نيست بيش فريبي جاده آغاز
مهرجويي داريوش ساخته بماني فيلم به نگاهي
ناصحپور مريم
تلخ فيلمي عنوان به فيلم اين از مهرجويي داريوش ساخته "بماني" فيلم بينندگان از بسياري
كه شرايطي در دارد ضرورتي چه راستي به كه ميشوند روبهرو پرسش اين با و ميكنند ياد
كردن عريان با نيازمندند اميدواري به نااميدي از بيشتر و خنده به گريه از بيشتر مردم
آنها درمان انتظار كه اجتماعي دردهاي ماهرانه كشيدن تصوير به با و تلخ واقعيتهاي برخي
احساس به لحظه هر است ، امكانپذير اجتماعي گذر با تنها شايد و نيازمند زمان سالها به
بدون اجتماعي معضلات روي بر صرف تمركز آيا كشيد؟ رخ به را او ناتواني و زده سيلي بيننده
است؟ منصفانه راهحل ارائه
ساختههاي ديگر از متمايز كاملا محتوا ويژه به و فرم لحاظ به را فيلم اين ديگر گروهي
بيشتر تاملي با گروه اين اگر گفت ميتوان محتوا خصوص در اما.ميكنند عنوان فيلمساز اين
خط از بماني فيلم در تنها نه او كه درمييابند بپردازند مهرجويي آثار دوباره مرور به
دوري فرهنگي معضل و اجتماعي صرف مسئله يك بيان نفع به فلسفياش دغدغههاي و تفكرش سير
داستانهايش شخصيتهاي تمام سرگشتگي به متفاوت قالبي در تا كرده تلاش بلكه است نگزيده
اما بدهد پاسخ و جهت كردها بايد چه هنگامه در و معنا بحران اين در..پري و هامون چون
در نه را سرگشتگي اين واقعيت و حقيقت ميان گرهاي ايجاد با و تمام هنرمندي با بار اين
در بلكه امانند ، در نسبت به اجتماعي فشارهاي از كه حقيقتجو صرفا روشنفكراني شخصيت
فيلم داستان.است كشيده تصوير به واقعيتها فشار اوج در روستايي نيمه دختري شخصيت
شعار كه هنگامهاي در و سوم هزاره در كه است جواني زنان و دختران خودسوزي حكايت "بماني"
سخت واقعيتهاي بار فشار زير در ميرسد گوش به كنار و گوشه در بلندگويي هر از بشر حقوق
انتخابي در كه باختهاند را خود و كرده خم كمر تعصباتآنچنان و فقر چون اجتماعي خشن و
.ميسپارند جان خاكي كره اين از گوشهاي در غريبانه و داده ترجيح برزندگي را مرگ ناگزير
مكانها و افراد همه بر يكسان كه است جدي و فراگير بحرانهاي از مملو كه جامعهاي در
شايد كه اجتماعي پديده يك بر گذاشتن دست ميدهد قرار تاثير تحت را آنها و افكنده سايه
فيلمساز چگونه كه ميآورد پديد را پرسش اين ابتدا در نميگيرد ، دربر را جامعه عموميت
عناصر اساسيترين از كه شخصيتها با را بيننده همراهي و همدردي حس بود خواهد قادر
برانگيزد؟ است آن ماندگاري و فيلم يك موفقيت
حكايت اين پيكره بر چنان او واقعبينانه نگاه از فراتر مهرجويي حقيقتجوي نگاه اما
فيلم پهلوي چند پيامهاي و است افكنده سايه تكراري و افتاده پا پيش ظاهر به اجتماعي
روي بر نشستن به را او كه ميكند نفوذ بيننده انديشه و ذهن دروني برلايههاي بهگونهاي
.چيست علت راستي به بداند خود آنكه بدون ميكند وادار فيلم تماشاي و سينما صندلي
به ناخودآگاه را او كه است بيننده ذهن در پنهان جدالي ايجاد شايد فيلمساز حركت مهمترين
بايد آيا كه ميدهد پاسخ پرسش اين به زيركانه و ميكشاند اختيار و جبر حيطه در تفكر
.برگزيد؟ مخاطراتش تمام با را رفتن ريسك يا و شد خورده رقم سرنوشت تسليم و پذيرفت و ماند
تمامي ذهن تاكنون ديرزمان از كه مهم پرسش اين به پاسخ در فيلمساز حساس حركت اين.
اين بيان.ميشود محسوب ريسك يك خود نوع در است داشته مشغول خود به را انديشمندان
نهايت در و انتخاب و آزادي به ميل آرزوها ، ترسها ، عشقها ، حكايت در بشري درد عميقترين
متبلور شخصيتها واكنشهاي و دركنشها فيلم لحظه به لحظه در كه گزينش در اجبار و ترديد
به داستان اصلي شخصيت با بيننده همراهي در فيلمساز موفقيت رمز برجستهترين شايد ميشود ،
چند هر برتر آرماني جستوجوي در بشر تنهايي حس و نوستالژي از خوبي به او.ميرود شمار
دختر "بماني" صورت هر به.است جسته بهره راستا اين در روزمره زندگي از فراتر اما مبهم
و جبرها تمام برابر در داستان طول در تنها نه فيلم اصلي شخصيت و روستايي نيمه جوان
و آرامش و عشق يعني نهايياش ، آرمان به تا ماند برجا كردهاند ، احاطه را او كه مشكلاتي
اين ميانه در تا ماند باقي نيز تماشاگران اذهان در بلكه ;يافت دست تحقير بدون زندگي
و چرايي حيطه به بار ديگر را او است درگير آن با امروز عصر انسان كه معنايي بحران
چون كه ديگري جوان زن شخصيت دو از را بماني آنچه.بكشاند فلسفي نبايدهاي و بايد چگونگي
شايد ميساخت متمايز بودند پيرامونشان خام تعصبات و اجتماعي پوسيده ناموسهاي قرباني او
و فرهنگ كه بود سرنوشتي با برخورد و پذيرش عدم در پذيرياش ريسك قدرت و او ذاتي جسارت
به بردن پي از پس خانه از بماني فرار اولين...بودند رقمزده برايش ناخواسته خانوادهاش
جسارت اين بر گواهي بود مادربزرگش همسن كه مرفه پيرمردي با او ازدواج براي پدرش تصميم
احساس اين راحتي به ميگيرد كتك باد به را پيرش همسر سگ بماني كه صحنهاي در.است ذاتي
حيواني چون نميخواهد و يافته را خويش انساني شان ذاتا او كه ميكند منتقل بيننده به را
نميتوانست ظاهري آرامش و رفاه قلاده كه شخصيتي..باشد اربابش سفره ريزهخوار تنها
كه حالي در بماني.بكشاند نبود او انتخاب كه عشقي از خالي زندگي دنبال به سگانه را او
نه اما..بازميگردد مادري خانه به دوباره است كرده ويران را سرش پشت پلهاي تمامي
چنگ رهايي حلقه آخرين و تنها به خودسوزي و مرگ با تا ميرود او ;آنان حمايت اميد به
او تا شد سبب و شد بماني ذاتي جسارت استعداد بروز سبب كه بود فشار شدت اين..بياندازد
ارمغان به برايش ميتوانست همسري ثروت كه بزرگ فريبي و توهم با زندگي به را نيستي
او با همبخت بار اين اما ميكند خودسوزي به اقدام بماني سرانجام...برگزيند بياورد ،
باخته را خود چيز همه راستي ، به كه درحالي و نميشود او پذيراي حتي نيز مرگ و نيست يار
چوپان پسر يافتن از نااميدي از پس بماني كه هنگامي.ميشود بازگردانده پدر خانه به است
و ميشود جاده رهسپار دوباره ناگزير و درمانده ميشود ، محسوب او اميد آخرين ذهنش در كه
راه دو ميان انتخاب و ترديد راهي دو سر بر را او فيلمساز كه است صحنه اين در
...است جاده امتداد در حركت كه ديگري راه و ميشود ختم گورستان به كه راهي بازميگذارد
تنها ، بماني ، چون دختري چگونه..ميآيد وارد بيننده قلب بر سخت فشاري لحظه اين در
بازگشتي راه و شده تخريب سرش پشت در كه پلهايي با و سوخته و زشت چهرهاي با شده تحقير
او و ميرسد بيانتها نظر به كه طويل جادهاي از نجات اميد ميتواند نگذاشتهاند ، باقي
نشاني و رفتن براي بود آوازي جاده كه چند هر باشد؟ داشته ميخواند فرا خود سوي به را
ميداد؟ پناه خود در را تنها دختر اين جاده راستي به آيا اما...زندگي براي
در زود يا دير و نيست بيش فريبي جاده آواز كه ميدهد تشخيص خود ذاتي حس با كه بماني
ختم اجتماعي زندگي نبايدهاي و بايد تنگ حصار به آن انتهاي هم باز نزديك يا دور مكاني
و تنها عنوان به را مرگ نيز اين از پيش كه او..ميكند گزينش را گورستان راه ميشود ،
شايد و.ميشود رهسپار نيستان سرزمين سوي به...بود آزموده رهايي براي راه بهترين
قبيل از معجزهاي آرزوي ناخودآگاه نيز بينندگان واقعبينترين كه است لحظه اين در درست
اجتماعي و منطقي محكم ساختار چنين با فيلمي از اما.ميپرورند دل در را هندي فيلمهاي
داستانش قهرمان بماني با ميخواست چه مهرجويي راستي.داشت معجزه انتظار ميتوان چگونه
با و خسته بيننده ديگر سويي از و باشد هماهنگ فيلم رئاليستي ساختار با هم كه دهد انجام
كه داشت انتظار نميتوان او چون فيلمسازي از بيگمان نكند؟ ترك را سينما سالن فلسفي ياس
برتر تفكر برنده برگ آخرين او كه اينروست از هم و كند ختم نيستي سكون به را حركت جريان
نيستان سرزمين در و گورستان در درست را بماني و ميكند نمايان پاياني لحظات در را خود
نگاه از كه مييابد كسي نزد در و مكاني در را عشق بماني...ميرساند هستي و زندگي به
از بار اولين براي را عشق و مهر گل شاخه و..است عشقها و آرزوها كننده مدفون عموم
ناني لقمه گرفتن از حتي (مردهشور پسر خود گفته به) هستان دنياي در كه ميگيرد كسي دست
و هستي شان در كه را پايان عادلانهترين مهرجويي كه بود چنين و ميكنند امتناع او از
حتي...جاريست و ساري زندگي كه ميگويد ما به و ميزند رقم خود فيلم براي است زندگي
.پذيرفت را كردن حركت ريسك بايد آن لمس و يافتن براي تنها و قبرستان در
هنر حاشيه
ايران مستند سينماي با اروپا همكاري*
خود توليدي جديد برنامههاي اعلام با اخير هفته دو طي تجربي و مستند سينماي گسترش مركز
اعلام اخيرا مركز اين.است شده مستندسازان بين در تازهاي نگرانيهاي باعث رسانهها در
خواهد مستند فيلم توليد به ديگر غيرايراني مركز چند و اروپا اتحاديه همكاري با كه كرده
برنامه طرح ارسال نحوه درباره اطلاعرساني عدم پروژه اين درباره توجه قابل نكته.پرداخت
هميشگي رويه برخلاف گسترش مركزاست بوده مستندسازان همه براي فيلمها اينگونه ساخت
اين است شده پذيرفته آنها طرحهاي كه كارگردانهايي اسامي اعلام با پروژهها اينگونه
مستند سينماي كارگردانهاي همه طرحهاي بررسي بدون فيلمها اين كه آورد وجود به را شبهه
و مستند سينماي گسترش مركز كه معتقدند مستندسازان.شدهاند انتخاب ساخت براي كشور در
را فيلمسازان همه اطلاعرساني امر در است بهتر دارد را مستند سينماي گسترش قصد كه تجربي
.دهد قرار پوشش تحت
تهران در آربي*
كه طوري به گرفته قرار تهران روشنفكري محافل توجه مورد تهران در آوانسيان آربي حضور
به كه آوانسيان.هستند خود فيلمهاي نمايش و تئاتر اجراهاي در آوانسيان حضور خواهان همه
فعاليت و تدريس پژوهش ، به پاريس در خود اقامت طول در آمد ، تهران به ايران ارامنه دعوت
از تن چند همراه به آوانسيان كه ميشود شنيده.است پرداخته تئاتر و سينما زمينه در
در را ارمني سينماي فيلم هفته دارند قصد ارمني قديمي روزنامهنگاران و نويسندگان
عنوان با آوانسيان آربي فيلم آخرين.كنند برگزار تهران در آينده سال ماه ارديبهشت
در نمايش به فيلم هفته اين در "ميگسترد زندگيام در مادرم شده دامنسوزندوزي چگونه"
.ميآيد
گاوخوني در انتظامي عزتالله*
"گاوخوني" اصلي بازيگران از يكي عنوان به اويسي فتحعلي از اين از پيش كه درحالي
ميرسد خبر ميشد ، برده نام است ، ساخت حال در هماكنون كه افخمي ، بهروز فيلم تازهترين
بدين.است شده اويسي جايگزين و رفته اصفهان به فيلم اين در بازي براي انتظامي عزتالله
بيستويكم جشنواره به است فيلمبرداري مرحله در هنوز كه "گاوخوني" نميرسد نظر به ترتيب
مسابقه بخش فيلمهاي فهرست در فيلم اينكه با ميشد شنيده اين از پيش.برسد فجر فيلم
ايران مسابقه بخش در را فيلم جشنواره مسئولان فيلم شدن آماده صورت در اما نيست
.ميپذيرند
تهران در فيلم بازار نگرانيهاي *
.ميشود برگزار تهران لاله هتل در بهمن تا 20 از 15 امسال تهران فيلم بازار ششمين
ميهمانان كه است آورده وجود به را نگراني اين خليجفارس منطقه بحراني و سياسي شرايط
در نام صاحب فيلمسازان غيبت به توجه با همچنين.باشند حاضر بازار در امسال ، كمتري خارجي
بازار همزمان ديگر سوي از.است يافته افزايش امسال بازار رونق درباره ما نگراني جشنواره
و تهيهكنندگان از زيادي تعداد همچنان برلين و روتردام جشنواره با تهران فيلم
كه معتقدند كارشناسان از بسياري.ميكند منصرف تهران به سفر از را خارجي پخشكنندگان
به شدن تبديل حال در كه تهران فيلم بازار رونق تا كند تغيير بايد تهران فيلم بازار زمان
.شود اكنون از بيش است ، آسيا غرب در سينمايي بازار مهمترين
كارگردان بدون غيابي ازدواج *
اين.است شده حذف آن كارگردان نام معصومي كاظم ساخته غيابي ازدواج فيلم آگهيهاي در
شكل به عابدزاده بدقوليهاي با ميكند بازي را اصلي نقش آن در عابدزاده احمدرضا كه فيلم
خواسته (محسن سيد) تهيهكننده از فيلم كارگردان و شده نمايش آماده و ساخته نيمهكارهاي
اداره قوانين خلاف بر حاضر حال در.كند حذف فيلم آگهيهاي و تبليغات از را نامش كه
هيچ در اثر معنوي حقوق صاحب عنوان به غيابي ازدواج فيلم كارگردان نام ارزشيابي و نظارت
.نميشود ديده آن مطبوعاتي آگهيهاي همچنين و فيلم اين تبليغاتي تابلوهاي از كدام
سلامتي آرزوي با" ميشود آغاز جمله اين با كه است اين غيابي ازدواج فيلم جالب نكات از
".عابدزاده احمدرضا كامل بهبودي و
فخيمي مهرداد دردسرهاي *
فراواني دردسرهاي دچار را سينمايي نشريات و مجلات نويسندگان كيش در فخيمي مهرداد حضور
بزرگداشت برنامه كه امسال.ميكند زندگي كيش جزيره در كه است سال چندين فخيمياست كرده
و تبليغاتي فيلمهاي سازندگان و سينمايي نشريات مسئولان است شده گنجانده جشنواره در او
گفتوگو او با تا بكشانند تهران به را فخيمي كه هستند راهي دنبال جشنواره گزارشهاي
جمله يك فقط درخواستها همه جواب در فخيمي.كنند تهيه تصوير و عكس او از يا دهند انجام
.آمد نخواهد تهران به بهمن تا 6 كه ميكند تكرار را
منتقد نگاه