يكشنبه ۴ اسفند ۱۳۸۱
شماره ۲۹۸۷- Feb, 23, 2003
اقتصاد
Front Page

جنگ عراق - جنگ اروپا
رولند برگر معتقد است سياستمداران آمريكايي همواره مايل بوده اند كساني كه در رديف مخالفان آمريكا جاي مي گيرند پيامدهاي اقتصادي چنين چيزي را كاملا احساس كنند
اخيرا رسانه هاي آمريكا گزارش داده اند كه دنيس هاسترت رهبر اكثريت جمهوريخواه در مجلس نمايندگان تحقيقاتي را پيرامون نحوه مجازات كشورهاي فرانسه، آلمان و بلژيك آغاز
نموده است

عباس فتاح زاده
001836.jpg

جنگ عراق امروز ديگر همه چيز را تحت الشعاع خود قرار داده و تمامي مباحث از جمله موضوعات اقتصادي را متاثر از خويش ساخته است. پيش بيني هزينه هاي جنگ، وضعيت بازار نفت و پيامدهاي ناشي از بي ثباتي منطقه چنان مورد توجه كارشناسان اقتصادي دنيا قرار گرفته كه ديگر بعضا برخي مقاله هاي مطبوعات جهان در اين زمينه شكل تكراري و خسته كننده به خود گرفته است. در كنار مباحث مربوط به جنگ عراق شاهد اتفاقاتي هستيم كه خود به تنهايي مي توانند دوران ساز باشند و يك برهه اقتصادي خاص را پديد آورند. اختلاف ميان فرانسه و آلمان با آمريكا مي تواند از جمله اين اتفاقات محسوب شود. موضعگيري صريح گرهارد شرودر، صدر اعظم آلمان، در مقابل آمريكا موجب نگراني دست اندركاران اقتصاد به خصوص در آلمان شده است.
رولند برگر، تحليلگر امور اقتصادي و مشاور شركت هاي تجاري در آلمان، در گفت وگو با روزنامه زود دويچه سايتونگ تاكيد مي كند: «نمي توان انكار كرد كه شدت يافتن اختلافات ما با آمريكا تاثيراتي را بر روابط اقتصادي دو جانبه بر جاي خواهد گذاشت. » شركت هاي واسطه، توليدكنندگان اسلحه و موسسات خدمات رساني مالي بيش از سايرين در معرض خطر هستند. رولند برگر معتقد است سياستمداران آمريكايي همواره مايل بوده اند كساني كه در رديف مخالفان آمريكا جاي مي گيرند پيامدهاي اقتصادي چنين چيزي را كاملا احساس كنند. نمونه اين قضيه در اروپا را مي توان وضعيت بانك هاي سوئيسي طي اواخر دهه نود دانست. در آن سال ها بانك هاي سوئيس به سبب موضوع شكايت قربانيان هولوكاست مورد غضب سياستمداران آمريكايي كه همواره تحت تاثير لابي سرمايه داران يهودي بوده اند، قرار گرفت. فراخوان براي تحريم بانك هاي سوئيس در مواردي به صورت عملي پياده شد. امروز برخي از آلماني ها معتقدند كه ممكن است چنين اتفاقي در مورد كشور آلمان هم اتفاق بيافتد.
