سه شنبه ۶ اسفند ۱۳۸۱ - شماره ۲۹۸۹- Feb, 25, 2003
انرژي هسته اي و سياست هاي جديد ايران
از اميرآباد  تا كرملين
حرف غريبي نيست اگر بگوييم ايران بايد در ميانه منطقه اي اين چنين درگير در انديشه تضميني براي آينده خود باشد
چند ماه مانده به افتتاح نيروگاه بوشهر به نظر مي رسد ايران سياست تازه اي را در پيش گرفته است سخنان جالب توجه محمد خاتمي كه يك شب قبل از آغاز بيست و پنجمين سالگرد انقلاب از تلويزيون سراسري پخش شد گوياي اين امر است
002010.jpg
الكساندر روميانتسف وزير انرژي اتمي روسيه، عكس: محمدرضا شاهرخي نژاد

گروه ايران ، فرشاد محمودي: وزير تنومند انرژي اتمي روسيه در حالي كه به غلامرضا آقازاده لبخندي زد رو به خبرنگاران ايراني كرد و گفت هر چه بيشتر ما را اينجا نگه داريد قرارداد ديرتر امضا مي شود. قرار بود پس از نشست مطبوعاتي، «الكساندر روميانتسف» وزير انرژي اتمي روسيه و غلامرضا آقازاده رئيس سازمان انرژي اتمي ايران، يك توافقنامه جديد را جهت تسريع در تكميل نيروگاه هسته اي بوشهر و بررسي امكان ساخت رآكتور هسته اي ديگر امضا كنند. اتفاقي كه در دفتر كار غلامرضا آقازاده در شمالي ترين ناحيه خيابان اميرآباد تهران افتاد و بلافاصله پس از آن وزير تنومند راهي فرودگاه مهرآباد شد و تهران را به قصد كاخ كرملين ترك كرد. پيش از مراسم امضاي قرارداد روميانتسف در پاسخ به سوال همشهري درباره فشار آمريكا به مسكو براي قطع همكاري هاي هسته اي با تهران گفته بود ما هميشه به آمريكايي ها گفته ايم كه همكاري هاي روسيه و ايران مطابق قوانين بين المللي و قطعنامه هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي است و اگر موردي در نقض اين معاهدات ديديد به ما اطلاع بدهيد. او حتي بيشتر از همتاي ايراني اش نسبت به ادعاهاي آمريكا واكنش نشان داد چنانكه وقتي آقازاده به خبرنگاران توضيح مي داد كه ايران عضو آژانس بين المللي انرژي هسته اي است و از راه حقوقي و عرف بين المللي حركت مي كند، روميانتسف روسي صحبت هاي آقازاده را قطع كرد و گفت ممكن است كشوري عضو آژانس باشد و در عين حال سلاح هسته اي توليد كند اما كشور شما قرارداد منع گسترش سلاح هاي هسته اي را هم امضا كرده است. وزير انرژي اتمي روسيه، پيش از ترك تهران، ايراني ها را مطمئن كرده بود كه مسكو به تكميل نيروگاه بوشهر متعهد است و حتي مي خواهد در نيروگاه هاي جديد ايران هم سرمايه گذاري كند. اينكه نيروگاه بوشهر يك سال پيش از موعد مقرر به بهره برداري مي رسد مژده اي بود كه وزير روسي براي ايراني ها آورد تا نشان دهد آنچنان كه بعضي از رسانه هاي ايران مي گويند مسكو قصد بازي با ايران و امتيازگيري از آمريكا با برگ تهران را ندارد.
طولاني شدن مدت تجهيز نيروگاه بوشهر اين گمانه را بين ايراني ها تقويت مي كرد كه كرملين براي امتيازگيري از كاخ سفيد همكاري هسته اي با ايران را تبليغاتي مي كند تا با گرفتن كمك هاي مالي از واشنگتن دست از تجهيز نيروگاه بوشهر بردارد. اما واقعيت اين است كه روسيه با راه اندازي نيروگاه بوشهر صنعت هسته اي روبه فروپاشي خود را تا مدت ها تضمين كرده است.
هر چند روميانتسف از سوال خبرنگار همشهري رنگ و رخ اش برافروخته شد و جوابي به اين سؤال نداد. اما به تازگي «رجب صفرروف مديركل مركز مطالعات ايران معاصر در روسيه هم گفته و سعي به پرده پوشي نكرده كه علت اصلي همه اين همكاري ها در اقتصاد نهفته است. يكي از مسئولان كارخانه «ايژوري» سنت پترزبورگ به راديو مسكو مي گويد كه كارگران اين كارخانه با چشمان اشكبار، دستگاه هاي مونتاژ راكتور را نظاره مي كردند اما سال ها است كه به كمك ايران چنين صحنه هايي ديگر ديده نمي شود. حتي اگر فقط منافع اقتصادي براي روسيه مطرح باشد به نظر مي رسد كه كرملين نگاه ويژه اي به فعاليت هاي هسته اي ايران دارد و نمي خواهد به راحتي از اين سفره گسترده چشم بردارد. اين همه در حالي است كه پس از يازدهم سپتامبر فشار آمريكا به روسيه براي پايان همكاري با ايران بيش از هميشه كرملين را متاثر مي كند اما دو كشور در حال تدوين توافقنامه اي هستند براي همكاري هاي بلندمدت در زمينه انرژي هسته اي. وزير نفت ايران كه در روزهاي پاياني سال ۲۰۰۲ به مسكو سفر كرد گفت وگوهاي متعددي با «ايگور يوسف اف» وزير انرژي روسيه داشت كه هر چند بيشتر بر سر مسايل مربوط به منابع نفتي درياي خزر و بازار جهاني نفت بود اما دوطرف را به امضاي پيماني ده ساله براي ادامه همكاري هاي هسته اي نزديكتر كرد. اين پيمان كه جنبه هاي مختلف داد و ستد ميان دو كشور در زمينه هاي مربوط به انرژي را دربر مي گيرد، روسيه را متعهد مي كند كه ظرف يك دهه ديگر علاوه بر تكميل نيروگاه بوشهر، پنج نيروگاه اتمي ديگر نيز براي ايران بسازد. دو روز پيش از سفر بيژن زنگنه به مسكو، هياتي به سرپرستي رئيس انرژي اتمي ايران گفت وگوهايي با مقام هاي روسي انجام داده بودند. در همين سفر بود كه آقازاده، روميانتسف را به ايران دعوت كرد و ۳ روزي ميزبانش بود.
با گرمتر شدن روابط مسئولان انرژي اتمي ايران و روسيه، دولت آمريكا اعتراض خود رابه فعاليت هاي روسيه در ايران مكرر كرد و ايران را به اينكه در تلاش براي توليد سلاح هاي هسته اي است متهم كرد چون ايران منابع كلان نفت و گاز دارد و لابد نيازي به اين همه نيروگاه هسته اي نيست. فشارهاي تبليغاتي آمريكا هنگامي كه نتيجه نبخشيد كاخ سفيد پيشنهاد جالب توجهي به مسكو داد تا در قبال متوقف كردن همكاري با ايران، انبارسازي تمامي زباله هاي اتمي جهان را به عهده بگيرد. آمريكايي ها مي گويند چنين معامله اي براي روسيه بيش از ده ميليارد دلار درآمد دارد اما روس ها ترجيح مي دهند كه هشتصدميليون دلار خود را براي تكميل نيروگاه بوشهر از ايران بگيرند تا هم زمينه مناسبي براي ادامه فعاليت هاي روسيه در ايران باشد و هم برگ برنده اي در دست كرملين بر سر ميز سياست.
مطرح شدن پيشنهاد آمريكايي ها فايده مهمتري براي روس ها در مقابل ايران داشت تا وارثان صنعت هسته اي شرق، با دست بالاتري وارد معامله با ايران شوند. اما اين تنها يك روي سكه است چرا كه ايران هم بارها روسيه را به علت عمل نكردن به تعهداتش مورد انتقاد قرار داده و شايد در ملاقات هاي خصوصي پا را از اين هم فراتر گذاشته باشد چرا كه روسيه به سختي مي تواند در منطقه شريكي همچون ايران بيابد كه هم در ساخت نيروگاه ها عجله دارد و هم از نظر جغرافيايي نزديك به روسيه است و هم پول نقد در گاوصندوق هاي خود دارد.
002050.jpg
نماي بيروني نيروگاه هسته اي بوشهر

انتقادهايي نظير اينكه مراحل ساخت و توليد نيروگاه به تاخير افتاده يا اينكه روس ها مواد و مصالح فرسوده و غيراستاندارد به كار مي برند باعث شده ايران به دنبال انعقاد پيمان هاي تازه اي باشد كه امكان جلوگيري از اين گونه نقض تعهدات را فراهم آورد.
قرارداد مورد نظر ايران مدت ها است در قالب پيماني ده ساله ميان ايران و روسيه در دست بررسي است. وزير نفت ايران و مقام هاي روسيه طي دو روز اقامت زنگنه در مسكو همراه كارشناساني از دو كشور براي حل اختلاف به گفت وگو پرداختند. از جمله موارد مطرح شده در قرارداد اين است كه ايران بايد زباله هاي اتمي خود را تحويل روسيه بدهد. زباله هايي كه مي توان با پس مانده هاي آن مقدمات توليد سلاح اتمي را فراهم كرد. درست در همين جا بود كه مخالفان ايران ديگربار فرياد توليد سلاح هاي اتمي توسط ايران سر دادند. اگر محمدخاتمي در اسلام آباد پاكستان در اين باره موضع گيري نمي كرد برگ تبليغاتي برنده اين بار هم به دست آمريكايي ها مي افتاد و روميانتسف روسي كه در تهران بود مي توانست امتياز بيشتري براي امضاي قرارداد طلب كند. خاتمي هنگامي در سفر به پاكستان اعلام كرد كه ايران اورانيوم غني شده را به روسيه پس مي دهد و مشكلات زيست محيطي ناشي از نگهداري آن را هم ضميمه سخنانش كرد كه شبكه تلويزيوني سي ان ان يك هفته قبل از آن عكس هاي ماهواره اي تاسيسات هسته اي نطنز و اراك را پخش و چنين وانمود كرد كه گويي اين دو سايت هسته اي را كه به ادعاي آنها براي ساخت سلاح اتمي است را كشف كرده. البته چند سال پيش هم اين شبكه گزارشي پخش كرده بود كه طي آن گزارشگر پاسخ اين پرسش را مي داد كه ايراني ها بمب اتم را در كجا مي سازند؟ در اميرآباد، كرج، اصفهان يا بوشهر؟
علي يونسي وزير اطلاعات و سپس كمال خرازي وزير امور خارجه ايران نخستين واكنش را به پخش گزارش سي ان ان نشان دادند. آنجا بود كه خرازي اعلام كرد تا ۲۰ سال آينده ايران بايد شش هزار مگاوات از برق خود را با استفاده از نيروگاه هاي هسته اي تامين كند و راه اندازي اين دو مركز با هدف تامين سوخت مورد نياز براي اين نيروگاه ها است. اين چنين بود كه با موضع گيري نهايي خاتمي كمي از حجم تبليغات عليه ايران كاسته شد. اما خاتمي هنوز در پاكستان بود كه اعلام كرد ما معتقد نيستيم سلاح اتمي به كشورها مصونيت مي بخشد بلكه پيشنهاد ما عاري شدن منطقه و جهان از سلاح هاي اتمي است. خاتمي حتي تا آنجا پيش رفت كه به شكل تلويحي از فعاليت هاي هسته اي پاكستان هم دفاع كرد و خواستار توجه جهاني به اسرائيل شد كه داراي ۴۰۰ كلاهك اتمي است. هر چند كه خاتمي در اين سخنان ايران را از ساخت سلاح شيميايي مبرا كرد اما واقعيت اين است كه ايران هم اينك در محاصره نيروهاي اتمي و شيميايي است.
به غير از روسيه كه قدرت هسته اي شرق است، عراق كه اكنون بحراني جهاني بر سر سلاح هاي شيميايي خود پديد آورده از مدت ها قبل به كمك اروپا و آمريكا به ويژه فرانسه در پي دستيابي به سلاح هسته اي بود به طوري كه حتي در سال ۱۹۶۹ قبل از حمله به ايران، نماينده ايتاليا در سازمان ملل اعلام كرد كه عراق در آستانه دسترسي به سلاح اتمي است. با آغاز جنگ عراق عليه ايران، تاسيسات اتمي اين كشور توسط اسرائيل بمباران شد. در پاكستان نيز كه رئيس جمهور خاتمي از فعاليت هاي هسته اي اش دفاع كرده چند سالي است كه به كلوپ دارندگان بمب اتمي وارد شده است. اسلام آباد با اعلام اينكه بر اثر فشار افكار عمومي كه نگران امنيت كشور در مقابل هند است به ناچار سلاح اتمي توليد مي كند. آزمايش هاي هسته اي پاكستان يكبار در چند كيلومتري مرز ايران انجام شد و لرزشي معادل ۵/۴ ريشتر به وجود آورد. هند نيز از يك دهه پيش عملا به قدرتي هسته اي در جهان بدل شده است. تهديدهاي هسته اي اين دو كشور هر چند يك بار منطقه را با وحشت روبه رو مي كند. در مقابل قدرت اتمي هند كه متمايل به شرق آسيا از جمله ژاپن است، پاكستان كه در سال هاي اول آزمايش هسته اي با تحريم روبه رو شد چشم به كشورهاي ثروتمند حاشيه خليج فارس دارد تا در قبال كمك نفتي به عرب ها نيز چتر امنيتي اتمي بدهد.
آن دورترها كره شمالي نيز به سلاح اتمي دست يافته و به همين دليل از سوي جورج بوش در محور شرارت قرار گرفته است. كره شمالي كه اينك تقريبا به طور روزانه جهان و به خصوص آمريكا را تهديد به استفاده از نيروي اتمي و خروج از پيمان منع گسترش سلاح هاي هسته اي مي كند باعث نشده كه توجه كاخ سفيد تنها به شمال شرق آسيا معطوف شود چرا كه هر از گاه يكبار ايران را با اتهام كره شمالي مواجه مي كند. اين اتهام، حرف تازه اي نيست چنانكه يك چندي پس از فروپاشي شوروي چنين تبليغ مي شد كه مواد لازم براي توليد بمب اتمي به وسيله مافياي بين المللي به صورت قاچاق و غيرقانوني و به صورت محموله هايي از پاكستان و فدراسيون روسيه به ايران رسانده شده است. آن زمان گفته مي شد كه براي ساخت سلاح توسط ايران هشت سال زمان لازم است اما اين چيزي از حجم تبليغات كم نمي كرد. آنچه كه در اين ادعاها به آن اشاره نمي شد اين بود كه قبل از انقلاب ايران قراردادهايي را براي استفاده از انرژي هسته اي با برخي كشورهاي اروپايي مثل آلمان و فرانسه و اتريش امضا كرده بود كه با وقوع انقلاب اسلامي ايران قراردادهاي يكجانبه لغو شد. قرارداد نيروگاه بوشهر هم عليرغم اينكه بيش از هشتاد درصد مخارج آن پرداخت شده بود متوقف ماند تا اينكه در سال هاي اخير با همكاري روسيه مرحله اول اين نيروگاه كه قرار بود تا سال ۲۰۰۵ افتتاح شود تا دي ماه سال آينده به بهره برداري خواهد رسيد. پيشينه ساخت نيروگاه بوشهر به سال ۱۹۶۴ ميلادي مي رسد كه شركت زيمنس آلمان، بر اساس قراردادي با دولت وقت ايران، ساخت دو راكتور هسته اي ۱۲۰۰ مگاواتي آب سبك را در بوشهر، آغاز كرد. ۲۱۰۰ كارشناس آلماني به همراه ۶۰۰۰ ايراني در احداث اين نيروگاه كه در آن زمان يكي از بزرگترين نيروگاه هاي اتمي جهان به شمار مي رفت، شركت داشتند.
