سه شنبه ۱۹ فروردين ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۱۶- April, 8, 2003
جنگ خليج فارس و تأثير آن بر ورزش
دور از شرايط آماده باش
ورزش اصولا نافي هرگونه جنگ در جهان است خواه در عراق باشد خواه در هر كشور ديگري و ورزشكاران ما نيز مي توانستند به موازات مخالفت جهاني با جنگ نارضايتي خود را ابراز كنند
مجيد افتخاريان
006050.jpg

«بي ثباتي ناشي از تجاوز آمريكا به عراق در منطقه و لغو بازي هاي بين المللي، يأس و نااميدي را در بين ورزشكاران تيم هاي ملي به وجود آورده و باعث كاهش انگيزه آنها شده است. » اين جملات تنها واكنش رسمي محافل ورزشي ايران در قبال جنگ فعلي خليج فارس بود كه از زبان عيسي اسحاقي سخنگوي سازمان تربيت بدني جاري شد. در حالي كه در بسياري از نقاط جهان ورزشكاران يا مديران ورزشي، جنگ و تجاوز نظامي را تقبيح و مذمت كردند در لابه لاي سخنان سخنگوي سازمان تربيت بدني تنها نگراني از برگزار نشدن رويدادهاي ورزشي در ايران به چشم مي خورد.
به طور كلي هيچ واكنش برنامه ريزي شده و مناسبي از سوي ورزشكاران و يا مربيان و مديران ورزشي ما صورت نگرفت كه در نوع خود جاي تعمق دارد.
اين در حالي است كه اصولا ورزش در دنياي امروز نوعي نبرد كاملا صلح آميز به شمار مي آيد و به نحوي جاي درگيري هاي قومي و قبيله اي قديمي را در شرايطي كاملا كنترل شده و مصالحه جويانه گرفته است. به عبارت ديگر ورزش در دنياي امروز پرچمدار صلح به شمار مي رود و ورزشكاران نيز سفيران اصلي دوستي و مودت بين المللي به شمار مي آيند. به همين دليل تعداد زيادي از افراد مشهور ورزشي جهان مثل روبر پيرس، زيدان، ليتون هيوئيت و. . . از همان روزهاي ابتدايي جنگ نفرت و انزجار خود را از هرگونه تجاوز نظامي اعلام كردند. در واقع اين اظهارنظرها به دليل ابراز شدن از سوي شخصيت هاي بزرگ ورزشي مي توانست ابعاد وسيع تري در عرصه بين المللي پيدا كند. از سوي ديگر با انجام بازي هاي ورزشي در دنيا و حتي در عراق باز هم ورزش به عنوان پديده تلطيف كننده شرايط سخت جنگي به ميدان آمد. اين در حالي است كه اظهارات و مواضع ضدجنگ ورزشكاران درست در بين اخبار سيل آساي جنگ در سراسر دنيا پخش مي شود و مي تواند به عنوان ردپاي باريكي از صلح از سوي بينندگان مورد توجه قرار گيرد و اين شرايطي است كه از سوي ورزشكاران و محافل خبري ما حداقل از جهت تبليغاتي ناديده گرفته شده است.
ورزشكاران ما هنوز فكر مي كنند كه وظيفه اي جز اجراي دستورات مربيانشان ندارند و مربيان و مديران باشگاه ها و تيم ها نيز به فكر تهيه خرج و مخارج هنگفت تيم هاي ورزشي هستند و كمتر به استفاده از فضاي تبليغاتي مناسب موجود فكر مي كنند. از سوي ديگر به دليل ساختار دولتي ورزش ما، عموما ورزشكاران منتظر واكنش هاي رسمي سازمان ورزش مي شوند و تابه حال براي استفاده از چنين شرايطي تمريني نداشته اند.
در شرايط سياسي فعلي هم كه مقامات سياسي ايران با هر دو طرف متخاصم مخالف هستند و قاعدتا نمي توان انتظار واكنش هاي واضحي در حمايت يكي از طرفين جنگ داشت. همين شرايط تا حد زيادي در بين ورزشكاران ما كه عموما سياسي هم نيستند به چشم مي خورد. ورزشكاران ما عمدتا متعلق به نسلي هستند كه ارتباط مستقيمي با جنگ تحميلي داشته اند و به همين دليل طبيعي است كه هيچ گونه سمپاتي با حكومت عراق نداشته باشند. از سوي ديگر نيروهاي مهاجم حاضر در عراق نيز به طور كلي با مخالفت جهاني در برابر جنگ مواجه شده اند و نمي توان دليلي براي حمايت از آنها تراشيد و در اصل بايد آنها را محكوم كرد. اما نبايد فراموش كرد كه ورزش اصولا نافي هرگونه جنگ در جهان است خواه در عراق باشد، خواه در هر كشور ديگري و ورزشكاران ما نيز مي توانستند به موازات مخالفت جهاني با جنگ، نارضايتي خود را ابراز كنند.
006065.jpg

اما به غير از اين مسائل، جنگ بر ورزش ما نيز سايه خود را گسترانيده است. اين روزها توجه عمومي بينندگان تلويزيون به اخبار جنگ معطوف شده و طبيعي است كه پربيننده ترين برنامه ها صحنه هاي درگيري جنگ باشد. در اين حالت واضح است كه تعداد تماشاگران برنامه هاي ورزشي هم كاهش قابل ملاحظه اي پيدا مي كند و به تبع آن ورزش دچار افت مي شود. از اين نظر شايد سخنان سخنگوي سازمان تربيت بدني در مورد ايجاد شرايط يأس و بي انگيزگي در بين ورزشكاران صحت داشته باشد. از سوي ديگر قرار گرفتن ايران در همسايگي كانون جنگ و جدل عراق و آمريكا باعث فرار كردن كليه تيم هاي خارجي از رقابت با تيم هاي ايراني است كه اين هم در نوع خود قابل توجه است. با اين وصف اعزام تيم هاي ملي به كشورهاي ديگر و انجام ديدارهاي مناسب مي تواند تأثير مثبتي بر روحيه ورزشكاران ملي ما بگذارد. در ضمن بايد به اين نكته هم توجه داشت كه ممكن است جنگ در خليج فارس بيشتر از زمان وعده شده به طول انجامد كه اين مسئله خودبه خود بر مشكلات گفته شده مي افزايد. اين در حالي است كه برخي از تيم هاي ملي ما مثل تيم المپيك فوتبال در انتظار مسابقات مهم و سرنوشت سازي در سال جاري هستند و سستي و نااميدي مي تواند سبب حذف زودتر از موعد اين تيم ها بشود. در هر حال چه بخواهيم چه نخواهيم آتش جنگ ديوارهاي همسايه ما را مي گدازد و ورزش ما نيز مثل ديگر پديده هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي تحت تأثير آن قرار مي گيرد. در اين شرايط بايد به فكر مواجهه اصولي و صحيح با اين پديده بود.

طارق عبدالوحاد مبهوت
006075.jpg
فردريك پوته
ترجمه: سهيلا قاسمي
اليويه سن ژان بسكتباليست مسلمان تيم ملي فرانسه كه در سال ۱۹۹۶ پس از گرايش به اسلام نام خود را به طارق عبدالوحاد تغيير داد به شدت عملكرد آمريكايي ها را محكوم مي كند. او يك سال پس از گرايش به اسلام به عنوان نخستين بسكتباليست فرانسوي در ليگ مشهور آمريكا (NBA) حضور يافت. اين مرد فرانسوي مسلمان و بازيكن تيم «دالاس ماوريكس» براي پرداختن به مسئله جنگ عراق دلايل فراواني دارد.
هر چند ورزشكاران حرفه اي بسيار كمي در مورد اين موضوع اظهارنظر كرده اند، اما طارق عبدالوحاد به راحتي در مورد تهاجم نظامي كشوري كه در آن توپ مي زند صحبت كرده است: «موقعيت ما هر چه باشد، باز هم دو مسئله وجود دارد كه تحمل آن بسيار دشوار است. اول اينكه آمريكا به كلي از مقررات بين المللي تخلف كرده است و دوم اينكه جنگ هميشه يك تراژدي بوده و به هر قيمت شده بايد از آن اجتناب كرد. حتي براي بوش هم سر صدام هيچ بهايي ندارد. »
طارق عبدالوحاد در سال ۲۰۰۱ نيز «ضدحمله بي اندازه آمريكايي ها» در مورد سوءقصد ۱۱ سپتامبر را محكوم كرده بود. او با تاسف مي گويد: «در فرانسه برخي افراد، اين وضعيت را نوعي همدردي با طالبان مي دانستند. با اين حال، اگر اجازه دهيم آمريكا بدون كيفر به كار خود ادامه دهد، اين كار همانند كارت سفيدي براي تاييد هر كاري در جاهاي ديگر است. اين همان چيزي است كه در حال حاضر شاهد آن هستيم. . . »

يك «شوي واقعي»
به نظر اين بسكتباليست «جنگ در آمريكا مثل يك شوي واقعي دنبال مي شود. اگر اين جنگ به پايان برسد، مسلما ديگر هيچ كس در مورد عراق صحبتي نخواهد كرد. عراق هم مثل افغانستان به فراموشي سپرده مي شود. اين مسئله بسيار غم انگيز است. نمي توانيم بگوييم وضعيت هاي اين چنيني آن چنان كه بايد مردم را تحت تاثير قرار مي دهند. عراقي ها هم مثل افغان هاي بي گناه جان خود را از دست مي دهند. همه اين مسائل به فراموشي سپرده خواهد شد؛ مسائلي كه زماني بسيار مهم بودند. اين مسئله واقعا تعجب آور است. »
اين بازيكن تيم ملي فرانسه (۳۰ بازي ملي) كه پس از يك سال دوري از ميدان مسابقه، كه به دليل يك مصدوميت شديد از ناحيه زانو اواسط ماه مارس به زمين بازگشت در NBA تحت هيچ محافظت ويژه اي قرار ندارد. او مي گويد: «من قرباني تفسيرها و يا ملاحظات عمومي نيستم. عجيب تر اينكه يكي از همكاران آمريكايي ام به نام نيك وان اكسل سخناني بر عليه رئيس جمهور بوش بر زبان آورد.
او كه بومي مزون ـ آلفور است اعتراف مي كند كه در حال حاضر فراموش كردن بسكتبال برايش كار بسيار دشواري است. جنگ امكان مي دهد كه بسياري چيزها نسبي شوند. به خصوص در اين زمان است كه مي فهميم تا چه حد مزيت و برتري داريم. زماني كه ما مشغول تمرين هستيم و يا بازي مي كنيم، برخي افراد هستند كه روي سرشان بمب مي ريزد و يا يكي از اعضاي خانواده شان را از دست مي دهند. »
مخالفت او با سياست بين المللي آمريكا به هيچ وجه دليل بازگشتش به فرانسه نيست. «الان وقت ترك اين كشور نيست. بايد چيزهاي بيشتر پيش بيايد تا از اينجا بروم. به عنوان مثال زماني كه حقوق اساسي افرادي مثل من در خاك آمريكا به مسخره گرفته شود از اينجا خواهم رفت. »

فوتبال قطر تسليم نمي شود
006070.jpg
در صفحه اول سايت اينترنتي سفارت فرانسه در قطر عبارت زير نوشته شده است: «به راه افتادن عمليات نظامي در خاك عراق بايد همه مسافران را بر آن دارد كه طرح سفر به قطر را به تعويق بيندازند (. . . ) به همه هموطنان مان توصيه مي كنيم در شرايط فعلي به شدت احتياط كنند (. . .) »
با وجود اين موضوع، پانزده مربي فوتبال فرانسوي كه براي آزمودن بخت خود به اين اميرنشين كوچك خليج فارس سفر كرده اند از قاعده مستثني هستند.
محل فرماندهي مركزي ارتش آمريكا در حدود ۱۵ كيلومتر با دوحه، پايتخت قطر، فاصله دارد. اما اين مسئله هيچ اختلالي در تاريخ برگزاري بازي هاي ليگ ملي اين كشور به وجود نياورده است.
هر چند جايگاه تماشاچيان به نسبت زمان صلح بسيار خالي است، اما ژان كاستنادا دروازه بان سابق آاس سنت اتين و سرمربي جديد الريان ـ باشگاه يكي از پسران امير قطر ـ معتقد است: «مسابقات به طور طبيعي روند خوبي را دنبال مي كنند. » هفته آينده، ده تيمي كه در تنها ليگ قهرماني كشور شركت دارند بايد پيش از شركت در «جام وليعهد» چند ديدار پاياني خود را به انجام برسانند. لاديسلا لوزانو، مربي فرانسوي «الخور» مي گويد: «ما گسترده ترين دوران خود در زمينه فوتبال را در ۵۰ كيلومتري دوحه آغاز كرده ايم. فرستادن مربيان خارجي به كشور زادگاه خود مدنظر مسئولان فوتبال قطر نيست. »
او در ادامه مي گويد: «ما با توجه به قراردادي با باشگاه ها يا فدراسيون هايي همكاري مي كنيم و بدون اجازه آنها نمي توانيم كشورشان را ترك كنيم. من به شخصه هميشه به قراردادهايي كه منعقد كرده ام افتخار مي كنم. » با اين وجود اين فرانسوي تدابير خاص خود را در نظر گرفته شب قبل از حمله نظامي آمريكا او همسر و پسرش را به كاله ـ شهري كه سه سال پيش در فينال جام حذفي فرانسه هدايت آن را در دست داشت ـ فرستاده است.
كريستين گوركوف قصد دارد پس از پايان قراردادش با الاتحاد در ماه مه به كشورش بازگردد. او مي گويد: «دو روز اول جنگ، ترس از ضدحمله هاي موشكي عراق و همچنين عمليات تروريستي در داخل كشور كه به دليل حضور مركز فرماندهي آمريكايي بود به شدت وجود داشت.»
مربي سابق رن مي گويد كه بازيكنانش جريان عمليات را به دقت دنبال مي كنند: «در باشگاه همه دائما در برابر تلويزيون نشسته و برنامه هاي شبكه الجزيره را تماشا مي كنند. پيش از جنگ، آنها بيشتر با رژيم صدام حسين مخالفت مي كردند، اما پس از حمله آمريكايي ها احساسات همبستگي اعراب و يا احساسات ضدآمريكايي در وجود آنها بيدار شده است. »
لاديسلا لوزانو كه ايراني ها و كويتي هايي نيز در تيمش دارد مي گويد كه اين بازيكنان «نگراني زيادي از جنگ دارند.» او به منظور آماده سازي بازيكنان براي پايان فصل، جلسه آموزشي هشت روزه اي ترتيب داده بود. وي در اين مورد مي گويد: «در آغاز دوره آموزشي هيچ كس در مورد جنگ حرفي نمي زد، اما امروزه همه فقط در مورد اين مسئله حرف مي زنند اين مسئله هيچ تاثيري در عملكرد ورزشي آنها نداشته است و هنوز تمركز خود را دارند. آنها مردماني هستند كه عادت دارند نظرات خود را به صورت عمومي ابراز نكنند. » در استاديوم ها هيچ تظاهراتي موافق يا مخالف جنگ ديده نشده است. پير لوشانتر سرمربي تيم ملي قطر در اين باره چنين اظهارنظر مي كند: «فكر مي كنم حضور مقتدرانه پليس در امارات به آنان اجازه چنين كاري را نداده است. ما همه كمي تحت نظر هستيم. »
مربي سابق كامرون در عوض مي گويد كه موقعيت ديپلماتيكي فرانسه موجب شده كه اتباعش در وضعيت بسيار خوبي باشند و در ميان مردم محلي محبوبيت داشته باشند. پير لوشانتر تعريف مي كند: «چندي پيش يكي از مربيان ما كه مسئوليت بازيكنان زير ۱۶ سال را به عهده دارد، به دليل تخلف رانندگي دستگير شده بود، پليس به محض اينكه فهميد او فرانسوي است بي هيچ حرفي اجازه داد كه برود. »
لوموند

باشگاه هاي مشهور اروپا
موناكو (فرانسه)
006055.jpg
نام رسمي:
Association sportive de Monaco Footbal club
نام اختصاري: As Monaco
تأسيس: ۱۹۲۴
لباس اصلي: پيراهن سرخ و سفيد، شلوارك سرخ و جوراب سفيد
لباس دوم: پيراهن آبي و زرد، شلوارك و جوراب آبي
آدرس:
۷avenue des Castelans 98000 Monaco
تلفن: ۹۲۰۵۶۴۶۳ ـ ۰۰۳۶۶
فاكس: ۹۲۰۵۲۴۵۴ ـ ۰۰۳۶۶
استاديوم: لويي دوم (Louis II)
ظرفيت: ۲۰ هزار نفر
رئيس باشگاه: ژان لويي كامپورا
سرمربي: ديديه دشان
پست الكترونيكي: info@asm-foot.mc
سايت رسمي: www.asm-foot.mc
حامي مالي: پوما، تيسكالي، فدكومينوست
افتخارات:
قهرمان لوشامپيونا هفت بار (سال هاي ،۱۹۶۱ ،۱۹۶۳ ،۱۹۶۸ ،۱۹۸۲ ،۱۹۸۸ ۱۹۹۶ و ۲۰۰۰) قهرمان جام حذفي فرانسه پنج بار (سال هاي ،۱۹۶۰ ،۱۹۶۳ ،۱۹۸۰ ،۱۹۸۵ ۱۹۹۱)
تاريخچه:
باشگاه موناكو با حمايت هاي پرنس تأسيس شد و به مرحله حرفه اي شدن رسيد. موفقيت اين تيم در سال هاي بعد (رسيدن به هفت عنوان قهرماني ليگ و ۵ جام حذفي و همچنين شركت در ۱۱۲ ديدار جام اروپا كه يكبار نيز موناكويي ها تا مرحله فينال رسيدند) مديون اين پرسنل بود. استاديوم لويي دوم شاهكار قابل توجه اين پرنس سازنده است كه به دليل فتح سرزميني در فونتويل شروع به ساخت اين استاديوم كرد. مجمع ورزشي موناكو در سال ۱۹۲۴ و پس از سازمان هاي ورزشي محلي متعددي تأسيس شد. رشته هاي مختلف ورزشي كه اين سازمان ها به آن مي پرداختند موجب به وجود آمدن بخش هايي شد كه همگي استقلال مالي و اداري داشتند و زير نظر يك شوراي اداري به فعاليت مي پرداختند. در ميان اين رشته ها، فوتبال وارد رقابت هاي ملي فرانسه شد و به فدراسيون فوتبال فرانسه (FFF) پيوست.
تيم فوتبال موناكو به عنوان يك تيم حرفه اي كه توسط كميته مديريتي مستقل از ساير بخش هاي باشگاه موناكو هدايت مي شد به شكل يك تيم دسته دومي كار خود را در ليگ فرانسه آغاز كرد و اين، آغاز دوران جديدي در زمينه ورزش سلطنتي بود. عبارت «حرفه اي» جهت متفاوتي به ساختارهاي فوتبال موناكو و روياهاي آنها داد.
در پايان فصل ۵۳ ـ ۵۲ تيم موناكو به جايگاه دوم جدول دسته دوم ليگ صعود كرد و به اين ترتيب به «سطح ملي» يعني دسته اول رسيد. سرخ و سفيد پوش ها دهه اي سرشار از موفقيت را آغاز كردند. سال ،۱۹۶۰ موناكو با مربي گري لوسين لودوك به فينال جام حذفي فرانسه راه يافت. در فينال نيز ۴ بر ۲ سنت اتين را مغلوب كرد و نخستين عنوان قهرماني تاريخ باشگاه را به دست آورد. حضور مجدد لودوك و بازيكناني به نام ميشل هيدالگو، آنري بيانشري، تئو و دليو اوني در فصل بعد، باعث شد كه تيم قهرماني لوشامپيونا و جام دراگو را يكجا به دست آورد.
فصل ۶۳ ـ ۶۲ موناكو با پيروزي در تمامي رقابت هايي كه فدراسيون فوتبال فرانسه سازماندهي كرده بود افتخارات تازه تري كسب كرد. بهار ۶۳ دو قهرماني در جام حذفي و لوشامپيونا توأما به دست آمد. باشگاه در تلاش بود تا بهترين بازيكنان داخلي و خارجي را به خدمت گيرد. اين تيم بهترين تيم ممكن در كل تاريخ باشگاه بود.
فصل بعد موناكو در سطح جهاني مطرح شد و در تورنمنت هاي مختلف و مسابقات بين المللي بسياري شركت كرد. در برزيل، آلمان، ايتاليا، بلژيك، هلند و همه كشورهايي كه فوتبال سلطان آنها است موناكو نيز حضور داشت.
فصل هاي بعد موناكو به تناوب، نتايج خوب و متوسط به دست آورد. پس از عنوان نايب قهرماني ليگ در سال ۶۴ اين گروه به نتايجي ضعيف تر دست يافت. سال ۱۹۶۶ لوسين لودوك دوباره سرمربي موناكو شد و شش ماه بعد اين تيم كه به دسته دوم سقوط كرده بود دوباره به سطح حرفه اي بازگشت. در پايان فصل ۶۸ ـ ۶۶ موناكو به طرز باورنكردني اي قهرمان فرانسه شد و دوباره افتخار را به اين باشگاه اشرافي بازگرداند. قهرماني فرانسه در فصل ۸۲ ـ ۸۱ نيز نصيب موناكويي ها شد. آرسن وانژه از ژوئيه ۸۶ به عنوان مربي كار خود را با موناكويي ها آغاز كرد. سرخ و سفيدها در پايان اين فصل قهرماني را از آن خود كردند و توانستند به رقابت هاي جام باشگاه هاي اروپا راه يابند. موناكو براي نخستين بار به مرحله يك چهارم نهايي اين رقابت ها راه يافت.
فصل ۹۲ ـ ۹۱ در جام در جام اروپا، تيم اشرافي به مرحله نهايي راه يافت. بازي فينال در استاديوم لوزليسبون برگزار شد. موناكويي ها با وجود شكست در بازي پاياني فصل بسيار خوبي را پشت سر گذاشتند. به دليل مشكلات و مصدوميت هاي متعدد تيم به نتايج بسيار ضعيفي دست يافت. در چنين وضعيتي آرسن وانژه ناگزير كنار رفت تا ژان لوك اتوري كاپيتان باتجربه تيم جاي او را بگيرد. فصل بعد هيچ اتفاق تازه اي رخ نداد. تيم سرخ و سفيدها با در اختيار گرفتن بهترين مهاجمان ليگ سعي كرد تا بازي تهاجمي تري در پيش بگيرد تا شايد وضع عوض شود. سال ۹۶ تلاش مسئولان به ثمر رسيد و موناكو كه پر از ستاره هايي مثل ساني اندرسون، امانوئل پتي و تيري آنري بود دوباره در صدر جدول جاي گرفت.
فصل ۹۸ ـ ۹۶ تغييرات بسياري در تيم صورت گرفت و بازيكنان بسياري وارد تركيب تيم شدند. فصل ۹۹ ـ ۹۸ پس از قهرماني فرانسه در جام جهاني آغاز شد و ستارگان خسته اي مثل بارتز، ترزگه و آنري كه در تيم ملي از نظر جسمي و روحي بسيار فرسوده شده بودند، نتوانستند كمك زيادي به تيم كنند. فصل ۲۰۰۰ ـ ۱۹۹۹ با آمدن ستارگاني مثل ماركو سيمونه و مارسلو گالاردو شروع شد. موناكو بهترين و جوان ترين تيم لوشامپيونا عصر جديدي را در بازي حرفه اي خود به وجود آورد. فصل بعد تركيب تيم به كلي عوض شد. فصل ۲۰۰۲ ـ ۲۰۰۱ با آمدن ديديه دشان، كاپيتان سابق تيم ملي فرانسه و بازيكنان جديد ديگري مثل بيرهوف آغاز شد. با اين همه تحول، موناكو وضعيتي بهتر از قبل پيدا كرد. در فصل جاري موناكو بسيار پيشرفت كرده و هم اكنون در بالاي جدول است.

حاشيه ورزش
• تقاضاي غرامت قربانيان شرق از غرب
قريب به ۳۰۰ تن از ورزشكاراني كه قرباني برنامه دولتي دوپينگ سازمان يافته در آلمان شرقي سابق بوده اند، از دولت امروز آلمان تقاضاي غرامت كردند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از برلين، دستگاه عدالت اداري شهر كلن آلمان مسئول رسيدگي به اين پرونده است و اعلام كرده كه در اين هفته تعداد دقيق شاكيان آن مشخص خواهد شد. دستگاه قضايي آلمان سرگرم جمع آوري اطلاعات در اين زمينه است و اعلام كرده كه پس از مطالعه كامل پرونده درباره آن قضاوت خواهد كرد.
جمع زيادي از پزشكاني كه همگي در دوپينگ دولتي برنامه ريزي شده ورزشكاران دخالت داشته اند، از ارائه مدارك پزشكي اين ورزشكاران به دادگاه خودداري مي كنند و همين امر مانع از تسريع روند رسيدگي قضايي به پرونده است. مجلس نمايندگان آلمان «بوندس تاگ» در ماه ژوئن گذشته حكم كرد كه به قربانيان دوپينگ دولتي در آلمان شرقي سابق غرامت پرداخت شود.
بعد از اين اعلام، تعداد ۵۰۰ پرونده شكايت به انجمن دفاع از حقوق اين ورزشكاران رسيد. به نظر كارشناسان، شماري از اين ورزشكاران به دليل شرم و يا ترس از به خطر افتادن حيات ورزشي شان و يا بروز مشكلات اجتماعي، از مطرح كردن اين موضوع در ملاء عام و يا مراجع قضايي پرهيز مي كنند.

• خوب شد كه باختيم
006060.jpg

اگر به ياد داشته باشيد تيم ملي تنيس ايران در اواخر سال گذشته در مرحله اول گروه دوم آسيا و اقيانوسيه در جام ديويس، در يك نبرد فوق العاده نزديك در ورزشگاه شهيد شيرودي با نتيجه ۳ بر ۲ از لبنان شكست خورد و به گروه بازنده ها سقوط كرد. در اين مرحله نيز همين چند روز پيش در دوشنبه تيم تاجيكستان را شكست داد تا از سقوط مجدد به گروه سوم آسيا و اقيانوسيه مصون بماند. در عوض تاجيك ها كه در سال ۲۰۰۲ با ما به گروه دوم صعود كرده بودند مجددا راهي گروه سوم شدند. تا اينجاي كار نكته خارق العاده اي وجود نداشت. اما جالب اينكه تيم ملي لبنان كه بايد از روز جمعه تا يكشنبه (۱۵ تا ۱۶ فروردين) در مرحله دوم يا نيمه نهايي گروه دوم در هنگ كنگ به مصاف تيم ملي تنيس اين كشور مي رفت، از ترس ذات الريه جديدي كه در آن منطقه شايع شده از سفر به هنگ كنگ سرباز زدند و فدراسيون بين المللي تنيس ITF نيز لبناني ها را بازنده اعلام كرد. لبناني ها دو سال پيش نيز در لبنان در مرحله نيمه نهايي به مصاف هنگ كنگ رفته بودند، كه اتفاقا ۳ بر ۲ پيروز شدند.
اما اين بار، بيماري كه شبيه آنفولانزا است و SARS نام گرفته نه تنها لبناني ها بلكه هزاران مسافر ديگر به جنوب شرق آسيا را به وحشت انداخته است. اين بيماري كه فعلا درمان ندارد تا به حال ۶۵ نفر را در سراسر جهان از پاي درآورده و ۲۳۰۰ نفر ديگر نيز به آن مبتلا هستند.
به هر حال هنگ كنگ به ديدار نهايي راه يافت. درك لينگ كاپيتان تيم ملي اين كشور بعد از اين صعود بادآورده گفت: «بازيكنان خيلي سخت تمرين كرده و آماده بودند تا از لبنان در خاك خودمان انتقام بگيرند. »
البته يك ضرر اقتصادي نيز به هنگ كنگ وارد شد چون آنها به گفته لينگ ۹۰ هزار بليت را چاپ و توزيع كرده بودند. «فقط مي توانم بگويم كه ما ترجيح مي داديم كه با آنها بازي كنيم. پيروزي بدون بازي هيچ لذتي ندارد. »
اما لبناني ها كه احتمالا به توصيه روز چهارشنبه سازمان جهاني بهداشت مبني بر سفر نكردن به اين منطقه كه تا به حال ۶۰۰ نفر را مبتلا به SARS كرده، گوش داده، به اين سادگي از حكم ITF نخواهند گذشت. فدراسيون تنيس لبنان روز شنبه رسما از ITF درخواست كرد تا در رأي خود تجديدنظر كند.
حال به نظر شما اگر ما در بهمن ماه در آن مسابقه نزديك و تاريخي لبنان را شكست مي داديم، چه اتفاقي مي افتاد؟ يا بايد مثل لبنان متحمل شكست مي شديم و يا اينكه ريسك مي كرديم و جوانان تيم ملي را به جايي مي فرستاديم كه مردمش بدون ماسك از خانه هايشان بيرون نمي آيند. قضا و قدر و يا به هر علت ديگري كه بود، چه خوب كه باختيم.

• موفقيت بيشتر، پول بيشتر
علي كفاشيان در خصوص تخصيص بودجه به فدراسيون ها به ايسنا گفت: از آنجا كه سازمان تربيت بدني درسال ۸۲ افزايش بودجه چنداني نداشته است فدراسيون هاي ورزشي را به ترتيبي كه در المپيك آتن شانس قهرماني دارند، فدراسيون هايي كه در مسابقات آسيايي قطر مدال آورند و فدراسيون هايي كه در هيچ يك از اين دو گروه قرار نمي گيرند، تقسيم بندي شده اند.
وي گفت: برنامه ريزي خود را در اين خصوص به رئيس سازمان تربيت بدني ارائه داده ايم كه پس از دريافت نتيجه نهايي، ارديبهشت ماه ميزان بودجه هر فدراسيون را اعلام مي كنيم.
معاون ورزشي سازمان تربيت بدني خاطرنشان كرد: برنامه ريزي براي ورزش هاي پايه و تشكيل ستاد مسابقات ۲۰۰۴ آتن و ۲۰۰۶ دوحه هركدام براي عملي شدن، نيازمند بودجه اي خاص هستند كه مجبور هستيم، بودجه فدراسيون هايي كه در مسابقات المپيك و آسيايي شانس قهرماني ندارند را كاهش دهيم.
وي همچنين گفت: برنامه ريزي و نظارت كارشناسي در نحوه فعاليت فدراسيون هاي ورزشي، قانونمند كردن نظارت بر باشگاه هاي تحت پوشش سازمان تربيت بدني و غيره، تقويت هيأت هاي ورزشي و فدراسيون هاي ضعيف و اجراي طرح جامع تربيت بدني و ورزش از مهم ترين محورهاي كاري ديگر معاونت ورزشي سازمان تربيت بدني به شمار مي رود.

ورزش
اقتصاد
ايران
جهان
زندگي
فرهنگ
هنر
|  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  زندگي  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |