آيندهالجزاير انتخابات روشنهاي سايه
تبعيد ستايش در
جبهه دو در آمريكاجنگ طرح
جهان حاشيه

آيندهالجزاير انتخابات روشنهاي سايه
القفاص نصر
راهش سر بر موجود موانع بود خواهد قادر الجزاير رئيسجمهورفعلي بوتفليقه عبدالعزيز آيا
سادگياش رغم به سوال اين بردارد؟ را الجزاير آينده انتخابات در پيروزي دومين كسب براي
متفاوتي سناريوهاي و مطرح الجزاير داخلي صحنه در پيش مدتها از كه است بحثي مورد موضوع
نخست "فليس بن علي" چون فردي نام شدن مطرح با روزها اينميشود كشيده تصوير به آن براي
.است گشته داغتر بحثها اين بوتفليقه احتمالي جانشين عنوان به كشور ، اين وزير
گذشته انتخابات خلاف بر بار اين بوتفليقه ، براي قدرت كرسي حفظ كه ميدهد نشان واقعيتها
خواهد متفاوت گرفت صورت - رايگيري از پيش ساعت چند درست _ او رقباي كشيدن كنار با كه
.بود
براي انتخاباتي رقابتهاي شاهد _ سال 1995 _ خود تاريخ در بار نخستين براي الجزاير اگر
مرحله وارد كشور اين رئيسجمهورسابق زروال امين پيروزي با و بود رئيسجمهوري كرسي
از پيش كه شد شروع تازهتري دوران بوتفليقه عبدالعزيز انتخاب با سال 1999 شد ، تازهاي
مردي بار اين زيرا.گشتند هشيار آينده تغييرات به نسبت هم بوتفليقه دشمنان دوستان ،
عمدهاي مشكلات پنجه در پنجه داشت تمايل و بود برگشته الجزاير سياست صحنه به دوباره
.بود رفته حاشيه به اجبار به و شده خارج صحنه از تمام سال بيست تقريبا وي.دراندازد
تا شد باعث باشد شده بنا تروريسم از قاعدهاي بر كه كوهي چون الجزاير مشكلات اما
تحميل او بر را آرامش و سكوت سياسي شرايط رفت وقتي او.آورد صحنه به دوباره را بوتفليقه
بين فاصله واقع در مرحله دو اين بين فاصله.ميكرد فرق كاملا اوضاع برگشت وقتي اما كرد
صحنه از سرد جنگ دوران در او كه اين كما.بود دموكراتيك رژيم يك و توتاليتر رژيم يك
سياستگذار يك عنوان به او.بود بازگشته صحنه به دوباره قطبي تك جهان دوران در و غايب
مشكلات با جدال به زيادي ميادين در بود ناگزير كه سياستمداري عنوان به و رفت كهنهكار
را كشور اين رهبري زمام خاص برنامه يك داشتن بدون و نشست قدرت كرسي بر او.برگشت برخيزد
تروريسم ، به دادن خاتمه:بود كرده تعهد را چيز سه خود براي تنها بوتفليقه.گرفت دست به
اقتصادي توسعه چرخهاي انداختن راه به و منطقه و جهان در الجزاير از مثبت تصويري ارائه
ادامه خود راه به سكوت در شد ناگزير او و ميطلبيد را مضاعف تلاشي اهداف اين تحقق.كشور
.بود دشوار كاري است روان شنزارهاي چون سياسي نظر از كه سرزميني بر فرمانروايي.دهد
را گفتماني و شد آشكار جمهورياش رياست نخست ماههاي همان در بوتفليقه لحن در مسئله اين
در همكارانش و معاونان انتخاب با گذشته آن از.بود متفاوت كلي به گذشته با كه برگزيد
نتيجه.است گرفته اختيار در را تازهاي معيارهاي او كه داد نشان نيز مسئوليت اين انجام
كه داد نشان را واقعيتي و كرد بازسازي _ دولت _ داخل از را خانه او كه بود اين كار اين
كوشيد تروريسم هم هنوز گرچه او ، جمهوري رياست دوران در.بود گرفته فاصله بسيار گذشته از
جاي در اقتصادي توسعه چرخهاي هنوز گرچه و گشت ضعيف بسيار اما كند حفظ را خود بقاي تا
و شاخهها يك هر كه سياسي احزاب.شد هموار جلو به آن حركت براي راه اما ميزند درجا خود
خصوص به مختلف ، بزنگاههاي در آنها با رويارويي با داشتند ، نامشخصي و نامريي پنجههاي
حزبي هر واقعي وزن شد ، برگزار او جمهوري رياست دوران در كه محلي و پارلماني انتخابات
"آزاديبخش جبهه" و شد گذاشته زمين بر خود قاعده بر دوباره وارونه هرم اين يعنيشد مشخص
.آورد دست به را پيروزيهايي دوباره خود مفقود اكثريت كسب با و برگشت صحنه به دوباره
نامهاي كه مهم تفاوت اين با.شد نخستوزير حزب اين كل دبير "فليس بن علي" كه آنجا تا
.شدند ظاهر صحنه در تازه اسمهاي و پاك و محو خاطرها از گذشته
را خود منطقهاي و بينالمللي جايگاه دوباره الجزاير بوتفليقه ، جمهوري رياست دوران در
چندان بوتفليقه ، ديپلماسي تاريخ با رابطه در _ بزرگ چند هر _ دستاورد اين و كرد احيا
چون اما كرد دريافت كوبنده ضرباتي مخالفانش سوي از راه اين در او گرچه.نبود تعجبآور
براي ميتواند كه رساند ثبت به او براي را پيروزيهايي ترديد بدون بود ، او ميدان ميدان ،
با بوتفليقه رابطه ديگر ، سوي از.شود محسوب برنده برگي او انتخاباتي رقابتهاي تازه دور
هم زمان يك در وي.كرد پيدا تفاوت گذشتهها با محتوا و شكل در كشور اين نظامي نهادهاي
هم و است رسانده قدرت به را او ارتش واقع در و بوده او پشتيبان ارتش كه اين به بود متهم
.ميبرد رنج نوسان و تنش نوعي از نهاد ، اين سران با روابطش كه اين
نهاد اين سران با او تفاهم و گفتوگو قدرت به بايد بپذيريم هم با اگر را اتهام دو اين
اما است ، شده گفته سخن نظامي نهادهاي با او اختلافات مورد در بارهانمود اعتراف نظامي
متقابل احترام بر طرفين همچنان و نرفت پراكنده پچپچهاي يكسري از فراتر اختلافات اين
تبليغاتي و رسمي گفتمانهاي از دور به شايد.هستند پايبند خود تعهدات به و ورزيده تاكيد
او جمهوري رياست دوران يافتن خاتمه با و نزديك آينده در كه باشد نحوي به اختلافات اين
خلال در آنچه به توجه با خصوص به نميشود را آينده انتخابات چون.دهد نشان را خود بيشتر
ارتش سران كه اين كما.كرد پيشبيني رسيده اثبات به محلي انتخابات و پارلمان انتخابات
در را خوبي موفقيتهاي و گرفته فاصله گذشته رفتارهاي از علاقهمندي و دقت با آشكارا نيز
.آورند دست به تازهتر وجهه يك كسب عرصه
تمام سال بيست تقريبا بوتفليقه
اجبار به و شده خارج صحنه از
مشكلات اما بود رفته حاشيه به
قاعدهاي بر كه كوهي الجزايرچون
شد باعث شدهباشد بنا تروريسم از
آورد صحنه دوبارهبه را وي تا |

|
بسيار آينده ، دوره احتمالي نامزدهاي پيرامون ما اطلاعات حجم هنوز كه است اين ديگر نكته
"فليس عليبن" از اگر ميان اين درميشود منتشر باره اين در كه است شايعاتي از كمتر
براي جدي رقيبي شدن ، نامزد صورت در ميتواند كه بگذريم اكثريت گروه رهبر و وزير نخست
جمله از.دارند شدهاي شناخته و مشهور اسمهاي تقريبا سايرين باشد ، فعلي جمهور رئيس
و "العدل و الوفاء" تاسيس حال در حزب رئيس و اسبق خارجه امور وزير "ابراهيمي طالب احمد"
آيت حسين" و "الاصباح" حزب رئيس "الله جاب عبدالله شيخ" و سابق نخستوزير "حمروش مولود"
گذشته در كه ميشود تكرار نيز كساني اسامي رابطه همين در.است تاريخي رهبر يك كه "احمد
سعيد و "سالم جامعه" جنبش رئيس "نحناح محفوظ" مثل بودند جمهوري رياست انتخابات نامزد هم
دولت بازرگاني وزير بوكروح نورالدين و "دموكراسي و فرهنگ از دفاع جمعيت" گروه رئيس سعدي
در...و ارتش سابق سران از يكي "خطيب يوسف" و پيشين وزير نخست "سيفي مقداد" يا و فعلي
بوتفليقه آيا كه ميخورد چشم به سوال اين پيوسته گوناگون نامزدهاي اسامي طرح ميان
يابد؟ دست تازهاي پيروزي به و ربوده خود رقباي اين چنگ از را قدرت ديگر بار يك ميتواند
آينده و حال
در كه برگهايي و خود تواناييهاي و امكانات به توجه با بوتفليقه قامت در رئيسجمهوري
بتواند آنكه بر مشروط برسد پيروزي به هم آينده انتخابات ماراتن در ميتواند دارد اختيار
سطح در آمده پديد بحرانهاي يا اختلافات و كند درو كاشته گذشته ، سالهاي طي را آنچه
اقداماتي انجام به قادر او.نمايد مهار را كشور اين سياسي صحنه برجسته رهبران
بر موجود موانع روي از ميتواند آن وسيله به كه دارد سحرآميزي عصاي و است غافلگيركننده
متفاوت گذشته با دليل چند به كشور اين انتخابات آتي مرحله همه اين با.كند عبور راهش سر
:بود خواهد
بيشتري امكانات بار اين و ميشناسند را او گذشته از بيشتر او احتمالي رقباي كه اين - 1
كه ورزيد خواهند تاكيد نكته اين بر قطعا آنها.دارند اختيار در او با رقابت براي را
.ببرد بين از را آن نتوانسته هنوز رئيسجمهور و ميكند سمپاشي و دارد جان هنوز تروريسم
رونقي شهروندان اقتصادي اوضاع طبعا و نيفتاده جريان به اقتصادي توسعه چرخهاي هنوز يا
است سال يك از بيش و نشده مهار كاملا قبايل منطقه بحران هنوز گذشته ، آن از.است نگرفته
به را خود دستاوردهاي او كه ميدانند بوتفليقه رقيبان.است شعلهور همچنان آتش اين كه
او موفقيت و آزاديها دايره توسعه كارمندان ، حقوق افزايش جمله از:كشيد خواهد آنها رخ
توان نيز و شفافيت با توام و آزاد انتخاباتي برگزاري بر وعدههايشمبني بعضي اجراي در
.صدر سعه با آنها فصل و حل و بحرانها مهار در او
او احتمالي رقباي اما افزايشيافته گذشته انتخابات نسبت به بوتفليقه قدرت چه اگر - 2
بگيريم نظر در را فليس بن علي چون فردي اگر خصوص به.داشتهاند چشمگيري پيشرفتهاي نيز
مجالس قاطع اكثريت همراه به نيز مجلس اكثريت و است برخوردار خوبي مردمي محبوبيت از كه
دستاوردهاي شريك حال هر به او گذشته ، آن از.ميكنند حمايت او از [محلي شوراي] محلي
به سال دو و دفتر رياست پست در يكسال تقريبا و بوده حكومتش دوران در فعلي رئيسجمهور
خواهد قدرتي و وزن همان با تقريبا او شدن نامزد.است كرده وظيفه انجام نخستوزير عنوان
احمد" دكتر گفت بايد نامزدها ساير مورد در اما.است متكي آن به رئيسجمهورفعلي كه بود
طرف از آنكه ويژه به.است برخوردار خوبي مردمي محبوبيت از كلي طور به "الابراهيمي طالب
.ميشود حمايت است ، ممنوع حاضر حال در فعاليتهايش كه الجزاير "اسلامي نجات جبهه" حزب
يك با و بپردازد "العدل و الوفاء" حزبش را آن بهاي تا شد باعث كه بود مسئله همين شايد
جبهه طرفدار نيروهاي همدردي همچنان ميتواند او حال هر به.شود مواجه بياعتمادي نوع
گونهاي به خود گوهاي و گفت و محافل در او كه باشد رو همين از شايد.آورد گرد را نجات
جاب عبدالله او ، از پس.يافت خواهد دست آينده جمهوري رياست كرسي به گويي كه ميكند صحبت
حزب.نيست فليس عليبن فعلي نخستوزير از كمتر دستاوردهايش و پيروزيها حجم كه است الله
گذشته انتخابات طي و ميشود محسوب كشور در اسلامگرا نيروي نخستين "اصلاحات جنبش" او
يكي وي كه توضيح اين با.است داشته اختيار در را سوم مقام پيوسته تقريبا الجزاير داخلي
.كشيد كنار جمهوري رياست گذشته انتخابات دور از ساعات آخرين در كه بود كانديدايي شش از
پشتوانههايي داشتن بدون او ، از مردمي حمايتهاي رغم به كه است "حمروش مولود" ديگر ، فرد
وارد باشد ، پشتوانهاي چنين اگر يعني.نميكند حركت الجزاير در قدرت سطوح بالاترين در
ميماند.داد خواهد ادامه خود گذشته سكوت به عكس ، صورت در و شد خواهد انتخابات مرحله
كند چنين نيز بار اين اگر.است شده جمهوري رياست نامزد بارها تاكنون كه "احمد آيت حسين"
اصولي بر تاكيد يا و خود سياسي موقعيت تثبيت درصدد بلكه نميكند ، فكر پيروزي به تنها
.ميكند معرفي وفادار بدانها را خود حزبش كه است
مهم آينده انتخابات پيرامون الجزاير نظامي سران و ارتش نهاد موضع ميان اين در - 3
مردم به را اختيار و كرد خواهد اتخاذ بيطرفي موضع نهاد اين كه معتقدند بعضي.بود خواهد
است آماده كرده اثبات تاكنون ارتش.كنند انتخاب را خود نظر مورد نامزد تا گذاشت واخواهد
فعلي نخستوزير است ممكن اكنون خصوص به.كند همكاري شود برنده انتخابات در كه كسي هر با
را خود واقعي بيطرفي ارتش كه ميكنند تصور آنها رو اين از.رئيسجمهورباشد اصلي رقيب
به انتخابات تا كرد خواهد حمايت نامزدي از مثبت طوري به كه اين حداكثر يا كرد خواهد حفظ
بيطرفي موضع ميتواند دشواري به ارتش معتقدند ديگر بعضي اما.يابد پايان سلامتي و خوبي
اثبات به كاملا مسئله اينگردد بحراني كشور اوضاع دوباره ميترسد چون باشد داشته
ثبات و استقرار در تعيينكننده نقشي باشد ، ناقص صورتي به اگر حتي ارتش ، كه است رسيده
كه است نامعقول و بيهوده امري انتخابات در ارتش نقش گرفتن ناديده رو اين از.دارد كشور
رياست انتخابات موضوع رفته رفته حال ، هر به.نميپذيرند را آن طرفها از كدام هيچ
و شده كشيده مردم سطح به الجزاير سياسي صحنه بازيگران و سياستمداران بين از جمهوري
و حركات تمام آنها.ميكنند قلمفرسايي آن پيرامون خود روزانه تحليلهاي طي مطبوعات
كميته رياست كه است مهم برايشان مثلا و دارند نظر زير را احتمالي نامزدهاي رفتارهاي
احتمالي سفر اينكه و ديگر فرد يا باشد نخستوزير عهده به تونس و الجزاير بين مشترك
از كه "احمداويحيي" شديد سكوت همچنين.بود خواهد زماني چه فرانسه به وزير نخست آينده
عهدهدار را اكثريت يك رهبر آن از پيش كه حالي در شد وزارت تشكيل مامور رئيسجمهوري طرف
اساسي پرسش اين تقريبا فوقالذكر محاسبات تمام اما داد ، دست از هم را حزبش حتي و بود
شد؟ خواهد الجزاير رئيسجمهور ديگر بار يك بوتفليقه آيا كه دارد پيشاني بر را
الاهرام:منبع
تبعيد ستايش در
حسين صدام و موگابه رابرت امثال براي راهحلي
تعقيب از مصونيت اگر كه دارد وجود ايناعتقاد
است ممكن شود تضمين عمر باقي قضاييبراي
نهايت در باشند حاضر ازمستبدان برخي
حداقل
دهند رضايت كنارهگيري به |

|
رضايينصير غلامرضا:ترجمه
شده سرنگون مستبدان كه جايي صحرايي ، و خشك نه اما گرمسيري احتمالا امن ، جزيرهاي
جذاب پيشنهادي پيش مدتها از بگذرانند ، آرامش و راحتي در را خود افول سالهاي بتوانند
عراق ، كوبا ، بر امروز كه آنان نظير كساني صحبتي هم كه نيست اين فقط موضوع.است مينموده
.ميشود محسوب آنها براي تنبيه نوعي ميرانند حكم استبداد با زيمبابوه و شمالي كره
نوشيدني و غذايي تامين و قضايي تعقيب از مصونيت اگر كه دارد وجود نيز اعتقاد اين بلكه
حب نهايت در باشند حاضر حاكمان اين از برخي حداقل است ممكن شود ، تضمين عمر باقي براي
خلاصي براي باشند حاضر آنان ستم تحت مردم اكثريت آنكه شرط به البته ;بلعند فرو را جيم
گزارشهايي انتشار با هفته اينكنند صرفنظر عدالت چنگ به آنها سپردن از آنان ، چنگ از
دولتي براي را راه است شده حاضر موگابه رابرت آن طبق كه زيمبابوه در معاملهاي مورد در
سهيم قدرت در انتخابات برگزاري زمان تا اپوزيسيون و او حزب آن در كه كند باز انتقالي
مثل ميتواند جزيره اين بلي.است كشيده پيش را *دسپوتاميا بحث ديگر بار شد ، خواهند
كند؟ رزرو زيمبابوه از را خود خروج بليت شد خواهد حاضر موگابه آيا اما.باشد بينالنهرين
جزيره ايده اما.شد تكذيب فورا زيمبابوه در معامله به مربوط گزارشهاي.خير ظاهرا
عراق در جنگ وقوع از جلوگيري خواستار كه اعراب از برخي.است نرفته بين از هنوز مستبدان
به مربوط خاطرهكشيدهاند پيش حسين صدام براي را "داوطلبانه" كنارهگيري بحث هستند ،
طالبان چنگ از افغانستان رهايي به حيرتآوري طور به رشوه دادن سال 2001 در چطور كه اين
از يكي.داد تعميم را اصل اين ميتوان مطمئنا.است زنده ذهنها در هنوز كرد ، كمك
مردم از ميتوان چگونه.است ستم تحت مردم موافقت كسب پيشنهاد ، اين سر بر دشوار موانع
ايدهآلي روش ميتواند رفراندوم نه؟ يا هستند موافق معامله اين با آيا پرسيد زيمبابوه
در راحتي به قدرت در ماندن براي كه دادهاند نشان قبلا او حزب و موگابه اما باشد ،
ديگر انتخاباتي در تقلب از دلخواه نتيجه به رسيدن براي مطمئنا.ميكنند تقلب انتخابات
ميتواند كه دموكراتيك ، تغييرات جنبش دارد ، حزبي زيمبابوه خوشبختانه.داشت نخواهند ابا
واقعي پيروز گذشته سال انتخابات در زيرا ;ميگويد سخن رايدهندگان جانب از كند ادعا
ميتوان زيمبابوه در حداقل بنابراين.شد سلب آنها از پيروزي اين اما بودند ، آنها
زانو به را كشورش كه موگابه ، كه اين فكر حتي اماشد متوجه را معامله نوع اين به اعتراض
فعلي روحيه علاوه به.است دشوار زيمبابوه مردم براي برود ، در مجازات بدون است ، آورده در
به معاملهاي از كه پينوشه اگوستو.است تنبيه از جنايتكاران فرار مخالف جهان بر حاكم
به بار كسالت سفري در بعدا بود ، شده بهرهمند شيلي در مصونيت شرط به كنارهگيري سبك
در كه جناياتي دليل به حاضر حال در ميلوشويچ اسلوبودان.يافت بازداشت در را خود لندن
براي خونريزي بدون و ارزان حلي راه همه اين با.است محاكمه تحت شده ، مرتكب يوگسلاوي
چون وحشتناكي چيز آن جايگزين اگر خصوص به دارد ، را خودش خاص امتيازات چنين اين مرداني
اين از كشور كه مادام باشد ، فوقالعاده روشي عراق براي ميتواند معامله اين.باشد جنگ
بعيد صورت هر دركنند انتخاب معتدلتر رژيمي يابند اجازه مردم و شود سلاح خلع طريق
كه هم زيمبابوه همسايگان.شود خلاص موگابه شر از زوديها اين به زيمبابوه كه مينمايد
اين كه انگلستان كريكت تيم بازيكنان همچنين و ندارند مشكلي او خشن حاكميت با ظاهرا
كنند ، صرفنظر زيمبابوه در آينده ماه كريكت جهاني جام در شركت از نشدند حاضر هفته
دارد سال او 78:نميچرخد او نفع به زمان.ندارند موگابه رفتن براي عجلهاي مطمئنا
او عليه ترس بدون و آشكارا او افسران:نيست او نفع به شود ، تكذيب چقدر هر هم ، واقعيت
صدمات كشورش به ميتواند هنوز اما است ، افتاده شماره به او روزهاي.ميكنند توطئه
تماشاي هنگام زيمبابوه ، در ستمگري جاي به او بود ممكن كه اين فكربزند فراواني
از تاسف سر از آهي دهد ، توضيح حسين صدام براي را كريكت قوانين دسپوتاميا در تلويزيون
.ميآورد بر انسان نهاد
اكونوميست
:پينوشت
آن اغماض با ميتوان كه (مزوپوتاميا) بينالنهرين لاتين نام با بازي نوعي Decpotamia*
.كرد ترجمه بينالمستبدين يا مستبدان سرزمين به را
جبهه دو در آمريكاجنگ طرح
سياسي يادداشت
دهشيار حسين دكتر
متاثر يكسو از است متفاوت شرايط در رزمي توانمندي آرايش تعيينكننده كه نظامي استراتژي
وزير.است تكنولوژيك نوآوريهاي تاثير تحت ديگر سويي از و جهاني سطح در نيروها رابطه از
گسترش عدم معاهده از شمالي كره كنارهگيري دنبال به رامفسلد دونالد آمريكا دفاع
آمريكا كه كرد اعلام اتمي انرژي بينالمللي آژانس بازرسان اخراج و هستهاي سلاحهاي
تهديدات با دارد قرار عراق كشور با كامل جنگ تقريبا شرايط در اينكه ، عين در است قادر
آمريكا دفاع وزير اظهارنظر.كند برخورد مطلوب گونهاي به هم شمالي كره احتمالي
ضرورت تنها نه كه هستند شرايطي در متحده ايالات نظامي رهبران كه است اين بازگوكننده
توانمندي از كه دارند اين بر اعتقاد بلكه ميكنند احساس را جبهه دو براي رزمي آمادگي
از قبل تا سرد جنگ از بعد دوران در.هستند برخوردار نيز جبهه دو در حضور براي لازم
با تا شد مطرح آمريكاييها سوي از دفاعي برنامه سه قدرت ، به بوش دبليو جورج دستيابي
استقرار چگونگي و چهارگانه نيروهاي موضعگيري رزمي ، تركيب جهاني جديد شرايط به توجه
و تدوين بوش دبليو جورج زمامداري دوره آغاز در دفاعي برنامه چهارمين.گردد تعيين آنان
كلان استراتژي و دفاع وزير بهعنوان رامسفلد دونالد بينش منعكسكننده كه درآمد اجرا به
.است جديد عصر در آمريكا
حدود 360 سال 2000 در غربي كشورهاي اينكه به توجه با آمريكا حاضر سلطهگرانه برنامه
اعتقاد.است "مبنا - تكنولوژي" كاملا كردند علمي توسعه و تحقيق صرف دلار ميليارد
به توجه با كه است اين بر آمريكا بر حاكم دولت دفاعي برنامه طراحان و رامسفلد دونالد
متحدين از حمايت براي آمريكا اينكه و است اختياري آمريكا در وظيفه خدمت كه واقعيت اين
به آشنايي عدم مشكل اين كه است نظامي عمليات براي آمريكا خاك از خارج در حضور به مجبور
از يكي.گردند منعطف كاملا بايد برنامهها پس ميآورد ، وجود به را عملياتي محيط
همين به و است تكنولوژيك گسترده نوآوريهاي وجود آمريكاييها پويايي عرصههاي مهمترين
از اينكه يعني گرديده ، "متوازنگر استراتژي" بر مبتني امروزه كشور اين دفاعي برنامه جهت
بيشتر تعداد جغرافيايي ، مزيت ميبايستي تكنولوژيك نوآوريهاي از گسترده استفاده طريق
نظر از كه چند هر.كرد جبران را گذشتگي خود از براي آنها بيشتر تمايل و حريف نيروهاي
و جهاني صحنه در كشور اين اصلي رقيب چين دولت بلندمدت در آمريكا خارجي سياست طراحان
روابط صحنه در ارزشي پايهاي گسلهاي فقدان به آگاهي اما بود خواهد آسيا مخصوصا
كلينتون بيل دوران برعكس.است آورده وجود به را همهگير دفاعي برنامه ضرورت بينالملل
دفاعي برنامه امروزه بود ، نگرفته شكل هنوز سرد جنگ از بعد دوران استراتژيك نگاه كه
ارزيابي براساس بلكه نشده محاسبه هنوز آمريكا متوجه خطر ارزيابي به توجه با آمريكا
آمريكا متوجه خطر مبناي كه سرد جنگ دوران برخلافاست گشته طراحي آمريكا تواناييهاي
از شده هدايت بمبهاي رويت ، غيرقابل جنگي هواپيماهاي دوران در بود مشخص و محرز كاملا
و ميكروبي سلاحهاي به گسترده و آسان دسترسي و سريع واكنش نيروهاي ماهواره ، طريق
كه است چارچوب اين در.است فراگير ابهامي داراي خطر از مشخص و جامع تعريف شيميايي
كه كلينتون بيل حكومت بر حاكم تفكر عكس بر كه قرارداد اين به را توجه رامسفلد دونالد
دولت بود ، متخاصم غير كشورهاي با نزديكتر روابط طريق از بينالملل محيط دادن شكل هدفش
دولت سلطهگري سياست.كند دنبال خارجي سياست صحنه در را متفاوتي چارچوب بوش دبليو جورج
آمريكا حمايت از متحدين ساختن مطمئن و جهاني سطح در همهگير حضور بر مبتني آمريكا كنوني
را كشور اين متحدين و آمريكا منافع با متعارض خطمشيهاي كه است كشورهايي بازدارندگي و
دو در جنگ براي توانايي براساس رامسفلد دفاعي طرح كه است راستا اين در.ميكنند دنبال
حضور توانايي آمريكا نظامي ساختار سرد جنگ دوران در.است همزمان طور به متفاوت جبهه
رهبران ديد از حضور اولويت از غربي اروپاي رابطه اين در كه داشت را جبهه يك در موثر
طور به است قادر آمريكا امروزه پنتاگون عملياتي دفاعي طرح براساس.بود برخوردار آمريكا
معيار.باشد داشته حضور متفاوت ماموريت دو با برابر تقريبا نيروي با جبهه دو در همزمان
صحرا طوفان عمليات در آمريكا نيروهاي اندازه مبناي بر رامسفلد دونالد را نظامي توانمندي
.است داده قرار سال 1991 در
و عملياتي محيط فضاي كنترل نبرد صحنه در سرباز ميليون نيم حداكثر وجود مفهوم به اين
نظامي عمليات منطقه به آمريكا اصلي خاك از هفته دو تا يك عرض در نيروها انتقال توانايي
عمليات دو در كه است قادر امروزه آمريكا سلطهگري محافظهكاران ، دفاعي طرح طبق بر.است
تدارك را صحرا طوفان عمليات در درگير نيروهاي كيفيت و تركيب با مشابه نيروي دو همزمان
اساس اين بر بلكه است كدام خطر مبناي كشور كه است اين به توجه بدون استراتژي اين.ببيند
منبع از فارغ كه باشد برخوردار توانمندي آنچنان از ميبايستي آمريكا كه است گرفته شكل
برتري گرفتن نظر در با.باشد داشته را تهاجمي حال عين در و بازدارنده نظامي قابليت خطر
اين و هوايي قدرت حيطه در مخصوصا است بهرهمند آن از آمريكا وضوح به كه تكنولوژيك
پرواضح.است فزونتر بسار احتمالي رقباي با مقايسه مقام در آمريكا نظامي بودجه كه واقعيت
رامسفلد طرح براساس.است موجود عملياتي دفاعي طرح پيادهسازي براي لازم قابليت كه است
بهطور و بزند دست رژيم بركناري براي تهاجمي عمليات به عراق جبهه در كه است قادر آمريكا
در كه صورتي در داشت توجه بايد البته.گردد بازدارندگي به موفق كره جزيره شبه در همزمان
به عراق جبهه در نيروها از بخشي كه هست امكان اين نگردد جوابگو بازدارندگي كره ، جبهه
بهطور اما متفاوت جبهه دو در بازدارندگي و تهاجم توانايي.گردند منتقل كره شبهجزيره
و شمالي كره هستهاي باجخواهي برابر در كه است داده قرار موقعيتي در را آمريكا همزمان ،
تسليحاتي بازرسان رئيس بليكس هانس درخواستهاي با رابطه در عراقي مقامات صراحت عدم
است مفهوم اين به آمريكا دوگانه توانمندي.كند جبههگيري قدرت موضع از متحد ملل سازمان
منطقه در را خود سلطهگرايانه سياستهاي اعمال كشور اين كه داشت انتظار ميبايستي كه
.بيابد امكانپذير كره و خليجفارس
جهان حاشيه
مكزيكيها اعدام به مكزيك اعتراض*
طي و اين از پيش كه آمريكا مقيم مكزيكيتبار اعدام 51 حكم آتي ماههاي طي است قرار
با لسآنجلستايمز آمريكايي روزنامه.درآيد اجرا مرحله به است شده صادر گذشته ساليان
از هستند اعدامشان حكم اجراي انتظار در كه مكزيكيتبارهايي مورد در گزارشي انتشار
روند كردن متوقف براي لاهه بينالمللي دادگاه از كشور اين درخواست و مكزيك دولت اعتراض
تقديم بينالمللي دادگاه به را درخواستي چنين حالي در مكزيكداد خبر اعدامها اجراي
صادره احكام در نميتواند و ندارد اجرايي قدرت دادگاه اين است مطلع خوبي به كه است كرده
خلاف بر آمريكاييها دارند ادعا مكزيك مقامات.كند تصرف و دخل كشورها قضايي محافل در
از برخورداري به محق را خارجي كشوري در شده محكوم خارجي اتباع كه وين كنوانسيون 1936
مرگ به محكوم به 51 مكزيك كنسولي مقامات دسترسي از مانع ميكند كنسولي معاضدت
.شدهاند مكزيكيتبار
خلافكار ريتر اسكات و فاكسنيوز*
كه او.دارند آشنايي بينالمللي مسائل با كه است كساني براي آشنا نامي ريتر اسكات
با بود كار به مشغول تا 1998 سالهاي 1991 حدفاصل عراق تسليحاتي بازرسان تيم در زماني
قرار جهانيان توجه كانون در عراق قبال در بوش سياستهاي با مخالفت در اخيرش اظهارات
گزارش در فاكسنيوز خبري شبكه گذشته چهارشنبه روز.شد تبديل خبرساز چهرهاي به و گرفت
دختر يك اغفال براي تلاش اتهام به سال 2001 در ريتر دستگيري ماجراي طرح به مبسوطي
سپس و آزاديش او ، دستگيري ماجراي و كرده اشاره اينترنتي چترومهاي طريق از ساله شانزده
گذشته ماه ديدار به توجه با.است كرده بيان تفصيل به را بعد ماههاي طي مجددش بازداشت
.ميرسد نظر به تامل درخور او به اخلاقي فساد اتهام ايراد ماجراي تكرار بغداد از ريتر
مسافر جان 230 و سياسي مصالحه *
فني نقص يك آمريكايي مقامهاي سوي از سال 1996 جولاي در 17 TWA شماره 800 پرواز سقوط
به آمريكا در كتابي نويسنده.شد منجر خدمه و مسافر مرگ 230 به كه حادثهاي.شد اعلام
اين پرونده داد ترجيح ملاحظاتي بنابر آمريكا دولت كه است نوشته "First Strike" نام
كتاب اين در.ندارند نگه باز شد سرنگون ساند آيلند لانگ فراز بر كه را جنجالي پرواز
در روز آن طي آمريكا نظامي و امنيتي نيروهاي كه افتاده اتفاق حالي در حادثه كه است آمده
هم باز ولي داشتند قرار (كوبا موشكي بحران از بعد باش آماده بالاترين) صددرصد باش آماده
بر را انفجار مسئوليت كسي اينكه بهانه به آمريكاييها.شد اعلام فني نقص هواپيما سقوط
گروههاي ظاهرا كه حالي در.كردند اعلام منتفي را تروريستي حمله موضوع است نگرفته عهده
تهديد گرفت عهده بر را خبر انفجارهاي مسئوليت بعدا كه گروهي همان حداقل يا خاورميانه
از بسياري كه است حالي در اينگرفت خواهد انتقام "آمريكا احمق رئيسجمهور" از بود كرده
صفحه روي شليكي چنين ثبت حتي و بودند ديده هواپيما سوي به را شي يك شليك عيني شاهدان
در احتمالا كه است شده ادعا كتاب اين در.بود شده ضبط ويدئويي نوار در و ثبت رادار
.است نداشته توجه آن به كسي ولي بود شده دريافت هشداريهايي نيز سپتامبر حملات 11 جريان
دليل اين به TWA هواپيمايي شركت پرواز 800 انفجار ميشود گفته است يادآوري به لازم
انتخابات آستانه در بعد ماه سه آمريكا كه برنيانگيخت آمريكا دولت در را زيادي حساسيت
دچار را خاورميانه با صلحآميز فضاي است نداشته قصد كلينتون و داشت قرار جمهوري رياست
.نمايد معضل
اصلاحات و آمريكا اطلاعاتي رهبران *
آنان كردن پاسخگو و آمريكا اطلاعاتي سيستمهاي اصلاحات پيرامون فراوان صحبتهاي بهرغم
.است نخورده دست بههيچوجه اطلاعاتي جامعه رهبري سپتامبر ، تروريستي 11 حملات پي در
در همچنان دارد آمريكا رئيسجمهور بوش ، جورج با كه نزديكي رابطه دليل به تنت جي جورج
و است بوده آمريكا تاريخ طول در مركزي اطلاعات مدير ديرپاترين وي حقيقت در.است سيا راس
در كه است مركزي اطلاعات مدير اولين دهه 1960 پاياني سالهاي در هلمز ريچارد زمان از
آنكه جاي به باومن ماريون هم افبيآي در.است كرده خدمت متفاوت رئيسجمهور دو دوران
حملات از قبل موسوي زكريا عليه بازداشتي حكم براي پوليس مينه اداره درخواست رد دليل به
به تقدير وي از رئيسجمهور و گرفته پاداش هنگفتي مبلغ اخيرا شود ، تنبيه سپتامبر ، يازده
.است آورده عمل
|