دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۱ - شماره ۲۹۸۲- Feb, 17, 2003

گفت وگو با رضا حيدريان كاپيتان تيم ملي فوتسال ـ ۱
به ما ظلم شده
يك روز قرار شد برويم فوتبال بازي كنيم. فوتبال كه نه فوتسال. لباس برديم، كتاني آماده كرديم و رفتيم سالن. يك نفر هم آمده بود كه قيافه اش را مي شناختيم. در مورد سابقه اش هم، همگي اطلاعات كافي داشتيم. بازي كه شروع شد، او در تمامي تيم ها مي ايستاد و كمتر بيرون زمين بود. خيلي ساده و راحت بازي مي كرد. گويي اصلا بازي نمي كند. حركات روان او با توپ، همه ما را متعجب كرده بود. ما توپ را نمي ديديم، فقط يك لحظه مي ديديم كه از كنارمان يكي مي گذرد و چند لحظه بعد بايد برويم بيرون بنشينيم تا يك تيم ببازد. نكته جالب اين بازيكن، به نظرمان فوتبال زيبايش نبود، بلكه روحيه و تواضع مثال زدني اش همه مان را جذب كرده بود. شايد كلماتي مثل تواضع و روحيه اين روزها آن قدر كليشه اي شده كه حتي الامكان نبايد براي توصيف كسي از آنها استفاده كرد ولي براي رضا حيدريان، كاپيتان تيم ملي فوتسال ايران، بازيكن تيم حريف ما، چيزي جز اينها كاربرد ندارد.
همه روزنامه ها و صداوسيما بيشتر به سمت فوتبال چمن مي روند به قول شما حاشيه اش بيشتر است از لحاظ مالي هم بيشتر رسيدگي مي كنند
آرش راهبر ، اميرحسين ناصري
001221.jpg
عكس : پيمان هوشمندزاده

• براي يك فوتساليست بايد از كجا شروع كرد؟
لابد بيوگرافي.
• نه كليشه اي شده. تا حالا خيلي ها بيوگرافي شما را نوشته اند.
براي مسابقات چهارجانبه ارتش، كه استقلال هم تيم داده بود، براي اولين بار بازي كردم. استقلال و تيم ملي و دو تيم از نيروهاي مسلح. يكي از دوستانم آمد جلوي در گفت بيا برويم، اسمت را داده ام. گفتم من بدنم آماده نيست، گفت كه نه، از همه بهتري. خلاصه رفتيم مسابقه داديم و آنجا قهرمان شديم. از همانجا فرستادنم تيم ملي. اين طوري شد كه من سالني باز شدم، وگرنه به آن صورت پيگير نبودم. تفريحي بود. الان ،۶ ۸ سالي هست كه كارم شده از اين سالن به آن سالن رفتن.
• فوتبال سالني برخلاف فوتبال روي چمن كم حاشيه است. آن قدر كم حاشيه كه آدم نمي داند از يك فوتساليست چطور مي تواند سوال بپرسد.
من هم معتقدم به فوتسال ظلم شده. روزنامه ها را ببينيد، فقط مي نويسند فلان تيم برد يا باخت، نهايتا اسم گلزنانش را بنويسند.
• چرا اين طوري است؟ بالاخره در فوتسال آنچه ايراني جماعت مي پسندد (مثل دريبل، روپا و. . . ) بيشتر است.
همه روزنامه ها و صداوسيما بيشتر به سمت فوتبال چمن مي روند. به قول شما حاشيه اش بيشتر است. از لحاظ مالي هم بيشتر رسيدگي مي كنند. به نظر من فوتبال سالني خيلي زيباتر از چمني است، ولي در كل دنيا همين طور است. فوتسال ضعيف تر از فوتبال است، حتي در برزيل يا اسپانيا. برزيلي ها مي گفتند، ته مانده پول فوتبال را صرف فوتسال مي كنند. حالا اين وضعيت تيم قهرمان دنيا است. در ايران هم نوجوانان و جوانان اغلب جذب فوتبال مي شوند. همه در سنين بالا مي آيند به سمت فوتسال، به خاطر همين تيم ملي ضعيف تر مي شود.
• اين علاقه و انگيزه چطور ايجاد مي شود؟
به نظر من، بازي هاي دوستانه مثل ايتاليا. چقدر جوان آمد براي بازي هاي ايران - ايتاليا؟ خب اين طور رغبت مي كنند كه به سمت فوتسال بيايند. يا مدارس فوتسال تشكيل شود. الان خيلي از بچه ها در خيابان خودشان مسائل تكنيكي را به خوبي مي دانند. آنها را بايد كامل كرد.
• چقدر تفاوت بين اين دو هست؟ البته غير از ابعاد زمين و چيزهايي مثل اين.
فوتسال بازي غيرهوازي ولي فوتبال بازي هوازي است. به دليل تفاوت ابعاد زمين، ما بيشتر روي حركات چابكي كار مي كنيم، استارت هاي كوتاه در فوتسال مهم است ولي در چمن اين طور نيست. شايد وزن توپ ها تفاوت زيادي نداشته باشد ولي توپ سالني تنبل است. دو تا موكت توي توپ است كه اجازه نمي دهد توپ سرعت زيادي بگيرد. البته اين كار فقط به خاطر سرعت نيست، بلكه حالت ارتجاعي است. توپ سالني به آن صورت كات نمي گيرد. به خاطر همين بيشترين شوت ها يا با روي پا و يا با نوك پا نواخته مي شود.
• پس مسائل تكنيكي فوتسال و فوتبال هم متفاوت است (علاوه بر مسائل تاكتيكي).
بازيكنان فوتسال قاعدتا تكنيكي تر از بازيكنان چمني هستند.
• از لحاظ انرژي چطور؟
در فوتسال انرژي بيشتري مصرف مي شود.
• ۹۰ دقيقه فوتبال با چند دقيقه فوتسال برابر است؟
ما ميانگين بازي اي كه در تايلند انجام داديم ۸۵ دقيقه بود. دو زمان بيست دقيقه اي مفيد تا ۸۵ دقيقه طول مي كشد. از ۸۰ دقيقه داريم كه البته بعضي از بازي ها ۱۰۵ دقيقه هم طول كشيده. يعني دقيقا جمع دو تايم بيست دقيقه اي، ۴۰ دقيقه نمي شود. از طرف ديگر فاصله كوتاه بازي ها است. بسياري از مواقع به خاطر كوتاه كردن طول كل مسابقات صبح و عصر بازي مي اندازند. خيلي خسته كننده مي شود. اسم اش دو تا بيست دقيقه است ولي گفتم در عمل چيزي حدود ۸۵ دقيقه طول مي كشد.
• ليگ فوتسال چطور بود؟
الان حدود ۴ سال است كه ليگ داريم. البته به خاطر اين كه امسال پرسپوليس هم تيم داده احتمال زيبا و جذاب تر شدن ليگ وجود دارد.
• ميزان استقبال چطور بود؟
در تهران كسي نمي آمد ولي در شهرستان ها معمولا ورزشگاه ها پر مي شد.
• به نظرتان فدراسيون از برگزاري مسابقات و ليگ به آنچه مدنظرش بود رسيد؟
نه زياد. البته آقاي درودگر خيلي تلاش مي كند فوتسال را جا بيندازد، اما كار مي برد. به نظرم فوتسال در سال هاي آينده بسيار مطرح تر از امروز خواهد شد. درست مثل اوايل جام جهاني روي چمن مي ماند كه تعداد كمي به سراغش مي رفتند ولي حالا همه براي حضور در جام جهاني به شدت تلاش مي كنند.
• به نظر شما فوتسال بايد فدراسيون مستقل داشته باشد يا هنوز كميته برايش كافي است؟
به نظرم فوتسال فعلا بايد تحت حمايت فوتبال باشد. شايد اگر امروز جدا شود، كم كم به فراموشي سپرده شود.
• الان در فوتسال آسيا، تيم نزديك به ايران داريم؟
به نظرم اگر فقط دل ببنديم به همين بضاعتي كه داريم، يك روزي ضعيف مي شويم. به نظرم دو، سه سال ديگر ژاپن از ما سبقت خواهد گرفت. بهترين تيمي كه من در مسابقات قبلي ديدم همين ژاپن بود. خيلي خوب بازي مي كردند ولي ما خوب آنها را بسته بوديم.
• از چه نظر بهتر بودند؟
از نظر تاكتيكي خوب هستند. سرعتشان خيلي بالا است، اما از لحاظ تكنيكي ضعيف هستند. ضمن اينكه نفر دوازدهم ما، با نفر اول يا دوممان تفاوت زيادي ندارد، اما در تيم هاي ديگر فاصله بين نفرات زياد است.
• الان در فوتسال دنيا تكنيك حرف اول را مي زند يا تاكتيك؟
به نظرم، مهم ترين فاكتورها سرعت و قدرت بدني است، مخصوصا سرعت. بازيكنان برزيلي سرعت فوق العاده اي دارند.
• از لحاظ تاكتيكي كمبودي نداريم؟ يعني دوباره بحث استفاده از شيوه هاي سنتي اينجا هم مطرح است.
001227.jpg
عكس فرشاد عباسي

به نظرم ما، بازيكنان ايراني - مثلا خود من - هيچ جايي دوره نمي بينيم. خودم در كوچه پس كوچه هاي تهران بازي مي كردم، يك دفعه رفتم تيم ملي. نه من، خيلي ها مثل من هستند. سخت است. ايراني ها تاكتيك پذير نيستند. حتي در تيم ملي چمني ما. مربي يك چيز مي گويد، مي بينيد بازيكنان يك طور ديگر بازي مي كنند. در برزيل بچه ها از ۸ تا ۱۰ سالگي روي چمن تمرين مي كنند، بعد از اين دو سال است كه تشخيص مي دهند چه كسي براي فوتبال خوب است، چه كسي براي فوتسال. اما اين مسئله در مورد ما صدق نمي كند.
• تاكتيك تيمي در فوتسال چقدر پيشرفت كرده است؟
خيلي زياد. مثلا يك سيستم آمده بود ۰ - ۴ كه تيم متكي به يك نفر نيست. بازيكن راس ندارند. چرخش مي كنند. مي خواستيم به بازي هاي تايلند برويم، فيلم بازي هاي اسپانيا را ديديم. هنوز تيم هاي آسيايي اين سيستم را نمي دانستند و ما به راحتي آنها را با اين روش مي برديم. البته تاكتيك فوتسال گسترش زيادي ندارد. تاكتيك ۲ - ۲ داريم، ۱ - ۲ - ۱ داريم، ۱ - ۳ و ۰ - ۴.
• الان تاكتيك روز دنيا كدام است؟
۰ - ۴ كه تبديل مي شود به ۱ - ۳. برزيل و اسپانيا بيشتر از اين سيستم استفاده مي كنند. اين سيستم پيچيدگي بيشتري دارد.
• الان مربيان ما آگاهي مربيان دنيا را دارند؟
چند وقت پيش آقاي لازانو، بهترين تئوريسين دنيا، به ايران آمده بود. اسپانيا را هم قهرمان جهان كرد. اكثر تاكتيك هايي كه وجود داشت، ارائه كرد و مربيان ما هم آموزش ديدند.
• ما نسبت به تيم هاي قدرتمند دنيا چه چيزي كم داريم؟
اشكال ما كمي كار روي تاكتيك است، كمي هم سرعت در بازي مان.
• چند وقت پيش مربي هلندي به ايران آمد. بعد از آن تغييرات ايجاد شد؟
يادم مي آيد هرمانس مي گفت تيم ملي ايران خيلي بهتر از تيم ملي هلند است ولي اگر هلند با ايران بازي كند، مي برد. چون بازيكنان ما (هلند) خوب در زمين فكر مي كنند. فكر بازي در زمين خيلي مهم است. گاهي اوقات بازيكن ما تصميم مي گيرد شوت بزند، مي بيند كه ديوار دفاعي بسته است و شوت بي نتيجه خواهد بود ولي همان تصميم را عملي مي كند. الان همه تيم ها دفاع كردن را خوب بلدند ولي برخي تيم ها هستند كه با دانستن ريزه كاري ها به گل مي رسند.
• يعني الان سياست بازي بر زيبايي آن غلبه دارد؟
وقتي ابزار كار را نداريد، نمي توانيد روي بازي سوار شويد. به طور مثال خيلي از تيم ها كه مقابل ما قرار مي گيرند تلاش مي كنند كمتر گل بخورند. حتي تيمي كه خوب است اگر بي گدار به آب بزند، در ضدحملات گل مي خورد.
• فكر مي كنيد فوتسال هم بعد از مدتي دفاعي شود؟ دفاع مقدم بر حمله؟
بستگي دارد به تيم، به ابزار كار. وقتي تيمتان قوي است، بر بازي هم سوار هستيد، طوري بازي مي كنيد كه بيشتر گل بزنيد. تيمي مثل سنگاپور مقابل تيم ما حمله نمي كند. دفاع مي كند كه كمتر گل بخورد.
فيزيك بدني شان هم به فوتسال نمي خورد. با آنها كه بازي داريم قبل از بازي مي خواهند كه كمتر گل بزنيم.
• ابعاد زمين فوتسال كوچك است، پس وقتي تيمي دفاعي بازي مي كند به سختي مي توان آن را باز كرد. اين طور نيست؟
دفاع خوب تيمي مساوي است با نتيجه بهتر. به طور مثال با كرواسي بازي داشتيم، ميانگين قدشان ۹۰/۱ سانتي متر بود، سيستم شان دفاعي بود. اصلا بازيكنان حريف دروازه كرواسي را نمي ديدند. آنها فقط روي ضدحملات گل مي زدند.
• چطور مي شود چنين دفاع بسته اي را در فوتسال باز كرد؟
به نظرم فقط با شوت.
تيم هايي كه دفاع مي كنند معمولا در محوطه شش قدم خودشان هستند، اگر بيايند جلوتر راحت باز مي شوند. اغلب تيم ها كه جلوي اسپانيا و برزيل دفاع مي كنند، با يك روش گل مي خورند.
ديده ام برزيلي يا اسپانيايي ها چرخش مي كنند و توپ را مي كارند براي شوت زدن. كسي كه فوتسال بازي مي كند، بايد شوت قوي داشته باشد.
• نكته جالب تشابه ابعاد زمين فوتسال و هندبال است. تاكنون از تمرينات هندبال استفاده كرده ايد؟
بعضي تاكتيك ها را ما در ابتدا با دست انجام مي دهيم و بعد كم كم با پا كار مي كنيم. براي گرم كردن هم دو تيم مي شويم و هندبال بازي مي كنيم.


باشگاه هاي مشهور اروپا
سلتيك گلاسكو ـ ۳
(اسكاتلند)
001224.jpg
آران
به دنبال اقدامات زيربنايي «مك كان» سلتيك بودجه لازم براي تجديد ساختار استاديوم سلتيك پارك را به دست آورد. پروژه اي كه سلتيك پارك را به ورزشگاهي متعلق به هزاره جديد و با گنجايش ۶۰ هزار و پانصد نفر تبديل مي ساخت. تيم مدتي مجبور شد در استاديوم اختصاصي رنجرز «همپدن پارك» به ميدان رود اما در نهايت با حمايت كوكاكولا كار توسعه سلتيك پارك خيلي سريع در ۱۹۹۶ به پايان رسيد. در همين سال ويم يانسن هلندي سرمربي سلتيك شد. او همان كسي بود كه در فينال اروپايي ۱۹۶۰ با پيراهن فاينورد مقابل ياران بيلي مك نيل ايستاده بود. او مانع از اين شد كه رنجرز به ركورد ۹ قهرماني پياپي همانند سلتيك دهه هاي شصت و هفتاد دست يابد. اما او يك فصل بيشتر دوام نياورد و دكتر جوزف ونگلوش مربي بزرگ چكسلواكي با تجربه هاي بين المللي وسيعش بر نيمكت زمردي ها نشست. در آوريل ۹۹ دوره پنج ساله تصدي مك كان براي بسط برنامه هاي تجاري باشگاه به پايان رسيد و «آلن مك دونالد» مدير اجرايي صنايع هوا فضاي بريتانيا جانشين او شد. جوزف ونگلوش خيلي زود خود را بازنشست كرد و جان بارنز انگليسي جاي او را گرفت اما او نيز نتوانست تنها قهرماني دهه نود در فصل ۹۸ ـ ۹۶ را كه توسط يانسن پايه ريزي شده بود تكرار كند و نهايتا به سمت مدير ورزشي سلتيك منصوب شد. كني دالگليش به دنبال فاجعه فوريه ۲۰۰۰ كه شكست سنگين سلتيك در استاديوم خانگي را در پي داشت، تا پايان فصل كنترل تيم را در دست گرفت، در حالي كه رنجرز با ۲۱ امتياز اختلاف قهرمان ليگ اسكاتلند شد. حالا زمان يك تحول اساسي در كادر مربيگري فرا رسيده بود. يك مربي جوان ايرلندي به نام مارتين اونيل از تابستان ۲۰۰۰ در رأس كار قرار گرفت. او كه تجربه هاي موفقي در ليگ برتر به خصوص با لسترسيتي داشت نخستين بارقه هاي نبوغ مربيگري خود را در آگوست ۲۰۰۰ با پيروزي تاريخي ۶ بر ۲ سلتيك مقابل رنجرز، غول دهه نود اسكاتلند نشان داد. پيروزي هاي پياپي بر رنجرز ادامه يافتند و اونيل در نخستين فصل حضورش ۲۰۰۱ ـ ۲۰۰۰ پس از سه فصل جام قهرماني ليگ را به سلتيك پارك بازگرداند و اين عنوان را در فصل ۲۰۰۲ ـ ۲۰۰۱ نيز تكرار كرد. همزمان شاگردان اونيل نمايش هاي اروپايي زيبايي ارائه دادند كه اوج آنها پيروزي بر يوونتوس بود.
يكي از موثرترين مهره هاي سلت ها در فصول اخير هت تريك لارسن ماشين گلزني سوئدي بوده است كه اتفاقا افت او در فصل جاري سبب حذف زودهنگام تيم از ليگ قهرمانان شده است. سلتيك در حال حاضر اقتدار فصول پيشين را از دست داده و در ليگ اسكاتلند با فاصله اي نزديك پشت سر رنجرز قرار گرفته. امسال آنها دو دربي مقابل رنجرز را از دست داده اند ولي همچنان در كورس قهرماني قرار دارند و در عين حال دو دربي ديگر هم پيش رو دارند چرا كه در اسكاتلند هر فصل چهار بازي بين هر دو تيم انجام مي شود. تيم اونيل همچنان در جام يوفا اميدوار است، گرچه پيشنهادات متعدد و جدي از سوي باشگاه هاي بزرگ بريتانيا و اروپا او را هر دم وسوسه مي كنند كه سلتيك پارك را ترك كند.

اسطوره ها
• پت بونر
اين دروازه بان بزرگ ايرلندي كه به «پكي» مشهور بود در آخرين روزهاي مربيگري جاك استين در سال ۱۹۶۸ كشف شد. اوج كار بونر در فصل ۸۸ ـ ۸۶ بود كه در ۴۴ بازي تنها ۲۳ گل دريافت كرد ـ كه اين بهترين ركورد سنگرباني در سراسر بريتانيا محسوب مي شود. همچنين جام جهاني ۹۰ عرصه ديگري براي درخشش «پكي» بود.
او براي نخستين بار با تيم ملي جمهوري ايرلند به جام جهاني پا گذاشت و درخشش او در ضربات پنالتي مقابل روماني ايرلند را به جمع هشت تيم برتر دنيا فرستاد. يك بار پاپ ژان پل دوم يكي از طرفداران پروپاقرص فوتبال و سلتيك ـ تيم كاتوليك ها ـ به بونر چنين دلگرمي داد: «من تو را خوب مي شناسم. تو دروازه باني. من هم خودم يك روز دروازه بان بودم. » پكي تا سال ۹۲ كه گوردون مارشال جايش را گرفت، ۵۰۰ بازي براي سلتيك و ۸۰ بازي ملي براي ايرلند انجام داد.

• كني دالگليش
كني كه بعدها به «شاه كني» ملقب شد در كودكي و نوجواني طرفدار رنجرز بود اما به سلتيك پيوست و با اين تيم در ركورد جهاني ۹ قهرماني متوالي ليگ «۶۵ ـ ۱۹۶۶» سهيم شد. او در ليگ اسكاتلند صد گل براي زمردي ها به ثمر رساند و زماني كه آگوست ۱۹۶۶ سلتيك پارك را به مقصد آنفيلد ترك كرد يك ركورد ۴۴۰ هزار پوندي بر جاي گذاشت.

• بابي موردوخ
اين هافبك راست پاي قدرتمند در دهه شصت از رنجرز به سلتيك پيوست و در سلتيك جاك استين يك بازيكن محوري بود و طي ۵۰۰ بازي صدبار براي سلت ها گلزني كرد. چيزي كه موردوخ را از ديگران متمايز مي كرد نفوذ معنوي اش بر ساير بازيكنان بود.

• مارتين اونيل
اونيل دوران بازيگري اش را در ناتينگهام فارست سپري كرد و سپس در نورويچ و لسترسيتي مربيگري سطح اول فوتبال را تجربه نمود. او از هنگام ورود به سلتيك تحولي در نوع نگاه اسكاتلندي ها به فوتبال پديد آورد. توجه او به يك خط هافبك سيال و بال هاي دفاعي مدرن سبك تهاجمي سلتيك را احيا كرد.
اونيل در زمينه تجارت فوتبال نيز همانقدر موفق بود و خريد و فروش هاي هوشمندانه اش يك جريان پرمنفعت را درون و برون زمين به راه انداخت.


حاشيه ورزش
•جنگ سياست و ورزش
پس از ماه ها كشمكش و جنگ تبليغاتي سرانجام انگليس نتوانست فدراسيون جهاني كريكت را به تغيير محل مسابقه تيم ملي اين كشور با زيمبابوه راضي كند. صبح روز شنبه با اعلام قطعي مخالفت فدراسيون جهاني كريكت با اعتراض فدراسيون كريكت انگليس به محل ديدار زيمبابوه و انگليس در شهر حراره به بهانه ناامني اين كشور، سرانجام انگليس در هر دو ديدار خود با زيمبابوه بازنده اعلام شد و چهار امتياز سرنوشت ساز را در رقابت هاي جهاني اين ورزش از كف داد. اين شكست البته از نظر ورزشي براي انگليس بسيار گران تمام شد، ولي بيش از آن هزيمت دولتمردان انگليسي در يك چالش تبليغاتي جدا قابل توجه و بررسي است. از زماني كه توني بلر نخست وزير و كلر شورت وزير توسعه بين المللي انگليس نخستين زمزمه هاي مخالفت با حضور كريكت بازان اين كشور را در مسابقه با زيمبابوه آغاز كردند، اميد آنان اين بود كه با جوسازي و تبليغات بين المللي بتوانند فدراسيون جهاني كريكت را مجبور به تغيير محل اين ديدار كرده و از اين رو حكومت رابرت موگابه را بي اعتبار سازند. در تمام اين مدت استدلال فدراسيون جهاني كريكت اين بود كه اولا مسائل سياسي را نبايد در امور ورزشي دخالت داد و ثانيا هيچ دليلي براي اثبات ادعاي انگليسي ها مبني بر عدم وجود امنيت در زيمبابوه و بي صلاحيتي اين كشور در ميزباني جام جهاني وجود ندارد. دولت انگليس در ابتدا تلاش كرد تا نظر منفي خود را تنها به صورت مشورتي ارائه كرده و به طور غيرمستقيم ورزشكاران اين كشور را از سفر به حراره بازدارد. با اين همه، درست در زماني كه به نظر مي رسيد جو موجود بين المللي مسئولان كريكت انگليس را در مسير قبول حضور در زيمبابوه قرار داده، طرح مسئله موهوم ارسال نامه هاي تهديدآميز از سوي اتباع زيمبابوه به ورزشكاران انگليسي بار ديگر آتش تحريم مسابقه حراره را شعله ور كرد. اكنون پس از چند دور اعتراض، مخالفت و فرجام خواهي كاملا مشخص شده كه انگليسي ها قطعا به حراره نخواهند رفت و اين مسابقه در محل ديگري نيز تجديد نخواهد شد. حال بايد ديد كه بازنده واقعي اين بازي سياسي و تبليغاتي كه بوده است. برخلاف شعارها و ادعاهاي اوليه، انگليسي ها در عمل از جلب پشتيباني برخي كشورهاي اروپايي و زلاندنو و استراليا در تحريم برگزاري بخشي از مسابقات جهاني كريكت در زيمبابوه بازماندند. دوم آن كه اين ناكامي موجب از دست دادن ۴ امتياز طلايي توسط كريكت بازان انگليسي و كم سو شدن اميدهاي آنان نه تنها براي قهرماني كه حتي براي راه يابي به دور دوم اين رقابت ها شده است. سوم آن كه اقدام انگليس در خودداري از حضور در مسابقه حراره احتمال طرح شكايت مالي و يا تحريم هاي ورزشي از سوي فدراسيون جهاني كريكت را به شدت افزايش داده است. اين فدراسيون مدعي است كه اقدام انگليسي ها از نظر مالي و اعتباري خسارت هاي جدي به ورزش كريكت وارد آورده است. چهارمين و شايد مهمترين نكته اين است كه دولت انگليس در يك هماورد بين المللي آشكارا از ضربه زدن به مستعمره پيشين خود عاجز ماند و تنها با اتخاذ موضعي انفعالي و بازداشتن ورزشكاران خود از مسابقه با زيمبابوه، چهره خود را از نظر ورزشي و بين المللي خدشه دار كرد.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
ايران
جهان
علم
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |