جمعه ۹ خرداد ۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۰۶۴
ورزش
Friday.htm

فينال ليگ قهرمانان
منچسترساعت۱۰‎/ ۵ شب
004895.jpg

اولي هسه ليشتن برگر
ترجمه: آران
اولي هسه آلماني همزمان با برگزاري فينال چهارشنبه شب ليگ قهرمانان بخشهاي مختلف مقاله زير را به صورت زنده روي سايت ساكرنت فرستاده است كه با هم مي خوانيم:
•••
ساعت هفت و ربع شب به وقت منچستر
تنها نيم ساعت به فينال ليگ قهرمانان باقي مانده كه فرانتس بكن باوئر آن را «بهترين بازي دوران» مي نامد. من مطمئن نيستم قيصر در اين مورد جدي بوده باشد. وقتي طرفتان بكن باوئر باشد تكليفتان معلوم نيست. شايد او فقط خواسته به زخم بازيكنان بي انگيزه بايرن نمك بپاشد و به آنها حالي كند كه كشورهاي ديگر به چيزي جز فتح ليگ قهرمانان فكر نمي كنند، به خصوص اگر بايرن مونيخ فراموش كند به مراحل بالاتر صعود نمايد. چند ساعت جلوتر هواداران فوتبال آلماني مي گفتند: «مي بينيد؟ ديگر جام اروپايي يا ليگ قهرمانان معنايي ندارد. اين يك فصل است با عنوان «ليگ قهرمانان اروپا» پس نتايج تلخ بايرن در آغاز فصل را بايد به فراموشي سپرد. »
هفته قبل بعضي از آنها به من مي گفتند شكل فعلي رقابت ها به ظرايف و دقايق عجيب و غريب منجر شده است. مثل بارسلونا كه پانزده بازي متوالي بدون شكست پيش رفت و يازده پيروزي پي در پي به دست آورد اما نتوانست به نيمه نهايي راه يابد. همچنين ميلان كه طي دو بازي بي خاصيت مقابل اينتر كه هر دو در سن سيرو برگزار شد نهايتاً در بازي برگشت فرضي (به ميزباني فرضي اينتر) به لطف گل زده در خانه حريف!! صعود كرد يا لوركوزن نايب قهرمان فصل پيش كه همان ابتداي راه براي رضاي خدا ۶ بر ۲ مقابل يك تيم يوناني باخت. ده سال پيش در اولين دوره ليگ قهرمانان ميلان همه حريفانش را قلع و قمع كرد تا به فينال برسد اما آنجا به مارسي باخت.تيمي كه در مراحل قبلي با استوآ بخارست روماني، اسپارتاك مسكوي روسيه گلاسكو رنجرز اسكاتلند مساوي كرده بود. در فصل ۶۹ - ۱۹۶۸ در شكل قديم رقابت ها، بارسلونا در بازي رفت دو بر يك اسلوي نروژ را شكست داد، اما جالب اينجا بود كه تساوي ۲ - ۲ دو تيم در بازي برگشت به لطف گل دير هنگام اسپانيايي ها باعث حذف نروژي ها شد در شرايطي كه هر دو بازي در زمين بارسلونا انجام گرفته بود.
004890.jpg

و بالاخره بايد يادآوري كنم باخت ۶ بر ۲ لوركوزن در فصل جاري تنها شكست يك غول آلماني با چنين نتيجه اي نيست. در فصل ۹۲ - ۹۱ بايرن مونيخ هم براي رضاي خدا در خانه رقيب دانماركي اش ۶ بر ۲ باخته بود و اين نشان مي دهد فوتبال هنوز همان بازي قديمي است و تازه بايد خدا را شكر كرد لوركوزن با وجود آن شكست آغازين به مرحله دوم گروهي راه پيدا كرده.
۴۵‎/۶ (آغاز بازي)
يك بار «هري پيرسون» نويسنده انگليسي نظريه اي در باب «فوتبال و دندانپزشكان» صادر كرده بود. «هوگو سانچس» مهمان فينال چهارشنبه در اولدترافورد، هم دندانپزشك است همانطور كه «پاك دو ايك» (زننده گل پيروزي كره شمالي به ايتاليا در جام جهاني ۱۹۶۶) و «گئورگي هاگي» ديگر مهمانان اولدترافورد، صاحب يك كلينيك دندانپزشكي هستند. به ليست مهمانان ويژه ديدار فينال بايد «جيم كريگ» اسطوره سلتيك، «پيتر كونتر» دروازه بان فرانكفورت و البته داور بازي «ماركوس مرك» را اضافه كنم. او بهترين آلماني عضو تشكيلات يوفا است، گرچه او هم حرف چنداني براي گفتن ندارد، هواداران آرسنال هنوز هم به «هربرت فاندل» ديگر داور آلماني بدو بيراه مي گويند. البته او از اين نظر كه دندانپزشك باشد به بحث ما ربط پيدا نمي كند چون فاندل يك پيانيست است. اما او همتاي مرك است. در وقت هاي تلف شده بازي آژاكس و رم كه در المپيك رم يك بر يك خاتمه يافت، فاندل از اعلام يك پنالتي براي ميزبان طفره رفت. در حالي كه پيروزي رم مي توانست آرسنال را به مرحله حذفي ليگ قهرمانان بفرستد. پس همان قدر كه از حضور مرك به عنوان تنها نماينده آلمان در فينال خوشحالم، اميدوارم او اشتباه بزرگي مرتكب نشود.
004910.jpg

۳۵/۸ (بين دو نيمه)
ميلان در حد و اندازه يك فينال اروپايي بازي كرد در حالي كه يووه هنوز دارد دور و برش را نگاه مي كند تا بفهمد كجا ايستاده. به نظر مي رسد آنها سنگين حركت مي كنند و مشكلات عمده اي براي سرعت دادن به بازي شان دارند. فكر نمي كنم اين طمانينه يوونتوس به خاطر اعصاب بيش از اندازه قوي آنها باشد. پس ممكن است نيمه اول مطابق برنامه هاي ليپي پيش نرفته باشد. شايد گورخرها انتظار داشته اند ميلان در حال و هواي سري آ باشد. اما مردان آنچلوتي شجاعانه جلوي زمين را اشغال كرده بودند و اكثر توپ هاي ميانه ميدان را مي بردند. مثل هميشه، صاحب توپ بودن اعتماد به نفس مي آورد. در همين رابطه يك صحنه قابل ذكر در دقيقه ۲۵ بازي روي داد. سيدورف با زمان سنجي فوق العاده اي يك پاس تودار براي اينتزاگي فرستاد كه نتيجه پنجمين كرنر ميلان بود. هر پنج دقيقه يك كرنر!
درست چند ثانيه بعد، داويدز در موقعيتي مشابه همتاي هموطنش قرار گرفت ولي پاس او كه به مقصد ترزگه فرستاده شده بود به توپ جمع كني رسيد كه هيچ شباهتي ظاهري با ترزگه نداشت. مشكل ميلان تا اين جاي كار، گل نزدن در نيمه نخست بوده است. طفلكي مرك هم تقصيري نداشت كه گل شوچنكو را آفسايد گرفت.او داور بازي بود و بالاخره بايد يك واكنشي به اين قانون آفسايد مزخرف نشان مي داد. ليپي بايد يك يووه متفاوت را به نيمه دوم گسيل كند.
۳۵/۹ (پايان نيمه دوم)
004900.jpg

نظرم در مورد ليپي درست بود. يووه هنوز متوجه اين نشده كه دارد در يك فينال اروپايي بازي مي كند نه يك سيرك ايتاليايي. اما لااقل آنها اين نيمه را جنگيدند. سياه و سپيدپوشان فرصت هاي كمتري نسبت به ميلان داشتند ولي بالاخره نشان دادند فوتبال بازي كردنشان از قدرت بدني شان بهتر است. البته آنها انتخاب ديگري نداشتند و من حدس مي زنم امشب شب يوونتوس نباشد حقيقت اين است كه مسابقه بازتر از آن است كه گورخرها فقط با زور آن را به نفع خود پايان دهند.آنچه باعث شد از ميلان امشب خوشم بيايد اين است كه آنها پس از يك افت نسبي بازگشتند و دست برنده را از آن خود كردند، علي رغم اينكه يووه ابتداي نيمه دوم را طوفاني آغاز كرد و برخورد ضربه سر كونته به تير دروازه ديدا يك شوك بزرگ به ميلان وارد كرد. اگر ميلان ليگ قهرمانان را ببرد بايد آنها را به خاطر بازي خوب امشبشان مستحقق دانست و اگر يووه جام را فتح كند استحقاقش بيشتر از بابت حذف رئال بوده است.
۲۵/۱۰ (پايان ضربات پنالتي)
سيزده ماه و سه هفته پيش من و كارلو آنچلوتي بر يك آسانسور پايين مي رفتيم. آنجا ده - پانزده ژورناليست ديگر هم بودند و همه ما به جاي زل زدن به چهره آنچلوتي درصدد بوديم زودتر خودمان را به طبقه همكف برسانيم. ميلان او با نتيجه ۴ بر صفر توسط دورتموند ما خرد شده بود و هيچ كس دلش نمي خواست به آن مربي شكست خورده و سرافكنده توجهي كند. به خاطر همين حالا كه او مهم ترين جام اروپايي را برده من اين قدر براي او خوشحالم. اگر از سي دقيقه وقت اضافه كه ترسي ناشناخته بر شاگردان او مستولي شده بود بگذريم بايد ميلان را تيم برتر فينال امشب دانست. نمادين ترين اتفاق به هدر رفتن پنالتي ترزگه و گل شدن پنالتي شوچنكو بود. اولي انگار اصلاً در بازي امشب حضور نداشت و دومي از ران هايش حسابي كار كشيد. هديه من براي اختتاميه فينال و مقاله ام، يادآوري جمله بكن باوئر است: «بهترين ليگ قهرمانان تمام دوران» براي چنين توصيفي من عملكرد سال گذشته بايرلوركوزن را ترجيح مي دهم كه چهره مغمومشان در پايان بازي و پايان فصل بدون بردن هيچ عنواني، هنوز از خاطرم نمي رود.البته آن ضربه جادويي زيدان سير پيشرفت خارق العاده لوركوزن را قطع كرد اما خب چه كنم؟ من يك آلماني هستم!
004905.jpg

حالا ساعت ۵/۱۰ شب است و ميلان جام را بالا مي برد.
تكرار تاريخ پس از ۴۰ سال
پيش از شروع بازي فينال ليگ قهرمانان اروپا، هواداران دو تيم فيناليست در التهاب و دلهره عجيبي قرار داشتند. اين نگراني در بين بازيكنان و مربيان دو تيم نيز به وضوح به چشم مي خورد، شايد به همين دليل بود كه در دقايق ابتدايي بازي آن قدر به دور از اعتمادبه نفس به توپ ضربه مي زدند. اما در بين چشم هاي نگران طرفداران ميلان، يكي از همه مضطرب تر بود. چزاره مالديني پدر پائولوي بزرگ علاوه بر احساساتي كه در وجودش براي ميلان غليان مي كرد به فكر فرزندش بود كه پس از سال ها با بستن بازوبند كاپيتاني به ديدار نهايي جام باشگاه هاي اروپا قدم گذاشته بود.
ركورد پسر و پدر
چزاره مالديني به اين موضوع فكر مي كرد كه اگر امشب ميلان بر حريف راه راه پوش سختكوش غلبه پيدا كند، پس از چهل سال تاريخ براي خانواده مالديني تكرار خواهد شد. در پايان بازي وقتي پائولو جام قهرماني را بالاي سر برد، چزاره در يك فلاش بك كوتاه به چهل سال قبل بازگشت، زماني كه به اتفاق هم تيمي هايش در بازي فينال جام باشگاه هاي اروپا بر بنفيكاي پرتغال پيروز شدند و جشن قهرماني را در ويمبلي برگزار كردند. آن روز چزاره كاپيتان ميلان بود و حالا هم پائولو توانسته افتخار پدر را تكرار كند.
با قهرماني ميلان يكي از نادرترين اتفاقات ـ قطعاً تنها مورد ثبت شده در اروپا ـ يعني قهرماني دو نفر از اعضاي يك خانواده در شرايطي يكسان پديد آمد.
اين پدر و پسر البته به غير از قهرماني هاي ياد شده قهرماني هاي ديگري هم به دست آورده اند. چزاره مالديني علاوه بر قهرماني در سال ،۱۹۶۳ در سال ۱۹۶۹ هم جام را بالاي سر برده است. در آن سال چزاره دستيار مربي تيم يعني نريو روكو بود و حالا در هفتاد سالگي به فكر بازنشستگي است. از سوي ديگر قهرماني اين دوره، چهارمين جام پائولو مالديني است. او در سال هاي ،۱۹۸۹ ۱۹۹۰ و ۱۹۹۴ هم موفق به كسب قهرماني جام باشگاه هاي اروپا با يكي از بهترين تيم هاي باشگاهي در دهه نود شده است. علاوه بر اين دو بار هم در سال هاي ۱۹۹۳ و ۱۹۹۵ به همراه ميلان به فينال جام باشگاه هاي اروپا رسيده كه در آن سال ها المپيك مارسي و آژاكس فاتح بازي نهايي بوده اند. اما ششمين حضور پائولو در فينال جام باشگاه هاي اروپا افتخار ديگري براي او بود. حالا فقط فرانسيسكو جنتو با هشت بار حضور در فينال و آلفردو دي استفانو با هفت بار حضور بالاي سر پائولو هستند.مالديني پسر بعد از پايان بازي در حالي كه غرق در احساسات و شور و شعف بود گفت: «اين افتخاري است كه من و پدرم مشتركاً به دست آورده ايم. شايد فقط در ميلان چنين چيزي قابل رخ دادن باشد، با اين حال فقط مي توانم بگويم كه كلمات قادر به بيان احساساتم نيستند. »
سه گانه سيدورف
در پايان بازي فينال ۲۰۰۳ پائولو مالديني چهارمين قهرماني عمرش را در اروپا جشن گرفت. قبل از او فرانسيسكو جنتو با شش بار قهرماني به همراه رئال مادريد در صدر ايستاده است. البته پائولو يك شريك جدي نيز در كنار خود مي بيند. الساندرو كاستا كورتا هم كسي است كه دقيقا مثل مالديني چهار قهرماني را با ميلان به دست آورده، منتها او يك فينال كمتر را در صندوق خاطراتش دارد.
004915.jpg

يك خط جلوتر از مالديني و كاستاكورتا، كلارنس سيدورف نيز با قهرماني چهارشنبه شب به تاريخ پيوست، حالا او اولين كسي است كه با ۳ پيراهن مختلف به قهرماني اروپا دست پيدا كرده است. سيدورف پيش از اين بازي در زمره ده نفري بود كه با دو پيراهن مختلف جام را بالاي سر برده بودند. او قبلاً با پيراهن آژاكس در سال ۹۵ ميلان را در فينال مغلوب كرده بود و در سال ۹۸ هم با لباس رئال مادريد يوونتوس را شكست داده بود.اما در نيمكت ذخيره هاي دو تيم هم نكات جالبي وجود دارد.مارچلو ليپي مربي كم حرف و مرموز يوونتوس نيز براي چهارمين بار با يووه به فينال پا گذاشته بود. يووه با رهبري او سه بار در سال ۹۶ و ۹۸ و ۲۰۰۳ به نائب قهرماني رسيد و تنها در سال ۹۶ بود كه مزه قهرماني را زير دندان هايش احساس كرد.
از سوي ديگر كارلو آنچلوتي مربي ميلان نيز با اين قهرماني ركورد جالبي به دست آورد. او در حال حاضر تنها فردي است كه در جام باشگاه هاي اروپا هم در مقام بازيكن و هم در مقام مربي به قهرماني رسيده است. آنچلوتي در سال هاي ۸۹ و ۹۰ در حالي كه يك خط جلوتر از مالديني بازي مي كرد قهرماني را به دست آورد.
باشگاه ميلان نيز با قهرماني در سال ۲۰۰۳ توانست ششمين قهرماني تاريخش را به دست آورد. اين قهرماني پاداش خيال انگيزي براي دويست و پنجاهمين بازي ميلان در جام باشگاه هاي اروپا است، در حالي كه فقط رئال مادريد با ۹ قهرماني بيش از ميلان افتخار به دست آورده است.البته با يك نگاه بدبينانه مي توان يك نمره منفي هم به اين بازي سرشار از ركورد داد. اين بازي چهارمين فينال بدون گلي بود كه در نهايت ضربات پنالتي سرنوشت آن را مشخص كرد.

اخبار كوتاه
مذاكره محرمانه ونگر و رئال
سرمربي تيم فوتبال آرسنال مذاكرات محرمانه خود را با مسئولان باشگاه رئال مادريد اسپانيا آغاز كرده است. به نوشته روزنامه «ديلي ميرر» چاپ لندن، «آرسن ونگر» اخيرا چهار ساعت به طور محرمانه با «فلورنتينو پرز» رئيس باشگاه رئال مادريد ديدار داشته و شرايط حقوقي و مالي خود را با براي ترك آرسنال و عزيمت به اسپانيا با وي مطرح كرده است. ديدار مخفي رئيس رئال و سرمربي آرسنال در شرايطي صورت گرفته كه ونگر فرانسوي قبلا بارها تاكيد كرده بود كه هنوز تا دو سال ديگر با تيم آرسنال قرارداد دارد و در شرايط فعلي هيچ گونه تمايلي به نقض تعهدات رسمي خود به اين باشگاه ندارد. با اين همه شواهد مختلفي وجود دارد كه نشان مي دهد سرمربي آرسنال به شدت نگران موقعيت اين تيم در فصل آينده و تاثيرات منفي نشات گرفته از بدهي هاي ناشي از پروژه سنگين ۴۰۰ ميليون پوندي ورزشگاه جديد و در حال تاسيس آرسنال است. مسئولان آرسنال در پايان فصل كنوني ليگ برتر فوتبال انگليس به ونگر وعده داده اند كه تنها ۱۰ ميليون پوند براي خريد بازيكنان جديد در اختيار وي قرار خواهند داد و در صورت نياز به پول بيشتر وي بايد اقدام به فروش برخي از بازيكنان فعلي خود كند.
اين در حالي است كه منچستر يونايتد قهرمان فصل اخير ليگ برتر و رقيب ديرينه آرسنال درصدد است تا دست كم ۳۰ ميليون پوند براي خريد بازيكنان جديد اختصاص دهد. ونگر قبلا نگراني خود را از عدم تقويت تيمش براي فصل بعدي اظهار داشته و گفته بود كه صرفه جويي آرسنال ممكن است فاصله كنوني اين تيم با قهرماني را بيشتر از گذشته كند. اين در حالي است كه در شرايط فعلي مالي باشگاه آرسنال، دسترسي به همان ۱۰ ميليون پوند وعده داده شده نيز هنوز براي ونگر مسلم نيست. در حال حاضر آرسنال به شدت به يك دروازه بان بزرگ براي جانشيني «ديويد سيمن» ملي پوش در آستانه بازنشستگي خود نياز دارد. از سوي ديگر كاهش احتمالي دستمزدهاي بازيكنان اين تيم ممكن است به خروج زود هنگام كاپيتان «پاتريك ويه را» و انتقال احتمالي وي به رئال مادريد و عزيمت «روبر پيرس» در ازاي ۶ ميليون پوند به والنسياي اسپانيا منجر شود. اگر از يكسو به سابقه اصرار ويه را به ماندن در كنار ونگر و از سوي ديگر به مذاكرات گذشته رئال با ويه را توجه كنيم، آن گاه ديدار ونگر با مدير رئال مادريد معناي خاصي مي يابد. سخنگوي باشگاه آرسنال با خودداري از موضع گيري در برابر ديدار ونگر و پرز تنها اظهار داشت كه هيچ دليلي براي نگراني پيرامون آينده ونگر در آرسنال وجود ندارد.

برتري آغاسي مقابل آنيچ
مرحله دوم پيكارهاي بين المللي تنيس مردان پاريس در فرانسه چهارشنبه شب ادامه يافت و در مهم ترين ديدار «آندره آغاسي» تنيس باز سرشناس آمريكايي در يك ديدار از نزديك برابر «ماريو آنيچ» از كرواسي به پيروزي رسيد. به گزارش خبرگزاري رويترز، در اين رقابت ها كه در رولند گروس برگزار مي شود، آغاسي با نتيجه ۳ بر ۲ و با امتيازات ۵ بر ،۶ يك بر ،۶ ۶ بر ،۴ ۶ بر ۲ و ۶ بر ۵ از سد حريف خود گذشت و به مرحله سوم راه يافت. در ساير ديدارها، «ويسنت اسپادا» از آمريكا، «يري نواك» از جمهوري چك، «كارلوس مويا» از اسپانيا، «خاوير ماليس» از بلژيك، «جان ايگناسيو چالا» از هلند، «گيلر مو كوريا» از آرژانتين و «وين فري يرا» از آفريقاي جنوبي با غلبه بر رقباي خود به دور سوم صعود كردند. همچنين ديدار «ايوان ليوبيچ» از كرواسي و «جيمز بلاك» از آمريكا به دليل نور كم به زمان ديگري موكول شد. در اين ديدار از ليوبيچ با نتيجه ۲ بر يك از حريف آمريكايي خود پيشي گرفته بود.

خداحافظ پروجا
«پارك كي وون» مربي كره اي بار ديگر رهبري تيم ملي واليبال بزرگسالان ايران را بر عهده گرفت.وون كه رهبري تيم پروجا ايتاليا را بر عهده داشت، پس از پايان قراردادش با اين تيم، ديشب وارد تهران شد.اين مربي اهل كره جنوبي كه رهبري تيم ملي واليبال ايران را در بازي هاي آسيايي ۲۰۰۲ بوسان كره جنوبي بر عهده داشت و با اين تيم به مقام نايب قهرماني دست يافت از فردا كار خود را رسما آغاز خواهد كرد.وون به مدت ۴ ماه رهبري ملي پوشان واليبال ايران را بر عهده خواهد داشت و قرارداد وي قابل تمديد است.«محمدرضا يزداني خرم» رئيس فدراسيون واليبال با ابراز خرسندي از انعقاد قرارداد با اين مربي كره اي گفت يكي از كارهاي «وون» جوانگرايي در تيم ملي واليبال ايران خواهد بود.
وي با اشاره به نامشخص بودن برگزاري مسابقات واليبال قهرماني آسيا در چين گفت با آنكه هنوز برگزاري اين مسابقات معلوم نيست ولي ما مي بايست به تشكيل تيم خود اقدام كنيم.مسابقات واليبال قهرماني بزرگسالان آسيا، شهريورماه سال جاري قرار است در چين برگزار شود .با وجود شيوع بيماري سارز در چين، اين امكان وجود دارد كه كنفدراسيون واليبال آسيا، زمان و محل اين مسابقات را تغيير دهد.رئيس فدراسيون واليبال با ابراز خرسندي از روند پيشرفت فعاليت هاي تيم هاي واليبال نوجوانان و جوانان ايران براي شركت در رقابت هاي جهاني اظهار داشت شرايط لازم براي تشكيل اردوهاي آمادگي اين دو تيم فراهم شده است و اميد داريم نمايندگان كشورمان بتوانند در رقابت هاي جهاني به نتايج مطلوبي دست يابند.


در انتظار ويزا
تيم ملي وزنه برداري جوانان كشورمان، هنوز در انتظار صدور رواديد از سوي سفارت مكزيك در ايران است. داراب رياحي، دبير فدراسيون وزنه برداري در گفت وگو با خبرنگار ايسنا، افزود: تيم ملي وزنه برداري جوانان قرار بود كه شب گذشته به مكزيك عازم شود كه به علت عدم صدور رواديد اين سفر لغو شد و هنوز نيز وضعيت اعزام ملي پوشان جوان نامعلوم است. وي تصريح كرد: سفارت مكزيك در كشورمان مترصد دريافت خبر صدور رواديد از كشور متبوع اش است و تا به حال نيز خبري از صدور رواديد اعلام نشده است.
رياحي با بيان اينكه تيم وزنه برداري كشورمان كنگره قبل از مسابقات را از دست داد گفت: قصد داشتيم كه در كنگره فني مسابقات كه چند روز قبل از شروع مسابقات برگزار مي شود، شركت كنيم كه متاسفانه اين كنگره را از دست داديم.رياحي در پايان خاطر نشان كرد: به محض صدور رواديد از سوي سفارت مكزيك، تيم ملي جوانان به رقابت هاي جهاني اعزام مي شود. گفتني است مسابقات جهاني مكزيك از تاريخ ۱۱ خرداد سال جاري آغاز خواهد شد.

معرفي ملي پوشان فوتسال
اسامي بازيكنان اعزامي تيم ملي فوتسال ايران براي شركت در مسابقات بين المللي فوتسال مالزي اعلام شد.رقابت هاي بين المللي فوتسال مالزي با شركت ۱۲ تيم از روز سيزدهم خرداد ماه جاري در كوالالامپور برگزار خواهد شد و تيم ايران با تيم هاي ازبكستان و انگليس در گروه چهارم قرار دارد.تيم ملي فوتسال ايران امروز (جمعه) تهران را به مقصد كوالالامپور ترك خواهد كرد.
اسامي بازيكنان تيم ملي فوتسال ايران به شرح زير است:بازيكنان: علي صانعي، وحيد شمسايي، محمدرضا حيدريان، مجتبي آهنگران، مجتبي معيني، سيامك داداشي، حميد شانديزي مقدم، كاظم محمدي تيرآبادي، حميدرضا ابراري نيا، رضا ناصرآقچاي، احمد پري آذر، محسن زارعي و محمد هاشم زاده.سرپرست: محمدصادق درودگر. سرمربي: محمدحسن انصاري فرد.مربي: محمود خوراكچي

«مي» در سايپا مي ماند
روابط عمومي باشگاه سايپا اعلام كرد، هيچ تصميمي مبني بر تغيير كادر فني تيم فوتبال اين باشگاه اتخاذ نشده است و جيوواني مي و همكارانش تا پايان قراردادشان اين باشگاه را همراهي خواهند كرد.
پيرو خبر مندرج در برخي از مطبوعات ورزشي مبني بر اينكه باشگاه سايپا تصميم به تغيير مربي براي فصل بعد و جذب حميد عليدوستي براي تيم فوتبال خود دارد، روابط عمومي باشگاه سايپا اعلام كرد كه «مي» و همكارانش تا پايان قرارداد در اين باشگاه خواهند ماند و جهت ادامه فعاليت اين كادر پس از بررسي و ارائه نظرات كميته فني باشگاه و نظر نهايي هيات مديره درخصوص تمديد قرارداد نامبرده و يا استفاده از نفرات ديگر تصميمات لازم اتخاذ خواهد شد.طبق اعلام روابط عمومي باشگاه سايپا تا به حال هيچ مذاكره و يا پيشنهادي درخصوص به كارگيري عليدوستي براي فصل بعد مطرح نشده است و اخبار برخي از مطبوعات در اين خصوص نادرست و اشتباه بوده است.

تلاش براي بهبود حاج كناري
فدراسيون پزشكي ورزشي كشور آمادگي هر گونه اقدام براي بهبود عباس حاج كناري، قهرمان كشتي جهان را دارا است.دكتر مهرزاد خليليان، رئيس فدراسيون پزشكي ورزشي به خبرنگار ايسنا گفت: وظيفه فدراسيون پزشكي ورزشي است كه به قهرمانان ارزنده كشورمان خدمات رساني كند ولي هنوز از سوي فدراسيون كشتي با ما هيچ گونه مكاتبه اي مبني بر حمايت از عباس حاجي كناري نشده است.وي با تشكر از فدراسيون كشتي گفت: در خصوص درمان حاج كناري فدراسيون كشتي اقدام اوليه را انجام داده است كه در صورت ارائه گزارش اين حادثه از سوي فدراسيون كشتي، خدمات رساني خود را آغاز مي كنيم.

۱۶۰ درصد افزايش بودجه
رئيس كميته تربيت بدني مجلس شوراي اسلامي گفت: بودجه عمراني ورزش كشور در سال جاري نسبت به پارسال ۱۶۰ درصد افزايش يافته است. «علي نظري» چهارشنبه شب در حاشيه ديدار از پروژه هاي عمراني ورزشي در قم در گفت وگو با ايرنا افزود: اين ميزان بودجه از ۵۸۰ ميليارد ريال به ۹۵۰ ميليارد ريال رسيده است.
وي اظهار داشت همچنين طبق بند «ه» تبصره هفت بودجه، يك هزار ميليارد ريال از يك درصد كل اعتبارات كشور به امر ورزش اختصاص داده شده است.نظري گفت: بر اساس سياست مشترك مجلس و سازمان تربيت بدني تا پايان سال ۱۳۸۴ كليه اعتبارات صرف تكميل طرح هاي نيمه تمام خواهد شد.

آخرين موج هاي بحران
مثلث آبي
متولد ۱۳۳۸ در شهرستان خوي و ليسانس رشته مديريت اقتصادي از دانشگاه پيام نور او پس از اينكه در سال ۱۳۵۹ ديپلم خود را از دبيرستان خاقاني خوي گرفت براي خدمت سربازي نام نويسي كرد و بعد از گذراندن چند ماه خدمت در تبريز راهي جبهه هاي جنگ عراق ـ ايران شد
شهرام شرافت
004875.jpg

پيش از آغاز فصل ۸۲-،۸۱ كمتر كسي پيدا مي شد كه به قهرماني استقلال ترديد كند. استخدام مربي آلماني، از دست ندادن واحدي نيكبخت و مومن زاده و همچنين بازگشت منصوريان، زرينچه، موسوي و سامره، استقلال را از حيث بازيكن و مهره هاي كليدي آن قدر غني كرده بود تا انتظارات مربي آلمان بر آورده شود و پشت رقيب قرمزپوش بلرزد. اما بعضي از كارشناسان وقتي چهره دستيار ايراني سرمربي را ديدند، آغاز يك دوره سقوط را براي اين تيم پيش بيني مي كردند. البته نه اينكه تنها دليل ناكامي تيم در اين شخص نهفته باشد، بلكه آنچه از تيم استقلال در زمين بازي مي كند و بقيه تيمي كه بازي نمي كند و حتي كساني كه روي نيمكت نيز نمي نشينند، خيلي هايشان در اين قضيه دستي داشته اند. سال ها است باند و باندبازي را دوره كرديم و حسرت همه ناكامي ها را كشيديم. اينكه هر كسي خود مي خواهد در هر باشگاه دستور دهد و با اقسام شيوه هاي گوناگون، سعي در حذف رقيب خود دارد، همچنان ادامه پيدا كرده است. اين باندبازي ها و چندگانگي ها به روي سكوها نيز كشيده شده و افرادي از سوي هر چند جناح موجود در اين باشگاه، سر هر بازي به سمت تعدادي از تماشاگران مي رفتند تا ساز خود را كوك كنند و بر عليه جناح مخالف شعار بسازند.
اين اختلاف ها كه از اول فصل شروع شد و به مرور زمان، به اوج خود رسيد نتيجه اش استعفاي علي فتح الله زاده از مدير عاملي باشگاه شد، نتيجه اي كه فارغ از مثبت يا منفي بودن تبعاتش، انتظارات هواداران باشگاه را براي برآورده شدن توقعاتشان بالا برده است. فتح الله زاده كه در بيش از شش سال فعاليتش به عنوان مدير عامل، هيچ گاه تا به اين حد تيمش را دچار بحران نمي ديد، پس از تلاش هاي جدي در اواسط فصل براي سر و سامان دادن به اوضاع مشوش باشگاه، چاره اي جز اين نداشت كه استعفاي خود را روي ميز هيات مديره بگذارد. او حتي براي رفع كدورت ها و صميمي كردن مخالفان داخلي با يكديگر، در اواسط فصل دست به اقداماتي زد كه مشخص شد به صلاح استقلال نبود. به نظر بعضي از كارشناسان يكي از اشتباهات فتح الله زاده، در اختيار نداشتن مشاوران كارآمد بود، كساني كه در مواقع بحراني، قدرت تصميم گيري داشته باشند. او در دي ماه سال گذشته پورحيدري را به عنوان مدير فني و حجازي را به سمت مشاور عالي برگزيد. سپس با حذف قلعه نوعي كه در بحراني ترين وضعيت به مدد استقلال آمد و انتخاب زرينچه در سمت مربي ـ بي آنكه كلاس و دوره اي ديده باشد - و گماردن او در كنار كخ ـ كه خود سبب حذف اين بازيكن شده بود ـ علاوه بر ايجاد تشتت ها و تنش هاي جديد در تيم بزرگسالان بازيكنان و مربيان ديگري چون رضا احدي، بهتاش فريبا، صمد مرفاوي و. . . كه اين پست را حق خود مي دانستند به نوعي دلسرد كرد. از طرفي كامران منزوي كه عنوان مي شد قائم مقام فتح الله زاده است در باشگاه حضور پيدا نمي كرد و نقشي در امور اجرايي استقلال نداشت. همچنان اظهارنظرهاي دلسردكننده اي از زبان مدير باشگاه در همان اواسط فصل درباره نصرالله عبداللهي كه روي نيمكت و كنار كخ مي نشست در مطبوعات درج مي شد. از طرفي با وجود كارشناس و تحليل گر مبرزي مثل مرتضي محصص، مجيد جلالي نيز به گروه كارشناسان تيم افزوده شده بود. فقط معلوم نبود وظيفه ابراهيم طالبي در تيم چه بود؟ او هم ترجمه و هم مربيگري مي كرد و اصلاً چرا، چنين فردي بايد تا اين درجه صعود حرفه اي داشته باشد. مسابقه او در امر خريد و فروش و نقل و انتقال بازيكنان مشخص شد. اما اكنون كه همه چيز عوض شده و محمد حسين قريب جايگزين علي فتح الله زاده گشته، اتفاقاتي در حال روي دادن است. در حالي كه قريب در اولين ساعت هاي انتصابش به عنوان مديرعامل، موضع گيري صريحي در مورد انتخاب سرمربي و كادر مديريت تيم نكرده، اظهارنظرها و گمانه زني ها در اين مورد بالا گرفته است. برخي بر اين باورند كه حكم هيات مديره استقلال مبني بر مدير عاملي قريب، اين بار هم مدتي بيشتر دوام ندارد و اين فتح الله زاده است كه پس از چند ماه دوباره عنان كار را به دست خواهد گرفت، اين عده معتقدند مشكلات عديده مالي و عدم همكاري برخي از اعضاي هيات مديره چوب را لاي چرخ مديريت جديد خواهد گذاشت تا زمينه جابه جايي و بازگشت حاجي مهيا شود.
اين شنيده ها در حالي مطرح مي شود كه نزديكان باشگاه مي گويند، قريب بعد از انتصاب خود با كامران منزوي تماس گرفته و با او به تشريك مساعي پرداخته. اين ارتباط يعني وارد شدن يك آدم با سابقه به كادر مديريت. با اين همه منزوي شايعات اخير را رد كرده و مي گويد: «هيچ كس با من حرف نزده، آقاي قريب از دوستان من هستند، استقلال هم خانه و هم باشگاه مورد علاقه من است، اما كسي چيزي به من نگفته. » اما با اين حال قائم مقام سابق استقلال هيچ وقت شوق بازگشت خود به استقلال را پنهان نمي كند. «من براي كار كردن هيچ شرط و پيش شرطي ندارم، همه بايد دست به دست هم بدهيم، چرا كه عبور از اين مرحله سخت است. با توجه به كمبود بودجه و امكانات از نظر فرهنگي ـ ورزشي قريب راه دشواري پيش رو دارد. » اما داستان فتح الله زاده و منزوي و چگونگي حضور آنها در اين باشگاه، جالب به نظر مي رسد. كمي به گذشته باز گرديم.
004880.jpg

داستان يك صعود از پيكان تا ماكسيما
از روزي كه علي فتح الله زاده و كامران منزوي به عنوان دو مدير مطبوعاتي در هفته نامه استقلال جوان با يكديگر آشنا شدند تا امروز كه اولي از كار كنار كشيده و دومي شايد دوباره به كار بازگردد حدود يازده سال مي گذرد، شرايط فعلي به هيچ وجه با شرايط آن زمان قابل مقايسه نيست. زماني كه فتح الله زاده پس از تعطيل شدن محل كار اصلي خود در موسسه اطلاعات، بعدازظهرها با وسايل نقليه عمومي مسير ميدان امام خميني تا دفتر هفته نامه واقع در خيابان لارستان را مي پيمود و منزوي نيز به عنوان يكي از اعضاي كميته هواداران استقلال و يك كارمند معمولي در مركز سنجش از راه دور مشغول به كار بود. اما چند سال بعد، ساختمان جديد و شيك باشگاه، دفتر كار شيك تر و رفت و آمدهاي مكرر خارجي، اتومبيل هاي وارداتي، ظواهر آراسته، همه و همه با گذشته فرق كرده. مهم تر از همه اينكه، ديگر هيچ نشاني از سادگي و صميميت روزهاي زمستاني سال ۶۰ و بعد از آن وجود ندارد. مديراني كه به قول خود روزگاري با صميميت و يكدلي باشگاه استقلال را در صندوق عقب يك پيكان تحويل گرفتند اينك مديران درجه يك و دو خود را در ماكسيما تعويض مي كنند.
ساده اما با نفوذ
متولد ۱۳۳۸ در شهرستان خوي و ليسانس رشته مديريت اقتصادي از دانشگاه پيام نور. او پس از اينكه در سال ،۱۳۵۹ ديپلم خود را از دبيرستان خاقاني خوي گرفت براي خدمت سربازي نام نويسي كرد و بعد از گذراندن چند ماه خدمت در تبريز، راهي جبهه هاي جنگ عراق ـ ايران شد. وي در مدت زماني كه در جبهه حضور داشت با فردي به نام روشن علي ميرزايي ـ چندسال بعد به شهادت رسيد آشنا شد كه اين آشنايي نه تنها از لحاظ ديني و اخلاقي تاثير به سزايي بر وي گذاشت بلكه دريچه هاي موفقيت و رسيدن به شرايط امروزي را به روي او باز كرد و بعدها كتاب «بر بال ملائك» را به رشته تحرير در آورد كه شخصيت اصلي و محوري آن شهيد ميرزايي بود.
فتح الله زاده دو سال بعد به همراه ميرزايي به زادگاه او، همدان رفت تا مشغول به كار شود. دوستي با شهيد ميرزايي پاي فتح الله زاده را به دفتر ارتباطات مردمي «علي آقا محمدي» نماينده وقت مردم همدان در مجلس باز كرد و او چند ماهي را در آنجا سپري كرد تا اينكه پس از ازدواج با خواهرزاده آقامحمدي رابطه تنگاتنگي با وي پيدا كرد، به طوري كه به جرات مي توان گفت موقعيت امروزي خود را مديون او است. وي مدتي در جهاد سازندگي مشغول به كار شد و سپس در سال ،۱۳۶۳ به عنوان مدير روابط عمومي مجله جوانان كه مدير مسئول آن نيز آقا محمدي بود منصوب گرديد او در مجله جوانان تا مقام سردبيري پيش رفت و در اين مدت، قائم مقامي جشنواره تئاتر فجر، قائم مقامي جشنواره بين المللي تئاتر عروسكي و رياست انجمن منتقدان تئاتر كشور را نيز تجربه كرد.
004885.jpg

فتح الله زاده در سال ،۶۲ امتياز نشريه «روزهاي زندگي» را گرفت و اين، در حالي بود كه حدود دو سال از سردبيري او در هفته نامه استقلال جوان مي گذشت. مجله روزهاي زندگي منبع درآمد خوبي براي وي شد، به طوري كه در سال هاي بعد، حتي قسمتي از هزينه هاي مالي باشگاه استقلال را نيز از همين ناحيه، تامين كرد.
او دو سال بعد مديرعامل آژانس مسافرتي المپيك كه مجوز آن به نام آقامحمدي بود شد و يك سال بعد در آبان ماه ،۱۳۶۵ در حالي كه براي انجام كاري به قبرس سفر كرده بود، حكم مدير عاملي باشگاه استقلال را نيز دريافت كرد. گفته مي شود كامران منزوي نيز كه مي دانست از اين طريق، پله هاي ترقي را طي خواهد كرد نقش به سزايي در صدور حكم مربوطه داشت. اما اينكه در آن شرايط چرا قرعه مديرعاملي به او افتاد سوالي است كه نمي توان جواب روشني براي آن پيدا كرد.
بسياري از نزديكان فتح الله زاده معتقدند كه او علي رغم سادگي و صداقتي كه دارد چندان تمايل ندارد نيروهاي قدرتمند را به زير مجموعه خود وارد كند. با اين حال او هيچ گاه تمايلي براي حضور در لايه هاي سياسي نشان نداده و علي رغم اينكه به هيات مديره سياسي استقلال نزديك بود تا امسال از ورود به دنياي سياست، امتناع كرده بود ولي با كانديداتوري وي در انتخابات شوراهاي اسلامي، فتح الله زاده يك كار سياسي را نيز تجربه كرد كه گرچه موفقيتي براي او در بر نداشت ولي شايد آزمون خوبي بود تا وزن سياسي خود را بسنجد.

كامران منزوي: خروج از سايه
متولد فسا، داراي مدرك ليسانس مديريت بازرگاني كه قبل از حضور در باشگاه استقلال يكي از طرفداران دو آتشه اين تيم و عضو كميته هواداران باشگاه بود. وي از طريق مافوق خود در مركز سنجش از راه دور به نشريه استقلال جوان راه پيدا كرد و در اين چند سال مطالب خود را با نام مستعار كوهستاني به چاپ رساند. او پس از تغيير و تحولات در همان شماره هاي اوليه نشريه استقلال جوان با دوستان قديمي خود همراه نشد و در كنار فتح الله زاده ماند تا اينكه در سال ،۶۵ سرپرست تيم استقلال شد. منزوي همزمان به عنوان كارمند امور گمركي كه در شركت «شميران» مشغول به كار بود و به همين دليل از روي اجبار، چند روز هفته را در شهرهاي بندري كشور سپري مي كرد. گفته مي شود او در زمان سرپرستي، رابطه خوبي با بعضي از بازيكنان تيم نداشت و همين موضوع مسايل حاشيه اي زيادي را در تيم به وجود آورد. در چنين شرايطي بود كه حجازي چندين بار در موضع مقابل او قرار گرفت.
منزوي كه به گفته اغلب ناظران، رابطه خوبي با بعضي از مسئولان فدراسيون فوتبال داشت علي رغم اينكه نقش موثري در حضور حجازي در استقلال داشت متهم است كه از عوامل اصلي اخراج او نيز بوده است. به همين دليل است كه گفته مي شود وي پس از اخراج حجازي، ديگر حاضر به انجام وظيفه در سمت سرپرستي تيم نشد و پس از مدتي دوري با اصرار فتح الله زاده و با پذيرفتن سمت قائم مقامي به باشگاه بازگشت. اما دوستان مشترك فتح الله زاده و منزوي معتقدند كه اختلافات اين دو از چند سال قبل و بر سر انتقال چند بازيكن تيم به اروپا آغاز شد اما نياز فتح الله زاده به منزوي و تجربيات او كه نقش به سزايي در ارتباطات داخلي و خارجي باشگاه داشت و تمايل منزوي به حضور در سطوح بالاي مديريتي باشگاه آنها را در موضع انفعالي و تحمل يكديگر قرار داده است. به هر حال اكنون، محمدحسين قريب مديرعامل باشگاه است و در حالي كه هنوز معلوم نيست او براي فصل آينده و كادر فني خود چه برنامه هايي دارد برخي او را موافق حضور قلعه نوعي مي دانند اما عده اي مي گويند او منتظر است تا نتيجه ديدار استقلال ـ پرسپوليس را ببيند و سپس درباره كادر فني تصميم گيري كند. بازگشت منزوي مي تواند مترادف باشد با بازگشت ناصر حجازي و در حال حاضر اين دو گزينه و همچنين منصور پورحيدري مدنظر هستند. اما قريب معتقد است كه سال ۸۲ را بايد سال صبوري سكوها دانست و در اين سال نبايد انتظار نتيجه داشت. او به يكي از دوستان خود پس از انتصاب گفته است: «من از تجربه تمامي پيشكسوتان استفاده خواهم كرد، كار فرهنگي در باشگاه را بايد بيش از پيش مدنظر قرار داده و در كارها به طور جمعي تصميم خواهيم گرفت. »
محمدحسين قريب متولد ۱۳۳۶ شهر تهران و داراي دكتراي علوم سياسي است. او تاكنون در وزارت جهاد سازندگي، سازمان شيلات، وزارت بازرگاني و بنياد جانبازان مشغول به كار بوده و در ميان نزديكان خود به مديري كم حرف و پركار شهره است. كار تيمي سازمان يافته و منسجم در استقلال مدنظر او است و همگان منتظر هستند تا ببينند در چارت تشكيلاتي او كه اين روزها پشت درهاي بسته در حال تنظيم و تدوين است تا چه حد تخصص و دانش گنجانده خواهد شد. دكتر قريب علاوه بر علم سياست در زمينه شعر و ادبيات هم فعاليتي دارد و شايد اين استعداد ذاتي را از پدربزرگ خود، دكتر قريب كه در زمينه تنظيم دستور زبان فارسي تبحر ويژه اي داشته، به ارث برده است.

آگرانديسمان
عقب برويد و نگاه كنيد
امين ساكت
جنگ مديريت استقلال، برخلاف جنگ هاي صليبي در پرسپوليس، با آرامش آغاز، ادامه و خاتمه يافت. كسي سردرنياورد كه درون هيأت مديره و مديران برتر باشگاه چه گذشت. درگيري ها برخلاف پرسپوليس رو نبود. شايد اگر در استقلال هم مسئله اي به نام سهام وجود داشت و پاي طرفين به دادگاه ها كشيده مي شد، اين جنگ تا مدت ها به شدت مورد توجه مطبوعات و مردم قرار مي گرفت. يك روزهايي اگر مي گفتند كه فتح الله زاده استعفا داده، باور آن براي تمام شنوندگان كمي غيرممكن بود. حتي در مورد همين استعفاي آخر هم همين طور بود. همه گمان مي كردند كه فتح الله زاده براي تعيين تكليف برخي مسائل موضوع چند باره استعفا را پيش كشيده و قطعاً راه هاي خروج را از پيش بسته است اما اين گمان ها كمي بيراهه رفته بودند. فتح الله زاده، براساس آنچه خود و هيأت مديره مدعي شده اند بر استعفايش پافشاري كرد تا در نهايت اعضاي تصميم گيرنده به كناره گيري اش راي مثبت دادند و دكتر قريب را به جاي او نشاندند. هر چند در اين مراسم هم محل هايي براي شك و ترديد وجود دارد. اگر تلاش و خواست هيأت مديره بر ماندن فتح الله زاده بود، چگونه تقديرنامه اش روي ميز بود و البته حكم مشاوره هيأت مديره؟ به هر حال نبايد به اين مسائل دامن زد، زيرا آنچه گذشته ديگر ارزش حسرت ندارد. اما حكم مدير عامل جديد باشگاه به نام دكتر قريب صادر شد تا او جاي كسي بنشيند كه با مديريت ۱۰ ساله خود تا مدت ها سايه اش بر باشگاه و تيم استقلال وجود خواهد داشت. اگر دكتر قريب بتواند اين شرايط را قابل تحمل كند و با حضور در چنين مسائلي بر حواشي دامن نزند به نظر مي رسد ۲ فعاليت عمده، براي او متصور باشد.
۱ - فعاليت اقتصادي
غول مشكلات اقتصادي در باشگاه هاي بنام حرفه اي و در عمل آماتور همچنان در كمين هر مديري نشسته است. البته عمده تفاوت اين معضل براي مديران باشگاه ها در نوع كسب درآمد است. اغلب مديران براي باشگاه هايي فعاليت مي كنند كه از بودجه دولتي تغذيه مي شوند. براي اين مديران كسب درآمد يعني چانه زدن با بنگاه اقتصادي دولتي كه سرچشمه نام دارد. در شركت هاي دولتي پولي به راحتي به دست نمي آيد ولي آنها طي ساليان متمادي فعاليت، آموخته اند كه تبصره ها و محل هاي جمع آوري بودجه براي باشگاه كجاست. در مقابل باشگاهي مثل استقلال اهواز مدتي است كاملاً خصوصي اداره مي شود. مشكل مديران اين باشگاه اين است كه اگر نمي خواهد پس از ۲ سال اعلام ورشكستگي كند بايد به خيابان ها برود و از سنگ فرش هاي طلا پول جمع كند. براي چنين مديراني حتي جايي كه ۱۰۰ هزار تومان هم بتواند منشاء مالي براي فوتبال به حساب آيد غنيمت است. در برابر تمام اينها دوباشگاه پرسپوليس و استقلال هستند كه نه مي دانند خصوصي اند و نه دولتي. وقتي بحث مالكيت درمي گيرد آنها دولتي اند و سازمان تربيت بدني متولي آن است، وقتي هم كه موعد بودجه بندي و درآمد و پول مي رسد آنها كاملاً خصوصي اداره مي شوند. پس حتماً دكتر قريب مي داند كه در ضابطه شركت هاي دولتي بايد به صورت خصوصي فعاليت و كسب درآمد كند و اين بدترين حالت ممكن است. مقررات اداري اگر چه دست و پا گيرند اما در مورد كسب درآمد كارها چندان مشكل نيست. در مورد خصوصي بودن باشگاه هم اين نكته روشن است كه قوانين به صورت مانع نيستند ولي راه هاي كسب درآمد و تامين بودجه به مراتب مشكل تر از سازمان هاي دولتي است. اما در مورد باشگاهي مثل استقلال هر دو مورد دست و پاگير وجود دارد يعني هم قوانين دولتي سازمان تربيت بدني و هم معضلات تامين بودجه خصوصي. بايد ديد كه دكتر قريب با چه نگرش اقتصادي حوزه مديريت استقلال را پذيرفته است. بي شك بخش اقتصادي باشگاه - كه به نوعي برآورده شدن آرزوي هيأت مديره نيز هست- محملي براي تفكرات و طرح هاي مالي استقلال خواهد بود. در اين بخش برنامه ها تدوين و تمام راهكارها بررسي خواهد شد اما چه تضميني براي اجراي آنها وجود دارد. قوانين ناقص كه عملاً باشگاه ها را از حمايت خود نااميد كرده اند چه ضمانتي براي اجراي طرح ها خواهند گذاشت؟ كه قوانين پخش تلويزيوني و كپي رايت كه سال ها است بخش عمده اي از درآمدهاي باشگاه هاي غير ايراني را تشكيل مي دهند، هنوز در كشورمان بايكوت شده اند. دكتر قريب چگونه از اين موانع خواهد گذشت. وقتي كه قائم مقام سازمان صداوسيما در كنارش نشسته و از سويي او را حمايت مي كند و از سوي ديگر سازمان متبوعي كه او قائم مقام اش است قانون پخش را به كلي رد مي كند.
۲ - فرهنگ
اگر از بخش باشگاه و اقتصاد خارج شويم، تيم استقلال در حقيقت ويترين آبي هاي پايتخت است. جايي كه قاعدتاً كمتر از مسئله اقتصادي زمان براي اداره اش مي خواهد ولي بيشترين زمان و نيروي مديران را به خود اختصاص مي دهد. تمام واحدهاي باشگاه فعاليت مي كنند تا ۱۱ نفر بروند داخل زمين و ميليون ها چشم آنها را ببينند. نتيجه چه مي شود؟ بخش ظاهري ماجرا - همان ۱۱ نفر است - قدرت خود را بر ديگر مسائل مسلط مي كنند. به نظر مي رسد استقلال در اين زمينه نياز به بازسازي دارد. حتي اگر كمي ترسو نباشيم بايد مدعي شويم استقلال امروز بايد به كلي ويران شده و از نو ساخته شود. اين ديوار كج كه تا آسمان هم كج مي رود از پايه خراب است. آنچه استقلال نياز دارد فرهنگي به نام استقلال است. فرهنگي كه پايبندي اخلاقي ناميده مي شود. بايد اذعان كرد در استقلال امروز هيچ پايبندي به هيچ مسئله اي وجود ندارد. قبول نداريد؟ ۶ ماه حقوق بازيكنان و دو قسط پيش پرداختشان را ندهيد. يا كاري به زندگي شان نداشته باشيد، ۲ ماه همگي شان را بنشانيد روي نيمكت و ۱۱ بازيكن تيم اميد استقلال را بياوريد توي زمين. كمي عقب برويد و ملاحظه كنيد چه دستپختي داشته اند اين هدايت كنندگان استقلال. استقلالي كه امروز دكتر قريب به عنوان مدير عامل وارث آن است.

آگرانديسمان
راه حل بهتر
لطف كنيد مدتي از تلويزيون بازي ها را تماشا كنيد. لطف كنيد مدتي اگر با شما تماس گرفتند و خواستند كه مصاحبه كنيد، حرف هاي جنجالي نزنيد. لطف كنيد دنبال حق دفترچه بازيگري تان نباشيد. لطف كنيد. . . بله، آقاي پيشكسوت محترم، لطف كنيد مدتي در كنار استقلال باشيد ولي نخواهيد وارد گود شويد. هر وقت حس كردند كه به شما نيازي هست، هر وقت زمان استفاده از تجربيات شما رسيد، زنگ مي زنند كه برويد، مذاكره كنيد، قرارداد ببنديد. بعدش مصاحبه كنيد. چه مي شود مدتي با سكوت فعاليت تيم محبوبتان، تيمي كه در آن جواني تان را گذرانده ايد را مشاهده كنيد؟ باور بفرماييد اگر تمامي شماها جمع شويد تا به باشگاه استقلال كمك كنيد چيزي جز ضربه به باشگاهتان وارد نخواهد شد. كمي منطقي برخورد كنيم، در لحظاتي كه تصميم گيرندگان و حتي گردانندگان باشگاه نياز دارند تا در سكوت به فعاليتشان ادامه دهند فكر مي كنيد حضور شما اين امكان را به آنها خواهد داد؟
سال هاست دوران بازيگري شما به پايان رسيده. شايد هم همين چند ماه پيش از فوتبال خداحافظي كرده ايد. چه فرقي مي كند؟ خوشبختانه همه هم به فكر هدايت هستيد. اگر شما مدير بوديد بين اين همه پيشكسوت كه دلشان مي خواهد هدايت تيم استقلال را داشته باشند چه كسي را برمي گزيديد؟ آيا با اين گزينش مهره هاي ديگر ناراحت نمي شدند؟ ديگران فكر نمي كردند حقشان خورده شده است؟ باور بفرماييد كمتر بين شما پيدا مي شوند كه نخواهند سرمربي يا مربي استقلال باشند. حالا هر روز مصاحبه كنيد و بگوييد كه مديريت فلان است، مديريت بايد برود يا بماند و از اين دست حرف ها. كدام تان حاضريد به خاطر استقلال سكوت كنيد؟ البته همه مي دانيم استقلالي هاي بسياري هستند كه در سكوت نشسته اند و حضور در استقلال را به خاطره ها سپرده اند. منظورم همان انگشت شمار بازيكنان سابق و مربيان امروزي هستند كه در جريان مربيگري استقلال قرار دارند و اگر يكي برود ديگران براي جانشيني اش كانديدا مي شوند. اين قدر براي حضور در استقلال وارد شرايط نامتعارف نشويد. تجربه نشان داده حتي محبوب ترين هاي استقلال وقتي وارد اين گود پربحران مي شوند و ناموفق عمل مي كنند در نهايت با بي احترامي اطرافيان مجبور به خروج مي شوند. به هر حال اگر مي خواهيد در اين ميان حضور داشته باشيد، قبل از هر چيز به موقعيت و احترامتان بينديشيد.
آقاي حجازي، معتقديد كه توانايي هاي فني تان را ناديده گرفته اند؟ اما يادتان نرفته كه استقلال رشت با هدايت چه كسي به دسته اول سقوط كرد؟ با اين حال، معتقدم شما بهترين فرد براي اين پست هستيد، مگر تيم هاي اتريشي ـ بنا بر ادعاي پسرتان آتيلا ـ آماده همكاري با شما نيستند؟ پس چرا در اينجا مانده ايد؟ ما هم مي انديشيم كه بهترين گزينه براي پست سرمربيگري استقلال شما هستيد، چه اشكالي دارد در تيم هاي ديگر به طور عملي ثابت كنيد كه تصميم ديگران اشتباه بوده است؟
آقاي زرينچه، توجه فرموديد كه پا گذاشتن جاي پاهايي كه خيلي بزرگ تر از شماست حتي مي تواند منجر به كاستن اعتبار چندين ساله تان شود؟ شما مدت ها براي بازي كردن با منصور پورحيدري و رولاند كخ اختلاف عقيده داشتيد.با هر دو طرف مصاحبه كرديد تا بالاخره نتيجه اي حاصل شود اما نشد. شما در ذهنتان حتي تا حد سرمربيگري پيش رفتيد اما كلاس هاي مربيگري در آلمان را به راحتي از دست داديد تا در نهايت به جاي رولاند كخ روي نيمكت استقلال بنشينيد. نشستن روي نيمكت مربيگري و تجربه شكست هاي تلخ چگونه بود؟ به نظر مي رسد بايد در روش خود تجديد نظر كنيد. شما مي توانيد به اوج قله هاي پيشرفت برسيد اما كمي حوصله مي خواهد. كاري نكنيد كه روند شما دچار مرگ زودرس شود.
آقاي پورحيدري، تا چند سال ديگر در استقلال خواهيد ماند؟ شما فصل قبل از استقلال رفتيد و گفتيد كه خسته شده ايد رفتيد به صنعت نفت آبادان. جوانان پا برهنه آنجا به حضورتان دل خوش كردند اما به نيم فصل نرسيد كه به استقلال برگشتيد و اميد آنها را روي هوا گذاشتيد. ابتدا به عنوان مدير فني وارد گود شديد. هيچ گاه فكر نكرديد حداقل بايد يك فصل بگذرد تا ما باور كنيم در پايان فصل قبل به دليل خستگي از تيم رفته ايد؟ اما با رفتن كخ جاي سرمربي را خالي گذاشتيد تا جواد زرينچه مربي باشد و در سايه يك سرمربي ناشناخته كار كند. اين جاي خالي متعلق به شما بود اما اين مسئله تا زماني كه روي نيمكت نشستيد در هاله اي از ابهام باقي ماند. شما دوباره روي نيمكت با لباس گرمكن نشستيد و همه مشكلات جسمي و فكري تان را فراموش كرديد. انگيزه آنها شخصي بود يا استقلال آن قدر بزرگ است كه شما حتي از سلامتي تان بگذريد؟ آقاي پورحيدري استقلال با شما نتيجه مي گيرد اما آيا اين نتيجه گيري فراتر از ايران مي رود؟ آيا مي توان به امتداد آنها اميدوار بود؟ ما نظري نمي دهيم شما چه طور؟
آقاي قلعه نوعي، شما جوان ترين مربي هستيد. در استقلال اهوازي كه زيبا بازي مي كند شايستگي هايتان را اثبات كرديد. بگذريم از اينكه شما هم مانند پورحيدري ۱۲۵ كيلومتر آن طرف تر از آبادان، عده اي جوان اهوازي را نااميد كرده ايد اما به نظر مي رسد نيمكت مربيگري فصل آينده استقلال متعلق به شماست. بگذاريد استقلال امروز، استقلال اهوازي كه در شرايط بحراني سقوط يا بقا است در آرامش كامل روزها را سپري كند.
آقاي X، آقاي Y، لطف كنيد كمي خويشتنداري كنيد. كمي صبر پيشه كنيد و به آنهايي كه قرار است استقلال بحران زده امروز را به خارج از اين شرايط هدايت كنند فرصت بدهيد. اين بهترين راه نيست؟

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   ايران  |   تكنيك  |   جامعه  |   دهكده جهاني  |
|  رسانه  |   زمين  |   شهر  |   علم  |   كتاب  |   ورزش  |
|  هنر  |   صفحه آخر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |