سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۲۳- April, 15, 2003
گفت وگو با ينس لمان
با تكبر بهتر هستم
من نمي خواهم بگويم كه بهترين دروازه بان جهان هستم اما هيچ دروازه بان ديگري را نمي شناسم كه توانايي هايش از من كامل تر باشد
ترجمه: راشين خسروي
007190.jpg

او يك دروازه بان عادي نيست. به صورت غيرحضوري در دانشگاه اقتصاد خوانده و خودخواهي و غرور از او جدانشدني هستند. گونتر نتزر در موردش مي گويد بداقبالي اوست كه در يك سال و در يك كشور مشترك با بهترين دروازه بان جهان متولد شده است والا آرزوي هر ملت ديگري است كه به عنوان دروازه بان اول از او بهره گيرند. ينس لمان اين روزها با دورتموند حال و روز خوشي ندارد. دورتموندي ها پس از حذف از ليگ قهرمانان، با يك شكست در مقابل وردربرمن و تساوي اين هفته در هامبورگ جايگاه دوم جدول را به فليكس ماگات و جوانانش در اشتوتگارت سپردند و به اين ترتيب در راه صعود مستقيم به مرحله گروهي ليگ قهرمانان كه بي اهميت نيست عقب مانده اند. اما لمان با اعتماد به نفس افراطي خود در گفت وگو با روزنامه زوددويچه سايتونگ اعتقاد دارد كه بهترين دروازه بان جهان است.
•••
• در اين فصل عملكرد شما درون دروازه دورتموند مورد تعريف و تمجيدهاي زيادي قرار گرفته است. به نظر خودتان مي توان اين فصل را بهترين فصل شما دانست؟
هنوز براي نتيجه گيري زود است. ضمن اينكه من فعلاً نمي توانم بازي كنم، در حالي كه تيم مسير نزولي را طي مي كند و اين مسير ممكن است كه ادامه يابد. ولي در كل بايد بگويم كه من ۳ سال است كه خيلي خوب كار مي كنم. يعني از آن موقعي كه ماتياس سامر به دورتموند آمد. اما در گذشته به چشم نمي آمد.
•يعني در شيوه تمرينات خود هيچ تغييري نداديد؟
خير.
• براي تغذيه سالم تر هم اهميت قائل نيستيد؟
من فكر مي كنم كه به هر حال تغذيه خوبي دارم. تنها مزاحم من شكلات است والا سيگار نمي كشم، از مشروبات الكلي استفاده نمي كنم، قهوه نمي نوشم و فقط از غذاهاي كم چرب استفاده مي كنم.
• ظاهراً شما از يك ضرب المثل قديمي كه مي گويد خواب پيش از نيمه شب سالم ترين است پيروي مي كنيد.
دقيقاً، من ساعت ۱۰ مي خوابم و ۶ صبح بيدار مي شوم.
 • احتمالاً براي استراحت روحي نيز يك برنامه نمونه و بي عيب و نقص داريد؟
من هيچ گاه درست و حسابي استراحت نمي كنم.
• اوه، اين واقعاً تأثرآور است.
ولي خوب من يك دروازه بان هستم. لذا موقعي مي توانم به استراحت روحي بپردازم كه فوتبال را كنار گذارم.
• تا آن موقع همواره بايد به فوتبال فكر كنيد و به اينكه چگونه مي توانيد انتظاراتتان از خود را برآورده كنيد؟
من شايد سه تا چهار سال ديگر در اين سطح عالي بازي كنم. حتي مي كوشم تا ترقي كنم چون پيشرفت لذتبخش است.
• اما هر انساني بايد هر از چند گاهي خود را خاموش كند تا قوايش تجديد شوند.
شما بايد اين را در نظر بگيريد كه من سه ـ چهار سال است كه هيچ گاه بيش از دو هفته تعطيلات نداشته ام. هرگاه كه به سفر بروم مي دانم كه بايد از همان هفته اول براي استراحت استفاده كنم.
• طوري صحبت مي كنيد كه انگار خود استراحت نيز يك كار است.
بله واقعاً همين طور است. براي استراحت كامل روحي و جسمي من به شش هفته نياز دارم. ولي اين شش هفته را نداريم. به همين خاطر بود كه تقريباً همه بازيكنان تيم ملي پس از جام جهاني مصدوم بودند. در آن موقع است كه بدن آدم مي گويد: من به آرامش احتياج دارم. مي دانيد كه اگر روح استراحت نكند، بدن هم استراحت نمي كند.
• همكار شما راين فان دوين هوون در بوخوم درون زمين هم استراحت مي كند. او مي گويد موقعي كه توپ در نيمه حريف است مي توانم به چيز ديگري مثلاً مهماني شب قبل فكر كنم.
چه بامزه! او مرد مهرباني است. هلندي است. ولي ببخشيد ما اينجا در سطح بالايي بازي مي كنيم.
007205.jpg

• آيا اين سرسختي، مشخصه دروازه بانان خوب آلماني است؟ اگر به غير از شما اليور كان و فرانك روست را در نظر بگيريم، اين فرضيه درست است.
نمي توانم در اين مورد قضاوت كنم.
• آيا همكاران شما در اسپانيا، انگليس و ايتاليا طور ديگري هستند؟
نمي دانم. فقط مي توانم در مورد خودم بگويم كه در مسابقات مهم هيچ گاه اشتباه نكرده ام. براي همين به خودم مي گويم كه راه خودم را با سرسختي و تمركز بالا طي مي كنم. حتي گاهي اوقات به نظر مي رسد كه ديوانه ام. اما تنها چيزي كه اهميت دارد اين است كه در مواقعي كه تحت فشارم اشتباهي از من سر نزده است.
• براي همين آلماني ها هميشه بهترين دروازه بانان دنيا را دارند؟
اينكه صحت ندارد. اين را ما آلماني ها مي گوييم. اشتباه نكنيد. اگر من به جاي شما بودم اين قدر اغراق آميز صحبت نمي كردم. اگر واقعاً عالي بودند در خارج از كشور بازي مي كردند.
• اليور كان در حال حاضر در دوراني به سر مي برد كه فهميده است زندگي چيزهايي بيشتر از فوتبال را مي تواند در اختيارش گذارد. ممكن است شما هم روزي به اين نقطه برسيد؟
من قبلاً به اين نقطه رسيده بودم اما حالا مي خواهم فقط فوتبال بازي كنم. موقعي كه در آ. ث. ميلان نيمكت نشين شدم از محيط جديدم لذت بردم و وقت بيشتري را صرف اين كردم كه دوستان جديدي پيدا كنم. پيش از آن در شالكه هنگامي كه مصدوم شدم هم كمي زندگي كردم. اما خيلي زود متوجه شدم كه هيچ يك از اينها مرا ارضا نمي كند. به همين خاطر دوباره گاز دادم. حالا اهدافي را براي خود تعيين كرده ام. متأسفانه امسال نشد از قهرماني خود دفاع كنيم اما فصل آينده دوباره بايد به اين مهم دست يابيم. سال ديگر بايد قهرمان بوندس ليگا و جام حذفي شويم و در ليگ قهرمانان نيز به مراحل بالاتر صعود كنيم. در اين فصل مخصوصاً اين اواخر، هيچ چيز بر وفق مراد نبوده است.
• ظاهراً شما براي تخليه شدن در زمين، كارهاي غيرعادي انجام مي دهيد. . .
. . . اينكه چيز جديدي نيست. يك دروازبان نمي تواند درون زمين از ميزان فشاري كه روي اوست بكاهد.
• اما همه دروازه بان ها به اين مشكل دچار هستند. اما فقط شما چنين واكنش هايي را نشان مي دهيد.
فشاري كه روي من است بيش از هر دروازه بان ديگري است. ضمن اينكه چون من درون زمين كمي خودخواه به نظر مي رسم، كارهايم بيشتر به چشم مي آيد.
• آيا پشت سر اين تكبر مفهومي وجود دارد؟
شايد. در زمين هميشه ردي از اين غرور را مي توان ديد. . .
• . . . غروري كه مثل يك زره بر تن مي كنيد.
مي توان اين طور هم گفت.
• پس وقتي كه به زمين مي رويد، يك نقش را بازي مي كنيد؟
بله، مسلم است كه من درون زمين شخصيت كاملاً متفاوتي نسبت به حالت معمول دارم. اگر اين طور نبود، بد بود.
• پس در بازي اين سلطه گري و سردي را نمايش مي دهيد
بله، اگر با هر مهاجمي قبل از بازي دست مي دادم كه هيچ وقت موفق نمي شدم.
• ولي شما هيچ گاه جنگ رواني هم به راه نمي اندازيد. مثلاً به مهاجم حريف بگوييد كه «حيف كه امروز نمي تواني گل بزني!»
خير، اين كار گستاخانه خواهد بود. در اين صورت او هم با من درگير مي شود. با زبان جسماني به خيلي چيزهاي بيشتري مي توان دست يافت.
• و اين كار واقعاً جواب مي دهد؟
من با اين تكبر قطعاً بهتر هستم. بهتر از موقعي كه از خودم بپرسم: آيا به اين توپ مي رسم؟
• قضيه موقعي جالب مي شود كه شما با اين تصويري كه از تكبر داريد در برابر مهاجمان تراز اول مي ايستيد.
اين بازي ها همان مسابقات دشوار هستند. مثل بازي در برابر رئال مادريد. من بازي رئال با منچستر را تماشا كردم و مطمئن نيستم كه آيا فيگو واقعاً قصد داشت دروازه آنها را باز كند يا نه. شايد هم واقعاً مي خواست گل بزند. اما تفاوت او با بقيه در همين است. اگر بازيكن ديگري چنين گلي را به ثمر مي رساند، پيراهن خود را درمي آورد و دور افتخار مي زد. اما او جشن كوتاهي گرفت و به كارش ادامه داد. خيلي از فوتباليست ها از اين صحنه تعجب مي كنند، اما شايد آنها هم بتوانند. فقط آن را بايد هزار بار تمرين كنند. من هم همين كار را كرده ام: همه حركات را هزار بار تمرين كردم.
• و اين كار در پيشرفت شما چقدر تأثير دارد؟
من نمي خواهم بگويم كه بهترين دروازه بان جهان هستم، اما هيچ دروازه بان ديگري را نمي شناسم كه توانايي هايش از من كامل تر باشد. البته هميشه دروازه بان هايي خواهند بود كه در برخي از مسابقات از من بهتر باشند. من مي توانم تمركز بالاتري نسبت به بقيه داشته باشم و آن را براي مدت بيشتري حفظ كنم.
• اليور كان هم نمي تواند؟
خير. با اينكه او يك دروازه بان عالي است و من احترام زيادي براي او قائلم، تكرار مي كنم: هميشه دروازه بان هايي خواهند بود كه به مدت دو يا سه ماه بهتر از من هستند نه بيشتر. منظور من از بهتر بودن انجام اشتباهات كمتر است.
• بنابراين از اينكه كان در تيم ملي هميشه بالاتر از شما است بايد ناراحت شويد؟
بله. همين طور است. فكر مي كنم كه حقم است كه در تيم ملي بازي كنم.
• ولي كان به تازگي اظهار كرده كه مي خواهد تا ۲۰۰۶ در تيم ملي بازي كند.
اين را مي پذيرم، و واقعاً مي خواهم كه اين طور باشد. در ورزش تنها معيار سنجش عملكرد ورزشكار است و اگر در بلندمدت بتوانم در سطح بالايي كار كنم، بازي خواهم كرد. اما براي اينكه دروازه بان تيم ملي شوي بايد نفس بلندي داشته باشي و من آن را خواهم داشت.
• اما گاهي در موقعيت هايي قرار خواهيد گرفت كه كنترل خود را از دست مي دهيد. مثل كارت قرمزي كه چند هفته پيش در شالكه گرفتيد. وقتي كه شما از دروازه به وسط مي دويديد، همه از خود پرسيدند كه خداي من او چه كار مي كند؟
من به وضعيت توماس روسيچكي رسيدگي كردم و به اوده كامپهويس هم گفتم كه مگر ديوانه شده اي؟ تو نمي تواني او را به اين راحتي بزني. ما سه شنبه يك بازي مهم را پيش رو داريم. من فقط به حرف رئيس باشگاه دكتر نيبائوم گوش دادم كه گفته بود «اگر يكي از بازيكنان روي زمين بيفتد، سايرين بايد به او كمك كنند. » اما لمان ـ كه احمق است ـ اين كار را انجام مي دهد و بعد از درگيري با آموروسو اخراج مي شود.
• وقتي كه شما وسط زمين با هم تيمي خود آموروسو درگير شديد. . .
. . . گفتيد كه من ديوانه هستم. اما ما حريف را كاملاً تحت كنترل داشتيم و ناگهان برخي از بازيكنان تمركز خود را از دست مي دهند. من مي خواستم توپ را پرتاب كنم كه ديدم آموروسو اصلاً حواسش نيست. براي همين با او درگير شدم. البته بعداً از تماشاي اين صحنه ناراحت شدم.
• آيا تا به حال به خاطر چنين موقعيت هايي احساس شرم هم كرده ايد؟
معلوم است. خيلي وقت ها است كه از انجام چنين كارهايي خجالت مي كشم و به خودم مي گويم كه مگر ديوانه شده اي؟
• لمان و احساس شرم؟ خودتان هستيد؟
خير، ولي اگر بعد از انجام اين كارها آسوده خاطر مي بودم، نه مي توانستم آنها را تشويق كنم و نه تنبيه.
• اين كار وظيفه يك دروازه بان است؟
او نبايد اين كارها را انجام دهد. بهتر است كه بازيكن ديگري اين كار را انجام دهد. اما ما درحال حاضر چنين بازيكني نداريم. مثل ماتياس سامر در سابق و يا ينس يرميس در تيم ملي. اگر چنين بازيكناني وجود داشته باشند، دروازه بان فقط مسئوليت ۱۶ متر مقابل خود را خواهد داشت.
• هفته ديگر كه بايرن به دورتموند مي آيد، آيا بايد دوباره نگران شما باشيم؟ چرا كه بايرني ها گفته اند كه مي خواهند در دورتموند جشن قهرماني بگيرند.
آنها موفق به اين كار نخواهند شد.
• خصومتي با بايرن داريد؟
خير، ضمن اينكه مونيخ شهر بسيار زيبايي است. همسرم هم مونيخ را خيلي دوست دارد. شايد پس از كناره گيري از فوتبال به مونيخ برويم.
• آنجا چه كار خواهيد كرد؟
دوست دارم زير دست اليور كان، قائم مقام باشگاه بايرن مونيخ شوم.

مدرسه فوتبال متفاوت
007220.jpg
سهيلا قاسمي
سال ها بود كه آژاكس، بازيكن جوان و يا ستاره اي متفاوت به خود نديده بود. آژاكسي كه سال ها به عنوان يكي از بهترين هاي اروپا مطرح بود، اين اواخر فروغ چنداني نداشت و با بازيكنان سابق خود، تيمي پير و از كارافتاده تشكيل داده بود. وسلي اسنايدر و فان درفارت، دو ستاره جواني هستند كه چندي پيش در آسمان فوتبال آمستردام ظهور كردند. آژاكس با تكيه بر چنين ستارگاني مسلماً روزبه روز پيشرفت بيشتري خواهد كرد. تحولات اخير آژاكس را بايد مديون مدرسه فوتبال آن دانست.
•••
او مرد جواني است كه هنوز ۱۸ سالش تمام نشده، جواني با قد و قواره اي كوتاه (۱۶۰ سانتي متر) كه در نگاه اول هيچ شباهتي به فوتباليست هاي قدرتمند قرن بيستم ندارد. اما وسلي اسنايدر ويژگي هاي بسيار نادري دارد: مهارت او در هدايت توپ يا ضربه هاي استثنايي اش با هر دو پا او را بسيار متمايز كرده است. اين جزئيات يازده سال است كه از او جدا نشده اند. اين عضو تيم آژاكس آمستردام هميشه نسبت به انجام بازي هاي تكنيكي و تهاجمي و همچنين به دست آوردن محبوبيت تيم آژاكس در ميان مردم وسواس عجيبي دارد. اين پسر اوترخت زماني كه هفت سال سن داشت، براي شركت در هفته استعداديابي كه هر سال ماه مارس در آمستردام برگزار مي شود، دعوت شده بود و آنها او را نگه داشتند.
پس از يازده فصل حضور در آمستردام، وسلي اسنايدر بالاخره در ماه اكتبر به تيم اصلي راه يافت و چند هفته بعد، كار خود را در ليگ قهرمانان آغاز كرد. دني بلايند كه در شكوفايي استعداد وسلي در مركز آموزشي باشگاه نقش بسيار موثري داشته مي گويد: «همه چيز خيلي سريع پيش مي رود. اين طور نيست؟ وسلي پنج يا شش بار در تركيب تيم اول (بزرگسالان) حضور داشته و حالا منتظريم تا او پنج يا شش سال در همين جا بازي كند. » وسلي كار خود به عنوان يك دانش آموز مدرسه فوتبال را از مركز آموزشي قديمي آژاكس آغاز كرد: «ما به سادگي مي توانستيم به حرفه اي ها نزديك شويم. » قهرمان و سمبل زندگي او ياري ليتمانن فنلاندي بود. هر روز بعد از ظهر اتوبوس آژاكس به دنبال وسلي تا در مدرسه شان مي رفت و هر شب نيز او را تا در خانه شان مي رساند. هيچ كس در اين مركز نمي ماند. تنها برخي فوتبال آموزان كه از راه دور مي آمدند (بيش از ۸۰ كيلومتر) و يا خارجي ها نزد برخي خانواده هاي علاقه مند، زندگي مي كردند. البته امسال تنها پنج نفر چنين وضعيتي دارند. ويژگي يك دانش آموخته باشگاه آژاكس: سال ،۱۹۹۶ وسلي در حومه شهر، كار خود را دنبال كرد. از De Toekomst، مركز آموزشي جديد، هيچ چيز به جز چهار حرف سرخ رنگ استاديوم دي ميرز (AJAX) در خاطر او باقي نمانده است. اين نشان براي جذب بازيكنان جوان و تصميم آنها مبني بر پيوستن به اين آكادمي بيش از ساير مراكز، كافي است. علاوه بر آن نام آژاكس براي خانواده ها نيز يك نوع تضمين به حساب مي آيد. حتي شكاك ترين افراد هم با ديدن آمار و ارقام موفقيت اين مركز كاملاً مجاب مي شوند. دني بلايند مي گويد: «هشتاد درصد دانش آموزان مركز
De Toekomst تبديل به فوتباليست هاي حرفه اي مي شوند. »
چهار زمين تمرين، يك زمين بازي و يك سالن غذاخوري نماي بيروني اين مركز را تشكيل مي دهند. چنين دورنمايي به هيچ وجه خارق العاده نيست. دني بلايند كه از سال ۱۹۹۸ مدير مركز است در اين مورد مي گويد: «تجهيزات اينجا خيلي اهميت ندارد، چيزي كه براي ما اهميت دارد، كيفيت تمرين است. » ويژگي منحصر به فرد آژاكس سال ها است كه به شكل يك شعار مطرح است: TIPS.T مخفف كلمه I, Technic  مخفف Insight (به معني بينش)، P مخفف Personality (شخصيت) و S مخفف Speed (سرعت) است. دني بلايند مي گويد: «در ورزش، شخصيت بسيار مهم است. اين مسئله در ده سال اخير در مورد فوتبال و مسائل مالي آن به مراتب اهميت بيشتري پيدا كرده است. اينجا ما با جوانان بسيار حرف مي زنيم و سعي داريم به آنها يادآوري كنيم كه بايد شخصيت بسيار محكمي داشته باشند و اينكه حتي اگر درآمدشان بالا رفت و ثروتمند شدند همانند مردم عادي رفتار كنند. » مسئولين فعلي مركز آموزشي آژاكس به وسلي اسنايدر ايمان دارند. يكي از آنها مي گويد: «او استعداد زيادي دارد و به خوبي قادر است شرايط و موقعيت هاي استثنايي بازي را پيش از ديگران كشف كند. » يكي از هافبك هاي تيم مي گويد: «او اغلب با من حرف مي زند و مي گويد كه مي توانم يك فوتباليست بزرگ شوم. او اعتماد به نفس زيادي در وجودم ايجاد كرده است. » دني به وسلي ياد داده كه چگونه از قدرت خلاقيتش كمك بگيرد. در عين حال به او آموخته كه شور و هيجانش را كنترل كند. اين ويژگي نزد بچه هاي اوترخت كه تعدادشان در آژاكس كم است اهميت بسيار زيادي دارد. وسلي مي گويد: «از من خواسته اند مثل يك آدم عادي در خيابان رفتار كنم. يك عضو باشگاه آژاكس بايد خوددار باشد و من اين صفت را بسيار دوست دارم. »

باشگاه هاي مشهور اروپا
چالش اخلاق گرايي و حرفه اي گري
آران
نگاهي به فوتبال بلژيك
007195.jpg

وقتي به فاصله جغرافيايي بسيار اندك بلژيك با جزيره بريتانيا كه به كانال مانش محدود مي شود توجه مي كنيم درمي يابيم قدمت فوتبال در اين سرزمين نيمه گل - نيمه ژرمن چندان تعجب برانگيز نيست. بلژيك يكي از قديمي ترين فدراسيون هاي فوتبال در خاك اصلي اروپا را داراست. اين فدراسيون با نام كامل
Belge des Societes de Union Royale» « Football Association
در سال ۱۸۹۵ تاسيس شد و در نخستين اقدام جالب توجه ليگ ملي فوتبال كشور را يك سال بعد راه اندازي كرد كه باشگاه «اف. س. لي يژ» قهرمان نخستين دوره آن شد. همانند بسياري ديگر از كشورهاي اروپايي كه در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم به ورزش هاي مدرن روي مي آورند، بلژيكي ها هم در آن سال ها دوران بلوغ ورزش خود را سپري مي كردند و طبيعتاً فوتبال از اين قاعده مستثني نبود. آنها به سان همتايان اروپائيشان در آغاز رويكردي تفريحي به ورزش داشتند و به خصوص فوتبال را به شكل كاملاً آماتور دنبال مي كردند. البته تلاش هاي زيادي از سوي «لئوپولد دوم» پادشاه بلژيك صورت مي گرفت تا فوتبال صاحب وجهه اي اجتماعي شود. ليگ قهرماني بلژيك نيز با حمايت مستقيم شخص پادشاه بر پا شد، در حالي از همان ابتدا نفوذ خانواده سلطنتي در حوزه فوتبال، اثر خود را به شكل پيشوند «رويال» يا «سلطنتي» كه به نام اكثر باشگاه ها متصل مي شد، نشان داد.
تا دهه شصت ميلادي فوتبال بلژيك و ليگ اين كشور بدون تغييري اساسي نسبت به فرم اوليه اش به حركت خود ادامه داد در حالي كه جريان حاكم بر آن مداوماً در مقابل ورود حرفه اي گري به ورزش مقاومت مي كرد. اگرچه طي همين دوران كه اصول و ارزش هاي اخلاقي ورزش اصيل و داراي ريشه هاي اساطيري در اروپا پاس داشته مي شدند، بلژيك نه در سطح ملي و نه در سطح باشگاهي هيچ موفقيتي در رقابت هاي بين المللي به دست نياورد. در شرايطي كه همسايه هاي اروپايي بلژيك به تدريج آماتوريسم را از ورزش زدوده و اكثراً نتايج چشمگيري هم مي گرفتند، فدراسيون فوتبال اين كشور مثل سدي نفوذناپذير بر سر راه مدرن سازي فوتبال ايستاده بود تا اينكه در نيمه دوم دهه پنجاه ميلادي آب از سرگذشت و نتايج تراژيك رقم خوردند.
007210.jpg

باشگاه هاي بلژيكي كه در آن زمان ورود رقابت هاي تازه شكل گرفته جام قهرماني اروپا شده بودند، فاصله زيادي ميان خود و باشگاه هاي ممتاز قاره سبز مشاهده كردند كه با سرعتي مافوق تصور جامعه ورزش ساده انگار بلژيك رشد يافته بودند. در نخستين دوره برگزاري جام قهرماني اروپا (۱۹۵۵) اندرلخت نماينده بلژيك در گام ابتدايي ۱۰ بر ۴ در مجموع دو ديدار رفت و برگشت مغلوب نماينده مجارستان «ووروس لوبوگو» و سال بعد در دور مقدماتي شكست ۱۲ بر ۱ مقابل منچستر يونايتد را متحمل شد. بدين ترتيب اسب سنت گرايان واژگون و درها به روي مكانيسم فوتبال مدرن گشوده شدند.
البته رويكرد فدراسيون فوتبال بلژيك به فوتبال حرفه اي بسيار محتاطانه بود و در عمل گستره نگاهش از سطح فوتبال نيمه حرفه اي بالاتر نرفت. سرانجام باشگاه هاي بلژيكي اجازه يافتند بازيكنان خارجي را به استخدام درآورند و اين خارجي ها در تيم هاي خودشان «مستقل» خوانده شدند. تقريباً بلافاصله پس از شكل گيري سيستم جديد بخت به بلژيكي ها روي آورد و اوضاع آنان در رقابت هاي اروپايي به وضوح پيشرفت كرد و باشگاه «استاندارد لي يژ» در سال هاي ،۱۹۵۹ ۱۹۶۲ و ۱۹۶۰ به مرحله يك چهارم نهايي جام باشگاه ها رسيد. «آر-اس-سي-اندرلخت» ديگر باشگاه با سابقه كشور نيز در سال هاي ۶۶ و ۱۹۶۳ به جمع هشت تيم پاياني رقابت ها راه يافت.
اما مهم ترين دستاورد فوتبال باشگاهي متحول شده بلژيك فيناليست شدن اندرلخت در «جام دوستي» ۱۹۶۰ بود، جامي كه بعدها به جام يوفا تغيير نام داد. اين نخستين بار بود كه يك تيم فوتبال از بلژيك به فينال رقابت هاي بين المللي معتبري پاي مي گذاشت گرچه اندرلخت در رقابتي نزديك با آرسنال شكست خورد اما اين سرچشمه اي شد تا تيم ملي بلژيك به نيمه نهايي جام ملت هاي ۱۹۶۲ رسيده و در نهايت سوم شود. نيمه دوم دهه هفتاد شاهد موفقيت حقيقي بلژيكي ها يعني كسب عناوين قهرماني بود. رسميت يافتن جام يوفا و جام برندگان اروپا در سطوحي نازل تر از جام قهرماني اروپا فرصتي شد تا اندرلخت سه بار پياپي قهرمان اروپا شود (۶۸ و ۱۹۶۶) جام برندگان و ۱۹۶۶ جام يوفا.
بار ديگر يك حركت باشگاهي ثمره ملي داشت و سرخپوشان بلژيك در جام ملت هاي ۱۹۸۰ به نخستين فينال ملي پاي گذاشتند و نايب قهرمان شدند.
۶ سال بعد جام جهاني ۱۹۸۶ مكزيك نيز شاهد درخشش شياطين سرخ اروپا بود تيمي كه با شكست شوروي و اسپانيا به جمع چهار تيم نهايي جام پيوست.
اين دستاوردها فاصله بلژيك را با كشورهاي صاحب فوتبال كم كرد اما تاكيد هميشگي بر وجهه اخلاقي ورزش و نگاه نيمه حرفه اي به فوتبال سبب بروز شكافي عميق ميان فوتبال ملي پويا و فوتبال باشگاهي كم بنيه اين كشور شده است.

حاشيه ورزش
• ليسانس آب تني
اگر روزي روزگاري يك جوان بلند قد و خوش تيپ در خانه تان را به صدا در آورد و فرمود كه براي امر خير آمده، ابتدا استقبال مناسبي به عمل آوريد و بعد در مورد شغل و تحصيلات آقاپسر مورد نظر سوال بفرماييد. اگر ايشان فرمودند كه ليسانس شنا، ژيمناستيك يا دو و ميداني دارند اصلاً تعجب نكنيد. بهتر است كه دخترتان را به ايشان بدهيد كه حتماً سفيدبخت مي شود. حداقل اين طوري به زحمات معاونت ورزشي سازمان تربيت بدني احترام گذاشته ايد. چرا كه اين اقدام موثر از سوي ايشان طراحي شده است. به هر حال از سال آينده به غير از رشته هاي مهندسي، فني، پزشكي، علوم انساني و. . . شنا، دو و ميداني و ژيمناستيك هم به كنكور افزوده خواهند شد. در مورد ضرايب مواد درسي هنوز اطلاع دقيقي نداريم.

•پلاتيني، استقلال و رئال
007200.jpg

هنوز مزه بازي زيباي منچستر يونايتد و رئال مادريد زير دندانمان است كه يك بابايي آمده و مي گويد: «من ليگ قهرمانان اروپا را حذف مي كنم. » اين اظهارنظر بلندپروازانه و تا حدي دشمن ساز از ادعاهاي جناب ميشل پلاتيني اسطوره فوتبال فرانسه است. او كه چند سالي است براي به دست آوردن پست رياست اتحاديه فوتبال اروپا (يوفا) شديداً در حال تكاپوست اين مطلب را به اضافه يك ايده ديگر مطرح كرده. وي معتقد است كه بهتر است به جاي مسابقات ليگ قهرمانان اروپا يك رقابت ميان قاره اي با شركت ۲۵۶ باشگاه در سراسر جهان برگزار شود. پلاتيني علاقه مند است كه پس از كنار زدن پيرمرد سوئدي يعني لنارت يوهانسون رئيس يوفا شود و تغييرات بنيادي در فوتبال ايجاد كند. با برنامه پلاتيني ممكن است حتي پرسپوليس يا استقلال يا حتي ملوان روبه روي غول هاي اروپا قرار گيرند، يعني ما بين ۲۵۶ تيم نماينده اي نخواهيم داشت؟

•يكي به دادم برسه
در تمام سال هاي گذشته و امروز هميشه يك كلمه مبهم و ناواضح در سيستم ورزشي ما وجود داشته و دارد، «باشگاه». در حالي كه هنوز بسياري از تشكل هاي ورزشي ما در حد يك تيم يا گروه هستند و هنوز هم تشكيلات درست و حسابي و مدوني به عنوان باشگاه وجود ندارد، تشكيل كميته اي تحت عنوان كميته رسيدگي به امور باشگاه ها جالب است. اين اقدام كه توسط سازمان تربيت بدني انجام گرفته با هدف مرتفع كردن نقاط قوت و ضعف باشگاه هاي ورزشي به منصه ظهور رسيده است. همه اين تلاش ها در حالي است كه دو تيم يا باشگاه آبي و قرمز تهراني هم اكنون زيرمجموعه سازمان تربيت بدني به حساب مي آيند. و همه مي دانيم كه در شرايط فعلي چه مشكلات بزرگ و كوچكي گريبان اين دو تيم را گرفته است. مشكلاتي كه بيشتر از مديريت اين دو باشگاه سرچشمه مي گيرد. با اين اوضاع به نظر شما رسيدگي به امور دو باشگاه راحت تر از ۱۰۰ باشگاه ريز و درشت نيست؟ تا ارديبهشت ماه و شروع به كار اين كميته صبر مي كنيم.

• تيم رويايي چهار
007215.jpg

آن روزي كه ستارگان بزرگ بسكتبال حرفه اي آمريكا در NBA مجوز حضور در المپيك بارسلون را به دست آوردند بسياري از مردم دنيا براي ديدن بازي هاي «تيم رويايي» لحظه شماري مي كردند، از آن روز تا به حال مجال تيم حرفه اي آمريكا قهرمان المپيك هاي بعدي بوده است هر چند كه اقتدارش را آرام آرام كمتر و كمتر مي بيند. در سال گذشته نيز حرفه اي هاي آمريكا در مسابقات جهاني شكست خوردند و قهرمان نشدند. حالا ۹ نفر از ستارگان بزرگ آمريكا خود را براي حضور در المپيك آتن آماده مي كنند، تا شايد آب رفته را به جوي بازگردانند. در اين تيم از آلن ايورسن خلافكار تا كارل مالون پيرمرد بازي خواهند كرد. چشم به هم بزنيد بازي هاي المپيك بعدي هم رسيده است.

• بدو بدو در شيراز
اگر در ماه زيباي ارديبهشت آينده گذارتان به شهر شيراز و ديار حافظ و سعدي افتاد بعد از ديدن اماكن ديدني و آثار باستاني مشهور آنجا بد نيست كه فرمان اتومبيل خود را به سمت ورزشگاه اين شهر بگردانيد. قرار است بين روزهاي ۱۸ تا ۲۳ ارديبهشت ماه مسابقات رده سني جوانان و بزرگسالان در اين شهر برگزار شود. در آنجا مي توانيد بدون ازدحام هاي مخصوص مسابقات فوتبال در فضايي آرام و بي دردسر رقابت ورزشكاران نخبه دو و ميداني كشورمان را تماشا بفرماييد، هم فال است و هم تماشا. در ضمن خوب شد كه در اين ماه برنامه سفر به كرمانشاه را نداشتيد چون مسابقات دو و ميداني نوجوانان قرار بود در اين شهر برگزار شود كه به دليل آماده نبودن پيست به تعويق افتاده است. اين مسابقات و مسابقات شيراز قرار است در هواي آزاد برگزار شود.

ورزش
اقتصاد
ايران
جهان
زندگي
فرهنگ
هنر
|  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  زندگي  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |