نگاه ايران و آمريكا به بحران عراق در گفت و گو با كنعان مكيه ـ ۲
توافق موضوعي
به علت فقرو خصوصيات جامعه افغانستان نمي توان درباره دموكراسي در چنين كشوري سخن گفت در حالي كه عراق داراي منابع انساني و مالي از جمله ثروت نفتي است كه زمينه ساز برقراري دموكراسي خواهد بود
به عقيده من ميان آمريكا و ايران يك ديدگاه مشابه موضوعي درباره عراق وجود دارد اما شكاف ميان ايدئولوژي ايران و آمريكا بسيار است
|
|
هنگامه شهيدي
• در صحبت هايتان اشاره داشتيد كه به بوش گفته ايد دوره مرحله انتقالي در عراق دو تا سه سال به طول نخواهد انجاميد، علت اين كه مرحله انتقالي در عراق بايد درازمدت باشد چيست؟
چون براي پايه گذاري نظام عادلانه و قانونمند نياز به مدت زمان بسيار داريم تا مردم عراق به اهميت قانونمندي در زندگي خود آگاه شوند. ما خواستار ديكتاتوري اكثريت در عراق نيستيم بلكه مي خواهيم حقوق اقليت ها را نيز مورد توجه و حمايت قرار دهيم. حتي اگر يك تن باشد و اين مهمتر از برگزاري انتخاباتي است كه قرار است پس از دو تا سه سال برگزار شود.
• بسيار خوب؛ حالا من سوالي از شما دارم و مي خواهم صادقانه به من پاسخ دهيد! شما دو هفته پيش ميهمان بوش بوديد و امروز در تهران حضور داريد. آيا بوش از شما خواست كه پيامي را به مقامات ايراني ابلاغ كنيد؟
نه.
• يعني حتي بحثي درباره همكاري هاي مشترك دو كشور در قبال حل بحران عراق مطرح نشد؟
من اميدوارم كه چنين همكاري پيش بيايد ولي البته تاكنون وجود نداشته است. البته اين آرزوي همه معارضين عراقي است و ما معارضين عراقي اميدواريم كه وسيله ارتباطي ميان دو طرف باشيم. . .
• ولي پيش از اين كه شما به تهران بياييد جلال طالباني از آمريكايي ها پيامي آورد. . .
من نمي توانم در اين باره اظهار نظر كنم. اما با توجه به اهميت سوال مايل هستم در اين باره توضيح دهم. به عقيده من ميان آمريكا و ايران يك ديدگاه مشابه موضوعي درباره عراق وجود دارد اما شكاف ميان ايدئولوژي ايران و آمريكا بسيار است و اين چالش ايدئولوژيك هيچگونه ارتباطي به مسئله عراق ندارد ولي به هر حال مانع همكاري ميان دو كشور در اين زمينه است. به هر حال من مايل نيستم سخناني را در اين جا بيان كنم كه بعدا گرفتار آن شوم. به عقيده من مسئله عراق هم اكنون به صورت يك فرصت طلايي درآمده تا درباره موضوع مهم تر از عراق با يكديگر گفت و گو كنند.
هنگامي كه اطلاع مي يابم كه بعضي از مقامات ايراني موافق با جنگ عليه عراق نيستند در حالي كه مردم عراق خواستار اين جنگ هستند و دولت آمريكا به معارضين عراقي كمك مي كند و نيز ملت ايران تجربه تلخ جنگ عراق و ايران را پشت سر گذاشته اند كه اين جنگ هزاران قرباني داشته است، شگفت زده مي شوم كه چگونه مردم و دولت ايران از مردم عراق درباره جنگ آينده پشتيباني نمي كنند. خردمندي سياسي در موقعيت كنوني، طرفداري جمهوري اسلامي ايران از جنگ آينده عراق را لازم مي داند و ايران نه تنها نبايد به طور علني با اين جنگ مخالفت كند بلكه بايد به طور غيرمستقيم از آن پشتيباني كند. ايالات متحده آمريكا در حال حاضر به تنهايي خواستار اين جنگ است. تحول در منطقه به سود ملت عراق است و آن ها همگي خواهان اين تحول هستند و اين يك فرصت تاريخي براي ايران است كه البته نيازمند به يك خردمندي عالي از سوي همه طرف ها است و بالاخره همه ما انسان ها هستيم و ممكن است اشتباه كنيم...
• عراق پس از آزادسازي با چه چالش هايي روبه رو خواهد شد؟
مهم ترين چالش به عقيده من بازسازي نيروهاي امنيتي و ارتش است چرا كه ارتش كنوني عراق در نظام آينده اين كشور قابل اعتماد نيست. اين ارتش طي چندين دهه در جناياتي عليه مردم عراق از جمله قتل عام آشوري ها و كردها و شيعيان دست داشته است. ارتش عراق پيرو انديشه ناسيوناليسم عربي است كه در عراق نوين قابل قبول نخواهد بود. ارتش عراق دست به قتل عام هاي بسياري زد كه بايد به طور اساسي مورد بازسازي قرار گيرد. . .
• بازسازي؟ چگونه؟
به هر حال ما كسي از ارتشيان را به قتل نخواهيم رساند بلكه آنان را اخراج خواهيم كرد. مسئله اي كه در اين جا بايد مورد تاكيد قرار گيرد آن است كه عراق آينده به ارتش بزرگي نياز ندارد. به عقيده من و گروه بي شماري از جنبش دموكراسي عراق، ما به نيروهاي امنيتي مانند پليس براي حفظ امنيت داخلي همانند آلمان دموكراتيك نياز فراوان داريم ولي ارتش بايد كوچك باشد. ارتش بايد مسئول دفاع از خاك ميهن باشد و در مسائل مربوط به امنيت داخلي نبايد دخالت كند. ارتش كنوني عراق بزرگ ترين دشمن دموكراسي در اين كشور است. البته حل و فصل مسئله كردها در شمال و موضوع فدراتيو نيز از چالش هايي است كه حكومت انتقالي آينده در عراق با آن مواجه خواهد شد. دو مسئله كردستان عراق و فدراتيو ارتباط بسيار ناگسستني با موضوع دموكراسي در عراق دارند. مسئله ديگري كه در عراق فردا به وقوع خواهد پيوست و ما بايد از آن جلوگيري كنيم موضوع انتقام جويي هاست و ما نبايد اجازه دهيم انتقام جويي از بعثي ها، امنيت را بر هم زند چون هر عراقي ممكن است اقدام به انتقام جويي كند. طي يكسال نخستين ما ناچار هستيم براي اجرا و برقراري اين اصل از نيروهاي آمريكايي ياري طلبيم چه بخواهيم و چه نخواهيم راهي به جز اين نداريم...
• پس عراق هم افغانستان ديگري خواهد شد و صحنه هاي ترور و درگيري هاي قومي پس از آزادسازي را خواهيد ديد...
گمان نمي كنم ولي اميدوارم چنين نشود ولي به هر حال چنين خطري احتمال دارد. در عين حال تفاوت گسترده اي ميان عراق و افغانستان وجود دارد. عراق داراي يك قشر متوسط جامعه است و بافت گسترده و دانشگاه هاي زيادي دارد و اين برخلاف اوضاع افغانستان است كه بر اثر جنگ هاي داخلي جامعه آن به طور كامل از هم پاشيده شده بود و مهم تر آنكه به علت فقر و خصوصيات جامعه افغانستان نمي توان درباره دموكراسي در چنين كشوري سخن گفت. در حالي كه عراق داراي منابع انساني و مالي از جمله ثروت نفتي است كه زمينه ساز برقراري دموكراسي خواهد بود. . .
• شما اكنون به عنوان يك انديشمند مستقل عراقي مسئول پروژه آينده عراق هستيد مي توانم بپرسم چه برنامه اي را بعد از سقوط رژيم صدام براي عراق تدارك ديده ايد؟
من به همراه يك گروه سي و دو نفره از شخصيت هاي عراقي به مدت سه ماه گزارشي به نام «رويكرد به سوي دموكراسي در عراق» تهيه كرديم كه در اينترنت و برخي رسانه ها انتشار يافت. اين گزارش به صورت يك كتاب صد و بيست صفحه اي است. بخش اول آن به مشروعيت رژيم عراق در مرحله انتقالي و اصول حقوقي پايه گذاري آن رژيم سپس به مرحله انتقالي مي پردازد و بخش هاي زماني اين مرحله را مورد بررسي و تحليل قرار مي دهد و بر ضرورت تشكيل مجلس موسسان در عراق تاكيد دارد. در اين گزارش ذكر شده كه هسته نخستين مجلس موسسان عراق همانا شخصيت هاي شركت كننده در اجلاس معارضين عراقي در دسامبر اخير است و پس از آزادسازي عراق اين هسته به عراق منتقل مي شود و تعدادي از اعضا به آن اضافه مي شوند كه معادل شمار اعضاي هسته اصلي است به گونه اي كه مجلس موسسان در پايان حدود دويست عضو خواهد داشت. وظيفه اصلي مجلس موسسان، تهيه و بررسي طرح قانون اساسي براي عراق است كه پس از آن پيش نويس نهايي آن را ارائه خواهد كرد. اين گزارش همچنين بر اهميت تشكيل رهبري براي معارضين عراقي تاكيد كرده و هسته اصلي اين رهبري از شخصيت هاي شركت كننده در كنگره لندن خواهد بود و ما هم اكنون بر سر راه خود به شمال عراق در تهران به سر مي بريم تا در آن جا به بررسي بيشتر اين موضوع بپردازيم. اين گروه رهبري عراق در حقيقت هسته مركزي حكومت عراق در مرحله انتقالي خواهد بود. ما در حالي از حضور نيروهاي آمريكايي در مرحله انتقالي در خاك عراق پشتيباني مي كنيم كه به ما براي سرنگون كردن رژيم كنوني كمك مي كنند اما اميدواريم كه پس از تشكيل نيروهاي امنيتي به هدف حفظ امنيت در داخل عراق، نيروهاي آمريكايي خاك عراق را ترك كنند. فصل سوم اين گزارش درباره عدالت در مرحله انتقالي است و اين بدان معني است كه مقامات عاليرتبه رژيم كنوني درباره جنايت هاي جنگي كه در حق ملت ايران در دوران جنگ عراق و ايران و ملت كويت و عليه خود مردم عراق مرتكب شده اند مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. واقعيت اين است كه رژيم كنوني عراق بسياري از مردم اين كشور را در جنايات خود شركت داده است و بنابراين نمي توان همه عراقي ها را كه مسئول جنايت هاي جنگي هستند مورد بازخواست قرارداد و بدين علت ما نيازمند عفو عمومي همچنان كه در آفريقاي جنوبي به وقوع پيوست خواهيم بود. آنچه در مرحله انتقالي اهميت دارد فاش ساختن سياست ها و جنايات رژيم كنوني است و در عين حال مردم عراق اطمينان يابند كه سركوب ها و موارد تجاوز به حقوق آنان مورد بررسي قرار گرفته و در دادگاه صالحي به آن پرداخته خواهد شد، ما خواستار محاكمه مقامات عاليرتبه رژيم كنوني عراق در يك دادگاه بين المللي جنايتكاران جنگي هستيم. فصل چهارم اين گزارش، موضوع پيچيده اي را در بر دارد كه همانا چگونگي رشد روند دموكراسي در جامعه عراق و اقدامات مجلس موسسان و دولت انتقالي براي گسترش فرهنگ دموكراسي در عراق است. در اين بخش دو مسئله مهم مطرح است يكي پاكسازي تمامي آثار رژيم بعث در تمامي زمينه هاي فرهنگي و اجتماعي در كشور عراق است و اين مشابه آن روندي كه درباره حزب نازي در آلمان در پايان جنگ دوم جهاني به وقوع پيوسته است. من و بسياري از معارضين عراقي، رژيم بعث و حزب بعث را گونه اي از فاشيسم عربي مي دانيم و فاشيسم البته نه تنها در زمينه سياسي است بلكه در تمامي بخش هاي جامعه رخنه مي كند مسئله ديگر تاكيد بر آن دارد كه دموكراسي در جامعه عراق تنها با برقراري حكومت اكثريت برقرار نمي گردد بلكه در عين حال حقوق اقليت هاي ديني قومي و حتي افراد بايد مورد حمايت قرار گيرد. ديگر بخش هاي اين گزارش درباره بازسازي نيروهاي امنيتي و ارتش و نيز بازسازي دستگاه قضايي است كه براي طرح آن از كارشناسان حقوقي بسياري كمك گرفتيم. اين گزارش در پايان به مسئله فدراتيو در عراق مي پردازد و مسئله اي است كه از اهميت فراوان برخوردار است و همه معارضين عراقي با اصل فدراتيو موافق هستند اما من با وجود احترامي كه براي برادران كردمان قائل هستم درباره تعريف آنان از فدراتيو موافق نيستم. براي كشور عراق اين اصل اهميت دارد كه فدراتيو بر پايه هاي مذهبي و يا قومي استوار نباشد. عراق فدراتيو به معني تحكيم و ادامه وضعيت موجود در شمال اين كشور نيست. . .
