شده خاكنفرين
ميدهند ترجيح را گرسنگي آفريقاييها
37-آمريكايي قضاوت
زندگي حاشيه
شده خاكنفرين
مركزي حاكميت
اخير ماههاي طي
آينده سال از اعلامداشته افغانستان
كرد خواهد رانابود خشخاش مزارع
مستلزم تجارتموادمخدر توقف اما
كردن ازنابود فراتر اقداماتي
است خشخاش مزارع گزينشي |
|
شدهاند نشانده زمين دل در خشخاش دانههاي افغانستان در ديگري زمستان رسيدن راه از با
و افول نشانگر كه است دست در اندكي شواهد و آيد حاصل آينده سال ديگري پربار محصول تا
كه است دست در شواهديباشد نزديك آيندهاي در هروئين قاچاق و توليد مرگبار سيكل ركود
با رويارويي مورد در متحد ملل سازمان جنايي شاخه و بريتانيا متحده ، ايالات ميدهد نشان
اما.هستند جدي ميكند ، تهديد را افغانستان اقتصادي بازسازي و سياسي ثبات كه بحران اين
كشتكاران قومي انگيزههاي به را جنگ مخدر مواد قاچاق با مبارزه نهادهاي كه است ديربازي
به سپس و بستهبندي تصفيه ، را آن ترياك توليد از پس كه موادمخدر قاچاقچيان و خشخاش
رهبري به بينالمللي نظامي تهاجم چند هر.باختهاند ميكنند ، حمل جهان پايتختهاي
براي را جديدي فصل و پيچيد هم در را افغانستان بر طالبان حاكميت طومار متحده ايالات
كنترل اشاعه و حاكميت شاهد افغانها گذشته اندي و سال يك طي اما گشود افغانها
مختلف گروههاي از كرزاي حامد.بودهاند كشور اين مختلف نواحي بر افغان جنگسالاران
اين در موادمخدر تجارت با مبارزه در او حاكميت به تا خواسته بينالمللي جامعه و افغان
توليد براي اغواكنندهاي دورنماي شده موجب ميلادي فراوان 2002 محصول اما كنند كمك كشور
.شود گشوده موادمخدر قاچاقچيان و توليدكنندگان فراروي سال 2003 در هروئين تجارت و
مورد در گذشته بهار پيشبينيهاي كه كرد تاييد متحد ملل سازمان جنايت و موادمخدر دفتر
دويست كشت زير زمينهاي ميزان و گيرد قرار بازبيني مورد بايد افغانستان در خشخاش كشت
اعظم بخش دارد اعتقاد ملل سازمانشود قلمداد تن برداشتي 3400 خشخاش ميزان و هكتار هزار
تجارت.دارند قرار بدخشان و اوروزگان قندهار ، هلمند ، استان پنج در خشخاش كشت زمينهاي
ميكند ، افغانستان زيرزميني اقتصاد نصيب را دلار ميليارد معادل 2/1 درآمدي موادمخدر
افغانستان دولت اختيار در گذشته سال طي كه است كمكهايي مجموع از بيشتر عمل در كه مبلغي
كه استاني پنج قدرتمند جنگسالاران آن براساس كه است دست در زيادي گزارشات.گرفت قرار
تجارت اين از غيرمستقيم حمايت و مشاركت قبل از است رايج آنها در موادمخدر توليد و كشت
توانستهاند دستانشان هم و جنگسالاران اين.دستيافتهاند قابلتوجهي ثروت و قدرت به
افزايش.كنند پا و دست موادمخدر خشونت سراسر زيرزميني تجارت در خود براي پايي جاي
يوغ از افغانستان آزادسازي از پس و گذشته سال طي ترياك تجارت انتظار از دور و قابلتوجه
كرزاي حامد حاكميت تداوم و افغانستان درازمدت ثبات براي جدي تهديدي به اكنون طالبان ،
و كشف مورد در بسياري بيانيههاي و اخبار گذشته ماههاي طي چند هر.است شده تبديل
و منطقه كشورهاي پليس نيروهاي تلاشهاي بودن موثر اما شده منتشر موادمخدر محمولات توقيف
نهادهاي ترديد مورد هنوز كه است چيزي موادمخدر فرامرزي قاچاق از كاستن در آنها قابليت
به يا افغان جنگسالاران به را خود محصولات افغان زارعان ميشود گفته.است بينالمللي
به را محمولات خود بهنوبه نيز اينان كه ميفروشند آنان به وابسته زيرزميني شبكههاي
اندكي اطلاعات.ميكنند منتقل هروئين توليد براي شيميايي فرآوري منطقهاي لابراتوارهاي
در ترديدي آنچه اما است دست در شيميايي فرآوري لابراتوارهاي اين استقرار اماكن مورد در
اروپا ، در شهري پرجمعيت مناطق اكنون هروئين سيلگونه جريان اينكه ندارد وجود موردش
معضلات و معتادان تعداد روزافزون گسترش معرض در را متحده ايالات و آسيا خاورميانه ،
.است داده قرار اعتياد افزايش از ناشي اجتماعي
وجوه براي موثر گونهاي به باشند قادر افغانستان منطقهاي همسايگان كه نميرود گمان
رسيده امضا به منطقهاي همكاري توافقنامه چند.كنند ايجاد محدوديت موادمخدر تجارت مختلف
كرده متوقف را موادمخدر قاچاق جريان بتواند عمل در توافقنامههايي چنين اينكه اما است
بيانيه دسامبر روز 23.ديد عمل در و نشست انتظار به بايد كه است كندچيزي كند عملا يا
پاكستان ، يعني افغانستان همسايه كشور شش و افغانستان مقامات امضاي به كابل مجاورت حسن
برابر در اقدام خواستار گروه اين و رسيد تركمنستان و ازبكستان تاجيكستان ، ايران ، چين ،
.شدند مخدر مواد قاچاق و افراطيگري تروريسم ،
موادمخدر با مبارزه معاهده شانگهاي همكاري شوراي مسكو در و نوامبر 2002 در 24
در منطقهاي تروريسم با مبارزه مركز يك آن براساس كه رساند امضا به را چندجانبهاي
و ازبكستان تاجيكستان ، قرقيزستان ، قزاقستان ، چين ، شورا اين اعضاي.شد خواهد تاسيس بيشكك
.هستند روسيه
كه است خودباقي قوت به واقعيت اين افغانستان دولت سوي از صادره بيانيههاي بهرغم
نفوذپذير مرزهايي كه ميانه آسياي كشورهاي از تعدادي سوي به را خود راه هروئين محمولات
موادمخدر محمولات كليدي ترانزيت مسيرهاي عنوان قرقيزستان و تاجيكستان.ميگشايند دارند ،
لابراتوارهاي در افغانستان در توليدي ترياك كه ميرود گمان.دادهاند اختصاص خود به را
.ميشوند فرآوري فرامرزي لابراتوارهاي همچنين و افغانستان داخل سري
قاچاق همسايه كشورهاي تمامي به تقريبا افغانستان در توليدي هروئين و ترياك چند هر
هروئين انتقال اصلي خطوط تركمنستان و تاجيكستان هممرز ، كشورهاي بين در اما ميشود
موادمخدر قاچاق و توليد با مبارزه ادعاي كه باكشورهايي است تلاش در انگلستان.هستند
بخش كه باشد اين بريتانيا اهتمام اين دليل شايد.كند همكاري عملا دارند را افغانستان
در.ميآيد افغانستان از ميشود عرضه بريتانيا شهرهاي خيابانهاي در كه هروئيني اعظم
اختيار در اكتبر ماه در نتايجاش كه متحد ملل سازمان توسط گرفته صورت تحقيق آخرين
درصد نود خصوصا و جهان در مصرفي هروئين درصد منشا 75 شد عنوان گرفت قرار رسانهها
.است افغانستان ميشود ، عرضه بريتانيا در كه هروئيني
به ديگر بار اكنون طالبان حاكميت دوران در توليد كاهش كوتاه دوره از پس افغانستان
تجارت شكوفايي از جلوگيري براي گامهايي اما است شده تبديل ترياك توليدكننده بزرگترين
خصوصا و افغانستان پليس آموزش هزينه بريتانيا دولت:است شده برداشته موادمخدر
تامين هم آلمان و گرفته برعهده را موادمخدر با مبارزه براي نيرو اين تخصصي آموزشهاي
.است شده متقبل را افغانستان پليس موادمخدر قاچاق با مبارزه واحدهاي سختافزاري نيازهاي
را خشخاش مزارع آينده سال از داشته اعلام افغانستان مركزي حاكميت اخير ماههاي طي
گزينشي كردن نابود از فراتر اقداماتي مستلزم موادمخدر تجارت توقف اما كرد خواهد نابود
افغانستان پليس و نيروهايامنيتي عزم طرح اين توفيق در عنصر مهمتريناست خشخاش مزارع
مرزهاي جدي كنترل و افغانستان قلمرو تمامي در موادمخدر قاچاق و فرآوري كشت ، توقف براي
.است تركمنستان و تاجيكستان ايران ، با كشور اين مشترك
بر متحده ايالات پيروزي از پس اما كند كنترل را معضل اين است تلاش در كرزاي دولت
اين.است داشته درصدي رشدي 1400 كشور اين در هروئين توليد افغانستان در طالبان حاكميت
سركوبگر يوغ از را افغانستان مردم طالبان سرنگوني:است جنگ نگرانكننده پيامدهاي از يكي
موجب عمل در و زده رقم را كشور اين در ثبات تضعيف ضمن همين در اما داد نجات طالبان
.شد محلي جنگسالاران قدرت افزايش
از تعدادي به متحده ايالات داد گزارش واشنگتنتايمز روزنامه سال 2002 فوريه در
وفاداري و حمايت تا داد ماهوارهاي تلفن يك بهانضمام دلار هزار بيست افغان جنگسالاران
دلار ميليون هفت مجموعا جنگسالاران از نفر ميشود 35 گفته.كند جلب خود به را آنان
است شده پرداخت جنگسالاران كدام به وجوه اين نيست مشخص درستي به چند هر.داشتند دريافت
هر.است شده جنگسالاران اين بيشتر چه هر تقويت موجب وجوه اين آنكه حائزاهميت نكته اما
اثبات به موادمخدر قاچاق و توليد افزايش و جنگسالاران بين مستقيم ارتباط وجود چند
غيرمستقيم بهطور جنگسالاران اين فرمان تحت مسلح واحدهاي ميرود گمان اما است نرسيده
مربوط مالي مسائل به موضوع كه آنجا تا.باشند داشته نقش موادمخدر قاچاق و توليد در
افغانستان به بينالمللي كمكهاي قالب در كه وجوهي تمامي از بيش موادمخدر تجارت ميشود
سال پنج طي افغانستان ميشود تخمينزده.است بوده درآمدزا افغانها براي شده سرازير
مجموع كه است حالي در اين و باشد داشته نياز نقدينگي دلار ميليارد بيست از بيش به آينده
حتي و است بوده دلار ميليارد دوره 5/4 همين طي كشور اين براي شده گرفته نظر در كمكهاي
شايد.نشد محقق داشت سال 2002 طي را دريافتاش انتظار كابل كه دلاري ميليارد تمامي 8/1
اين غير در كه چرا شود آغاز افغانستان در موادمخدر با جنگ باشد ، رسيده آن وقت اكنون
.شد خواهد مواجه مشكل با كشور اين اجتماعي اقتصادي ، بازسازي و ثبات صورت
ميدهند ترجيح را گرسنگي آفريقاييها
پاياني بخش
.گفت ترك شانگومبو مقصد به را لوزاكا آمريكايي غلات حامل كاميون دو آگوست دوازدهم روز
را انتظارش كه كمكهايي نگاهداري براي را كوچك كلبههايي ناحيه اين در دهكده هر
اضطراري خدمات موسسه.نرسيد راه از هيچگاه كمكها اين اما بود كرده آماده ميكشيدند ،
برنامه تلاشهاي تكميلكننده عامل و غيردولتي كمكرسان نهاد يك كه Catholic Relief
از يكي به.داشت دريافت بيسيم طريق از را جديد دستورات است منطقه در غذا جهاني
بود غلات كيسه صد چند حامل كه ديگريبازگردد پايتخت به بود شده داده دستور كاميونها
به نفر دو و شد موم و مهر انبار.كرد تخليه نامناسب انبار يك در را خود گرانبهاي محموله
موكدا انبار در موجود غلات توزيع از شد داده دستور آنها به و شده گماشته آن از محافظت
درون به كه را كيسههايي و كردند تجمع انبار اين برابر در روستاييان.كنند خودداري
بخشدار.ميدادند تكان تاسف علامت به را سرهايشان و مينگريستند ميشدند منتقل انبار
رفت بخش مركز مونگو به شخصا ميكرد سردرگمي احساس آمده وجود به شرايط از كه منطقه اين
گفت راسخ ارادهاي با و بازگشت مونگو از او بعد هفته يك.است راه در حوادثي چه ببيند تا
مورد در چنداني اطلاعات هنوز كه هرچند گيرند قرار استفاده مورد نبايد شده اصلاح غلات كه
.نداشت تصميمگيري اين دلايل
را انباري مسئوليت او.دارد عهده به را سنانگا دولتي انبارهاي مديريت هامنوكاتوموا
نزديكي را گوشهايش اگر.است آمريكا اهدايي غله كيسههاي از مملو سقف تا كه دارد برعهده
شده ارسال ذرتهاي كه هستند جيرجيركها اين.ميشنود را جيرجيري صداي دارد نگاه كيسهها
مناسب انساني استفاده براي غلات اين شده اعلام كه زماني از":ميگويد او.ميخورند را
شود داده دستور شايد":ميافزايد و "است شده نگاهداري اينجا در ارسالي محموله نيستند
كنگويي و آنگولايي آواره هزار حدود 130 ".كنيم توزيع آوارگان بين را باقيمانده محموله
استفاده شده اصلاح كشاورزي محصولات از دارند اقامت زامبيا آوارگان اردوگاههاي در كه
من به گرسنگي از و ميكنند مراجعه من به بوميان كه هنگامي":ميگويد كوتوموا.ميكنند
مناسب غلات اين.نيست باشد شما مناسب كه غذايي اين ميگويم آنها به من ميكنند شكايت
شانگومبو غذاي دريافت كميته هماهنگكننده مسئول انكوما ريچارد ".است آنگولاييها
ميآيد يكيدارد معنايي چه شده حادث آنچه نميدانم.است عجيب ماجرايي اين":ميگويد
ميگويد او ".ميدهد متفاوت دستوراتي و ميرسد راه از ديگري و ميكند صادر دستوراتي
ميگيرد تصميم كه ميگيرد قرار مردم زندگي نابسامان شرايط تاثير تحت آنچنان گهگاهي
واقعا":برند يغما به را موجود غذايي مواد دهد اجازه مردم به و بگشايد را انبار درهاي
در 45 مومبا ، روستاييان آگوست به ماه در ".ميكنم تاسف و تاثر احساس اينان وضعيت از
موجود شده اصلاح غلات از كيسه پانصد و كردند حمله غلات انبار يك به لوزاكا غرب كيلومتري
قحطي با رويارو آفريقايي كشورهاي بين در كشور تنها زامبيا.بردند خود با را انبار در
و لوتر مالاوي ، زيمبابوه ، اما ميكند رد را شده ارسال غذايي كمكهاي بلافاصله كه است
اين وقتي نهايتا اما ميكنند نگراني ابراز محمولهها اين مورد در هرچند موزامبيك
آسياب توزيع از قبل كه ميكنند توزيع گرسنگان بين شرط اين به را آن ميپذيرند را كمكها
.شوند آنها گردهافشاني و مردم توسط دانهها اين كشت از مانع تا شود تبديل آرد به و شده
خالي دستان با زندگي
غلات است داده اطمينان منطقه كشورهاي ساير و زامبيا مقامات به كه غذا جهاني برنامه
پافشاري خود موضع اين بر نميكنند ايجاد مشكلي مصرف صورت در و هستند ايمن شده اصلاح
در و نميآورد وارد فشار غذايي كمكهاي پذيرش براي كشوري هيچ به جهت همين به و ميكند
جز به ديگري منابع از را غذا كمبود خلاء تا ميگيرد كار به را خود تلاش تمامي مقابل
.نيست آساني كار اين اما كنند تامين آمريكا كمكهاي
است دولتي هر حق اين":ميگويد مالاوي در غذا جهاني برنامه منطقهاي مدير ديك جراردون
شده رد كمكهاي نيست مقدور ما براي متاسفانه اما كند اجتناب غذايي كمكهاي پذيرش از كه
غذايي كمكهاي درصد هفتاد حدود.كنيم جايگزين ديگر منابع با كامل بهطور و سريعا را
تنها 37 اينكه و اريتره و اتيوپي در غذايي بحران افزايش با.ميشود تامين آمريكا توسط
جديد منابع يافتن كنند تهيه را خود نياز مورد غذاي ميتوانند آفريقا جنوب ساكنان درصد
".نيست آساني كار منطقه نياز مورد غذاي تامين براي
غذاي كميته.ميشود ناميده ناتاكوما كه دارد قرار كوچكي دهكده شانگومبو منطقه حومه در
براي كلبه يك بود داشته دريافت غذايي كمكهاي بودن راه در بر مبني گزارشاتي كه منطقهاي
است ناچار غذا كميته هماهنگكننده هاپرفيبان روزها اين.ساخت محمولهها از نگاهداري
نظاره را او كه را گرسنگان درآمده حدقه از چشمان و بايستد نگاهباني به كلبه اين بيرون
تا ميآيند نقطه اين به درماندگان و بيماران مسن ، افراد روز هر.كند تحمل ميكنند
تلاش و ميآيند محل اين به روز هر آنان.است رسيده راه از كمكها عاقبت آيا ببينند
.كنند دور خود دهان و چشمان اطراف از را پشهها و مگسها خود رمقهاي آخرين با ميكنند
عاقبت و بمانند امان در خورشيد سوزاننده تابش از تا ميگيرند سر بالاي را دستهايشان
اصلاح غلات در موجود سم مشكل":ميگويد فيبان.ميگردند باز خانه به نتيجهاي بيهيچ
چرا بخوريم آنها از هيچگاه نيستيم حاضر.ميكند كوتاه را انسان عمر غلات اين.است شده
".بود خواهد مردن منزله به اين كه
37-آمريكايي قضاوت
پليس فساد
پليس فساد از رهايي
خاص تحقيق كميسيونهاي.ميافتد اتفاق رسوايي يك ميخورند شكست پليس كنترلهاي كه وقتي
فساد ضد و خشونت ضد اصلاحات از حمايت براي را عمومي تجمعهاي و عمومي افكار ميتوانند
در كه دريابند تا ميكنند موشكافي و كرده خبر كسب پليس اداره از كميسيونها.كنند بسيج
توصيه را تغييراتي لذا و است شده مواجه ناكامي با پليس دروني كنترلهاي قسمتي چه
.ميشوند ناپديد گزارششان ، اتمام از پس معمولا كه است اين كميسيونها اين مشكل.ميكنند
عملكرد اوكميسيونهاست از موثرتر مستقل بازرسان كار ادامه كه است مدعي كوين پاول
.ميداند خشونت و فساد قبيل از پليس مشكلات از رشته يك از بازرسي مانند را بازرساني چنين
پليس فاسد افسران پيگرد
چون.است ممكن پليس فاسد ماموران پيگرد است مجرمانه رفتاري مستلزم فساد كه آنجا از
نميخواهند آنها هستند پليس توسط پروندهها بسط و مدارك جمعآوري به متكي كنندگان تعقيب
.برسانند آسيبي است كرده كمكشان كه كسي به
قانوني كنترل
ارزيابي ميكنند ، ايجاد فساد براي بالقوهاي شرايط كه را قوانيني بايد قانونگذاران
از عمدهاي بخش كه باشد نكته اين بازشناسي بر مبتني بايد ارزيابي چنين.نمايند مجدد
مجرمانه را قمار و روسپيگري مخدر ، مواد از استفاده كه است قوانيني نتيجه پليس فساد
جرمزدايي براي تلاش با توام بايد پليس فساد با مبارزه براي جدي تلاش هر.ميكند قلمداد
از قرباني بدون جرمهاي از بودن مجرمانه برچسب حذف مستلزم جرمزدايي.باشد موضوع از
پليس فساد مشكل بهبود به چشمگيري كمك جرمزدايي.آنهاست كردن تنظيم و كردن قانوني طريق
جدي ، طور به ايالتي مقننه هيات هر يا كنگره كه دارد وجود ترديد اين حال هر بهكرد خواهد
آينده در آنها كردن راه روبه و ديگري ممنوعه خدمات و كالا هر يا مخدر مواد كردن قانوني
.بگيرند درنظر را نزديك
استخدامي تبعيض
روش يك.ميكند وظيفه انجام وجه بهترين به باشد داشته را عمومي حمايت كه زماني پليس
فرهنگ و هستند متفاوت جنسيت داراي كه است افرادي استخدام عمومي ، حمايت از اطمينان براي
.ميكنند منعكس را متحده ايالات اجتماعات متفاوت
مشكل ماهيت
دهه از پيش تا.بودهاند سفيدپوستان از پليسها تمام تقريبا آمريكا تاريخ بيشتر در
محكوم زنان ، و نژادي اقليتهاي به احترام وجود با متحده ايالات در پليس ادارههاي 1960
كه [معني بدين] ميكردند كار جنسيتگرايي فرضيات روي پليس شعبات.بودند تبعيض به
انگشتشمار زن پليس افسران سال 1972 تا.ميدانستند مردانه شغلي را پليسي مراقبتهاي
مخالفت زنان به [پاسباني] گشت كار واگذاري مورد در مرد پليس ماموران از بسياري.بودند
.ندارند را كار اين عهده از برآمدن قدرت و جسمي توانايي زنان كه زمينه اين با ميكردند
اندازه به آنها كار انجام كه داد نشان گشت كشيك در زن افسران مورد در بعدي ارزيابيهاي
مشاركت تاريخ شبيه هم آن قانون ، اجراي در سياهان تجربه به توجه با.است موثر مردان
پليس ، ادارههاي برخي دهه 1970 از پيش.است دولتي خدمات از شكل هر در تقريبا سياهان
افسر عنوان به سياهان پذيرش در فقط پليس هاي سازمان.نميكردند استخدام را غيرسفيدان
محلي ، پليس ادارههاي براي مدني حقوق قانون درخواست پي در.بودند رغبت و بيميل پليس
فرصت برابري قانون" سال 1972 در.كرد شدن متحول به شروع متحده ايالات در پليس سيماي
و مذهب نژاد ، جنس ، در تبعيض آن طبق كه داد گسترش را سال 1964 مدني حقوق قانون "استخدام
عليه منفرد شهروندان و آمريكا دادگستري وزارت.بود ممنوع همگان ، كردن استخدام براي مليت
اين از برخي.كردند دعوي اقامه [استخدامي تبعيضآميز اقدامات مورد در] پليس ادارههاي
نياز و قد همانند يابند خلاصي تبعيضآميز استخدام مخصوص اعمال از توانستند دادخواهيها
شدن اجبارآميز باعث ديگران.ميشد زنان از بسياري حذف باعث كه بدني بالاي قدرت به
بيشتري زنان و نژادي اقليتهاي شوند ناگزير پليس ادارههاي كه گرديدند دادگاه دستورات
استخدام را زنان و نژادي اقليتهاي پليس آژانسهاي اينكه از پس حتي.كنند استخدام را
وكلاي سال 1998 تا.شدند قائل تبعيض آنان شغلي ارتقاي در و سمتها واگذاري در كردند ،
ادارات.كردند شغلي ارتقاي در نژادي تبعيض به متهم را FBI افبيآي ، سياهپوست كارمندان
اداره كه زماني در.ميشدند قائل تبعيض ادارات در نژادي اقليتهاي و زنان ميان پليس
سال در را كوفال اليزابت و شيپ بلنكن تبي [آمريكا ايالات از يكي] "پليس اينديا" پليس
اجتماعي مددكاري نقشهاي به را پليس زنان پليس ، آژانسهاي گماشتند ، گشتزني به 1968
آنان زنانه ذاتي همدردي طبيعت كه بودند تصور اين بر پليس اجرايي مردان.دادند شغلي تنزل
بر كنترل و نظارت موارد مانند ميكند مجهز مردان از بهتر پليس وظايف برخي اجراي براي را
به را آسيايي و اسپانيايي سياه ، افسران پليس ، ادارههاي برخي همينطوركودكان و زنان
نژادي و قومي پسزمينههاي بازتاب كه ميدادند انتقال (beat) بيت يا فردي گشتزني نواحي
.است تبعيضآميز نژادي ، جداسازي نوع اين كه دادند حكم سرانجام فدرال دادگاههاي.است
بايد بيعدالتي حذف براي مثبت اقدام سياست آيا:جزايي دادگاه درباره وسيعتر بحثهاي
رود كار به
و اقليت گروههاي به نسبت گذشته تبعيضات جبران منظور به كه است سياستي مثبت اقدام
مدارجي و شغلي ارتقاي يا شغلي پاداش غيرمستقيم يا مستقيم بهطور و ميشود اعمال نژادي
آن به نسبت گذشته تبعيضات تا ميدهد حمايتي گروه در عضويت برمبناي افراد به ديگر
تصحيح براي مثبتي اقدامات پليس ، ادارههاي "مثبت اقدام" طريق از.شود جبران گروهها
به تعهد مثبت ، اقدام به تصميم كليدي جنبه يك.ميگردد اتخاذ گذشته نژادي و جنسي تبعيض
درون در مخصوص كاري گروههاي در زنان يا اقليتها درصد اينكه بر مبني است دادن اطمينان
براي.باشد بزرگسال كار نيروي در گروهها همان درصد با برابر تقريبي بهطور پليس نيروي
به اقدام قاطعانهتري بهطور پليس سازمانهاي بيشتر ، زنان و نژادي اقليتهاي استخدام
مقرر و نياز مورد نيروهاي ورود مورد در تجديدنظر و [هستند جوان نيروي از كه] سربازگيري
اعضاي درصد كه 30 شود لازم پليس اداره يك براي است ممكن مثلاكردهاند سهميهها كردن
تركيب منعكسكننده اداره ، ماموران كل جمعيت تا باشد سياهپوست پليس ، جديد نيروي هر
.باشد اجتماع نژادي
زندگي حاشيه
روزنامهفروشيها در قضاوت *
عملكرد از روشن و شفاف گزارش ضرورت اساس بر ماهنامه اين.شد منتشر "قضاوت" ماهنامه
داخلي حوزه در آن شماره تاكنون 9 و كرد فعاليت به شروع بهمن 80 از تهران كل دادگستري
سوي از جواز اعطاي دنبال به آن دهم شماره اينك.است شده منتشر استان اين قضايي واحدهاي
نشريه نخستين.عموماست اختيار در روزنامهفروشيها پيشخوان بر مطبوعات بر نظارت هيات
فروردين در آن از پس.شد منتشر پيش سال 135"اتفاقيه وقايع" عنوان با دادگستري تشكيلات
يك ماه سه است فصلنامه كه مجله اين.كرد آغاز را خود فعاليت "دادگستري حقوقي مجله" 1338
جامعه مختلف اقشار آگاهي افزايش قضات ، آموزشي سطح افزايش "قضاوت".ميشود منتشر بار
خود اهداف جمله از را...و خويش حقوق به نسبت مردم عموم آشنايي قضايي ، دستگاه به نسبت
ويژه ، گزارش تاريخي ، تجربه ، يك راي ، يك جديد ، مصوبات گزيده سردبير ، يادداشتاعلامكرد
تشكيل را ماهنامه اين فصلهاي عملكردعناوين آمار قضات ، انتظامي دادسراي مقالات ،
و آييننامهها اسلامي ، شوراي مجلس مصوب قوانين بر علاوه "مصوبات گزيده" بخش در.ميدهد
اداري عدالت ديوان و كشور عالي ديوان عمومي هيات آراء و وزيران هيات تصويبنامههاي
به كه ميپردازد مهمي پروندههاي بررسي به "تجربه يك راي ، يك" بخشميشود منعكس نيز
فصل در.است گرديده ارجاع كشور قضايي عالي مراجع حتي و تجديدنظر دادگاه به اعتراض ، علت
به "ويژه گزارش"ميشود طرح مطرح اشخاص و وزرا به مربوط مهمي پروندههاي نيز تاريخي
واحدها آن مسئولين و قضات زبان از را توجهي قابل مسائل و پرداخته قضايي واحدهاي معرفي
دهمين ويژه گزارش بخش موضوع "تهران استان دادگستري زندانهاي امور معاونت".ميكند مطرح
ما كشور در" ;است آمده قضاوت سردبير از نقل به گزارش اين از بخشي در.است قضاوت شماره
هر شده گزارش ماه آذر در و ميباشند نفر هزار قريب 700 كه زندان سالانه وروديهاي تعداد
در روز ده از كمتر زندانيان از درصد اينكه 43 و شده معرفي زندان به نفر يك ثانيه 55
در."ميكند طلب بيشتر را زندانها مجازات جايگزيني امر به توجه داشتهاند اقامت زندان
هر براي مترمربع استاندارد 5/17 فضاي با ما امروز ، ":است آمده وي مطلب از ديگر بخشي
زنداني هر سرانه فضاي مربع متر يا 5/5 و مربع متر قولي 7/2 به داريم زيادي فاصله زنداني
فصل در.است آن مختلف زواياي و قضايي امور مورد مطالبيدر حاوي نيز مقالات بخش."است
نيز عملكرد آمارميشود ذكر قضات تخلف با رابطه در پروندههايي "قضات انتظامي دادسراي"
دادگستري احكام اجراي و محاكم عملكرد و آمار ماه هر كه است قضاوت ماهنامه از ديگر بخش
سردبير و مسئول مدير كه بوده آموزشي خبري ، ماهنامهاي قضاوت.ميكند اعلام را تهران كل
صفحه در 80 قضاوت ماهنامه.است تهران دادگستري تحقيقات و آموزش معاون زندي محمدرضا آن
.است شده توزيع ريال قيمت 5000 به و رنگ چهار چاپ با
|