نكاتي پيرامون مفاد يك قانون
كودكان بي پناه نيازمند حمايت قانون
از هر صد كودك كه متولد مي شوند سي كودك از سوءتغذيه در پنج سال اول زندگي خود رنج خواهند برد و نوزده كودك به آب آشاميدني سالم دسترسي ندارند
|
|
حمايت شدن در ذات بشر و موجود زنده هست، گياه توسط خاك، جانور توسط گياه، انسان توسط زمين و هر آنچه در خاك موجود مي باشد. اگر در هر كدام از اين عناصر اختلالي بوجود بيايد، تأثير منفي خود را برمجموعه خواهد گذاشت. اگر از گياهان و جانوران حمايت نكنيم يعني كره زمين را حمايت نكرده ايم ودر نتيجه ادامه حيات ما به مخاطره مي افتد و اگر خود ما حمايت نشويم اثر نامطلوب آن به كره خاكي برمي گردد. اما اينجا توجه كنيم به انسان و انساني به نام كودك كه در حال شكل گرفتن و رشد و بالندگي است. اگر كودك حمايت نشود طبيعي است كه يا توان و انگيزه حمايت كردن ندارد و يا واكنش غيرحمايتي نسبت به اطرافش خواهد داشت و طبيعي است كه آسيب زايي اين كودك حمايت نشده بزرگ شده به مراتب بيشتر از جانور و گياه است. چون مغز او با تخريب و بي پشتوانگي رشد كرده و حتما قدرت آسيب زايي بيشتري را خواهد داشت. چون مي تواند برنامه بدهد«برنامه تخريب» و با برنامه حمايت نكند، آسيب برساند و ايجاد خطر كند. آنچه امروز به عنوان پديده كودكان خياباني مطرح مي شود، در واقع همان كودكان حمايت نشده مطلق هستند كه از همه برنامه هاي حمايتي محرومند ودر مشكلات بي شماري دست وپا مي زنند و از همه كس آزار مي بينند. كودكي كه به بهداشت و سلامت وي توجه نشده، طبيعي است كه او هم مفهوم سلامت و بهداشت را يا نخواهد فهميد و يا زمان و هزينه گزافي را بايد صرف كرد تا بفهمد. چه رسد به اينكه مفهوم بهداشت همگاني را درك كند و ياكودكي كه به وي محبت نشده و يا به زيبايي ها و محاسن وي توجه و اهميت داده نشده، چگونه به ديگران محبت خواهد كرد و خوبيها و زيبايي هاي اطراف را خواهد فهميد. پس طبيعي است اگر در هر مرحله از زندگي كودك، به سلامت فكر و جسم و سلامت اجتماعي اش خلل و آسيبي وارد شود و يا مورد توجه قرار نگيرد در سنين بالاتر، همان بخش آسيب زايي مي كند. حال اگر كودكي، در همه موارد از زندگيش نه تنها حمايت نشود بلكه آسيب ببيند تصورش را بكنيد چه مجموعه اي از بار تخريب را با خود حمل مي كند و در بزرگي اش در هر جايي كه لازم ببيند از بدآموزه هاي گذشته خويش در جهت بقاء ناسالم اش آسيب زايي خواهد كرد. كودك خياباني از همين مجموعه است.اگر بقيه كودكان از ۳۰ يا ۴۰ درصد حقوق خود برخوردارند و استفاده مي كنند ،كودك خياباني از هيچ حقي برخوردار نيست. براي بقاي خود در خيابانها سرگردان مي شود تا شكمش را سير كند. براي آموزش هيچ امكاني برايش فراهم نيست و مانند بقيه به مدرسه نمي رود. محروم از مراقبت هاي بهداشتي در برابر سوء استفاده هاي جنسي و روحي و جسمي محافظت نمي شود. از محيط خانوادگي سالم محروم و از نزديكترين بستگانش آزارهاي متفاوت مي بيند و حمايت هاي قانوني نمي شود. تبعيض و تفاوت در تمام ابعاد زندگي اش رسوخ كرده و حمايتهاي اجتماعي نمي شود و دهها مشكل و اختلال جدي در مرحله رشد فكر و جسم خود دارد. چه خواهد شد؟ چه خطراتي او و اطرافيانش را تهديد مي كند؟ چه خطراتي جامعه ما و جامعه جهاني را تهديد مي كند؟ زيرا اين فقط معضل كشور ما نيست. متأسفانه كشورهاي فقير و كشورهاي در حال توسعه با اين بحران روزافزون روبه رو مي باشند. اين پديده اواخر قرن بيستم و در كشورهايي كه درگير جنگ هاي منطقه اي بوده اند رشد فراواني داشته است. آمار و ارقام در دنيا تكان دهنده است. در سطح جهان از هر چهار كودك يكي در فقر نكبت بار به سر مي برد. از هر صد كودك كه متولد مي شوند سي كودك از سوء تغذيه در پنج سال اول زندگي خود رنج خواهند برد و نوزده كودك به آب آشاميدني سالم دسترسي ندارند و از هر صد كودك تولد چهل كودك ثبت نخواهد شد و به طور شاخص هر سال نزديك به دوازده ميليون كودك زير پنج سال، قرباني فقر و فساد مي شوند و از بيماري هاي قابل پيشگيري مي ميرند. ۹۵ درصد اين آمار مربوط به كشورهاي فقير و توسعه نيافته و يا در حال توسعه مي باشد كه خصوصا در دو دهه اخير دچار تغيير و تحول سياسي شده اند و با كشمكش هاي داخلي و جنگ هاي مختلف قومي، نژادي، منطقه اي و بين مرزي و يا جنگ هاي تحميلي ابرقدرتهاي سرمايه داري، دچارمصيبتهاي بي شماري گشته اند و فرصت حل مشكلات مردم و پيشرفت و برنامه ريزي بلندمدت براي ثبات و امنيت اقتصادي و اجتماعي كشور را به جنگ هاي خانمانسور سوز تبديل كرده اند.
«قطعا چالش اصلي پيشگيري از اين وضع است،به طوري كه پيشگيري از سطح شعار و حرف بگذرد و به عمل درآيد. صحبت در اين مورد آسان تراز اقدام است. صددرصد ، مزاياي پيشگيري در آينده پايدار خواهد شد و حتما هزينه هايي كه براي بازسازي در دنيا مي شود، سرسام آور است. هزينه براي خسارات وارد شده و همچنين فرصت ها و امكانات از دست رفته؟! راهكارهاي مؤثر نه فقط جان صدها هزار نفر انسان را نجات خواهد داد، بلكه باعث ميلياردها دلار صرفه جويي مي شود كه براي كاهش فقر و توسعه پايدار مي توان گام هاي مؤثري برداشت(از دغدغه ها و پيشنهادات كوفي عنان به دولتها.)»
در اين جا به برنامه ريزي كلان كشور خودمان اشاره كنيم كه براي از بين بردن چالش فراروي كودكان فقر، كودكان آسيب ديده و بزرگان آسيب زاي فردا، به برنامه ريزي دقيق و آ ينده نگري مسئولان و مشاركت مردم نياز دارد. بي توجهي به حقوق كودكان يعني فقط تا نوك بيني را ديدن و براي حتي يك قدم جلوتر برنامه ريزي نكردن است. به دليل ناكارآمدي برنامه هاي اجرايي، تغيير و تحول در زيرساخت هاي موجود امري عاجل محسوب مي شود. دردهاي اجتماعي را بايد ريشه اي درمان كرد. وگرنه مسكن درد را مخفي نگه مي دارد و به همه جا سرايت مي كند. بوجود آمدن مؤسسات خدماتي، حمايتي و آماده باش و مجهز بودن هميشگي اين مؤسسات به امكانات و بودجه كافي با هدف پيشگيري از عوارض بلاياي طبيعي و غيرطبيعي مانند جنگ، زلزله، سيل وخشكسالي. بسيار ضرورت دارد تا مشكلات آوارگي و دربه دري خانواده ها و كودكان بي خانواده سريعا برطرف شود تا هزينه هاي سنگين پرداخت خسارات ناشي از بي برنامگي و سهل انگاري بيش از اين افزايش نيابد. به كارگيري متخصصان و كارآمدان در امر برنامه ريزي و سياستگذاري، نظارت دقيق و دلسوزانه برعملي شدن برنامه ها و سياست هاي اتخاذ شده، ضروري است. برنامه ريزي همه جانبه و بلندمدت و اجراي آن در همه بخشهاي كليدي و مهم اقتصادي كشور، به منظور جلوگيري از مهاجرت بي رويه روستاييان به شهرها يك ضرورت مبرم است.
برنامه ريزي براي عملي كردن حقوق كودك در جامعه نياز به آگاهي و شناخت همه مردم دارد و در اين راه سازمانهاي غيردولتي پيشرو خواهند بود و به منابع و دانش لازم مجهز و در ترويج اين حقوق در بين مردم همچنان تلاش خواهند كرد و مسئولين حتما مي دانند كه كودكان يكي از نزديكترين و پاكترين موجودات به خداوند هستند. پس اگر هر كودكي آزار ببيند گناه كسي بيشتر است كه از حقوق وي حمايت نكرده است. حقوقي كه حق اين كودكان است نبايد دستخوش سليقه هاي بزرگتران بشود. پس وظيفه مسئولين كه مدافع، نگهبان و مجري اين حقوق هستند به مراتب سنگين تر است و بايد به مانند كتابهاي مقدس از آن محافظت بشود و چون كودكان قادر نيستند خودشان در اجراي اين حقوق و نهادينه كردن آن كاري بكنند گناه بزرگي است.
وظيفه مسئولين است كه آگاهانه براي نهادينه كردن حقوق كودكان بدون هيچگونه قيد و شرطي از حقوقشان دفاع كنند تا هيچ كس حق تجاوز به كودكان را به خود ندهد. اضافه كردن تبصره هاي مختلف به مواد اصلي حقوق كودك و مشروط گذاشتن آن نه تنها دردي از كودكان دوا نمي كند بلكه ناتواني و ترس عده اي از قانونگذاران را از اجراي اين حقوق در اذهان عمومي تداعي خواهد كرد.
حل مشكل كودكان امروز به مفهوم ترسيم آينده اي روشن براي همه فرزندان اين مرز و بوم است. كشور ما ايران، سالهاست كه به كنوانسيون جهاني حقوق كودك پيوسته و متعهد است كه حقوق كودكان را به اجرا در آورد. توقع اين است كه اكثريت نمايندگان كشور ما در مجلس شوراي اسلامي به ضرورت اجراي اين پيمان واقف باشند تا تبصره به جاي ماده اصلي قانون پذيرفته نشود. كودك آزاري از طرف اولياء دم به شكل هاي مختلف در جامعه ما رواج دارد و مختصري از اخبار آن در ستون حوادث روزنامه ها انعكاس مي يابد.
رقيه نجفي
|