حق و دادگاهها در كيفري دادرسي آيين
وكيل داشتن
وي گذشت سالگرددر هشتمين مناسبت به
ميشود برگزار
مطبهاي از مسلحانه سرقت سه انجام پي در
اخير ماه يك طي چشمپزشكي
كردند تجمع شغلي امنيت نبود به دراعتراض چشمپزشكان
دوم جبهه گروههاي هماهنگي شوراي بيانيه
نو حيات توقيف مورد در خرداد
ويژه دادگاه از زن روزنامهنگاران انجمن
كرد انتقاد روحانيت
عبدي عباس موقت بازداشت قرار:تشكري
شد تمديد
شد تبرئه پروندهنوارسازان در رهامي
افسر ، سعيد دادگاه جلسه دومين
ميشود برگزار روزنامهنگار
حق و دادگاهها در كيفري دادرسي آيين
وكيل داشتن
پذيرش به مكلف ميشود كهتشكيل دادگاههايي كليه دارندو وكيل انتخاب دعواحق اصحاب *
ميباشند وكيل
تمام مدافعدر وكيل شركت ميرود ، كار به متهم حقوق حفظ جهت در كه تضميناتي جمله از *
ميباشد كيفري دادرسيهاي مراحل
باشند داشته وكيل ميتوانند ميكنند مراجعه ايران دادگاههاي به كه كساني همه -اشاره
قانوني ، و مسلم حق اين.كند دفاع ايشان حقوق از آنها كنار در هم و آنها جاي به هم تا
در و شده شناخته دنيا نقاط تمام در شهروندان حقوق بديهيترين از يكي عنوان به امروز
.است شده بيني پيش اجتماعي و سياسي مدني ، حقوق و بشر حقوق به مربوط بينالمللي اسناد
عمومي دادگاههاي آييندادرسي قانون در دفاع ، حق موضوع اهميت رغم به و تاسف كمال با اما
كميسيون وسيله به واقع در و پنجم مجلس توسط شهريور 1378 در كه -كيفري امور در انقلاب و
ديگر سال يك آن آزمايشي اجراي اخيرا و رسيد تصويب به آزمايشي صورت به آن قضايي و حقوقي
.است كرده نقض و محدود را دعوا طرف دو توسط وكيل داشتن و دفاع مطلق حق صراحتا -شد تمديد
در وكالت موضوع بررسي به ذيل نوشتار در بيجار شهرستان دادگستري قضات از ملكي علي
شده انتخاب دادرسي ماهنامه شماره 33 از مطلب اين.است پرداخته آن نقد و شده ياد قانون
.است
مساله طرح
كه است آن ميشود داده ارائه كيفري دادرسي آيين از كه تعريفي جديد كيفري حقوق در
حقيقت كشف منظور به قاضي براي است وسيله جهت يك از.هدف نه است وسيله كيفري دادرسي آيين
حقوق مساله ميان ، اين در و خود از دفاع جهت متهم براي است وسيلهاي ديگر ، طرف از و
نحو به كه تضميناتي ازجمله و.است برخوردار دادرسيها در خاصي جايگاه از متهم دفاعي
مراحل كليه در مدافع وكيل شركت ميرود ، كار به متهم حقوق حفظ جهت در شايسته و مطلوب
.ميباشد كيفري دادرسيهاي
مجمع م ، .مصوب 1966)سياسي و مدني حقوق بينالمللي ميثاق (14) ماده "3 بند در
لااقل كامل ، تساوي با شود جرمي ارتكاب به متهم كس هر":است آمده (متحد ملل سازمان عمومي
:داشت خواهد را ذيل تضمينهاي حق
در و كند دفاع خود از خود منتخب وكيل وسيله به يا شخصا و يابد حضور محاكمه در -
كه مواردي در و ميشود داده اطلاع او به وكيل يك داشتن حق باشد نداشته وكيل كه صورتي
صورت در كه بشود تعيين وكيلي او براي راسا دادگاه طرف از نمايد اقتضا دادگستري مصالح
(1).داشت نخواهد هزينهاي حقالوكاله پرداخت از او عجز
:است داشته اعلام (35)اصل در ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون
توانايي اگر و نمايند انتخاب وكيل خود براي دارند حق دعوا طرفين دادگاهها ، همه در"
".گردد فراهم وكيل تعيين امكانات آنها براي بايد باشند نداشته را وكيل انتخاب
نظر در با نيز و سياسي و مدني حقوق كنوانسيون با همگام مذكور ، اصل در اساسي قانون
حقوق اساسيترين از يكي به دادرسيها ، در وكيل شركت خصوص در جهاني گرايشهاي ساير گرفتن
.است كرده اشاره زيبايي و رسا بسيار شكل به متهم
كيفري امور در انقلاب و عمومي دادگاههاي دادرسي آيين قانون كه است اين سوال حال
(35) اصل خواستههاي و اهداف جهت در هماهنگ و جامع مقرراتي توانسته آيا مصوب 1378 ،
خير؟ يا دهد ارائه كشور قضايي نيازهاي نيز و اساسي قانون
(مصوب 1378) كيفري امور در انقلاب و عمومي دادگاههاي دادرسي آيين قانون نگرش و موضع
"وكالت" به نسبت
تعييني وكالت (الف
طرفين به مطلق صورت به كه است وكالتي دارد ، اساسي قانون در ريشه كه تعييني وكالت
و تعيين را خود مدافع وكلاي يا وكيل جزايي ، امور كليه در كه ميشود داده اجازه دعوا
انقلاب و عمومي دادگاههاي دادرسي آيين قانون (185) ماده زمينه همين در.نمايند انتخاب
:ميدارد مقرر (مصوب 1378)كيفري امور در
و انتخاب را خود مدافع وكلاي يا وكيل ميتوانند دعوا طرفين جزايي امور كليه در
شد ، خواهد ابلاغ آنان مدافع وكلاي و خصوصي مدعي شاكي ، متهم ، به دادرسي وقت نمايند ، معرفي
كافي رسيدگي و دادگاه تشكيل براي طرفين از يك هر وكلاي از يكي حضور وكيل تعدد صورت در
".است
تنظيم مانع و جامع مادهاي قانونگذار ميشود مشاهده ماده ، اين در تامل اندكي با
.است گذاشته باز خواننده بر ماده از تصوري و تفسير گونه هر براي را راه و است نكرده
:است لازم نكته چند ذكر آن اشكالهاي بيان و مذكور ماده شدن روشن بهتر براي
اين ،"دادگستري رسمي" واژه به اشاره بدون و مطلق صورت به "وكيل" واژه آمدن -اول نكته
كه شخصي هر يعني وكيل كه است اين قانونگذار منظور كه ميكند متبادر ذهن به را امر
وكلا كانون از وكالت پروانه حتما كه اين بدون دارد ، كسي جانب از را عملي انجام اختيار
عملي انجام براي اذن فقط كه وكيلي يعني اينجا در وكيل واژه ديگر ، عبارت به باشد ، داشته
موازين به بيشتر كه نظر اين طرفداران.باشد نداشته چه و باشد داشته پروانه چه دارد ، را
وكيل كه نميشود ديده قيدي چنين فقهي نوشتههاي در ميكنند ادعا ميكنند ، استناد شرعي
به خود ، نظر پشتوانه در گروه اين.باشد داشته نيز خاصي مجوز اذن ، بر علاوه بايد حتما
مجمع تصويب از تاريخ 11/10/1369 از كه دعوا اصحاب توسط وكيل انتخاب قانون واحده ماده
:است آمده واحده ماده متن در كه ميكنند استناد است ، گذشته نظام مصلحت تشخيص
تشكيل قانون موجب به كه هايي دادگاه كليه و دارند وكيل انتخاب حق دعوا اصحاب"
"...ميباشند وكيل پذيرش به مكلف ميشود
و رفته كار به مطلق صورت به ماده اين در "وكيل" واژه ميشود ، مشاهده كه طوري به
.است نگرديده دادگستري رسمي وكيل به مقيد
كه است اين شود مي (185)ماده متن در "وكيل" واژه از كه منطقي و صحيح برداشت اما
وكلاي كانون از وكالت پروانه كه است "دادگستري رسمي وكيل" ،(185) ماده در وكيل از منظور
امر انجام براي شرايط واجد جهت هر از كسي اگر اين ، بنابر.باشد نموده اخذ دادگستري
را وكيل شكلي شرايط حتي و آشنا حقوقي مسائل به شايسته نحو به مثال ، براي باشد ، وكالت
وكالت پروانه فاقد اما باشد ، داشته نيز را شده ذكر وكيل براي موضوعه قوانين در كه نيز
متهم يا شاكي طرف از مدافع وكيل عنوان به نميتواند باشد ، دادگستري وكلاي كانون سوي از
قانونگذار مسامحه از ناشي بايد را ماده در مطلق صورت به "وكيل" واژه آوردن و شود انتخاب
(2).دانست
جهت از و (3)است شده منحصر دادگستري رسمي وكيل به وكيل ، واژه نيز جزايي دكترين در
نظريات چه و عالي ديوان آراي در چه و دادگستري دادگاههاي رويه در چه نيز قضايي رويه
پذيرش از عملا دادگاهها و است دادگستري رسمي وكيل همان وكيل از منظور حقوقي ، اداره
برداشت يك البته.ميورزند امتناع دعاوي وكيل عنوان به.ندارند وكالت پروانه كه افرادي
با قانونگذار شايد كه ، اين آن و شود اتخاذ (185)ازماده ميتواند ميان اين در نيز ديگري
اسلامي جمهوري سوم برنامه از كه را اهدافي ميخواسته صرف طور به "وكيل" واژه آوردن
وكالت اجازه حقوق ليسانس دارندگان به مذكور تبصره در كه كند تامين ميشود ، دنبال ايران
معنا مطلق نحو به نيز (185)ماده در وكيل واژه اما.است شده پيشبيني دادگستري دعاوي در
:ثانيا باشند ، حقوق ليسانس داراي بايد وكلا:اولا وكالت ، انجام براي كه چرا ;شد نخواهد
(4).باشند كرده كسب قضاييه قوه از نيز را مجوزي
متهم كه وكلايي حداكثر مورد در جديد كيفري دادرسي آيين قانون (185) ماده -دوم نكته
رويه در چه است شده باعث امر ، همين و است نياورده ميان به حرفي ميباشد انتخاب به مجاز
.نشود حاصل فوق مساله از واحدي برداشت جزايي ، دكترين در چه و قضايي
محاكمات به راجع قانون (10)ماده دادن قرار ملاك وحدت با همچنان حقوقدانان از عدهاي
مصوب جنايي
:است داشته مقرر كه 1/1/1337
يا انتخابي يا تسخيري وكيل استعفاي باشد داشته وكيل سه از بيش نميتواند متهمي هيچ"
نفر سه حداكثر داشتن به معتقد همچنان ".نيست پذيرفته محاكه جلسه تشكيل از پس وكيل عزل
.ميباشند جزايي امر در وكيل
:اولا كه باورند اين بر حقوقدانان از ديگر تعدادي حقوقدانان ، از عده اين مقابل در
داده دست از را خود اجرايي قابليت مصوب 1/5/1337 ، جنايي محاكمات به راجع قانون (10)ماده
بتواند بخواهد وكيل تا چند هر متهم كه ميكند ايجاب نيز متهم نفع به تفسير:ثانيا است ،
.كند انتخاب
به اما است ، نكرده موضعگيري فوق موضوع با رابطه در شفاف صورت به قضايي رويه چند هر
و متهمان دست است خواسته و است داشته غرضي وكلا سقف نكردن ذكر از قانونگذار ميآيد نظر
دوم نظر جهت ، اين از و بگذارد باز گوناگون تخصصهاي با وكلايي از استفاده در را شاكيان
و نمايد تضمين را متهم حقوق ميتواند بهتر بود ، وكلا از استفادهنامحدود به قايل كه
.باشد موجود قضايي نيازهاي با منطبق
هر وكلاي از يكي حضور وكيل تعدد صورت در...":است آمده (185)ماده ذيل در -سوم نكته
".است كافي رسيدگي و دادگاه تشكيل براي طرفين از يك
و شاكي بين جهت يك از بايد است شده نوشته كلي صورت به كه ماده از قسمت اين خصوص در
تفكيك به قايل او مدافع وكلاي و وكيل و متهم بين ديگر جهت از و او مدافع وكلاي يا وكيل
.شد
نبودن و است كافي رسيدگي و دادگاه تشكيل براي او وكلاي يا وكيل حضور شاكي ، مورد در
توضيحات اخذ براي را شاكي حضور دادگاه كه اين مگر بود ، نخواهد رسيدگي مانع جلسه در شاكي
ضروريات از دادرسي جلسه در متهم حضور گفت ، بايد متهم مورد در اما.بداند لازم
شخصا بايد باشد وكيل فاقد چه و باشد داشته وكيل چه متهم و است امروزي كيفري دادرسيهاي
از و است رسيدگي از جزيي خود متهم شخصيت از قاضي ارزيابي كه چرا ;گردد حاضر دادرسي در
تفهيم و گيرد صورت متهم خود به نسبت بايد حتما تامين قرار صدور يا اتهام تفهيم جهتي
اعتبار از و ندارد قانوني مجوز وكيل مورد در تامين قرار صدور يا متهم وكيل به اتهام
.است ساقط
معاضدتي و تسخيري وكالت (ب
و تعييني وكيل از استفاده حق ايران ، اسلامي جمهوري اساسي قانون (35) اصل كه اين با
هيات متاسفانه است ، نموده معين دادگاهها در وسيع سطحي در را تسخيري وكيل لزوم صورت در
چنين (مورخ 28/6/1363) شماره 15 رويه وحدت راي در سال 1363 در كشور عالي ديوان عمومي
:داده نظر
از استفاده براي ايران اسلامي جمهوري اساسي قانون پنج و سي اصل در كه اين به نظر"
و جنايي محاكم تشكيل قانون (9)ماده به توجه با طرفي از و گرديده مبذول خاصي اهميت وكيل
مصوب عمومي دادگاههاي تشكيل قانوني لايحه (12)ماده و (7)ماده تبصره 2 مقررات از مستنبط
نگهبان شوراي مورخ 17/7/61 بخشنامه لحاظ به كه آن از بعد اصلاحيههاي و شهريور 1358 20
نكرده انتخاب وكيل شخصا متهم كه صورتي در تسخيري وكيل مداخله است ، قانوني اعتبار داراي
"...است ضروري باشد ابد حبس يا اعدام آن اصلي مجازات كه موردي در كيفري محاكم در باشد
مستلزم كه جرايمي در را مدافع وكيل شركت ايران كيفري محاكم مذكور ، راي به توجه با
رويه و ميدانستند موارد ، اختياري ساير در و اجباري بود اعدام يا دايم حبس مجازات
داشته وكيل نميخواست متهم خود اگر حتي اعدام يا دايم حبس مجازات با رابطه در نيز قضايي
.ميدانست لازم رسيدگي به شروع براي دادگاه جانب از را وكيل از استفاده لزوم باشد ،
راي پذيرش با ،(اخيرالتصويب)كيفري امور در انقلاب و عمومي دادگاههاي دادرسي آيين قانون
در (186) ماده "تبصره10 در مصاديق ، در تغيير اندكي با را اتهامات همان فوق ، رويه وحدت
.كرد خواهيم اشاره نيز آن "تبصره1 به ادامه
نمايد ، تعيين او براي وكيلي كند تقاضا دادگاه از ميتواند متهم":(186)ماده متن
و قضايي حوزه وكلاي بين از ندارد را وكيل انتخاب توانايي متهم دهد تشخيص چنانچهدادگاه
در و نمود خواهد تعيين متهم براي وكيلي مجاور حوزه نزديكترين از امكان عدم صورت در
تعيين كار با متناسب را حقالزحمه دادگاه نمايد ، حقالوكاله درخواست وكيل كه صورتي
حقالوكاله.كند تجاوز قانوني تعرفه از نبايد تعييني حقالوكاله حال هر در.كرد خواهد
".شد خواهد پرداخت دادگستري بودجه به مربوط رديف از شده ياد
دارد ادامه
وي گذشت سالگرددر هشتمين مناسبت به
ميشود برگزار
ارشاد حسينيه در بازرگان مهندس نكوداشت مراسم
دي سيام بازرگان ، مهدي مهندس موقت دولت نخستوزير درگذشت سالگرد هشتمين پاسداشت مراسم
.ميشود برگزار ارشاد حسينيه در ماه
و ياد مذهبي سياسي شخصيتهاي از يكي سخنراني با ميشود آغاز ساعت 15 از كه مراسم اين
.شد خواهد داشته گرامي بازرگان مهندس خاطره
و همفكران آشنايان ، دوستان ، دقيقه و 30 ساعت 10 بهمن چهارم جمعه نيز قم شهر در همچنين
.ميدارند گرامي را يادش فاتحه نثار با و ميآيند گردهم مزارش سر بر بستگان
مطبهاي از مسلحانه سرقت سه انجام پي در
در اخيرچشمپزشكان ماه يك طي چشمپزشكي
كردند تجمع شغلي امنيت نبود به اعتراض
چشمپزشكان ، مطبهاي از اخير ماه يك طي مسلحانه سرقت سه انجام دنبال به:اجتماعي گروه
پزشكي نظام ساختمان برابر در شغلي امنيت نبود به اعتراض در ديروز چشمپزشكان از جمعي
.كردند تجمع
به خطاب تجمعكنندگان نامه از بخشي در ايران ، چشمپزشكان انجمن عمومي روابط گزارش به
ما:است آمده كشور پزشكي نظام سازمان كل رئيس و كشور پزشكي آموزش و درمان بهداشت ، وزير
پرونده تمام ، جديت با و وقت اسرع در كه داريم تقاضا مسئول مقامهاي از پزشكان ، جامعه
دستهاي وجود ودرصورت كرده پيگيري را چشمپزشكان مطبهاي از زنجيرهاي مسلحانه سرقتهاي
شغلي امنيت يك از پزشكان چشم كنندتا ومجازات جريان ، آنهاراشناسايي ازاين درحمايت پنهاني
.شوند برخوردار نسبي
جمع در كه نيز كشور ، پزشكي نظام سازمان فني معاون كامبوزيا ، اميرحسين دكتر
برقراري در كشور پزشكي نظام سازمان تمهيدات وجود با:گفت داشت ، حضور اجتماعكنندگان
بر تاكيد با كامبوزيا دكتر.هستيم پزشكان چشم مطب از سرقت شاهد هم هنوز پزشكان ، امنيت
مراجع طريق از را زنجيرهاي و مسلحانه سرقتهاي مسئله كشور ، نظامپزشكي سازمان اينكه
زيادي تعداد تاكنون سازمان اين:داشت اظهار كرد ، خواهد پيگيري انتظامي و قضايي
قرار متقاضي پزشكان اختيار در شخصي دفاع وسايل عنوان به را "بيهوشكننده اسپريهاي"
ثمربخش چندان نيابد ، افزايش كشور در امنيت ضريب كه مادامي ابزارها اين اما ;است داده
.بود نخواهد
دوم جبهه گروههاي هماهنگي شوراي بيانيه
نو حيات توقيف مورد در خرداد
بيانيهاي ، صدور با (سهشنبه) ديروز خرداد دوم جبهه گروههاي هماهنگي شوراي:ايرنا
روزنامه با رابطه در اخير حوادث مجموعه
فرهنگي و سياسي امور متوليان و جامعه منطق و فهم در عميق گسست نشاندهنده را نو حيات
.دانست
توسط قم و تهران جمعه نماز در مزبور كاريكاتور توزيع و تكثير:ميافزايد بيانيه اين
تظاهرات موجب ميدانستند ، هياهو و بحران براي بهرهبرداري قابل بهانهاي را آن كه كساني
عدهاي.گرديد قم در مدرسين جامعه برابر در و تهران در روزنامه دفتر مقابل در تجمع و
آن ، خواندن توطئه و عمدي با و ببرند بزرگان پيش را مزبور كاريكاتور ، يافتند وظيفه نيز
.كنند بيان را خويش تاثر كه بخواهند آنان از
كه كساني آيا":ميافزايد بيانيه اين
فراتر (ره)امام موضوع كه نميدانند بودهاند گذشته روز چند تظاهرات و تجمعات گردان صحنه
در ملت آنچه هر و محترم جمهوري رئيس عليه شعار طرح با كه است سياسي جناحهاي بحث از
مورد كه كشور اكثريت سياسي جناح عليه جهتگيري با و است نموده طلب را آن مختلف انتخابات
".ميدهند تنزل اقليت سياسي جناح تظاهرات حد در را موضوع هستند ملت اعتماد
از پس نو حيات روزنامه آياتوقيف اين بر علاوه:است آمده همچنين شورا اين بيانيه در
دادگاه و مسئول مدير طرف از اقدام چگونگي سر بر آن مسئول مدير با توافق از روز دو گذشت
نيست؟ تصميم در نظر تجديد معناي به
آن مجدد انتشار از هفته دو تنها كه بهار روزنامه توقيف:ميافزايد بيانيه اين
.گرفت صورت تهران دادگستري شعبه يك عليالبدل دادرس توسط ميگذشت
از را ملت راي معتقديم فرمودند ، اخيرشان بيانات در كه مجلس محترم رياست همچون نيز ما"
".دريافت ميتوان ميريزند ، صندوقها به كه آرايي
ويژه دادگاه از زن روزنامهنگاران انجمن
كرد انتقاد روحانيت
توقيف به نسبت بيانيهاي در زنايران روزنامهنگاران انجمن:اجتماعي گروه
.كرد انتقاد نو ، حيات رونامه
روزنامه مديرمسئول اقدام به توجه با:آمدهاست بيانيه دراين:ايرنا گزارش به
چاپ بودن سهوي يا عمدي احراز براي روزنامه روزه دو تعطيلي بر مبني نو حيات
نو حيات روزنامه قرارتوقيف مسئول ، مدير اين نيت حسن از اطلاع طرح ، چراباوجود
.شدهاست صادر
.دارد برعهده خامنهاي سيدهادي را نو حيات روزنامه مديرمسئولي
در رئيسجمهوري عليه شعارها برخي طرح از همچنين زن روزنامهنگاران بيانيه در
و شعارها مياناين نسبت:است آمده و شده انتقاد گذشته روز چند راهپيماييهاي
.عموميروشننيست افكار براي نو ، حيات روزنامه در طرح يك چاپ
توقيفروزنامه به نسبت همچنين خود بيانيه در زنايران روزنامهنگاران انجمن
.كرد اعتراض سال 1339 مصوب تاميني اقدامات قانون استناد به بهار
آنانتاكيد منتخب و مردم راي حرمت حفظ و قانون به توجه ضرورت بر انجمن اين
.كرد
عبدي عباس موقت بازداشت قرار:تشكري
شد تمديد
بازداشت قرار:گفت آينده نظرسنجي موسسه پرونده در مدعيالعموم نماينده:خبر مركزي واحد
.شد ابلاغ وي به و تمديد ديگر يكماه مدت به عبدي عباس موقت
بازداشت قرار اينكه به اشاره با خبر مركزي واحد خبرنگار با اختصاصي مصاحبه در تشكري
يكماه عبدي عباس قرار تمديد با:افزود است تمديد قابل ماه يك مدت به لزوم صورت در موقت
پژوهش و آينده موسسات پروندههاي اينكه بيان با وي.ماند خواهد عمومي زندان در ديگر
و است مفتوح پروندهها اين از بخشهايي:كرد تصريح دارد مختلفي ابعاد عمومي افكار
.دارد ادامه بخشها اين به راجع تحقيقات
متهم خصوص در عمومي افكار پژوهش و آينده نظرسنجي موسسات پرونده در مدعيالعموم نماينده
اين چهارم رديف متهم عنوان به حقيقي نامدار عليرضا:گفت آينده موسسه پرونده چهارم رديف
روزنامه طريق از كه ميبرد سر به كشور از خارج در هماكنون و است فراري پرونده ،
.كند معرفي دادگاه به را خود است شده ابلاغ وي به كثيرالانتشار
شد تبرئه پروندهنوارسازان در رهامي
در تهران دانشگاه سياسي علوم و حقوق دانشكده استاد رهامي محسن دكتر:اجتماعي گروه
.شد تبرئه تجديدنظر مرحله در نوارسازان پرونده
:گفت ايسنا به خبر اين اعلام با دادگستري وكيل و حقوقدان آذربايجاني عليرضا دكتر
اطلاع كه آنچه براساس ولي بياطلاعم متهمان ساير مورد در پرونده نتيجه از متاسفانه
پرونده اين براي اساسا:افزود همچنين وي.است شده تبرئه رهامي دكتر ام ، كرده پيدا شفاهي
.نبود پيشبيني قابل برائت ، از غير نتيجهاي
افسر ، سعيد دادگاه جلسه دومين
ميشود برگزار روزنامهنگار
در 9 روزنامهنگار ، افسر ، سعيد اتهامات به رسيدگي دادگاه جلسه دومين:اجتماعي گروه
.ميشود برگزار دولت كاركنان شعبه 1410 در ماه بهمن
آخرين براي كردهام ، دريافت كه احضاريهاي اساس بر:گفت ايسنا با گفتوگو در افسر سعيد
در ويشوم حاضر دادگاه در بهمن در 9 بايد مقدسات ، به توهين بر مبني خود اتهام از دفاع
قاضي:گفت نداده ، انجام نخست دادگاه در را خود دفاع آخرين آيا كه سئوال اين به پاسخ
من و بوده ايراد داراي دفاعيه لايحه ارديبهشتماه ، در كه است اعتقاد اين بر دادگاه
است ذكر به لازم.است ناقص پرونده اين و نكردهام پرونده اتهامات از را خود دفاع آخرين
21) معكوس ثانيههاي ستون در "بازنگري" عنوان با كه يادداشتي خاطر به افسر سعيد كه
.بود شده حاضر دادگاه در است نوشته (گذشته سال اسفندماه
|