بناي امامزاده يحيي در جنوب شرقي ورامين و در محله معروف به كهنه گاه قرار دارد. سبك معماري مقبره شباهت زيادي به مسجد جامع و برج علاءالدين دارد. ورودي بنا در جهت شمال، داراي حياط وسيعي است كه از آن به عنوان گورستان استفاده شده است. سياحان بازديدكننده از امامزاده يحيي همگي از كاشي هاي شفاف و زيباي آن در سفرنامه هاي خود تعريف و تمجيد كرده اند ولي متاسفانه اثري از آن كاشي ها بر جاي نمانده است. بناي امامزاده يحيي يكي از چند اثر تاريخي دوره مغول است كه هنوز در ورامين بر جاي مانده و با گنبد زيباي آجري در محوطه گورستان محصور است.

پديده خورشيدگرفتگي روز شنبه ۱۰ خرداد ماه ۸۲ در سراسر جهان به طور زنده از شبكه اينترنت پخش مي شود.
در ايران، سايت «ماهنامه نجوم» از رصدخانه زعفرانيه تهران اقدام به پخش مستقيم مراحل كسوف مي كند و در اصفهان سايت نجومي تصاوير خورشيدگرفتگي را در اختيار علاقه مندان قرار مي دهد.
شاخه آماتوري انجمن نجوم ايران با انتشار اين مطلب، اعلام كرد: گروه ديگري در ايسلند كه اين پديده نجومي به شكل حلقوي در آنجا روي مي دهد، اقدام به پخش مستقيم مراحل گرفت حلقوي خورشيد مي كنند كه تصاوير موجود در اختيار علاقه مندان قرار مي گيرد و علاوه بر آن سايت اينترنتي خورشيدگرفتگي روز شنبه را به طور زنده پخش مي كند.
بر اين اساس عكس برداري از كسوف در زماني كه خورشيد ارتفاع چنداني از افق نگرفته، طلوع قرص گرفته خورشيد از پشت سه تيغ دماوند، يا در كنار كوير و بر فراز درياي خزر فرصت هاي مناسبي براي علاقه مندان عكاسي است.
البته عكاسان بايد به اين منظور از عدسي هاي مناسب تصويربرداري و فيلترهاي مناسب استفاده كنند.
بامداد روز شنبه درست دقايقي پس از طلوع، خورشيد زير قرص ماه پنهان مي شود. اين خورشيدگرفتگي كه در نواحي ايسلند و گرينلند به صورت حلقوي ديده مي شود، از سراسر ايران به شكل جزيي قابل رويت است. بيشترين درصد گرفت در ايران مربوط به نواحي شمال غرب كشور با حدود ۴۶ درصد گرفت و كمترين درصد گرفت مربوط به جنوب شرق ايران با حدود ۱۰ درصد گرفت است.
همه مردم كشورمان در بامداد روز شنبه مي توانند شاهد اين گرفت جزئي باشند.
براساس اين گزارش، گرفت جزئي بعدي خورشيد ۹ مهر ۱۳۸۴ است كه با درصد گرفت بسيار پايين روي مي دهد و سپس در ۹ فروردين ۱۳۸۵ كسوف جزئي با درصد گرفت ۶۰ تا ۹۰ درصد در سراسر ايران ديده مي شود، اگرچه ساكنان كشورمان تا سه دهه ديگر شاهد كسوف كلي خواهند بود.

سازمان هواشناسي كشور اعلام كرد: نقشه هاي هواشناسي وجود سامانه پرفشار را در مناطق شمال شرق، شمال، شمال غرب و سامانه كم فشار را در ساير نقاط كشور نشان مي دهند. در لايه هاي مياني جو نيز يك مركز كم فشار بر روي كشور تركيه شكل گرفته كه امواج ناپايدار حاصل از آن سامانه، مناطق شمال غرب، غرب، تهران، مركزي و شمال كشور را تحت تأثير قرار داده است.
اين امواج در حركت خود به سمت شرق طي روزهاي پنج شنبه و جمعه نيمه شرقي كشور به ويژه نواحي شمال شرق را تحت تأثير قرار خواهد داد و سبب افزايش ابر، وزش باد و بارش باران يا رگبار و رعد و برق در اين مناطق خواهد شد. از بعدازظهر روز شنبه نيز با نفوذ شارش هاي ناپايدار سطوح مياني از سمت شمال غرب مجدداً انتظار افزايش ابر، وزش باد، رگبار و رعدوبرق را خواهيم داشت.

معاون فني و مهارتي وزارت آموزش و پرورش گفت هم اكنون ۳۴ درصد از دانش آموزان در مقطع كار و دانش و فني و حرفه اي مشغول به تحصيل هستند و ما هر سال نيازمند ۶۶۰ هزار فرصت شغلي در كشور هستيم.
علي اصغر فاني در همايش آموزش و اشتغال در قزوين افزود: هر سال حدود ۹۰ درصد از جوانان به علت محدوديت مراكز آموزش عالي امكان ادامه تحصيل پيدا نمي كنند و ضرورت دارد دانش آموزان مهارت فني و عملي مورد نياز را در دوره متوسطه كسب كنند. وي اظهار داشت: در سه سال اخير ۲۶۰ درصد رشد دانش آموزي در مقاطع كار و دانش داشتيم و هم اكنون بيش از ۲۰ درصد دانش آموزان در كار و دانش فعاليت مي كنند. فاني افزود هم اكنون استان قزوين به دليل وجود شهرك هاي صنعتي و اقتصادي از نقاط مهم اشتغال زا در كشور است.

رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح كشور گفت: طرح پيشگيري از جرم در دستور كار اين سازمان قرار دارد. حجت الاسلام نيازي روز پنج شنبه افزود تلاش سازمان قضايي، دادسرا و دادگاه هاي نظامي بر اين است كه تا حد امكان كسي بازداشت نشود و يا اينكه متهمان با قرارهاي تأمين، آزاد باشند. نيازي اظهار داشت: همچنين هدف سازمان قضايي نيروهاي مسلح اين است كه ايام بازداشت اين گونه از محكومين طولاني نباشد به ويژه براي جواناني كه بايد در يگان هاي نظامي و انتظامي و جامعه نيز منشاء اثر باشند.

به مناسبت «هفته بدون دخانيات» و روز «جهاني امتناع از مصرف دخانيات» وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي به مناسبت هفته بدون دخانيات و ۱۰ خرداد ماه سالروز جهاني بدون دخانيات پيامي منتشر كرد. در پيام وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي آمده است: استعمال دخانيات ساليانه موجب مرگ بيش از ۵ ميليون نفر شده كه ۶۰ درصد اين مرگ وميرها در كشورهاي در حال توسعه كه فاقد سياست هاي ملي روشن و شفافي در توليد و مصرف دخانيات هستند، اتفاق مي افتد.
در اين پيام همچنين آمده است: سيگارهاي توليدي توسط كمپاني هاي چندمليتي رشد فزاينده اي را نشان مي دهد؛ به طوري كه با به كارگيري انواع تبليغات پيچيده و ترفندهاي گوناگون و طرح هاي مبتكرانه بازرگاني به طور مستقيم و غيرمستقيم جوامع انساني و به ويژه جوانان، نوجوانان و حتي بانوان را تحت لواي برابري حقوق زنان و مردان مورد هدف سودجويانه قرار داده اند. در اين پيام تصريح شده است: در صورت حضور بخش خصوصي در توليد و عرضه مواد دخاني بدون كنترل هاي مورد نظر، احتمال افزايش ۱۰ درصد به افراد مصرف كننده مواد دخاني وجود خواهد داشت كه در اين صورت با محاسبه ۱۰ نخ مصرف روزانه از هر فرد سيگاري سالانه بالغ بر هفتصد ميليارد تومان سرمايه كشور دود خواهد شد و به همين ترتيب به ميزان ۱۰ درصد مرگ ناشي از مصرف دخانيات و از دست رفتن مجموعاً ميليون ها سال عمر مفيد افراد سيگاري طي سال هاي آتي خواهد بود و طبق همين برآورد ساليانه رقمي بين حداقل ۱۴۰۰ و ۲۱۰۰ ميليارد تومان صرف درمان بيماري هاي ناشي از مصرف دخانيات خواهد شد.

فيلم سينمايي غزل را مي توانيد با بازي حديث فولادوند، يوسف مراديان و علي قربان زاده در سينماهاي زير ببينيد: آستارا ،۲۶۱۴۰۲۲ استقلال ،۸۹۰۳۹۴۲ بهمن دو ،۶۴۱۸۸۰۱ پيوند ،۳۶۰۴۰۴۰ تهران ،۶۵۰۴۳۲۹ جي دو ،۶۶۹۶۲۰۶ سعدي ،۶۴۶۸۴۶۱ شاهد ،۶۸۱۵۵۶۶ شهر قشنگ ،۶۴۰۶۶۶۶ صحرا ،۶۵۰۶۶۶۶ فلسطين سه ،۶۴۶۳۲۶۹ كارون ،۶۸۸۵۰۴۶ گلريز يك ،۸۶۱۸۶۱۳ مركزي دو ،۶۹۲۸۶۸۶ ملت ۳۱۲۴۶۱۸.
فيلم سينمايي ايستگاه متروك ساخته عليرضا رئيسيان و با بازي ليلا حاتمي در سينماهاي: سروش ،۶۵۰۲۹۲۹ عصر جديد يك ،۸۹۵۱۵۵۰ فرهنگ ۲۶۰۱۲۰۵.
فيلم سينمايي از كنار هم مي گذريم در سينماي: سپيده ۶۴۱۶۹۸۱.
فيلم سينمايي تيك در سينماهاي: ايران سه ۳ـ،۶۵۳۸۶۱۱ اروپا ۳۹۱۳۱۶۹ المپيا ،۶۹۲۶۶۹۶ ايران يك ۳-،۶۵۳۸۶۱۱ پارس دو ،۶۹۲۶۹۵۳ جمهوري ،۶۴۶۵۳۰۶ جوان ،۲۲۰۳۰۳۱ جي سه ،۶۶۹۶۲۰۶ شاهد ـ سالن شقايق ،۶۸۱۵۵۶۶ شيرين ،۵۶۴۳۶۳۸ فردوسي ،۸۸۲۹۶۸۵ قدس ۸۹۰۴۵۸۵ و ميلاد ،۳۶۹۸۸۶۳ تهران ۲ ۶۵۰۴۳۲۹.
فيلم سينمايي دنيا با بازي محمدرضا شريفي نيا، هديه تهراني و گوهر خيرانديش در سينماهاي: آسيا ،۶۴۰۲۹۰۹ آفريقا ،۸۹۰۶۱۶۱ بلوار ،۸۹۶۵۲۹۲ بهاران ،۶۲۳۹۵۵۱ بهمن يك ،۶۴۱۸۸۰۱ پيام انقلاب ،۸۸۲۹۶۴۱ توسكا ،۵۶۴۳۸۳۶ جي يك ،۶۶۹۶۲۰۶ دهكده المپيك ،۹۱۵۶۱۸ ستاره ،۵۳۸۹۶۲۲ شاهد- سالن شيدا ،۶۸۱۵۵۶۶ عصرجديد دو ،۸۹۵۱۵۵۰ ماندانا ،۶۴۱۰۹۸۲ مركزي يك ۶۹۲۸۶۸۶.
فيلم سينمايي واكنش پنجم ساخته تهمينه ميلاني و بازي نيكي كريمي و جمشيد هاشم پور در سينماهاي: پارس يك ،۶۹۲۶۹۵۳ قيام ،۶۴۰۸۳۲۱ عصر جديد سه ،۸۹۵۱۵۵۰ پيروزي ۶۴۳۴۵۶۰.
فيلم سينمايي خانه اي روي آب ساخته بهمن فرمان آرا و بازي رضا كيانيان و هديه تهراني در سينماهاي: جام جم ،۵۶۵۱۲۸۲ حافظ ،۳۹۰۱۰۶۴ شهر تماشا يك ۶۴۲۶۱۵۹ فلسطين يك ۶۴۶۳۲۶۹ و گلريز دو ۸۶۱۸۶۱۳.
فيلم خارجي بولينگ براي كلمباين ساخته مايكل مور در سينماهاي: ايران ۲ ۳-،۶۵۳۸۶۱۱ فرهنگ - سانس آخر ،۲۶۰۱۲۰۵ فلسطين دو ،۶۴۶۳۲۶۹ كريستال يك ،۳۱۱۶۶۶۵ مركزي سه ۶۹۲۸۶۸۶.
در فرهنگسراهاي تهران اين فيلم روي پرده است: فرهنگسراي ابن سينا واكنش پنجم، فرهنگسراي گلستان ۶۸۱۴۴۴۶ و فرهنگسراي فدك تيك - ۶۸۱۰۰۳۶.

• يونان
مردان يوناني به دليل كمبود جنس مونث در اين كشور قطعنامه اي را با كشور همسايه، يعني بلژيك، منعقد كرده رضايت خود را جهت ورود زنان بلژيكي به اين كشور اعلام كردند.
در كشور يونان براي هر ۱۰۰ نفر جنس مذكر مجرد تنها ۶۶ خانم مجرد وجود دارد كه به سن ازدواج رسيده اند و مردان يونان به دليل كمبود عروس مجبور شده اند به كشور همسايه رو بيندازند!

• اكلاهما
والدين ۶۴ كودك متولد شده در سال ۲۰۰۲ در اكلاهما سيتي به دليل ارادت بيش از اندازه اي كه به «كوبه برايان»، بسكتباليست معروف آمريكايي داشتند فرزندانشان را «كوبه» نام گذاري كردند. پيش از اين ساكنين اين منطقه براي نامگذاري كودكانشان به انجيل مراجعه مي كردند كه در سال گذشته نام ۱۶۰ كودك از كتاب مقدس انجيل انتخاب شده بود.

• آمريكا
بزرگ ترين بيسكويت جهان به وزن ۱۸ تن و قطر ۳۰ متر هفته گذشته در ورزشگاه «فلت راك» آمريكا به نمايش در آمد. در پخت اين بيسكويت غول پيكر ۲۹۴۸ كيلوگرم كره، ۲۲۶۸ كيلوگرم شكر و در حدود ۳۰ هزار تخم مرغ به كار رفته و قرار شده است ۱۰ درصد سود حاصل از فروش اين بيسكويت به قيمت هر تكه ۱۰ دلار صرف بناي موزه صنايع دستي در همين شهر شود. ركورد قبلي متعلق به بيسكويتي بود كه در سال ۱۹۹۶ در نيوزيلند پخته شد با اين تفاوت كه ۵ متر از ركورد فعلي كوچك تر بود.

• انگليس
خانم «نيكول جونز» زيبايي خود را در مقابل ۱۰۰ هزار پوند بيمه كرده است. او كه هم اكنون ۲۶ سال داشته و صاحب پسري دو ساله است مي گويد: «همسرم را وادار كردم مرا بيمه كند تا اگر روزي با پا گذاشتن به سن، زيبايي ام را از دست دادم بتوانم با پول دريافتي از بيمه، هزينه بالاي شركت در كلاس هاي ورزشي را بپردازم و در موسسات رژيم هاي لاغري شركت كنم، در صورت لزوم از جراحي پلاستيك نيز استفاده خواهم كرد تا زيبايي و شادابي از دست رفته ام را دوباره به دست آورم. »

• آلمان
محققان يكي از دانشگاه هاي شهر بن در آلمان تلاش مي كنند تا نام خود را به جهت پرورش بلند قدترين گياه دنيا در كتب گياه شناسي به ثبت برسانند. اين گياه كه «تيتان آروم» نام دارد برخلاف بوي بسيار بدي كه از خود ساطع مي كند و آدم را به ياد ماهي گنديده مي اندازد در شرايط آب و هوايي مناسب و در سوماتري غربي ۲۶۴ سانتيمترقد خواهد كشيد.

من در تمام زندگي ام تنها يك دوست واقعي داشتم كه آن هم «هري» بود. سه يا چهار ساله بودم كه خانواده ام «جفرسون» خانه اي ديوار به ديوار منزل بزرگ و قديمي ما خريدند. هري يك سال از من بزرگ تر بود اما مي توانم بگويم كه او بهترين همبازي دوران كودكي من محسوب مي شد. چند سال بعد پدر و آقاي جفرسون در يك پروژه عظيم آپارتمان سازي با هم شريك شده و متقابلاً خانواده هايمان هم بيش از پيش به يكديگر نزديك شدند. صبح ها كه از خواب بيدار مي شدم كلاس و درس و مدرسه و بعدازظهرها هم معلم هاي جورواجور به من فرصت نمي داد ساعات زيادي را در محوطه بيرون از خانه به بازي و تفريح بگذرانم. سه روز در هفته معلم پيانو داشتم. دو روز هم دختر جواني براي تعليم نقاشي به خانه مان مي آمد، روزهاي شنبه هم كه مختص ميهماني هاي خانوادگي بود، فقط مي ماند روزهاي يكشنبه كه آن هم به انجام تكاليف عقب مانده مدرسه و نقاشي و غيره مي گذشت. تنها بعضي از روزها آن هم بين ساعت ۴ تا ۵ بعدازظهر اجازه داشتم بي سر و صدا هر كاري كه دلم خواست انجام بدهم، من هم به باغ مي رفتم و با هري بازي مي كردم.
با وجود سن كمي كه داشتم احساس مي كردم هري را خيلي دوست دارم. درست مثل مامان و بابا و يا خواهر كوچكم «جسيكا». روابط كاري پدر و آقاي جفرسون بسيار خوب و عادي پيش مي رفت تا اينكه يك ورشكستگي مالي همه چيز را به هم ريخت. ارتباط خانواده ها به كلي از بين رفت، خانواده هري تمام دارايي شان را فروختند و از آن خانه رفتند. پدر كه تمام تقصيرها را از چشم آقاي جفرسون مي ديد و معتقد بود كه او اين بلا را به سرش آورده است از شدت غصه سكته كرد و من و مامان و جسي را تنها گذاشت. من آن زمان ۱۳ سال داشتم و جسي ۹ سال، مادر براي اينكه شر طلبكارهاي پدر را از سرش كم كند خانه قديمي را فروخت و با ته مانده سرمايه پدر آپارتماني در يكي از محله هاي پايين شهر خريد. با وجود اينكه خانه بسيار كوچكي بود اما دست كم مادر مجبور نبود علاوه بر خرج و مخارج زندگي، اجاره خانه نيز بپردازد. بيرون آمدن از آن خانه بزرگ و آن همه تجمل و تن دادن به يك زندگي بسيار عادي كار راحتي نبود اما ما چاره اي جز اين نداشتيم.
مادر به عنوان بازارياب در يك شركت بيمه مشغول به كار شد. من و جسي از لحظه اي كه از مدرسه برمي گشتيم تا شب تنها بوديم، مامان هم كه به خانه مي آمد آن قدر خسته بود كه حتي حال و حوصله حرف زدن با ما را نداشت. فشارهايي كه از نخستين سال هاي نوجواني در زندگي تحمل كرده بودم باعث شده بود كمي گوشه گير و منزوي شوم، دوستان زيادي نداشتم و زياد هم اهل معاشرت نبودم اما هنوز ياد هري و روزهاي قشنگي را كه با هم داشتيم از ياد نبرده بودم. پس از اتمام مدرسه وارد دانشگاه شدم و در رشته حسابداري ادامه تحصيل دادم. تازه دانشگاه را به پايان رسانده از طريق يكي از دوستان مامان در يك فروشگاه زنجيره اي مشغول به كار شده بودم كه مادر دچار سكته قلبي شد. او كه طي اين سال ها به مرض قند مبتلا شده و از بيماري قلبي رنج مي برد براي هميشه من و جسي را تنها گذاشت و اين بار تنهاتر از هميشه.
احساس مي كردم بدبختي با من زاده شده، اول هري بعد پدر و حالا هم مامان. با كار در همان فروشگاه زندگي مان را مي گذرانديم، جسي به مدرسه مي رفت و تصميم داشت پزشكي بخواند. مسئوليت نگهداري از او در چنين شرايطي از هر چيز ديگري سنگين تر بود. روزها كار مي كردم و شب ها بيشتر ساعاتم را با جسي مي گذراندم، كتاب مي خواندم، تلويزيون تماشا مي كردم و گهگاهي هم سري به اينترنت مي زدم. تنهايي، دردي كه سال ها من را گرفتار خودش كرده بود وادارم كرد براي پيدا كردن مرد آينده ام در يك سايت اينترنتي نام نويسي كنم تا آنها مردي را كه از همه نظر با من همخواني داشته و لياقت من را داشته باشد به من معرفي كنند. آدم هاي زيادي برايم اي ميل مي زدند و عكس هايشان را مي فرستادند اما نمي دانم چرا نمي توانستم با هيچ كدام از آنها ارتباط برقرار كنم. انگار يادم رفته بود كه با آدم ها چطور بايد رفتار كرد و با آنها دوست شد. روز پانزدهم فوريه سال ،۲۰۰۲ در حالي كه با بي تفاوتي به سراغ صندوق اينترنتي ام رفته بودم در كمال حيرت و ناباوري متوجه شدم كه موسسه كسي را با نام «هري جفرسون» به من معرفي كرده است. به چشمانم اعتماد نداشتم، ضربان قلبم تند شده بود. اول فكر كردم شايد فقط يك تشابه اسمي بوده باشد اما با باز كردن اي ميل هري و ديدن عكس او، شكم به يقين تبديل شد. خودش بود، هري، ۲۸ ساله (من آن زمان ۲۶ سال داشتم)، با موهاي خرمايي و چشم هاي روشن، درست مثل همان تصويري كه من از دوران نوجواني اش در ذهن داشتم، با اين تفاوت كه طي اين سال ها قسمت اعظمي از موهايش را از دست داده بود! فرداي همان روز با هم قرار ملاقاتي گذاشتيم، از خوشحالي در پوست خودم نمي گنجيدم. هري اعتراف كرد كه تمام اين سال ها به دنبال من مي گشته و اتفاقاً درست در همان سايتي كه من ثبت نام كرده بودم هم عضو شده تا شايد من و يا كسي را مثل من پيدا كند. شكوه و گله هايم را از خدا پس گرفتم، خوشبختي در يك قدمي من بود. خدا دقيقاً در همان لحظاتي كه فكر مي كردم به كلي فراموشم كرده به خاطرم آورد كه هيچ كس و هيچ چيز از نظرش دور نيست فقط بايد كمي بردباري به خرج داد و صبور بود.
سه ماه بعد، با وجود مخالفت هاي خانم و آقاي جفرسون، من و هري طي يك مراسم ساده در كليساي كوچكي نزديك خانه اي كه تنها بازمانده سرمايه پدر و زندگي با مادر بود ازدواج كرديم. ما زندگي خيلي خوب و خوش و آرامي را با هم شروع كرديم چون عاشق هم بوديم. جسي هم با ما زندگي مي كند و هم اكنون انتظار دختر كوچولويي را مي كشد كه ثمره ازدواج من و هري است و تا چند ماه ديگر او را «خاله» صدا خواهد زد.