه بود فانتزي دنياي عروسك آن دنياي زيرا دارد تفاوت ميآمد
عروسك واسطه به كه ميكرد ابراز وضوح به و ميبرد فرو تخيلاتشان در را آنها و ميشد
از كه اين به توجه با و ميآيد بر دستش از خارقالعاده كارهاي بودنش غيرواقعي و بودن
استقبال مورد كمتر قرمزي كلاه كنار در چرا ديد بايد است كودك برنامههاي خوب ساختههاي
و كاريها شيرين وجود با قرمزي كلاه شخصيتسازي در كه است اين واقعيت.ميگيرد قرار
به با و شيطنتهايش با او واقع در.دارد قرار او شور و شر بر اساس و اصل سادهدليهايش ،
بچهها.ميدهد انجام دارند دوست ذاتا بچهها كه را كارهايي بزرگترها ، كار ريختن هم
در كه طهماسب ايرج حال عين در !است واقعيت يك اين و ميشوند خرسند او خرابكاريهاي از
ريزهكاريهاي ميبخشد ، روح خنده با گاهي و كرده تلطيف اشك با را فضا گاهي قصه ، گيرودار
كه شود تبديل اخلاق معلم به كه اين بدون ميدهد بچهها خورد به نيز را لازم و عبرتآموز
كه تلويزيون برنامههاي برخي در را كودك روانشناسي كارگيري به ضعف و بوده موفق شيوهاي
.ميدهد نشان ميكنند ديكته بچهها براي را بد و خوب كارهاي جمله به جمله و علنا
نيز كم تعداد همان.هستيم كمبود دچار واضح طور به كودك سينمايي فيلم زمينه در ما
با نيز انيميشنسازي زمينه در كه آنجا از و كودك نه و گيرد نام نوجوان فيلم ميتواند
كارهاي شكل به ايران در كودك آثار توليد كل طور به گفت ميتوان آمدهايم ، پيش ضعف
به اماآوردهايم دست به ارزشمندي قوت نقاط زمينه اين در دليل همين به و است فانتزي
سبكي تكرار.رسيدهايم مكررات تكرار صحيحتر طور به يا و يكنواختي نوعي به ميرسد نظر
.ميشود ساخته اوليهاش محورهاي حول زدن دور با كودك ويژه اثر تعدادي موفقيت ، دليل به كه
پيرمردي كه پير قرمزي يك به قرمزي كلاه خصوصيات بسط با سروناز و قرمزي كلاه در
آداب مونث قرمزي يك خلق و آفريده جبلي حميد خوب صداي با هم باز غرغرو و حواسپرت
كه فيلم از صحنهاي در كه اين ديگر و شده انديشيده مسئله اين به كمي محترم و معاشرتدان
الاغ شخصيت.ميشود كشف نيز قرمزي كلاه انيميشن مصداق ميبيند را شرك كارتون قرمزي كلاه
دردسر مايه كه حال عين در و ميكند پرحرفي و ورجه ورجه غول شرك دوروبر دائما كه پرحرفي
!است واقعي قرمزي كلاه يك نمونه ميآورد ، دلتنگي نيز نبودنش است
با خصوص به اشرافي گربههاي به نزديك قصهاي با) سروناز و كلاهقرمزي اينها ، از جدا
فيلمهاي اكران دنياي در روزها اين (است بدجنس "افكار" همان كه ذات به خدمتكار حضور
و ساكت مديد مدتهاي كه كودك آثار دنياي به رسد چه ميآيد شمار به ناجي نيز بزرگسالان
وجود با اما را ، زخم نه ميبرد ميان از را درد تنها صباحي چند هر) پس است بوده بيهياهو
.چشم روي قدمش (اين
هنر حاشيه
ميشود دوبله گاوخوني*
ادامه اصفهان در همزمان صورت به را گاوخوني فيلم تدوين و فيلمبرداري افخمي بهروز
كه كارگردان اين ساخته پنجمين.شود صداگذاري دوبله ، صورت به فيلم است قرار و ميدهد
و ميشود فيلمبرداري آلادپوش محمد توسط شده ساخته صادقي مدرس جعفر گاوخوني رمان براساس
و ميشود صداگذاري آبنار پرويز توسط فيلم اين.شود تدوين همزمان صورت به است قرار
اكبر و پسياني آتيلا مجيدي ، آرش صحت ، سروش رادان ، بهرام رهنما ، بهاره چون بازيگراني
رسيدن به افخمي سينماي طرفداران شده باعث كه اتفاقي اماميكنند بازي آن در زنجانپور
گويا.ميشود شنيده سينمايي محافل در كه است شايعاتي شوند اميدوار جشنواره به گاوخوني
كليد را آن ميرسد جشنواره به فيلم اين شوم مطمئن اگر است گفته دوستانه جمعي در افخمي
جواني كابوسهاي داستان گاوخوني.كرد خواهم موكول آينده سال به را آن شروع وگرنه ميزنم
به را او زايندهرود رودخانه و اصفهان شهر در مردهاش ، پدر خاطرات كه ميكند حكايت را
.است رسانده پريشاني مرز
زنگي و رومي توقيف دلايل*
فيلم مجله به تقوايي ناصر فيلم توقف دلايل درباره "رومي و زنگي" تهيهكننده جلاير حسن
هنوز بيخط كاغذ كه ميدانستم بستم تقوايي با را رومي و زنگي فيلم قرارداد وقتي:گفت
جدي را كار هم تهيهكننده و بوده فيلم آن مشغول مدتها گفت او اما نشده نهايي تدوين
وقتش عمده تقوايي ناگهان بستم كه قرارداد اما كند رها را فيلم ميخواهد حالا و نگرفته
كرد فيلم آن صرف را وقتش همه تقريبا جشنواره آخر تا و بيخط كاغذ تدوين روي گذاشت را
گاهي و بودند كار مشغول شدت به تداركات و توليد و دكور و لباس گروههاي كه شرايطي در
را كار مرحله همان در بايد منبزند سر آنها به نميتوانست هم هفته در روز دو تقوايي
ادامه در جلاير.نكردم را كار اين او به اعتمادم و علاقه دليل به اما ميكردم قطع
و قريبيان فرامرز و تهراني هديه مثل بازيگران برخي با تقوايي درخواست به ما:ميگويد
پنج در تقوايي كه كاري..كرديم پرداخت هم را پول از قسمتي و بستيم قرارداد راد سعيد
عدهاي از تنها و نرساند پايان به فيلمبرداري ماه يك طول در كند تمام ميشد روز شش
و بوديم كرده خرج تومان ميليون حدود 145 زمان آن تا ما..شد فيلمبرداري سياهلشگر
ميرشكاري جهانگير زياد گرماي علت به راه ميانه در.ميكرديم تسويه هم مقداري بايد
اعتراضهاي روز هر.دادند ادامه را كار دستيارانش و آمد تهران به و شد بيمار صدابردار
از دلايلي به بعد اما كنيم متوقف پاييز تا را فيلم داديم ترجيح هم ما ميگرفت بالا گروه
ضعف كه متاسفم بسيار":است گفته كوتاه پاسخي در نيز تقوايي البته.كرديم صرفنظر آن ساخت
آغاز شوق و شور با كه را پروژهاي توليدي ، عوامل و تهيهكننده ناكارآمدي و برنامهريزي
...كشانيد تعطيلي به بود شده
ايران در يونان مستند سينماي*
برنامه اين در.ميشود برگزار اهواز و رشت اصفهان ، تهران ، در يونان مستند سينماي هفته
نمايش به انگليسي و فارسي زيرنويس با يونان معاصر مستند سينماي از مستند فيلم عنوان 8
زباني به رسيدن براي يوناني مستندسازان تلاشهاي آخرين نمايشگر خوبي به كه درميآيد
برنامه ايناست معاصر نگاهي با يوناني فلسفه و تاريخ اسطورهها ، از تمثيلي و شاعرانه
يونان سالونيكاي مستند فيلمهاي جشنواره و تهران معاصر هنرهاي موزه همكاري با تهران در
برگزار تهران معاصر هنرهاي موزه تك سينما محل در ماه دي جمعه 20 تا دوشنبه 16 تاريخ از
:است زير شرح به تهران در مراسم اين برنامهميشود
نيكوس ساخته "شب گلهاي" فيلم نمايش و افتتاحيه مراسم:ساعت 17:دوشنبه 16/10/81
(انگليسي زيرنويس) دقيقه مدت 90 به محصول 1998 گراماتيكوس
ساعت 16 _ (فارسي زيرنويس) "شب گلهاي" فيلم تكرار:صبح ساعت 10:سهشنبه 17/10/81
محصول 1997 ساكوس با كوتسيا ديميتريس ساخته "بزرگم مامان و آتيلوس هركول ، " فيلم نمايش
(انگليسي زيرنويس) دقيقه مدت 29 به
با) "مامانبزرگم و آتيلوس هركول ، " فيلم تكرار:صبح ساعت 10:چهارشنبه 18/10/81
محصول كاركپليس كريستوس ساخته "قابيل خانه" فيلمهاي نمايش ساعت 16 _ (فارسي زيرنويس
دقيقه مدت 52 به محصول 2001 اكونومو ماريانا ساخته "مدرسه" فيلم و دقيقه مدت 77 به 2000
(انگليسي زيرنويس)
زيرنويس) "مدرسه" و "قابيل خانه" فيلمهاي تكرار:صبح ساعت 10:پنجشنبه 19/10/81
استلاتئودوراكي و آناستوپولوس تانوس ساخته "چيه؟ شما اسم" فيلم نمايش:ساعت 14 _ (فارسي
(انگليسي زيرنويس) دقيقه مدت 78 به محصول 1998
نمايش:ساعت 14 _ است تعطيل جمعه نماز مراسم برگزاري علت به صبح:جمعه 20/10/81
مدت 80 به 2000_ محصول 2002 آلوارس نيكوس ساخته "عشق و شور سفر _ اوديسه" فيلمهاي
زيرنويس) دقيقه مدت 41 به محصول 1999 كاركاسيس آپوستولوس ساخته "سال 98 فيلم و دقيقه
(انگليسي
همكاري با ماه دي تا 22 تاريخ 18 از اصفهان شهر در يونان مستند سينماي هفته برنامه
بهزيستي تالار در قوكاسيان زاون مديريت و اصفهان استان اسلامي ارشاد و فرهنگ كل اداره
با ماه دي تا 29 از 25 يونان مستند سينماي هفته نيز رشت شهر در.ميشود برگزار شهر اين
تالار در مهرانفر فرهاد مديريت و گيلان استان اسلامي ارشاد و فرهنگ كل اداره همكاري
.شد خواهد برگزار رشت شهر خاتمالانبيا
كشور ديگر شهر چند احتمالا و اهواز شهر در يونان مستند سينماي فيلم هفته تكرار برنامه
.شد خواهد اعلام متعاقبا
|