اخيرا رسانه هاي آمريكا گزارش داده اند كه دنيس هاسترت، رهبر اكثريت جمهوريخواه در مجلس نمايندگان، تحقيقاتي براي نحوه مجازات كشورهاي فرانسه، آلمان و بلژيك آغاز نموده است. به نوشته رسانه هاي فوق هاسترت قصد دارد روش هايي را پيدا كند كه با استفاده از آن ها بدون آنكه به اقتصاد آمريكا ضربه چنداني وارد آيد كشورهاي فرانسه، آلمان و بلژيك به سبب مخالفت هاي خويش در جنگ عراق ضرباتي اقتصادي را متحمل شوند. ظاهرا فرانسه بيش از آلمان و بلژيك هدف مجازات هاي اقتصادي خواهد بود. شايعاتي وجود دارد كه براساس آن ها گفته مي شود واردات آب معدني از فرانسه محدود خواهد شد و ظاهرا اين اصلي ترين اقدام آمريكا عليه اقتصاد فرانسه خواهد بود. درمورد بلژيك و آلمان هنوز جزئيات طرح مشخص نشده و تحقيقات پيرامون روش مقابله با آن ها ادامه دارد.
كارشناسان معتقدند آن دسته از شركت هاي اروپايي كه توليدات آن ها قابل جايگزيني توسط شركت هاي آمريكايي هستند، بيش از سايرين ضربه خواهند ديد. به خصوص شركت هاي صنعتي اي كه در آمريكا صاحب كارخانه نيستند بيشتر در معرض تحريم قرار مي گيرند. به عنوان مثال آلماني ها در صنايع خودروسازي خويش چنين چيزي را كاملا احساس خواهند كرد. در اين راستا مارك هايي نظير مرسدس و بي ام و به دليل فوق وضعيت بهتري به عنوان مثال نسبت به فولكس واگن دارند. آمريكايي ها هرجا احساس كنند كه اعمال تحريم تاثيري در كاهش تعداد موقعيت هاي شغلي خودشان نخواهد داشت بر آن اصرار بيشتري از خود نشان مي دهند. به همين دليل است كه ماركي مثل مرسدس كه متعلق به دايملر كرايسلر است در مقايسه با فولكس واگن محفوظ تر تلقي مي شود.
به اعتقاد «اتحاديه تجارت كلان و خارجي آلمان» صادرات آلمان به ايالات متحده ممكن است تا حدود ده درصد كاهش پيدا كند. اگر چه ناظران چنين ارزيابي اي را مبالغه دانسته اند، اما در شرايط فعلي اوضاع به حدي متشنج است كه هيچ پيش بيني اي غيرممكن نمي نماياند. شركت آلماني كراوس ـ مافاي وگمن Kraus) (-Maffei Wegmann جزو اولين شركت هاي آلماني اي بود كه پيامدهاي اختلاف در دو سوي آتلانتيك را احساس كرد. اين شركت كه يك سازنده بزرگ تانك محسوب مي شود اندكي پيش با دخالت غيرمستقيم برخي سياستمداران آمريكا نتوانست در يك پروژه تسليحاتي در ايالات متحده مشاركت كند. بانك ها و موسسات بيمه در فرانسه، آلمان و بلژيك نيز با تهديداتي مواجه هستند. به اعتقاد كارشناساني نظير رولند برگر اين احتمال وجود دارد كه برخي موسسات سرمايه گذاري در آمريكا سهام بانك ها و موسسات بيمه اي را كه متعلق به فرانسه، آلمان و بلژيك هستند و سهام آن ها در آمريكا نيز خريد و فروش مي شود، هدف اقدامات تلافي جويانه خويش قرار دهند. موسسات سرمايه گذار در آمريكا مي توانند با فروش گسترده اينگونه سهام ارزش آن ها را پايين بياورند. چنين «فروش هاي سياسي اي» به خصوص در مورد سهام موسسات آلماني كاملا محتمل به نظر مي رسد.
001845.jpg
شايعاتي وجود دارد كه براساس آن ها گفته مي شود آمريكايي ها واردات آب معدني از فرانسه را محدود خواهند كرد

ضعف اقتصادي آلمان خود به تنهايي وجهه سهام شركت ها و موسسات آلماني را پايين آورده است. حال اگر به چنين وضعيتي دلايل سياسي نيز افزوده شود، احتمال پايين آمدن ارزش سهام شركت هاي آلماني بالاتر نيز مي رود. دامن زدن به تبليغاتي كه احساسات ميهن پرستانه را القا مي كنند سبب شده تا بسياري از ناظران اقتصادي حتي در داخل آمريكا يا لندن هم چنين پيامدي را دور از ذهن ندانند. قرار است طي روزهاي بيستم و بيست و يكم ماه مه (فروردين ماه) در واشنگتن ميان مديران شركت هاي بزرگ آمريكايي و آلماني نشست مشتركي برگزار شود و برخي اختلافات احتمالي مورد رسيدگي قرار گيرند. از هم اكنون طرح هايي در حال بررسي است كه در قالب آن ها سعي خواهد شد طي اجلاس دو روزه فوق پيامدهاي اختلافات سياسي بر فعاليت هاي اقتصادي كمتر شود.
البته فعلا در ميان مديران آلمان نگراني ها پيرامون اختلافات با آمريكا چندان زياد نيست. چندي پيش اتاق بازرگاني آلمان و آمريكا با مشاركت دروگ (Droege)، يك شركت مشاور در شهر دوسلدورف، يك نظرسنجي را ميان ۴۰۰ نفر از مديران شركت هاي آلماني صورت داد. براساس نظرسنجي مذكور حتي يك درصد از مديران آلماني هم فكر نمي كنند كه تاثير قابل توجهي بر معاملات آن ها با آمريكايي ها گذاشته شده است. البته ۴۰ درصد از آن ها گفته اند كه پرسنل شركت ها و شركاي تجاريشان نگران آينده هستند. حدود ده درصد از مديران آلماني هم معتقدند كه اگر تشنجات سياسي ميان برلين و واشنگتن به طول بيانجامد بايد شاهد پيامدهاي نگران كننده اي بود. در اين ميان مديران شركت هاي بزرگ نسبت به مديران شركت هاي متوسط و كوچك كمتر احساس خطر مي كنند. براساس نظرسنجي مذكور شركت هايي كه هويت آلماني آن ها پررنگ تر است بيش از سايرين در معرض خطر دانسته شده اند. ولفاگانگ كلمنت، وزير اقتصاد آلمان، طي بحثي كه پيرامون گزارش رشد اقتصادي سالانه آلمان در پارلمان كشورش در گرفته بود، چنين گفت: «اگر جنگ عراق مطرح نبود و ما با شفاف سازي و اميد به آينده حركت مي كرديم، برنامه سالانه كشور مي توانست بهترين برنامه براي رشد اقتصادي باشد. » وي پيرامون پيامدهاي اقتصادي ناشي از اختلافات سياسي با آمريكا توضيح بيشتري نداد.
البته همان گونه كه اشاره شد قضيه شركت كراوس مافاي وگمن به قضيه شكلي جدي داده است. دو سال پيش شركت مذكور از سوي ايالات متحده پيشنهادي را دريافت كرد كه در طرح تكميل و بالا بردن كارايي يك تانك جديد مشاركت كند. اكنون درست در زماني كه اختلافات برلين و واشنگتن شدت گرفته دارپا (Darpa)، سازمان دولتي امور تسليحاتي آمريكا، اعلام كرده كه دو شركت آمريكايي را جايگزين طرف آلماني خود خواهد كرد. دارپا علت اين اقدام را فرصت كم و برنامه زمانبندي سخت گيرانه اي كه براي پروژه در نظر گرفته شده، اعلام كرده است. اما به اعتقاد نمايندگان صنايع تسليحاتي آلمان چنين اقدامي احتمالا به سبب تشديد اختلافات سياسي است.
البته برخي نظير هيلمار كوپر، رئيس سابق دويچه بانك و مسئول سرمايه گذاري هاي خارجي در دولت، نظر متفاوتي دارند. كوپر چنين مي گويد: «اختلاف نظرهاي فرا آتلانتيكي تاثيري بر روي تصميمات شركت هاي آمريكايي نمي گذارد و تغييري در سرمايه گذاري هاي آن ها در آلمان ندارد. اگر محصولات توليدي ما هم كيفيت خوبي داشته باشند، در هر حال به فروش خواهند رفت. » يك سخنگوي شركت دايملر كرايسلر هم مي گويد: «در حال حاضر ما شاهد هيچ گونه كاهشي در بازار خود نيستيم. بلكه برعكس طي ماه ژانويه ما آن قدر خودروي مارك مرسدس بنز در آمريكا فروخته ايم كه طي ماه هاي ژانويه هيچ يك از سال هاي گذشته سابقه نداشته است. آمريكايي ها خودشان مي توانند تشخيص بدهند كه اختلافات موجود ميان دولت ها است و نه شهروندان. »
شركت MAN هم كه به خصوص در صادرات دستگاه هاي چاپ به آمريكا فعاليت زيادي دارد، اعلام كرده كه در حال حاضر پيامدهاي منفي چنداني را بر معاملات خويش شاهد نيست، اما به درازا كشيدن اختلافات ممكن است مشكل ساز شود. يكي از مقامات زيمنس هم چنين مي گويد: «تجربيات ما در معامله با آمريكايي ها نشان مي دهد كه شركت هاي آمريكايي فقط به واقعيت هاي اقتصادي توجه مي كنند.» همان گونه كه اشاره شد دايملر كرايسلر به واسطه داشتن كارخانه هايي در داخل آمريكا چندان پيرامون «آلماني ستيزي» در آمريكا نگران نيست. اين غول خودروسازي جهان داراي بازاري جهاني معادل ۱۵۰ ميليارد يورو است كه از اين مقدار بالغ بر ۸۰ ميليارد يورو مربوط به حوزه اقتصادي نفتا (NAFTA) يعني ناحيه تجارت آزاد آمريكاي شمالي است. از كل پرسنل اين شركت در سطح جهان كه تعداد آن ها ۳۶۲ هزار نفر است ۱۰۵ هزار نفر از آن ها در ايالات متحده فعاليت مي كنند. (تعداد پرسنل دايملر كرايسلر در خود آلمان كه خواستگاه دايملر كرايسلر محسوب مي شود ۱۹۱ هزار نفر است). به رغم اين حضور گسترده در آمريكا حتي مقامات شركت مذكور هم نمي توانند اميدوار باشند كه با طولاني شدن مدت اختلافات برلين و واشنگتن اوضاع كاملا مطابق ميل آن ها پيش برود. جنگ عراق همان گونه كه تحولات زيادي ممكن است در بازار نفت به وجود آورد در روابط اقتصادي و البته سياسي اروپا و آمريكا هم ممكن است تحولات چشمگيري را پديد آورد.
منبع: زود دويچه سايتونگ

حاشيه اقتصاد

• آلتاويستا فروخته شد
شركت اينترنتي CMGI كه مالك سايت معروف آلتاويستا است اين سايت را به فروش رساند. خريدار آلتاويستا شركتي در كاليفرنيا به نام اورچر (Overture) است. سايت مذكور به مبلغ ۱۴۰ ميليون دلار فروخته شده. ۶۰ ميليون دلار از اين مبلغ به صورت نقد پرداخته شده و ۸۰ ميليون دلار نيز بابت خريد سهام آلتاويستا صرف شده است. آلتاويستا همانند سايت هاي مشهوري نظير ياهو از سايت هاي مرجع محسوب مي شود كه اصطلاحا به آنها «موتورهاي جست وجو» اطلاق مي شود.

• دويزنبرگ مي ماند
001839.jpg

ويم دويزنبرگ، رئيس بانك مركزي اروپا، قصد دارد بيشتر از آنچه كه پيش بيني مي شد در سمت خويش باقي بماند. فرانسوي ها كه اصرار دارند فردي از كشورشان در رأس بانك مذكور قرار گيرد قبلا خطاب به دويزنبرگ توصيه كرده بودند كه در ماه ژوئيه آينده (مرداد ۸۲) به صورت پيش از موعد از سمت خود كناره گيري كند. البته پاريس براي اشغال سمت رياست بانك مركزي اروپا با موانع و مشكلاتي روبه روست. ژان كلود تريشه، رئيس بانك مركزي فرانسه، در معرض اتهاماتي مالي قرار دارد و لذا نمي تواند عهده دار رياست بانك مركزي اروپا شود. كانديد دوم پاريس فردي به نام كريستين نوير است كه حقوقدانان وي را هم فاقد شرايط رياست بر بانك مركزي اروپا مي دانند. نوير در گذشته چهار سال معاونت بانك مذكور را برعهده داشت و نمي تواند براي يك دوره ديگر در رأس اين بانك بماند.

• نااميدي توليدكنندگان تراشه
طي دو ماه آخر سال ميلادي گذشته خيلي ها فكر كردند كه ديگر روند نزولي سهام شركت هاي توليدكننده تراشه به پايان مي رسد. به خصوص سهام شركت AMD رشد بالايي داشت. اما به تدريج اميدها دوباره رنگ باخته اند. شركت آمريكايي AMD مجددا آمارهاي نگران كننده اي ارائه داده است. چشم انداز شركت هايي نظير اينتل و سامسونگ هم كه رقباي اصلي AMD محسوب مي شوند نيز مبهم است و حتي مي توان گفت شرايط آنها نسبت به AMD به مراتب بدتر است. البته TSMC كه بزرگ ترين سازنده نيمه هادي ها در تايوان محسوب مي شود، اخيرا ابراز خوش بيني كرده. با اين حال ناظران حتي نسبت به عملكرد اين شركت هم بدبين هستند. مازاد ظرفيت توليد، موجودي بالاي انبارها و كاهش شديد عرضه موجب شده تا پيش بيني دقيق راجع به وضعيت آينده بازار تراشه غيرممكن شود. البته برخي در مورد سهام سامسونگ اميدواري هايي را مطرح مي كنند.

نگاه اقتصادي
دوسوتو از فقر مي گويد
001842.jpg

كارل گوردلر
پول در خيابان ها ريخته است، فقط بايد آن را برداشت. اين چيزي بود كه هميشه مادرم مي گفت. هرناندو دوسوتو، اقتصاددان اهل پرو هم اين موضوع را به شيوه خودش بيان مي كند. او مي گويد سرمايه داران واقعي مي توانند سرمايه را تشخيص داده و آن را پديد آورند ولي بقيه مردم تنها به دنبال چيزهاي بي ارزش مي روند. به اعتقاد وي يك سرمايه گذار واقعي درست همانطور كه يك خوك علوفه خوب را تشخيص مي دهد، تجارت را احساس مي كند. كتاب آخر دوسوتو كه اخيرا در اروپا چاپ شده «اسرار سرمايه» نام دارد. نويسنده در اين كتاب خاطرنشان مي كند: «من مي خواستم نشان دهم كه اصلي ترين مشكل در راه سود بردن از كاپيتاليسم ناتواني دنيا در توليد سرمايه است. » به عبارت ديگر دوسوتو ادعا مي كند كه راه نجات كاپيتاليسم و دنيا را مي داند.
آيا ما شاهد كسي هستيم كه در برج عاجي آكادميك گير افتاده؟ در گذشته شاهد بوده ايم هر فرد دانشگاهي اي كه خواسته با توسل به مدل هاي رايانه اي و الگوهاي رياضي اقتصاد كلان به چنين مقوله اي وارد شود در دام پنددهي سياسي گرفتار شده است. اما هرناندو دوسوتو از چنين مسيري فاصله مي گيرد. او سعي مي كند در جهت عقايد و تئوري هاي حاكم حركت نكند. وي را شايد بتوان تنها اقتصادداني در ميان كانديدهاي جوايز آينده نوبل دانست كه به سقوط زندگي مي انديشد و به شكلي هيجان انگيز هم در مورد آن سخن مي راند. نحوه بيان وي را در مواردي تنها مي توان با آدام اسميت مقايسه كرد.
دوسوتو به چيزهايي مي پردازد كه كاملا نزديك وي هستند، همان چيزهايي كه يك توريست در ليما، قاهره و يا كاراكاس مقابل هتل محل اقامتش تجربه مي كند. يك توريست به محض خروج از هتل با انبوهي از دستفروشان، دلالان، گداها و واكسي ها روبه رو مي شود كه هركدام سعي مي كنند كسب و كار خويش را به پيش ببرند. اگر توريست خودش را با شتابان رفتن به درون تاكسي يا هتل نجات ندهد، در اين دريا غرق مي شود. دوسوتو مي كوشد به جاي استفاده از آمارهاي دستگاه هاي رسمي خودش در درون شهر راه بيفتد و موقعيت يك واكسي را براي خود ايجاد كند تا از اين رهگذر به نتايجي كه ممكن است دنياي يك پسرك واكسي برايش به ارمغان مي آورد، برسد.
در اين ميان هر نتيجه اي را كه به آن مي رسد، مكتوب مي كند. آنچه كه وي در مورد شهر ليما بيان مي كند در هر نقطه ديگر دنيا هم مي تواند وجود داشته باشد. هرناندو دوسوتو را مي توان از جهاتي اولين «اقتصاددان صاحب اعتباري» دانست كه در جهان غيررسمي فقر غوطه ور مي شود. او فساد مالي را چنين تعريف مي كند: «بهايي كه براي حفظ حق كار كردن پرداخت مي شود. » در اقتصاد سايه بهاي گزافي به زمين خواران و مافياهاي مالي پرداخت مي شود. اين راهي است كه بسياري از مردم كره زمين از آن امرار معاش مي كنند و براي آن هيچ آلترناتيوي هم وجود ندارد. حقيقت آن است كه همه فقرا نمي توانند از راه قانون و نظام زندگي كنند. فقرا و بسياري از مهاجران به گفته دوسوتو چون در داخل قانون «تحمل نمي شوند»، به خارج از آن مي روند. اين «شهرنشينان جديد» براي آنكه زندگي كنند، به تجارت بپردازند، توليد كنند، حمل و نقل شوند و مصرف نمايند ناچار به رفتن فراتر از قانون مي شوند. دوسوتو تأكيد مي كند در كشورهاي صنعتي اقتصاد سايه حداكثر به اندازه «توليد ملي رسمي» بزرگ مي شود، اما در جهان سوم اين بخش غيررسمي است كه موتور اصلي اقتصاد ملي به حساب مي آيد.
هرناندو دوسوتو در گذشته در سال ۱۹۸۶ نيز اقتصاد سايه اي را با انتشار كتابي تحت عنوان «يك راه باريك ديگر» مورد بررسي قرار داده بود. در كتاب جديد وي فراتر رفته و پيامدهاي سياسي مربوط به وضعيت بخش هاي غيررسمي را هم مورد بررسي قرار مي دهد. اين دانشمند علوم اقتصادي در نواحي فقيرنشين كلكته، حومه آنكارا، ريودو ژانيرو و ليما به وجود گنج هايي باور دارد كه بسيار بزرگ تر از سرمايه گذاري هاي خارجي و دارايي هاي ثروتمندان است. او مي گويد: «فقرا داراي چنان ثروتي هستند كه مي توانند با استفاده از آن در مسير كاپيتاليسم بسيار موفق باشند. اما مشكل آن است كه اين سرمايه ها مرده هستند. كوه هاي بسياري از سرمايه هاي مرده در مناطق فقيرنشين شكل مي گيرد. » هرناندو دوسوتو سال ها پيش يك موسسه تحقيقاتي را تحت عنوان موسسه «آزادي و دموكراسي» بنيان نهاد و به مشاوره سياستمداران پرداخت. وي بسيار پرطرفدار شد و ماريو وارگاس يوسا، مشهورترين نويسنده كشور پرو، طي مبارزات انتخاباتي خويش براي دستيابي به بالاترين سمت دولتي كشورش از مشورت هاي وي بهره جست. در سال ۱۹۹۹ چنين چيزي كاملا مشهود بود. البته در ژوئن سال ۲۰۰۰ نه يوسا بلكه آلبرتو فوجي موري به قدرت رسيد. فوجي موري نيز در گذشته مدت ها شنواي حرف هاي دوسوتو بود، اما پس از كودتاي برنامه ريزي شده سال ۱۹۹۲ مسير آن دو از يكديگر جدا شده بود. امروز دوسوتو مي كوشد تا ولاديمير پوتين را قانع كند از شوروي سابق اولين دولت كاپيتاليستي ملي را بيرون آورد.
منبع: براند آينز

|  اقتصاد  |   ايران  |   جهان  |   زندگي  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |