نگاه چرخش
يكديگر خدمت در نماد و واقعيت
نيست سختي كار كردن بحث
متن به بازگشت
نميترسيم رقابت از ما
هنر حاشيه
نگاه چرخش
كاهه كامبيز
كه چيزهايي از يكي فيلم قهرمان (پييرژونه ژان (2001 ، پولن املي شگفتانگير سرنوشت در
تماشاگران ديگر قيافه و برگردد سينما سالن در اينكه:ميكند تعريف برايمان را دارد دوست
اين تماشاي از هم من زماني كه انداخت اين ياد مرا اعتراف اين.كند نگاه تاريكي در را
انجام را كار اين گاه از هر هنوز ميبينم ميكنم ، كه را فكرش.ميآمد خوشم قيافهها
غم ، شادي ، اضطراب ، بهت ، :ديد را چيزهايي ميتوان نمايش ، پرده از نگاه چرخش يك با.ميدهم
مانده ديگر تماشاگر يك تماشاي و فيلم تماشاي بين كه بوده هم اوقاتي..و آرامش شيفتگي ،
.بودم كرده انتخاب را كدام كه نميآيد يادم ولي بودم
گذشته سال طول در اينكه:انداخت هم ديگري چيز ياد به مرا كرد ، بازگو املي كه نكتهاي
ديگر.است بوده دست دو انگشتان از كمتر رفتهام شهر سينماي سالنهاي به كه دفعاتي تعداد
دور را سال باقي و ببينم را بعد سال ايراني فيلمهاي كه است فرصتي جشنواره.نيستم سينمارو
آخر ولي.هستند من شريك وضعيت اين در نيز ديگر كساني كه ميدانم.بگذرانم سينما سالن از
در كه است ناگوارياي همين به سالنها اوضاع آيا نه؟ مينويسم ، سينما درباره دارم من
ولي.حتما.ميكنند حفظ دارند حتما ديگر كساني را رفتن سينما لذت ميخوانيم؟ نوشتهها
چطوري؟
سينما سنت كردن زنده براي راههايي پيگير و مشغول همه اطراف درباشم خودم فكر به بايد
.نيمهخالياند و خالي اغلب سالنهاي كردن پر و رفتن
بعدي ديدارهاي به دعوتگر و لذتبخش فيلمهاي از انبوهي با امسال جشنواره در كه ميدانم
سعي جشنواره همين از بنابراين (غريزه بگذاريد را اسمش ميدانم؟ كجا از) نيستم روبهرو
و نيست تماشايي چندان ميگذرد پرده روي آنچه اگر.بگيرم پيش در را املي راه ميكنم
نيستند ، ميكرد مجذوب را سينما سالنهاي عشاق كه آرامشبخشي پناهگاه آن اصلا سالنها
همين از سينمارو ، بهعنوان خودم بقاي براي رفتن ، سينما ضروري عادت تداوم برايندارد عيبي
در كه ميبينم حتما را چيزهايي آنها در و ميكنم تماشا را ديگر تماشاگران قيافه جشنواره
شايد...و آرامش شيفتگي ، غم ، شادي ، اضطراب ، بهت ، :يافت نخواهم قوي احتمال به فيلمها
.عجز
يكديگر خدمت در نماد و واقعيت
حيدرزاده علي
.ميزند موج آن لحظات بيشتر در كه است تجربهگرايي نوعي "باد نامههاي" ويژگي مهمترين
حرفهاي سينمايي مناسبات در هنوز كه هستند جواناني فيلم ساخت عوامل ;دارد هم سادهاي دليل
انتخاب و فضاسازي تا سوژه انتخاب از كه داشتهاند جسارت آنقدر بنابراين نشدهاند ، حل
خيل ميان در باد نامههاي شوند باعث و كنند حفظ را اثر تجربي هواي و حال..و ساختار
از باد نامههاي كه است مهمي نكته اين نظرم به.برسد نظر به تروتازه ديگر سينمايي آثار
همين به فيلم ، .افتاده برايش اتفاق اين ساخت حين در و باشد بلند فيلم يك نبوده قرار ابتدا
محكمي سينمايي ساختار كه چند هر است ، نزديك كوتاه فيلم و تجربي سينماي به حد اين تا دليل
باد نامههاي در (خوب سينمايي ساختار و تجربي سينماي) مسئله دو اين تركيب اصلا.دارد هم
.است دلپذير
سربازان از وظيفه نظام اداره مقابل شب در كه تصاويري.دارد معقولي و جذاب شروع فيلم ،
اين از شده مسخ چهرههايي قرمز ، مادون اشعه و ويدئو امكانات با و شده گرفته اعزام منتظر
.ميدهد رخ آنها براي آينده روزهاي در كه وقايعي از است پيشبيني نوعي ميدهد ، ارائه افراد
آماده جوانان موهاي شدن چيده بر تاكيد با فلزي تمام غلاف افتتاحيه فصل در كوبريك استنلي
باد نامههاي آغازين فصل و ميكرد خاطرنشان را آنها هويت تغيير آغاز ميشد ، چيده كه خدمت
.ميآورد ياد به را كوبريك ضدجنگ فيلم افتتاحيه رفت ، ذكرش كه مناسبي تمهيد از استفاده با
يمن به ميدهد ، رخ شهرستاني عموما سربازهاي تازه براي پادگان اول روز در كه وقايعي
.ميكند شريك افراد اين غربت و ترس حس در را تماشاگر است ، كرده ثبت فضلي بايرام كه تصاويري
بعد.است درخشان ساختگي گريز و تعقيب لحظات در و سكانس اين انتهاي در خصوص به فضلي كار
و خود جوان ، دختران صداي ضبط با كه سربازي ;ميشويم فيلم داستان وارد فصل ، دو اين اين ، از
براي وسيلهاي به ميشود تبديل سرباز اين صوت ضبط بعد و ميكند سرگرم را همقطارانش
بهعنوان موقعيت اين انتخاب با باد نامههاي.پادگان از خارج به سربازان احساسات انتقال
بازتاب هم را تهران به وارد تازه شهرستاني جوانان وضعيت نمادين شكلي به مركزي ، ايده
بوده ، موفقيتآميز واقعي فضايي خلق در همكارانش و اميني عليرضا تلاش تمام اگر.ميدهد
تفسير اجازه و ميكند خارج تكبعدي حالت از را فيلم صداست ، ضبط كارش كه اصلي شخصيت وضعيت
در كه فضايي كردن تصوير با فيلم ديگر ، سوي از اما.ميدهد تماشاگر به متفاوت تاويلهاي و
رسمي مرزهاي ايران سينماي محدوده در بار اولين براي است ، حاكم نظامي آموزش محل پادگان يك
يك باد نامههاي دليل ، همين به.ميگذارد تماشا به را واقعيت از گوشهاي و مينوردد در را
خوش رسمي دستگاههاي مذاق به چندان واقعنمايي كرد ثابت ديگر بار يك و ماند محاق در سال
پادگان در جوانان اين بر را آنچه.باشد همراه ضعف نقاط دادن نشان با اگر خصوص به نميآيد ،
شنيده گذاشتهاند ، سر پشت را سربازي خدمت كه آنها خاطرات قالب در اين از پيش ميگذرد ،
شنوندگان و گويندگان براي فيلم يك قالب در است قرار خاطرات اين از بخشي وقتي اما.بوديم
مقاومت به عمومياش عرضه برابر در و ميكنند خطر احساس برخي آيد ، در نمايش به خاطرات
.ميايستند
نيست سختي كار كردن بحث
كرامتي مسعود با گفتوگو
گروههاي الان ميخواهد سرمايه كودك كار اما ميدادند بها كودكان كار به كه بود سالهايي
هم خيلي استكه زنده سرگرميها و مسابقات بيشتر نميكنند جدي كار تلويزيون كودك
است سهلانگارانه
كمانگري بابك
كارگردان يك نگاه يك
كارنامه روز
كرامتي مسعود:كارگردان
ميهندوست رضا كرامتي ، مسعود:فيلمنامه نويسنده
عياري داريوش:مديرفيلمبرداري
دهقاني بهرام:تدوين
عليقلي محمدرضا:موسيقي
ميركياني مهرداد:گريم طراح
سينايي سميرا:لباس و صحنه طراح
تقيپور ايرج:كننده تهيه
نشانه شركت:محصول
حمزه محمد رجبي ، مهران قائدي ، شهرام عزيزپور ، متين هاشمي ، مهدي:بازيگران
عابدي امير:عكاس
فيلم درباره
هفتهاي يك ماموريتي به كه مادر غياب در را خود كارنامه كه است ساله هشت پسربچهاي آراد ،
شده ، تجديد ديكته درس در كه او.ميگيرد تحويل مدرسه از است ، پرمشغله دكتري كه پدر و رفته
امير نام به ساله مردي 40 با ماجراهايي طي و ميكند ترك را خانه يادداشتي نوشتن از پس
را سابقش شريك و دوست از انتقامگيري قصد و شده آزاد زندان از تازگي به كه ميكند برخورد
...دارد
كارگردان درباره
تابستان در فيلم اين.است كارگردان مقام در مسعودكرامتي بلند فيلم سومين "كارنامه روز"
جايزه توانست سال همين در اصفهان نوجوان و كودك جشنواره هفدهمين در و شد فيلمبرداري 1381
.كند كسب را فيلم بهترين زرين پروانه
حاشيه در
فيلم دارد ، كارنامه در را وحشي مرغابي و كوچك آرزوهاي و پاتال فيلمهاي كه كرامتي مسعود
.زد كليد تهران در مردادماه اواسط را خود جديد
.ميرسد نظر به كمهياهو كارگردان يك باشد كار گزيده بازيگر يك اينكه از بيش كرامتي مسعود
به او آخر فيلم دو بين فاصله دارند ساله هفت فيلمسازي به اصرار رفقايش اكثر كه حالي در
كارهاي در تجربه كسب سال چند كه باشد تفكري نشاندهنده شايد اين.ميرسد سال چند
تمايل نيز خود كه او فيلم.بدانند سينمايي فيلم يك ساخت براي پيشزمينهاي را تلويزيوني
تجاري موفق تجربه از پس دليل همين به و نيست دفاعي قابل كار ندارد ، آن درباره صحبت به
فيلمهاي در بازي.بماند دور فيلمسازي از مدتي گرفت ، تصميم او كوچك آرزوهاي و پاتال فيلم
با قرارداد ميز پشت كرامتي تا بود زمينهاي تلويزيوني مجموعه چند ساختن سپس و ملاقليپور
و روان كار يك منتقدين ، از بعضي گفته به كه فيلم.بنشيند كارنامه روز ساختن براي فارابي
آن از را كارگرداني و فيلم بهترين جايزه اصفهان نوجوان و كودك جشنواره در است ، تحمل قابل
طبقه در كرامتي با گفتوگو.بگيرد اوج فجر جشنواره در آن ديدن براي وسوسهها تا كرد خود
در كه فيلمسازاني بقيه مانند به او كه گرفت صورت حالي در معروف سينمايي دفتر از سوم
.نبود درگير و مشوش دارند حضور جشنواره
***
دوباره كه شد چطور.آوردهايد بلند فيلم ساختن به رو دوباره مدتها از بعد شما *
آمد؟ سراغتان به سينما در فيلمسازي
از و شدم تلويزيوني كار درگير سالي چند من منتهي بيفتد ، اتفاق دوباره كه نبود وسوسهاي
كار.شدم تلويزيون كار درگير سال 75 از بازيگري ، سال چند آن از بعد.ماندم دور كارگرداني
فيلمسازي سراغ كه اين فرصت و شدم دور سينما از سالها آن در.ميبرد زيادي زمان هم سريال
تهيهكننده دنبال و نوشتم هم سناريو چند مقاطع همان در و بود دغدغهاش البته نداشتم ، بروم
ميشد پيشنهاد كه هم را سناريويي هر و فيلم هر.نشدم سرمايه جذب به موفق اما بودم
اين كه بسازم كودكان براي فيلمي كه كرد پيشنهاد فارابي بنياد امسال.كنم كار نميخواستم
توليد كلا و كشيد طول روز حدود 41 فيلمبرداري.شد انجام سريع كار.گرفتم نيك فال به را
به كار كه نبودم اميدوار هم خيلي.شد ماه انتها 4 تا فارابي با قرارداد زمان از فيلم اين
.رسيد كه برسد اصفهان جشنواره
ديگر فيلمهاي در مجنون و چزابه به سفر پناهنده ، يعني ملاقليپور آقاي كار سه جز به شما*
نبوديد؟ ايشان
سريال از قسمت يك و برومند خانم سريال در فقط نكردم ، بازي فيلمي در ديگر اصلا خير ،
.كردم بازي بود خودم كار كه پزشكان
كرديد؟ كار هم تئاتر شما مدت اين در*
رضا كرامتي ، مهتاب ولدبيگي ، خانم تارخ ، آقاي كه شاعر نام به كردم كار تئاتري سال 78 بله
.نشد فراهم شرايطش ديگر وليكردند همكاري هم عمراني علي و فراهاني نيره خندان ،
ساختيد؟ هم را من سرزمين كودكان مجموعه از قسمت چند شما*
.دريچه و جت سدهسوزي ، هامون ، بچههاي.كردم كار من را قسمت چهار بله
خوب قسمتهاي از كرديد كار شما كه قسمتهايي ميگويند كارشناسان بود؟ چطور كار اين*
بود؟ مجموعه
.بود كار تهيهكننده و طراح خودش سرهنگي محمدرضا آقاي.بود جذابي خيلي طرح و ايده كار اين
قسمت كه 52 شود ساخته فيلم يكسري كشور سراسر ايراني كودكان به راجع بود قرار كه شكل بدين
.بود نشده كاري بلوچستان و سيستان در شدم دعوت كار به من كه زماني.بود آزادي طرح و بود
تحقيقي بعدساختم را هامون بچههاي و رفتم او همراه من كه ميساخت كامبيز آقاي يكي فقط
منطقه در هم كار دو.ساختم بوشهر به راجع را دريچه آنجا و كردم بوشهر موسيقي به راجع
مطلوبي برخورد ولي بود شاهكار يك نميگويم بود ، جذابي ايده ايده ، .ساختم كرمان جازموريان
درخشاني كار تنهايي به كارها از يك هر شايدشد مواجه بيتوجهي نوعي با و نشد آن با هم
لوكيشنهاي و ايران سنتهاي و فرهنگها از بود جذابي بسيار آلبوم مجموعه كل ولي نبوده
كه فيلمسازي از نوعي پاگيري براي باشد مناسبي بستر ميتوانست و شد ديده آن در نابي بسيار
و جذاب قصههاي با بومي فيلمهاي.باشد ايران خاص سينماي ميتوانست و بود آن بحث هميشه
.شد روند اين شدن متوقف باعث بيتوجهيها ولي.خاص
بود؟ چه ساختيد كودكان براي كه فيلمي اولين*
رضا و چي سجادي مهدي مال اوليهاش قصه.بود پرفروش و كرد جذب مخاطب كه بود پاتال اولينش
از ديگري نوع وسوسه كه بود وحشي مرغابي بعديكردم بازنويسي را آن من كه بود كيانيان
كمي و عجله با اما.داشت جذابي داستان كه اين خصوص به.انداخت آن فكر به مرا فيلمسازي
نتوانستيم را صحنهها يكسري و خورد لطمه سناريويش شد ، انجام نصفه رفتم سراغش بيتجربگي
سالها تا كه طوري بود من زندگي شوكهاي از يكي اين و رفت دست از فيلم عملا و بگيريم
نسبتا شرايط با اگر ولي.بسازم فيلم خودم شرايط با و خودم سناريوي از غير نميخواستم
.ميشد خوبي فيلم ميشد ساخته قبولي قابل
.بدهيد توضيح كمي كارنامه روز به راجع*
بر مردي به و كند خودكشي ميخواهد و ميآورد تجديد كه است بچهاي ماجراي كارنامه روز
دست از را فرزندانش و همسر و خورده شركايش از يكي از كه كلكي خاطر به هم او كه ميخورد
فرصت ولي بود ذهنم در مضمونش.كند خودكشي بعد و بكشد را شريكش ميخواهد بوده زندان و داده
.كنم قصه را آن نداشتم
دوست ميهن خانم با كه گفتوگويي طي.بود بزرگترها با بچهها دنياي تقابل من ذهن مضمون
كه بود اين بحث و بودند هم حامد آقاي كه بعد جلسه و رسيديم نتايجي به داديم انجام دستيارم
حامد آقاي بيايد ، وجود به برخوردشان و باشند گرفته قرار استيصال شرايط در پرسوناژ دو هر
را داستان كه بعدا ولي نيامد پرداخت قابل نظرم به اول كه دادند را خودكشي پيشنهاد
بلكه نيست جدي اصلا فيلم در خودكشي ولي.كرد پيدا گسترش و شد پخته تدريج به مينوشتيم
هم كنار در دو اين كه بود بهانهاي فقط و شدهايم رد آن از سرعت به كه است تلنگري و هشدار
اين و ميشود باعث را فيلم نتايج كه است زندگي به دو اين ديدگاههاي تقابل و گيرند قرار
.ميشود حل ماجرا نهايت در و ميروند پيش هم با چگونه كه
است؟ happy end آخرش يعني*
آنچه از خانواده چون كه اضافهاي قسمت يك با منتها است happy end واقع در قصه پايان بله
.نكرد فرقي بچه با برخوردشان نداشتند آگاهي گذشته روز يك اين طي فرزندشان بر
خانوادگي؟ اجتماعي يا ميدانيد كودكان فيلم را فيلم اين شما*
زندگي به نگاهش و مسائل با برخوردش و بچه اين زندگي.نيست غيركودك اصلا ولي است اجتماعي
و ميكنند برقرار ارتباط دنيا اين با راحتي به بچهها و است ساله بچه 98 هر باورهاي همان
كه بود هماني جشنواره در هم انعكاسش و داشتم انتظار فيلمم از من خود كه بود چيزي اين
.ميخواستم
كرديد؟ پيدا چطور را عزيزپور متين*
در كه را كساني و ميكرديم بررسي را بچهها..و استخر و پارك در بود ، تابستان چون
از كه هم را كه هر ميگفتيم و ميكرديم دعوت تست براي ميرسيدند نظر به مستعد اول برخورد
را بچه بياورند90080 تست براي بود ما شرايط با مشابه خصوصياتش و ظاهر سني ، رنج لحاظ
هست هم كارگردان دستيار كه محمد دين سوسن خالهاش طرف از هم عزيزپور متين كرديم امتحان
من آخر مرحله در و نفر دوم 5 مرحله بعد كرديم انتخاب را بچه اول 15 انتخاب در.شد معرفي
آقاي سريال در او كه نميدانستم من آخر مرحله همين تا و كردم انتخاب را عزيزپور متين
اول نقش روي كه فشارهايي همان با بود سختي بازي.كرده بازي هم (بيدار و خواب) فخيمزاده
.داد جواب هم خوب خيلي كه هست
گرفت؟ جايزهاي شد؟ تقدير او از جشنواره در*
حالي در است جشنواره اين مشكلات از اين و ندارد كودك جايزه نام به جايزهاي چين اصلا نه
.است كودك جايزه جايزه ، مهمترين كودكان جشنواره در دنيا جاي همه در كه
شديد؟ ميدان وارد كودك كار قصد به گويي اول از ميكنيد؟ كار كودكان براي بيشتر شما چطور*
.بود موشها مدرسه برومند خانم با كردم شروع كه را تلويزيوني كار اما.خواندهام تئاتر من
كار بودم ، كودك كار درگير سال چندين.شدم انتخاب من و بود كودك من كار شروع واقع در
هيچ ساختهام كه سريالهايي ولي.بود زنده عروسك ساختم كه هم فيلمي اولين و كردم عروسكي
...جادو چراغ نوروزي ، داستانهاي ما ، خانه كمين ، پزشكان ، مثل ندارند كودكان به ربطي كدام
!!ما خانه مثل.دارند موثري نقش بچهها هم سريالهايتان همين در ولي بله ، *
.نيست كودك كار كار ، ولي بله ،
برنامههاي بلكه نميزند ، دل به چنگي بزرگسالانش برنامههاي تنها نه تلويزيون الان*
.ميشود حس...و مادربزرگه خونه موشها ، مدرسه خالي جاي ميرسد ، فاجعه نظر به كودكان
نيست؟ طور اين شما نظر به
الان.ميخواهد سرمايه كودك كار اما ميدادند بها كودكان كار به كه بود سالهايي دقيقا ،
هم خيلي كه است زنده سرگرميها و مسابقات بيشتر.نميكنند جدي كار تلويزيون كودك گروههاي
در سياست اين كه دارد را خودش خاص سياستهاي تلويزيون حال هر به اما.است سهلانگارانه
.ميرسد نظر به نامهربانانه خيلي كودك گروههاي با برخورد
نميدهيد؟ انجام بچهها براي كاري ديگر برومند مرضيه و شما چرا*
داشته را باور اين بايد تلويزيون امانشدهام هم دعوت و نيستم تلويزيون كارگردان من
از جدا كودك گروه هزينههاي بداند و كند سرمايهگذاري بايد خوب كار ارائه براي كه باشد
خداداد خواب نام به را سريالي سال 80 من.ميپردازد ديگر سريالهاي براي كه است درصدي
پيشتوليد ماه دو.بود جدياي و سنگين كار كه كنم كار ميخواستم يك شبكه كودك گروه براي
چون رفتيم مشهد به بازيگر انتخاب براي حتي.كرديم انتخاب هم لوكيشن و بازيگر و كرديم هم
فوتبال ساله ، باشد ، 1312 مشهدي ميبايست بود ، خاص خيلي داشتيم احتياج كه را پسربچهاي
قرار خود الگوي را او و بود علاقهمند عزيزي خداداد به كه بود پسري به راجع.كند بازي خوب
مسائل خاطر به فيلمبرداري از پيش هفته كار ، اما.كرديم برآورد را هزينه بعد.بود داده
فيلم سبحان الان البته.شد بسته كار پرونده راحتي همين به و نداشتند.شد متوقف مالي
.است كرده شروع را توليدش
موشها مدرسه شبيه كاري پيشنهاد برومند خانم يا شما به كه نيست طور اين كار روند الان*
!!شده فراموش كار ضرورت گويي !بدهند؟ را
است كارتونهايي هم بعد.نميبينند سرمايهگذاري براي را ضرورتي كه است همين بحثش يك بله
براي چقدر نميدانم البته كه آمده بازار به غريب و عجيب فضايي ، مثل نوع همه در الان كه
.ندارد ربطي ما بچههاي به كه ميكنم فكر اما باشد داشته جذابيت ميتواند خارجي بچههاي
گرفتند؟ عهده به كساني چه را فيلم موسيقي و فيلم تدوين *
ارائه خوبي كار نداشتند كافي زمان كه اين با كه بود دهقاني بهرام عهده به كار تدوين
.كرد كار عليقلي هم را موسيقي و دادند
چيست؟ پزشك آمدن كار روي از بعد سينما سياستهاي به راجع نظرتان*
كه است اين عمده اشكال.نميكند فرقي ديگري آن آمدن و اين رفتن با ما سينماي سياستهاي
بسازيد فيلمهايي شده اين اصل ساله چند اين درندارد وجود سياستگذاري براي درستي تعريف
ميكنند ، پيدا را خود راه خودشان فيلمها.نيست اصل اين اما كنند آشتي سينما با مردم كه
بسازيم سينمايي كه است اين اصل نه ، فيلم يك و ميفروشد فيلم يك گاه مختلف عوامل و علل به
انجام عرصه اين در بايد دولت اصلي سرمايهگذاريببينند فيلم و بنشيند كنند رغبت مردم كه
.گيرد
رويكرد بخش اين از تعريفشان و تجربه و عمل عرصه نام به دارند بخشي فجر جشنواره در امسال*
سينماي در چقدر شما نظر به چيزي چنين.است فرهنگي ارتقاي هم و عام مخاطب به هم سينما
دارد؟ وجود ايران
سالانه.نيست سختي كار كردن ايجاد بحث و بافتن تئوري.ميگويم من كه است حرفي همان اين
چه مردم كه اين براي سياستگذاري.نداريم عمل اما ميشود برگزار كنفرانس و سمينار هزاران
آنها تركيب و برد خواهد بالا را مردم فرهنگي سطح فيلمي چه و داشت خواهند دوست را فيلمي
پول رغبت با كه بياوريم وجود به فرد در را رضايت احساس بايد اولنميافتد اتفاق عملا
برايش كه ببيند فيلمي چه كه است اين بعد و ببرد لذت فضا از و بنشيند سالن داخل و بپردازد
را سينما از تماشاگر قهر كه است بيانصافي.كند كمك جامعه فرهنگي ارتقاي به و باشد جذاب
فضا نوع سوپراستارها ، كارگيري به با كه فيلمهايي بسيار چه.بيندازيم فيلمها گردن به فقط
به كه هم فيلمهايي يكسري و ندارد اما باشد داشته خوبي فروش كه ميشود تصور قصه نوع و
فيلمهاي كه نيست انقلاب از قبل دوران ديگر الان.ميفروشد كه ميبينيم نيست اميدي فروشش
رفتهها دانشگاه و تحصيلكرده را انقلاب از پس عام قشر داشت ، زياد طرفدار عشقي و action
جايي تماشاگر الان.دارند را بود قبلا آنچه با متفاوت كاملا توقعي سطح و ميدهد تشكيل
.باشد داشته آرامش كه ميخواهد را
ببيند ، فيلم كيفيت بدون تصوير و صدا با و غيراستاندارد سالني در و كند هزينه نميشود حاضر
در اين.كند تماشا بهتر كيفيت با را فيلم ميتواند راحتي به خود منزل در كمتر هزينه با
را فضا بايد پس.دارد كاركرد مردم براي تفريح عنوان به سينما دنيا تمام در كه است حالي
.است فيلم از مهمتر اين و داشت دوست
متن به بازگشت
كارنامه روز بازيگر هاشمي مهدي بازيهاي
كمانگري بابك
پربيننده مجموعه ميشد پخش سيما و صدا از شصت دهه در كه سريالهايي خاطرهسازترين از يكي
كمبود علت به هفته طول در كه بود پربيننده شرايطي در مجموعه اين.بود "شبان و سلطان"
نوعي به و بود كم بنشاند تلويزيون پاي را مردم كه برنامههايي تعداد صداوسيما ، توليد
"شبان و سلطان".ميشد پخش زماني محدوده آن در كه ميشد سريالهايي براي اجباري توفيق
سلطان اين قامت در هاشمي مهدي كه ميكرد روايت را ايراني پادشاهان از يكي نمادين داستان
خرافاتي سلطان يك از سمبليك چهرهاي با او مخصوص گريم.است شده ثبت مردم اذهان در خوبي به
جالب نكته.نشست هاشمي چهره بر خوبي به است اطرافيان حديثهاي و حرف گرفتار كه ابله و
نماد حقيقت در هم او كه ميكرد ايفا نيز را شبان يعني سلطان ، مقابل نقش او ، كه بود اينجا
.بود سلطان مقابل نقطه در درستكاري و صداقت
در كمكاريشان حقيقت در يا _ رفتنشان كه است بازيگراني از دسته آن جزء هاشمي مهدي
پورحسيني ، پرويز همراه به كه او.است مهم حرفه اين به آمدنشان از بيش نمايشي هنرهاي
را نسلي شالوده بودند ، آوانسيان آربي مكتب شاگردان از...و تسليمي سوسن فرهنگ ، داريوش
آنها همه و بودند كرده دريافت بازيگري معتبر مكاتب از را خود دانش كه كردند پايهگذاري
هنرهاي دانشكده از دراماتيك هنرهاي رشته فارغالتحصيل هاشمي خود داشتند ، آكادميك تحصيلات
.است تهران دانشگاه زيباي
پايه بر و ميگذراندند را خود هنري بلوغ دوران شصت و پنجاه دهه در كه بودند كساني آنها
در نقش پرداخت نوع به باشند ، داشته پركاري بر اصرار آنكه از بيش خود ، كلاسيك آموزههاي
همين به.نميدادند كاري هر قبول به تن و مينهادند ديگر وجهي نمايشنامه ، يا فيلمنامه
چه بود ، بازيگران نسل اين از خوبي كارهاي شاهد زمان آن در ايران سينماي و تئاتر عرصه دليل
حداقل زمان آن در ميزنند ضعيفي آثار ساختن به دست اكنون كه فرهنگ داريوش مانند افرادي
فيلم شصت دهه در نيز فرهنگ خود بحث اين ادامه در نميدادند ، نشان خود از بدي بازيهاي
شروع با.نيست مقايسه قابل بعدياش آثار با وجه هيچ به كه بود ساخته را "طلسم" دفاع قابل
شرايط كرد ، آغاز "عروس" فيلم شخصا و زمان آن نوپاي تجاري سينماي كه موجي و هفتاد دهه
تهيهكنندهها.شدند گذاشته كنار محسوسي طرز به بازيگران نسل اين كه شد گونهاي به سينما
كه گرانبهايي تجربه از نبودند حاضر ديگر بودند چشيده را جوانپسند بازيگران شيرين مزه كه
جرياني برخلاف درست اين ، .كنند استفاده بودند كرده كسب سالها طي آن امثال و هاشمي مهدي
و ستارهسازي نظام كه آنها ميافتاد ، اتفاق هاليوود حتي و اروپا سينماهاي در كه بود
كنار در معمولا خود محصولات اكثر در است ما سينماي از فراتر خيلي ستارهپروريشان
كمك جوانان به آنها تجربيات تا ميكنند استفاده عقبتر نسلهاي از خود گيشهساز بازيگران
تئاتر قشر اين با ارگانيكي ارتباط هيچ ما ، كشور در و بين اين در.شود برقرار توازن تا كند
براي كه بود اين فرايند ، اين نتيجه.رفتند حاشيه به كلي طور به آنها و نشد ايجاد رفته
از پس بود ما سينماي كارآمد بازيگران از يكي كه منتقدان از خيلي گفته به هاشمي مهدي مثال ،
.شود چندم درجه سريالهاي در بازي به مجبور تئاتر و سينما در تاملي قابل كارهاي
از خارج" است ، داده ارائه را خود بازيهاي بهترين شايد بنياعتماد ، فيلمهاي در هاشمي
توجهي قابل فيلمهاي بنياعتماد كارهاي نوع در كه اين از فارغ "قناري زرد" و "محدوده
فخيمزاده مهدي ساخته "همسر" در او.ميبرند بهره نيز هاشمي مهدي خوب بازيهاي از هستند ،
كه او.ميشود شركت مدير ناگهان همسرش اتفاقات ، يكسري پس در كه ميشود ظاهر مردي نقش در
رفته دست از غرور تا ميبندد رو از را شمشير قولي به نميتابد بر را انفعالات و فعل اين
يكي مناسب فيلمنامه كنار در نقش اين در او پوياي و روان بازيبيابد باز نوعي به را خود
فقط او ندارد ، جدي حضور ايران سينماي در كه است مدتها هاشمي.بود فيلم اين قوت عوامل از
لحاظ از هم كه ساخت "ناصر" برادرش همكاري با را "سپيد بالهاي" فيلم هفدهم جشنواره در
تجربه اولين بود تعزيه درباره كه فيلم.خورد سختي شكست منتقدين لحاظ از هم و تجاري
.نياورد در اكران به را آن اصلا فيلم تهيهكننده كه ميرفت شمار به او كارگرداني
حضور جشنواره در كرامتي مسعود ساخته "كارنامه روز" فيلم با امسال هاشمي مهدي حال هر به
مردي داستان گرفته قرار تجليل مورد نيز اصفهان نوجوان و كودك جشنواره در كه فيلم.دارد
اين از كه ميافتد اتفاقاتي بچهاي پسر به برخورد با و دارد خودكشي قصد دلايلي به كه است
.است كرده ايفا هاشمي مهدي را مرد اين نقشميكند صرفنظر كار
نميترسيم رقابت از ما
راستين شادمهر
ايران سينماهاي در نمايش به مجاز محصولات تنها ايراني فيلمهاي است دهه دو به نزديك
شكل هر در خارجي فيلمهاي هجوم از فكري دغدغه و نگراني بدون ايراني سينماگران گروه.هستند
عرصه اين در حتيباشند آن تماشاي به مجبور مردم بسازند چه هر بودند ، آزاد نوعي ، و
كمك ايراني فيلمهاي سازندگان به دولتي دستگاههاي ديگر و فارابي سينمايي بنياد بيرقابت
سينما پيشگامان از كه بود طلايي فرصت و زمان يك دوران ، اين.ميكردند اعطا غيرمالي و مالي
.كردند چه ما هفتاد و شصت دهه سينماگران اما داشتند را آن حسرت پنجاهي دهه تهيهكنندگان تا
سرگرمي اولين كه دادند ايران سينماي به را فرصت اين وطني تماشاگران و مردم حتي آنكه جالب
حذف اولكنيم مرور ديگر بار يك نشد؟ چرا اما باشند ايران اسلامي جمهوري فرهنگي و درآمدزا
بيست مدت در و مردمي حمايت چهارم توليدي ، امكانات اعطاي سوم مالي ، سرمايهگذاري دوم رقيب ،
.ميبرد بين از را ما بحرانزده سينماي خارجي فيلمهاي ورود ميشنويم هنوز سال
در حتي است لازم ديگري ابزارهاي چه مگر اقتصادي توليدي فعاليت يك رسيدن نتيجه به براي
مطبوعات حتي و (دنيا در سينما ديرين رقيب) تلويزيون دانشگاهها ، نامحدود ، ظاهرا فرصت اين
اين بدون كه است هماني شده حاصل آنچه اما كردند حمايت سينما يعني فرهنگي توليد اين از
تجاري سينماي از تقليدي سينماي يك گسترش و رواج منظور.ميداد روي حمايتها و كمكها
.نوآوري هرگونه از دور به و ابتدايي كاملا صورت به است آمريكا
جنسي ، مسايل) كاذب جذابيتهاي بدون سينمايي.شود عوض مردم ذائقه و سليقه بايد ميگفتند
سينماگران از بسياري.بود حمايتي سياستگذاران موردنظر (...و روياپردازي وحشت ، خشونت ،
و بسازند فيلم تا شدند حمايت بودند ، توليد و سرمايه محدوديت در انقلاب از قبل كه روشنفكر
فيلمنامه ، مانند مقولههايي به.شد گشوده تئاتري بااخلاق بازيگران روي به بازيگري عرصه
يك بهعنوان فجر فيلم جشنواره همه از مهمتر و شد داده ويژهاي اهميت صحنه طراحي و تدوين
رقيب اين با رقابت از هنوز چرا اما شد راهاندازي "مطلوب و برگزيده سينماي" سنجش معيار
استفاده آن اعتبار و قدرت از خارجي سينماي حذف جاي به نبايد آيا داريم؟ واهمه ديرينه
ميآموختيم؟ مبارزه درسهاي قدر حريف اين از خودي زمين در سالم رقابت يك در و ميكرديم
به فيلم راهنماي كتاب در سال هر كه ايراني پرفروش فيلم ده فهرست در كه نيست افتخار اين
در را سينما روز جريان از دوري و انزوا نوعي بلكه نيست خارجي فيلم هيچ از نامي ميرسد چاپ
.ميآورد نظر
سنين در را مخاطب و كند برقرار آشتي سينما سالن و مردم بين توانسته بارها جهان سينماي
معنا ذائقه تغيير و تنوع بحث كه است آشتي اين از پسكند هدايت روياها معبد اين به مختلف
مفهومي ذائقه تغيير ديگر بدهد مزه يك ايران سينماي سفره سر غذاهاي همه وقتي.ميكند پيدا
.ندارد
بحرانزده و وابسته سينماي مالي و علمي توان ميتواند جهان سينماي از حاصله ثروت و دانش
- مسئولان منظور - خود ديدگاه از را كميتي تفكر ميگوييم هم بازدهد افزايش را ايراني
مناسب فيلم پنج.سينما اقتصادي بحث در حتي كنيد ، آن جايگزين را كيفيتي انديشه و كنيد حذف
ميشود ساخته كنوني فيلم شصت پرسنل و بودجه با كه ايراني (است بحث قابل كه لحاظ هر به)
نميكند؟ ايجاد ايراني سينماگران براي سالمتري رقابت عرصه آيا
را داوري و بسازيم فيلم جهان پرفروش فيلم صد كنار در داريم دوست.نميترسيم رقابت از ما
فيلم مختار ، و آزاد باز ، فضاي يك در كه بسپاريم ايراني سليقه با و فهيم تماشاگران به
ساخت در فكري محدوديتهاي و سانسور بحث در كه كساني همان آنكه عجب.كنند انتخاب ايراني
در فعاليتها كليه اصلي صاحبان و داوران را مردم و دارند را اختيار و آزادي داعيه فيلم
نابالغ را مردم همين و كرده سوءاستفاده دولتي نظارت و كنترل بحث از ميدانند زمينهها همه
و دانش به كه سينماگراني.ميدانند خارجي فيلم برابر در ايراني فيلم انتخاب در ناآگاه و
رقابت وارد جهاني و آزاد عرصه يك در كه ميدهند ترجيح دارند اعتماد مردم آگاهي سطح و تخصص
.مردمي قضاوت از دور خلوت كنجي در نه و شوند
هنر حاشيه
فيلم سه در لسآنجلسي ترانه يك*
معروف ترانه يك از ساختهاند ، بلند فيلم اولينبار براي امسال كه فيلمسازاني از نفر سه
.كردهاند استفاده فيلمهايشان از سكانسهايي در "نميشم يارت ديگه برو" نام به آنجلسي لس
اين در البته ;ميشود شنيده ويلايي خانه يك در "باز راي" سكانسهاي از يكي در ترانه اين
در.ميشود شنيده فيلم اصلي صداهاي پسزمينه در هم ديگري خارجي و ايراني ترانههاي فيلم
شده استفاده ترانه اين از ندارد ، حضور جشنواره در كه هم "آبادان" سكانسهاي آخرين از يكي
سبحاني رضا ساخته "زيستن" در هم ايران سينماي در ترانه اين حضور سومين ميشود شنيده.است
!است
بيچاره سال*
به اوقات گاهي فعاليتش سالهاي طول در كه ايران سينماي عكاس قديميترين بيچاره اصغر
در اودارد حضور جشنواره در فيلم دو با امسال شده ، ظاهر فيلمها در هم بازيگر عنوان
به شهر اصلي پارك در كه ميكند بازي را عكاسي پيرمرد نقش سبحاني رضا ساخته اولين زيستن
او خود حضور با و بيچاره درباره داستاني مستند ، فيلم يك هم شليله اردشيرميپردازد عكاسي
دارد نام بيچاره اصغر كه فيلم اين در.دارد حضور مستند فيلمهاي مسابقه بخش در كه ساخته
.است كرده بازي هم ضابطيان منصور مطبوعاتيمان همكار
ادامه 2
|