اداره طرح هاي ويژه كار خود را پس از يازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ آغاز كرد و دست اندركار تهيه گزارشات اطلاعاتي امنيتي است كه به شكل دهي افكار عمومي و خط مشي ايالات متحده در زمينه عراق كمك مي كند
سيمور هرش
ترجمه: رضا سادات
آنان خود را با لحني كه چندان جدي نيست يك گروه شرارت مي خوانند. گروهي كوچك از مشاوران و تحليلگراني كه اكنون در دفتر برنامه هاي ويژه پنتاگون استقرار يافته اند. براساس اظهارات مقامات دولت بوش عمليات اين گروه طي يك سال گذشته، كه گمان مي رود توسط پل ولفوويتز هدايت مي شود موجب ايجاد تغييري حياتي در مسير حركت نهادهاي امنيتي ايالات متحده شده است.
اين مشاوران و تحليلگران كه كار خود را پس از يازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ آغاز كردند دست اندركار تهيه گزارشات اطلاعاتي امنيتي اي بوده اند كه به شكل دهي افكار عمومي و خط مشي ايالات متحده در زمينه عراق كمك كرده است. آنها بر اطلاعات جمع آوري شده توسط ساير نهادهاي اطلاعاتي و همچنين اطلاعاتي كه كنگره ملي عراق در اختيار آنان قرار مي داد اتكا داشتند.
تا پاييز سال گذشته فعاليت آنان به موازات سيا و آژانس اطلاعاتي پنتاگون موجب شده بود اين گروه رقيبي جدي براي اين دو نهاد شود و آنان حتي DIA يا آژانس مديريت اطلاعاتي متحده كه عمده ترين منبع اطلاعاتي بوش در زمينه احتمال برخورداري عراق از تسليحات كشتارجمعي و ارتباط اين كشور با القاعده بود را نيز به سايه راندند.
هنوز در عراق هيچ سلاح كشتارجمعي اي كشف نشده است، هر چند بسياري از افراد، چه در داخل، چه در خارج دولت آمريكا ابراز اطمينان مي كنند عاقبت گواه فعاليت هاي عراق در زمينه تسليحات كشتارجمعي يافته خواهد شد اما جامعيت و صحت اطلاعات منتشره در اين زمينه اكنون مورد ترديد قرار گرفته است.
مدير عمليات طرح هاي ويژه ابرام شالسكي است. او كارشناس كارهاي لئو استراوس از فلاسفه سياسي است. شالسكي به آرامي و به دور از هياهو طي سه دهه گذشته در حال كار كردن بر روي موارد مربوط به سياست خارجي و خط مشي اطلاعاتي امنيتي بوده است. او در اوايل دهه هشتاد ميلادي از اعضاي كميته اطلاعاتي سنا بود و در دولت بوش و زماني كه ريچارد پرل معاون وزير دفاع ايالات متحده بود در اين وزارتخانه خدمت كرد و پس از آن به عضويت موسسه رنه درآمد.
دفتر برنامه هاي ويژه تحت نظر ويليام لوتي، سرهنگ بازنشسته نيروي دريايي ارتش ايالات متحده كه اكنون از معاونان وزارت دفاع است فعاليت مي كند. لوتي از حاميان هميشگي اقدام نظامي عليه عراق بوده است و با حركت دولت به سوي جنگ و انتقال سياستگذاري پنتاگون به غيرنظاميان او قدرت بيشتري پيدا كرد.
پاتريك لانگ مدير سابق دايره اطلاعات خاورميانه اي در DIA مي گويد: «پنتاگون در تلاش است خط مشي دولت را تحت سلطه و نفوذ خود درآورد. آنان هستند كه چلبي را هدايت مي كنند، DIA را دور زده و عملاً اين نهاد را گمراه كرده اند اما سيا نيز از عملكرد آنان راضي نيست. »
خصومت ها دوجانبه است. يكي از مقامات پنتاگون كه براي لوتي كار مي كند مي گويد: «من كارهايي را انجام مي دهم كه نهادهاي امنيتي از پرداختن به آنها سر باز زده اند. ما به اين استنتاج رسيديم كه آنان تحليل درستي ندارند و به همين جهت ما اطلاعاتي را در اختيار ولفوويتز گذاشتيم كه تا قبل از آن چيزي در موردشان نمي دانست. نهادهاي اطلاعاتي، امنيتي كماكان در جست وجوي ماموريتي هستند كه در دوران جنگ سرد بدان مشغول بودند. »
دفتر طرح هاي ويژه انتقاداتي كه به عمليات كاركردهاي اين موسسه وارد مي آيد را شكوه هايي بوروكراتيك مي خواند. به اعتقاد آنها دفتر طرح هاي ويژه در رقابت با سيا موفق بوده است. دليل اش هم روشن است چرا كه آنان كارآمدتر بودند. لوتي از رقبايش باهوش تر است. ولفوويتز هم به همين سياق باهوش است. آنان بر رقبايشان پيروز شدند. جنگي عادلانه بود. آنان رئيس جمهور را به لزوم تبيين خط مشي امنيتي جديدي ترغيب كردند. بازنده ها در مقابل به اندازه برنده ها در بي اهميت جلوه دادن پيروزي خوب و كارآمد هستند.
گفته مي شود كه دفتر طرح هاي ويژه با هدف به دست آوردن شواهد لازم در اثبات آنچه ولفوويتز و دونالد رامسفلد اعتقاد داشتند درست است به وجود آمد. هدف اثبات اين بود كه صدام حسين با القاعده در ارتباط است و عراق مقادير قابل توجهي تسليحات شيميايي، بيولوژيك و احتمالا سلاح هسته اي در اختيار دارد كه تهديدي براي منطقه و خطري بالقوه براي ايالات متحده است.
موضوع برخورداري احتمالي عراق از تسليحات كشتارجمعي از زمان جنگ اول خليج فارس مايه نگراني جامعه بين المللي بوده است. صدام حسين در گذشته نيز از تسليحات شيميايي استفاده كرده بود. او مقادير قابل توجهي تسليحات شيميايي و بيولوژيك تدارك ديده بود و آنچه به عنوان سوال مطرح بود اينكه چه مقدار از توان تسليحات كشتارجمعي او از جنگ اول خليج فارس و سال ها تحريم سازمان ملل و بازرسي هاي بين المللي در امان ماند و كماكان در اختيار رژيم صدام بود.
پس از حملات يازدهم سپتامبر ترديدهايي در مورد رابطه عراق با تروريست ها مطرح شده بود. در نظرسنجي اي كه ماه فوريه انجام شد نشان داد ۶۲ درصد آمريكايي ها گمان دارند مشاركت شخصي صدام حسين در حملات يازدهم سپتامبر محتمل است هر چند هيچ گواهي كه وجود چنين ارتباطي را اثبات كند به دست نيامده است.
رامسفلد و همكارانش بر اين باور بودند كه سيا قادر به درك صحيح شرايط در عراق نيست. يكي از مشاوران دفتر برنامه ويژه مي گويد: «سيا در تلاش بود عراق را از همكاري با تروريست ها تبرئه كند. » او مي افزايد: «همين مسئله آنان [رامسفلد و ولفوويتز] را برانگيخت. چنان كه با آمار و اطلاعات محرمانه سروكار داشته باشيد ديدگاه هاي جهت دار سيا را به وضوح خواهيد ديد. » هدف از فعاليت دفتر برنامه هاي ويژه قرار دادن اطلاعات زيرميكروسكوپ براي آشكار ساختن آنچه بود كه نهادهاي اطلاعاتي آمريكا نمي ديدند. شالسكي بيشترين بار را بر دوش كشيد. »
حتي قبل از حملات يازدهم سپتامبر ريچارد پرل كه رئيس كميته خط مشي دفاع پنتاگون بود نيز ادعاهاي مشابهي در مورد گستره اطلاعات نهادهاي امنيتي در مورد تسليحات كشتارجمعي عراق مطرح كرد. در يكي از نشست هاي كميته سياست خارجي سنا كه در ماه مارس ۲۰۰۱ برگزار شد پرل گفت: «آيا صدام اكنون تسليحات كشتارجمعي در اختيار دارد؟ قطعاً دارد. ما مي دانيم او تسليحات كشتارجمعي در اختيار دارد. . . اين كه او تا چه حد در زمينه دستيابي به تسليحات هسته اي پيشرفت داشته چيزي است كه ما نمي دانيم. گمان من اين است كه ميزان پيشرفت او به مراتب بيشتر از چيزي است كه ما در ذهن داريم چرا كه ما هميشه خود را به حيطه اي كه قادر به اثباتش هستيم محدود مي كنيم. »
اكتبر گذشته يكي از مقالات تايمز از صدور دستوري از سوي رامسفلد براي انجام عمليات محرمانه تجسس براي كسب اطلاعات در زمينه نيات خصمانه عراق يا روابط اين كشور با گروه هاي تروريستي كه ممكن است از سوي سيا شناسايي و دنبال شده باشد، خبر داد. هنگامي كه در يكي از نشست هاي مطبوعاتي پنتاگون در اين مورد از رامسفلد سوال شد او در ابتدا رغبتي به جواب دادن نشان نداد: «به من گفته شده پس از حملات يازدهم سپتامبر گروه كوچكي احتمالا متشكل از دو نفر. . . يا شايد هم چهار نفر ماموريت يافته اند كوهي از اطلاعات را كه ما از نهادهاي امنيتي دريافت داشته ايم مورد بازبيني قرار دهند. » او ادامه داد: «اين گروه صرفاً گزارشات محرمانه را مورد بررسي قرار مي دهد. » رامسفلد در ادامه تاكيد كرد از وجود ادله و شواهدي قابل استناد در مورد حضور اعضاي القاعده در عراق مطلع شده است.
چنان كه دفتر طرح هاي ويژه درصدد يافتن اطلاعات جديد در زمينه عراق برآمده بود مهم ترين منبع، نفوذي هاي برخوردار از اطلاعات دست اول بودند. اين اداره ناگزير به كنگره ملي عراق روي آورد. كنگره ملي عراق سازماني است كه گروه هاي مختلف معارضين در آن عضويت دارند و به طور دايم در جست وجوي ناراضي هايي بود كه قصد ترك عراق را داشتند. دفتر برنامه هاي ويژه رابطه نزديكي با كنگره ملي عراق برقرار كرد و همين مسئله موضع اين دفتر را در برابر سيا تقويت كرد و رهبريت طرفدار جنگ پنتاگون را در مناقشه اي كه بين اين وزارتخانه و وزارت امور خارجه در زمينه سياست ايالات متحده در قبال عراق در جريان بود در موقعيتي بهتر قرار داد. دفتر طرح هاي ويژه همچنين به مجراي انتقال گزارشات محرمانه از كنگره ملي عراق به مقامات كاخ سفيد تبديل شد.
|
|
روابط شخصي بين اعضاي كميته و افرادي مثل چلبي، ولفوويتز به سال ها پيش باز مي گردد. اين روابط پس از روي كار آمدن دولت بوش تعميق شد و دامنه روابط چلبي به ساير اعضاي دولت هم گسترانيده شد و رامسفلد، داگلاس فيث و ديگران را نيز شامل شد. چلبي براي سال ها از حمايت چهره هاي كليدي و بانفوذ موسسه آمريكن انترپرايز و ساير نهادهاي محافظه كار برخوردار بوده است. حامياني هم در حزب دموكرات دارد كه جيمز ولسي، رئيس سابق سيا نيز در بين آنان است.
روابط چلبي با ايالات متحده وجوه ديگري هم دارد. در اواسط دهه ۱۹۹۰ سيا سالانه ميليون ها دلار به كنگره ملي عراق سرازير مي كرد كه انتقال اين وجوه در سال ۱۹۹۶ متوقف شد. گفته مي شود دليل توقف اعطاي كمك هاي مالي ترديد سيا در مورد ماهيت فعاليت چلبي بوده است. چلبي در سال ۱۹۹۲ به طور غيابي در اردن به كلاهبرداري محكوم شد هر چند او اين اتهامات را رد كرده است. دلايل ديگري هم براي توقف كمك ها وجود داشت. يكي از مقامات اداره خاورميانه اي سيا مي گويد: «كنگره ملي عراق سابقه ارائه گزارشات ساختگي را هم در كارنامه خود داشت كه براساس برنامه اي مدون اين اطلاعات ساختگي به سيا ارائه مي شد. INC نهادي سياسي است نه يك نهاد امنيتي. »
در اوت ۱۹۹۵ ژنرال حسين كمال كه مدير برنامه تسليحات كشتارجمعي عراق بود با برادرش سرهنگ صدام كمال به اردن گريخت. آنان صندوق هايي از اسناد محرمانه اي به همراه داشتند كه حاوي جزييات دقيقي در مورد تلاش هاي عراق براي توليد تسليحات كشتارجمعي بود. بخش اعظم اين اسناد براي تيم بازرسان تسليحاتي كه از سال ۱۹۹۱ در عراق مشغول فعاليت بودند ناشناخته بود و به همين جهت اين دو توسط بازرسان تسليحاتي مورد بازجويي قرار گرفتند.
صدام حسين در سال ۱۹۹۶ دو برادر را با وعده بخشش به عراق كشاند اما با ورود به عراق هر دو كشته شدند. اطلاعات ارائه شده از سوي كمال جوهره اصلي ادعاهاي دولت بوش در زمينه ناكامي بازرسي هاي تسليحاتي بود. اكتبر گذشته بوش در نطقي كه در سينسيناتي ايراد شد از فرار كمال به اردن به عنوان لحظه اي كه صدام ناگزير به اقرار به توليد بيش از سه هزار ليتر انتراكس و ساير عوامل بيولوژيك مرگ آور شد ياد كرد. چند هفته بعد، ديك چني معاون رئيس جمهور اعلام داشت داستان حسين كمال بايد به عنوان يادآوري باشد كه ما از عوامل نفوذي و فراري ها بيش از همه چيزهايي كه بازرسان در عراق يافتند، اطلاعات كسب كرديم.
بررسي مضمون مصاحبه هاي حسين كمال با بازرسان تسليحاتي اين واقعيت را آشكار مي كند كه او گفته بود بخش اعظم زرادخانه تسليحات كشتارجمعي عراق كه قبل از جنگ ۱۹۹۱ خليج فارس تدارك ديده شده بود در ضمن جنگ نابود شد كه در برخي موارد تسليحات موجود به دليل احتمال كشف آنها از سوي بازرسان نابود شد. اين مصاحبه كه ۲۲ اوت ۱۹۹۵ انجام شده توسط رولف اكيوس، مدير اجرايي تيم هاي بازرسي سازمان ملل و دو تن از دستيارانش يعني نيكيتا اسميروويچ و موريزيو زيفرارو انجام شده است.
اظهارات كمال همچنين ادعاهاي دكتر خضير حمزه، دانشمند هسته اي عراق كه در سال ۱۹۹۴ از اين كشور گريخت را نيز در هاله اي از ترديد فرو برد.
حمزه كه با كمك كنگره ملي عراق در ايالات متحده اقامت گزيد يكي از مهمترين شهود جاه طلبي هاي هسته اي عراق بود. كمال به مصاحبه كنندگان گفت كه حمزه دروغگويي حرفه اي است. او ادامه داد: «او با ما كار مي كرد اما آدم ناكارآمدي بود كه هميشه به حاشيه ها مي پرداخت. . . او قبل از خروج از كار توسط تيمي از استخبارات عراق مورد بازجويي قرار گرفت و سپس به او اجازه داده شد عراق را ترك كند. »
پس از پناهنده شدن به ايالات متحده حمزه به عضويت موسسه علوم و امنيت بين المللي، از گروه هاي خلع سلاح واشنگتن درآمد كه ديويد آلبرايت، بازرس تسليحاتي سابق رياستش را بر عهده دارد. بر اساس گزارشي كه ۲۶ آوريل در تايمز منتشر شد او به عنوان عضوي از جمع تبعيدياني كه براي كمك به بازسازي زيرساخت هاي عراق توسط پنتاگون به عراق اعزام شدند به بغداد بازگشت. قرار است او مديريت سازمان انرژي اتمي عراق را بر عهده گيرد.
منافع و مضرات اتكا به پناهندگان خود يكي از عوامل بحث برانگيز در نهادهاي اطلاعاتي ايالات متحده بوده است. هر چند اين افراد مي توانستند دورنمايي بي بديل از تحولات دروني رژيم سركوبگر عراق ترسيم كنند اما گاهي آنان دچار حرص و آز مي شدند و گاهي هم افرادي نامتعادل بودند كه واقعيت و خيال بافي را با هم عجين مي كردند.
با حمايت و پشتيباني پنتاگون گروه چلبي در جهت رو كردن فرارياني با داستان هاي بهت آور كه در اختيار رسانه هاي آمريكايي و اروپايي قرار مي گرفت به حركت درآمد. نتيجه انتشار مقالاتي بود كه از دستيابي به پيشرفت هاي شايان توجه در زمينه تسليحات كشتار جمعي يا وجود ارتباطاتي بين بغداد و گروه هاي تروريستي خبر مي دادند. در برخي موارد اين ادعاها از سوي سيا مورد ترديد قرار مي گرفت. گاهي نادرستي يا حتي ساختگي بودن اظهارات اين پناهندگان رو مي شد.
به عنوان مثال بسياري از روزنامه ها مصاحبه هاي انجام شده با عدنان امان سعيد الحيدري، مهندس عمران عراقي كه با كمك كنگره ملي عراق در سال ۲۰۰۱ از عراق گريخت را منتشر كردند. او ادعا داشت از بيست مورد تاسيسات مخفي ديدار كرده كه به اعتقاد او براي توليد تسليحات شيميايي و بيولوژيك ايجاد شده بودند. او ادعا داشت يكي از تاسيسات زير بيمارستاني در عراق بوده است. ظاهراً حيدري يكي از منابع اصلي ادعاهاي كالين پاول در اظهارات ۵ فوريه اش خطاب به شوراي امنيت سازمان ملل متحد بوده است. او در اظهاراتش گفت ايالات متحده اطلاعات دست اولي در مورد ساير كارخانجات ساير عراق كه قادر به توليد مقادير قابل توجهي سلاح هاي كشتار جمعي هستند در اختيار دارد. تيم بازرسان تسليحاتي كه زمستان گذشته به عراق بازگشتند از اثبات ادعاهاي حيدري بازماندند. بليكس در گزارش ماه مارس خود خطاب به اعضاي شوراي امنيت گفت: «هيچ تاسيسات زيرزميني اي دست اندركار توليد يا ذخيره سازي تسليحات شيميايي و بيولوژيك در عراق تا اين مقطع كشف نشده است.
بلافاصله پس از حملات يازدهم سپتامبر ،۲۰۰۱ كنگره ملي عراق تبليغات گسترده اي را در مورد فراريان عراقي اي كه از در اختيار داشتن اطلاعاتي در مورد ارتباط عراق با حملات خبر داده بودند، به راه انداخت. صباح خدادا، سرهنگ ارتش عراق در مصاحبه اي كه ۱۴ اكتبر ۲۰۰۱ مشتركاً توسط تايمز و فرانت لاين، يك برنامه تلويزيوني انجام شد ادعا كرد برنامه عمليات يازدهم سپتامبر توسط عواملي انجام شد كه در عراق آموزش ديده بودند و اين كه عراق برنامه جامعي براي آموزش هواپيماربايي به تروريست ها تدارك ديده است. يك فراري ديگر كه تنها با عنوان سرتيپ بازنشسته استخبارات معرفي شد گفت در سال ۲۰۰۰ شاهد آموزش پرواز با بوئينگ ۶۰۶ پارك شده در محوطه شهرك سلمان پاك در جنوب بغداد به كارآموزان عرب بوده است.
اين در حالي است كه يكي از مديران دايره منطقه اي سيا در خاورميانه مي گويد: پايگاه نزديك سلمان پاك براي آموزش روش هاي ضدتروريستي و نه راهكارهاي اجراي عمليات تروريستي داير شده است. او تاكيد مي كند براي آموزش هواپيماربايي لزومي ندارد كارآموزان در فضاي باز و با هواپيماي واقعي تمرين كنند. سلمان پاك ششم آوريل به تصرف نيروهاي آمريكايي درآمد. در اين پايگاه هيچ شاهدي كه ادعاهاي مطرح شده از سوي فراريان را تاييد كند به دست نيامد.
افزايش نفوذ دفتر طرح هاي ويژه با افول نفوذ سيا و DIA مقارن شده است. حتي يكي از اسناد محرمانه و داخلي پنتاگون تا بدان جا پيش رفته كه پيشنهاد داده كارشناسان تروريسم در دولت و خارج آن تعمداً روابط بين القاعده و عراق را كوچك نمايي كرده و از پرداختن به آن طفره رفته اند. يك سال جدل بر سر ارزش و اعتبار اطلاعات محرمانه اي كه منشاء دفتر طرح هاي ويژه است در ماه مارس و زماني كه بوش فرمان حمله به عراق را صادر كرد به نقطه پاياني خود رسيد. پس از چند هفته نبرد رژيم صدام دچار فروپاشي شد.
نيويوركر