امروز به مناسبت بزرگداشت عطار نيشابوري
زنگ مدارس براي عطار به صدا در مي آيد
گروه علمي فرهنگي: ساعت ۹ صبح امروز، زنگ عطار، همزمان با روز بزرگداشت وي در كل مدارس نيشابور زده مي شود.
به گزارش ميراث خبر، پس از به صدا در آمدن زنگ مدارس، مقاله اي درباره شخصيت عطار خوانده خواهد شد و در ادامه اين مراسم، آرامگاه عطار نيشابوري توسط دانش آموزان دبيرستان «عطار» گل باران خواهد شد.
همچنين در فرهنگسراي سيمرغ نيشابور نيز مراسم بزرگداشت عطار با حضور مدير اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي و مدير اداره كل ميراث فرهنگي نيشابور برگزار خواهد شد. در اين مراسم استاد «پور عطايي» از هنرمندان موسيقي مقامي تربت حيدريه به شعرخواني و اجراي موسيقي خواهد پرداخت.
در حاشيه اين مراسم، ميزگرد عطارشناسي با حضور كارشناسان ادبي از جمله مهندس فرهنگ، خانم لولايي و امير طباطبايي از تهران و مهندس لباف از مشهد و مهندس نفيسي از يزد برگزار خواهد شد.
|
|
مراكز «پژوهش سراي دانش آموزي» در كشور تأسيس مي شود
گروه علمي فرهنگي: معاون آموزش و پرورش نظري و مهارتي وزارت آموزش و پرورش گفت : مراكز پژوهش سراي دانش آموزي به منظور دسترسي آسان دانش آموزان به امكانات تحقيق و پژوهش در سراسر كشور ايجاد مي شود.
علي اصغر فاني روز يكشنبه در گفت وگو با ايرنا افزود: مراكز پژوهش سراي دانش آموزي به تدريج در ۷۰۰ منطقه آموزش و پرورش كشور گسترش مي يابد. وي اظهار داشت : در اين مراكز امكاناتي چون كتابخانه ، آزمايشگاه فيزيك و شيمي ، زيست شناسي و سايت كامپيوتري وجود دارد كه دانش آموزان با بهره گيري از آن ، به تحقيق و پژوهش مي پردازند.
معاون وزير آموزش و پرورش گفت : تاسيس اين مراكز از سال گذشته آغازشده و پيش بيني مي شود امسال بيش از ۵۰ پژوهش سراي دانش آموزي در مناطق مختلف كشور ايجاد شود.
|
|
۲۹ فروردين روز حفاظت از بناهاي تاريخي
گروه علمي فرهنگي: روز جهاني ميراث فرهنگي (۲۹ فروردين)، امسال به پيشنهاد شوراي بين المللي حفاظت از بناهاي تاريخي و با تصويب يونسكو، به عنوان روز حفاظت از بناها و محوطه هاي تاريخي نامگذاري شد.
به گزارش ميراث خبر، به همين مناسبت روز ۳۰ فروردين، مراسمي در تالار اجتماعات موزه ملي برگزار مي شود.
|
|
دانشجويان ايراني مقام نخست مسابقات جهاني بتن را به خود اختصاص دادند
گروه علمي فرهنگي: تيم دانشجويي بتن دانشگاه صنعتي خواجه نصيرالدين طوسي، مقام نخست سي و يكمين دوره مسابقات بين المللي بتن را به خود اختصاص داد.به گزارش روابط عمومي دانشگاه صنعتي خواجه نصيرالدين طوسي، در اين دوره، از مسابقات كه با حضور پنجاه دانشگاه سراسر جهان در چهار گرايش و در شهر ونكورو كانادا برگزار شد، تيم بتن دانشگاه صنعتي خواجه نصيرالدين طوسي توانست در سه گرايش مقام نخست را كسب نمايد. در اين دوره از مسابقات كه از بيست و نهم مارس تا سوم آوريل «نهم تا سيزدهم فروردين ماه برگزار شد، اعضاي تيم دانشگاه مذكور را ياشار مصلحي، سياوش هاشمي، فؤاد خير و مسعود معلمي به سرپرستي دكتر عليرضا باقري تشكيل مي دادند.
|
|
بشتابيد! بسيار دير است...!
|
|
آرتور بي قرار بود. چند روزي بود كه دچار چنين حالتي شده بود. ديگر نمي توانست تحمل كند. هزاران بار اين سؤال را با خود تكرار كرده بود: «يعني استاد ايفاي چه نقشي را براي من برگزيده؟»
طي اين چند سالي كه نقش هاي متفاوتي را اجرا كرده بود، براي اولين بار بود كه اين چنين هيجان زده و بي قرار شده بود و بي صبرانه انتظار مي كشيد. استاد به او گفته بود يكي از زيباترين نقش هاي ممكن را به او محول خواهد كرد.
استاد از نظر آرتور يك معلم واقعي بود. كسي بود كه بهترين درس هاي زندگي اش را در خلال كار، از او ياد گرفته بود. ارتباط استاد و آرتور وراي روابط و مناسبات كاري بود.
بالاخره روز موعود فرا رسيد. روز تقسيم و تفويض نقش ها. استاد از آرتور شروع كرد.
«آرتور زمان شروع و خاتمه نمايش با خودت است. تو بايد چگونگي ايفاي نقش و سير داستان را تعيين كني. موضوع كلي با من، اجراي آن با تو. در واقع مي توان گفت اين بار، هم بازيگري و هم كارگرداني با خود توست.»
آرتور كه ديگر بيش از اين طاقت نداشت، پرسيد: «استاد چه نقشي؟ چه داستاني؟»
استاد گفت: «خلاصه مي كنم. تو بايد نقش فردي را بازي كني كه طي مدتي معين و از پيش تعيين شده بايد رشد كند، به بلوغ برسد، شكوفا شود، پير شود و در نهايت بميرد. بايد داستاني را طراحي كني كه در يك نمايش چند ساعته و طي مراحل ياد شده، گوهر وجود آن فرد را به تكامل برساني، نيكي كني، علم فرا بگيري و كوشش كني. چرا كه عرضه نيكي ها و به بار نشستن خوبي ها، هدف اين نمايش و كسب علم و آگاهي، نيروي بار آور و حركت آور آن است.»
آرتور از خود پرسيد آيا استاد معما طرح مي كند؟ چنين نقشي و اين گونه نمايشي را تا به امروز تجربه نكرده بود. نمايشي كه خود او به تنهايي، آفريننده، شكل دهنده و يكي از بازيگران آن نيز باشد.
آرتور روبه استاد كرد و گفت: «استاد چگونه؟ آيا مي خواهيد مرا محك بزنيد؟ آيا مي خواهيد ببينيد تا چه حد مرد ميدانم و علاقه مند به اين كار! تصور مي كنم عطش سيري ناپذير من در اين كار، بارها نزد شما ثابت شده، ديگر چه نيازي به اين گونه آزمون ها؟»
استاد گفت: «هرگز در عمرم تا بدين حد جدي نبوده ام. برو و طرحي بينديش. دو روز به تو فرصت مي دهم تا سناريوي اين طرح را آماده كني. به خاطر داشته باش كه مدت زمان نمايش مي تواند چهار، پنج و يا حتي ده ساعت باشد. اين بار هيچ محدوديتي در زمان شروع و خاتمه نمايش وجود ندارد. توافقات لازم با مسئولين سالن نمايش صورت گرفته و از تماشاچيان در حين نمايش به گونه اي پذيرايي خواهد شد كه احساس خستگي نكنند. ضمنا آرتور فراموش نكن كه چگونگي خلق اثر و اجراي نمايش، مي تواند تماشاچيان علاقه مند را حتي به مدت چند روز در سالن ميخكوب كند. تو كه خود، بهتر از من اين موضوع را لمس مي كني!»
آرتور هر چه انديشيد كه چگونه چنين مسأله اي را، چنين موضوع ژرفي را در يك نمايش چند ساعته آماده كند، نتوانست راهي پيدا كند. حتي اگر بازيگران تمام اين چند ساعت را مي دويدند، باز هم موضوع به انتها نمي رسيد. امكان نداشت. حتما استاد مي خواسته او را امتحان كند!
همان گونه كه بر روي تختخواب دراز كشيده بود، صدها بار طرح را از زواياي مختلف مرور كرد و هر بار به بن بست رسيد. كم كم پلكهايش سنگين شد و خوابش برد.
صبح شد. آرتور بي صبرانه لحظات را مي شمرد تا به استاد برسد. وقتي به دفتر كار او رسيد، استاد پيش از او رسيده و روي صندلي هميشگي و پشت ميز كارش نشسته بود. از پشت عينك نقره اي خود، نيم نگاهي به بالا انداخت و گفت: «آرتور پسرم، تويي؟ بگو ببينم چه كردي؟ سناريو آماده است؟»
آرتور كه از ديشب، چندين بار پاسخ به استاد را با خود تمرين كرده بود، با حالتي پرخاشگرانه گفت: «استاد شوخي مي كنيد؟ چگونه ممكن است چنين نقش پيچيده اي را در چنين زمان كوتاهي اجرا كرد؟ چگونه؟ اين سؤالي است كه حالا من از شما مي پرسم! چگونه؟»
استاد هيچ نگفت. به فكر فرو رفت. رنگ بر چهره نداشت. گويي اصلا آنجا نبود. به آرامي سربلند كرد و به نقطه اي خيره شد.
آرتور پرسيد: «استاد حال شما خوب است؟ كسالتي داريد؟» باز هم استاد هيچ نگفت. آرتور نگران شد: «استاد اتفاقي افتاده؟»
استاد بعد از مكثي طولاني گفت: «آرتور اگر براي اجراي اين نمايش كه الگويي بسيار بسيار محدود و كوچك از همان نقش تفويض شده به همه ما انسانها در اين دنياست، مدت زمان چند ساعت فرصت كوتاهي است، پس چرا ما انسانها لحظات زندگي را اين گونه به راحتي و بدون كوچكترين نگراني از كمبود وقت پشت سر مي گذاريم؟ اگر براي ايفاي اين نقش در چنين مقياس محدود و كوچكي كه زمان شروع و خاتمه و چگونگي حوادث آن در دست خودمان است، اين چنين دچار استيصال مي شويم، پس چرا در اجراي نقش اصلي و واقعي زندگي خود كه نه زمان آغاز و نه زمان انجام آن در اختيار ما است اين گونه لحظات را به بيهودگي مي گذرانيم؟ آيا براي دوستي، ابراز محبت و ايجاد صميميت و آيا اصولا براي جبران اين همه فرصت از دست رفته، زماني براي ما باقي است؟ شايد ۱ ساعت، ۱ ثانيه و يا حتي هيچ! پس چگونه و چرا چنين با بي قيدي روزگار مي گذرانيم؟!
آرتور ديگر هيچ چيز نمي شنيد. احساس مي كرد قلبش از تپش ايستاده است . وقت نداشت. دير بود. بايد مي رفت. خواب نداشت، قرار نداشت، عجله داشت. براي ايفاي حتي يك صحنه كوچك از نمايش زندگي اش فرصتي نداشت. بايد عجله مي كرد، بايد مي رفت، بايد ...
ركسانا شهرام
|
|
متن سخنان داود موسايي، نماينده اتحاديه ناشران و كتابفروشان تهران در همايش مالكيت ادبي، هنري
كپي رايت و نگراني هاي ناشران
|
|
اشاره: متن زير، سخنراني داود موسايي، مدير انتشارات فرهنگ معاصر است كه به عنوان نماينده اتحاديه ناشران و كتابفروشان تهران در همايش بررسي حقوق مالكيت ادبي و هنري ايراد كرد. همشهري آماده انعكاس ديدگاههاي ديگر درباره حقوق مالكيت ادبي و هنري است.
به عنوان نماينده اتحاديه ناشران و كتاب فروشان خوشحالم، كه پس از سال ها گفت وگو امروز مسئله كپي رايت به عنوان يك ضرورت مطرح شده و اميدواريم با بررسي همه جانبه اين موضوع مهم، ما نيز به اين عهدنامه جهاني بپيونديم.
اجازه بدهيد با تاريخچه مختصري از تصويب قانون حمايت از حقوق مؤلفان و مصنفان در ايران سخنم را آغاز كنم.
مالكيت آثار ادبي و هنري به عنوان يكي از اقسام مالكيت، در جهان به رسميت شناخته شده و مورد حمايت دولت ها قرار گرفته است. در ايران نيز در سال ۱۳۴۸ قانون حمايت از مؤلفان، مصنفان و هنرمندان، به تصويب رسيد. متمم آن يعني «قانون ترجمه و تكثير كتب و نشريات و آثار صوتي و تصويري» نيز در سال ۱۳۵۲ تصويب شد. اصل بيست و ششم از قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز تصريح كرده است كه هر نويسنده، مخترع و مبتكر داراي حق مالكيت نسبت به آثار خود مي باشد. «قانون حمايت از پديد آورندگان نرم افزارهاي رايانه اي» نيز، در سال ۱۳۷۹ تصويب گرديد. با توجه به قوانين ذكر شده، روشن مي شود كه مالكيت آثار ادبي و هنري در ايران نيز، به رسميت شناخته شده و مورد حمايت دولت قرار گرفته است.
در نيمه اول دهه پنجاه شمسي، تلاش هايي جهت الحاق ايران به معاهدات بين المللي موجود، در زمينه رعايت حقوق مالكيت آثار ادبي و هنري به عمل آمد، كه با مخالفت عده اي در ايران مواجه شد و در نتيجه، اين امر تحقق نيافت. از آن زمان تاكنون هر از گاهي، لزوم پيوستن ايران به معاهدات بين المللي كپي رايت مطرح شده و با نظريات مثبت و منفي مواجه گرديده و باز به فراموشي سپرده شده است.
اكنون، با توجه به پيدايش سازمان تجارت جهاني و لزوم پيوستن ايران به اين سازمان، موضوع كپي رايت به گونه اي جدي تر مطرح مي شود، زيرا، در صورت پيوستن ايران به اين سازمان، يكي از تبعات آن پيوستن به كنوانسيون جهاني كپي رايت است.
پيوستن ايران به كنوانسيون كپي رايت در كوتاه مدت براي جامعه نشر ايران آثار منفي و در درازمدت آثاري مثبت به همراه خواهد داشت. بعضي از آثار مثبت آن را مي توان به شرح زير برشمرد:
۱- ارتقا سطح كيفي نشر ايران و رسيدن آن به سطح استانداردهاي جهاني
۲- جلوگيري از ترجمه هاي تكراري از يك اثر، كه هم اكنون بعضي از مترجمان و ناشران با آن مواجه هستند.
۳- راهيابي آثار پديدآورندگان، هنرمندان و ناشران ايراني به بازارهاي جهاني.
۴- حذف نام ايران از فهرست كشورهاي كپي كننده آثار ديگران و كسب اعتبار براي صنعت نشر ايران.
اما با توجه به شرايط صنعت نشر در ايران، پيوستن به كنوانسيون جهاني كپي رايت، نگراني هايي را براي ناشران به وجود آورده است، كه به اختصار به شرح آن خواهم پرداخت.
اتحاديه ناشران، داراي طيف هاي موافق و مخالف پيوستن به اين قانون است، كه هركدام استدلال هاي خاص خود را دارند اما آنچه كه هر دو طيف بر آن اتفاق نظر دارند، مشكلاتي است كه مي توان آنها را به سه دسته تقسيم كرد.
الف: آثار و عواقب اقتصادي كه شامل افزايش قيمت كتاب، و به دنبال آن كاهش تيراژ كتاب خواهد بود.
در حال حاضر بخش مهمي از صنعت نشر ايران از يارانه هاي دولتي، از قبيل وام هاي كم بهره و دريافت مواد اوليه با قيمت هاي يارانه دار استفاده مي كند و به اين ترتيب به راه خود ادامه مي دهد، اكنون در صورت پيوستن اگر هزينه هاي متداول كپي رايت هم به هزينه هاي نشر اضافه شود، صنعت نشر ايران حداقل در كوتاه مدت دچار بحران هاي جدي خواهد شد.
شايد راه حل در اين باشد كه در صورت پيوستن، ناشران ايران بتوانند از نرخ هاي ترجيحي و مواردي كه براي كشورهاي در حال توسعه در نظر گرفته مي شود استفاده كنند.
ب: مسائل و مشكلات ترجمه آثار خارجي در حوزه هاي مختلف
ايران كشوري است با شرايط اجتماعي- سياسي و اخلاقي خاص، كه انتشار بعضي از مطالب در آن با موانعي مواجه مي شود. در شرايط فعلي اگر اثري ترجمه شود و با معيارهاي موجود ما ناسازگار باشد، با حذف و اصلاحات آن اثر منتشر مي شود، اما در صورت پيوستن به قانون كپي رايت آيا با موانع ديگري از ناحيه مؤلف يا ناشر اصلي اثر مواجه نخواهيم شد؟ يقينا خواهيم شد. بسياري از مؤلفان يا ناشران حاضر نخواهند بود كه اثر آنها با حذف، يا تغييراتي ترجمه و منتشر شود. در اين صورت ما از انتشار بسياري از آثاري كه اكنون ترجمه و منتشر مي شوند محروم خواهيم شد.
ج: مشكلات اجرايي و بوروكراسي
در اين زمينه به كتاب هاي آموزشي و تصويري اشاره مي كنم. اصولا در اين گونه آثار حقوق متن جدا و حقوق آثار هنري از قبيل تصاوير و طرح روي جلد جداگانه خواهد بود، كه بايد كپي رايت هر دو دريافت شود. در اين موارد نيز ناشران ايراني حداقل در كوتاه مدت توان اجرايي آن را ندارند. چنانچه ناشري بخواهد در زمينه آثار مصور و آموزشي فعاليت كند بايد يك دفتر حقوقي خاص، براي اين كار داير كند كه نه اكنون و نه تا چند سال آينده اين امكان براي اكثر ناشران ايراني فراهم نخواهد بود. براي روشن تر شدن اين موضوع اجازه مي خواهم در اين زمينه به يك تجربه شخصي اشاره كنم.
پس از حدود چند ماه مذاكره و گفت وگو با يكي از ناشران مهم بريتانيا، براي دريافت اجازه انتشار چند اثر آموزشي در حوزه آموزش زبان توافقاتي حاصل شد. هنگام عقد قرارداد پي برديم كه ناشر فقط حقوق متن را در اختيار ما مي گذارد و حقوق تصاوير متعلق به شركت ها و افراد ديگري است، وقتي براي دريافت حقوق تصاوير اقدام كرديم، مواجه با بيش از يكصد مؤسسه و شخص كه صاحب حقوق اين آثار بودند شديم و دريافتيم اين كار با شرايط و امكانات موجود امكان پذير نيست و از انجام آن صرف نظر شد.
به عنوان نماينده اتحاديه ناشران مجددا اعلام مي نمايم كه اتحاديه ناشران در اصول با پيوستن به قانون كپي رايت موافق است، ولي بايد توجه داشته باشيم كه در عمل با مسائل ومشكلات زيادي برخورد خواهيم كرد كه بايد براي آنها چاره اي انديشه شود.
در اين زمينه پيشنهاد مي شود با توجه به تجربيات حاصله سازمان مالكيت فكري در كشورهاي در حال توسعه، براي آشنايي عملي و اجرايي جامعه نشر ايران، اعم از ناشران، مؤلفان و مترجمان كارگاه هاي توجيهي حقوق كپي رايت با همكاري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، اتحاديه ناشران و سازمان هاي مربوطه ديگر، در ايران تشكيل شود تا ضمن آشنايي بيشتر با قوانين كپي رايت، مقدار زيادي از ابهامات موجود در اين زمينه برطرف گردد.
|