با آنكه عمليات ساختماني با سرعت پيش مي رفت اما وقوع تحولات سياسي در ايران سبب شد كه نه تنها اين نيروگاه در موعد مقرر، يعني اوايل دهه ۱۹۸۰ ميلادي آماده نشود، بلكه براي مدتي بيش از دو دهه، يكي از كانون هاي تنش سياسي ميان ايران و غرب باشد. در زمان پيروزي انقلاب ايران در سال ۱۹۶۹ ميلادي، راكتور شماره يك بوشهر به ميزان ۸۵ درصد تكميل شده بود و كار احداث راكتور شماره دو نيز به سرعت پيش مي رفت اما پس از انقلاب، دولت موقت به رياست مهدي بازرگان، عمليات ساخت نيروگاه را متوقف ساخت. مقامات ايران در فاصله كوتاهي پس از انقلاب، خواستار آن شدند كه آلمان، نيروگاه اتمي بوشهر را تكميل كند اما آلمان ها در مقابل پيشنهاد كردند كه به جاي راكتور هسته اي، راكتورهايي را احداث كنند كه با گاز طبيعي كار كند.
ايران با طرح پيشنهادي آلمان موافق نبود ولي در آن زمان به دلايل ديپلماتيك نمي توانست فشار بين المللي زيادي به آلمان وارد كند و در نتيجه، مشاجره حقوقي ميان ايران و آلمان بر سر تكميل نيروگاه اتمي بوشهر تا سال ۱۹۸۸ ميلادي ادامه يافت. ايران درخواست ميلياردها دلار خسارت كرد و بنا به ادعاي ايران اين كشور هزينه احداث نيروگاهي را پرداخته كه هيچ گاه مورد بهره برداري قرار نگرفته اما شركت زيمنس سرانجام با حمايت كميسيون تجارت بين المللي در پاريس، از اين ماجراي حقوقي پيروز بيرون آمد و هيچ غرامتي به ايران پرداخت نكرد. ايران در ژانويه ۱۹۹۵ ميلادي و بر اساس توافقنامه همكاري هاي هسته اي منعقده در ۲۵ اوت سال ،۱۹۹۲ با روسيه قراردادي امضا كرد كه بر اساس آن، روسيه مي بايست يك راكتور هزارمگاواتي را در ازاي دريافت مبلغ ۸۰۰ ميليون دلار در بوشهر احداث كند. اين قرارداد با مخالفت شديد آمريكا روبه رو شد.
آمريكا مدعي شد كه ايران با استفاده از نيروگاه اتمي بوشهر درصدد دستيابي به سلاح هاي هسته اي است. ايران در مقابل با استناد به گزارش هاي بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي، همواره بر صلح آميز بودن فعاليت نيروگاه اتمي بوشهر تاكيد كرده است. حرف غريبي نيست اگر بگوييم ايران بايد در ميانه منطقه اي اين چنين درگير در انديشه تضميني براي آينده خود باشد. ايران همسايه دور و نزديك كشورهايي است كه سلاح اتمي در اختيار دارند يا در آستانه دستيابي به آن هستند. اگر از عراق صرف نظر كنيم روسيه، پاكستان، هند و اسرائيل همسايگاني اند كه از توانايي بالفعل اتمي برخوردارند. در افقي دورتر به سرزمين سرخ چين نيز مي توان اشاره كرد و كره شمالي كه تهديدي تازه براي جهان است از دريچه شرق آسيا سربرآورده است.
ايران سال ها است كه خواهان عاري كردن منطقه از سلاح هاي هسته اي است اما برخي از موضع گيري ها نابهنگام در گذشته باعث شد اين خواست ايران براي جامعه جهاني پوشيده بماند. موضع گيري ايران در قبال آزمايش اتمي پاكستان اين چنين بود و ما را در حالت ضعف قرار داد. واقعيت اين بود كه ايران قبل از آزمايش اتمي پاكستان هم صدا با ديگر كشورهاي جهان خواهان انجام نشدن آزمايش بود و پس از انجام آزمايش نيز كه در زمان رياست جمهوري محمدنواز شريف انجام شد آن را نكوهش كرد اما برخي موضع گيري هاي نابه جا ايران را در جايگاهي ديگر قرار داد. چرا كه برخي موفقيت اسلام آباد را تضميني در مقابل اسرائيل و بمب اتمي پاكستان را بمب اسلامي خواندند در حالي كه اسلام آباد خود چنين ادعايي نداشت، هزينه هاي بسياري از انجام اين آزمايش به پاي ايران نوشته شد پس از اين موضع گيري ها بود كه برخي از اعضاي كاخ سفيد ادعا كردند عبدالقادرخان سازنده بمب هسته اي پاكستان كسي است كه با ايران براي دست يافتن به سلاح هسته اي در ارتباط بوده است. آنها ادعا مي كنند در سال ،۱۹۸۶ بعد از ديدار عبدالقادر خان از نيروگاه بوشهر، يك توافقنامه بين ايران و پاكستان امضا شده است و دانشمندان ايراني در سال ۱۹۸۸ در پاكستان آموزش ديدند اما در سال ۱۹۹۳ اختلاف تهران و اسلام آباد بر سر مسائل افغانستان اين توافقنامه را نيز به بايگاني تاريخ فرستاده است.
چند ماه مانده به افتتاح نيروگاه بوشهر به نظر مي رسد، ايران سياست تازه اي را در برخورد با تبليغات آمريكايي ها در پيش گرفته است. سخنان جالب توجه محمد خاتمي كه يك شب قبل از آغاز بيست و پنجمين سالگرد انقلاب از تلويزيون سراسري پخش شد گوياي اين امر است. خاتمي در اين سخنان اعلام كرد كه متخصصان در ۲۰۰ كيلومتري زادگاه او، ذخاير اورانيوم كشف كردند و تاسيسات توليد تركيبات اورانيوم نيز در كاشان و اصفهان به راه انداخته اند و از اين پس ايران قادر است انرژي هسته اي توليد كند. لحظاتي پس از سخنراني خاتمي رسانه هاي جهان به تحليل گفته هاي وي مشغول شدند. نخستين واكنش از سوي شبكه دو تلويزيون ايران بود كه غلامرضا آقازاده را كه ترجيح مي دهد هميشه در سايه بماند به استوديوي خبر كشاند. او با ظاهر شدن بر صفحه تلويزيون در مقام تفسير سخنان خاتمي برآمد و گفت كه متخصصان سازمان زيرنظرش با حفر چاه هاي عميق استخراج اورانيوم در يزد را آغاز كرده اند. آقازاده در اين برنامه كه تا پاسي از شب ادامه داشت توضيح داد كه ايران ساخت كارخانه استثنايي و كم نظير «يو. سي. اف» در اصفهان كه از مواد «كيك زرد» براي توليد اورانيوم هاي فلزي استفاده مي كند و قرار بود چيني ها آن را برپا كنند را به پايان برده است. هر چند با پايان ساخت اين كارخانه، ايران مي تواند به تنهايي سوخت لازم براي نيروگاه هاي هسته اي را تامين كند اما قرار است كه همچنان سوخت نيروگاه بوشهر را روسي ها به ايران بفرستند. اما سخنان شفاف خاتمي چيزي جز اعتبار براي ايران نياورد هر چند كه ريچارد بوچر سخنگوي وزارت خارجه آمريكا در مورد فعاليت هاي ايران ابراز نگراني كرد و آن را پوششي براي توليد تسليحات هسته اي خواند و متعاقب آن هم حميدرضا آصفي سخنگوي وزارت خارجه سخنان بوچر را تكذيب كرد اما شفافيت سخنان خاتمي جلوي بسياري از تبليغات در آستانه سفر محمد البرادعي رئيس آژانس بين المللي انرژي اتمي را گرفت. سفر دكتر البرادعي كه براي يك ديدار ۳ روزه دوم اسفند ماه به ايران آمد زماني برنامه ريزي شد كه وزير انرژي اتمي روسيه در تهران به سر مي برد. خبر اين سفر را اول بار غلامرضا آقازاده رئيس انرژي اتمي ايران اعلام كرد. البرادعي دو هفته پيش از سفر به تهران از مقامات ايراني خواسته بود كه اجازه بازرسي از تاسيسات هسته اي را به او بدهند. او گفته كه بهترين راه اين است كه ايران جامعه بين المللي را مطمئن كند كه به دنبال توليد سلاح هاي اتمي نيست. وي در اين سفر از تاسيسات تازه هسته اي ايران سوال كرد و بازديدي از تاسيسات هسته اي ايران در نطنز داشت. همان تاسيساتي كه آمريكا اواخر سال گذشته ميلادي عكس هاي ماهواره اي آن را منتشر كرده بود.
وزير انرژي اتمي روسيه كه لحظاتي بود از بازديد نيروگاه بوشهر به اميرآباد تهران رسيده بود درباره اين عكس ها گفت: «مقامات آمريكايي در سپتامبر ۲۰۰۲ اين عكس ها را به من نشان دادند من هم قول دادم كه طي ديدارم از ايران در اين مورد از مقامات سؤال كنم اما آمريكايي ها دو هفته پيش از سفرم به ايران عكس ها را در اختيار سي ان ان گذاشتند. اين عملي سياسي براي قطع همكاري ما با تهران بود. » اينك با سفر محمدالبرادعي و بازرسي از تاسيسات هسته اي به نظر مي رسد ايران وارد مرحله تازه اي شده است كه همان شفافيت بيش از گذشته در گفتار و رفتار هسته اي است. ايران مطمئن است احداث نيروگاهي كه از ورشكستگي حدود سه هزار شركت روسي جلوگيري كرد و مهمترين پروژه اقتصادي هسته اي مسكو است نيمه كاره رها نخواهد شد نيروگاهي كه متوسط درآمد كاركنان شركت هاي هسته اي روسي را تا ۴ برابر افزايش داده و زمينه نفوذ و رقابت از دست رفته روسيه را در فناوري هسته اي به آن بازگردانده است. در عين حال طبيعي است كه ظرفيت و جايگاه سياسي كشوري كه قرار است ۹۰ تن سوخت اتمي در اختيار داشته باشد فزوني مي گيرد. آمريكايي هايي كه ادعا مي كنند ايران امكان توليد سلاح هاي هسته اي دارد حتما مي دانند به غير از اينكه سوخت مصرف شده به روسيه باز مي گردد ايران اين دانش و توان را ندارد كه ميزان اورانيوم سوخت مصرف شده را از ۴ به ۹۲ درصد برساند. اگر چنين نباشد دوربين هاي مداربسته اي كه در جاي جاي تاسيسات هسته اي ايران نصب شده خبر را به كارشناسان سازمان بين المللي انرژي اتمي در وين مي رسانند.

نگاه اول
وضع طبيعي ما
مهران كرمي
رفتار هر كشوري در نظام بين الملل بر پايه عناصري شكل مي گيرد كه اعم از ژئوپوليتيك جمعيت، نوع مرزها (طبيعي يا غيرطبيعي)، ايدئولوژي حاكم، حافظه تاريخي و... به دو صورت آماج و آمال در قالب تهديدها و فرصت ها رخ مي نمايد. طبيعي است اولويت هاي سياست خارجي هر كشور متأثر از تعاملي باشد كه بين رفتار آن كشور با ديگر قدرت هاي دور و نزديك صورت مي گيرد. در يك جهان مبتني بر صلح و همزيستي مسالمت آميز مي توان رژيمي بين المللي را تصور كرد كه برپايه اصل جهان عاري از هرگونه سلاح و نظامي گري شكل گرفته باشد و چه زيبا هم هست. ولي اين تصور مدينه فاضله اي است كه لااقل تاكنون حافظه بشري آن را در خود ثبت نكرده است با اين حال نمي توان از روي نااميدي مطلق به چنين ايده و ايده آلي نگريست. علاوه بر اين جهان ذهني، نظام بين المللي دو حالت پايدارتر را به خود ديده كه هركدام گاه به جاي ديگري نشسته است. يكي وضعيتي كه در آن انسان گرگ انسان و در اين بررسي «كشور گرگ كشور» است كه توماس هابز نظريه پرداز كلاسيك علم سياست از آن به وضع طبيعي ياد كرده است. متأسفانه بخش عمده تاريخ بشري در دوراني از جنگ هاي خونين سپري شده كه همين «وضع» را تداعي مي كند. اين وضع اگرچه تاكنون استمرار داشته، اما تدريجا جاي خود را به وضعيتي جديدتر داده است كه ناشي از قراردادهاي دوجانبه يا چند جانبه است كه به عرف بين المللي تبديل شده و گاه در قالب قراردادها و كنوانسيون هاي بين المللي جنبه عام، فراگير و الزام آور به خود گرفته است. برخلاف وضعيت ايده آل و نگاه خوش بينانه ذهني كه كمتر بر واقعيات ملموس بشري اتكا دارد، و برخلاف وضع طبيعي كه حق با زور و غلبه است، وضع جديد مبتني بر قواعدي است كه اگرچه ريشه در همان واقعيات دارد ولي لباس زيبايي به تن كرده كه در آن حق و تكليف به يكسان مورد توجه قرار گرفته است و در قالب اصول و حقوقي چون حق صيانت ذات، حفظ منافع ملي، تأمين امنيت ملي، حق برابري كشورها و... به رسميت شناخته شده و اصولي ديگر چون حق دفاع مشروع و داشتن توان بازدارندگي ضمانت آن را عهده دار است. طبيعتا كشورهايي كه اين حقوق براي آنها به رسميت شناخته شده و يا توانايي استيفاي آن را دارند، كشورهايي برخوردار هستند، اما كشورهايي نيز وجود دارند كه توانايي استيفاي اين حقوق را به تنهايي ندارند و ناگزيرند يا در قالب قرار گرفتن در زير چتر حمايت كشورهاي برخوردار و يا با تلاش بي وقفه آن را به دست آورند و درصورتي كه هيچ كدام به دست نيامد، از آن حقوق چشم بپوشند.
آژانس بين المللي انرژي اتمي IAEA نهادي وابسته به سازمان ملل متحد است كه نظارت و تضمين اجراي معاهدات بين المللي مربوط به منع تكثير سلاح هاي هسته اي و منع جامع آزمايش هاي هسته اي را برعهده دارد. براساس اين پيمان ها علاوه بر حقوقي كه به موجب همان واقعيات پيش گفته براي پنج كشور ايالات متحده آمريكا، روسيه، چين، فرانسه و انگليس (كشورهاي عضو كلوب هسته اي) به رسميت شناخته شده، حقوقي را براي ساير اعضاي جامعه بين المللي در نظر گرفته است كه بتوانند از مزايا و مواهب دستاوردهاي تكنولوژي هسته اي در جهت اهداف انساني، علمي، صلح جويانه و مسالمت آميز بهره مند شوند. كشورهايي هستند كه بنا به اقتضائات امنيتي و جايگاه بين المللي از جمله كسب پرستيژ، توانسته اند از خط قرمز تعيين شده براي آنها فراتر روند (هند، پاكستان، اسرائيل و كره شمالي). برخي كشورها هم عملا از اين توانايي ها برخوردارند ولي از آن در جهت مقاصد صلح آميز و غيرنظامي استفاده مي كنند (ژاپن، آلمان و كشورهاي شمال اروپا). ايران كشوري است كه طبيعت، جغرافيا، وجود كشورهاي متخاصم بهره مند از توانايي هسته اي در همسايگي يا دوردست آن را آماج تهديدهاي ديگر بازيگران قرار داده است و اين موضوعي است كه اختصاص به نوع حاكميت هم ندارد و ايران با هر حاكميتي در معرض چنين تهديدهاي بالقوه و بالفعلي است. كافي است كه در نظر آوريم پاكستان و هند، در شرق، روسيه در شمال و اسرائيل در غرب مجهز به تأسيسات و تسليحات هسته اي هستند و ممكن بود صدام در صورت داشتن اين توانايي در دوران جنگ تحميلي آن را عليه ايران به كار گيرد، چنانكه از به كارگيري ديگر سلاح هاي كشتارجمعي دريغ نكرد. اين واقعيتي است كه هم كشورهاي عضو اتحاديه اروپايي و هم آمريكا كه خود در تسليح و تجهيز عراق به اين ابزارها دست داشتند، آن را كتمان نمي كنند. از طرف ديگر اگرچه IAEA ملزم به تأمين نيازهاي ايران به دستاوردهاي تكنولوژيك هسته اي در جهت مقاصد بشردوستانه و مسالمت آميز است ولي در اثر ممانعت همان كشورهاي برخوردار، نتوانسته است از حقوق مشروعش كه به موجب معاهدات الزام آور بين المللي تضمين شده است بهره مند گردد. خوشبختانه مسئولان جمهوري اسلامي طي هفته هاي اخير بهترين گام هاي متصور را براي رويارويي با چنين موانع و پيامدهايي برداشته اند. نه چنانكه هندو پاكستان كردند، ايران در جهت اعلام رسمي استفاده نظامي از دستاوردهاي تكنولوژي هسته اي گام برداشت و به سوي نظامي گري قدم نهاد و نه همچون اسرائيل از در موضع گيري مبهم و دوپهلو درآمد، شفافيت در اعلام رسمي تلاش براي دستيابي به توان هسته اي در جهت مقاصد صلح جويانه و پايبندي به آنچه معاهدات بين المللي بر آن مهر حجت نهاده موضعي بود كه دولت ايران از زبان رئيس جمهور خود بر آن پاي فشرد و بديهي است كه شفافيت و علانيت در كنار پذيرش «مسئوليت بين المللي» ناشي از تبعات «برخوردار» شدن، دو موضوعي است كه حداقل نگاه هاي كنجكاو و منصف در آن سوي مرزها آن را مي پسندد و به نظر مي رسد كه محمد البرادعي دبير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي هم در ديدار اخير خود از ايران چنين پيامي را دريافت كرده باشد.

ويترين احزاب
صنف احزاب
شهرام رستگار
از مقطعي كه موسوي لاري سكان وزارت كشور را در دست گرفت، رشد كمي احزاب در جامعه و مراجعات آنها به وزارت كشور نيز رو به نزولي نهاد، گرچه اين عطش و اشتها در جامعه بي ارتباط با جايگاهي كه وزارت كشور در زمان وزارت نه ماهه عبدالله نوري كسب كرد، نبود. همچنان كه سياست هاي وزارت ارشاد به سكانداري عطأالله مهاجراني منجر به گسترش كمي و كيفي مطبوعات به ويژه روزنامه هاي مستقل شد. سياست هاي وزارت كشور نيز موجب ترغيب و تشويق اشخاص حقيقي براي تأسيس نهادهاي سياسي غيردولتي شد. در شرايطي كه موانع عمده اي فراروي پيشبرد سياست هاي مشاركت جويانه، رقابتي و حزبي دولت خاتمي وجود داشت به ابتكار وزارت كشور سلسله نشست هايي ميان احزاب و گروه هاي سياسي با مقامات دولتي كه بعدها بر نشست احزاب با وزير كشور مرسوم شد، برپا شد. در همين نشست ها بود كه ايده تشكيل خانه اي كه بتواند تمامي احزاب را به درون خود بپذيرد و روابط و تعامل آنها را با يكديگر نهادمند سازد از سوي تعدادي از احزاب و گروه هاي سياسي طرح شد. اين گروه ها با تقاضاي تأسيس يك O.G.N (تشكل غيردولتي) از وزارت كشور تشكلي صنفي به نام خانه احزاب را تأسيس كردند. اين تشكل براساس ماده ۲ قانون احزاب مصوب سال ۶۰ مجوز فعاليت دريافت كرده است. ماده قانوني كه انجمن هاي صنفي و گروه هاي غيرسياسي را كه براي دفاع از حقوق يك پيشه خاص ايجاد مي شود تعريف كرده است. اعضاي خانه احزاب شامل تمامي گروه هايي هستند كه براساس ماده نخست قانون احزاب، مجوز فعاليت سياسي دريافت كرده اند. هيأت رهبري اين خانه هر سه سال يكبار تشكيل مي شود و در نخستين هيأت رهبري آن نمايندگان احزابي چون جبهه مشاركت ايران اسلامي، مجمع مدرسين و محققين حوزه علميه قم، حزب همبستگي ايران اسلامي، جامعه اسلامي مهندسين، جمعيت مؤتلفه اسلامي و. . . در آن حضور يافتند. كاركرد اصلي اين تشكل و رسيدگي و پيگيري مسائل حقوقي و تنظيم نحوه مناسبات احزاب با يكديگر تعريف شده است. اين تشكل همچون ساير تشكل هاي صنفي مشابه خويش بايد با نگاهي بي طرفانه و مستقل منافع اعضاي خويش را صيانت كند اما آيا به راستي در عالم واقع اين امر ممكن است؟ براي تمامي نهادهاي صنفي منافع مشتركي وجود دارد كه تمامي اعضا صرف نظر از تفاوت هاي فكري، عقيدتي، سياسي و فرهنگي بر سر آن تفاهم و توافق دارند. به طور مثال در يك تشكل كارگري، كارگراني با فرهنگ هاي متفاوت، مذاهب متفاوت و حتي اعتقاد سياسي متفاوت وجود دارند اما هنگامي كه در يك تشكل صنفي گردهم جمع مي شوند منافع مشتركشان افزايش دستمزدها، بيمه اجتماعي، كاهش ساعات كار و. . . است. در واقع براي يك كارگر به عنوان يك شخصيت حقيقي مي توان متصور شد كه هم داراي يك عقيده و مرام خاص سياسي و فرهنگي باشد و به خاطر آن به يك تشكل همسو با عقايد خويش بپيوندد و هم به عضويت سنديكاي صنف مربوط به خويش درآيد و از حقوق و منافع شخصي خويش دفاع كند. اما براي اشخاص حقوقي به ويژه احزاب كه داراي كاركردهاي خاص هستند چگونه مي توان متصور شد كه در قالب يك سنديكا فعاليت نمايند؟ هدف اصلي احزاب كسب قدرت و توسعه و ترويج يك مرام مشخص است، آيا گرد آوردن احزاب متنوع و متكثر به لحاظ فكري و عقيدتي اصولا امري شدني است؟ برخي ناظران به اين پرسش ها پاسخ مثبت مي دهند و معتقدند كه مهم ترين كار ويژه اي كه يك تشكل صنفي به نام خانه احزاب مي تواند داشته باشد، جمع كردن نمايندگان كليه تفكرات سياسي موجود در جامعه و برقراري وفاق سياسي است. در واقع وقتي احزاب بپذيرند كه به عضويت تشكلي درآمده اند كه قصد تأمين حقوق اساسي احزاب از جمله آزادي فعاليت سياسي، حضور در انتخابات و صيانت قضايي را دارد، بي ترديد مي پذيرند كه يك اصول كلي ميان احزاب وجود دارد كه كليه احزاب صرفنظر از مرام و مسلك خاص خود آنها را بايد بپذيرند. اما آيا خانه احزاب تاكنون توانسته است به اين مهم دست يابد؟ خانه احزاب در حال حاضر سه طيف حزبي را در ميان خود جاي داده است؛ احزابي كه هسته اصلي نيروهاي دوم خرداد را تشكيل مي دهند. نظير جبهه مشاركت ايران اسلامي، حزب كارگزاران سازندگي، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و مجمع روحانيون مبارز، احزابي كه بيشتر نقش بدنه اجرايي نيروهاي دوم خرداد را ايفا كرده اند نظير حزب همبستگي ايران اسلامي، حزب مردمسالاري، حزب اراده ملت و... و احزاب محافظه كار كه رقيب اين دو طيف هستند. به اعتقاد برخي ناظران تاريخچه نشست هايي كه خانه احزاب تاكنون برگزار كرده است نشان مي دهد مجادله و منازعه اين سه طيف، اهداف كلان و اساسي خانه احزاب را تحت الشعاع خود قرار داده است.
در واقع خانه احزاب به جاي آنكه به دنبال طرح مطالبات كلان احزاب از نظام باشد، به محلي براي منازعه اين سه طيف تبديل شده است. اين منازعه ها دو سمت كاملا متمايز دارد. يك سر اين منازعه محافظه كاران و هسته نيروهاي دوم خردادي است. به طور مثال چندي پيش كه يك تشكل سياسي غيرعضو خانه احزاب يعني جامعه مدرسين حوزه علميه قم مشروعيت ديني يكي از اعضاي اين خانه يعني سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي را زير سوال برد. اعضاي محافظه كار اين خانه به جاي آنكه از روح اساسي اين تشكل صنفي كه بايد دفاع از اعضا به ويژه اساس و موجوديت آنها باشد، پيروي كنند در حمايت از يك تشكل غيرعضو خويش، هنگامي كه بهزاد نبوي عضو سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در يكي از نشست هاي اين خانه حضور يافت، جلسه را ترك كردند و حاضر به استماع سخنان وي نيز نشدند. سر ديگر اين منازعه رقابتي است كه ميان هسته و بدنه نيروهاي دوم خردادي در جريان است و فعاليت هاي خانه احزاب را تحت الشعاع خود قرار داده است؛ بدنه اي كه مي كوشد تا با زير سوال بردن عملكرد اين هسته خود را در ساختار قدرت بيشتر سهيم سازد. به عنوان نمونه چندي پيش در جريان يكي از نشست هاي خانه احزاب كه موسوي لاري وزير كشور نيز حضور داشت يكي از اعضاي فعال حزب همبستگي انتقاد شديدي را درباره عملكرد هسته نيروهاي دوم خردادي متوجه موسوي لاري ساخت كه در جاي خود محل تأمل داشت؛ نه از اين منظر كه انتقادي متوجه يك مسئول اجرايي شده است بلكه از اين جهت كه موسوي لاري عضو مجمع روحانيون مبارز است. وي تلويحا اظهار داشته بود كه هسته موصوف كليه مراكز تصميم گيري در دولت را در دست گرفته است و حقي براي احزاب كوچك تر قائل نيست. به اعتقاد برخي آگاهان، خانه احزاب مي تواند محلي براي طرح ديدگاه هاي مختلف و محك خوردن تنازعات سياسي موجود در جامعه باشد در صورتي كه به اصل و موجوديت خويش لطمه اي وارد نشود. اما اگر قرار باشد احزابي منازعات بيروني را به خانه احزاب منتقل كنند و حتي ديدگاه هاي ساير متحدان خويش كه بيرون از اين تشكل قرار دارند به درون اين تشكل منتقل كنند، اساس اين تشكل به مخاطره خواهد افتاد.

ايران
اقتصاد
جهان
زندگي
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  زندگي  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |