وزارت نفت تصميم خودش را گرفته و قرار است تا پايان سال آينده يك فرودگاه پيشرفته در عسلويه احداث نمايد
امسال از مجلس مجوز احداث ۴ فاز جديد را در پارس جنوبي دريافت كرديم براي من جالب بود كه نمايندگان محترم بدون بحث خيلي زياد اين لايحه را تصويب كردند در حالي كه سال هاي قبل خيلي بحث مي شد و مشكلات فراواني نيز داشتيم
عكس ها: عباس كوثري
|
|
گروه اقتصاد ـ رضا زندي: چهار ماه و دوازده روز پس از انتخاب سيدمحمد خاتمي، به عنوان رئيس جمهور در دوم خرداد ۶۶ و درست در شرايطي كه تحريم هاي ايالات متحده عليه ايران مي رفت تا صنعت نفت كشور را با مشكل مواجه كند مردي پس از تجربه ۱۴ ساله در وزارتخانه هاي جهاد و نيرو، كليدي ترين صندلي اقتصادي كابينه را از آن خود كرد و قراردادي را در قالب بيع متقابل با كنسرسيومي متشكل از سه شركت توتال فرانسه، گاز پروم روسيه و پتروناس مالزي امضا نمود كه در يك دوره شش ساله حدود ۲ ميليارد دلار براي كشور تعهد ايجاد كرد. همين قرارداد و قراردادهاي مشابه آن كه در سال هاي بعد و با شرايط بهتر با شركت هاي مختلف ايراني و خارجي منعقد شد انتقادهاي فراواني را از جانب برخي گروه ها متوجه وزير نفت كرد و حرف و حديث ها تا آن جا پيش رفت كه ممكن بود بيژن نامدار زنگنه پشت ميز محاكمه بايستد. اين قرارداد به منظور توسعه بزرگ ترين ميادين گازي جهان در منطقه پارس جنوبي و در قالب فازهاي ۲ و ۳ بسته شد و براساس آن مي بايست پس از بهره برداري روزانه ۵۰ ميليون متر مكعب گاز طبيعي، ۸۰ هزار بشكه ميعانات گازي و ۴۰۰ تن گوگرد توليد شود كه سالانه
۳/۱ ميليارد دلار عايد كشور نمايد. ميدان گازي پارس جنوبي حوزه اي است مشترك بين ايران و اميرنشين قطر كه ۳۶۰۰ كيلومتر مربع وسعت دارد و با ۱۳ تريليون مترمكعب گاز و ۱۶ ميليارد بشكه ميعانات در ۱۰۵ كيلومتري منطقه اي به نام عسلويه در جنوب بوشهر واقع شده است كه در صورت بهره برداري از فازهاي تعريف شده سالانه ۸/۱۳ ميليارد دلار نصيب كشور مي شود. در آستانه افتتاح رسمي فازهاي ۲ و ۳ وقتي تقاضاي مصاحبه با وزير نفت را داديم هرگز فكر نمي كرديم كه اين گفت وگو روز عيد قربان و در اصفهان شكل بگيرد. هنگامي كه زنگنه به همراه خانواده در اين شهر مشغول استراحت بود بسياري از حرف ها و درددل هاي وزير به درخواست خودش ضبط نشد.
• آقاي وزير! فازهاي ۲ و ۳ پارس جنوبي با حضور رياست جمهور افتتاح شد. احتمالا اين مهمترين نقطه كارنامه شما در اين ۵ سال است؟
يكي از آرزوهاي هر مديري در صنعت نفت اين بود كه ميدان گازي پارس جنوبي به بهره برداري برسد. اين بزرگ ترين ميدان گازي جهان است و ما نصف كل گازي را كه در ايران شناختيم از اين ميدان داريم. خيلي سختي كشيديم. خيلي مشكلات را تحمل كرديم و نگراني هاي زيادي را پشت سر گذاشتيم و بالاخره فازهاي ۲ و ۳ اين ميدان كه اولين قراردادي بود كه پس از رياست جمهوري آقاي خاتمي منعقد شد با حضور خود ايشان به بهره برداري رسيد. براي من باعث خوشحالي است كه اين كار بزرگ در مدت ۵ سال به انجام رسيد. البته بهره برداري آزمايشي از اين دو فاز ۶ ماه است كه آغاز شده و به ظرفيت تجاري نيز رسيده است. لازم مي دانم به دو نكته مهم در اينجا اشاره كنم. يكي اينكه با احداث و افتتاح فازهاي ۲ و ۳ پارس جنوبي از يكي از ميادين مشترك نفت و گازمان بهره برداري كرديم و توانستيم گرچه كمي با تأخير اما از تضييع حق ملت ايران جلوگيري نماييم و ديگر اينكه با اين كار عملا تحريم آمريكا شكسته و به طور كامل دفن شد و ما توانستيم ظرفيت هاي ملي را افزايش دهيم. در واقع وقتي براي نخستين بار مشعل پالايشگاه روشن شد احساس كردم پرچم ايران افراشته شده و سرود ميهنم طنين انداز شده است.
• برگرديم به كمي قبل تر، آنگاه كه بازار مخالفت با قراردادهاي بيع متقابل داغ بود. الان كه نخستين قرارداد بيع متقابل در صنعت نفت به بهره برداري رسيده است كمي از مشكلات آن دوره بگوييد.
هنوز هم كساني هستند كه فكر مي كنند قراردادهاي بيع متقابل به نفع كشور نيست. البته تعدادشان بسيار كم شده است. واقعيات را ملت ديده اند، مسئولين ديده اند، فرهيختگان و روشنفكران و موثرين كه از اين مناطق بازديد كرده اند آثار اقتصادي و اجتماعي اش را ديده اند. در حال حاضر ما پشتيباني قوي داريم. اما همان طور كه شما گفتيد صنعت نفت راه دشواري را طي كرد و نه تنها صنعت نفت كه كشور نگراني هاي زيادي را تحمل كرد كه مقدار زيادي از آن هم طبيعي بود. توسعه بيش از آنكه يك امر اقتصادي باشد يك پروسه فرهنگي است. يعني بايد يك ملت بخواهد كه توسعه پيدا كند. به آن حدي كه هست راضي نباشد و بخواهد با شكستن قالب ها به يك حد بالاتري برسد نه اينكه فقط بخواهد بلكه براي آن خواستن كار كند. در زمان شاه هم مردم مي خواستند ديكتاتوري نباشد اما وقتي سكوت كردند نوعي اعلام رضايت بود و وقتي ملت حركت كرد عملا عمر ديكتاتوري به يك سال نكشيد. البته راه توسعه طولاني تر از اين حرف هاست. چون ساختن است نه سرنگون كردن. بنابراين هنگامي كه ملتي خواست به مرز توسعه يافتگي برسد بايد كمربندها را ببندد و به خودش سخت بگيرد تا توسعه حاصل شود. سال هاي سال بود كه در جهت توسعه صنعت نفت كار جدي صورت نگرفته بود. در اين شرايط مي خواستيم ده ها ميليارد دلار در اين صنعت سرمايه گذاري كنيم. يك عده فكر مي كردند اين سرمايه گذاري ها خيلي غيرعادي است و شتاب آن را غيرواقعي مي دانستند اما در حقيقت ما نمي خواستيم سريع كار بكنيم. آنچه انجام نشده بود خيلي زياد بود. ما نبايد خودمان را با گذشته قياس كنيم بلكه بايد روند رشد همسايگانمان را ببينيم.
بايد اذعان كنيم كه هنوز هم نمي توانيم بگوييم كه هم تراز ديگر همسايگانمان راه رشد را طي مي كنيم. به هر حال براي شروع اين مقدار سرمايه گذاري كار سختي بود اما اين فشارها را تحمل كرديم و الان كه كار روي زمين آمده و به بهره برداري نيز رسيده است ديگر مخالفت هاي زيادي را شاهد نيستيم. به طور مثال امسال از مجلس مجوز احداث ۴ فاز جديد را در پارس جنوبي دريافت كرديم. براي من جالب بود كه نمايندگان محترم بدون بحث خيلي زياد اين لايحه را تصويب كردند، در حالي كه سال هاي قبل خيلي بحث مي شد و مشكلات فراواني نيز داشتيم. اين موضوع براي ما پشت گرمي خوبي است.
• برخي منتقدان مي گويند قراردادهاي بيع متقابل نوعي تركمانچاي است. نظر شما چيست؟
به نظر من راه بسيار درست و صحيحي است. ما بهترين روش را براي توسعه ميدان ها دنبال مي كنيم. با توجه به شرايط كشور فكر مي كنم كه موفقيت خوبي را به دست آورده ايم و حالا كه فرهنگش ايجاد شده در حقيقت يك گام توسعه اي جهت پذيرش ملي و آمادگي عمومي جهت قراردادهاي بيع متقابل برداشته شده است.
• آقاي مهندس، بالاخره فاز ۲ و ۳ به بهره برداري رسيد و ظاهرا قرار است فاز يك نيز به زودي افتتاح گردد. مابقي ۶ فاز باقي مانده در چه مراحلي قرار دارند و آيا به غير از ۴ فازي كه مجلس مجوزش را صادر كرده باز هم افزايش فاز خواهيم داشت؟
در حال حاضر ۱۰ فاز در پارس جنوبي داريم. ۸ فاز هم اجازه داريم كه اگر حمايت شود مي توانيم قراردادش را ببنديم. البته كار سختي است و حمايت مي خواهد ولي مي توانيم تا پايان سال ۸۲ اين مناقصه ها را برگزار كرده و قرارداد ببنديم. البته بخش عمده اين ۸ فاز براي مصارف داخلي است و بخشي هم براي صادرات به صورت LNG و LPG است. اما اگر بخواهم درباره ۱۰ فاز فعلي گزارشي ارائه دهم بايد بگويم كه در هريك از فازهاي ۱ تا ۱۰ روزانه ۲۵ ميليون مترمكعب گاز طبيعي جهت مصارف داخلي، ۴۰ هزار بشكه ميعانات جهت صادرات، ۲۰۰ تن گوگرد و مقاديري نيز گاز اتان جهت تغذيه واحدهاي پتروشيمي و گاز مايع جهت صادرات توليد مي شود. در فازهاي ۶ و ۶ و ۸ نيز جمعا ۸۵ ميليون مترمكعب در روز گاز از مخزن استخراج مي شود كه ۶۹ ميليون مترمكعب آن به چاه هاي نفت جنوب كشور تزريق خواهد شد. از اين سه فاز روزانه ۱۲۰ هزار بشكه ميعانات و سالانه ۲/۱ ميليون تن گاز مايع جهت صادرات استحصال خواهد شد.
• فازهاي مختلف دقيقا در چه مراحلي قرار دارند؟
فاز ۲ و ۳ كه افتتاح شده فاز يك نيز سال آينده به بهره برداري مي رسد. در اوايل سال ۸۳ نيز فاز ۴ و ۵ را افتتاح خواهيم كرد و در سال ۸۴ فازهاي ۶ و ۶ و ۸ را به بهره برداري خواهيم رساند. بعد از آن نيز طبق برنامه فازهاي ۹ و ۱۰ وارد شبكه خواهند شد. در مورد پيمانكاران نيز بايد بگويم فازهاي ۲ و ۳ را كنسرسيومي از شركت هاي توتال فرانسه، گاز پروم روسيه، پتروناس مالزي پيمانكار اصلي بوده اند. در فازهاي ۶ و ۶ و ۸ را نيز پتروپارس پيمانكار اصلي است كه قراردادش در تيرماه سال ۶۹ به مبلغ ۱ ميليارد و ۹۸۵ ميليون دلار منعقد شده است. قرارداد فازهاي ۴ و ۵ نيز با مشاركت شركت آجيپ ايتاليا، پتروپارس و نيكو ايران در مردادماه ۶۹ به ارزش يك ميليارد و ۲۸ ميليون دلار منعقد شده است.
• به فرض تحقق همه فاز پارس جنوبي چقدر درآمد نصيب كشور خواهد شد؟
اگر همه فازهاي پارس جنوبي به بهره برداري برسد سالانه / ميليارد دلار عايد كشور خواهد شد. در يك گزينه نيز با فرض جايگزيني گاز به جاي فرآورده هاي ديگر سالانه / ميليارد دلار درآمد نصيب كشور مي شود. البته در حال حاضر هم با بهره برداري از فاز و روزانه ميليون دلار از صادرات ميعانات گازي عايد كشور مي شود كه علاوه بر اين ارقام تأثيرش در صنايع كشور نيز بسيار سودده است. شما الان هيچ پيمانكار معتبر ساختماني و نصب را پيدا نمي كنيد كه در پارس جنوبي كار نداشته باشد و هيچ صنعت قابل توجهي نيست كه بتواند كاري انجام بدهد و در پارس جنوبي حاضر نباشد. چه صنايع سنگين و چه صنايع برق و الكترونيك و عملا پارس جنوبي و صنعت نفت علاوه بر كسب دلار براي صنعت كشور نيز نقش يك محرك را داشته است.
• براي تحقق درآمدهاي بيشتر آيا فكري براي جايگزيني گاز به جاي فرآورده هاي ديگر داريد؟
بله، ما سرعت گازرساني به مناطق مختلف را افزون كرده ايم. در سال تنها ميليون نفر تحت پوشش گاز قرار داشتند در حالي كه الان اين رقم به ميليون نفر رسيده است و ما اميدواريم در سال به ميليون نفر برسانيم. در حال حاضر نيروگاه هاي كشور مصرف گازشان برابر شده و سهم گاز در سبد انرژي كشور به درصد رسيده است. ما بالاخره در سال گذشته صادرات گاز به تركيه را انجام داديم و براي صادرات به كشورهاي ديگر نيز تلاش مي كنيم. هم اينك درصد جمعيت شهري كشور كه دوسوم جمعيت ايران است زير پوشش گاز قرار دارند و اگر بتوانيم تا پايان سال آينده اين رقم را به درصد برسانيم از لحاظ گازرساني به جمعيت شهري كم نظيرترين كشور جهان هستيم. وزارت نفت به زودي استان هاي ايلام، بوشهر و جنوب خراسان را گازرساني خواهد كرد. تا پايان سال آينده بوشهر را از طريق گناوه گاز مي دهيم و صنايع شناسايي شده كشور را يك به يك به استفاده از گاز به جاي سوخت هاي ديگر تشويق مي كنيم.
• در سفر اخير آقاي خاتمي به هندوستان در ارتباط با صادرات گاز به صورت LNG مذاكره شد. منبع تأمين اين پارس جنوبي كجا خواهد بود؟
بله، همه صادرات LNG كشور از پارس جنوبي خواهد بود. طبعا براي صادرات به كشور هند هم از همين ميزان استفاده خواهيم كرد.
• با توجه به محروميت مردم منطقه عسلويه و مصوبه اي كه درباره اختصاص در هزار درآمدهاي نفتي براي منطقه وجود دارد آيا وزارت نفت اقداماتي را براي عمران منطقه و رفاه مردم داشته است؟
دولت اخيرا مصوبه اي داشته كه براساس آن همه دستگاه هاي كشور نقششان و حوزه نفوذشان در پارس جنوبي مشخص شده است، پارس جنوبي منطقه اي است محدود بين تا هزار هكتار اما حوزه نفوذش بسيار گسترده است كه در اين مورد مصوبه اخير دولت كه هفته جاري ابلاغ خواهد شد همه موضوعات را به صورت شفاف براي دستگاه ها مشخص كرده است. اما كارهايي كه وزارت نفت براي منطقه عسلويه انجام داده بسيار گسترده است. به زودي يك اتوبان چهار خطه بين منطقه چاه مبارك در نزديكي عسلويه تا طاهري و از آنجا به كنگان و جم كشيده خواهد شد. قرار است با پنجاه درصد سرمايه گذاري وزارت نفت خطي هم از جم تا فيروزآباد كشيده شود كه منطقه را به استان فارس متصل كند. اتوبان ديگري نيز قرار است با همكاري وزارت نفت وزارت راه و ترابري و استانداري بوشهر از چغادك بوشهر تا كنگان ساخته شود. تأمين آب و برق احداث ورزشگاه ها و مدارس و مركز آموزش فني و حرفه اي براي آموزش نيروهاي بومي منطقه جهت اشتغال در پروژه ها و كارهايي در زمينه هاي ورزشي و بهداشتي از ديگر اقدامات وزارت نفت براي منطقه است. همچنين با توافقي كه با استانداري بوشهر داشتيم متعهد شديم در سال متوالي سالي / ميليارد تومان براي رفاه منطقه پرداخت نماييم و قرار شده تا دانشكده اي نيز با مشاركت شركت ملي گاز و پتروشيمي براي تربيت نيروهاي زبده در بوشهر احداث نماييم.
|
|
• يكي از مشكلاتي كه اخيرا در عسلويه بروز كرد بحث اختلاف بين ارتش و هواپيمايي كشوري بر سر فرودگاه عسلويه بود. با توجه به تردد زياد كاركنان ايراني و خارجي در منطقه آيا تمهيدي در اين زمينه انديشيده ايد؟
فرودگاه عسلويه يك فرودگاه كوچك و موقت نظامي بود كه وزارت نفت بيش از ميليارد تومان براي توسعه آن هزينه كرد مشكل به وجود آمده هم موقتا بين ارتش و سازمان هواپيمايي كشوري حل شده و قرار است فرودگاه عسلويه به صورت غيرنظامي و تحت امر هواپيمايي كشوري اداره شود. اما وزارت نفت تصميم خودش را گرفته و قرار است تا پايان سال آينده يك فرودگاه پيشرفته و در سطح بين المللي در عسلويه احداث نمايد و در اختيار سازمان هواپيمايي كشوري قرار دهد.
