ضدانقلاب و انقلاب
اول نگاه
ايران حاشيه
1 انقلاب حاشيه
4_ صددرصد رئيس
ضدانقلاب و انقلاب
تاريخ بزرگ انقلاب سه تفاوتهاي
اجتماعي عمده جنبش نخستين را ايران اسلامي انقلاب معاصر ، تاريخ مورخ هابسبام اريك
است خوبي اتكاي نقطه غربي مورخ يك براي اين و كرد رد را و 1917 سنتهاي 1789 كه ميداند
انقلاب 1789 اما سنت دو آن از مقصود.يابد دست انقلاب تئوريهاي از تازه شناختي به تا
عليه پرولتاريا انقلاب _ روسيه انقلاب 1917 و _ اشراف عليه بورژوازي انقلاب _ فرانسه
پيروزي در.بود طبقاتي تعريفهاي فاقد معنا بدين ايران اسلامي انقلاب.است _ بورژوازي
.داشتند نقش روحانيان كه روشنفكران نهفقط و بازاريان كه فقطكارگران نه انقلاب اين
زمره در ايران اسلامي انقلاب كه كنيم اعتراف بايد بگوييم سخن ماركس زبان به بخواهيم اگر
دل در ستم ضد و فراطبقاتي ائتلافي چه.نميگنجيد بود كرده پيشبيني او كه انقلابهايي
روحانيان ، و روشنفكران اعتماد ميتوانست همزمان كه بزرگ مردي رهبري به انقلاب اين
.پيوست وقوع به كند جذب را پرولتاريا و بورژوازي سرمايهداران و كارگران
قرار توجه مورد را روشنفكران دموكراتيك مطالبات هم كه بود چنان ايران اسلامي انقلاب
انقلاب دل در سرمايهداران.ميكرد تاكيد روحانيان اخلاقگرايانه خواست بر هم و ميداد
نظام كارگران و ميكردند مشاهده را دولت استيلاي از رهايي طريق از خصوصي بخش بسط
دل در متفاوت خواستهاي ميدانستند ايران سياسي آينده چشمانداز را شورايي حمايتگر
دل در ضدانقلاب و انقلاب شناخت دليل همين به و بودند شده همزيستي به موفق اسلامي انقلاب
اين در قدم دقت و سرعت به خميني امام حضرت اين وجود با.نبود ميسر راحتي به جنبش اين
كه آنگاه.نهادند انقلاب خلوص مسير در قدم كارآمدي عصر از عبور از پس و گذاشتند راه
حتي سلطنتطلبان ترتيب بدين شد مشخص معيار اولين "برود بايد شاه" كردند اعلام ايشان
.شدند خارج اسلامي جنبش نفوذ دايره از مشروطهخواه
را خود مشروطه انقلاب به اتكا با ميكوشيد كه پهلوي رژيم نخستوزير آخرين بختيار شاهپور
اميني علي امثال براي راهي ميان اين در كه بود بديهي.شد محض ضدانقلاب بخواند انقلابي
را ضدانقلاب پرچم رسما كه آن مگر نماند باقي نيز دارند فاصلهاي شاه با بودند مدعي كه
را خود و كند بازي را روسيه انقلاب در كرنسكي نقش داشت دوست كه بختيار.گيرند دوش بر
سران ميان در اماكرد بسنده او از كاريكاتوري به كند معرفي اصلاحطلب دموكراتي سوسيال
براي را انقلاب رهبر اشاره سريعتر كه بودند كساني (بختيار شاهپور تشكيلات) ملي جبهه
به پاريس در را ملي جبهه رهبران خميني امام حضرت.دريافتند ضدانقلاب و انقلاب مرز تعيين
به نيز سنجابي كريم.مخالفند سلطنت با كردند اعلام آنان كه زماني مگر نپذيرفتند حضور
دومي مرحله هنوز اما.شود انداخته كناري به مشروطه اساسي قانون تا پيوست بازرگان مهدي
در ملي جبهه و آزادي نهضت صورت در كه ايران متوسط طبقه.داشت وجود ضدانقلاب تشخيص براي
دفاع بورژوايي دولتي از بود داده تشكيل را انقلاب موقت دولت و يافت حضور انقلاب صف
با خميني امام حضرت اما ميدانست ايران انقلاب اصلي مطالبه را دموكراسي كه چرا ميكرد
كه بود آشكار اينك.كردند ترسيم را مرز خط دومين ايران جمهوري اسلامي پسوند بر تكيه
كبير رهبر اما است متوسط طبقه مطالبات به پاسخي ايران جديد سياسي نظام جمهوريت اگرچه
عمدهاي بخش مهمتر مطالبات و نيازها همزمان جمهوري اسلاميت بر تكيه با دارند قصد انقلاب
.بود آن ممتاز دكترين فقيه ولايت تئوري كه دهند قرار كار دستور در انقلابرا نيروهاي از
تاييد مورد نيز اسلام و ليبراليسم پيوند براي بازرگان مهندس ميانه راه حتي رو اين از
با مرزبندي دوم خط اسلامي جمهوري تاسيس با امام حضرت و نگرفت قرار انقلاب رهبري
كساني دوم خط و (سلطنتطلبان) جمهوريت مخالفان اول خط.كردند معرفي مردم به را ضدانقلاب
ليبرالي گرايش دو هر خروج با (جمهوريخواهان) نميكردند دفاع روحاني و ديني دولت از كه
انقلاب مشابه انقلاب اين كه شد روشن انقلاب دايره از (جمهوريخواهان و مشروطهخواهان)
راه در روسيه انقلاب تداوم گويي كه بردند گمان اشتباه به عدهاي رو اين ازنيست فرانسه
جهت افراطگرايي با كوشيدند خلق فدائيان تا (منافقين) خلق مجاهدين از چپ گروههاي.است
اين نقشه كه آن از غافل كنند كمك متوسط طبقه نفوذ دايره از آن خروج به نظام انقلابي
از بخشي توسط بازرگان دولت سقوط.است شده ترسيم آن بزرگ رهبر توسط اين از پيش انقلاب
مرز سومين خميني امام حضرت اما برانگيخت ، را راديكال گروههاي ديگر طمع اسلامي چپ جنبش
همه به امام اينجا در بود ماركسيستي روي چپ با مرز آن و كردند ترسيم نيز را ضدانقلاب با
خواهان و بودند كرده پرداخت را انقلاب هزينه كه ميگفتند پاسخ انقلاب اقتصادي نيروهاي
ميكرد مشخص را مرزها كه بود اسلام هم بار اينبودند ديني سنتهاي به وفادار نظامي
از.فقاهتي اسلام:ميكرد اعلام صراحت به را خويش ايدئولوژيك مفهوم تدريج به كه اسلامي
در و بردند پناه (بنيصدر ابوالحسن) ايران بورژوازي بقاياي آخرين به منافقين رو اين
هنوز اما مرحله آخرين.كردند حك خود پيشاني بر ضدانقلاب لقب رسما خرداد 1360 شورش 30
پيش در را تروتسكي روش اما ميبرد فرمان استالين از اگرچه توده حزب.بود باقيمانده
نوعي به بودهاند اقليت در كمونيستها جمع در همواره چون تروتسكيها كه ميدانيم.گرفت
ويژگي مناسب موقعيت در آن از استفاده و عقيده داشتن پنهان.آوردهاند روي باطنيگرايي
با كه آن از پس سال 1362 در كه بود ضدانقلاب حلقه آخرين ايران توده حزب.تروتسكيستهاست
بود ، ديده را (منافقين) چپ جناح و (آزادي نهضت و ملي جبهه) راست جناح سقوط ظاهري همدلي
چه آن هر ترتيب بدين.شد محكوم و منحل اسلامي جمهوري سوي از و شد ضدانقلاب مظهر خود
تاريخ گويي.گذراند سر از دوسال در ايران بود ، كرده تجربه گذشته سال دويست در تاريخ
انقلاب تجربه سال دو در روبسپير تا دانتون از تروتسكي ، تا كرنسكي جهاناز انقلابهاي
.بود شده فشرده اسلامي
عمده جنبش نخستين ايران اسلامي انقلاب
كرد رد را و 1917 سنتهاي 1789 كه بود اجتماعي
براي معيارها اما ، شدند ضدانقلاب كساني همچنان البته انقلاب اين از پس سال بيست طي
اسلامي انقلاب فقيد رهبر كه چهارمرحلهاي همان جز نبود چيزي ضدانقلاب از انقلاب تشخيص
:بودند داده نشان سال دو آن در
(سلطنت) اشراف طبقه دولت با مخالفت _ 1
(دموكراسي ليبرال) متوسط طبقه دولت با مخالفت _ 2
(پرولتاريا ديكتاتوري يا دموكراسي سوسيال) كارگر طبقه دولت با مخالفت _ 3
(فقيه ولايت مترقي دكترين) روحاني و مذهبي دولت تاسيس _ 4
هيچ با ايران اسلامي انقلاب بود گفته كه بازگشت مورخي همان سخن به بايد رو اين از
چه بورژوازي ، چه روسيه ، انقلاب چه فرانسه ، انقلاب چه نيست مقايسه قابل ديگري انقلاب
. پرولتاريا
متوسط طبقه دشمنان *
خيزيد بهپا سربلندي براي فرانسه فرزندان اي"
داريد فرا گوش داريد ، فرا گوش
ميخوانند فرا برخاستن به را شما كه چيزها بسا
سپيدمويتان نياكان و همسرانتان فرزندانتان ،
بنگريد اشكهايشان به
"كنيد گوش گريههاشان به و
روژه ساخته راين ارتش سرودميرفت دشمنانش ستيز به سرود اين ترنم با فرانسه انقلاب
.شد جديد فرانسه سرود نيز و انقلاب سرود و معروف مارسي سرود يا مارسيز سرود به كه دوليل
چرا پس ;بود شده اعلام جمهوري و انتخاب جديد كنوانسيون خلع ، شاه هنگام اين در
منكوب سلطنتطلبان كه درحالي ميخواندند؟ برخاستن به را فرانسه فرزندان انقلابيان
.بود نشسته استبداد جاي به دموكراسي و بودند شده خواهان جمهوري
دانتون
دانتون ، روبسپير
بود اعدامشاه به دهندگان راي از يكي
كرد اعدام بودن ضدانقلاب جرم به را
كه اتريش و پروس ارتش اتحاد.بود خارجي دشمنان با انقلاب مبارزه براي اما فراخوان
.كرد بدل جهاني نهضتي به را فرانسه جمهوريخواهانه جنبش بازگردانند ، را شاه ميخواستند
آن مخاطب كه كرد منتشر تبليغاتي تصويبنامه نام به فرماني ملي كنوانسيون نوامبر 1792 در
به فرانسه جمهوري":بود شده ترجمه اروپايي زبانهاي تمام به و بودند اروپا مردم همه
و شاهان ستم و جور از و آورده دست به را خود رفته دست از آزادي باشند مايل كه مللي عموم
.نبود اروپا شاهان به جنگ اعلان جز چيزي اين و ".رساند خواهد كمك يابند رهايي اشراف
جنبشهاي پذيرش به مجبور بلكه نبردند ، سودي فرانسه با جنگ از اروپا شاهان گرچه
و كشيدند گسترشحركت ادعاي از دست زودي به هم فرانسه انقلابيان اما شدند جمهوريخواهانه
.است خانه در اصلي دشمن كه دريافتند
تشكيل طبقه سه از فرانسه مجلسبود مرفه طبقه عليه متوسط طبقه ائتلاف فرانسه انقلاب
خود جلسات طبقات اين از هريك.عوام سوم طبقه و اشراف دوم طبقه كشيشان ، اول طبقه:ميشد
در بودند ، فرانسه جامعه درصد نمايندگان 98 عوام كه حالي در و ميكرد برگزار جداگانه را
اولين نمايندگان اين اعتراض بانداشتند اختيار در را قدرت يكسوم از بيش كشور اين مجلس
اعزام پارلمان به نماينده دوم و اول طبقه دو ائتلاف معادل سوم طبقه كه بود آن اصلاح
پارلمان به وكيل كشيشان 608 و اشراف و نماينده رعايا 598 فوريه 1789 انتخابات در.دارد
سه جاي به جلسه و شكسته طبقات سنتي مرزهاي مجلس علني جلسه در زودي به اما فرستادند
مرد و 47 پيوستند متوسط طبقه به فقيد و مرحوم روحاني شد2500 برگزار تالار يك در تالار
پيروز بورژوازي.شدند متوسط طبقه جنبش وارد و نهادند پاي خود طبقاتي پايگاه بر اشرافي
اينك.كرد دگرگون جمهوريت به سلطنت از و ساخت واژگون را اشراف حكومت شكل سرعت به و شد
سال مجلس در.شد تقسيم جناح دو به جمهوري و انقلاب.بود جمهوري و بورژوازي در شكاف نوبت
.ميآمد حساب به ليبرال حزبي كه گرفت دست به را قدرت ژيروندن حزب 1791
و شانزدهم لويي اما نبودند مخالف سلطنت با.بودند ضدشاه مشروطهخواهاني ژيرونديستها
پيشه كه بود بريسو نام به فردي حزب اين رهبر.نميخواستند را آنتوانت ماري او همسر
جناح جهت همين به و بودند خود عصر ليبرالهاي واقع در ژيرونديستها.داشت روزنامهنگاري
داشت وجود ژاكوبن نام به حزبي اما چپ جناح در.ميدادند تشكيل را فرانسه انقلاب راست
اشراف و دربار و شاه آنان نظر از.داشت اعتقاد جمهوريت اعلام و سلطنت يكباره حذف به كه
آغاز در گرچهبودند ژاكوبنها رهبران دانتون و روبسپير.نبودند گيوتين جز چيزي مستحق
ژاكوبنهاي شد سبب عامل چند اما ميچرخيد ليبرال ژيرونديستهاي سوي به انقلاب چرخ
را كار بايد انقلاب معايب شدن آشكار براي ميكرد گمان شاه.كنند قبضه را قدرت راديكال ،
اما.كرد پاريس فرماندار را دانتون نتيجه در سپرد ، آن مدافع نيروهاي خشنترين دست به
تصميم اينداد دست از را خود سر شاه بود ، نداده قرار هدف را مردم فقط ژاكوبنها خشونت
بخت ستاره.بود آن دادگستري وزير دانتون كه گرفت شكل نفرهاي اجرايي 6 شوراي توسط
با او رهبري به ژاكوبنها و بود خويش نورافشاني اوج در انقلاب برجسته سخنور اين دانتون
.داد قرار حاشيه در بود ژيرونديستها اختيار در كه را ميانهرو پارلمان دولت ، بر سلطه
بدون را ضدانقلاب تا كرد پاريس زندان راهي را مامور اجرايي 200 هيات سپتامبر ماه در
نسل بود مجريه و قضاييه قوه از تلفيقي كه اجرايي هيات.برساند خود عمل سزاي به محاكمه
مشروطهخواهان رهبران از يكي كه بود گونه اين.بود رفته نشانه را سلطنتطلبان
بهتر شود نابود يكسره انقلاب و برويم بين از اگر ما":زد فرياد مجلس در (ژيرونديستها)
تهديد اين از اما (ژاكوبنها) جمهوريخواهان ".كنيم آلوده جنايت به را خود دست كه است
و داد دست از را خود حامي آخرين سلطنت قدرت ، از مشروطهخواهان خروج با.كردند استقبال
براي فرانسه در سلطنت كه داشت مقرر آرا اتفاق به ملي كنوانسيون سپتامبر 1792 بيستم در
فقط نه مشروطيت ، كه سلطنت فقط نه رسيدند خود خواسته به ژاكوبنها.شود برچيده هميشه
گروه اولين.دادند سر جمهوري زندهباد فرياد و كردند سرنگون را ليبرالها كه اشراف
بدان اين اما بودند خود حزب تنها اينك جمهوريخواهان.شد رانده بيرون انقلاب از ضدانقلاب
رهبران.بود ژاكوبنها خود نوبت بار اين.نشود متولد ديگر ضدانقلابي كه نبود معنا
را فوقالعاده وضعيت ميدادند ترجيح فرانسه جمهوري اساسي قانون تصويب وجود با ژاكوبنها
همچنان صلح پيدايش تا فرانسه حكومت كرد اعلام كنوانسيون اكتبر 1793 دردهند ادامه
متوسط طبقه از حقوقداني.بود روبسپير نام به فردي انقلابي دولت اين رهبر.است انقلابي
نظر مورد تقواي.ميكرد دفاع تقوا و فضيلت جمهوري تاسيس از كه روسو ژاك ژان شيفته
.دادند تغيير جمهوري تاريخ به را ميلادي تاريخ او دولت در.نداشت ديني مفهوم اما روبسپير
سال در انقلاب پيروزي روز نه و) جمهوري تاسيس روز سپتامبر 1792 را 22 تاريخ اول روز
به را كليساها و كردند تقسيم دهه به 3 هفته جاي 4 به را ماهها.گرفتند نظر در (1789
پسر پدر ، جانشين (فرانسه انقلاب شعار) برادري و برابري آزادي ، شعاركردند تبديل تالار
كه رفت فرو كيش اين در چنان تدريج به.بود آورده زميني ديني روبسپير.شد روحالقدس و
را ژيرونديستها كه روزنامهنويسي را هبرت وي.دانست كافر نيز را خويش انقلابي دوستان
دو اين گويي.كرد محكوم مرگ به مارس 1794 شورش رهبري بهانه به ميگرفت دشنام باد به
انقلابي اعدام حكم ميگرفت كف به را قدرت هريك چه.نداشتند يكديگر كشتن جز چارهاي
نقش شاه اعدام فرمان صدور در كه كسي.بود دانتون اما اصلي رقيب.ميكرد صادر را ديگري
انقلابي دادگاههاي تاسيس پيشنهاد ژاكوبن حزب رهبري به جمهوري تاسيس از پس و داشت اصلي
هبرت مرگ فرمان صدور در حتي و بود عمومي امنيت كميته نهگانه اعضاي از خود و داد را
ديدي عمر همه ميگرفتي گور كه بهرام" اما.بود همراي روبسپير با ژاكوبنها شورشگر رهبر
"گرفت؟ بهرام گور ، چگونه كه
اما.پرداخت خشونت با مخالفت به و شد بركنار امنيت كميته از سال 1793 در دانتون
وايدا آندره.كرد صادر را بازداشتاش دستور و كرد سلطنت از دفاع به متهم را او روبسپير
.است كشيده تصوير به خوبي به را دانتون رفتن زندان صحنه شرقي اروپاي مشهور فيلمساز
بود آنان قصاب دانتون روزي كه سلطنتطلباني همان ميكند عبور ميلهها كنار از كه هنگامي
فرياد.كرد دفاع خود از دادگاه در دانتون.ميزنند كنايه و نيش و ميگويند خوشامد او به
سوي به كه هنگامي.نشنيد را او فرياد كسي اما كردم پا به من را چيز همه كه برآورد
گذر روبسپير خانه برابر از چون ميشد نزديك شانزدهم لويي قتلگاه به و شد روانه گيوتين
فراهم انسانها كشتن براي كه قتلگاهي پست پير اي":زد فرياد و ايستاد ارابه در كرد
".ميخواند فرا نيز را تو آوردي
روسيه انقلاب رهبر لنين
انقلابي مهمترين تروتسكي
ميدانست ضدانقلاب را منشويكها
شد ناميده ضدانقلاب كه روس
نمايندگان از يكي.پرداخت روبسپير از انتقاد به مجلسي بعد اندكيبود گفته راست دانتون
غلام را خود و شتافت مجلس سوي سرعت ، به روبسپير.ناميد سفاك را او روبسپير نام ذكر بدون
:زد فرياد جمع آن از يكي.نبخشيد اثر دفاعيهاش اما ناميد جمهوري زنده شهيد و آزادي
كرد صادر را روبسپير بازداشت فرمان مجلس بلافاصله "گرفت خواهد را تو گلوي دانتون خون"
همان با اعدام:كرد اعلام را او حكم روز آن فرداي نيم و هفت ساعت انقلاب دادگاه و
فرا ضدانقلاب عصر پس آن از.بود كرده جدا بدن از را دانتون و ملكه شاه ، سر كه گيوتيني
دگر هجدهم لويي سپس و ساخت بهپا را سلطنت و برخاست متوسط طبقه از ناپلئون ابتدا.رسيد
در انقلاب.نپاييد هم ضدانقلاب قدرت اما.كرد احيا را اشراف طبقه و بازگشت قدرت به بار
جمهوريهاي جهان در چه و اروپا در چه فرانسه ، در چه بود ، شده پيروز خود تاريخي تقدير
انقلابي مرداني ديگر هرچند.نبود انقلاب قدرت جز چيزي اين و شد بهپا متوسط طبقه
.بودند نمانده جاي بر (بودند دانتون يا روبسپير كه آنچنان)
كارگر طبقه دشمنان *
دارودسته پرشكوه زندگي.است ريخته فرو تزار دژ ;هموطنان.شويد متحد ;جهان كارگران"
دست در پايتخت.است افتاده فرو سياه خاك به بود گرفته بنيان ملت استخوانهاي بر كه تزار
طبقه ميكند ، دفاع قيامكنندگان از ارتش انقلابي جنبش.كردهاند قيام كه است مردمي
سراسر در..داد خواهد نجات نابودي و ويراني از را كشور انقلابي ارتش و انقلابي كارگر
قيامكنندگان يكپارچه و برادرانه تلاشهاي اثر در ما.كنيد ايجاد انقلابي حكومت روسيه
".داريم برپا استبداد ويرانههاي بر را آزادي نوخاسته نظام توانستهايم
انقلاب پيروزي از پس روسيه (بلشويك) كارگري دموكرات سوسيال حزب پيام خوانديد آنچه
بدين نه كردند عمل اعلاميه اين در خود وعده به بلشويكهابود كشور اين در اكتبر 1917
با جنگ.جنگيدند بيرحمانه كه جهت آن از بلكه.كردند بهپا دموكراتيك نظامي كه معنا
.جنگيدند كرنسكي آلكساندر با ابتدا آنان.شد آغاز اكتبر 1917 از پيش روسيه در ضدانقلاب
مارس 1917 انقلاب برابر در عقبنشيني از پس روسيه تزار كه مشروطهاي دولت نخستوزير
حزبي چند و پارلماني نظامي خواستار.بود عيار تمام بورژواي يك كرنسكي.بود داده تشكيل
لنين ولاديمير اما.ميكرد حمايت ايالتي مجالس و كارگري اتحاديههاي تاسيس از و بود
بدين.بود كارگر طبقه رسيدن قدرت به و متوسط طبقه سرنگوني خواستار بلشويك حزب رهبر
طبقه نهضت روسيه انقلاب بود ، مرفه طبقه عليه متوسط طبقه جنبش فرانسه انقلاب اگر ترتيب
به كه كرنسكي همچون خواهاني مشروطه نهضت اين در بود بديهي.شد متوسط طبقه عليه فقير
انقلاب.نمييافتند خود براي جايي داشتند اعتقاد بورژوايي و اروپايي دموكراسي سوسيال
ضد دولت به مارس انقلاب موقت دولت.گرفت قرار اكتبر انقلاب تاثير تحت زودي به مارس
ليبرال كرنسكي.داشت را آن براندازي سوداي اكتبر انقلاب كه ميشود تبديل انقلابياي
آنجا از و سوئد به سوئيس از قطار با و مينشيند او برجاي لنين و ميشود انقلاب ضد اولين
كنگره و ميشود تاسيس انقلاب دولت.ميرسند قدرت به بلشويكها و ميرود سنپترزبورگ به
دومين همينجا از.ميكند عيان را شوروي جماهير اتحاد تاسيس نقشه سنپترزبورگ در شوراها
.ميشود آشكار انقلاب ضد خط
ميدانست ضدانقلاب را تروتسكيستها لنين جانشين استالين
(بلشويك) اكثريت و (منشويك) اقليت جناح دو به سال 1903 در كه كارگري دموكرات سوسيال حزب
رهبر و مارتوف منشويكها رهبر.ميپردازد جستوجو به خود درون در بود شده تقسيم
رهبران منشويكها اما شد لنين فرحوشي موقعيت مغلوب مارتوف ظاهر بهبود لنين بلشويكها
سرمايهداري دوره روسيه چون داشت عقيده كه بود آنان جمله از پلخانف.داشتند نيز مهمتري
بورژوايي دموكراسي يك تاسيس از منشويكها.نيست سوسياليسم پذيرش آماده است نكرده طي را
.بودند اصلاحطلب و نرمخو فرانسه ژيروديستهاي همچون و ميكردند دفاع
آنها به انقلابي روسيه در قدرت همه بود قرار كه) كارگري شوراهاي اكثريت ابتدا در آنان
شخصيتهايي تمركز و نفوذ از استفاده با بلشويكها اماداشتند اختيار در را (شود تفويض
كه همانگونه و گرفتند دست در را اجرايي قدرت اكتبر 1917 انقلاب در تروتسكي و لنين چون
وجود باكردند خود آن از نيز را دولت كرسيهاي همه داشتند اختيار در را اكثريت حزب ، در
اپوزيسيون صورت به شوروي جماهير اتحاد اساسي قانون اساس بر كوشيدند منشويكها اين
نيستند معتقد الهي توحيد به اگرچه كمونيستها آنكه از غافل شوند ظاهر بلشويك حزب قانوني
:داشتند باور حزبي توحيد به اما
يك.كردند سركوب را خود رقيبان بلشويكها در 1922.واحد حزب و واحد طبقه واحد ، دولت
و كرد برپا انقلابها ضد عليه را انقلاب دادگاههاي شوروي رهبر دومين استالين بعد دهه
بر را كارگري شوراهاي رهبري كه انقلابيوني.منشويكها جز نبودند كساني انقلابها ضد اين
رهبري بورژوازي عليه را جهان كارگري انقلاب مهمترين.بلشويكها همپاي و داشتند دوش
.شدند انقلاب ضد خود بودند خوانده انقلاب ضد را مارس انقلاب دولت كه كساني.كردند
ديگري بلشويك انقلاب ، قدرت گرفتن دست در براي روسيه به اروپا از لنين سفر با همزمان
تمام بلشويك تروتسكي.شد سنپترزبورگ وارد مه 1917 در تروتسكيبود شده وطن راهي نيز
تروتسكي.بود همآواز و همراي منشويكها و بورژواها سرنگوني در لنين با اما نبود عياري
رفت پيش بالايي سطح تا و شد شوروي اتحاد خارجه امور وزير و شوروي سرخ ارتش بنيانگذار ،
چنين بود معتقد تروتسكياست روسيه انقلاب دانتون كهگويي كرد سقوط چنان يكباره به اما
از او شود سوسياليستي نظام تاسيس به موفق نميتواند روسيه در پيروزي با تنها كارگري
در سوسياليستي جنبشهاي از شوروي حمايت خواستار و ميكرد دفاع سوسياليسم جهاني انقلاب
پايان را انقلاب و ميكرد دفاع سوسياليستي مداوم انقلاب از همچنين او.بود جهان سراسر
.نميدانست يافته
استالين حاكميت دوران در گرچه.داشت اعتقاد كشور يك در سوسياليسم به اما تروتسكي رقيب
شناخته انقلاب اين نماد شرقي اروپاي و ميشد جانبداري سوسياليسم جهاني انقلاب ادعاي از
اردوگاه به سرخ ارتش دخالت و جنگ اثر در كشورها اين عمده كه بود اين واقعيت اما ميشد
موقعيت لنين مرگ باميخواند انقلاب عنوان تحت تروتسكي آنچه نه بودند پيوسته سوسياليسم
از هرگز كه تفاوت اين با.شد روسيه انقلاب روبسپير استالين ، .شد ضعيف شدت به تروتسكي
استالين ديگر سوي از.بود پرولتاريا ديكتاتوري مدافع بلكه نميزد حرف بورژوايي دموكراسي
و آمريكا) امپرياليستها با دوم جهاني جنگ در.شد شوروي امپرياليسم سوسيال بنيانگذار
خود اروپا شرق در سرخ امپراتوري تاسيس با سپس و شد متحد فاشيستها عليه (انگليس
.آمد دست به شوروي در استالين توسط قدرت قبضه اثر در همه اين.شد عيار تمام امپرياليستي
انقلاب عرصه از را آنان و زد كنار را خود رقيبان سرعت به سال 1924 در لنين مرگ از پس او
بلشويكهاي) شوروي كمونيست حزب كل دبير لنين حيات زمان در قبل سال استالين 2.كرد حذف
با استالين رهبري بنابراين نداشت او رهبري به نسبت خوشي نظر چندان لنين اما شد (سابق
چون قدرتمند اهرمي هنگام اين در تروتسكي.ميرسد نظر به متزلزل تروتسكي چون افرادي وجود
همكاري با را جنگ وزير استالين.داشت اختيار در (بود كرده تاسيس را آن خود كه) سرخ ارتش
از نيز را خود متحد دو سپس و كرد عزل (كامنف و زينووف) كمونيست حزب مركزيت ديگر عضو دو
.شد اخراج روسيه از تروتسكي و شدند اخراج حزب از تروتسكيستها در 1927كرد اخراج حزب
سوسيال هواداران) منشويكها يا (تزار هوادار) سفيد روسهاي عنوان تنها انقلاب ضد اينك
خلق دشمن در 1929 تروتسكي.بودند انقلاب ضد اصلي هسته تروتسكيها بلكه نبود (دموكراسي
مكزيك در استالين ماموران از يكي دست به در 1940 سرانجام و شد اخراج روسيه از و شناخته
دادستان.شد محدود استالين دشمنان به فقط و شد شروع از 1925 بزرگ تصفيهشد ترور تبر با
محاكمه و شد شناخته ضدانقلاب خود بود انقلاب ضد اعدام و محاكمه قهرمان كه مردي شوروي كل
.كند جلوگيري تاريخ تكرار از كه داشت پيشمرگي (استالين) روسيه روبسپير.شد اعدام و
گذارده ارث به خود وارثان براي را سازي انقلاب ضد ماشين كه حالي در مرد در 1953 استالين
انقلاب اين از بيش او چون انداخت دور را ماشين اين كه بود گورباچف ميخاييل تنها.بود
ضد نباشد انقلابي وقتي كه است طبيعي و.بود انداخته زبالهداني به را روسيه كمونيستي
.بود نخواهد هم انقلاب
:منابع
(دورانت ويل) تمدن تاريخ - 1
(حكيمي محمود) انسان زندگي داستان - 2
(آشوري داريوش) سياسي دانشنامه _ 3
(انقلاب ويژه) شماره 5 نو نگاه مجله - 4
اول نگاه
انقلاب يك تازه پرسش
روح محمدجواد
لحن با "صابريفومني كيومرث" داشت ، وجود "حساب حرف كلمه دو" براي گوشي هنوز وقتي
تكراري سوال مقامات از سال هر كه نوشت فخيمهاش ستون در فجر دهه مناسبت به گلآقايي
.دريابد را گلآقايي پاسخهاي تا ميكند مطرح را سوال اين نيز شاغلام "لهذا" ميشود ،
آن و بود توجه قابل نكتهاي شامل داشت ، وجود آن در كه طنزي از فراتر گلآقايي ، گفتار آن
و مقام هر آن ، در كه نگاهي.است كرده پيدا مناسبتي گرايشي اسلامي انقلاب به نگاه اينكه ،
و گفتهها بر گفتهاي خود ظن از و ميكند صحبتي رويداد ، آن سالگرد در سياستمداري
اسلامي انقلاب به آن از اغلب كه زاويهاي اينها ، از غير.ميافزايد نكتهها بر نكتهاي
نيز گلآقايي اشاره مورد كه رويكرد و نگاه اين.است توجه قابل نيز ميشود ، پرداخته
كدامين كنوني ، مقطع در" اينكه.دارد توجه ها"تهديد" و ها"آفت" به عمدتا گرفت ، قرار
_ شده تبديل تناور درختي به سال فراز 24 از اينك كه _ اسلامي انقلاب نهال متوجه مخاطرات
ضرورت ميزان درباره استدلال به نيازي كه ميكرد آشكار چنان اهميتش كه پرسشي "ميباشد؟
و بيشتر تاملي حال اين با.نميشود احساس پاسخگويان و پرسشگران نزد در آن ، به پاسخگويي
آفتها" پرسش پشت موجود مضمون كه ميدهد نشان انقلاب سالهاي در رفته راه به نگاهي
تا ميدهد را امكان اين پاسخگو به كه نگاهي.است سياسي ظن به معطوف نگاهي ،"كدامند؟
از برگرفته عمدتا نگاه اين ادبياتسازد خارج مدني رقابتهاي عرصه از را خويش مخالفان
به را سياسي مجادلات از بسياري كه فضاست اين و پرسش ايناست تاريك و تنگ واژههايي
يكديگر ، به انقلاب نيروهاي نزديكترين تا ميشود باعث و ميدهد سوق "آشتيناپذيري" سوي
آنكه جز ندارد راهي ،"آفتبين" نگاه كه چرا.ببينند هم ميان را بعيد فاصلهاي تدريج به
ميز براي جايي نگاهي ، چنين تعميق و توسعه كه چرا.كند عمل "حذف" ادبيات مبناي بر
منطقه ميانه در را خود ايران اسلامي جمهوري كه كنوني مقطع در شايد.نميگذارد گفتوگو
تغيير موجود پرسش كه باشد رسيده آن زمان ميبيند ، بيروني تهديدات در محصور خاورميانه ،
از و هستند كجا يك هر امروز انقلاب 57 نيروهاي" كه بدهد پرسش اين به را خود جاي و كند
اسلامي نظام تا است لازم وسعت اين به پرسشي "مينگرند؟ ايران مسائل به زاويه كدامين
داخلي پرشتاب تحولات در موثر و قدرتمند حضوري براي كافي تواني ايران ، انقلاب از برخاسته
انقلاب اين نخستين شعار در نهفته مطالبات تحقق با جز كه توانيكند پيدا پيراموني و
".اسلامي جمهوري آزادي ، استقلال ، ":ميگفت كه شعارينميشود حاصل
ايران حاشيه
اربيل از پيش آمدهاي و رفت*
تهران در حكيم آيتالله با رايزني با حسين صدام رژيم مخالف گروههاي رهبران از تن چند
"صالحي نجيب" و عراق ملي كنگره رهبر "چلبي احمد"كردند آماده اربيل اجلاس براي را خود
.كردند ديدار حكيم آيتالله برادر حكيم عبدالعزيز با تازگي به عراق ارتش پيشين افسران از
رئيسجمهور با نتواند رايزني به علاقه عليرغم چلبي كه شد باعث هند به خاتمي محمد سفر
عراق كردستان دموكرات حزب نماينده "ابراهيم پيروت" دكتر.كند ديدار خارجه امور وزير و
پس دموكرات حزب رهبر بارزاني مسعود كه داد احتمال "همشهري" با گفتوگو در نيز تهران در
.بيايد تهران به اجلاس از
روز يك در انتخابات همه*
برگزاريانتخابات پيشنهاد كشور سهگانه قواي سران جلسه در پارلماني ، منابع گفته به
تصويب صورت در احتمالا.است شده مطرح معين روز يك در جمهوري رياست و اسلامي شوراي مجلس
برگزاري زمان با تا يافت خواهد ادامه بيشتر سال ، چهار جاي به ششم مجلس موضوع ، اين
يك به نياز تصميم اين شدن اجرايي براي.شود يكي جمهوري رياست انتخابات با آن انتخابات
تاييد مورد آگاه منابع سوي از هنوز خبر اين.دارد وجود زمينه اين در طرح يا لايحه
.است قرارنگرفته
پورنجاتي نامه*
پيش چندي كه اسلامي شوراي مجلس فرهنگي كميسيون رئيس پورنجاتي دكتراحمد ميشود گفته
مجلس در مطبوعات جغرافيايي گستره تغيير درخصوص را مطبوعات قانون ماده 6 اصلاح پيشنهاد
مقام به نامهاي طي است ، شده رد نگهبان شوراي سوي از مصوبه اين اخيرا و بود كرده ارايه
.است كرده استفسار ايشان از مطبوعات قانون اصلاح ضرورت عدم درخصوص رهبري معظم
مسالمتآميز برخورد*
و (ISP) اينترنت خدمات ارائهدهنده شركتهاي برخي با محدودكننده برخوردهاي دنبال به
ايران مخابرات شركت هياتمديره عضو مقدس مسعود قضايي ، حكم با آنها از برخي تجهيزات پلمب
رفتار بايد جامعه در اينترنت از استفاده فرهنگ كردن نهادينه براي كه است كرده تاكيد
تند برخوردهاي از اطلاع از پس مخابرات شركت كه است گفته ويباشيم داشته مسالمتآميزي
و حل مسالمتآميز راه از بايد موضوع كه است كرده تاكيد و داده را لازم تذكرات بلافاصله
خدماتدهنده شركتهاي فرهنگي ، انقلاب عالي شوراي مصوبه طبق است گفتني.شود فصل
.باشند داشته قانوني مجوز خود فعاليت براي بايد اينترنتي
1 انقلاب حاشيه
فرانسويان از امام خداحافظي*
ترك را شما كشور:كرد خداحافظي فرانسويها از پيام اين با و گفت ترك را پاريس امام
را آن آزاديخواهي حس و فرانسه دولت مهماننوازي.بروم خودم كشور به خدمت براي تا ميكنم
اقامتش كه حساسيتهايي خاطر به نيز لوشاتو نوفل اهالي از آيتالله.كرد نخواهم فراموش
.كرد عذرخواهي بود كرده فراهم ايشان براي
گذشت چه تهران تا پاريس از *
لحني با دارد حضور آورد ميهن به را خميني امام كه پروازي در اطلاعات روزنامه خبرنگار
شب نيمه از بعد دقيقه ساعت 15/1:مينويسد اطلاعات روزنامه و 4 صفحات 1 در احساسي
دادن از پرواز مدت در ميكند خواهش مسافرين از سرميهماندار ميشود ، پرواز آماده هواپيما
يا جدي آنها ميكنند ، صحبت سفر اين از همگي خارجي خبرنگاران.كنند خودداري شعار هرگونه
اين كه بفرستد پيام آنها براي امام اينكه از قبل.ميكشند صليب علامت خود سينه روي شوخي
نفر به 150 تعدادشان پيام اين از بعد ولي ميرسيد نفر به 600 تعدادشان است خطرناك سفر
رسانده جت 747 هواپيماي دوم طبقه به را خود امام شب نيمه از بعد دقيقه ساعت 10/2 رسيد ،
در ايرانيان كليه كشيد ، طول صبح نماز هنگام تا استراحت اينشدند مشغول استراحت به و
اخطار عليرغم رسيد تهران فراز بر كه هواپيما كردند ، نماز خواندن به شروع هواپيما
رسيد ، فرودگاه باند روي بر هواپيما كردند ، اللهاكبر گفتن به شروع ايرانيان ميهمانداران
دل در ديگر بار و گرفت اوج دوباره چون آمد پيش اشكالي انگار آيد فرود خواست كه همين ولي
مسافران شديم ، فرود به موفق بار اين ديديم را مهرآباد فرودگاه ديگر بار رفت ، آسمان
.گفتند اللهاكبر همه خارجي و ايراني
ميبيند هايزر*
ارتش انسجام تا ميبرد سر به تهران در پيش هفته دو از آمريكايي چهارستاره ژنرال هايزر
فرودگاه در همگي تلويزيون فيلمبرداران:ميبيند را امام ورود نزديك از او.كند حفظ را
نفر حدود 1500 ببينيم ، ورود هنگام را آيتالله بوديم اميدوار ما لذا و بودند شده مستقر
كنترل تحت را چيز همه ارتش بود ، شده داده ويژه اجازه آنها همگي به داشتند ، حضور آنجا در
كمي هواپيما فرود.كند پارك محلي چه در هواپيما كه بود كرده برنامهريزي دقيقا و داشت
زهرا بهشت در حضور با ايشان.آمد پايين پلهها از شد ظاهر آيتالله سپس داشت ، تاخير
همين رسيد ، خود اوج به جمعيت هيجان هنگام اين دركرد اعلام غيرقانوني را بختيار دولت
تا كردند هليكوپتر تقاضاي افرادش ميكردند تاييد را او جمعيت ميكرد صحبت آيتالله كه
نيروي فرمانده ربيعي تيمسار بود ، شده خطرناكي موقعيت ببرند مقرش به فورا را ايشان
سختي به ماموران.فرستاد زهرا بهشت به را خدمه و خلبانان بهترين از گروه يك هوايي
مقر سمت به ابتدا هليكوپتر بزنند ، كنار هليكوپتر بر و دور از را مردم ميتوانستند
كار اين از بروند بيمارستان سمت به كه دادند دستور ايشان سپس اما كرد ، حركت آيتالله
اين داشتند آيتالله با كه دشمنياي آن با ميزدند جوش خيلي تيمسارها كرديم ، ترس احساس
.بود عجيب دلواپسي
...اين شايد *
در:رسيده چاپ به امام ورود مناسبت به ابتهاج هوشنگ شعر كيهان اول صفحه پايين گوشه در
راه غبار از اين شايد /مهتاب رخ از زنيد گيسو به پرده /بسوزيد عود /بياريد شمع /بگشاييد
باشد گمشده همنشين سفري آن /رسيده
4_ صددرصد رئيس
بلامنازع حاكم
امامي پروين
عراقي مقامات از ديگر تن يك اتفاق به و نظامي لباس با صحاف ، سعيد طولاني دقايقي از پس
به فقط كه ميكند اعلام خبرنگاران ، حضور از امتنان اظهار ضمن و مييابد حضور جلسه در
.باشد آن حاشيه فني مسائل و رفراندوم برگزاري چگونگي زمينه در كه ميدهد پاسخ پرسشهايي
به كه - "سليمان داوود" نام به عراق خارجه وزارت كارشناسان از يكي صحاف ، سخنان اثناي در
مسلط فارسي زبان به كاملا و كرده خدمت تهران در عراق سفارت در سال شش حدود خود گفته
كه بودم شنيده وي درباره اين از پيش.ميپيوندد ما به گروه رسمي مترجم عنوان به - است
سياسي مسائل به تسلط لحاظ به كه است ديپلماتيك و حرفهاي مهارتهاي با زيرك بسيار فردي
بالا سطح امنيتي و ديپلماتيك هياتهاي مذاكرات و ملاقات جلسات در معمولا فارسي ، زبان و
شده وضع سال 1994 در كه استفتا قانون براساس صحاف ، گفته به.مييابد حضور كشور دو ميان
معرض به همهپرسي طريق از ابتدا وقت جمهوري رئيس - ميشود برگزار بار يك سال هفت هر و
ادامه براي بايد رئيسجمهوري رفراندوم ، اين در.ميشود گذاشته مردم نظر رد يا تاييد
اين غير در كند ، جلب را شهروندان موافق آراي (درصد سه + نصف) درصد حداقل 53 خود رياست
فرماندهي عالي شوراي سوي از شده معرفي مختلف كانديداهاي و شده برگزار انتخابات صورت ،
خواهند جمهوري رياست پست تصدي براي را خود شانس رقابتها ، عرصه در حضور ضمن انقلاب ،
عنوان به صدام دولت ، اعلام به بنا سال 1995 در قانون اين اجراي پيشين دور درآزمود
به پاسخ در كه صحاف.داد اختصاص خود به را مردم مثبت آراي درصد بلامنازع 99 حاكم
اين بر خود مصاحبه در ميگفت سخن انگليسي زبان به زبان ، انگليسي خبرنگاران پرسشهاي
قوانين و مقررات ملي ، ميراث براساس و داخلي موضوع يك همهپرسي اين كه كرد تاكيد نكته
آمريكا نظامي تهاجم احتمال و منطقه بحران با آن همزماني و ميشود انجام كشور موضوعه
متن نيز و استفتا قوانين حاوي كتابچه و بروشور چند جلسه خاتمه در.است تصادفي كاملا
و انگليسي عربي ، زبانهاي به عراق انقلاب سال چهارمين و سي سالگرد در حسين صدام سخنراني
كه عراق تبليغات وزارت به وابسته عكاس چند فعال حضورشد توزيع خبرنگاران ميان فرانسه
نخست وهله در ميگرفتند عكس آنان از مختلف زواياي از جلسه ، در خبرنگاران حضور با همزمان
تهيه به مبادرت خود آرشيوهاي در ثبت براي اعلام وزارت كه ميآورد وجود به را گمان اين
عكسهاي مشاهده با هتل سرسراي در شبهنگام اما نموده ، مدعو خبرنگاران از عكس و گزارش
از يكي متوجه (تومان 700) دينار هزار قيمت 2 به عكس هر فروش و خبري تيمهاي شده چاپ
اتوبوس پنجره از هتل به بازگشت راه در.شديم عراقي عكاسان بيوقفه فعاليتهاي دلايل
تميز هواي.دربرميگرفت را فلسطين هتل تا الرشيد هتل مسير كه دوختم خيابانهايي به چشم
آلودگي كه آورد يادم به را تهران مهر ، اواخر ملايم گرماي اضافه به شهر آلودگي از عاري و
كه است شهري بغداد.مينمود خطرناك كهنسالان و خردسالان براي را خانه از خروج گاه هوايش
شهر اين در ساختمانسازي و معماري.ناميد كمارتفاع شهر را آن بتوان عبارت يك در شايد
پنجرههاي با طبقه يك عموما بناهاي ساخت براساس و عربي معماري و فرهنگي سنن براساس
طبقه چند مرتفع ساختمانهاي وجود حال عين در البته.است گرفته شكل ساختمان هر در متعدد
شهرسازان و ساختمان مهندسان علاقه و آشنايي بيانگر نوعي به پايتخت خيابانهاي برخي در
جغرافياي و منطقه كشورهاي بسياري با مقايسه در اما است ، بلندمرتبهسازي به كشور اين
خانهسازي انديشه عربي ، سنتي معماري مهندسي اصول به وفاداري ميرسيد نظر به آنان ، شهري
.است رانده حاشيه به را مدرن
توسط قمري هجري سال 146 در شهر اين) است جهان شهرهاي قديميترين جمله از كه بغداد
شش تا پنج بين جمعيتي ميانگين با است سالها ،(گرديد تاسيس دوانيقي منصور ابوجعفر
اين عراقي ، راهنمايان از يكي گفته به.است برخوردار ثابت تقريبا رشد نرخ از نفر ميليون
بوده - پايتخت ويژه به - بزرگ شهرهاي جمعيت كنترل امر در دولت سياستگذاريهاي نتيجه امر
مهاجرت عدم براي منظمي و جدي بسيار ضوابط و موانع دولت راهنما ، اين گفته به.است
و فروش و خريد حق ممنوعيت به ميتوان آنها جمله از كه داده قرار بغداد به شهرستانيها
مهاجران ، به جيرهبندي كوپن تخصيص عدم شهرستاني ، مهاجرين با بغداد ، ساكنين تجاري معاملات
تمهيدات اين مجموعه شايد.كرد اشاره...و آنان به مسكن اجاره و فروش به واگذاري منع
حاشيهنشينان انبوه عراق ، بحراني شرايط ميرود انتظار كه اوليه گمانهاي برخلاف كه است
چنداني مشكل كشورها ديگر پايتختهاي بسياري برخلاف بغداد براند ، پايتخت سمت به را شهرها
عريض عموما بغداد خيابانهاي.ندارد كار و نان جوياي جمعيت سرريز و مهاجرت پديده با
باشد كشورهايي زمره از شايد عراق.است رانندگي تخلفات اندك بسيار درصد و سبك ترافيك با
روح شدن نهادينه و قانونمداري به مردم اعتقاد باب از نه آن ، در قانون نوع هر رعايت كه
حكومتي ماموران با شدن درگير از مردم پرهيز زاويه از كه اجتماعي ، زندگي كالبد در قانون
هيچ به كه اين براي عراقيها ميگويد من به باره اين در بغداد ساكن پاكستاني يك.است
قوانين رعايت براي را خود تلاش حداكثر نشوند ، پليس ماموران با برخورد درگير شكلي
تاثيرپذيري رهگذر از.ميآورند عمل به - رانندگي و راهنمايي مقررات جمله از - اجتماعي
برخورد در سختگيرانه قوانين وجود و حاكميت مسلط و مقتدرانه نگاه از مردم روزمره زندگي
-...و نواميس براي مزاحمت ايجاد سرقت ، اعتياد ، قبيل از - اجتماعي بزهكاريهاي برخي با
كه) عراقي مسئول يك گفته بهاست مصون آلودگيها اين از تقريبا عراق جامعه عمومي فضاي
اين در مخدر مواد قاچاق جرم (گرفت قرار هم بغداد در ايران سفارت مسئولان تاييد مورد
بدون و سختگيرانه كاملا بزهها انواع براي مقرر مجازاتهاي انواع و است اعدام كشور
كه آورد شمار به كشورهايي جمله از بتوان شايد را عراق روي همين از.ميشود اجرا مماشات
موادمخدر ، همچون مفاسدي آلوده اقتصادي ، تحريمهاي تحمل و بيكاري وجود عليرغم
.نشدهاست اجتماعي ناامنيهاي و اخلاقي گسترده ناهنجاريهاي
|