|
جنسيتي برابري راهكار زنان توانمندسازي
:اشاره
باستاني تمدن پود و تار در پديده ايندارد تاريخ اعماق در ريشه جنسيتي نابرابري
عرصه‌هاي در سپس و مي‌آيد به‌وجود زن و مرد بين كار تقسيم اولين ظهور هنگام در و انسان
كه اجتماعي -اقتصادي ساختارهاي وجود.مي‌سازد متجلي را خود جامعه در انسان زندگي مختلف
و فرهنگي ساختارهاي از برخي منفي اثرات همچنين و مي‌بخشد استحكام زنان فرودستي به
و سنتي جوامع در به‌ويژه پدرسالاري پديده مستمر خودنمايي و جوامع بر حاكم قالبي تفكرهاي
جزو صنعتي پيشرفته جوامع در حتي مردسالاري تفكر تسلط گوناگون اشكال ادامه و كشاورزي
.آنان‌است جايگاه تضعيف و زنان عقبماندگي استمرار و ايجاد در كليدي عوامل مجموعه
اجتماعي عقبماندگي استثمار ، فقر ، از رهايي جهت زنان از حمايت براي كه تلاشي امروزه
يك به‌صورت مي‌گيرد صورت زنان حقوق و انساني حقوق تضمين براي و عدالت نام به وابستگي ، و
در كه مطلبيميباشد سازد ، مطرح پويا را پايدار توسعه ابعاد مي‌تواند كه اساسي ضرورت
از حمايت در خبرنگاران مشورتي نشست نخستين در شده ارائه مطالب از بخشي مي‌آيد پي
.مي‌گذرد نظرتان از ادامه در كه است زنان توانمندسازي
چيست جنسيتي برابري
.است معاصر دنياي در زنان اسفبار وضعيت سنتز محصول درواقع جنسيتي برابري مفهوم
و دارند تعهد كه است بشري جوامع از دسته آن بزرگ آرمان و نهايي هدف جنسيتي برابري
.دهند نجات دارند ، كه فرودستي وضعيت از را زنان مي‌خواهند
دو هر براي مساوي و عادلانه شرايط و موقعيتها فرصتها ، ساختن معناي به جنسيتي برابري
آنان اقتصادي و اجتماعي جايگاه يا و معنوي و ذهني و فيزيكي قدرت به توجه بدون جنس
.مي‌باشد
و متعدد كارهاي حال همين در و مي‌دهند تشكيل را دنيا جمعيت از نيمي زنان
اجتماعي مختلف عرصه‌هاي در آنها جايگاه و نقش اما مي‌گيرند به‌عهده را طاقت‌فرسايي
.مي‌گردد جوامع توسعه‌نيافتگي و عقبماندگي باعث امر اين كه مي‌باشد فرعي و محدود بسيار
در مشابه امكانات از برخورداري و است انساني حق يك يكسان شرايط و موقعيتها ايجاد
فعاليتهاي در نقش داشتن و سياسي تصميم‌گيريهاي در مشاركت ورزش ، اشتغال ، آموزش ، زمينه
.است همه‌جانبه توسعه و زنان از حمايت براي انكارناپذير حقوق جزو فرهنگي
چيست؟ جنسيتي برابري هدف
و انسان تعالي و رشد انسان ، اوليه طبيعت به بازگشت درواقع جنسيتي برابري از هدف
همراه به را جنسي تسلط و جدايي كه انساني تكامل بازدارنده بندهاي و قيد كليه از رهايي
.مي‌باشد دارد ،
جنس ، گرفتن درنظر بدون آگاه‌ومتعهد انسانهاي كليه سازمان‌يافته و آگاهانه تلاش
جزو زنان زندگي مختلف عرصه‌هاي در جنسي تبعيض هرگونه رفع براي اجتماعي موقعيت يا و نژاد
.مي‌باشد جنسيتي نابرابري‌هاي به دادن پايان اهداف مهمترين
جنسيتي برابري زمينه‌هاي
مناسب تحصيلي موقعيت به دسترسي و آموزش -1
و فقر با شرايط اين ارگانيك ارتباط و جهل شرايط در زيست و آگاهي عدم بي‌سوادي ،
جلوه جاودان پديده يك به‌صورت جنسي ، گرايي تسلط جنبه‌هاي ساير به توجه با زنان فرودستي
.مي‌كند
دختران براي زيان‌آوري لطمات منقطع ، و كم تحصيلات و تحصيل و سواد از برخورداري عدم
اقتصادي ، شرايط مقابل در آنها آسيبپذيري و مي‌آورد به‌وجود آنان خانواده‌هاي و زنان و
.مي‌بخشد شدت را (زنان سلامت) بهداشتي حتي و اجتماعي
چرا است زنان اساسي و مسلم حق يك تحصيلي امكانات حداقل از برخورداري و سواد داشتن
چنين كنوني موقعيت و زيستي شرايط درست شناخت يعني آگاهي و است آگاهي سرچشمه سواد كه
از رهايي و موجود وضع بهبود هدف با مبارزه و تلاش براي را زنان بالقوه نيروي شناختي
.مي‌دهد افزايش عقبماندگي قيود
زنان اشتغال و اقتصادي موقعيت -2
حداقل از برخورداري عدم و اقتصادي فلاكت و فقر در يعني اقتصادي بد شرايط در زيستن
بزهكاريهاي منجلاب و اسارت در آنها فروافتادن و زنان تسليم ساز زمينه معيشتي ، امكانات
استفاده زنان از كه استثمارگر نهادهاي و مردان به آنها وابستگي شدن حادتر و اجتماعي
.مي‌باشد مي‌دهند ، قرار استثمار مورد را آنها مختلف جنبه‌هاي از و كرده ابزاري
حقوق جزو درآمد منبع داشتن و اقتصادي تصميم‌گيري و مالكيت حق مناسب شغل داشتن حق
نعمات توليد باز و تولدي امر در زنان نقش به توجه بدون اقتصادي توسعه.است زنان مسلم
.غيرممكن است امري مادي ،
زنان سياسي مشاركت -3
آنها.شوند محروم مردم‌سالار نهادهاي سازماندهي و سياسي امور در حضور از نبايد زنان
همگام مدني نهادهاي و تشكلها انجمنها ، در مشاركت حق و راي حق داشتن با و آگاهانه بايد
.باشند سهيم خود جامعه سياسي تصميم‌گيريهاي در و كنند حركت مردان با
زنان صداي بايد مدني يك‌جامعه در بنابراين مي‌دهند تشكيل را جمعيت از نيمي زنان
را خود آرزوهاي حتي و مشكلات و مسائل نيازها ، خود ، صداي بتوانند بايد آنها شود ، شنيده
.باشند داشته را خود سياسي حقوق از دفاع امكانات و كنند بيان
قرار فشار يا آسيب درمعرض خود اجتماعي زندگي در سياسي ، نقش داشتن علت به نبايد آنها
.گيرند
فرهنگي زمينه‌هاي -4
سياسي و اجتماعي اقتصادي ، زمينه‌هاي ديگر با متقابلي ارتباط فرهنگي زمينه‌هاي البته
كلان سطح در و خانوادگي روابط در سنت ، جنبه‌هاي از برخي در فرهنگي عرصه‌هاي و دارد
.مي‌كند محدود را زنان پويايي گاهي اجتماعي
و زمان مرور به كه است امري ملي و محلي سنتهاي از جنسيتي نابرابري مخرب آثار زدودن
جهان در مدرنيته مهم ويژگيهاي از برخي اثرات.مي‌گيرد شكل عوامل ساير ارگانيك تكامل با
.باشد داشته نقش مخربي تفكرات چنين نشاندن حاشيه به در مي‌تواند نيز بين‌المللي ارتباطات
تقسيم و "بچه‌ها تربيت و جنسي لذت آشپزخانه ، براي زن" كليشه‌اي و قالبي تفكر زدودن
برخوردار خانواده پايداري و خانوادگي زندگي در زيادي اهميت از زن و مرد بين خانگي كار
.است
بين روابط ايجاد و فرهنگي و سياسي فعاليتهاي و اشتغال اقتصاد ، عرصه در زنان ورود
ضروري بسيار آنها اجتماعي و رواني مطلوب شرايط و فرزندان تعالي و رشد همچنين شوهر و زن
.مي‌باشد
باروري بهداشت و سلامت زمينه‌هاي -5
نظر از بايد دارند مثل توليد در كه نقشي و فيزيولوژيكي ويژگيهاي به‌لحاظ زنان
.بگيرند قرار توجه مورد باروري بهداشت خدمات و مراقبت‌ها به دسترسي
بهداشتي مراقبت‌هاي و خدمات به مالي دغدغه هيچ بدون و آسان دسترسي بايستي زنان
.باشند داشته
و دارد ادامه پيري و يائسگي دوران تا جنيني دوران از باروري بهداشتي مراقبت‌هاي
.باشند داشته را همسر انتخاب و ازدواج در تصميم‌گيري داشتن حق بايد زنان
و نمايند تنظيم خود همسران مشاركت با را باروري و مثل توليد بتوانند بايد آنها
.نمايند تنظيم خود دلخواه به را تولد فاصله
تسهيلات از استفاده قدرت همچنين و خانواده تنظيم سرويسهاي و خدمات از بايد آنها
.شوند برخوردار ايمن و سالم زايمانهاي از برخورداري و زايمان
مديريت و زنان -6
سياسي و اجتماعي اداري ، مسئوليتهاي تصدي در مشابه توانايي‌هاي از مردان مانند زنان
.هستند برخوردار
كه است كرده ثابت را امر اين تجربه‌نيز و باشند خوبي و لايق مديران مي‌توانند آنها
مردان حد در نه‌تنها نشود اغراق اگر تصميم‌گيري و سازماندهي برنامه‌ريزي ، در زنان دقت
.باشد آنها از بالاتر مختلف مواقع در است ممكن بلكه
امور در مرد و زن از اعم سازمان يك پرسنل و اعضا كليه مشاركت بر نوين مديريتي تفكر
.است استوار سرويسها و خدمات برنامه‌ها ، كيفيت مستمر ارتقاي در به‌ويژه و مختلف
و ديدگاه پتانسيل ، به توجه با را خود نقش مي‌توانند سازمان يك در زنان و مردان بنابراين
زنان سازماني ارتقاي عدم تنگ‌نظرانه حصارهاي بايد و نمايند ايفا خود كاري لياقتهاي
رفاهي امكانات و درآمد و شغلي يكسان مزاياي از مردان مانند بتوانند زنان و شود برداشته
.شوند برخوردار
ورزش و زنان -7
از برخي به ورود از زنان بودن محروم.است انسان سلامت ارتقاي در اساسي عامل يك ورزش
لطمات مي‌تواند مناسب ورزشي امكانات از آنها برخورداري عدم يا و ورزشي رشته‌هاي
در ومولدي موثر نقش نمي‌توانند ناسالم زنان و سازد وارد آنها سلامت بر زيانباري
و است انساني آن مختلف ابعاد در پايدار توسعه محور چون نمايند ايفا پايدار توسعه فرايند
در فعال و آگاهانه به‌طور بتواند كه روح و جسم سلامت از برخوردار و سالم انساني آن‌هم
.باشد داشته مشاركت اجتماعي پيشرفت و توسعه روند
و خستگي جسمي ، قواي افزايش بر علاوه و دارد حياتي اهميت زنان براي ورزش بنابراين
آماده دشوار فعاليتهاي براي را آنها و مي‌سازد برطرف هم را آنها ذهني و روحي فرسودگي
.مي‌كند
جنسي برابري عمده راهكارهاي
برابري براي ممكن شرايط حداقل آوردن به‌وجود براي استراتژي يا راهكار محوري‌ترين
.است زنان توانمندسازي جنسي
از كليشه‌اي صورت به و مي‌گيرد شكل دورن از كه خودجوش است فرآيندي زنان توانمندي
.نمي‌شود تحميل زنان به بالا
بازيابي آن نهايي ف هد و مي‌كند پيدا تجلي مختلف عرصه‌هاي در زنان توانمندسازي
.است تبعيض و اسارت زنجيرهاي كليه زدودن طريق از زنان حقيقي و طبيعي موقعيت
حقوق شناختن به‌رسميت براي تلاش به‌ويژه مختلف عرصه‌هاي در زنان سازمان‌يافته حركت
زنان نياز شناختن رسميت به با كه است توانمندسازي اساسي گامهاي از زنان انساني
زندگي مختلف امور در زنان گرفتن قرار حاشيه در و جدايي مسئله منظم كردن به‌عنوان
امكانات و منابع توزيع در بي‌عدالتي و تبعيض به دادن پايان به و مي‌شود آغاز اجتماعي
.مي‌شود منتهي
.مي‌گردد آغاز زنان آموزش و آگاهي با توانمندسازي اوليه جنبه‌هاي شكل‌گيري
سطح در زن ميليون حدود 600 در امروزه.مي‌شود دختران آموزش به اندكي توجه دنيا ، در
برابر دو تقريبا (بي‌سواد نفر ميليون 320) مردان با مقايسه در كه هستند بي‌سواد دنيا
.هستند بي‌سواد نفر دختر3 چهار هر از دنيا نقاط از برخي در.است
تغيير و كودكان مير و مرگ كاهش سلامت ، بهبود در كليدي عامل يك دختران آموزش
.مي‌باشد باروري رفتارهاي
آموزش زنان توسعه ، سطح و فرهنگ منطقه ، گرفتن ، درنظر بدون اجتماعي بافتهاي اغلب در
مقايسه در و دارند مثل توليد و باروري در مخصوصا و خود زندگي در برجسته‌تري نقش ديده
زنان اقتصادي توانمندي.مي‌آورند به‌دنيا را كمتري كودكان كم‌سواد يا بي‌سواد زنان با
بهداشت و فقر بين دايره‌واري رابطه.است جنسي نابرابري و تبعيض رفع مهم محورهاي ديگر از
شناختن رسميت به مي‌شود منجر باروري بهداشت بهبود به فقر با برخورد.دارد وجود باروري
.داد خواهد خاتمه فقر به زنان جنسي و باروري حقوق
از جنس دو هر كه باشد گونه‌اي به بايد جامعه يك در جنسيتي تعادل اينكه ، آخر سخن
.شوند برخوردار برابر به‌طور جامعه موهبتهاي و مزايا
غفاري مريم:تنظيم و تهيه
|