• از انواع گوناگون مدل هاي فدراتيو اجرا شده در جهان كدام يك از اين الگوها در مورد عراق تناسب اجرايي دارد؟
راه حل فدراتيو براي عراق داراي خصوصيات ويژه خود عراق خواهد بود و نمي توان الگوي سوئيس يا آلمان يا آمريكا را در عراق پياده كرد چون عراق داراي مشخصه هاي ويژه اي است اما اميدواريم راه حل خاصي براي مشكلات آن بيابيم...
• يعني معتقديد كه پس از صدام بايستي انتخاباتي آزاد در سراسر عراق از شهر «زاخو» در شمال تا «بصره» در جنوب براي تشكيل يك پارلمان واحد و مستقل عراقي برگزار گردد؟
البته.
• چرا چنين انتخاباتي را در حال حاضر براي جلوگيري از جنگ انجام نمي دهيد؟ برگزاري رفراندومي با نظارت سازمان ملل در عراق...
چنين اقدامي امكان ندارد و هيچ كس نمي تواند چنين راه حلي را ارائه كند. صدام خودش هم نخواهد پذيرفت. طي بررسي قطعنامه ۱۴۴۱ شوراي امنيت سازمان ملل متحد و پيش از تصويب آن «مايك روسمن» يكي از مقامات وزارت خارجه آمريكا با من تبادل نظر كرد و از من پرسيد چه شرايطي را مي توان به پيشنويس اين قطعنامه اضافه كرد و من به او پيشنهاد كردم موضوع اعزام بازرسان حقوق بشر به عراق به اين پيشنويس اضافه شود تا در كنار بازرسان تسليحاتي فعاليت كنند و نيز شمار اين افراد را دويست تا سيصد نفر پيشنهاد كردم. اين مقام وزارت خارجه آمريكا با اين پيشنهاد مخالفت كرد و گفت كه تمامي كشورهاي اروپايي با آن مخالف هستند و فقط خواستار بررسي سلاح هاي كشتار جمعي عراق هستند و دولت هاي فرانسه، آلمان و حتي انگليس هيچ گونه شرط و پيشنهاد ديگري براي پيش نويس قطعنامه ۱۴۴۱ را نمي پذيرند كه در ارتباط با مسايل حقوق بشر باشد و دولت آمريكا تنها حكومتي است كه مي تواند چنين شرايطي را در چارچوب اين قطعنامه بپذيرد اما نمي تواند ديگر اعضاي شوراي امنيت را قانع كند پس بنابراين چگونه مي توان با بودن صدام رفراندومي در عراق برگزار كرد؟
• براي آينده عراق آيا شما معتقد به جدايي دين از سياست هستيد؟
اين مسئله حساس و دقيقي است و در عين حال ما در اين باره و در گزارش رويكرد به سوي دموكراسي در عراق راه حل هايي را در اين باره ارائه كرده ايم. . .
• در جلسات معارضين آيا فرد خاصي به عنوان جانشين صدام حسين در نظر گرفته شده است؟
در اين خصوص ميان معارضين عراقي توافقي وجود ندارد و سفر كنوني ما به شمال عراق براي بررسي چنين مسائلي است. . .
• ولي گفته مي شود كه آمريكا تلاش دارد ژنرال «شريف الصالحي» بتواند رهبري عراق را به دست گيرد و در همين راستا با بسياري از گروه هاي عراقي نيز رايزني كرده است...
اين نيز شايعه است و نبايد به آن اهميت دهيم. تاكنون سه چهار نام مطرح شده و وزارت خارجه آمريكا آن ها را پيشنهاد كرده كه در ميان آنان نام «نزار الخزرجي» و برخي افراد ديگر ديده مي شود. ما دموكرات ها دست به حمله گسترده اي در آمريكا و در ميان محافل اروپايي عليه پذيرش رهبراني از ميان فرماندهان ارتش عراق زديم.
|