يكشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۵۳- May, 18, 2003
اشيا مقصر نيستند
براي برگزاري هر دوره نمايشگاه در يك كشور بين ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار دلار درآمد كسب كرده ايم همه هزينه ها از جمله ترانسپورت، بروشور، بسته بندي و. . . به عهده كشور ميزبان است
011925.jpg
مينو گله
موزه ملي ايران كه پيش از اين موزه ايران باستان ناميده مي شد، نخستين موزه علمي ايران است. ساختمان اين موزه با زيربناي ۲۶۴۴ مترمربع بر اساس طرح آندره گدار۱ و با معماري حاج عباسقلي خان معمارباشي در سال ،۱۳۱۴ آغاز و پس از ۲ سال مورد بهره برداري قرار گرفت. در اين طرح ورودي ساختمان با الهام از ايوان بلند ساساني در تيسفون است. ساختمان موزه ايران باستان از نخستين بناهايي است كه مختص به موزه ساخته شد و تمامي موازين موزه هاي جديد از قبيل محل مناسب، طرح ساخت، نور ساختمان، بخش هاي نمايشگاهي، پژوهشي و. . . با توجه به موازين وقت رعايت شد. اين موزه پس از انقلاب تا سال ۱۳۶۶ تعطيل بود و در اين سال با عنوان موزه ملي ايران بازگشايي شد. متعاقباً ساختمان ديگري نيز به مجموعه اضافه شد كه به تمدن هنر اسلامي اختصاص يافت. با توجه به در نظر گرفتن تركيب علمي مجموعه و چگونگي تشكيل و غني سازي آن، موزه ايران باستان به صورت يك موزه تخصصي باستان شناختي طراحي شده است. ۲ موزه دوران اسلامي در موزه ملي ايران بزرگ ترين و مهم ترين موزه مربوط به دوره اسلامي در جهان است. مديريت اين موزه پراهميت در سال ۱۳۶۶ به محمدرضا كارگر واگذار شد. كارگر فارغ التحصيل رشته باستان شناسي در مقطع كارشناسي ارشد است.
•••
• بسياري معتقدند كه فضاي موزه ها كسل كننده و غيرجذاب است. شايد به همين دليل مردم كمتر رغبت نشان مي دهند تا سري به موزه ها بزنند؟
نبايد بگوييم موزه ها، اين اشتباه است. مگر بگوييم فلان موزه، مگر وقتي كه درباره معماري صحبت و بحث مي كنيم مي گوييم مثلاً معماري ايراني ها. نه. ما درباره دوره اي از معماري، نقاشي و. . . صحبت مي كنيم. پس بايد بگوييم موزه. پاسخ من به اين سوال منفي است. به نظر من موزه زيباترين مكاني است كه بشر توانسته ايجاد كند.
اگر جست وجو كنيم كه زيبايي در قاموس واژه ها چه تعريفي دارد به اين نتيجه مي رسيم كه دو نوع زيبايي وجود دارد. زيبايي ظاهري و باطني. يعني ابژكتيو و سابژكتيو. ابژكتيو، زيبايي ظاهر و عيان است و زيبايي اي است كه به معيارهايي كه اهل هنر يا زيباشناخت ها براي آن تنظيم كرده اند هماهنگي داشته باشد و ما را مي تواند در قضاوت زشتي يا زيبايي آثار كمك كند، كه بدون شك از آنجايي كه همه آثار، آثاري هستند كه توسط يك هنرمند خلق شده، امروزه ثابت شده است كه تمام تناسب هايي را كه ديدن آنها براي انسان خوشايند است توسط هنرمند گذشته خلق شده است. سابژكتيو، زيبايي دروني است. اين نوعي از زيبايي است كه به خاطرات، ذهنيات و باورها برمي گردد. مثلاً اثري كه از يك دانشمند فرهيخته به جا مي ماند، ممكن است آن زيبايي بيروني و ظاهري را نداشته باشد، اما چون يادآور خاطرات زيبا است، بيننده هر وقت به آن مي نگرد، شخصيت و خالق آن در ذهنش متجلي مي شود. مثلاً آثاري كه از گاندي در موزه او وجود دارد شايد از نظر ظاهري زيبايي نداشته باشند مثلاً در حد لباس مندرس، كفش كهنه و. . . اما چون متعلق به گاندي است، يادآور استقلال هند است. پس مقصر اشيا نيستند كه ممكن است فضاي يك موزه را خسته كننده و كسل آور كنند. بلكه مقصر موزه است. اين برمي گردد به نورپردازي در موزه، معماري داخلي، طراح و برخي مسائل ديگر. اگر از همه اينها به بهترين وجه استفاده شود، موزه مفرح و جذاب خواهد بود. شايد آخرين تعريف از موزه اين باشد، مكاني است آموزشي، پژوهشي و تفريحي. ما به بحث تفريحي خيلي كم پرداخته ايم. بچه ها بايد بتوانند از امكاناتي كه در موزه است استفاده كنند. رستوران ها، چايخانه ها و فروشگاه هاي خوب در داخل موزه مي تواند موزه را به مكاني مفرح تبديل كند. ايكوم۳ هدف موزه ها را تحقيق در آثار به جا مانده، گردآوري و حفظ و بهره وري معنوي، و ايجاد ارتباط بين آثار و به نمايش گذاشتن آنها به منظور بررسي و بهره وري معنوي بيان مي كند.
• موزه ملي چقدر اين هدف را دنبال كرده است؟
موزه ملي ايران در ارتباط با فضاي نمايشگاهي با محدوديت هاي بسياري روبه روست. اين موزه ۶۰ سال پيش با توجه به نيازهاي آن زمان طراحي شده است. آقاي آندره گدار در نامه اي كه به وزير معارف آن زمان نوشت، معتقد بود كه اين موزه مي تواند تا ده سال كارآمد باشد و حالا پنجاه سال از زمان آن هم گذشته است.
• چه تعداد شي در موزه نگهداري مي شود؟
حدود سيصد هزار شي در داخل موزه وجود دارد. اما همانطور كه گفته شد آنقدر با محدوديت فضا مواجه هستيم كه فقط قادر به، به نمايش گذاشتن ۵ هزار شي هستيم. باقي اشيا در مخازن نگهداري مي شوند.
• تصميم جديدي براي گسترش كمي موزه و تغييرات آن در دست نيست؟
من به طرح گسترش موزه خوشبين هستم. پروژه بازسازي ايران باستان به زودي آغاز مي شود و بخش اجرايي موزه از سال آينده عملي مي شود. ما بنايي به ساختمان موزه اضافه نمي كنيم بلكه قرار است، تمامي ساختمان هايي كه در حال حاضر كاربري اداري دارند در آينده براي تالار نمايش اشيا بازسازي شوند. بخش اداري موزه نيز به محل فعلي اداره كل ميراث فرهنگي تهران كه در محوطه موزه ايران باستان قرار دارد منتقل خواهد شد و البته اين تا زمان انتخاب محلي براي اداره كل ميراث فرهنگي تهران در محل كنوني خواهد بود. با بازسازي موزه ايران باستان، فضاي اين موزه ۴ برابر افزايش خواهد يافت. يعني از ۲۵۰۰ متر مربع به ۱۰۰ هزار متر مربع گسترش پيدا مي كند. پس مي توانيم حجم آثار را به سه برابر وضع فعلي برسانيم. اين موزه هميشه معرف دوران باستاني ايران يعني از اولين سكونت ها تا دوره ساساني بوده است. در طرح بازسازي گنجينه اسلامي كه به بعد از دوره ساماني تعلق دارد نيز از اين بخش جدا خواهد شد. اتفاق ديگري نيز در اين موزه رخ داده است. البته پس از ۶۰ سال، مخزن كاملي براي موزه تجهيز و راه اندازي شد و اين امكان فراهم شد كه اشيا در شرايط بهتري نگهداري شوند. همچنين بخش هاي ديگري مثل بخش سنگ به موزه اضافه شد. كامپيوتر، رستوران، ايجاد دو فروشگاه در داخل موزه و اعزام كارشناسان موزه جهت آموزش و پژوهش به كشورهاي مختلف دنيا.
• آيا تبادل اشيا بين موزه ملي و ديگر موزه هاي جهان وجود دارد؟
ما تا به حال چندين نمايشگاه مهم در خارج از كشور داشته ايم. مهم ترين آنها نمايشگاه ۶ هزار سال هنر ايراني است، كه اولين حركت جدي در محدوده فعاليت هاي بين المللي موزه هاي ايران در بعد از انقلاب است. اين حركت از سه سال پيش آغاز شد.
هفت هزار سال هنر ايران يك حركت بزرگ و مهم در دوران رياست آقاي خاتمي و در سال گفت وگوي تمدن ها بوده است. اين نمايشگاه ابتدا در وين كه يك موزه معتبر و بزرگ جهاني است در معرض بازديد قرار گرفت كه روزانه ۲۵۰۰ بيننده داشت. سپس در كشورهاي ايتاليا، آلمان، بلژيك به نمايش درآمد و هم اكنون در سوئيس است، سپس قرار است به اسپانيا برود. همه اشيايي كه در اين نمايشگاه است متعلق به هزاره هفتم پيش از ميلاد تا قرن دوم هجري است. اشيايي شامل آثار فلزي، سفالي، قير، كاغذي و. . . است. تعداد بيشتري از اشيا از موزه ايران باستان و تعدادي هم از موزه رضا عباسي و موزه آبگينه.
• هزينه برگزاري اين نمايشگاه و درآمد حاصل از آن چقدر است؟
ايران بابت اين نمايشگاه هيچ هزينه اي پرداخت نمي كند. بلكه در درآمدهايي كه اين نمايشگاه براي موزه مقابل دارد سهيم است. ما براي هر دوره در يك كشور بين ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار دلار درآمد كسب كرده ايم، همه هزينه ها از جمله، ترانسپورت، بروشور، بسته بندي و. . . به عهده كشور ميزبان است. اين نمايشگاه تا پايان سال جاري ميلادي در سوئيس خواهد بود سپس به اسپانيا خواهد رفت و بعد از آن به ايران برمي گردد و ما قصد تمديد نمايشگاه را نداريم. كار ديگر ما شركت در نمايشگاه نجوم در شهر ميلان و شركت در نمايشگاهي در گراتس اتريش به نام برج بابل است در حال حاضر بيش از ۵ برنامه در دست است كه بايد تصويب شود كه در طول ۳ سال آينده اجرا خواهد شد. اين موزه ارتباطي تنگاتنگ با كشورهاي اروپايي از جمله آلمان دارد و ارتباط هايي با كشورهايي مثل هند، ژاپن و. . . كشورهاي شمالي مثل ازبكستان و تاجيكستان داريم. كار مشتركي با موزه لوور با عنوان مروري بر صد سال باستان شناسي، در نمايشگاهي در ايتاليا و نمايشگاهي از سكه هاي ايران با همكاري موزه بريتانيا و بخش سكه موزه ايران باستان در حال انجام است. براي جابه جايي شي از موزه هاي خارجي به موزه ايران باستان نيز صحبت هايي شده است كه ما اميدواريم طبق قراري كه بين ما و موزه بريتانيا گذاشته شده، منشور كورش را به مناسبت بازگشايي ايران باستان در اين موزه داشته باشيم.
• پس شايعه ندادن اين منشور به موزه ملي غلط است.
اين قراري است كه بين ما و موزه بريتانيا است و تا به حال بر صحت خود باقي است. موزه ايران باستان به لحاظ موضوع از ويژگي خاصي در دنيا برخوردار است. هركس كه بخواهد درباره فرهنگ و تمدن ايران مطالعه كند بايد آن را در موزه ملي جست وجو كند.
• بودجه اي كه ساليانه در اختيار شما قرار مي گيرد چه بخشي از نيازهاي موزه را برطرف مي سازد؟
اين بودجه فقط مي تواند ما را در همين سطح نگه دارد. اگر طرح هايي براي توسعه داشته باشيم، قطعاً اين بودجه اصلاً كافي نيست. ما بيشترين هزينه ها را از محل درآمدهايي كسب مي كنيم كه از طريق خزانه دولت دريافت مي كنيم. ما از همه درآمدها استفاده نمي كنيم قسمتي از اين درآمد را ديگر بخش هاي سازمان استفاده مي كنند. مگر بودجه اي كه جهت گيري شخصي داشته باشد مثلاً بودجه اي كه براي بازسازي ايران باستان در نظر گرفته شده است. اين بودجه اي كه هر ساله سازمان برنامه و بودجه به يك پروژه اختصاص مي دهد، خوشبختانه به ميراث فرهنگي و پروژه بزرگ بازسازي ايران باستان تعلق گرفت.
• آيا معتقديد كه موزه داري يك علم است؟
موزه داري در درجه اول يك علم و سپس يك هنر است. وقتي هر دو اينها جمع شوند مي توانند يك موزه دار خوب را به وجود آورند. ما در اين زمينه متأسفانه داراي تجربه آكادميك نيستيم. اگر طراحي موزه، معماري داخلي، چيدمان موزه را در نظر نگيريم، در بعضي از زمينه ها داراي قوت و در بعضي زمينه ها داراي ضعف هستيم. در مجموع هر موزه بنا به هويتي كه دارد بايد داراي كارشناساني مرتبط با موضوع خودش باشد. مثلاً ما در موزه ايران باستان نياز به كارشناساني داريم كه علم موزه داري هم بدانند. در موزه ما تعدادي فارغ التحصيل موزه داري مشغول به كارند و ما از تخصص آنها نيز استفاده مي كنيم. به هر حال موزه بخش هاي مختلف دارد. بايد تعدادي كارشناس در رابطه با سنگ داشته باشيم و تعدادي كارشناس سكه و. . .
• برنامه موزه ملي در روز جهاني موزه و هفته ميراث فرهنگي چيست؟
در بيش از ۲۰ موزه در سراسر كشور نمايشگاه خواهيم داشت و ديگر اينكه نمايشگاهي مربوط به هنر شيشه از گذشته تا به امروز داريم كه ۳۰ ارديبهشت افتتاح خواهد شد. ۳۱ ارديبهشت يك سمينار و نمايشگاه برگزار خواهد شد، مربوط به يك محوطه باستاني كه براي اولين بار در سال گذشته در اطراف قم حفاري شد به نام تپه سَرْمْ كه اشياي اين حفاري در اين نمايشگاه در معرض نمايش قرار خواهد گرفت.
پي نوشت:
۱ ـ مهندس معمار فرانسوي كه از سال ۱۳۰۸ در استخدام دولت ايران بود.
۲ ـ رضايي، آزاده، «آشنايي با موزه هاي ايران و جهان»، جزوه درسي رشته موزه داري، تهران ۱۳۸۱
۳ ـ شوراي بين المللي موزه ها وابسته به سازمان فرهنگي، علمي و تربيتي سازمان ملل متحد يونسكو

بيانيه فعالين و احياكنندگان سنديكاهاي كارگري
روياي اتحاديه هاي كارگري
011940.jpg
فعالين و احياكنندگان سنديكاهاي كارگري به مناسبت روز جهاني كارگر بيانيه اي صادر كرده اند. در اين بيانيه به نبود تشكيلات اتحاديه اي، كودكان كار و فاصله هاي طبقاتي و تمام قوانين مرتبط با كارگر اعتراض شده است. در قسمتي از اين بيانيه آمده است: وضعيت اسفبار اقتصادي، بيكاري روزافزون و روندرو به رشد و گسترش يابنده محدوديت هاي قانوني و غيرقانوني عليه كارگران شاغل اعم از مرد و زن در قالب تصويب لوايح به قصد حذف و تغيير در اساسي ترين مواد قانوني كار و به موازات آن ادامه خصوصي سازي صنايع در جهت تسهيل مناسبات سرمايه داري فرامليتي شرايط زندگي اجتماعي كارگران را بيش از پيش رقت بار ساخته است.
ادامه اين وضعيت اسفبار، منجر به تشديد فقر و فحشا و اعتياد شده است. اخلاقيات و ارزش هاي انساني فرو مي ريزد و فرهنگ منحط سرمايه داري به تلاشي خانواده ها و رشد بي سابقه طلاق ياري مي رساند. در هزينه هاي سرسام آور كه زحمتكشان بابت گذراندن زندگي مي پردازند هيچ گونه تعادل و تناسبي وجود ندارد. در حالي كه مطابق آخرين داده هاي بانك مركزي، در سال ۱۳۸۰ هزينه مسكن و آب و سوخت سالانه ۸/۲۶ درصد و هزينه خوراكي ها و آشاميدني ها و دخانيات ۶/۲۸ درصد متوسط هزينه ناخالص سالانه خانوار را تشكيل مي دهد، هزينه گروه تفريح، سرگرمي، تحصيل و خدمات فرهنگي، تنها ۴ درصد متوسط هزينه ناخالص سالانه خانوار را در برمي گيرد. اين در حالي است كه گفته مي شود «بدون اطلاع از وضعيت معيشتي خانوار و نحوه توزيع درآمد آنها، نمي توان برنامه ريزي مناسبي را براي جامعه تدارك ديد. » آيا اين آمار نشان دهنده بي توجهي دولت و مسئولين نسبت به نيازهاي جدي و ضروري زحمتكشان نيست؟
در حالي كه دولت، مجلس و مسئولين نظام جمهوري اسلامي ايران، از مردم سالاري و جامعه مدني مي گويند و احزاب و گروه هاي سياسي موجود مدعي اصلاح طلبي و عدالت خواهي هستند، كماكان شاهديم كه كارگران ايران فاقد تشكيلات اتحاديه اي هستند. تبصره ۴ ماده ۱۳۱ قانون كار، همچنان سد راه كارگران در ايجاد تشكيلات سنديكايي است. ما كارگران به دليل محروميت از داشتن تشكيلات اتحاديه اي مستقل از حضور نمايندگان واقعي خود در پارلمان و ديگر نهادهاي مدني مثل شوراي عالي كار، هيأت هاي حل اختلافات و غيره محروم هستيم. سال هاي محروميت از داشتن حق تشكل يابي و به تبع آن سلب اراده آگاهانه و مستقلانه ما در عرصه هاي مختلف توليد و خدمات اجتماعي توسط طبقات برتر و ايجاد تشتت و تفرقه در بين جامعه كارگري ايران به ما آموخت كه «كس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من». لذا تنها چاره ما ره يابي به سوي ايجاد سنديكاها و اتحاديه ها در جهت نيل به مطالبات قانوني و انساني و همه حقوق پذيرفته شده بشري است و اين ميسر نمي شود مگر به اتحاد و همبستگي و رشد و ارتقاي دانش مبارزاتي سنديكايي. ما، مصمم هستيم تا بازو در بازو - با تمام نيرو - با صفوف متحد يكپارچه - با تجهيز به دانش سنديكايي و تكيه بر اصول بي بديل آن به استقرار سنديكاهاي واقعي كارگري همت گماريم.
ما امروز در بزرگداشت روز جهاني كارگر اعلام مي داريم كه خواسته هايمان همانا حقوقي است كه در اعلاميه حقوق بشر - منشور جهاني سنديكايي - مقاوله نامه ها و ميثاق هاي بين المللي بر آن صحه گذاشته شده است و در قوانين اساسي و كار جمهوري اسلامي ايران نيز بخش هايي از آن رسميت يافته است بر همين اساس ما خواستار احقاق حقوق حقه و انساني خود كه كراراً در قطعنامه ها و همايش هاي كارگري بر آن تاكيد شده است به شرح زير هستيم:
۱ - ما كارگران خواهان رفع هر گونه محدوديت و ممنوعيت از فعاليت سنديكايي هستيم.
۲ - ما خواستار به رسميت شناخته شدن تمامي حقوق سنديكايي تصريح شده در منشور جهاني سنديكايي كارگران و مقاوله نامه ها و مصوبات بين المللي سازمان جهاني كار كه دولت جمهوري اسلامي ايران نيز آن را امضا كرده و به رعايت آن تعهد دارد، هستيم.
۳ - ما خواهان رفع كامل محدوديت ها و موانع قانوني در ايجاد انجمن هاي صنفي كارگري در واحدهاي توليدي - خدماتي از جمله حذف تبصره ۴ ماده ۱۳۱ قانون كار هستيم.
۴ - ما خواهان لغو كامل لايحه مصوب هيأت دولت در رابطه با خارج كردن كارگران كارگاه هاي زير ۱۰ نفر از شمول قانون كار هستيم. همچنين خواهان حذف ماده ۱۹۱ قانون كار به نفع تمام شمول بودن قانون كار براي همه كارگران كشور هستيم.
۵ - مجلس خانه ملت است و كارگران و زحمتكشان، بيشترين جمعيت كشور را تشكيل مي دهند. ما خواهان ايجاد شرايط مناسب جهت حضور نمايندگان واقعي كارگران به نسبت جمعيت كارگري كشور در مجلس شوراي اسلامي هستيم.
۶ - وجود رانت و رانت خواري، موجب بروز لايه هاي واسطه اي بين كارفرمايان اصلي و نيروي كار شده است و سرايت اين پديده به واحدهاي صنعتي، توليدي و خدماتي و بخش ساختمان، موجب مي شود كه در اجراي يك پروژه چندين پيمان كار درگير شوند.
۶ - عدم حضور نمايندگان واقعي كارگران در نظارت بر تامين اجتماعي، موجب كاهش خدمات اين سازمان به كارگران است. ما كارگران حق و وظيفه خود مي دانيم كه از طريق تشكل هاي كارگري در تركيب مديريت سازمان تامين اجتماعي حضور يافته و در سياست گذاري هاي آن سهيم باشيم.
۸ - سازمان تامين اجتماعي فراهم آمده از سرمايه هاي اندك كارگران، طي سال هاي متمادي است و صندوق تامين اجتماعي، صندوق مشاع و بين النسلي كارگران است. ما كارگران با الحاق سازمان تامين اجتماعي به وزارت كار و يا هر وزارتخانه ديگر به شدت مخالف بوده و خواهان باز پس گيري لايحه پيشنهادي دولت و كميسيون مشترك مجلس شوراي اسلامي در اين خصوص هستيم.
۹ - وزارت كار و امور اجتماعي در به ثبت رسانيدن انجمن هاي صنفي كارگري حتي آيين نامه مصوب هيأت دولت را رعايت نمي كند. طي سال هاي گذشته تعدادي انجمن صنفي جهت ثبت به ادارات مربوطه مراجعه كرده و با كارشكني هاي مسئولين مواجه شده اند. ما كارگران خواهان رفع هر گونه اعمال نظرهاي غيرقانوني در وزارت كار به هنگام ثبت انجمن هاي صنفي كارگري هستيم. ما همچنين خواستار آن هستيم كه موادي از آيين نامه كه مغاير با مقاوله نامه شماره ۸۶ درباره «آزادي اتحاديه ها و حمايت از حق تشكل» مصوب ۱۹۴۸ است مردود اعلام گردد و مقاوله نامه مذكور كاملاً رعايت شود.
۱۰ - كارگران زن در مقياس وسيعي از بي عدالتي و تبعيض و نابرابري حقوقي با ديگر كارگران به كار گرفته مي شوند. ما كارگران خواهان اقدامات جدي در جهت رفع نابرابرهاي موجود در به كارگيري كارگران فارغ از جنسيت آنان هستيم.
۱۱ - كودكان كار قربانيان بي دفاع جامعه سرمايه داري هستند. ما خواهان ممنوعيت كار كودكان و ايجاد تسهيلات براي زندگي شرافتمندانه و انساني با برخورداري آنان از كليه حقوق تصريح شده در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و پيمان نامه جهاني حقوق كودك هستيم.
۱۲ - دولت هر ساله جهت تعيين حداقل دستمزد، متوسل به شيوه هايي مي شود كه هيچ گونه ارتباطي با هزينه ها و گراني و تورم ندارد.ما كارگران خواهان ايجاد نظام دستمزدي مناسب با شرايط اقتصادي با هدف حفظ حيثيت و كرامت انساني كارگران هستيم.
۱۳ - معضل بيكاري همچنان از مهم ترين مشكلات مبتلا به جامعه ايران است. پرداختن به مسائلي چون وام اشتغال سه ميليوني، خصوصي كردن بي رويه صنايع كشور، تغييرات در قانون كار به بهانه ايجاد اشتغال، هيچ گونه كمكي به حل مشكل بيكاري و بيكاران نكرده است.
۱۴ - كارگران بازنشسته كشور، گرانبهاترين منبع تجارب علمي كاربردي در عرصه صنعت و خدمات اجتماعي هستند. ما ضمن دفاع از مطالبات بر حق اين بخش از زحمتكشان، مانند اختصاص بودجه دولتي جهت اجراي طرح هاي همسان سازي مستمري آنان و اختصاص سرانه درماني دولتي براي مستمري بگيران كارگر، خواهان استفاده از تجارب و آموخته هاي كارگران بازنشسته به عنوان مشاور در واحدهاي توليدي - خدماتي هستيم.

حاشيه زندگي
• پناهندگان آواره
آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد يوان اچ سي آر مي گويد كه به شدت نگران وضع پناهندگان ايراني در عراق است. اين پناهندگان كه شمار آنهابيش از ۲۰ هزار نفر است در معرض تهديد با اسلحه و رانده شدن از خانه هاي خود هستند. آژانس پناهندگان گفت كه صدها تن از ايرانيان پس از آن كه خانه ها و لوازم زندگي آنها مصادره شده از يك اردوگاه در نزديك الكوت در مركز عراق گريخته اند. اين آژانس همچنين خبر مي دهد كه چندصد پناهنده ايراني ديگر پس از گريختن از اردوگاهي در جنوب در كنار مرز ايران تجمع كرده اند. آژانس پناهندگان هفته پيش درباره وضع پناهندگان فلسطيني نيز ابراز نگراني كرده بود كه آنها هم از خانه هاي خود بيرون رانده شده اند. يكي از مسئولان اين آژانس گفت كه پس از سقوط صدام حسين پناهندگان به چشم خارجياني ديده مي شوند كه از حكومت او برخوردار مي شدند. از زمان جنگ ايران و عراق نزديك به ۲۳ هزار پناهنده ايراني در عراق زندگي مي كنند كه قريب به ۱۶ هزار نفر از آنان كرد هستند و در اردوگاه العطاش در نزديكي شهر اربيل در شمال عراق اسكان داده شده اند. ۶ هزار نفر ديگر ايرانيان عرب هستند و در اردوگاه مجهزتري در جنوب عراق به سر مي برند. بر اساس توافق آژانس پناهندگان با ايران در ژوئن سال ۲۰۰۲ بازگشت داوطلبانه اين پناهندگان به وطن از ماه جولاي سال گذشته آغاز شد و مقامات ايراني شفاها قول دادند كه آنها را تحت تعقيب قرار ندهند. تا پايان سال ۲۰۰۲ بيش از ۱۱۵۰ پناهنده با كمك آژانس پناهندگان سازمان ملل به ايران بازگشتند.
011930.jpg

• جشنواره ساعت
قرار است جشنواره ساعت در ايران برگزار شود. اين جشنواره كه براي اولين بار برگزار مي شود قرار است از ۲۰ تا ۲۳ خرداد در فضايي شاد و نشاط آور در فرهنگسراي نياوران برپا شود. جشنواره با هدف ايجاد هماهنگي ميان نمايندگان مجاز فروش ساعت و خدمات پس از فروش، ارتباط مستقيم فروشندگان با مصرف كنندگان، برآورد سطح تقاضاي بازار، آگاهي از سليقه عمومي و در نهايت آشنايي هر چه بيشتر مردم با انواع مدل هاي ساعت برگزار شود. دبير اجرايي اين جشنواره معتقد است اين جشنواره بستري مناسب براي تقويت تشكل هاي صنفي و نهادينه كردن بازار فراهم مي كند.
برنامه هاي جشنواره شامل برگزاري نمايشگاه شركت هاي توليدي و نمايندگان مجاز ساعت در ايران، فروش انواع ساعت توسط شركت ها و تخفيف ويژه جشنواره با خدمات پس از فروش، معرفي تاريخچه پيدايش ساعت و روند تكاملي آن، انتشار كتاب ويژه نخستين جشنواره ساعت و اهداي وسايل كمك آموزشي ساعت به كودكان و نوجوانان است. از بخش هاي ديگر جشنواره مي توان به مواردي چون اجراي برنامه هاي نمايشي مرتبط با فرهنگ استفاده از ساعت، برگزاري مسابقه نقاشي كودكان و نوجوانان، اهداي جوايز نفيس به بازديدكنندگان در مراسم قرعه كشي كه هر روز برگزار مي شود و اهداي تنديس ويژه و لوح يادبود نخستين جشنواره ساعت به هر يك از شركت كنندگان اشاره كرد.

• برنده جايزه سوفي
جايزه سوفي امسال به يكي از پيشرفته ترين روزنامه نگاران پژوهشگر جهان جان پيلجر داده شد. اين جايزه با اعتبار هر سال به كسي يا كساني يا سازمان هايي داده مي شود كه توانسته باشند آلترناتيوي نو در برابر وضعيت موجود براي پيشرفت در اختيار بشر قرار دهند. به برندگان يا برنده صدهزار دلار تعلق مي گيرد. پيلجر به عنوان يك مدافع سرسخت دموكراسي و حقوق بشر آوازه يافته است. مقالات، فيلم هاي مستند و كتاب هاي او به مباحثات گسترده در مورد برابري حقوق انسان ها در سراسر كره زمين دامن زده و به نقد سياست هاي صاحبان قدرت و ثروت كمك كرده است. پيلجر سوء استفاده از قدرت و تاثير فاجعه بار آن بر زندگي مردم بي دفاع را بي محابا و بدون ملاحظه شخصي افشا كرده و از اين رو روزنامه نگار مردم بي دفاع لقب گرفته است. الين انگه از كميته نروژي تعيين جايزه در مورد پيلجر گفته كه او با اصالت، ژرفا و شهامت خود به ارزش هاي دموكراسي و حقوق بشر نيرو رسانده است. او افكار عمومي را در دفاع از آنها كه ضعيف اند به لحاظ سياسي و اخلاقي برانگيخته است. هيأت ژوري در رابطه با اهداي جايزه سال ۲۰۰۳ به او نوشته است: جان پيلجر، براي دموكراسي و حقوق بشر مبارزه كرده و نشان داده است كه بين انسان و طبيعت رابطه اي هماهنگ وجود دارد.او به طور خستگي ناپذير وظيفه قدرتمندان را مورد نقد قرار داده است. براي ارائه اسناد و مدارك انتقادي به تلاش دست زده است. يكي از برجسته ترين منتقدان تجاري كردن و دستكاري رسانه ها بوده است. بنيانگذار جايزه نويسنده نروژي جاستين گاردر است و نام آن از رمان موفق او «دنياي سوفي» گرفته شده است. پيلجر براي دريافت جايزه خود روز دوازدهم ژوئن به اسلو خواهد رفت.

• تلاش براي انجمن صنفي
سايت تحكيم دموكراسي نوشت: يكي از فعالان در امور فناوري اطلاعات از تلاش برخي از روزنامه نگاران اينترنتي براي تشكيل انجمن صنفي روزنامه نگاران اينترنتي خبر داده و گفته با وجود تلاش براي محدود كردن آزادي بيان در اينترنت نياز ايجاد اين انجمن صنفي بيش از پيش احساس مي شود و تمام تلاش ما اين است كه كليه روزنامه نگاران اينترنتي فارسي زبان اعم از وبلاگ نويسان و فعالان سايت هاي خبري بتوانند با اين انجمن همكاري كنند. وي يكي از مشكلات تاسيس اين انجمن را به كارگيري اسم هاي مستعار توسط روزنامه نگاران اينترنتي عنوان كرد و افزود با تمهيدات انديشيده شده اميدواريم كه وبلاگ نويسان و فعالان سايت هاي خبري بتوانند تنها به عنوان شخصيت حقوقي خود و حتي با نام مستعار در اين مجموعه فعاليت كنند. اين فعال در امور فناوري در پايان مي گويد دفاع از آزادي بيان نيازمند يك عزم ملي است و فعالان اطلاع رساني در گستره اينترنت در اين برهه از زمان خواسته و يا ناخواسته اين مسئوليت خطير را بر دوش مي كشند و اين امر همت تمامي همراهان را در عرصه پيام رساني در اينترنت طلب مي كند.

در همين نزديكي ها
ظرافت هاي دادگاه اطفال
011935.jpg
سينا قنبرپور
رسيدگي به جرايم اطفال نيازمند ظرافت هاي خاصي است، مخصوصاً در شرايطي كه پس از چند سال اجراي سيستم قضايي دادگاه هاي عام و عدم موفقيت آن، دوباره قرار است «دادسرا»ها احيا شده و دادستاني موظف به رسيدگي به شكايات باشد، نه خود قاضي. در چنين شرايطي و در حالي كه از ۲۹ ارديبهشت ماه امسال قرار است دادسرا در تهران دوباره راه اندازي شود بايد پرسيد بر سر دادرسي اطفال چه مي آيد؟
آنچه مسلم است بنا بر آيين نامه اصلاح پاره اي از قوانين دادگاه هاي عمومي وانقلاب دادسراي اطفال به طور مجزا تشكيل نمي شود و بر حسب تقسيم كار اداري بايد آن را جست وجو كرد. احمد مظفري قاضي دادگاه اطفال و استاد دانشگاه در پاسخ به اين سوال مي گويد: «بر اساس قانون تشكيل دادگاه اطفال بزهكار مصوب سال ،۱۳۳۸ رسيدگي به جرايم اطفال مستقيماً به دادگاه مربوط مي شود و اين قانون همچنان به قوت خود باقي است. » گفت وگوي ما با مظفري در خصوص وضعيت محاكم اطفال، دادسراي اطفال و آثار قانون حمايت از كودكان و نوجوانان را مي خوانيد:
•••
• از آخر ارديبهشت ماه در كنار ايجاد دادسراها براي اطفال هم دادسرايي تشكيل مي شود كه به طور جداگانه به جرايم عليه اطفال يا بزهكاري اطفال رسيدگي كند؟
نه، دادسراي جداگانه اي تشكيل نمي شود. قانون تشكيل دادگاه اطفال بزهكار مصوب سال ۱۳۳۸ رسيدگي به جرايم اطفال مستقيماً به دادگاه اطفال مربوط مي شود. ماده ۲۲۱ قانون آيين دادرسي كيفري نيز تصريح دارد كه تحقيق در خصوص جرايم اطفال توسط قاضي انجام گيرد و كليه وظايفي كه دادستان در خصوص رسيدگي مقدماتي به پرونده دارد بر عهده خود قاضي است.
• با توجه به تجربه دادگاه هاي عام و بازگشت دادسراها بهتر نيست براي اطفال نيز دادسرايي جداگانه برنامه ريزي و تاسيس شود؟
با توجه به همان قانون مصوب سال ۱۳۳۸ برخورد با اطفال بايد به نحوي، غيركيفري و غيرپليسي باشد. بهتر است شخص برخوردكننده با طفل متهم خاص باشد چرا كه مهم برخورد قاضي است. اين برخورد مي تواند سوق به جنايت را در فرد تقويت كند يا به جهت متنبه شدن به مسير حقيقي بازگرداند. در قانون آيين دادرسي كيفري ماده ۲۲۱ به اين موضوع توجه دارد و حتي اين حق رسيدگي را قابل تفويض به ضابطين قوه قضاييه ندانسته است. به همين دليل و با توجه به اين كه در اصلاح پاره اي از مواد قانون تشكيل دادگاه هاي عام و انقلاب تصريحي در اين زمينه نشده است بنابراين دادسراي جداگانه به امور اطفال اختصاص نمي يابد.
• با اين توضيحات آيا بايد براي اطفال دادسرايي جداگانه تشكيل داد يا نه بهتر است به همين شيوه كنوني برخورد شود؟
همان طور كه مي دانيد تحقيق و تعقيب به عهده دادسرا است و براي اطفال به جهت حفظ آبرو محاكمه سري و كتبي است. بايد ديد براي اطفال بزهكار از ميان سيستم هاي جزايي موجود كدام يك بهتر است. به نظر مي رسد دادسرا براي اطفال بد نباشد. ما مي بينيم در پيش نويس قانون جديد دادرسي اطفال و نوجوانان كه توسط مركز توسعه قضايي با همكاري يونيسف تهيه شده است نيز به دادسراي اطفال و نوجوانان توجه شده است. در اين پيش نويس اطفال تا ۱۲ سال را خود دادگاه پيگيري مي كند و افراد بالغ زير ۱۸ سال را دادسرا مورد رسيدگي قرار مي دهد. با توجه به اين كه رسيدگي به اطفال و نوجوانان مستلزم وجود خصوصياتي در قاضي است به نظر مي رسد اين مرجع رسيدگي جدا باشد بهتر است. قاضي دادگاه اطفال از قضات كاركشته و مجرب بايد برگزيده شوند و متخصص در امور كودكان باشند. در پيش نويس قانون جديد دادرسي اطفال يكسري ابداعات جديد به كار رفته است. مثلاً نحوه به كارگيري مجازات هاي جايگزين از قبيل حبس در منزل، پاره وقت، حرفه آموزي و ارائه خدمات عام المنفعه. در قانون جديدي كه مركز توسعه قضايي آن را با همكاري يونيسف تهيه كرده گروه هاي سني مختلفي در نظر گرفته شده است و فقط مجازات هاي قصاص و حدود از آن مستثني شده است. يعني به غير از مجازات هاي قصاص و حدود مجازات مباحث كيفري بر مبناي سني اطفال شامل اين قانون دادرسي متغير است. البته بايد يادآور شوم كه اين پيش نويس هم نقاط ضعفي دارد ولي به نسبت كامل است. بايد اين پيش نويس به صورت رسمي منتشر شود تا نقاط ضعف آن گوشزد شود.
• با توجه به تصويب قانون حمايت از كودكان و نوجوانان و احياي دادسراها وضعيت تعقيب و پيگرد كودك آزاري چگونه مي شود؟
متاسفانه به دليل تصويب اين قانون و تصريح ماده هفتم آن ديگر نمي توانيم والدين كودك آزار را كه خارج از حد تاديب و محافظت كودك خود را تنبيه كرده اند تحت تعقيب قرارداد. به موجب ماده هفتم والدين از پيگيري كودك آزاري معاف شده اند چرا كه اين ماده اعمال تصريح شده در مواد ۵۹ قانون مجازات اسلامي و ۱۱۶۹ قانون مدني را از «كودك آزاري» و تعريف آن مستثني كرده است. بهتر بود به جاي يك قانون جداگانه يك ماده واحد براي تعريف كودك آزاري و جرم عمومي بودن آن تصويب مي شد. در شرايط سابق مدعي العموم يا دادستان مي توانست بر اساس گزارشي مبني بر ضرب و جرح والدين آنها را تحت تعقيب قرار دهد. اما به موجب قانون جديد مدعي العموم و دادستان هم نمي توانند ضرب و جرح والدين را مصداق كودك آزاري دانسته و به عنوان جرم عمومي آن را تحت پيگرد قرار دهند.

زندگي
اقتصاد
ايران
جهان
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  زندگي  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |