بيست و سومين جلسه شوراي عالي حفاظت محيط زيست چهارشنبه شب به رياست حجت الاسلام و المسلمين سيدمحمد خاتمي رئيس جمهوري تشكيل جلسه داد.
در اين جلسه گزارشي در خصوص روند تخريب روزافزون جنگل هاي شمال كشور ارائه شده و با ابراز نگراني رئيس جمهوري از اين مسئله مقرر شد، سازمان حفاظت محيط زيست با تعيين جهات اربعه محدوده هاي مشخصي از حدود ۹۰۰ هزار هكتار مناطق طبيعي جنگل هيركاني (خزري)، حداكثر ظرف يك ماه و نيم، ضمن هماهنگي با سازمان جنگل ها و مراتع اين طرح را جهت حفاظت به جلسه آتي شوراي عالي محيط زيست ارائه كند. همچنين، مقرر شد مابقي جنگل هاي مذكور كه فاقد طرح هاي بهره برداري است، نيز طي شش ماه در قالب مناطق چهارگانه حفاظت شده و يا محدوده هاي تحت حفاظت سازمان جنگل ها و مراتع كاملاً مورد حفاظت قرار گيرد.
در اين جلسه قرار شد، موضوع ارزيابي زيست محيطي پروژه هاي بزرگ توسعه اي و ملي در سواحل كشور، در كميته ملي توسعه پايدار، پس از تعيين موارد و مصاديق طرح و پروژه هاي مشمول ارزيابي به شوراي عالي محيط زيست ارائه شود.

در حالي كه منطقه تاريخي ـ فرهنگي دربند تا پايان سال جاري در فهرست آثار ملي ثبت مي شود، دفع غيربهداشتي فاضلاب هاي خانگي و حجم انبوه پساب هاي هتل بنياد مستضعفان، هويت تاريخي و ارزش هاي ميراث طبيعي اين منطقه را در معرض تهديد و نابودي كامل قرار داده است.
به گزارش «ميراث خبر» وجود شبكه هاي غيرمجاز دفع فاضلاب و نخاله هاي طبيعي و بي توجهي ارگان هاي مسئول مسائل شرعي، مرز بحران آفريني در قبال ميراث طبيعي و فرهنگي منطقه دربند را تا جايي گسترش داده است كه به گفته كارشناسان محيط زيست، در حال حاضر بخش وسيعي از طبيعت بكر منطقه دربند و رودخانه تاريخي آن رو به نابودي است.
دامنه نگراني از نابودي ميراث فرهنگي و طبيعي منطقه دربند و رودخانه آن كه از سال هاي گذشته تاكنون ادامه دارد، به شكلي است كه متاسفانه پيگيري كسبه منطقه دربند براي آگاهي و توجه سازمان ها و ارگان هاي مسئول مسائل شهري همچون وزارت بهداشت، شركت آب و فاضلاب و. . . براي رفع مشكلات موجود زيست محيطي و بهداشتي و برخوردهاي قانوني با متخلفان هنوز بي نتيجه مانده است.
در حال حاضر مسير دفع فاضلاب هاي خانگي برخي ساكنان منطقه دربند، بدون رعايت كوچك ترين نكته هاي بهداشتي و استانداردسازي به حريم رودخانه دربند مي رسد و گذشته از آن، ورود فاضلاب و نخاله هاي هتل بنياد مستضعفان نيز كه گفته مي شود اكنون در اجاره خصوصي است، محيط زيست رودخانه را آلوده كرده و هيچ گونه تلاشي براي رفع مشكلات صورت نمي گيرد. اين گزارش مي افزايد: در سال هاي اخير، تداوم ساخت وسازهاي بي رويه در ارتفاعات و دامنه كوهستاني دربند نيز عامل مهمي در نابودي فضاي سبز، توليد نخاله هاي طبيعي و ساختماني و برهم زدن اكوسيستم طبيعي دربند محسوب مي شود كه مجموعه اين عوامل موجب تهديد جدي هويت فرهنگي و تاريخي دربند شده است.

اين مسجد با قدمتي در حدود ۱۸۰ سال از زيباترين مساجد قديمي تهران است. باني آن فتحعلي شاه قاجار (۱۲۵۰ - ۱۲۱۲ هـ. ق) بود و از اين رو در آغاز آن را مسجد شاه مي ناميدند. بنابر شواهد تاريخي اين دومين جامع بزرگ شهر تهران بعد از مسجد جامع بزرگ يا جامع عقيق بود.
بنابر كاشي نوشته ها و كتيبه هايي كه در ايوان جنوبي مسجد بر جاي مانده، زمان تقريبي شروع ساخت اين مسجد سال ۱۲۲۲ يا ۱۲۲۴ هـ. ق است. در سال ۱۳۰۶ هـ.ق به دستور ناصرالدين شاه قاجار در اصلي در جهت شمال تعمير و به دستور وي دو مناره ساخته شد.

كارشناس ارشد مركز توسعه شبكه ارتقاي سلامت وزارت بهداشت گفت: ضريب اشغال تخت در كل كشور پايين تر از حد مطلوب است به طوري كه ۴۶ درصد تخت هاي بيمارستاني خالي است. دكتر «سيدرضا مظهري» روز گذشته ضريب اشغال مطلوب تخت بيمارستاني مراكز درماني را بين ۶۵ تا ۸۵ درصد عنوان كرد. وي افزود: اين در حالي است كه در برخي از بخش ها مانند سي سي يو و آي سي يو ضريب اشغال تخت بالاتر از ميزان و حتي بين ۱۱۰ تا ۱۲۰ درصد است. وي خاطرنشان كرد: وقتي تخت بالاتر از ميزان مورد نياز چيده شود بايد فضاي فيزيكي، تجهيزات و نيروي انساني نيز براي آن پيش بيني شود كه در صورت عدم استفاده صحيح از آن هزينه هاي زيادي در بر دارد. دكتر مظهري گفت: در سطح كشور ۸۰ هزار تخت بيمارستاني وجود دارد و معيارهاي محاسبه تخت بيمارستاني در هر منطقه شامل ۱۲ شاخص از جمله جمعيت، شرايط اقتصادي، شرايط دسترسي، مسائل جغرافيايي، مهاجرت ها و متوسط اقامت بستري است.
وي عنوان كرد: توزيع تخت هاي بيمارستاني متناسب با نياز منطقه از برنامه هاي درحال اجراست به طوري كه در بخش هايي مانند «داخلي» كه معمولا ضريب اشغال تخت كم است، كاسته شده و به بخش هاي ضروري اختصاص داده مي شود.

به منظور تشديد نظارت بر عملكرد اورژانس بيمارستاني و كمك به بهبود خدمات اورژانس، به زودي ستاد مركزي هدايت و اطلاع رساني اورژانس با مسئوليت وزير بهداشت تشكيل مي شود.
روابط عمومي وزارت بهداشت اعلام كرد: اين مطلب در جلسه كميته ارتقاي فرهنگ و اطلاع رساني اورژانس عنوان شده است.
بنا بر اين گزارش ستادهاي تجهيز و اطلاع رساني درمان در همه دانشگاه هاي علوم پزشكي و خدمات بهداشتي اورژانس است و بايد شماره هاي تماس خود را به طرق مختلف در اختيار مردم قرار دهند.
در اين جلسه دكتر سعيدنژاد رئيس اداره اورژانس با اشاره به اينكه در سال گذشته از ۴۵ ميليارد ريال بودجه مصوب براي تجهيز اورژانس در عمل هيچ وجهي در اختيار وزارت بهداشت قرار نگرفت و امسال نيز در نهايت ۴۰۰ ميليون تومان براي اين كار اختصاص يافته، گفت: با اين پول حتي نمي توان تجهيزات اورژانس يك بيمارستان را تكميل كرد.
همچنين، دكتر ميعادفر رئيس اورژانس تهران با اشاره به اينكه ۶۰ درصد موارد ماموريت هاي اورژانس تهران به درمان در منزل اختصاص دارد، خواستار استفاده مردم از اورژانس صرفاً در مواقع ضروري شد.
وي تعداد ماموريت هاي اورژانس در تهران را روزانه ۵۰۰ ماموريت ذكر كرد و گفت: به منظور رضايت مردم با رفع كاستي ها هر روز به طور اتفاقي با ۳۰ درصد از مراجعان به اورژانس از طريق تلفن تماس برقرار شده و در صورت بروز تخلف با افراد متخلف برخورد قاطع مي شود. همچنين، دكتر فياض معاون مركز مديريت فوريت هاي پزشكي و حوادث وزارت بهداشت با اشاره به اينكه در ابتداي برنامه سوم تعداد پايگاه هاي اورژانس كشور ۴۱۵ پايگاه بود، تعداد آنها را در حال حاضر ۶۵۰ پايگاه ذكر كرد و گفت: تا پايان سال تعداد آنها به ۸۱۵ پايگاه افزايش مي يابد؛ شكل گيري امداد موتوري، خريد ۶۰۰ دستگاه آمبولانس، خريد ۱۰۰ دستگاه موتور مجهز براي امداد موتوري را از جمله برنامه هاي تجهيز اورژانس ذكر كرد.

فيلم سينمايي غزل را مي توانيد در اين سينماها ببينيد: سينما آستارا ،۲۶۱۴۰۲۲ استقلال ،۸۹۰۳۹۴۲ بهمن دو ،۶۴۱۸۸۰۱ پيوند ،۳۶۰۴۰۴۰ تهران يك ،۶۵۰۴۳۲۹ جي دو ،۶۶۹۶۰۶ سعدي ،۶۴۶۸۴۶۱ شاهد ،۶۸۱۵۵۶۶ شهر قشنگ ،۶۴۰۶۶۶۶ صحرا ،۶۵۰۶۶۶۶ فلسطين دو ،۶۴۶۳۲۶۹ كارون ،۶۸۸۵۰۴۶ كوچ ،۸۶۱۸۶۱۳ مركزي دو ،۶۹۲۸۶۸۶ ملت ۳۱۲۴۶۱۸.
فيلم سينمايي بولينگ براي كلمباين در سينماهاي: ايران سه ۳-،۶۵۳۸۶۱۱ فرهنگ ،۲۶۰۱۲۰۵ فلسطين دو ،۶۴۶۳۲۶۹ كريستال يك ۳۱۱۶۶۶۵ و مركزي سه ۶۹۲۸۶۸۶ اكران است.
فيلم سينمايي تيك در سينماهاي: اروپا ۳۹۱۳۱۶۹ المپيا (۶۹۲۶۶۹۶)، ايران دو (۳-۶۵۳۸۶۱۱)، پارس دو (۶۹۲۶۹۵۳)، تهران دو ،۶۵۰۴۳۲۹ جمهوري (۶۴۶۵۳۰۶)، جوان (۲۲۰۳۰۳۱)، جي سه (۶۶۹۶۲۰۶)، شاهد (۶۸۱۵۵۶۶)، شيرين (۵۶۴۳۶۳۸)، فردوسي (۸۸۲۹۶۸۵)، فرهنگسراي فدك ۶۸۱۰۰۳۶ و ميلاد ۳۶۹۸۸۶۳ اكران است.
علاقه مندان به فيلم سينمايي دنيا نيز مي توانند اين فيلم را در اين سينماها ببينند:
آسيا (۶۴۰۲۹۰۹)، آفريقا (۸۹۰۶۱۶۱)، بلوار (۸۹۶۵۲۹۲)، بهاران (۶۲۳۹۵۵۱)، بهمن يك (۶۴۱۸۸۰۱)، پيام انقلاب (۸۸۲۹۶۴۱)، توسكا (۵۶۴۳۸۳۶)، جي يك (۶۶۹۶۲۰۶)، دهكده المپيك (۹۱۵۶۱۸)، ستاره (۵۳۸۹۶۲۲)، شاهد (۶۸۱۵۵۶۶)، عصرجديد دو (۸۹۵۱۵۵۰)، ماندانا (۶۴۱۰۹۸۲)، مركزي يك (۶۹۲۸۶۸۶).
فيلم سينمايي واكنش پنجم ساخته تهمينه ميلاني و بازي نيكي كريمي و جمشيد هاشم پور در سينماهاي: قيام ،۶۴۰۸۳۲۱ فرهنگسراي سينا، عصر جديد ،۸۹۵۱۵۵۰ پيروزي ،۶۴۳۴۵۶۰ پارس دو ۶۹۲۶۹۵۳.
فيلم سينمايي خانه اي روي آب نيز هنوز در اين سينماها به نمايش گذاشته مي شود: جام جم ،۵۶۵۱۲۸۲ حافظ ،۳۹۰۱۰۶۴ شهر تماشا يك ،۶۴۲۶۱۵۹ گلريز دو ،۸۶۱۸۶۱۳ كانون ۸۶۲۸۲۶۶.
فيلم از كنار هم مي گذريم نيز در سينماهاي سپيده ،۶۴۱۶۹۸۱ فرهنگ ۲۶۰۱۲۰۵ و عصر جديد يك ۸۹۵۱۵۵۰ اكران است.
فيلم اينك آخر زمان در سينماي آرش ،۵۶۳۸۰۶۶ كلاه قرمزي و سروناز در سينما آسمان آبي ،۳۳۴۱۶۶۸ زنداني ۶۰۶ در سينما رودكي ،۳۹۱۲۶۶۸ زندان زنان در سينما سحر ،۳۹۲۹۶۲۸ سام و نرگس در سينما شهرزاد ۳۱۱۴۴۹۴ و مزاحم در سينما ناهيد ۳۳۵۶۸۰۹ اكران است.

دبيركل هيأت امناي كتابخانه هاي عمومي كشور گفت: اعتبارات اين دبيرخانه براي تامين كتاب مورد نياز كتابخانه هاي عمومي كشور ناكافي است.
«محمد حسين ملك احمدي» روز گذشته افزود: امسال ۱۲ ميليارد ريال براي خريد انواع كتاب مورد نياز كتابخانه هاي كشور اختصاص يافته است.
وي با بيان اين كه يك هزار و ششصد كتابخانه عمومي در سطح كشور فعاليت دارد گفت: به طور متوسط امسال هفت ميليون و پانصد هزار ريال براي خريد كتاب مورد نياز هريك از كتابخانه هاي كشور هزينه مي شود.
ملك احمدي افزود: با توجه به مطرح شدن طرح مكانيزاسيون كتابخانه هاي كشور در سازمان مديريت و برنامه ريزي، پيش بيني مي شود اين طرح تا سال آينده به مرحله اجرا درآيد.
وي گفت: لايحه اصلاح قانون تاسيس كتابخانه هاي عمومي كشور در شور اول نشست هفته گذشته مجلس شوراي اسلامي به تصويب رسيد.
وي افزود: براساس اين لايحه اختيارات و وظايف انجمن هاي كتابخانه هاي عمومي كشور، منابع مالي اداره كتابخانه ها و اختيارات هيأت امنا تعيين مي شود.
اين مقام مسئول گفت: با تصويب اين لايحه كتابخانه هاي عمومي از حالت دولتي خارج و به عنوان «تشكيلات عمومي غيردولتي» فعاليت مي كنند.

انگليس
يك شهروند انگليسي كه در نامه اي اعتراض خود را نسبت به قطع درختان اعلام داشته خواستار تجديدنظر در اين امر شده بود؛ بالاخره پس از هفت سال انتظار جوابيه اي دريافت كرد. وي در تاريخ ۲۴ آوريل ۲۰۰۳ از سوي سازمان حفاظت از محيط زيست نامه اي با اين مضمون دريافت كرد كه پيشنهاد وي از جانب مسئولين تحت بررسي است در حالي كه از سال ۱۹۹۶ تاكنون ۳۰ درخت در منطقه قطع شده است و به جاي آن شهركي با ۱۸۴ منزل مسكوني در فضاي آن بنا شده، درختان جديدي نيز در محوطه شهرك كاشته شده اند!

چين
يكي از فروشگاه هاي بزرگ چين براي مرداني كه نسبت به مقوله خريد با همسرشان مشكل دارند تدابير جديدي انديشيده است. اين شركت در پي مشاجراتي كه روزانه ميان زن و شوهرها اتفاق مي افتد براي مرداني كه با همسر خود به هنگام خريد به تفاهم نمي رسند و تحمل خود را از دست مي دهند مكاني مجزا تهيه كرده كه آنها مي توانند تا به پايان رسيدن خريد همسرانشان در آنجا به خواندن مجله بپردازند، موسيقي مورد علاقه خود را گوش دهند و يا حتي سيگار بكشند!

آمريكا
آمار نشان مي دهد آقايان نيز در پرداختن به ظاهر خود چيزي از خانم ها كم ندارند! آنها به شدت نسبت به اضافه وزن حساسيت داشته تمام تلاش خود را براي پايين نگه داشتن وزنشان به كار مي گيرند به طوري كه استفاده از كلاس هاي بدنسازي و رژيم هاي لاغري بيش از پيش در ميان آنها متداول شده است. بسياري از مردان بيشتر از آنكه نگران از دست دادن شغلشان باشند به فكر رژيم هاي غذايي و ورزش هستند تا وزنشان بالا نرود و خصوصاً در ناحيه شكم دچار مشكل نشوند!

بلژيك
يك زوج بلژيكي كه طاقت دوري يكديگر را نداشتند در يك بيمارستان و يك اتاق بستري شدند. آقاي «جان رين» كه ساعتي پس از وضع حمل همسرش دچار عفونت آپانديس شده بود پس از انجام عمل جراحي درست به اتاقي كه همسرش در آن بستري بود منتقل شد. پزشكان ابتدا گمان كردند كه او به دليل حضور در اتاق زايمان دچار استرس و اضطراب شده و دل درد گرفته است اما با انجام آزمايش هاي لازم دريافتند كه موضوع فراتر از اينهاست. البته آقاي رين مي بايست به بخش آقايان منتقل مي شد اما به دستور پزشك معالج در اتاق همسرش بستري شد تا اولين ساعات تولد نوزاد دومش را در كنار او و همسرش سپري نمايد!

فلوريدا
خانمي كه به دليل ابتلا به نوعي حمله عصبي به بيمارستاني در فلوريدا مراجعه كرده بود سر از اتاق زايمان درآورد! به گفته مسئول بيمارستان او از بارداري خود هيچ گونه اطلاعي نداشته طي يك زايمان طبيعي نوزاد دختري به دنيا آورد كه هم اكنون در سلامت كامل به سر مي برد.

ترجمه: نازنين زاغري
چه حس غربي است كه آدم تا تولد ۵۰ سالگي تنها سه چيز در مورد پدرش بداند، نام، تاريخ فوت و اينكه او سربازي بوده كه در جبهه جنگ كشته شده است. پدرم، مايك، تنها فرزند خانواده جانسون در ۱۲ آوريل سال ،۱۹۴۵ درست همان سالي كه من در ماه ژانويه آن متولد شدم در جبهه توسط مين كشته شد. حس عجيبي از همان دوران كودكي مرا وامي داشت از همه كساني كه مي دانستم پدر را مي شناختند درباره خصوصيات او بپرسم تا شخصيتش را بهتر بشناسم. پس از جشن تولد ۵۰ سالگي ام، مقارن با پنجاهمين سالگرد فوت پدر تصميم گرفتم قدم در راهي بگذارم كه مدت ها پيش بارها و بارها پاي پياده آن را در ذهنم طي كرده بودم. پدر و مادرم عاشق هم بودند و ثمره اين عشق پسري بود با نام «ديويد». مادرم مرا باردار بود كه پدر به جبهه رفت و من زماني متولد شدم كه پدر فرسنگ ها از ما فاصله داشت. او در ميدان تير و تفنگ بود و خانواده سه نفري ما چشم انتظار آمدنش، انتظاري كه هيچ گاه به سر نرسيد. پدر روز ۱۵ فوريه سال ۱۹۴۵ با نامه اي تولد مرا به خودم و مادر تبريك گفت. او در نامه اش كه هنوز با روباني قرمز به كارت ولادتم وصل شده نوشته است: «سوزان عزيزم، تو در خانواده اي متولد شده اي كه محبت و عشق تنها دارايي آنهاست، اگرچه پدر اندكي از تو دور است اما حتم دارم كه مادرت، بهترين و دوست داشتني ترين موجودي است كه در زندگي ام مي شناسم، جاي خالي مرا براي تو پر خواهد كرد. حرف ها و نصايحش را به خوبي به گوش بگير، هميشه سعي كن در زندگي ات دوست بداري تا تو را دوست بدارند، صبر و بردباري را هيچ گاه از ياد مبر و بخشش را فراموش مكن، مطمئن باش كه خوشبختي در همين نزديكي ها انتظارت را مي كشد. پدرت، مايك. »
هر سال روز يازدهم نوامبر ـ روز يادمان پايان جنگ هاي جهاني اول و دوم ـ روز جهاني سرباز از شاگردانم مي خواستم براي اداي احترام به سربازان كشته شده در جنگ دو دقيقه سكوت كنند. دلم مي خواست فرياد بزنم «پدر من يكي از همان سربازهايي بوده كه همگي برايشان دعا مي كنيم. » اما افسوس. چقدر دوست داشتم دستي از روي محبت بر شانه ام بكشند وبا لحني محبت آميز برايم اظهار تأسف كنند، اما فريادها در گلويم شكستند و بر زبان نيامدند. مادرم شش سال پس از فوت پدر مجدداً ازدواج كرد و من عضوي از يك خانواده پرجمعيت ۹ نفري شدم. ۲۶ ساله بودم كه مادربزرگ مرد و من به جز مادر كسي را نداشتم تا از پدر برايم بگويد. اما او هميشه از جواب دادن به من شانه خالي مي كرد، احساس مي كردم دوست ندارد آن دوران و وجود پدر را به خاطر بياورد و ترجيح مي دهد به زندگي جديدش بينديشد تا با ياد گذشته زندگي كند.
روز ۱۱ نوامبر سال ۱۹۹۵ بود، حس كشنده تنهايي و غربت يكباره تمام وجودم را گرفته بود، ناخودآگاه به سراغ دفتر تلفن رفتم و شماره يك مركز يادبود سربازان جنگ را پيدا كردم. چقدر احساس بدبختي مي كردم، به سراغ كسي مي گشتم كه با من همدرد باشد و درد من و حرف من را بفهمد. آقايي از پشت خط مرا راهنمايي كرد تا با خانم ميكس در واشنگتن تماس بگيرم و اطلاعات دقيق تري در مورد پدرم به دست بياورم. بالاخره روز موعود فرا رسيد. در يك بعدازظهر سرد زمستاني بسته اي از خانم ميكس دريافت كردم كه بوي پدر را مي داد، زندگي نامه او از تاريخ تولد گرفته تا وزن و قد و تحصيلات دانشگاهي و زمان ورود به جنگ در نامه شرح داده شده بود. پدر در زمينه تاريخ در دانشگاه مينه سوتا تحصيل كرده بود. عاشق سواركاري بود و در قايقراني و شنا استعداد بسيار زيادي داشت. آنجا بود كه فهميدم علاقه من به قايقراني ارثي بوده اما نمي توانستم باور كنم پدر بيست سال پيش از من در همان درياچه تعليم قايقراني ديده بود. هر آنچه طي سال ها در جست وجويش بودم را در نامه يافتم. وقايع با ذكر تاريخ يكي پس از ديگري سپري مي شدند، تا اينكه به ۱۲ آوريل سال ۱۹۴۵ رسيدم، دستانم مي لرزيدند، با ديدن عكس پدر تصويري كه از او در ذهنم ساخته بودم فرو ريخت، مردي با چهره اي بسيار عادي كه ازبخت بد روزگار خيلي زود با زندگي وداع كرده بود. در ژانويه سال ۱۹۵۱ طي نامه اي به مادرم اطلاع داده بودند كه اثري از پدر بر جاي نمانده، نه نشاني، نه جسدي و نه قبري، پدر حتي از داشتن خانه آخر هم بي نصيب مانده بود. با كمك خانم ميكس نام و شماره تلفن دوستان پدر و همرزمان او را پيدا كردم. چند روزي طول كشيد تا توانستم خودم را راضي كنم با ستوان «لينكلن» فرمانده گروهاني كه پدر همراه آنها به جبهه رفته بود صحبت كنم و بالاخره با كمك شوهرم، «جك» محلي را كه پدر در آنجا بر روي مين ها جان خود را از دست داده بود پيدا كرديم. همراه جك به كشور آلمان رفتيم و در همان هتلي كه پدر شب پيش از مرگش را آنجا سپري كرده بود اتاقي اجاره كرديم. با انجام تحقيقاتي بر روي اجساد سربازان جنگ جهاني دوم تقريباً مطمئن شديم كه پدر جزو آن دسته سربازاني بوده كه مفقودالاثر شده و هيچ نشاني از آنها در دست نيست.
در جايي كه پدر پنجاه سال پيش، زندگي اش را زير خروارها خاك دفن كرده بود ايستاده بودم و دعا مي كردم، جك هم زير لب چيزي زمزمه مي كرد، بغض گلويم را گرفته بود و نمي توانستم حرفي بزنم. براي اولين بار حضور پدر را به خوبي لمس كردم، او از پوستم به من نزديك تر شده بود، به او گفتم كه چقدر دوستش دارم، از تمام كساني كه مرا در رسيدن به اين نقطه ياري كرده بودند ياد و تشكر كردم. هميشه خودم، مادر و ديويد را برسر مزار پدر مجسم مي كردم كه برايش گل مي برديم. بالاخره در سال ۲۰۰۱ پس از پيگيري هاي من و جك و همكاري سازمان حمايت از بازماندگان جنگ، كشور آلمان دستور بناي قبرستاني براي مفقودالاثرهاي جنگ جهاني اول و دوم را صادر كرد و نام پدر بر سنگ مرمر سفيد رنگي حك شد، قبري كه اگرچه از وجود پيكر پدر تهي است اما عشق و محبت او به خانواده و وطنش تا هميشه جاودان خواهد ماند.