• اقدامات رفاهي ديگري نيز نظير هتل سازي صورت داده ايد؟
ما از حضور بخش خصوصي در اين بخش استقبال مي كنيم و حاضريم امكاناتي نظير زمين نقشه جامع در اختيارشان قرار داده و حمايتشان كنيم. الان برخي شركت ها در منطقه هتل آپارتمان ساخته اند كه اتفاقا براساس آماري كه در اختيار من قرار گرفته سود خوبي هم مي برند.
• يكي از مخازن ديگر گازي ما كه در سال كشف شد پارس شمالي است. آيا وزارت نفت برنامه اي براي بهره برداري از اين ميزان دارد؟
اين ميدان داخلي است و گاز بسيار ترشي دارد مايعات گازي آن نيز بسيار محدود است. بنابراين به خاطر كمبود ذخاير قابليت سرمايه گذاري به روش بيع متقابل را ندارد. به خاطر اين دلايلي كه عرض كردم فعلا در اولويت كاري وزارت نفت قرار ندارد.
• آقاي وزير آيا نكته اي درباره روزهايي كه به خاطر امضاي قراردادهاي بيع متقابل فشار زيادي تحمل مي كرديد در ذهنتان هست ؟
من يك نكته اي را كه هميشه در جمع بازديدكنندگان از منطقه پارس جنوبي مي گويم اين است كه شما صدها هزار تن در پارس جنوبي تأسيسات مي بينيد. اما اميدوارم در وراي همه اينها اراده مديران خلاقي را ببينيد كه براي اعتلاي كشور اين كار دشوار را انجام دادند. بنده مديراني را كه با همتشان توانستند اين كار بزرگ را به ثمر برسانند هيچ گاه فراموش نمي كنم. من هيچ گاه مديراني را كه فقط در دوران خوشي همراه نبودند بلكه بار سختي و مشكلات را به دوش كشيدند و يار انقلاب ماندند را فراموش نمي كنم. حقيقتا دوستان و همكاران من دوره هاي بسيار تلخي را پشت سر گذاشتند و در اين دوران امتحان خوبي پس دادند.
• يكي از برنامه هاي استراتژيك شما در هنگام قبول مسئوليت وزارت نفت اين بود كه شركت هايي را ايجاد نمايند تا بتوانند علاوه بر توان انجام پروژه هاي داخلي نفت در مناقصه هاي بين المللي نيز شركت كنند. نمونه بارز اين شركت ها پتروپارس بود. مشكلاتي كه براي اين شركت به وجود آمد و دولت آن را خريد فكر نمي كنيد كه تا حدود زيادي اين برنامه به شكست انجاميده است؟
پتروپارس يك ديدگاه مديريتي نوين پشت سر خود داشت. اين ديدگاهي بود كه در وزارت نيرو در قالب مپنا تا حدود زيادي موفقيت نشان داد. ما خواستيم همان ديدگاه را در وزارت نفت نيز پياده كنيم. الان هم نتايج نشان مي دهد كه كار درستي انجام داده ايم. اين ديدگاه را فقط يك مدير ارشد اجرايي و اساتيد مي توانند كاملا لمس كنند. اين كه پيمانكار عمومي يعني چه و فرقش با دلال چيست خيلي مهم است. يكي از نكاتي كه باعث عدم توسعه كشورهاي جهان سوم مي شود اين است كه اين كشورها نمي توانند ساختارهاي نوين را كه ابزار قطعي توسعه است شكل دهند پيمانكار عمومي يكي از اين ساختارهاست براي سازندگي. يعني شما اگر حتي قطعه اي نسازي اما بتواني ظرفيت هاي پيمانكاري عمومي را ايجاد نمايي خود اين ها در كوتاه مدت به موتور ساخت داخلي تبديل مي شوند. البته براي ايجاد پيمانكار عمومي مديران ارشدي لازم است كه اين كار را كرده باشند مهندسي را خوب درك كنند و توانايي شناخت و كنترل پروژه را داشته باشند. كار را تقسيم نمايند و دوباره جمع كنند. اين كارها كارهايي است كه در كشور ما خيلي ناشناخته است.