آنچهگفتهامبا:عبدي داد خبر نيكبخت صالح
است بوده اراده و ميل
موفقيت كسب در "خودپنداره" نقش
كنند؟ اعتماد ما به تا كنيم چه
طرحي چاپ به روحانيون و طلاب اعتراض
نو حيات روزنامه در
در مجاز نوارهاي استماع:انتظامي نيروي
است مجاز خصوصي حريم
خطا يك از ابزاري استفاده
در را كاريكاتور سيا مزدوران:عسگراولادي
كردند چاپ حياتنو
وزارت اختيار در نظرسنجي پرونده:يونسي
نيست اطلاعات
در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت بيانيه
حياتنو روزنامه مورد

آنچهگفتهامبا:عبدي داد خبر نيكبخت صالح
است بوده اراده و ميل
ملاقات در مطرح موضوعات تشريح به عبدي عباس مدافع وكيل صالحنيكبخت ، :اجتماعي گروه
.پرداخت موكلش با خود شنبه مفصل
در موكلم با شد انجام خصوصي بهطور كه ملاقات اين در:گفت ايسنا حقوقي خبرنگار به وي
منتقل عمومي به انفرادي از پيش روز چند از" كه گفت عبديكرديم صحبت مختلف مسائل مورد
و رفاهي امكانات كليه از نيز و كتاب و تلويزيون مانند امكاناتي از فعلي محل در و شدهام
."برخوردارم مناسب بهداشتي
به اجبار يا و اينجانب به فشار اعمال مورد در شايعه هرگونه" كه گفت همچنين موكلم
دادهام تشخيص خودم و بوده اراده و ميل با هرچهگفتهام و است محض كذب خاص ، مطالب بيان
".بگويم بايد چه و بكنم بايد چهكار كه
نحوه از و بود برخوردار روحي و جسمي كامل سلامت از عبدي" كه اين بيان با نيكبخت
بازداشت قرار كه بود اميدوار موكلم:داشت اظهار "كرد رضايت ابراز خود زندانبانان رفتار
اين در:كرد تصريح همچنين وي.گردد تبديل كفالت قرار يا مناسب وثيقهاي به بهزودي وي
و كردم صحبت مشاراليه با دفاعيات ، محور نيز و دفاع آخرين لايحه به راجع خصوصي ملاقات
شركت علت درخصوص عبدي ، عباس مدافع وكيل.كرد بيان لايحه اين مورد در را خود نظرات عبدي
اسناد نگهداري موضوع - موكلش اتهامات "د" بند به رسيدگي غيرعلني جلسه در خود نكردن
اسناد اينگونه وجود از كه نبودم كار اين به مايل كه اين اول:كرد خاطرنشان -محرمانه
از قسمت اين خاص وضعيت و امر اين از اطلاع و علم با هم عبدي اينكه دوم.شوم مطلع
اعلام و تاكيد امر اين بر هم بارها و كند دفاع اتهام اين از شخصا كه كرد قبول اتهامات ،
.شوند مطلع آن از كمتري افراد است بهتر كه است مواردي از موضوع اين كه بود كرده
وثيقه به گرانپايه بازداشت قرار تبديل الوقوع احتمالقريب از آگاه منابع برخي همچنين
.اند داده خبر مالي
موفقيت كسب در "خودپنداره" نقش
ناخواسته و خواسته حوادث كانال در كه آن يا است گذار اثر واقعا زندگي در ما افكار آيا
و خو و خلق و ميكند تعيين را ما سرنوشت رويداده اتفاقات حقيقت در و ميگيريم قرار
در خودپنداري معتقدند آنها ميگويند؟ چه زمينه اين در روانشناسان ميسازد؟ را ما رفتار
و هستيد نوع چه از كه خودتان ، شناخت از است عبارت "خودپنداري".دارد اساسي نقش قضيه اين
ملالتها ، خواريها ، شكستها ، موفقيتها ، تجربهها ، از است محصولي.داريد شخصيتي نوع چه
كودكي اوان در ويژه به ميدهند ، نشان واكنش آن به سخت ديگر مردم كه است روشيپيروزيها
فيلمي خود از شما.نمود خواهيم بحث آن درباره ما كه موضوعهايي ديگر و عوامل اين از
مهم اما باشد غيرحقيقي تصاوير است ممكن تصاوير ايناست صحيح داريد عقيده كه ساختهايد
واقعيت كاري هر و موقعيت هر براي.دارند واقعيت كه آن مثل كنيد عمل طوري شما كه است اين
كه شخصي شده ، قرباني و ضعيف "من" خود به متعلق تصوير ميكنيد سوال خود از سپس.دارند
من به ميتواند آرامشي چه و دارد برايم لطفي چه است راست ميافتد اتفاق برايش چه هر
شده تشكيل "اينكه مثل" كلمه دو از كه نهفته عامل يك در شگفتآور آسايش نوع يك.ببخشد
اما هستند ، حقيقي تصاوير و فيلم كه اين مثل كنيد عمل طوري شما گفتم من كنيد توجه.است
كرده هم و كنند تعيين بتوانند ذهني تصاوير اين هنگاميكه تا است؟ طور اين واقعا آيا
كه كرد توجه بايد نكته اين به.نيست نااميدي و ياس براي جايي ديگر حالت هزاران در باشند
چشم فيلم اين به كه هستيد هنرپيشه هم و كارگردان خود شما هستيد ، نويسنده خود شما
بيشتر انرژي و بيشتر وقت صرف با شما چگونه كه است اين بياموزيد بايد آنچه.دوختهايد
:دهيد تغيير را تصاوير اين
است ممكن ما اگرچه زيرا.است حاضر قرن پديدههاي مهمترين از يكي خودپنداري كشف تحقيق به
وجود از است ممكن.ماست خود تصوير اين.داريم خود در را آن ما همه اما نكنيم درك را آن
وجود آن صحت در حرفي هيچ و داريم عقيده آن به شدت به ما و دارد وجود اما نباشيم آگاه آن
.ندارد
انسان ميشود ناميده "ملموس واقعيت" آنچه دليل به كنيم؟ عوض را خود پندار ميتوانيم آيا
اگر.است خودش از او ارزشيابي معلول اساسي ناراحتيهاي و مشكلات كه ميبرد پي ندرت به
با بفروشد را كالايي نميتواند كه ميكند فكر فقط او كه بگوييد فروشنده آن به شما
در.است بوده بينتيجه اما كرده تلاش فقط كه ميداند او.كرد خواهد نگاه شما به ناباوري
تلاش زيرادهد تغيير را خود اساسي عادات است مشكل شخص يك براي ميرسد نظر به گذشته
براي كردهاند تلاش زيادي اشخاص.ميگيرد صورت خودش زندگي مقتضيات حسب بر او عمده
كار به را "مثبت تفكر" خود دروني خصوصيات نقص يا دروني موانع و مشكلات عليه مبارزه
خواهم استراحت بيشتر من آينده هفته در ميگويند مثلا.نكنند فكر منفي طور به و ببندند
مورد در را خود فكر نكردهاند تلاش اما.شد خواهم موفق امتحان در من ميگويند يا.كرد
.دهند تغيير -دهد صورت را كار اين بايد كه -اصلي پندار
مثمرثمر تنهايي به ولي كرد تصور خودپنداري براي عصايي همچون ميتوان را مثبت تفكر طرز
يك كه حالي در باشد ، داشته موقعيتي مورد در مثبت تفكر ميتواند شخص يك چگونه زيرا.نيست
از بسياري اما دارد وجود اساسي اختلاف يك اينجا در دارد؟ خود شخص به نسبت منفي عقيده
با ارتباط در ديگر چيزهاي و يافته تغيير شخصي عقيده يكباره كه دادهاند نشان آزمايشها
گرفته صورت خود به خود تقريبا و تلاش گونه هر بدون غالبا كه گرفته انجام جديد مفهوم
.است
اين به كنندهاي متقاعد آزمايش طي خودپنداري روانشناسي پيشگامان از يكي لكي پرسكات
ادغام يكديگر در آن همهچيز كه ميشود محسوب عقيدتي سيستم نوع يك شخصيت كه رسيد نتيجه
و منطقي آنچه كه باورند اين بر و كرده رد را سيستم اين با مغاير عقايد وياست شده
شخص خودپنداري عقيدتي ، سيستم اين مركز در.ميشود واقع قبول مورد ميرسد نظر به سازگار
اگر كه دريافت داد انجام مدرسه شاگرد هزاران روي كه آزمايشي در لكيدارد قرار
ديدگاه از كه باشد جهت اين به است ممكن ميشود ، اشكال دچار موضوعي آموختن در دانشآموزي
خودشناسي شما اگر است معتقد او.است ناسازگار او براي و نبوده پسندش مورد موضوع آن خودش
توصيف دانشآموز آن اگر و نمود خواهد توجه موضوع به ديگري شكل به او دهيد ، تغيير را او
به تئوري اين.شد خواهد بهتر او يادگيري استعداد دهد تغيير خود نزد را خود از تعريف و
ديكته نميتوانست و بود ضعيف بسيار كلمات كردن هجي در دانشآموز يك.است رسيده اثبات
در بعد سال.شد محروم مدرسه و درس از سال يك مدت به كه بدگرفت نمره آنقدر بنويسد صحيح
.شد مدرسه ديكتهنويسان بهترين از يكي آن از بعد سال و آورد عالي بسيار نمره درس همين
اول شاگرد كار ، اين اثر در بود شده اخراج كالج از بد نمرات علت به كه ديگري دانشآموز
سوي از كه پسري.شد قبول احترام نهايت با كشور دانشگاههاي بهترين از يكي در و شد كالج
جايزه بعد سال ندارد را انگليسي زبان يادگيري استعداد كه بودند داده نظر امتحانات دفتر
كه آن نه بودند كودن نه دانشآموزان اين.گرفت را انگليسي زبان ادبيات در افتخار
را خود آنهاميبردند رنج خودپنداري ضعف از فقط اينها.داشت عيبي آنها اساسي استعداد
نظر از ميخوردند شكست آزمايش يك در آنها كه هنگامي.ميپنداشتند خوردهاي شكست آدمهاي
استعداد به خود شناخت تغيير از پس ولي ميانگاشتند ، شكستخوردگان جزو را خود طبقهبندي
و زبان لكنت به كه را بچههايي روش همين بردن كار به با "لكي".ميبردند پي خويش نهفته
.كرد معالجه بودند ، مبتلا ناخن جويدن يا
خود به بايد شما باشد؟ داشته شادي ميتواند چگونه شخص پس.كنيم زندگي شادماني با چگونه
نگهداشتن پنهان به نيازي كه كنيد احساس بايد شما.موانع از ترس بدون كنيد ، اعتماد
بر بايد شما خودپنداري.بشناسيد خوب را خود بايد شما.باشيد نداشته خود واقعي شخصيت
باشد ، كافي و بيعيب شما پنداري خود كه هنگامي.هستيد واقعا كه آنچه باشد ، واقعيت مبناي
و هستيد چه شما كه دهيد نشان دنيا به باشيد آماده و باشيد داشته خود به اعتماد احساس
زندگي از و بنگريد زندگي به عميقا ميكنيد ، لمس را زندگي شما.ميكنيد افتخار بدان
باعث هنگامي شد برطرف پلاستيك جراحي وسيله به شما جسمي عيب يك وقتي.شويد برخوردار
كوفته درهم خودپنداري در جراحي عمل با همگام نيز رواني تغييرات كه ميشود شما شادماني
اگر اكنون.است گرفته صورت ظاهري و جسمي تغييرات فقط صورت غيراين در.آيد وجود به شما
حاضر حال در شما شكست باعث كه دهد جاي شما مغز در را شما گذشته شكستهاي شما خودپنداري
.شماست دشمن آن شود ،
كدامند؟ ما شخصيت كليدهاي
ما ابزار اولين.راستي -از1 عبارتند است ضروري شما خودپنداري ترسيم براي كه تجهيزاتي
"راستي".بخشيد خواهد آزادي شما به راستي.است راستي ساده طور به است پرقدرت بينهايت كه
اهميت ما زندگي در راستي يا حقيقت.كرد خواهد علم قد باز بريزد زمين به و شده خرد اگر
و لوده يك ديوانه؟ يك همچون.مينگريد چگونه خود به خود ، زندگي در شما.دارد زيادي
شخصيت ميشود روبهرو آن با بشر كه اكتشافي مهمترين قرباني؟ يك يا قهرمان؟ يك مسخره؟
را جهان تمدنهاي تمام ميتواند امر اين.دروني شخصيت ظاهري ، شخصيت نه امروزي شخصيت است ،
دگرگون را شما زندگي تمام حوادث بروز با كند ، ترميم را شما زندگي ميتواند.دهد تغيير
.نمايد
صدق نيز محيطشان و خودشان مورد در دارد بستگي ميكنند فكر آنچه به هميشه مردم اعمال
را نكته اين هم هيپنوتيزم.ميسازد را ما كه است روشياست اساسي موضوع يك اينميكند
.است نموده ثابت
هرگز ميكنيد فكر مثلا يا اينطورند؟ مردم بيشتر ميگيريد؟ كم دست را خودتان شما آيا
هستند ، "منفي" تصورات اين تنها نه هستيد؟ بدبخت اصلا شما كه آن يا بود ، نخواهيد موفق
را شما خداوند كه باشيد داشته خاطر به بايد شما.است "نادرست و دروغ" آنها تمام بلكه
ديگر براي و خود براي كنيد ، زندگي خوب زمين روي در كه آن براي نموده ، خلق منظوري براي
به توجه بدون شما از يك هر كه باشيد داشته خاطر به بايد شما.باشيد مفيد بشر ابناي
شما.ميباشيد مثبت برايخود و هستيد يگانهاي فرد خود براي گذشته دردآور تجربههاي
داريد خوبي چيز بالاخره باشيد بيچاره و مفلوك اندازه هر شما از يك هر كه كنيد درك بايد
نفس به تلقين با خودتانشدهايد هيپنوتيزم شما از بسياري.باشد سودمند بشريت براي كه
.هستيد خود دشمن بدترين خود شما.نمودهايد هيپنوتيزم را خود خودتان درباره نادرست عقايد
هم را آن فكر شما واقعي دشمن كه آوردهايد خود سر به بلايي انتقادي "واقعيات" با شما
قاضي يك كه نمودهايد استوار مداركي پايه بر را خود دروني احساسات شما.است نكرده
يك جزو اغلب و نيست واقعي ابدا شما "واقعيات".ميكند رد تماما را آنها عاقل دادگاه
.نيست ديگري چيز خودتان عليه ناقص پيشداوري
مردم طرف از دادرسي بدون مجازات يك مستحق كه ميكنيد وارد زياني راه اين از خود به شما
خود.باشيد داشته خود درباره نوين افكار كنيد تلاش ميتوانيد شما چيست؟ چاره راه.هستيد
.نيست شبيه كس هيچ به زمين روي در كه فردي مانند.كنيد مشاهده تازهاي نور در را
فكر خود موفقيتهاي درباره فقط و كنيد دفن را آنها كنيد ، فراموش را خود گذشته شكستهاي
شما كه باشيد داشته خاطر به.است بوده ناچيز چقدر موفقيتها آن كه ندارد اهميتكنيد
-است ممكن قدر هر -خدا زمين روي را خود زندگي كه است آناين و داريد خود به نسبت تعهدي
كنيد كاري.كنيد كار آن روي و باشيد داشته عقيده واقعيت اين به.سازيد مطبوع و دلپذير
(1).خويش دشمن نه باشيد خود صميمي دوست كه
"وظيفهشناسي و خلاقيت" شما تجهيزات از موارد دومين.بخشيد واقعيت را شايد ميتوان چگونه
موفقيتآميز و يافته توسعه و واقعي "خودپنداري" يك كرد خواهد كمك شما به كه شماست
.باشيد داشته
نميتواند شما اندوه يا شادماني كه است اغفالكننده اندازه همان نيز ، تخيل قوه يا پندار
شمايل و شكل شما پندار.آورد بيرون بطري يك از را آن يا داده جاي بطري يك داخل را آن
جاي خود در را "من" كلمه كه است چيزي آن پندار.ميبخشد شمايل و شكل شما به ولي ندارد
هدف ما به كه ماست پندار اين.ميشود آن وارد و ميكند دخالت ما اعمال كليه در و ميدهد
ميخوريم ، شكست عمل در يا ميكنيم عمل يا ماداريم پيش در ما آنچه در ميكند ارائه
طور به را خود پندار اگرميشود منجمد يا و ميگيرد سرعت ما پندار وسيله به ما اعمال
.بسازيد هستيد ، آنچه از بزرگتر شخص يك را خود ميتوانيد اندازيد كار به مثبت
به را خود تصورات ما از بسياري هستيد؟ مضطرب و اندوهناك نيفتاده اتفاق كه چيزي براي آيا
كه اندوهي آن نه اما ميشويم اندوهناك و مضطرب ما.ميدهيم قرار استفاده مورد منفي طور
نجات را ما زندگي حتي.كند جلوگيري مصيبتها از ميتواند كه دارد مثبت وظيفه و ريشه يك
و فعال نيروي آنها.ميشوند دچار كننده ويران اندوه و اضطراب به مردم از بسياري.دهد
مرتب طور به و بازميدارند اعصاب تمدد از را خودميكنند متوقف را خود خلاق انرژي
ناگوار حوادث البتهداد نخواهد رخ هرگز كه ميدارند نگه زنده خود تصور در را چيزهايي
زيادند اما.افتاد نخواهد اتفاقي "هرگز" نميگويم من و افتد اتفاق است ممكن آن هر
خواهد اتفاق حتما احتمالات اين كه ميكنند فكر دائم طور به كه قبيل اين از مردماني
و زيانآور شود ختم خوبي جاي به كه آن جاي به هميشه آنها هيجان و اضطراب و افتاد
.است مصيبتبار
(2).بس و است "خويش درباره" خود تفكر تغيير در بهتر زندگي راز كه ميگيريم نتيجه پس
اكبري جعفر
راهنمايي و مشاوره ارشد كارشناس
:منابع
. تقيپور احمد /مالتز ماكسول -خودپنداري روانشناسي -1
.قراچهداغي مهدي /ماكسولمالتز /ذهني تصوير روانشناسي -2
كنند؟ اعتماد ما به تا كنيم چه
امنيت احساس و اعتماد
كار رسمي يا دور روابط در چه و نزديك روابط در چه اطمينان مورد و امين فرد كردن پيدا
دوستاني.باشند داشته اعتمادي قابل دوستان دارند دوست انسانهانميرسد نظر به سادهاي
است واژهاي دو اطمينان و اعتماد.كنند حساب رويشان زندگي سخت روزهاي براي بتوانند كه
و ميكنيد اعتماد فردي به وقتي.دارد بسيار تعمق جاي اصل در اما ميآيد ساده ظاهر به كه
.ميدهد دست شما به احساسي چه ميشنويد ديگري دهان از را آن سپس و ميزنيد را دلتان حرف
يك در.دارند اطمينان هم به ميزان چه تا ما شهروندان.نيست خوشايندي احساس مطمئنا
هم به خانواده افراد اعتماد.هستند هم اعتماد مورد حد چه تا خانواده آن افراد خانواده
پيدا مطمئني فرد خود خانواده در جوان يا نوجوان وقتي.است رواني بهداشت اركان از يكي
به و شده دور خانواده از ناخودآگاه باشد داشته صميمي و نزديك روابط او با تا نميكند
بخورد ناباب افراد تور به اگر ميان اين در و ميشود كشيده بيگانهها و دوستان دامن
و دارد خانوادهاش افراد با دوستانه روابط كه فردي اما.ديد خواهد جبرانناپذير آسيبهاي
.ميماند امان در اجتماعي آسيبهاي از ميشود عاطفي حمايت
كنند اعتماد شما به ديگران و باشيد اطمينان مورد فردي تا كنيد چه
يا امتحان شرايط در ما همه.است پرسش اين به پاسخگويي براي مدرك بهترين فرد يك گذشته
امتحانپس يكديگر به نوعي به ما همه.ميگيريم قرار آزمون
به مسلما شما.باشند آمده بيرون سربلند آزمونهايي چنين از كه معتمدند آناني.ميدهيم
قبلا كه ميكنيد دل درد كساني باكردهايد اعتماد هم قبلا كه ميكنيد اعتماد كساني
و جنس كيفيت به كه ميكنيد مغازههاييخريد از.كردهايد دريافت مثبت فيدبك نوعي به
از امنتر حدودي تا ميكنيدكه آمد و رفت مسيري از.داريد اطمينان حدي تا آن بهاي
سلامت به كه ميكنيد تهيه غذا رستوراني از مهمانتان براي.ميرسد نظر به ديگر مسيرهاي
از لااقل كه ميكنيد ثبتنام مدرسهاي در را فرزندانتان.باشيد داشته بيشتري اطمينان آن
ميخواهيد كه افرادي انتخاب در فاكتورها همين مسلما.باشيد شنيده را آن تعريف نفر چند
.دخيلند كنيد ، اطمينان آنها به
كرد؟ اعتماد بايد كساني چه به
درباره يا كنيد جو و پرس امري درباره يا كنيد تحقيق كسي مورد در ميخواهيد كه زماني
كار اين براي نيز مردمميرويد معتمد افراد سراغ به مسلما كنيد مشورت كسي با مسالهاي
عموما مردم كه هستند افرادي اشخاص از گروه اين.ميكنند معرفي شما به را معتمد افراد
همه.است تعريفي نيازمند خود بودن خوب اما.ميكنند ياد آنها از "خوب آدم" عنوان تحت
آناني افراد اين بين از.نيستند كمكطلبي يا مشورت و شور لايق خوب اصطلاح به افراد
و باگذشتند و مهربان افراد از گروهي چند هر.باشند مدبرتر و داناتر كه امرند اين شايسته
دانش از اما ميكنند همدلي شما با ميدهند ، گوش سخنانتان به ميپذيرند ، خوبي به را شما
معتمد افراد بين در پس كنند ، كاري نميتوانند شما براي عملا و دورند تدبير و دانايي و
.برگزينيد را آنها داناترين و مدبرترين
كنند اعتماد شما به نيز آنها تا كنيد اعتماد ديگران به
شخص در ميتوان مناسب بازخورد دادن و فرد از انتظار تلقين ، كمي با را خصلتي هر اصولا
خود از ناخودآگاه فرد "..دارم اطمينان تو به چون":ميگوييد كسي به وقتي.كرد ايجاد
اعتماد.باشد بيوجداني آدم شخصيتي لحاظ از كه آن مگر دارد را مطمئن فرد يك انتظار
او به نسبت ديگري اعتماد مقابل در اگر.است صادقانه و صميمي رموزروابط از يكي متقابل
دوست مردم.شد خواهد كمرنگ شما به نسبت نيز او اعتماد كمكم مسلم قدر شويد بياعتماد
اين از مردم.كنند دريافت مثبت واكنشهاي ديگران به نسبت مثبتشان كنشهاي مقابل در دارند
ترجيح ديگري به را او شما اينكه از.ميبالند خود به بگيرند قرار كسي اعتماد مورد كه
به مثبت احساس انتقال با پس ميكنند ، غرور احساس نموديد اسرارتان محرم و دادهايد
باشد صادقانهتر چقدر هر احساس اينداريد دريافت آنها سوي از را احساس همين ديگران
يا تناقض بوي كه سخناني شنيدن از مردم همه اصولا.است ارضاكنندهتر و قويتر همانقدر
مردم و ميآورد بوجود را ناخوشايندي احساس سخنان اينگونه چون ميپرهيزند ، بدهد ناراستي
سخنان اينگونه بار اضافه براي جايي كه هستند زندگي معضلات با گرفتار و درگير آنقدر خود
.باشند نداشته
امنيت احساس و اعتماد رابطه
ايجاد را خوشايندي وضع احساس اين.خطر از آزادينسبي احساس از است عبارت امنيت احساس
و زيربنايي احساسات و عواطف از ايمني.است روحي و جسمي آرامش داراي آن در فرد و ميكند
عدم احساس دائما كه شخصي.نامتعادلند ناامن ، افراد.است رواني بهداشت تامين براي حياتي
با اوباشد سالمي انسان نميتواند ميكند ، خود درون و بيرون از خطر و ترس امنيت ،
خطرات كردن دفع حال در مدام خود ذهني دنياي در و داده نشان واكنش اضطراب يا پرخاشگري
احساس كه تاثيري ميبرد ، بالا را امنيت احساس اعتماد ، با توام روابط.است احتمالي
از بعضي.تعادلاست عدم و برانگيختگي و تنش حالت ايجاد دارد انسان بر ناامني
احساس بلكه نيست ، محدود و مجرد خالص ، احساس يك ناامني احساس كه معتقدند روانشناسان
در.گردد محسوب انسان شخصيت كل اصلي صفات از يكي عنوان به بايد كه است مركبي و پيچيده
نظرات زمينه اين در كه بود كساني اولين از انسانگرا روانشناس مزلو آبراهام ميان اين
طرد احساس -از1 عبارتند كه برشمرد احساس اين براي نشانه چهارده و داده ارائه اساسي
خطر معرض در دائما اينكه احساس -تنهايي 3 احساس -نبودن 2 ديگران علاقه و عشق مورد شدن ،
به ديگران ديدن -خطرناك 5 و خصمانه تاريك ، مكاني عنوان به دنيا ادراك -دارد 4 قرار
-بدبيني 8 -بخل 7 و حسادت اعتماد ، عدم احساس -خودخواه 6 و شيطاني بد ، افرادي عنوان
با توام دروني كشمكش و فشار احساستنش ، -محيط 9 و خود از نارضايتي و ناخشنودي به گرايش
خود به نسبت زياد عيبجويي به گرايش -بيارادگي 10 و كابوس ناراحتي ، بيحوصلگي ، و خستگي
جاه اجتماعي ، مقام و قدرت به نياز خود ، پذيرش در اختلال -شرمندگي 12 و گناه احساس -11
و بيچارگي احساس ديگران ، به وابستگي خودآزاري ، احساس بالعكس يا پرخاشگري و پيشرفت طلبي ،
صورت به امنيت يافتن براي شديد و دائمي ميل -ناملايمات 13 برابر در تسليم و درماندگي
و شديد ذهني اشتغالات و فردگرايي و خودمداري خودخواهي ، -كاذب 14 و متغير و مكرر هدفهاي
.مستمر
ايمني احساس و همانندسازي
در كودك مهم تجربه اولين.ميسازد فراهم كودك براي را سالم همانندسازي شرايط خانواده
مرتبط نيز خانواده ديگر افراد با كودك زمان گذشت با ولياست مادر با معمولا زمينه اين
زندگي فضاي و جو محيط اين مدتها براي.مييابد گسترش او اجتماعي و عاطفي روابط و ميشود
را كودك شخصيت اوليه ساختمان ميكند كسب كوچك فضاي اين در كه تجاربي.ميشود شامل را او
زياد مقدار به ديگران و خود زندگي به نسبت را او نگرش و جهانبيني و خودپنداري و ساخته
او همانندسازي تنوع و وسيعتر طفل ارتباطي محدوده سنتي خانوادههاي در.ميكند تعيين
اعضاي ديگر با غالبا كند برقرار ارتباط مادر و پدر با نتواند اگر اين بنابر.است بيشتر
بزرگ شهرهاي در اما ميكند ، برآورده را خود نيازهاي از بسياري و ميشود مرتبط خانواده
از كودكان و ميكشند دوش به را سنگينتري بار ومادر پدر است هستهاي صورت به خانواده كه
.ميگردد آنها در ناايمني احساس ايجاد سبب خود اين.محرومند متنوع عاطفي روابط
خانواده از بيرون محيط و امنيت احساس رابطه
.است موثر بسيار ناايمني يا ايمني احساس تشديد در نيز مدرسه و شهر محله ، كوچه ، محيط
زيرا.باشد نداشته وسيع و عميق خيلي تاثيرات خانواده فضاي مانند شرايط اين است ممكن
حال هر به ليكن.ميگيرد قرار خانواده تاثيرات از كمتر آنها تاثير معرض در معمولا كودك
را آنها مثبت خصوصيات باشد مثبت اگر افراد اجتماعي شرايط كه داده نشان مختلف پژوهشهاي
اگر نيز مدرسه.برميانگيزد را آنها منفي واكنشهاي و صفات باشد منفي اگر و ميكند تقويت
را ناايمني و حقارت احساس و داشته منفي اثر كودك پنداري خود بر باشد نداشته مناسبي فضاي
يا والدين توجه عدم از اعم مختلفي علل به مداوم طور به كودكي اگر.ميكند تشديد آنها در
به گيرد قرار تهديد و تحقير آزار ، و ايذا مورد مدرسه يا محله كوچه ، در مدرسه اولياي
اين نيز گاه.ميشود تخيلي و درونگرا يا گشته ناايمني و اضطراب احساس دچار قوي احتمال
بسياري محيطها گونه اين در پرورش اثر در.ميكند جبران پرخاشگري با را ناايمني احساس
شديدي لطمات زيرا.ميشوند معتاد يا رواني بيمار منحرف ، قاتل ، دزد ، بزهكار ، كودكان از
با ناسازگاري با نتيجه در كرده ، ناايمن و حقير را آنها آمده وارد آنها شخصيت به كه
.ميكنند مقابله نامهربان و ناامن دنياي
گوگاني نويده
طرحي چاپ به روحانيون و طلاب اعتراض
نو حيات روزنامه
در
روحانيون و طلاب از گروهي نو ، حيات روزنامه در طرحي بهچاپ اعتراض در:ايرنا
.راهپيماييكردند فيضيه مدرسه تا راحل امام قديمي بيت ديروزاز قم علميه حوزه
و عالي شوراي مدرسين ، جامعه دعوت به راهپيمايي اين ايرنا ، گزارش به
امام تصاوير حاليكه در راهپيمايانبود يافته ترتيب علميهقم حوزه مديريت
از عبور از پس شعارهايي دادن سر با دستداشتند ، در را رهبري معظم مقام و راحل
.كردند اجتماع مدرسهفيضيه ، در شهر اصلي خيابانهاي
داشته تن به خونآلود كفنهاي روحانيون و طلاب از گروهي راهپيمايي دراين
.بودند گرفته دست در سياه وپرچم
مسئولين از پنجمادهاي قطعنامه قرائت با اجتماع دراين راهپيمايان
و شيعه مرجعيت شامخ مقام اهانتكنندگانبه با كه كردند قضاييدرخواست
.باشند داشته قاطع برخورد اسلامي جمهوري بنيانگذار
به.كرد ايراد سخناني قم علميه حوزه عالي شوراي دبير استادي رضا الله آيت مراسم اين در
حضرت خدمات به اشاره با راهپيمايان جمع در استادي آيتالله خبر مركزي واحد گزارش
زيرا باشد امام حضرت قدردان هميشه ملتبايد:گفت تشيع و اسلام زندهكردن در خميني امام
.شد ايران ملت سربلندي موجب و كرد زنده جهان در را اسلام انقلاب ، با ايشان
مقدس ساحت به ادب عرض را فيضيه در مردم اجتماع از هدف قم علميه حوزه عالي شوراي عضو
وضع به اشاره با و كرد اعلام صبح روزنامههاي از يكي زشت عمل محكومكردن و خميني امام
ديني مملكت اين در قدر اين بايد چرا:افزود كشور در روزنامهها و مجلات فيلمها ، بعضي
سريع موضعگيري از قدرداني با وي.شود توهين (ع)اطهار ائمه و زمان امام اسلام ، پيامبر به
خيرخواهي و خيرانديشي جز مراجع:گفت مسئولان به خطاب عظام آيات تقليد ، مراجع موقع به و
پيش از بيش ميخواهيم مربوط وزارتخانههاي و دولت مسئولان ، از ما و ندارند ديگري نظر
.فرادهند گوش تقليد مراجع تذكرات به و كنند دقت
در نظم و اتحاد حفظ خصوص در رهبري معظم مقام رهنمودهاي به اشاره با استادي آيتالله
از و عاقلانه را كارهايشان و كنند درك را كشور حساس اوضاع خواست راهپيمايان از جامعه
صدور با نيز اسلامي تبليغات سازمان.نيفتد دشمنان بدست بهانهاي تا دهند انجام صحيح راه
.كرد محكوم را (ره)خميني امام حضرت مقدس ساحت به توهين اطلاعيهاي
آباد ، خرم مشهد ، شهرهاي در آميزي اعتراض تجمعات زمينه همين در همچنين
.شد برگزار ديگر شهر چند و درود
نيست آن خود از كمتر طرح اين اشاعه جرم:پور نعيمي
جلسه دستور از پيش سخنان در مجلس در مشاركت فراكسيون ايرنارئيس گزارش به
كرد تحليل را نو حيات روزنامه در طرح يك چاپ به واكنشها مجلس ، روزيكشنبه علني
حجتالاسلام مديريت تحت كه روزنامهاي در ميكند باور كسي چه:وگفت
در ممتد سوابق داراي كه اصلاحطلب روحاني اين خامنهاي ، والمسلمينسيدهادي
وجود امام به اهانت براي انگيزهاي است ، اسلام به خدمت و امام ازخط پيروي
آمريكا در پيش سال كه 65 كاريكاتوري در ميكند باور كسي چه:افزود داشتهباشد؟وي
آمريكا وقت جمهور رئيس فشار اعمال به اعتراض آن موضوع و است شده منتشر و ترسيم
داشتهباشد؟ وجود (ره)امام تصوير است ، بوده كشور اين عالي دادگاه بر
شان نداند ، كه است كسي چه:داشت اظهار مجلس در مشاركت فراكسيون رئيس
است؟ حد چه تا و مقدار چه ايران ملت نزد (ره) امام حضرت احترام و وجايگاه
بود ، بهملت اعتماد و خدا به ايمان شايسته نمونه و خوبيها همه سرچشمه اماميكه
.بود آنان محبت در غرق و مردم به عشق از لبريز اماميكه
اورا ياد و نام و "ملت راه فروزنده چراغ" را (ره)امام نعيميپور ، انديشه
بيانيه در همچنانكه حال ، اين با:گفت ويكرد توصيف "اميدآفرين و بخش عزت"
بدون حتي و سرغفلت از و ناخواسته اگرچه است ، امامآمده آثار ونشر تنظيم موسسه
اين خود كه مقدار همين ولي است ، تذكر شايسته گرفتهكه صورت عملي سوءنيت
تنبه ، قصد آن ، به بر مزيد و نمود عذرخواهي و اذعان آن شمارهبه آخرين در روزنامه
تهران مردم نماينده.است پذيرفتني گرفت ، روز دو مدت به عدمانتشار به تصميم
ميخواندهاند ، را اينروزنامه معمول طور به كه كساني است ممكن:كرد خاطرنشان
.باشند شده حتيبرافروخته و خاطر آزرده متعجب ، طرح اين ديدن با
در ويكرد تلقي راارزشمند آنها بايد بلكه است ، طبيعي تنها نه واكنشها اين
هدف و شد گذشتهآغاز جمعه ازظهر كه را يافتهاي سازمان حركت اما:افزود حال عين
طبيعي است ، نميتوان بوده خاص مقاصدي انجام آن ، پوشش تحت و آفريني موج آن
اصلاحات كه ملتي نميخواهند كساني:داشت اظهار مشاركت فراكسيون رئيس.نمود تلقي
بدتر:گفت نعيميپور.ببيند آرامش روي و باشد آراميداشته روز است ، نموده طلب را
است ملت اين سرمايه كه امام منزلت اعتبارو و عزت خواهند مي اينكهبرخي آن از
. قراردهند خود اقدام بهانه و دستاويز را
توزيعكاريكاتور و تكثير ميكند باور كسي چه:كرد اضافه مجلس رئيسه هيات عضو
تيراژي در بود ، شده چاپ روزنامه خواننده كم و لايي صفحاتي در كه گفته پيش
دفاع قصد نميرسد ، به آنها دست به روزنامه طورمعمول به كه كساني بين در وسيع
خاطرنشان آننيست؟وي خود از كمتر طرح اين اشاعه جرم كه حالي در باشد امام از
عليه بيمحابا آن در كه تجمعاتغيرقانوني راهاندازي ميكند باور كسي چه:كرد
موضوع به ربطي هيچ كه مشاركت جبهه اصلاحطلبانو و اصلاحات محترم ، جمهور رئيس
برافروختگي دليل به ميشود ، داده وغيراخلاقي موهن شعارهاي ندارد ، اعتراض مورد
است؟ ازيككاريكاتور
در ايندست از نيز ديگري حوادث بود منتظر بايد:افزود مشاركت فراكسيون رئيس
.بيفتد اتفاق آينده روزهاي
گفته به.است قدرت نمايش يك اتفاقميافتد ، روزها اين آنچه ميرسد نظر به
كه رسيدند بندي اينجمع به گذشته جمعه روز عمليات ، اين هدايتكنندگان" وي ،
چاپ به روزنامه در روزچهارشنبه يعني آن ، از پيش روز دو كه مزبور كاريكاتور
اين بر ما:كرد تاكيد وي".گيرد قرار برداري بهره ميتواندمورد بود ، رسيده
رايي با و مردم توسط شوراها انتخابات راي پايصندوقهاي در ، پاسخ كه عقيدهايم
نهم روز تا يعني روز ، است 47 كافي فقط شد ، خواهد ميريزند ، داده صندوق به كه
.نمود صبر و اسفندماه ، خويشتنداري
نمايندهمردم عنوان به خود ، سهم به من:افزود مجلس در تهران مردم نماينده
امام از برايدفاع دارد ، جا ميكنم ، اعلام همكاران و دوستان از بسياري طرف از و
گيرد ، قرار ومغرضانه آگاهانه تعرض مورد كه صورتي در دوران يگانه آن ساحت و امت
.شود داشته دينيپاس و ملي وحدت المتين حبل و شوند بسيج يكپارچه ملت
"نو حيات" روزنامه تحريريه اعضاي از نفر سه بازداشت
.شدند بازداشت "نو حيات" روزنامه تحريريه اعضاي از نفر سه طرح ، يك چاپ درپي
،"اشراقي عليرضا" را افراد اين اسامي ايرنا ، خبرنگار با گفتگو در موثق منبع يك
گفتگو در ديروز نيز اطلاعات وزير "يونسي علي".كرد عنوان "احمدي" و"قزويني حميد"
كرده اعلام توضيحي در "نو حيات".كرد تاييد را نفر سه بازداشتاين خبرنگاران با
و قبل سال به 65 مربوط روزنامه اين روزچهارشنبه شماره در چاپشده طرح كه بود
قضايي دستگاه با آمريكا وقت جمهوري رئيس "روزولت" بين مناقشه موضوع درباره
موقت تعطيلي قرار شنبه روز تهران ، روحانيت ويژه دادسراي.بودهاست كشور اين
را خامنهاي سيدهادي مسئولي مدير و امتيازي صاحب به نو روزنامهحيات
.است شده آزاد عصر ديروز قزويني شودحميد مي گفتهكرد صادر
خامنهاي هادي سيد سخنان
مجلس در
:گفت "نو حيات" روزنامه مسئول مدير و تهران مردم نماينده خامنهاي هادي سيد
حياتنو روزنامه گذشته ، روز چند در بدگماني و سوءتفاهم از آكنده فضاي
در طورموقت به است ، داشته اسلامي ناب انديشه دغدغه هميشه سالها اين در كه را
روز علني صحن در دستور ، از پيش ناطق عنوان به كه وياست بازداشته راه ميان
بهاي كه ميپنداشتم هميشه:افزود سخنميگفت ، اسلامي مجلسشوراي چهارشنبه
سپري شكنجه و رنج و ستمشاهي دوران زندانهاي با را مرشدم و بهمراد وفاداري
سنگين تلخترو دشوارتر ، ميكنم پرداخت كهامروز بهايي ميبينم اينك اما.كردهام
عمر درطول الم و درد و رنج با كه را راهي همه امروز.است هميشه از تر
براي كه جلوهميدهند دگرگونه را آمالي آرمانهاو و ميكنند انكار پيمودهام ،
امروز:گفت خامنهاي هادي سيد.ميدانستم ارزان را تن و جان آن ، پاسداشت و حفظ
تلخ سخن اين با را مرادش به بهايارادت (ره) امام مكتب هميشگي شاگرد اين
و متهم محبوبش و راهنمايش و استاد به توهيننسبت به را او كه ميپردازد روزگار
.ميكنند متصف
شدهو چاپ مقالهاي كنار در كه تزئيني طرح:داشت اظهار خامنهاي هادي سيد
پيشاست سال به65 مربوط است ، انداخته راه به را آميز توهين نيتي به انتساب
شخص آن تصوير سپس وي.دادم نو حيات روزنامه جمعه شماره در را آن توضيحات كه
روزنامه روز دو پيگيريموضوع ، براي داوطلبانه خود:گفت و داد رانشان
آن با كه باشم كسي اولين عمدي ، مسامحه احراز صورت در تا كردم تعطيل را
.نبود كافي اين گويا اما بستيزم ،
در مجاز نوارهاي استماع:انتظامي نيروي
است مجاز خصوصي حريم
به نمابري ارسال با انتظاميديشب نيروي:اسلامي جمهوري خبرگزاري _ تهران
ساير براي كه بهگونهاي خصوصي حريم در مجاز نوارهاي استماع كه كرد تاكيد ايرنا
.است مجاز نكند ، مزاحمت ايجاد شهروندان
خبري انتشار بهدنبال را توضيح اين ناجا انتظامي فرماندهي رساني اطلاع مركز
و بلند صداي با چه مجاز ، غير چه و مجاز چه موسيقي نوارهاي پخش اينكه بر مبني
است ، جرم كرايه خودروهاي و مغازهها شخصي ، خودروهاي در كوتاه صداي با چه
.است كرده ارائه
خصوصي حريم در مجاز نوارهاي استماع:است آمده ناجا اطلاعرساني مركز نمابر در
مجاز و نيست صوتي آلودگي مصداق نكند ، مزاحمت ايجاد ديگران براي كه بهگونهاي
.ميباشد
:است شده تصريح ايران اسلامي جمهوري انتظامي نيروي نمابر از ديگري بخشي در
صوتي آلودگي با قانون برابر محترم ، شهروندان شخصي حريم به احترام با نيرو اين
.ميكند برخورد سايرين براي مزاحمت ايجاد و
نمابري ارسال با /81/روزشنبه 21 10 فارس انتظامي فرماندهي اطلاعرساني مركز
پخش اسلامي ، مجازات قانون و 640 ماده 638 بهموجب:بود كرده خاطرنشان ايرنا به
يا و بلند صداي با چه مطلق بهطور غيرمجاز و مجاز نوارهاي از اعم موسيقي نوارهاي
جرم و است ممنوع (عمومي) كرايهاي خودروهاي و مغازه شخصي ، خودروهاي از كوتاه
.ميشود محسوب
خطا يك از ابزاري استفاده
مسئله زودتر چه هر تا خواست نظام مسئولين همه از اسلامي شوراي مجلس رئيس كروبي مهدي
.دهند انجام قانوني راه از را كارها و داده خاتمه را نو حيات روزنامه
چاپ مورد در دستور از پيش سخنراني در گذشته روز كه وي همشهري ، خبرنگار گزارش به
ويژه دادگاه كه همانطوري اميدوارم:افزود ميگفت سخن نو حيات روزنامه در كاريكاتوري
تعطيل روزنامه روز دو بود بنا و داشته خامنهاي هادي آقاي با كه صحبتهايي با روحانيت
نسبت بزرگان و مدرسين مراجع جامعه ، حساسيت از تشكر ضمن كروبي مهديكنند حل را قضيه شود
وي.نشوند ابزاري امام و ارزش اسلام ، اصلاحات ، ميكنم گفت ، خواهش امام مقدس ساحت به
جامعهاي هر در:گفت ميكنند ابزاري استفاده قضايا اين از عدهاي اينكه بر تاكيد با
ابزاري استفاده كه آنها و مخالفين بين ما اما شود سوءاستفاده مفهومي هر از است ممكن
نمد اين از ميكنند ابزاري استفاده كه كساني ميگوييم و ميشويم قائل تفكيك ميكنند
.نميآيد گيرشان كلاهي
اهانت جمهور رئيس به چرا شود مواخذه بايد و بد روزنامه مطلب اصلا:افزود كروبي
اصلاحات ميشود؟ داده شعار اصلاحات عليه چرا است؟ روزنامه مسئول جمهور رئيس مگر ميشود؟
.ميشود تعيين راي صندوق پاي سرنوشتهااست مردم راي و خواست
و قضائيه قوه نمايندگان كه مطبوعات بر نظارت هيات كه كرد اميدواري ابراز مجلس رئيس
.دهند قرار بررسي مورد را موضوع دارند حضور آن در نيز قم علميه حوزه مدرسين جامعه
قوانين چارچوب در مطبوعات آزادي از پارلماني خبرنگاران جمع در همچنين كروبي مهدي
و كرده توجه مذهبي و ملي اعتقادات به روزنامهها كه شد آن خواستار و كرد دفاع كشور جاري
.شود آشوب و فتنه موجب كه نكنند كاري
در را كاريكاتور سيا مزدوران:عسگراولادي
كردند چاپ حياتنو
سازمان:گفت نيز ، مطبوعات منصفه هيات عضو و موتلفه جمعيت كل دبير:ايرنا
را آن نو ، حيات روزنامه در كاريكاتور چاپ از قبل شب دو (سيا) جاسوسيآمريكا
دستوالعملاز طبق ايران داخل در آنها مزدوران ا_ت است گذاشته اينترنتي رويسايت
.كنند بهرهبرداري آن
تجمعكنندهدر روحانيون و طلاب جمع در روزيكشنبه كه عسگراولادي حبيبالله
درروزنامه شده منتشر كاريكاتور: افزود ، سخنميگفت تهران مروي علميه حوزه
جمهور نظررئيس اختلاف جريان در و آمريكا روزنامههاي در پيش سال نو ، 66 حيات
كاريكاتور اين در:افزود وي.بود يافته انتشار قضاييه قوه رياست و آمريكا وقت
تحت را قضاييه قوه رياست اساسي ، ناظرقانون عنوان به جمهور رئيس كه شده تاكيد
را نو حيات روزنامه ، مطبوعات منصفه هيات عضو ايناست آورده فشار و سلطه
: گفت و كرد ياد آمريكا خود معلم از يادگيري با تاكنون تاسيس اززمان آلوده جريده
عمل خود رسالت به بامزد يا و مزدوربيمزد و نوكر عنوان به اينروزنامه
يك با حتي بدانند همه كه باشد بايد چنان دادگاه حكم:افزود وي.كردهاست
و برخوردميشود خورده فريب كه كشور مقام عاليترين به منسوب و سر عمامهبه
به عسگراولادي.بكنند را خود كار حساب قلمبدستان بقيه تا برسد مجازات بايدبه
در موضعگيري رهبريبراي معظم مقام از درخواست و مراجع طرف از اطلاعيه صدور
باشند رهبري معظم موضعمقام اعلام خواستمنتظر مردم از و كرد اشاره خصوص اين
.نكنند حركت ايشان از جلوتر و
وزارت اختيار در نظرسنجي پرونده:يونسي
نيست اطلاعات
نيست اطلاعات وزارت اختيار در سنجي نظر پرونده: گفت وزيراطلاعات:ايرنا
. كنم نظر اظهار اينباره تادر
به ملي وامنيت (ع) حسين امام همايش درحاشيه يونسي حجتالاسلام
تا باشد اطلاعات وزارت دراختيار پرونده اين بايد قانونا: خبرنگارانافزود
مشمول را ايراني سايتهاي مسئوليت ، يونسي. كرد نظر اظهار آن بتواندرباره
پاسخگو بايد تخلف صورت در سايتها گونه اين: گفت و دانست كشور جاري قانون
. باشند
جمهورياسلامي عليه كه كشور از خارج سايتهاي خصوص در: افزود اطلاعات وزير
.شد خواهد اتخاذ اقداماتي نيز ميكنند فعاليت ايران
در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت بيانيه
حياتنو روزنامه مورد
طرحي انتشار:كرد اعلام اي اطلاعيه صدور با اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت:اجتماعي گروه
جمهوري بنيانگذار رفيع مقام حرمت و ساحت ساختن مخدوش بر مشتبه كه حياتنو روزنامه در
جديت و حساسيت از حاكي كه شد جامعه مختلف سطوح در واكنشهايي بروز موجب بود ، اسلامي
.است ايران جامعه ديني شئون و راحل امام شان از حراست به نسبت مسئولان و مردم دين ، علماي
پايهاي اصول از دفاع در نظام مختلف بخشهاي و گروهها كليه كه كرد مشخص واقعه اين
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت موضوع اهميت به باتوجه لذا.دارند نظر اتفاق انقلاب و نظام
:برساند اطلاع به را ذيل موارد ميداند لازم
اسلامي جمهوري رهبري مقام و مقدسات به توهين هرگونه كه ميشود تاكيد نكته اين بر -1
.است پيگيري قابل و محكوم (ره)راحل امام و ايران
مختلف بخشهاي نمايندگان از كه قانوني مرجع يك بهعنوان مطبوعات بر نظارت هيات -2
اين به رسيدگي مطلب اين انتشار محض به است ، شده تشكيل مطبوعات و ديني حوزههاي و نظام
.داد قرار خود كار دستور در را موضوع
اين انتشار عدم به اقدام و حياتنو روزنامه محترم مديرمسئول عذرخواهي و توضيحات -3
از حاكي شد ، انجام روزنامه توقيف قرار صدور از پيش كه يكشنبه و شنبه روزهاي در روزنامه
مطبوعاتي خطاي با برخورد براي مواردي چنين در.است ايشان اصلاحي اراده و نيت حسن
.باشد داشته غلبه آنها در اصلاحي جنبه كه مطلوبترند روشهايي
مشغول مسئوليت احساس با مختلف قانوني و اداري دستگاههاي كشور در كه شرايطي در -4
دارند تاكيد قانون رعايتنظمو مستمرابر نظام عاليرتبه مسئولان و بوده وظيفه انجام
پيگيري را مسائل حساسيت و بادقت و ديگران دولتيقبلاز مديران و
بنيادي اركان برخي به نسبت توهينآميز شعارهاي طرح و غيرمعمول روشهاي به تمسك ميكنند ،
و نظام به خدمت ،(ره)راحل امام به علاقه اظهار نميتواند جمهوري ، رياست مانند نظام
و ويژه عنايت خوشبختانه.شود تلقي كشور مطبوعاتي فضاي و فرهنگ براي دلسوزي و جامعه
حفظ ضرورت قانوني چارچوبهاي در امر پيگيري به تقليد محترم مراجع و علما ارزشمند تدبير
.داد قرار تاكيد مورد را اجتماعي تنش از پرهيز و آرام فضاي
و بحث با و قانوني طرق از كه است باور اين بر همچنان اسلامي ارشاد فرهنگو وزارت -5
انقلاب ارزشمند دستاوردهاي حفظ و قبيل اين از مشكلاتي حل به ميتوان بهتر گفتوگو
فرهنگ سطح ارتقاء به ثانيا و نباشد ناصواب اتفاقات رواج متضمن اولا كه پرداخت اسلامي
.شود منجر مطبوعات كيفيت و
|