است زنده معذالك ، ايران سينماي
هنر حاشيه
ژاپني افسانهجنگجوي
سامورايي يك مرام
بازبسته چشمان
شكسپير با شوخي
ميهمان نگاه
است زنده معذالك ، ايران سينماي
معلم علي
زمين گردش مورد در نظر ابراز پيرامون محاكمه براي را گاليله مرحوم كه هنگامي ميگويند
اعتراف به مجبور حضرتشان بود ، پرزور خيلي كشيشها زور چون بردند ، عقايد تفتيش دادگاه به
جناب اعترافات ، اين گفتن هنگام اما نميچرخد و نيست گرد زمين و كردهاند اشتباه كه شدند
هم ايران سينماي حكايت !ميگردد معذالك:نوشتند زمين روي چيزي ، زغالي ، گچي با گاليله
.نيست گاليله داستان به بيشباهت
دستاندركاران خود جمله از نيست ، ملي سينماي وجود به علاقمند هيچكس گويا كه شرايطي در
نه دارد ، اجرايي دستگاههاي در پشتيباني نه است ، موجود اين نگران وكيلي و وزير نه آن ،
معذالك آن ، آينده و اكنون متوجه حرفه اهل نه و دلواپساند سياستگذارانش و مسئولين
نيمهقراضه جشنواره دهها و ميشود ساخته فيلم تا سالي 70 ، 80 و دارد وجود ايران سينماي
.ميشوند ساخته خوبي فيلمهاي احوال همين درميشود برگزار ملتي و دولتي نيمه و نصفه و
قابلي نسبتا بازيگران.ميگيرد صورت مناسبي تجارب شدهاند ، حرفه وارد برومند جواناني
.(!ذالك اين از امان) ذالك غيره و خوبي فيلمبرداران.داريم
براي را خودشان مطبوعات همه كه بنويسيم جشنوارهاي درباره است قرار كه حالا معالاسف ،
ميريزند هم بر را شهر و ميخورد هم بر خوراكشان و خواب و ميكنند ريزريز و ميكشند آن
خواننده شما انور حضور به بايد شرمندگي عرض با ميگويند ، آن به بيراه و بد كلي آخرش و
است ، ساله دو يكي هنوز شدن بيستويكساله عليرغم فجر جشنواره متاسفانه كه شوم عارض عزيز
برنامههاشان اما و نازنيناند و خوب آدمهايش ،(سنگي پارينه نوع از) ميكند تجربه
."نامه" بر و شرمنده
آن برگزاري هنگام در تشكيلاتش و سينمايي معاونت ندارد ، دائم مدير ندارد ، ايدئولوژي
جريان بر تاثيري دارند ، مسئله جايزههايش نيست ، هدفمندي تفكر خدمت در ميشوند ، تعطيل
!عليهذا قس و ندارد سينما توليد و تبليغاتي
ننوشتهايم قبلا كه بنويسم چه و نگفتهام قبلا كه بگويم چه بروم ، شما قربان بنده اما
!الخ و ندارند جشنواره مديران كه بدهم انتقال دانايياي چه و ننوشتهاند و
...راضي شوهر و زن.هستند خوشحال آنها هستيد ، خوشحال شما هستيم ، خوشحال ما
هنر حاشيه
شهر در دبير *
به معمولا كه است همراه آشوبهايي با گاه و سروصدا با سال هر جشنواره بليتهاي توزيع
امسال گويا.ميشود منجر مردم و مطبوعات سينما ، اهالي از گروهي دلخوري يا و سياه بازار
.بدهند جشنواره بليتهاي توزيع به سروساماني گرفتهاند تصميم جشنواره مسئولان
به و افتادهاند راه شهر در اسفندياري امير همراه به عسگرپور محمدمهدي هم خاطر همين به
سينماها مسئولان احيانا تا.ميزنند سر جشنواره فيلمهاي نمايشدهنده سينماهاي
آنجا در بليتها پيشفروش كه فلسطين سينما به آنها گويا.نكنند گرانفروشي يا كمفروشي
.زدهاند سر هم ميشود انجام
!خاموش موبايلها *
!است موبايلها زنگ صداي ايران ، سينماي سالنهاي در ديدن فيلم مشكلات بزرگترين از يكي
و مطبوعات سالن در خصوصا فجر فيلم جشنواره نمايشدهنده سالنهاي در بزرگ مشكل اين
.ميشود پررنگتر جمعي رسانههاي
در امسال اما كرد ، فرار را موبايلها زنگ صداي از نميتوان جوري هيچ ميرسد نظر به
پخش هم استثنايي تيزر يك ;ميشود پخش فيلمها نمايش از قبل كه واجوري جور تيزرهاي كنار
اين نريشن لحن.كنند خاموش را موبايلشان ميكند خواهش محترم تماشاگران از كه ميشود
.است جشنواره چيزهاي بامزهترين از يكي تيزر
طولانيترين *
سخت سال" جشنواره فيلمهاي نمايش برنامه در نامش كه "صنوبر" راعي مجتبي ساخته تازهترين
سينماي فيلم اولين اين.ميآيد در نمايش به جشنواره روز نهمين در آمده ، هم "خمين در
نمايش از پس است قرار و شده ساخته (ره) خميني امام حضرت كودكي درباره كه است ايران
با "صنوبر" ميشود گفته.شود داده نمايش هم تلويزيوني مجموعه يك قالب در عمومياش ،
.آيد درمي نمايش به جشنواره در كه است فيلمي طولانيترين دقيقه دويست به نزديك زماني
بااستعداد مينگلاي آقاي *
ناماش و شد اسكار جايزه برنده قبل سال چند كه بريتانيا اهل كارگردان "مينگلا آنتوني"
به تازگيها كردهاند ، بريتانيا فرهنگ به بلندبالايي خدمات كه آمد كساني فهرست در
اينها از پيش كه سينما كارگردان ايناست شده منصوب بريتانيا فيلم موسسه مديريت
كاري يا زده حرف تئاتر درباره كمتر شده سينما وارد وقتي از نوشته ، زيادي نمايشنامههاي
بايد و شده "ول بليك جون" جانشين سال سه براي "مينگلا" گفتهاند كه جور اين.است كرده
را سينما آموزشي كيفيت و بگذارد مايه انگلستان سينماي براي جان و دل از سال سه اين در
.كند پاسداري حسابي كشور اين سينمايي ميراث از و ببرد بالا
براساس) "استعداد با ريپلي آقاي" و "انگليسي بيمار" درخشان فيلم دو كه كارگردان آقاي
موسسه اين امكانات و منابع از است سالها كه گفته ساخته را (اسميت پاتريشياهاي از رماني
داده توضيح مينگلا.كارگردان يك بهعنوان چه و تماشاگر يك بهعنوان چه ميكند ، استفاده
اين به بايد سينماگري و كارگردان هر اصولا و است سينما هنر بزرگداشت موسسه اين هدف كه
چه از سينما مشكلات و مسائل ميدانند ديگران از بهتر سينماگران كه چرا كند ، خدمت موسسه
و است فيلم شوراي رياست كه هم "پاركر آلن".كنند طرف بر را آن بايد جوري چه و است قرار
موسسه تا ميكند كمك او به كارگردان اين عشق و شور كه گفته كرده منصوب را مينگلا عملا
و دل از كه مينگلا مثل كارگردانهايي وجود كه كرده اضافه پاركر.برسد بهتري نتايج به
بتوانند آدمها جور اين آنكه براي موسسه و است موسسه نفع به حسابي هستند سينما عاشق جان
كه است صورتي در اما اين.ميكند عوض را برنامههايش همه بدهند انجام را كارشان راحت
را كارش قبل سالهاي مانند موسسه صورت اين غير در.شود عوض چيزي بخواهد مينگلا خود
"پاركر آلن" به نامهاي در هم مينگلا آنتوني.ميماند نتيجه منتظر و ميدهد انجام
و شوند آشنا سابق از بيشتر خيلي موسسه اين با مردم تا ميكند را تلاشاش همه كه نوشته
شدن تمام از بعد دارد دوست كه گفته مينگلا.كنند مراجعه موسسه به يكسره دارند كاري هر
.كند آرامش احساس دورهاش
فرانسوي نوع از درخشش *
در و گذاشت پشتسر را فرانسه مرزهاي "پكن املي افسانهاي سرگذشت" فيلم قبل سال وقتي
اين خيليها رسيد موفقيت به و كاشت گل آمريكا متحده ايالات و اروپايي كشورهاي باقي
ممكن چون ميكنند ، چه بعد سال فرانسويها ديد بايد كه گفتند و دانستند مقطعي را موفقيت
سينماي براي هم سال 2002 ميگويند كه جور اين اما.بد سال يك و باشند خوب سال يك است
توانسته مرزهايش از بيرون هم باز سينما اين اصولا و بوده خوبي خيلي سال فرانسه
به است سالها كه فرانسه سينماي براي ركوردها اين.بياورد دست به را جديدي ركوردهاي
يازده طول در قبل سال.است آورده حال سر را همه و است درخشان بسيار است ، متهم كمكاري
روي فرانسوي فيلمهاي ديدن به فرانسه مرزهاي از بيرون نفر هزار دويست و ميليون چهل ماه ،
نفر هزار چهارصد و ميليون هفت و سي به رقم اين قبلاش سال يك.رفتهاند سينماها پرده
.ميشود پيشبيني فرانسه سينماي براي بهتري آينده رقم افزايش اين با حالا و بود رسيده
فيلم يك عملا كه "ژنه پيير ژان" حيرتانگيز ساخته "پكن املي افسانهاي سرگذشت"
آورده ، دست به را سال فرانسوي فيلم پربينندهترين ركورد است آن دقيق معناي به فرانسوي
در.كردهاند تشويقاش هم همه و نشستهاند فيلم اين تماشاي به تماشاگر ميليون ده چون
ماموريت:وبليكس و آستريكس":ديد هم را اسامي اين ميتوان پربيننده فيلمهاي اين فهرست
فيلمهاي از نبايد ميان اين در البته."فلزي گوي" و "اسپانيايي مسافرخانه" ،"كلئوپاترا
اصولا كه "هاندكه ميشائيل" ساخته مخصوصاشد غافل "پيانو معلم" و "زن هشت" مثل ديگري
.بود واداشته تعجب به را همه
فيلم دو فقط و نشد دارند غيرفرانسوي زبان كه فيلمهايي شامل اما موفقيتها اين
"انتقالدهنده" و آورد دست به را كن طلاي نخل امسال كه "پولانسكي رومن" كار "پيانيست"
سال يك در كه تماشاگراني درصد سه و پنجاه ميگويند كه جور اين.شدند تشويق حدودي تا
.ميآيند شمار به غربي اروپاي اهالي ديدهاند را فرانسوي فيلمهاي گذشته
...به ميگيرد تعلق اسكار و *
همين از اما مانده لسآنجلس تيهتر كداك در اسكار 2003 مراسم برگزاري تا ماهي چند هنوز
به چگونه اسكارها كه شوند خبردار ميخواهند و هستند مراسم اين راه به چشم همه حالا
و علوم و هنرها آكادمي اما.ميگيرند تعلق فيلمها عوامل ساير و بازيگرها و كارگردانها
معرفي را اسكارهايي كانديداهاي اصلي ، اسكارهاي جاي به داده ترجيح فعلا سينمايي فنون
همه شامل كرده منتشر آكادمي كه ليستي البتهنيستند فكرش به اصلا خيليها كه كند
.دربرميگيرد را شنيداري ديداري ، تمهيدات رشتههاي پيشنامزدهاي و نيست رشتههايفرعي
"عنكبوتي مرد" و "برج دو:حلقهها ارباب" ،"اسرار دالان و پاتر هري" ميگويند كه جور اين
.دارند قرار فهرست اين در
وگمانها حدس ميشود منتشر اسكار نامزدهاي نهايي فهرست كه فوريه يازدهم روز تا حالا از
ببرد را جايزه است قرار كسي چه كه اين به فكر با دارند دوست كه ميآيند كساني كار به
:از عبارتند آمده فهرست اين در اسمشان كه بلندي داستاني فيلم پنج حال هر به.كنند زندگي
و "عنكبوتي مرد" ،"اقليت گزارش" ،"دوبرج:حلقهها ارباب" ،"اسرار دالان و پاتر هري"
سياهپوش مردان" و "همسانها حمله - دوم قسمت:ستارهاي جنگهاي" حال عين در ،"ايكس سه"
در هفتم و ششم رتبه.ميخورد چشم به ديداري تمهيدات بهترين فهرست پيش در اسمشان هم "2
.آوردهاند دست به "بوديم سرباز ما" و "ابدي عذاب راه در" هم را فهرست پيش
تعيين مسئول كميته دو فوريه پنجم و چهارم روزهاي است قرار ميگويند كه جور اين
درباره راحتتر آنها تا بگذارند اعضا اختيار در را فيلم هر از برشهايي نهايي ، نامزدهاي
شنيداري تمهيدات و ديداري تمهيدات رشتههاي از كدام هر در.بگيرند تصميم نهايي نامزدهاي
آن از را جايزه يكي و بپردازند رقابت به هم با اسكار مراسم در تا ميشود معرفي نامزد سه
.بست اميد آنها به نبايد و نيستند قطعي اسامي اين كه كرده اعلام آكادمي سخنگوي.كند خود
است قرار فعلا و ميشود منتشر نهايي اسامي فوريه يازدهم روز حداكثر كه كرده اضافه او
.باشد قبول قابل همه براي كه برسند نتيجهاي به و كنند مشورت هم با آكادمي اعضاي
نمير ديگر روزي لطفا *
وسط را "باند جيمز" پاي دوباره كه "تاماهوري لي" ساخته تازهترين "بمير ديگر روزي"
پانصد ميزان به سرمايهگذاري شده باعث كشاند ، سينما به را زيادي تماشاگران و كشيد
و است انگلستان سينماي به مربوط فقط كلان مبلغ اينشود بيشتر انگلستان در پوند ميليون
كه كرده اعلام تازگيها انگلستان فيلم شوراي.ميشود سنجيده ديگر چيزهاي همه از جدا
مشاركت فيلم پانزده و صد توليد در هم و بوده فيلمبرداري محل هم سال 2002 در كشورشان
شوراي مديره هيات اعضاي از يكي.است زده جيب به دلار ميليون ده و نهصد سرجمع و داشته
را راه ما كه ميدهند نشان آمارها رقابت ، از پر دنياي وجود با گفته هم انگلستان فيلم
به ميتوانيم حتي كه داريم بازيگر و كارگردان و نويسنده قدر آن و نرفتهايم اشتباه
.كنيم كمك هم ديگران
توليدات در سرمايهگذاريها همه شامل ارقام و آمار اين كه است توضيح به لازم البته
از پيش تا گفتهاند بعضيها البته.ميشود مشترك توليدات نيز و درونمرزي برونمرزي ،
.ميكند بازارگرمي خودش براي دارد انگلستان و نميآمده آمارها در برونمرزي توليدات اين
دو و بيست از انگلستان سينمايي توليدات بودجه كل برونمرزي ، مشترك توليدات از جدا
كه يافته افزايش قبل سال در پوند ميليون سه و سي و چهارصد به سال 2001 در پوند ميليون
سينمايي توليدات بودجه برابر چهار عملا و است حيرتانگيز انگلستان سينماي در رقم اين
.است سال 1992 در كشور اين
نسبت به كشور اين در غيرانگليسي فيلمهاي توليد از ناشي داخلي سرمايهگذاري حال عين در
پوند ميليون هفت و شصت و دويست حدود در رقماش كه داشته افزايش درصد شانزده سال 1992 ،
ميليون هشتاد صدو از انگليسي فيلمهاي بودجه سرمايهگذاري ، اين رشد رغم به اما.است
داخلي سرمايهگذاري و كرده پيدا كاهش پوند ميليون پنج و شصت و صد به سال 2001 در پوند
.رسيده سال 2002 در فيلم سي به سال 2001 در فيلمهاي هشت و سي از هم خارجي توليدات توسط
،"لاراكرافت" به ميتوان شدهاند فيلمبرداري انگلستان در كه پرهزينهاي فيلمهاي از
.كرد اشاره "بمير ديگر روزي" و "حيات گهواره"
بازمانده يك*
راي به بنا امسال كه است مستعدي كارگردانهاي و نمايشنامهنويسان از يكي كامكاري ، ناصح
تانگوي" نمايش با بود قرار كه اوبازماند فجر تئاتر جشنواره از بازبيني هيات نظر و
قصد آنكه بنابر كند ، شركت نمايشنامهخواني مسابقه بخش در رادي اكبر اثر "داغ تخممرغ
را خود برنامه بازيگر ، دو از استفاده و نمايشنامهخواني قبلي فيلم پخش با تا داشت
اين.كرد عذرخواهي بخش اين در شركت از اجرايش فيلم شدن آماده دير دليل به كند ، برگزار
تثبيت جايگاه از رو پيش سال در شهر تئاتر ترياي كافه در نمايشنامهخواني كه است حالي در
بين مسابقهاي طور به ويكم بيست جشنواره در و است ، شده برخوردار پرطرفداري و شده
.ميشود برگزار گذشته فصلهاي برگزيدگان
پروجكشن ويدئو از استفاده*
از زيادي استفاده اخير سالهاي در كه است تصويري مدرن پديدههاي از يكي پروجكشن ويدئو
نمايش با سوئيس از گروه يك بار اولين براي.است شده خارجي و ايراني نمايشهاي در آن
آن از پس.بود كرده بهينهاي استفاده ابزار اين از سال 79 جشنواره در "خاطرات"
آتيلا.كردهاند استفاده نمايشهايشان دادن جلوه مدرن براي وسيله اين از هم ايرانيها
جشنواره در اما.بودهاند رابطه اين در پيشگامان جمله از...و يعقوبي محمد پسياني ،
- وسيله اين از خيليها آنكه براي باشند ، شده فراگير تكنيك يك دچار همه انگار يكم و بيست
،(پاندا خرسهاي داستان) نظمجو تينوش.كردهاند استفاده بماند ، نادرستش و درست حالا
افرادي جمله از...و ،(چرمي پوزه) جلالي كوشك عليرضا ،(ديگران و قرمز) يعقوبي محمد
.بردهاند كار به اجرايشان كيفيت ارتقاي حد در را پروجكشن ويدئو كارهايشان در كه هستند
حادثهها سال*
افتاده هنرپيشه چند براي غريبي و عجيب اتفاقات تئاتر جشنواره برگزاري حاشيه در امسال
در كه ماهيان افسانه.ميكند تاكيد تئاتر هنر بودن حساس به خود نوع در يك هر كه است
همان با كه شد مواجه برادرش مرگ با اجرايش روزهاي در داشت بازي (فرخي حسين) مكبث نمايش
دست شكستگي با اجرايش به مانده روز چند مقدمي شبنم.داشت باشكوهي حضور صحنه در نزار حال
از نزديك برخورد" نمايش كارگردان تيرانداز ، سيما روزه دو فرصت اين در و بازماند اجرا از
در خواب" نمايشهاي در كه بهرام پانتهآ.كرد آماده ارائه براي را نقش اين "سوم نوع
اتومبيلش با داشت ، بازي (احصايي سيامك) "مردگان زمزمه" و (مرادي كيومرث) "خالي فنجان
آن كه آورد شانس بودند ، برده سرقت به سارقين را اتومبيلش كه هم طلوعي شبنم.كرد تصادف
در اسكندري ستاره كه است قرار اين از جريان.يافتند كريم رباط انتظامي نيروي ماموران را
به اتومبيل از شتم و ضرب با را او مردي يكدفعه كه بود طلوعي شبنم آمدن منتظر اتومبيل
رفت در حوالي آن جشنواره كارهاي ديدن براي كه مردم و كشيد هوار و داد اوانداخت بيرون
را همه طلوعي اتومبيل شدن پيدا خبر روز چند از بعد.آوردند هجوم آنجا به بودند ، آمد و
كه كرد گوشزد را مسئله اين نمايشي هنرهاي مركز و شهر تئاتر مسئولان به و كرده ، خوشحال
.دهند افزايش را شهر تئاتر محوطه امنيت و مراقبت
شتابزده جشنواره يك*
مجموع در و شدند ، حاضر صحنه در شتابزدگي با ديگري از پس يكي امسال ايراني نمايشهاي
سطحينگري و شتابزدگي اين.كند حفظ را كشورمان تئاتر اعتبار و آبرو نتوانست نمايشي هيچ
برگزاري به ضرورتي چه كه ميكرد سوال ايجاد همگان براي كه ميزد موج كارها در قدر آن
سيما) سوم نوع از نزديك برخورد نمايشهاي دكورهاي امسال هست؟ جشنوارهاي چنين اين
...و ،(صادقي قطبالدين) مردهاند دو هر بودلف و افشين ،(دهقان نيما) لوله ،(تيرانداز
.ميبردند رنج دفاعي غيرقابل و فاحش مشكلات از بازيگري در اجراها اكثر و نبود ، آماده
سندي عنوان به خارجي مشتاقان از كه نشد پيدا بين اين در هم ايراني كار يك حتي متاسفانه
در كه است كشورمان فعال كارگردانهاي از يكي رحمانيان محمد.كند استقبال موثر و گويا
صحنه به را...و خروس مجلسنامه ، مصاحبه ، - بحثي و تامل قابل نمايشهاي گذشته سالهاي
عنوان به گذشته سال تا كه او.دارد حضور جشنواره در داور عنوان به امسال است ، آورده
پرده پشت واقعيتهاي با نزديك از و ميشد حاضر جشنواره در نمايشنامهنويس و كارگردان
.كند قضاوت اجراها درباره ميتواند ديگران از بهتر كه است مدعي است ، آشنا عينه به اجراها
بايد هم باز ولي نداشت ، وجود چشمگيري كار هفتم شب تا جوانان آثار بين در امسال چند هر
نمايشي آثار كردن تمرين و انتخاب به نسبت را جوان نسل صحيح داوري يك با كه بود اميدوار
.ساخت متعهد
تاخير ساعت يك
اين اجراي دومين اين.شد برگزار حركت تالار در بهمنماه الي 12 از 8 رومي گروه كنسرت
،(درامز) كيوانشكوه عينالله و است درخشاني پدرام گروه سرپرست.بود تهران در گروه
بابك ،(ني) پاشاهنجي ،(تمپو و تمبك دف ، ) رجبي علي ،(ويولن و كمانچه) بابايي كوروش
ميلا ،(باس گيتار) دلوايي ، دارا (طبلا) هاشمي عبدالغدير ،(الكتريك گيتار) آخوندي
.ميدهند تشكيل را گروه اعضاي ديگر (خواننده) نيكپي حامد و هويدا مهرداد ،(تار) درخشاني
رومي موسيقي.ايراني آواز نيكپي حامد و ميخواند هندي _ افغاني لحن با هويدا مهرداد
طي توانسته مدرن موسيقي اين كه راك و جاز هندي ، _ افغاني سنتي ، موسيقي بين است تلفيقي
اكثر اينكه بهخصوص.كند كمك جوانترها بين در سنتي موسيقي شناساندن به اجرا دو اين
اين 5 طي رومي گروه.مينوازند خوبي به را سازهايشان و هستند جوان گروه اين نوازندگان
و سعدي مولانا ، حافظ ، كرد ، تقديم ايران كلاسيك شعراي از يكي به را شب هر اجراي شب ،
كلام با كه است آويژه گروه تجربههاي از برگرفته گروه اين موسيقي.ابوالخير ابوسعيد
شده گرفته رومي جلالالدين مولانا بينالمللي نام از نيز گروه نام و است همراه فارسي
و زنگنه بيژن آبايي ، رضا درخشاني ، پدرام شامل ، كه شده تشكيل سال 1378 در گروه اين.است
در جهانخسرو جشنواره در تا 80 سالهاي 78 از يعني پياپي سال سه و بود نصر سيامك
...و تركيه تونس ، پاكستان ، هندوستان ، چون كشورهايي از ديگري هنرمندان كنار در دهلينو
آنها با كنسرت اين در كه گروه اصلي اعضاي از يكي احترام به و پرداختند موسيقي اجراي به
به را آن و كردند اجرا را است او ساخته كه من وادل قطعه آبايي ، رضا يعني نبود ،
نيز اول شب بود ، البته مواجه مشكل با كمي كنسرت اين صدابرداري.كردند تقديم سازندهاش
به باعث كه ميباريد شديدي باران اول شب.شد مشكل دچار سالن برق سيم كنسرت ابتداي در
و انداخت تاخير به را اجرا هم باز نيز برق سيم قطعي و بود شده كنسرت اين افتادن تاخير
.شد برگزار ساعت 7 ، 8 جاي به اول شب نتيجه در
ژاپني افسانهجنگجوي
آكيراكوروساوا زندگي از روايتي
هارپر دن
ميرزابيگي نگار:ترجمه
فيلمسازي در جامعي و دقيق برنامهريزي چنين ژاپن همانند كه ميشود يافت جامعهاي كمتر
شناخته كشور اين از خارج در ژاپني نويسندگان اندازه به هم فيلمسازان.باشد داشته
نوشتههايشان خاطر به كشور اين از خارج در كه "كاواباتا" و "تانيزاكي" مثل.شدهاند
و "اوشيما" ،"ازو" ،(كردهاند دريافت نوبل جايزه هم آنها از كدام هر و) دارند محبوبيت
از و كردهاند معرفي جهان مردمان به را تاريخاش و چشماندازها ژاپن ، چهره هم "كيتانو"
به حداقل يا و "آكيراكوروساوا" خوبي به نتوانستهاند ژاپني فيلمسازان از كدام هيچ طرفي
نظر بهكنند خدمت كشورشان به است ، داده انجام را كار اين او كه زماني مدت اندازه
ايجاد غرب در (1950) "راشومون" كه حيرتي زمان از سال ، چهل مدت به كوروساوا كه ميرسد
قدرتمندتر قدم به قدم كرديم ، حس (1990) "روياها" ديدن با كه هميشگي آشناي لذت آن تا كرد
.ندارد وجود اين از بالاتر حقيقتي بله ، .است شده
دهه چندين چيز ، همه از گذشته كه) ژاپني توليدكنندگان بدگمانيهاي و مشكوك ذهن خاطر به
"ژاپني حد از بيش" او داشتند عقيده كه چرا كردند محروم "ازو" خلاقيت و نبوغ از را ما
.ميدادند نسبت او اقبال و شانس به بدگماني نوعي با را غرب در كوروساوا توفيقات ،(است
و ريسكپذير فيلمسازان بزرگترين از يكي چرايش و بيچون موفقيتهاي رغم به كوروساوا
.بود جهان سر تا سر در فيلمسازي تاريخ در مخاطرهجو
و قبل شده ساخته فيلمهاي.(ماندند بينتيجه ريسكها اين از بسياري كه كنم اضافه بايد)
بسيار كارهاي يا و آزمايشي كاملا فيلمهايي شدهاش شناخته و مشهور فيلمهاي از بعد
مثل) موفقيتهايش بزرگترين از بعضي كه گفت ميتوان حتيبودند مشكلتر و پيچيدهتر
_ بودند كارياش زمينه در بزرگي ريسكهاي ([1954 سامورايي هفت و [1952 زيستن راشومون ،
.گرفت نتيجه آنها از كه ريسكهايي البته
مستحكم دنبال به آنها ساخت با واقع در كه كوروساوا فيلمهاي اولين گرفتن ناديده با
فرشته" او شده شناخته شاهكار اولين كه گفت ميتوان بود ، حرفه اين در خود جايگاه كردن
اين.است (جنگ از پس "قرمز آژيرهاي" دوره براي) اجتماعي و جسورانه مستندي ،(1984) "مست
بازي "شيمورا تاكاشي" را آن نقش كه _ (الكلي) دكتر يك بيحاصل و پوچ تلاشهاي فيلم
به را _ ميشود ظاهر هم "ايكيرو" در "واتانابه" نقش در بعدها كه كسي همان _ ميكند
سگ" سپس كوروساوا ميشود ، دنبال (1949) "خاموش جدال" ملودرام با فيلم اينميكشد تصوير
تابستان يك در پاسبان يك جستوجوهاي از روشن و واضح تصويري كه ميسازد را (1949) "ولگرد
از مسخرهاي تقريبا نمايش با فيلم ايناست شدهاش دزديده اسلحه دنبال به توكيو گرم
يعني بعدياش فيلم با كوروساوا اماميشود دنبال (1950) "رسوايي" در ژاپن روزنامههاي
(توليدكنندگان ميان در نه البته) منتقدان و تماشاگران ميان در شهرتش (1950) "راشومون"
.بازگردد عقب به كه نبود مجبور هيچگاه كوروساوا.آورد دست به دوباره را
يك به اقتصادي نظر از هم و منتقدان ميان در هم كوروساوا بعد ، فيلم يازده و سال پانزده
شده ساخته فيلمهاي بهترين" كه بود فيلم دو ساختن خاطر به موفقيت اين.بود شده تبديل بت
دوره تاريكترين و سختترين به حال عين در او زمان اين در.شدند شناخته "زمان آن تا
فقط كه بازنشستهاي كارگردانهاي رده در شدن طبقهبندي ترس از.شد وارد هم كارياش
سال تا سال 1965 از ميسازند ، "سانجورو" و (1916) "يوجيمبو" مثل سامورايي طنز فيلمهاي
كه ساخت فيلمهايي (است كرده كارگرداني را فيلم پنج فقط مدت اين در كه است جالب) 1985
خصوص به و ميآمدند شمار به شغلياش زندگي به دادن پايان براي خطرناكي قمارهاي كدام هر
.نبخشيد فيلمها اين خاطر به را او گاه هيچ ژاپن فيلم صنعت
آن توليد).بود هزينه و زمان نظر از عظيمي سرمايهگذاري كوروساوا براي (1965) قرمز ريش
بود ، كرده بازي او براي فيلم در 16 كه "ميفونه توشيرو" فيلمهايش هميشگي قهرمان براي
ديگر دو آن بين اساسي اختلافات آمدن وجود به با كه بود فرسودهكننده و خستهكننده چنان
اين از منتقدان كه استقبالي وجود با.(نشد ظاهر او فيلمهاي از كدام هيچ در و هيچگاه
.گذراند جديد پروژه يك جستوجوي در را آينده سال پنج كوروساوا آوردند ، عمل به فيلم
اولين از يكي و جسورانه فيلمي كه كوروساوا رنگي فيلم اولين _ (1970) "كادن دودس"
طرف از تقريبا و داشت بدي سرنوشت _ بود هنرمند يك عنوان به او سبكگرايانه دستاوردهاي
چنان كوروساوا براي نتيجه اين.گرفت قرار استهزا و تمسخر مورد ژاپن منتقدان تمامي
.كرد خودكشي به اقدام كه بود تكاندهنده
آنكه توليد ساله دو زمانبندي مثل) "قرمز ريش" فيلم شيرين موقعيتهاي و تجربه از پس
،(بود شده طراحي بربيننده صحنهها و هنرپيشهها واقعي و زنده ثاثيرگذاري براي و عمدا
غيرعادي طرز به (ميكردند زندگي آشغالداني يك در نامتعارفاش شخصيتهاي كه) "كادن دودس"
طرد چنان ژاپني توليدكنندگان طرف از كوروساوا و گيرد قرار توجه مورد نتوانست نامعمولي و
.رفت شوروي جماهير اتحاد به (1974) "درسواوزالا" بعدياش فيلم ساخت براي اجبار به كه شد
شدت به توليدكنندگان كوروساوا سوي به تكريمها و تمجيد و جوايز شدن سرازير دوباره با
ساله شش دوران يك حال اين با.ناميدند ولخرج و راي خود فيلمساز يك را او و شدند عصباني
"لوكاس جورج" و "كوپولا فورد فرانسيس" عاقبت ، .شد آغاز فيلمي هيچ ساختن بدون هم باز
پيشنهاد او به را خودشان مالي پشتوانه با فيلم يك توليد كوروساوا هميشگي دوستداران
"موشا كاگه" _ كرد پيشنهاد را بلندپروازانه پروژه يك هميشه مثل هم باز كوروساوا ، .كردند
عجيب.گرفت قرار آنها پشتيباني و حمايت مورد وجود اين با و - "جنگجو شبح" يا (1980)
فيلم از كه كاملي رضايت وجود با "لوكس" و "كوپولا" فيلم رسيدن پايان به با كه ، اين
يك داشتند ، عقيده كه چرا كند ، حذف را اصلي فيلم از قسمتهايي كه خواستند او از داشتند
بيشتر ميافتاد اتفاق "توكوگاوا" از قبل دوره در و ژاپن در كه مبهم و پيچيده داستان
اين داشتن نگه راضي برايكند جلب خود به را آمريكايي تماشاگران توجه ميتوانست
و شد اكران غرب در فيلم و كرد حذف را فيلم از دقيقه كوروساوا 20 مشكلپسند ، طرفداران
بعد ، به هشتاد دهه از يعني كوروساوا كاري دوران تمام در كه كرد پا به معركهاي چنان
.بود بيسابقه
بايد دوباره كوروساوا كه بود سرزنشآميز چنان ژاپني توليدكنندگان هزينه وجود ، اين با
وجو جست فيلمي ساختن براي را _ فرانسه از "سرژسيلبرمن" بار اين _ خارجي سرمايهگذار يك
.ميساخت مشخص را هنرمند يك عنوان به نهايياش جايگاه كه ميكرد
ميانه سدههاي ژاپن به شكسپير "لير شاه" از اهميت با و عظيم برگرداني (1985) "آشوب"
"وردي" براي "اوتللو" كه دارد را اهميتي همان كوروساوا آثار ساير ميان در فيلم اين.بود
و تكاندهندهترين از يكي و او اعتقادات و نظريات شكوه با و نهايي جايگاه _ داشت
براي سال 1989 در كوروساوا كه هنگامي.است شده ساخته تاكنون كه فيلمهايي عظيمترين
جايزه البته) كرد دريافت را اسكار جايزه فيلمسازي دوران طول در دستاوردهايش از قدرداني
از كدام هيچ به را درخشانش جوايز آن از يكي گاه هيچ كه "آكادمي" طرف از پهلويي دو
گنجينه يك كوروساوا كه فهميدند ژاپنيها بالاخره ،(بود نداده اختصاص كوروساوا فيلمهاي
پا هنرمندان شايسته ژاپن دولت طرف از احترام اين البته) آنهاست براي ملي افتخار يك و
از قبل او.(ميآمد شمار به دولت دارايي تنها دستاوردهايشان كه بود گذاشتهاي سن به
اوت ماه راسپودي روياها ، .ساخت ديگر فيلم سه اجبارياش ، بازنشستگي و بيماري و پيري دوره
فيلمها ، اين.نيامد در نمايش به آمريكا در هرگز آخر فيلم كه _ (1993) مادادايو و (1991)
.نگرفتند قرار استقبال مورد زياد كه بودند شخصي و فكورانه فيلمهايي
به "داستايوفسكي" سبك به ساخت آن اساس بر را اعماق فيلم كوروساوا كه"گوركي" نمايشنامه
تصوير به "چخوف" شيوه به را مظلوم و ستمديده انسانهاي از اجتماعي گمراهكنندهاي طرز
نامعلوم و مبهم "بهتر زندگي يك" براي - جستوجو به را وقتشان تمام شخصيتها اينميكشد
هنرپيشه كه چيزي الكل ، .ميگذرانند خيالي و موهوم جستوجوي اين ريشخندكردن به يا و _
پاياني صحنه و است آنها براي فرار راه تنها است ، كرده مسموم را او ميكند اعتراف فيلم
فقط _ هيچسازي بدون را حيرتانگيزي موسيقي و مينوشند ساكي مانده باقي ساكنان آن در كه
.ميخورد برش هنرپيشه اين خودكشي از اخباري به ناگهان ميكنند اجرا _ صداهايشان با
"!كند منقص را عيش تا كرد را كار اين او !ابله":ميغرد قمارباز
با چندكه هر شدند روبهرو فيلم اين با لازم فهم و عدم با تماشاگران اكثر كه نبود عجيب
بايد كه چنان آن هنوز اما شده ، شناخته بيشتر "دانلدريچي" تلاشهاي خاطر به دهه چند گذشت
كارهاي سپردن فراموشي به و كردن بايگاني با ، كه منتقداني.است نيامده بهجا آن حق شايد و
سر پشت را سختي زمان واقعياش جايگاه به فيلم اين بازگرداندن براي مخالفند فيلمساز يك
.نميگيرد قرار طبقهبندياي و دسته هيچ در سازندهاش مثل فيلم اين.گذاشتهاند
سامورايي يك مرام
تدفين مراسم:كوروساوا آكيرا
دانلدريچي
و داشت سن سال هشت و هشتاد او.بست فرو جهان از چشم سال 1998 سپتامبر ششم در كوروساوا
به سال 1995 در كه است آمده زندگينامهاش در كه چند هر.بود كرده كارگرداني را فيلم سي
كوروساوا.دهد پايان خود زندگي به داشت قصد ناتوانيهايش ساير و بيماري كاري ، شكست خاطر
و گروه اعضاي مثل نااميدي و دلسرد ملاقاتكنندگان و خانواده و بود شده زمينگير
آزادانه نميتوانست ديگر او كه بود معني بدين اين.بودند او سلامتي نگران كارمندانش
از بيش كوروساوا.بود گرفته خو آن به بود مدتها كه چيزي بگيرد ، تصميم آيندهاش درباره
راهي از گام يك فقط و نداشت او براي زيادي معناي گذشته.ميكرد زندگي آينده در ما همه
بعدياي فيلم وقتي.بود كوروساوا زندگي اين ;"بعدي فيلم".ميگذاشت سر پشت بايد كه بود
.نداشت چنداني معناي او براي زندگي نبود كار در
بايد اما.داشت حقيقت مسئله اين و بود كرده عنوان مغزي سكته را مرگ علت پزشكي گزارش
شمع مثل و رفت تحليل ذرهذره بود زندگياش كه كاري از شدن جدا با كوروساوا كه ميشد ذكر
.بود داده قرار خود الگوي را "فورد جان" پيري هنگام به كه نوشت زندگينامهاش درشد آب
زيادي سالهاي هم آمريكايي كارگردان اين "فورد جان".بود او براي بزرگي كمك فكر طرز اين
ناشناخته قدر دستاوردهايش آخرين و بود داده دست از را كردن كار توانايي مرگش از قبل
كار و برنامهريزي به بااميد پايان تا كوروساوا مثل هم او همه اين باماندند باقي
يكمين و سي يعني جديد فيلم روي بر كار به را عمرش سالهاي آخرين كوروساوا.داد ادامه
و داشت نام (واميهتا يومي) "مينگريست اقيانوس" فيلم اين.بود داده اختصاص فيلمش
ريش" و "كادن سه دود" فيلمهاي در كه كسي.بود "ياماموتو شوگورو" از داستان دو براساس
زندگي "ادو" دوره در كه بود بدكاره زنان زندگي آن موضوع.بود كرده كار او با "قرمز
و بود كرده ازدواج سامورايي يك با خاطر همين به و بود پول ديوانه آنها از يكي.ميكردند
اين روي بر كار كوروساوا.آخر الي و بود دلباخته مردي به اخطارها عليرغم ديگري
با سال 1995 در.كرد آغاز شد اكران "مادادايو" كه سالي سال 1993 ، از را فيلمنامه
كه "موراكي يوشيرو" با همچنين و (بود كرده همكاري او با "آشوب" در كه) "ميدكوهارادا"
.پرداخت مذاكره به فيلم اين در بازي براي داشت برعهده را فيلمهايش صحنه طراحي سالها
او."ادو" دوره در نام بد محله يك كرد ، آغاز را صحنه اوليه طرحهاي كشيدن كوروساوا
به و داد ادامه كردن كار به بيتحركياش عليرغم.(طرح حدود 16) كشيد زيادي طرحهاي
بود شده منع كردن كار از كه هنگامي به پيشترها ، كه طور همان.پرداخت جديد فيلم طراحي
از فيلم اين.بود كشيده بازيگران نمايش و گريم مو ، مدل لباس ، زمينه در زيادي طرحهاي
بر" از بعد بار اولين براي شايد و است متفاوت كوروساوا فيلمهاي ساير با نظر چند
كه آنچنان نظر يك از امااست كرده درگير زنان مسائل با را خود "نيست افسوسي جوانيمان
فيلم ، اين در موضوع يك محدوده در گوناگونيشان و شخصيتها تركيب برميآيد فيلمنامه از
.("قرمز ريش" و "اعماق" مثل) است ميگذرند "ادو" دوره در كه فيلمهايش ساير به شبيه
توصيف اينگونه را آن خود كه بيازمايد را تئورياي فيلم اين در دارد قصد كوروساوا شايد
دست به هم با تلفيق در تصوير و صدا يافته افزايش تاثير از كه سينمايياي قدرت":ميكند
و.است كرده آن درگير را خود او كه برميگيرد در را ساختار نوعي فرضيه اين ".ميآيد
در شدهاند چاپ و گردآوري زندگينامهاش انتهاي در اكنون كه يادداشتهايي در همچنين
."متغير و متفاوت ضرباهنگ و موومان چهار يا سه با سمفوني يك مثل درست":ميگويد اينباره
كنتراست طرح ، يا) "كيو ها ، جو ، " يعني "نوه" قسمتي سه ساختار كه ميكند اضافه بعدها او
در آنچه با كوروساوا شايد.ميخورد چشم به "آشوب" مثل فيلمهايي در (خلاصهسازي و
.است كرده كارگرداني را فيلمهايش مينامد ، "بيطرفانه نگاه" را آن بعدياش فيلمهاي
و زدن زل" معني به اما برگيرد در را جزئيات تمام بايد كارگردان چشم كه معناست بدين اين"
كوروساوا ميكردند ، حركت دوربينها كه هنگامي به واقع در ".نيست "موضوع بر متمركز نگاه
هر حال اين با و است ديگري جاي به من نگاه تمركز".ميكرد نگاه هنرپيشهها به ندرت به
بر نگاه كردن ثابت معني به نگريستن كه داشت عقيده او".ميكنم حس بيدرنگ را اشتباهي
يك.آنهاست از (دقيق بسيار و) كلي آگاهي معني به بلكه نيست بازيها و هنرپيشهها صحنه ،
را آن نظريهپرداز "زامي" و نمايشنامهنويس "نوه" كه است چيزي همان اين بود گفته بار
درباره يادداشتهايش از جايي در كوروساوا.كردهاند معني "بيطرفانه نگاه" با نگريستن
درباره زيادي ايدههاي ميكنم آغاز را فيلم يك ساختن كه هنگامي":است نوشته فيلمسازي
به ايده آن با من و ميكند شكفتن و زدن جوانه به شروع آنها از يكي سپس.دارم پروژهام
خاص زماني در خاص موضوعي گفتن به من احتياج از من فيلمهاي...ميكنم كار كه است خصوص
و بخشيدن تجسم براي.است كردن بيان براي نياز اين من براي فيلم هر آغاز.ميگيرند شكل
درخت اين كه ميشود باعث كارگرداني _ مينويسم را فيلمنامهام من كه است آن كردن زنده
سالهاي در كوروساوا كه بود پويا و زنده فرايند اين "آورد بار به ميوه و بزند شكوفه
ميآورد دست به كردن كار از كه عميقي لذت آن ديگر او.بود شده محروم آن از عمرش پاياني
ميكنم حس كاركنانم از شدن جدا با كه تنهايياي:است نوشته جايي در.نميكرد حس را
آمده سراغش به ابدي تنهايي ".است خانوادهام كنار در دوباره حضور شادي از قويتر بسيار
.بود
بازبسته چشمان
امپراتور آخرين
بهار اميد
آدم به احساس اين فيلمهايش تماشاي با.داشت فيلم فضاي بر كاملي تسلط "آكيراكوروساوا"
سطح زير كه جريانهايي است ، انرژي جريان و تنش از مملو سينما پرده سراسر كه ميدهد دست
است كجا نميدانيم كه جايي از گدازههايي همچون تا انفجارند آماده لحظه هر و دارند قرار
است فيزيكي فشار يك تابع همواره كوروساوا تخيل كه ميرسد نظر به طور اين.بريزند بيرون
در گرفته ، ميان در را "خون سرير" فيلم دژ كه مهي در دراماتيك شيوهاي به نكته اين و
وسطايي قرون جنگجويان بيپايان يورش يا ميبارد ، "سامورايي هفت" سر بر كه تندي باران
نقد ماهنامه / ابوالخاني فريبا:ترجمه / اسكورسيزي مارتين).مييابد نمود "آشوب" در
(شماره 3 / سينما
.ميكند سرگردان را ما او ، درباره بحثي هر اصلا و سينمايش و "كوروساوا" درباره نوشتن
ميرسد نظر به كه گفته چيزهايي گاهي هم خودش و گفتهاند سينمايش درباره آنقدر سويي از
و ترديد نام به چيزي ديگر سوي از و است شده بسته چيز همه پرونده و نمانده ناگفتهاي
چيزهاي لابد كنيم فكر و ندانيم كامل را شده گفته حرفهاي همه كه ميكند وادارمان دودلي
"اسكورسيزي" درخشان حرفهاي وقتي از كه است اين واقعيت.شود گفته بايد كه هست هم ديگري
از را راز و رمز اين او و چيست كوروساوا جادوي كه ميكنم فكر اين به مدام خواندهام ، را
همان نظرم به ميزند حرف آن از استاد كه انرژي جريان آن.است كرده خود سينماي وارد كجا
آن فاقد ژاپن ديگر كارگردانهاي بعضي و دارد كوروساوا كه است رازي و رمز همان و جادو
به سادهاي چيز در رازها و رمز اين همه كه گفت هم جوري اين ميشود حال عين در.هستند
جاياش سر چيزي هيچ آن بدون و است كار اصل كه است تخيل اين و ميشوند خلاصه تخيل نام
روي كه هستند كلمههايي از عظيمتر خيلي ميگويد آنها از استاد كه گدازههايي.نيست
به فيلم و ميشوند تكرار او فيلمهاي در جابهجا تصويري گدازههاي اين ميآيند ، كاغذ
عنوان به "ياسوجيروازو" كه خواندهايد هم شما لابد.ميكشند رخ به را تكاملشان فيلم
دوست شخصا اما نه ، يا است آنها با حق نميدانم شده ، انتخاب ژاپن فيلمساز ژاپنيترين
.دارم هم دليل حرفام اين براي لابد و بدانم ژاپن فيلمساز ژاپنيترين را كوروساوا دارم
از او پذيري اثر ندارند ، ژاپني فيلمسازهاي باقي و دارد كوروساوا كه خاصي ويژگي نظرم به
و نميكرد ستايش را غرب سينماي او اندازه به ديگري ژاپني كارگردان هيچ.است غرب سينماي
و شيفتگي اين.نوشتند و گفتند بارها كوروساوا ستايش در غربيها كه بود همين براي حتما
دشيل" يا و "شكسپير" يا "داستايوفسكي" از كه اقتباسهايي در مثلا ميتوان را دلبستگي
غرب فرهنگ و ژاپني فرهنگ داشتن دوست ميان تضادي او كه است اينجا مسئله.ديد كرده "همت
كه شخصي سينماي جور يك.بود فرد به منحصر سينماي جور يك داشت دوست او كه چيزينميديد
داستان كه بود هم همين براي.ميپسندد و دارد دوست كه چيزهايي همه از باشد آميزهاي
نگاه در "يوجيمبو" كرد ، فيلماش كه داشت دوست آنقدر را "سرخ خرمن" مثل يكهاي و درخشان
سراغشان ميتوان سو آن و سو اين كه است ژاپني افسانههاي و داستانها همان از يكي اول
همه.است "همت دشيل" كار از ژاپني اقتباسي عملا فيلم كه است اين اما واقعيتگرفت را
"يوجيمبو" در كند منفجر را فاسد شهر اين ميگيرد تصميم كه كارآگاهي و فاسد شهر داستان
اصل در داستان اين زد حدس نميشود كه جوري ژاپني ، شدت به شمايلي و شكل با منتها هست ، هم
كه بود كوروساوا استادانه كار هست و بود مهم فيلم اين در آنچه حال هر به.است غيرژاپني
را اخلاقگرايي و بيآرماني و بود نشانده هم كنار را طنز و خشونت حيرتآور دقتي با
چون استادي كه بود چيزها همين.بكشد رخ به را قدرتاش تا بود گذاشته هم رودرروي
شالودهشكنانه وسترن نوعي و كند اقتدا كوروساوا به تا كرد ترغيب را "سرجوليونه"
.شد معروف "اسپاگتي وسترن" به كه كند پايهريزي را ايتاليايي
و گرفته قرار ستايش مورد هميشه كه هست يگانه فيلمي اما كوروساوا فيلمهاي ميان در
است شاهكارهايي آن از يكي "سامورايي هفت"ميشناسند فيلم اين با را استاد حتي خيليها
رغم به كوروساوا حيرتآور فيلم.ميگيرد قرار تحليل مورد سينمايي درسهاي در هم هنوز كه
كساني هستند هنوز.ميكشد نفس و است سرپا و سالم هنوز مشابه فيلمهاي انبوه و زمان گذشت
چرا كه اين.كنند كشف آن در را تازهاي چيز بار هر و بشكنند دست و سر ديدناش براي كه
آن از يكي گرفته قرار ستايش مورد اندازه اين تا كوروساوا كارنامه در "سامورايي هفت"
اين از يكي شد متوسل دليل هزار به و زد حرفها خيلي دربارهاش ميشود كه است مسايلي
ميتوانند انسانها كه است ويژگيهايي درباره اصلا فيلم داستان كه است اين هم دلايل
كشف را آنها بايد چگونه نميدانند اما هستند ، ويژگيها اين صاحب قولي به و باشند داشته
به ميكند ، بنا كوروساوا كه آئيني آن كنار در چيزها اين.زد تربيتشان به دست و كرد
بر عملا فيلم.پوشيد چشم آن از نميشود جوري هيچ و است معركه كه ميشوند بدل فيلمي
به را بزرگ جنگ يك پله پله تا ميجويد سود آيينها از و ميكند تكيه سنتي ارزشهاي
كه است تازه و خوب آنقدر جنگهايشان نوع و سامورايي هفت گردآمدن نحوه.بگذارد تماشا
دوست كوروساوا كه بود گفته آمريكايي منتقد يك زماني.كرد فراموشاش نميشود جوري هيچ
كه است حرفها همين خاطر به.بود نزده هم بيراهي حرف و كند مرعوب را تماشاگراناش دارد
نشان را اين جز چيزي واقعيت چند هر ميدانند ، غربي را كوروساوا ژاپني منتقدان بعضي
سينماي اصلا و دارد دوست را "فورد جان" سينماي كه است اين كوروساوا اصلي اتهام.ميدهد
جور اين نفوذ زير آگاهانه طور به كم دست كه گفته جايي او چند هر ميپسندد ، را وسترن
و روزگار دست لابد و برگردد سنت طرف به كه بوده اين اصلياش هدف و است نبوده فيلمها
اين.باشند داشته را دستي چابك همان هم وسترن فيلمهاي تيركشهاي هفت كه شده باعث تصادف
يك كه جايي بودند ، آمده بيرون استاد زبان از هم ديگر جور يك و ديگر بار يك البته حرفها
حركت اصلي تم يك روي دارد كه رسيده نتيجه اين فيلمهايشبه تم در دقت با بود گفته بار
آدمها كه اين:هستند تم آن روي وارياسيونهايي فقط ديگر حديثهاي و حرف همه و ميكند
فقط كه است حكيمانهاي حرفهاي آن از يكي هم اينباشند خوشبختتر نميكنند سعي چرا
چند كه هم حالا.شود جاري "كوروساوا آكيرا" مثل فرزانهاي امپراتور زبان از ميتواند
درست ميدهند ادامه حياتشان به حكيمانه حرفهاي اين ميگذرد ، امپراتور مرگ از سالي
...گذاشت يادگار به ما براي ژاپني استاد كه سينمايي مانند
شكسپير با شوخي
سوئيسي كارگردان زونر ، ماركوس با گفتوگو
در سوئيس كشور از باربوياني پاتريسيا و زونر ماركوس بازي و كارگرداني به "هملت!ها"
به بازيگر دو توسط شكسپير ، ويليام پرسوناژ چند نمايش اين.شد اجرا يكم و بيست جشنواره
از.ميشود اجرا تراژدي و (ايتاليايي دلارته كمديا خاص تكنيكهاي از برگرفته) كمدي صورت
وابسته يا "فيزيكي تئاتر" يك كار اين ميشود ، ارائه بازيگر دو توسط نقشها تمام كه آنجا
اجرايي شيوه به بنا كه شود اجرا چهارسو در كه بود قرار ابتدا در هملت.است بدن بيان به
در اجرا اين است ، مناسب نور و خوب فضاي به توجهاش آن از پس و بازيگر بدن بر تكيهاش كه
در سال 1963 در (Markus Zohner) زونر ماركوس.شد ممكن شهر تئاتر مجموعه بزرگ تالار
زندگي شهر اين در و گذرانده سوئيس لوگانوي شهر در را خود تئاتري تحصيلات و متولد مونيخ
دنيا و اروپا سراسر در كه است كمپاني مدير و كارگردان بازيگر ، زونر.دارد هنري فعاليت و
"Independent Theatre" فصلنامه سردبير هماكنون او.است گذاشته نمايش به را اجراهايي
در زونر ماركوس.است مشغول تئاتري مقالات نوشتن به متعدد روزنامههاي و مجلات در و است
هنري خلاقيت و تئاتر در بداهه بازيگري ، خلاقيت مباحث با را بازيگر آكادمي سال 2000
رمان ، نوشتن در بازيگري علاوهبر زونر همكار باربوياني پاتريسيا.است كرده تاسيس
متولد اودارد فعاليت تلويزيوني فيلمنامههاي و تئاتر ، مقالات و نقد كوتاه ، داستان
شروع گروه اين با را خود بازيگري فعاليتهاي سال 1990 از كه است لوگانو شهر در 1958
نقشهاي تمام بار يك حتي اواست داشته مختلفي اجراهاي مختلف كشورهاي در تاكنون و كرده
گفتوگو ايناست شده اجرا بازيگر دو با اروپا و ايران در كه كرده ، بازي را "هاملت !ها"
.شد ممكن تلفن طريق از سوئيس سفارت در ترامتي سيروبل و بلوچ مينا همكاري با
آشفته رضا
.دهيد توضيح گروهتان سابقه درباره ابتدا در *
منطقه لوگانو شهر در من.است زونر ماركوس تئاتري كمپاني به متعلق تئاتر گروه اين
بعد.رساندم اتمام به سال 1987 در تئاتر رشته در را خود تحصيلات سوئيس ايتاليايينشين
كه است بوده اين تئاتري گروه اين تاسيس از هدف.كردهام تاسيس را گروه اين سال همان در
بر را تاثير حداكثر تا شوند بهرهمند _ مينيماليسم _ اجرايي امكانات حداقل از گروه
بين پژوهش و تحقيق ما ، گروه فعاليتهاي در ضروري عناصر از يكي.بگذارند تماشاچيان
انسان ذات صور ديگر كردن روشن جهت در تلاش و تئاتري اثر يك در تراژدي و كميك صورتهاي
.است
ادسا و شب يك و هزار نمايشهاي به ميتوان جمله از كه داشتهايم زيادي اجراهاي تاكنون
.است داشته نام "لرزش" ما گروه توليد نخستين.كرد اشاره هاملت و
داديد؟ تشكيل را گروه اين چرا*
حقيقت به ديگري جاي در روياها اين چون و داشت وجود ذهنم در بزرگي روياهاي هميشه
.كنم راهاندازي را كمپاني اين تا شدم آن بر خودم نميپيوست ،
.بگوييد برايمان سوئيس كشور در تئاتر فعلي جايگاه درباره*
مختلفي انواع چون.بكنيم صحبت اختصار به سوئيس تئاتر درباره بخواهم كه است مشكل خيلي
كه غيره و كودكان تجربي ، تئاترهاي.دارد وجود دنيا تمام در كه كلاسيك تئاتر مثل دارد ،
.باشد داشته تداوم سوئيس در تئاتر كه ميكنيم سعي ما.است رايج سوئيس در
اداره دولت نظر زير سالن مجموع 10 در كه دارد وجود مخصوص سالنهاي بزرگ شهر هر در
.ميكنند فعاليت پيوسته طور به تئاتر زمينه در هم خصوصي گروه تا 30 حدود 25 در و ميشود
است؟ بوده تاثيرگذار چقدر سوئيس در شما گروه*
در است ، كرده كار سوئيس در بار اولين براي مينيماليسم شيوه به ما گروه كه آنجايي از
نشان را اين ميخواهيم ما.است داشته سوئيسي گروههاي ديگر بر زيادي تاثير زمينه اين
اجراي يك نيازهاي تنها و دارند اهميت بازيگر و تماشاچي صحنه ، اجرا ، يك در كه بدهيم
تقليد و تبعيت ما اجرايي شيوه اين از كه دارند سعي هم كارگردانها بقيه.هستند نمايشي
.كنند
شد؟ دعوت ايران فجر جشنواره در نمايش اجراي براي شما گروه چگونه*
با و آمد سوئيس به سال 2002 در فجر تئاتر بينالمللي جشنواره دبير خدايي ، شريف مجيد
سال حتي دارند ، آشنايي ما گروه با پيش سال دو از خدايي شريف.كرد دعوت ما از نمايش ديدن
پيش در ما كه برنامههايي و جشنواره برگزاري زمان دليل به كه كردند دعوت ما از هم پيش
برايمان سفر امكان كه شد دعوت ما از بار ، دو امسال.نشد ممكن ايران به سفر اين داشتيم ،
.بود
است؟ شده انجام ايران در اجرا براي "هاملت" نمايش در تعديلهايي و حذف آيا*
از يكي.بگذاريم احترام اسلامي اصول به ايران در خود اجراي با كه مجبوريم ما نه ، خيلي
البته.بشوند حاضر صحنه در پوشش با تا خواستهاند ايشان از كه هستند خانم بازيگران اين
تنها و ميكند بازي را نقش چند نمايش در خانم اين آنكه براي بود ، مشكل خيلي برايمان اين
دنبال به بنابراين ميكند ، بازي را مرد نقش گاهي او بلكه نميكند بازي را زن نقش
.شود حاضر صحنه در راحتتري شكل به او تا گشتيم راهحلي
است؟ برخوردار بينالمللي اجراهاي سابقه از شما گروه*
فعالترين از يكي تاكنون و كرده سفر دنيا كشورهاي و بزرگ شهرهاي بيشتر به ما گروه
.است داشته زيادي بينالمللي اجراهاي كه بوده سوئيسي گروههاي
ليتواني ، آلمان ، پاكستان ، اسكاتلند ، اسپانيا ، همانند دنيا تئاتر فستيوالهاي در ما
.كردهايم شركت..و قزاقستان استوني ، فنلاند ، مصر ، روماني ، آمريكا ، هرزگوين ، و بوسني
كه آنجا از تئاتر كه رسيدهايم حقيقت اين به بيشمار اجراهاي و سفرها اين در ما
بين را لازم ارتباط متفاوت فرهنگهاي با دنيا تمام در است ، انساني كاملا بنمايهاش
.ميسازد برقرار متفاوت زبانهاي با ولو بازيگران و تماشاچيان
ميآييد؟ كشورمان به ايران ، تئاتر بهويژه _ هنر از شناخت ميزان چه با*
به سوئيس در را اطلاعات اين سخت خيلي بشنويم ، و بخوانيم كرديم سعي ما.هيچي تقريبا
كجا؟ شنيدن و كجا ديدن اما.ميآوريم دست
ميآوريد؟ صحنه به نفره دو صورت به را "هاملت" اجرايي ضرورت و تحليل چه به بنا*
ما.باشد داشته بالايي تصورات خودش كه بدهيم را امكان اين تماشاچي به بايد حقيقت در ما
گفتوگوي از اينكه بدون بياوريم ، وجود به تماشاچيان چشم جلوي در را دنيا كل ميخواهيم
بالا را تماشاچي تخيل و تجسم قدرت تصوير زبان با ميخواهيم ما يعني بكنيم ، استفاده زياد
ما و است ، جذاب بازيگري هر براي خيلي كه است نمايشنامههايي از يكي "هاملت"ببريم
جذابيت كه بكنيم كوچك را نمايش اين آنقدر دارد وجود امكان اين آيا كه بدانيم ميخواهيم
.باشد داشته تماشاچي براي بيشتري
.دهيد توضيح ميدهيد ، تشكيل ايران در كه دربارهكارگاهي *
مركز بهعنوان بازيگر به ما يعني.است بازيگري در خلاقيت كارگاه ، اين اصلي موضوع
خلاقيت با كه باشد داشته را آزادي اين بايد بازيگر بنابراين ميكنيم ، نگاه تئاتر خلاقيت
و بكاهد كارگردان وظيفه از اينگونه و برسد ، اجرا يك طي خود خاص مسئوليتهاي به فردي
بلكه.نكند را كار آن و بكند را كار اين بايد كه نكند ديكته بازيگر به كارگردان ديگر
.برسد دهد ، انجام بايد آنچه به مختلف موقعيتهاي در بازيگر
ادامه
|