۲۰۰ كودك آزار ديده شكايت مي كنند
شاكيان خردسال
تاكنون نزديك به ۲۰۰ كودك شكايت خود را تسليم دادگاه كرده اند اما هنوز رقم دقيقي از اين كودكان آزارديده در دست نيست
|
|
مينا شهني
۲۰۰ كودك خردسال از رفتاري كه با آنها شده شكايت دارند. براي اولين بار در دستگاه قضايي ايران حدود ۲۰۰ كودك به عنوان شاكي در يك شعبه قضايي گرد مي آيند. اين كودكان همه، طلاهايشان را از دست داده اند و زن جواني همه گردنبندها، النگوها و گوشواره هايشان را ربوده است. كودكان خردسال البته براي تكه طلاهايشان به دادگاه نيامدند بلكه آمده اند بگويند كه چرا ترسانده شدند؟ چرا با روح كودكانه شان بازي شده است؟ چرا براي به دست آوردن تنها تكه اي طلا آنها را ربودند، ترساندند و آزارشان دادند؟ راضيه هر شب كابوس مي بيند؛ مي بيند كه زني پيوسته دنبالش مي دود و راضيه هراسان با پاهاي كوچكش فرار مي كند. فرياد مي كشد و از خواب مي پرد تا روزها و شب هاي بعد هنوز راضيه مي ترسد و كابوس مي بيند. اين كابوس ها را سحر هم مي بيند.
اين كابوس ها را فاطمه هم مي بيند. اين كابوس ها را صدها كودك شب ها مي بينند و جيغ مي كشند وقتي زن جواني به جرم سرقت اموال كودكان دستگير شد، هيچ كس گمان نمي كرد كه اين زن صدها كودك را ترسانده يا فريفته و اموالشان را به سرقت برده است. زن جوان با بهانه هاي مختلف كودكاني كه بيشتر بين ۴ تا ۸ سال سن دارند فريب داده و به نقطه اي دور از چشم والدين برده طلاهايشان را دزديده و كودكان را همان جا رها كرده و رفته است. راضيه دختر خردسالي كه سال گذشته وقتي تنها ۶ سال داشته به وسيله زن جوان مورد آزار قرار گرفته مي گويد: «دم در خونه مون ايستاده بودم يه خانوم اومد گفت يه آقايي دختر منو كتك زده دهنش خون اومده بيابريم دخترم رو بياريم خونه شما و دهنش رو بشوريم. » راضيه با همين توضيح كوتاه به دنبال زن جوان راه مي افتد و زن دست راضيه را مي گيرد و مي برد چند كوچه آن طرف تر راضيه كمي ترسيده همان وقت يكي از اقوام را مي بيند اما تا مي خواهد صدايش كند ناگهان زن جوان دهان راضيه را با دست گرفته و او را به زور با خود تا پاركي دورتر مي برد. در پارك مردي را به راضيه نشان مي دهد و مي گويد: «اگر جيغ بكشي اون آقايي كه اونجا ايستاده تورو هم مثل دختر من كتك مي زند.» و پس از آن يك جعبه خالي دارو از كيفش در مي آورد و به راضيه مي گويد كه بايد طلاهايش را در جعبه بگذارد و چند دقيقه بعد مي رود و كودك هراسان را بر جاي مي گذارد. يك ساعت و نيم پس از گم شدن راضيه بالاخره يك مرد رهگذر او را به خانه مي آورد در حالي كه يك جعبه دارو در دست دارد.
ماجرا را براي مادرش بازگو مي كند و جعبه را كه البته خالي است به مادر مي دهد. از آن شب به بعد راضيه هر شب كابوس مي بيند تا چهار ماه بعد و هنوز هم وقتي حرف مي زند ترس در نگاهش موج مي زند. حالا راضيه براي شكايت از زن سارق به دادگاه آمده، بزرگ تر شده و شهامتش بيشتر از سابق است مي گويد: «من نمي خواستم بذارم طلاهامو ببره اما اون خانومه به من گفت اگه سروصدا كني اون آقاهه مي ياد دست ها و گوش هاتو مي بره، مثل دختر من؛ من هم ترسيدم و ساكت شدم. »
تعداد زيادي كودك بين ۴ تا ۸ سال در دو سال گذشته توسط زن جواني به نام ليلا مورد آزار قرار گرفته اند اين كودكان عمدتا دختر هستند پس از اغفال به وسيله ليلا به محل خلوتي برده شده و پس از سرقت طلاهايشان در محل رها مي شدند. اين كودكان در مدت هاي كوتاه از يك تا ۶ ساعت گم شده اند و سپس بدون اشياي قيمتي شان به وسيله رهگذران به خانه برگشته اند. پرونده سرقت از كودكان در شعبه ۹۱۲ مجتمع قضايي بعثت در حال بررسي است. اين پرونده در نوع خود اولين پرونده با تعداد شاكياني است كه همه خردسالند. شاكيان كوچكي كه همه تا سرحد مرگ ترسيده اند. متن بيشتر شكايت شبيه به هم است و تقاضاي كودكان اين است: «. . . استدعا دارم دستوراتي در خصوص رسيدگي جهت تعقيب كيفري نامبرده را صادر نماييد. »
قاضي شعبه حجت الاسلام مجيدي مي گويد: «البته جرم سرقت مقرون به آزار در پرونده متهمه ثبت شده است و تفهيم اتهام نيز به متهمه شده است كه اين اطفال را سرقت مقرون به آزار كرده و محاكمه اش به زودي انجام مي شود.
حجت الاسلام مجيدي علت اصلي تاخير در محاكمه را فرصت دادن به شاكيان مي داند و اينكه ما هنوز دقيقا نمي دانيم تعداد شاكياني كه هنوز شكايت خود را تسليم نكرده اند چند نفر است و يك فرصت گذاشته ايم تا شاكيان بيايند و شكايت خود را ثبت كنند و پس از آن با دعوت از همه شاكيان متهمه محاكمه خواهد شد. تاكنون نزديك به ۲۰۰ كودك شكايت خود را تسليم دادگاه كرده اند. اما هنوز رقم دقيقي از اين كودكان آزارديده در دست نيست. چرا كه تعداد اندكي از والدين هنگام سرقت اموال كودكانشان شكايت كرده اند و گروه زيادي پس از دستگيري متهمه به اين فكر افتاده اند كه از وي شكايت كنند. سرور دختر سه ساله اي است كه در يك جشن عروسي واقع در يكي از تالارهاي شهر طلاهايش ربوده شده است. مادرش مي گويد: وقتي مي خواستيم تالار را ترك كنيم متوجه شدم فرزندم نيست همه جا را گشتم و بالاخره اندك زماني بعد دخترم از در تالار وارد شد در حالي كه يك گل داوودي زرد در دست داشت متوجه شدم گردنبند طلايش نيست. پرسيدم گردنبندت كجاست؟ گفت دوستم برده است. پس از پرس وجو فهميدم كه زن جوان در تالار حضور داشته و دختر مرا به بهانه اينكه به او بادكنك مي دهد به خيابان برده و گردنبندش را ربوده است. آنچه جالب توجه است، اين است كه اين زن با ترفندهاي بسيار زيركانه هر كدام از طعمه هاي خود را اغفال كرده و پس از ترساندن كودكان آنها را در محل رها كرده است. دكتر فاطمه قاسم زاده ـ استاد دانشگاه ـ در تعريف كودك آزاري مي گويد: «كودك آزاري مجموعه رفتارهايي است كه از طرف بزرگسالان به صورت عمد و غيرعمد به روح و روان كودك آزار مي رساند. كودك آزاري انواعي چون آزارهاي جسمي، رواني، عاطفي و آموزشي دارد. » با توجه به تعريف كودك آزاري سرقت از كودكان از طريق ديگري قابل توجه و پيگيري است. رعايت حقوق كودكان و پيشگيري از آزار به كودكان در تمام نقاط دنيا از اهميت بسياري برخوردار است. در بسياري از كشورها گزارش از كودك آزاري وظيفه هر شهروندي است و شهروندان موظف و مكلف به ارائه گزارش هاي كودك آزاري پيرامون خويش هستند.
دكتر عشايري در زمينه مشكل كودك آزاري در كشورمان مي گويد: «اگر قرار است يك رفتار را تغيير بدهيم بايد رفتار را بشناسيم. » با توجه به اينكه گاهي خشونت رايج در جامعه را حتي نمي توان شناسايي كرد خشونت رفتاري كه گاه بر كودكان اعمال مي شود در بسياري موارد توجه بزرگ ترها را به خود جلب نمي كند در مورد سرقت از كودكان يكي از والدين كه براي شكايت به دادگاه مراجعه كرده در پاسخ به اينكه چه قدر بر جنبه كودك آزاري ماجرا تاكيد دارد مي گويد: «بچه ها را كه آزار نداده فقط برده طلاهاشونو در آورده وگرنه كتك نزده، اذيت جنسي هم نكرده است. »
از نظر اين مادر تنها وقتي كودك كتك خورده باشد و يا آزار جنسي ديده باشد مورد آزار قرار گرفته در غير اين صورت كودكي كه دچار وحشت شده به هيچ روي مورد كودك آزاري نيست اما وقتي از همين مادر مي پرسم كودك شما پس از سرقت طلاهايش چه احساسي داشت مي گويد: «خب خيلي ترسيده و يك كمي شوكه شده بود. » نكته جالب اين است كه اين مادر كودك خود را در معرض هيچ آزاري نمي داند چون كودكش فقط ترسيده و شوكه شده است. اما احمد مظفري قاضي دادگاه ويژه اطفال ديد ديگري نسبت به اين پرونده دارد و مي گويد: «با توجه به تعداد زيادي شاكيان پرونده و نحوه سرقت از آنها اين پرونده صرف نظر از سرقت از جنبه كودك آزاري قابل پيگيري است. » به دليل خلاهاي قانوني موجود جرم كودك آزاري همچنان تعريف دقيقي ندارد و سرقت مقرون به آزار كه براي متهم ليلا در نظر گرفته شده است تعريف دقيقي از اينكه سرقت از كودك باشد و يا فرد بزرگسال نشده است. كودكان به لحاظ اينكه شرايط دفاع از خود ندارند و شرايط اغفال و سرقت از كودكان با افراد بالغ كاملا متفاوت است، ليلا در زندان است. بچه هايي كه ترسيده و طلاهايشان به سرقت رفته همچنان هر شب كابوس مي بينند. سعيده مي گويد: وقتي چشم هايم را مي بندم قيافه او مقابلم قرار مي گيرد. اصلا دلم نمي خواهد بخوابم. هر وقت از سر كوچه مان كه آن زن مرا از آنجا برد رد مي شوم مي دوم و چشم هايم را مي بندم كه آنجا را نبينم. در مجلس هنوز قانون مربوط به كودك آزاري تصويب نشده است و هر روز در صفحه حوادث روزنامه اخبار كودك آزاري چاپ مي شود. انگار اين كابوس براي كودكان ما پاياني ندارد.
|