شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۶۵- May, 31, 2003
مردان مقدس عراق
ما خواستار حكومت اسلامي نيستيم به دنبال پياده كردن نسخه اي از حكومت
ايران نيستيم فقط خواستار حكومتي هستيم كه به قوانين اسلام احترام بگذارد
پيتر فورد
013640.jpg

براي اولين بار در تاريخ معاصر عراق، اين احتمال وجود دارد كه شيعيان بر كشور حكومت كنند.نجف، عراق ـ در خيابان پيامبر، بين ستون هاي بازارچه اي كه به مقدس ترين مكان مذهبي شيعيان ختم مي شود، پارچه بزرگي آويزان شده است. روي آن با خط خوش نام اعضاي خانواده حرسان كه توسط نيروهاي امنيتي صدام اعدام شده اند، نوشته شده است. اين اسامي در سه ستون جا گرفته اند، چون اين خانواده ۲۲ عضو داشته است. كشتار شيعيان توسط ديكتاتور عراق، بسيار ظالمانه بوده است. اما در سرزميني كه حاكمان آن طي دهه ها اكثريت شيعه را به حاشيه رانده و تحت فشار قرار داده اند، ابراز شور و شوق آن ها مي تواند بزرگ ترين خطر پيش روي كساني باشد كه مي خواهند از اين پس عراق را اداره كنند. تهديد بعضي از رهبران شيعه به جنگ مقدس عليه آمريكا، مي تواند يكي از فوري ترين خطرات باشد.
شيعيان از قدرت نمايي در عراق جديد ابايي ندارند. آن ها با پيروي از دستورات رهبران مذهبي شان، زمام كار را در بعضي محله هاي شهرها به دست گرفته اند، گروه هاي شبه نظامي تشكيل داده اند، خدمات عمومي را سازماندهي كرده اند و با تشكيل احزاب سياسي، مي خواهند حضور محسوسي در صحنه عراق داشته باشند.
علي علوي، از مدافعان حقوق شيعيان عراقي در لندن مي گويد: «شيعه ها به گرايش هاي مختلف سياسي و اجتماعي دسته بندي مي شوند. » اما بعد از قرن ها كه زيرسلطه مسلمانان سني مذهب بوده اند، «همه آن ها براي از بين بردن فرقه گرايي در سياست عراق متحدند. » بنابراين، گروه هاي معارض عراقي كه انتظار مي رود دولت انتقالي را تحت نظر آمريكا تشكيل دهند، توجه ويژه اي به سهم ۶۰ درصدي شيعيان از جمعيت عراق دارند. «شوراي رهبري» مشغول تدوين قوانيني براي يك كنفرانس ملي است كه دو حزب بزرگ شيعه يعني مجلس اعلاي شيعيان عراق و حزب الدعوه را نيز شامل مي شود. در بغداد نيز فرماندهان آمريكايي با اين گروه ها همكاري دارند. گرچه از دو چيز نگرانند. يكي مقصد اين گروه ها براي تشكيل حكومت اسلامي در عراق و ديگري روابط آن ها با ايران. آيت الله محمدباقر حكيم رئيس مجلس اعلاي شيعيان عراق بعد از بازگشت پيروزمندانه اش از تبعيد ۲۳ ساله از تهران به نجف سعي كرد اين ترس ها را از بين ببرد.
او در يك كنفرانس خبري گفت: «ما خواستار حكومتي هستيم كه به اسلام و قوانين آن احترام بگذارد.» اما در يك كشور مذهبي، رهبران شيعه مشكلات ويژه اي با مردم ديندار عادي خواهند داشت. شيعيان كه در اولين سال هاي تاريخ اسلام بر سر جانشيني محمد (ص) پيامبر اسلام با سني ها اختلاف پيدا كردند، در زمينه سنت اجتهاد (كه مي گويد قوانين دين بايد با زمانه سازگار باشند) نيز اختلاف عميقي با اهل تسنن دارند. عالمان شيعه در مورد مسائل مختلف نيز با هم اختلاف نظر دارند. هر مسلمان شيعه موظف است يكي از آن ها را به عنوان مرجع خود برگزيند و در اعمال ديني خود از او تبعيت كند. اين متابعت و پيروي در شرايط بحراني و خشونت بار امروز عراق، معناي خاصي دارد.
يكي از فعال ترين رهبران مذهبي از زمان فروپاشي رژيم صدام، مقتدي صدر بوده است. او يك روحاني جوان و بي تجربه از يك خانواده پرسابقه مذهبي است. او با تكيه بر نفوذش در حوزه علميه، ماموران را در سطح كشور براي پر كردن خلا ناشي از فروپاشي رژيم بعث بسيج كرده است. عمامه سفيدهاي وفادار به مقتدي صدر در ماه اخير در بغداد و شهرهاي ديگر عراق فعاليت هاي زيادي كرده اند: اداره بيمارستان ها، سازماندهي ماموران نظافت شهري، تلاش براي برقراري امنيت، تشكيل كميته هايي براي اداره امور محله ها در غياب حكومت مركزي واقعي و بازگرداندن اموال غارت شده به مساجد. صدر، بيشتر محبوبيتش را از منسوب بودنش به پدربزرگش محمد باقر صدر و عمويش محمد صادق صدر مي گيرد. دو روحاني مورد احترامي كه توسط دژخيمان صدام به قتل رسيدند.
013655.jpg

يك شهرك شيعه نشين در نزديكي بغداد، كه پيش از اين «شهرك صدام» نام داشت، توسط ساكنان آن به «شهرك صدر» تغيير نام داد و تصاوير چهره محمدباقر صدر بر ديوارهايي كه پيش از آن تصوير صدام بر آن ها بود، نقش بست. با وجود اين كه سخنگوي صدر مي گويد كه او به خاطر سقوط صدام از آمريكايي ها متشكر است اما صدر احساس خوبي نسبت به حضور آن ها در عراق ندارد. شيخ عدنان الشحماني سخنگوي مقتدي صدر مي گويد: «ما هيچ ارتباطي با آمريكايي ها نخواهيم داشت. ما نمي خواهيم آن ها اينجا بمانند. اكنون آن ها از شر صدام خلاص شده اند. وقتي سلاح هاي كشتار جمعي را نيز پيدا كردند، بايد اينجا را ترك كنند. » او اضافه مي كند: «ما اشغال را نمي پذيريم. اگر آمريكايي ها تبديل به اشغالگر شوند، بله، ما جهاد را آغاز خواهيم كرد. شيعه جهاد را به دنيا آموخته است و مردمان عراق ميليون ها تن از پسران خود را در دوران صدام حسين از دست دادند. اگر مجبور شوند كه با آمريكا بجنگند، تقديم ميليون ها نفر ديگر نيز كار مشكلي نخواهد بود. »
با وجود اين سخنان خصمانه، فعاليت هاي هواداران صدر در سازماندهي جوامع در هفته هاي اخير، با عكس العمل هاي پيچيده اي روبه رو شده است. به عنوان مثال، در بيمارستان الكندي در بغداد، دكترها از سربازان آمريكايي خواستند شيخي كه اداره بيمارستان را در دست گرفته، بيرون كنند. آن ها او را متهم كرده اند كه در وظايف آن ها دخالت مي كند، توزيع داروها را در كنترل خود گرفته و نسخه ها را شخصاً مي نويسد. تلاش هاي شيخ ها براي تميز كردن خيابان هاي پايتخت و برقراري امنيت نيز با موفقيت زيادي همراه نبوده است. دليل آن هم كمبود كاميون هاي حمل زباله و نيز مصادره سلاح هاي شبه نظاميان توسط سربازان آمريكايي است.
علوي كه ارتباطات زيادي در گروه هاي شيعه عراقي دارد، معتقد است: «حدود نيمي از شيعيان، ممكن است از بيانيه هاي سياسي و اجتماعي مقتدي صدر پيروي كنند. ممكن است تشكيلات او از هم بپاشد يا شايد هم نيرومند شود. »
آيت الله علي سيستاني بلند مرتبه ترين روحاني شيعه عراق كه مدرسه اي بي سروصدا را در حوزه مديريت مي كند، در هفته هاي اخير از مركز توجه عمومي خارج شده و رويكردي معنوي اتخاذ كرده است. آيت الله حكيم، رئيس مجلس اعلاي شيعيان عراق، سياسي ترين رهبر مذهبي شيعه است. او در جريان سفر اخيرش در سطح كشور نمايشي خيره كننده داشت: مردان كارآزموده، هزاران پوستر از چهره او و مردمي كه براي استقبال از او در شهرهاي مختلف سازماندهي شده بودند. همچنين حكيم كنترل سپاه بدر را در اختيار دارد. سپاهي متشكل از ۱۰ هزار تبعيدي عراقي كه در ايران تعليم ديده اند و از جانب ايران تامين مالي مي شوند. بنابر برخي گزارش ها، بعضي از اعضاي اين سپاه در هفته هاي اخير به عراق بازگشته اند. با وجود سخنان حكيم در پنج شنبه گذشته مبني بر اين كه «ما به حقوق ديگران تجاوز نخواهيم كرد» نقطه نظرات او درباره عراق روشن نيست. گرچه دستياران او مي گويند كه براي بحث درباره اين موضوعات خيلي زود است. عادل عبدالمهدي يكي از مشاوران ارشد آيت الله حكيم مي گويد: «رنج هاي مردم ما بايد التيام پيدا كند. وقتي شخصي را كه در حال غرق شدن است از آب بيرون مي آوريد، اول بايد نفسش سر جايش بيايد. ما هم بايد به مردمان فرصت دهيم تا به حالت عادي باز گردند. آن ها چگونه مي توانند در اين زمان درباره حكومت سوسياليستي يا حكومت اسلامي يا حكومت ليبرال فكر كنند؟ ما براي اين دوره گذار، سه شعار داريم: آزادي، استقلال و عدالت. » يك گروه شيعه قدرتمند ديگر، حزب الدعوه است. حزبي با سازماندهي مناسب كه هوادارانش قربانيان اصلي اعدام هاي دسته جمعي در دوران صدام حسين بودند. در طبقات بالاي ساختمان سابق حزب بعث، جايي كه اكنون محل استقرار حزب الدعوه است، قاسم السهلاني عضو شاخه سياسي حزب در پيش بيني آينده محتاطانه عمل مي كند. او مي گويد: «ابتدا ما سعي مي كنيم ادعاي آمريكايي ها را كه مي گويند ما براي كمك به مردم عراق آمده ايم، باور كنيم. اگر حرف هاي آن ها درست از آب در نيامد، آنگاه همه مردم عراق به سراغ آمريكايي ها خواهند رفت و مستقل بودنشان را به اثبات خواهند رساند. » سهلاني با توجه به برنامه هاي حزبش، محتاطانه سخن مي گويد: «زماني كه حكومت انتقالي به حكومتي با قانون اساسي مشخص تبديل شود، ما اميدواريم كه اين كار براساس تعاليم اسلام صورت گيرد. اين چيزي است كه مردم عراق مي خواهند. » جيلان رميز، استاد علوم سياسي دانشگاه بغداد مي گويد: «تحليل هزينه ـ فايده در اجتهاد قابل قبول است. اگر قرار است تحميل يك حكومت اسلامي به جنگ داخلي منجر شود، بهتر است از خيرش بگذريم. »
بعضي شيعيان عادي رويكردي عمل گرايانه به قوانين اسلامي دارند. عمادعبدالعزيز رئيس بخش مهندسي راديو و تلويزيون عراق مي گويد: «آرزوي من يك چيز است و واقعيت يك چيز ديگر. تمايل من به برقراري حكومتي اسلامي است، اما واقعيت اين است كه آمريكايي ها اجازه برقراري حكومت اسلامي را نخواهند داد.» به گفته او، وقتي زمان برگزاري انتخابات براي تعيين حكومت فرا برسد «من كسي را انتخاب خواهم كرد كه به مذهب شيعه بيش از بنيادگرايي شيعه احترام بگذارد. كسي با رويكرد مدرن و انعطاف پذير كه آزادي انجام مراسم مذهبي را به ما اعطا كند. اما ايده آل من يك شيعه مدرن و تحصيلكرده است.» از آن جايي كه رقابت براي كسب قدرت در دوران بعد از صدام بين رهبران مذهبي عراق آغاز شده است، بعضي ناظران نگران ناسالم شدن اين رقابت هستند. ماه پيش عبدالمجيد خوئي روحاني حمايت شده از طرف آمريكا، توسط پيروان مقتدي صدر كشته شد. همين طور شيخ عدنان الشحماني سخنگوي مقتدي صدر دوشنبه گذشته با بي ادبي، تبعيد آيت الله حكيم را با تصميم خانواده صدر براي ماندن در عراق تحت حكومت صدام مقايسه كرد.
اما علوي خوشبين است كه اين اختلافات در طول زمان فروكش كند: «در جهان شيعه، ممكن نيست كسي بدون كسي پشتيباني رهبران سنتي و كنترل سازمان تحت فرماندهي صدر، ادعاي رهبري كند. » او اضافه مي كند: «جامعه شيعيان با چالش هاي ديگري نيز مواجه خواهد بود. اما هيچ گروهي اين آمادگي را ندارد كه با اصرار بر درخواست هاي كوچك، امتيازات بالقوه اش را به خطر اندازد. آنها در اين حس مشتركند كه اگر براي قدرتمند كردن شيعيان جبهه واحدي تشكيل ندهند، ديگران آن ها را از هم جدا خواهند كرد و بر آن ها حكم خواهند راند. »
منبع: كريستين ساينس مانيتور

مصاحبه الشرق الاوسط با رئيس كنگره ملي عراق
جنايتكاران تاوان مي پردازند
013660.jpg
احمد چلبي رئيس كنگره ملي عراق است. هم او بود كه طي يكسال گذشته به عنوان حامد كرزاي عراق از او ياد مي شد. او كه رهبري ائتلافي از چند گروه اپوزيسيون عراق را بر عهده دارد پس از سقوط عراق به زادگاهش بازگشت. رئيس كنگره ملي عراق ادعا دارد گروه تحت رهبري او نظاميان آمريكايي را در جريان زنده بودن صدام و زندگي مخفيانه او گذاشتند و محل اختفاي طارق عزيز را افشا كردند. چلبي معتقد است عراق، لبنان نخواهد شد و تاكيد دارد گروه هاي شبه نظامي و واحدهاي نظامي عراق را در قالب يك ارتش كارآمد و منظم متحد و منسجم خواهد كرد. آنچه در پي مي آيد گزيده اي از مصاحبه اخير احمدچلبي با ناديا مهديه، خبرنگار روزنامه عرب زبان الشرق الاوسط چاپ لندن است.
• • •
• هنگامي كه پس از فتح بغداد توسط آمريكايي ها قدم به اين شهر گذاشتيد چه احساسي داشتيد؟
احساس رضايت و خوشحالي مي كردم. من اولين بار عراق را اواخر دهه ۵۰ ميلادي ترك گفتم و در سال هاي مياني دهه ۶۰ هم مدتي در عراق بودم. پس از آن تنها در دهه ۹۰ ميلادي بود كه توانستم ۵ يا ۶ سال در شمال عراق - منظورم كردستان است - اقامت كنم. مي خواهم شما درك كنيد، سايرين هم درك كنند كه در تمامي اين سال ها قلبم براي عراق تپيده است.
من شاهد صحنه هاي غم انگيزي در دوران جواني خود بودم، مي ديدم نظاميان وابسته به رژيم بغداد چطور با مردم رفتار مي كردند و همين براي درك اينكه ماهيت رژيم حاكم بر عراق چگونه است كافي بود. برادر من رئيس مجلس بود و برادرانم در دوران سلطنت وزير كشاورزي، اقتصاد و راه و ترابري بودند. هنگامي كه كودتا رخ داد پدرم خارج از عراق بود و برادرانم دستگير شدند. در آن زمان ۱۳ سال داشتم. در زمان حاكميت صدام براي نفس حيات و عزت نفس افراد ارزش قائل نبودند و اين مسئله بدجوري مرا متاثر كرده بود.روزهايي را به ياد دارم كه براي برادرم در زندان غذا مي بردم. يك بار به خودم جرأت دادم از نگهبان زندان بخواهم به من اجازه بدهد داخل شوم و برادرم را ببينم. هيچگاه پاسخي را كه شنيدم از ياد نخواهم برد. به من گفته شد: «اگر از چارچوب دربگذري بدنت را با گلوله پاره پاره خواهم كرد.»
• اجازه بدهيد به زندگي شما در خارج عراق بپردازيم.
در تمام اين مدت من حتي يك لحظه از عراق و مردم عراق دور نبودم. من روابط نزديكي با عراقي هايي داشتم كه بعداً به خارج عراق مهاجرت كردند. با بسياري از آنها در زمينه مسائل مشترك مورد علاقه همكاري كردم. علاوه بر اين با بسياري از موسسات و نهادهايي كه مخالف حاكميت ديكتاتوري عراق بودند نيز در ارتباط بودم.
• مي گوييد وقتي كه قدم به خاك عراق گذاشتيد به رغم چهره تيره و تار و مخدوش شده اين شهر احساس رضايت مي كرديد؟
بله، موقعيت خوب نيست. پيش از اين از من در ضمن اولين كنفرانس خبري ام پرسيديد آيا كنار گذاشتن يك ديكتاتور ارزش اين همه تخريب را داشت. باز هم همان پاسخ را تكرار مي كنم. بي شك بله. صدام در يكسال و حتي در كمتر از يك ماه بيش از تمامي قربانيان اين جنگ كشتار مي كرد.
• آيا اين بدان معناست كه شما مخالف پايدار ماندن اصل مجازات اعدام در قوانين جزايي عراق هستيد؟
با مجازات اعدام مخالف هستم. با برخورد از سر انزجار، اهانت و حتي تلاش براي تحقير آن دسته از مقامات سابق عراقي كه مرتكب جنايت شده اند مخالفم. اين شامل آن كساني كه ما تعقيب شان كرديم هم مي شود. اين همان چيزي است كه در مورد طارق عزيز و سايرين رخ داد. ما به دستگيري آنان كمك كرديم.
• اما طارق عزيز تسليم شد. . .
اين واقعيت ندارد. هنگامي كه بر اساس اطلاعات واصله محل اختفاي او را يافتيم موضوع را به اطلاع مقامات آمريكايي ذيربط رسانديم و آنان طارق عزيز را دستگير كردند. همين مسئله در مورد مزاحم صعب الحسن التكريتي، فرمانده لشكر قدس يا فرماندهي نيروي هوايي عراق هم صدق مي كند. ما بوديم كه محل اختفاي او و ديگراني كه دستگير شده اند را به اطلاع آمريكايي ها رسانديم. حتي اگر ما صدام را بيابيم به او آسيبي نخواهيم رساند چرا كه ما خواستار محاكمه او هستيم.
• اما از روزي كه شما وارد بغداد شديد تمامي توان خود را بر كمك به آمريكايي ها براي يافتن و دستگيري عراقي هاي تحت تعقيب متمركز كرديد.
دستگيري آنان به ما ربط ندارد اما در همين حال ما نمي خواهيم در بغداد زندان داشته باشيم. به عبارت ديگر افراد تحت تعقيب بايد خود را تسليم كنند و به سرنوشت خود تن دهند و تاوان جناياتي كه مرتكب شده اند را بپردازند.
• پس چرا براي بازداشت افراد تحت تعقيب به آمريكايي ها كمك مي كنيد؟
چرا كه ما به دستگيري افراد تحت تعقيب علاقه مند هستيم. ما ساكنان و مالكان اين كشور هستيم كه شبكه هاي اطلاعاتي كارآمد و گسترده اي به وجود آورده ايم.
• مطالبي كه من اينجا و آنجا مطالعه كرده ام متضمن اخباري است كه از حضور صدام در عراق حكايت دارد. اطلاعات شما در اين رابطه چه مي گويد؟
هسته هاي اطلاعاتي ما تاييد مي كنند صدام هنوز در عراق است. او و پسرانش هنوز در عراق هستند اما تمام مدت با يكديگر نيستند.
• چه چيز موجب مي شود تا اين حد مطمئن باشيد. چه شواهدي در اختيار داريد؟
نمي توانم در مورد جزئيات توضيح دهم اما صدام با پوشش امنيتي ويژه جابه جا مي شود. ساير اعضاي محفل نزديك به صدام هيچ چيز در مورد محل اختفاي او نمي دانند.
• با اين اوصاف اخباري كه در مورد خروج او بلافاصله پس از سقوط بغداد بر اساس قرارداد بين شخص او و گروهي از اراذل و اوباش پخش شده صحت ندارد؟
ما در مورد وجود قراردادي بين صدام و طرف ثالثي اظهارنظر نكرديم. ما از سقوط سريع بغداد شگفت زده نشديم و حتي به ايالات متحده اطمينان مي داديم چنين خواهد شد. اطلاعات ما تاييد مي كرد نه گارد رياست جمهوري و نه ارتش در دفاع از صدام نخواهد جنگيد. آنان كه در برابر آمريكايي ها جنگيدند و عامل اجراي عمليات نظامي عليه مهاجمان شدند اكثراً عواملي از واحد عمليات ويژه استخبارات بودند.
• آيا اين ماموريت جاري كه يافتن عراقي هاي تحت تعقيب است و بخش اعظم وقت شما را به خود اختصاص داده است براي مدتي طولاني ادامه خواهد يافت؟
نه، به شما اطمينان مي دهم اين ماموريت خيلي طولاني نخواهد شد هر چند من دقيقا نمي دانم كي اين هدف محقق خواهد شد.
• چطور اين ماموريت را دنبال مي كنيد؟ آيا شما واحدهاي ويژه اي داريد كه اين هدف را پيگيري مي كنند؟
نمي توانم در اين مورد چيزي بگويم.
• آيا مي توانيد كمي در مورد نيروي عراق آزاد براي من توضيح دهيد؟
نه اين نيرو صرفاً گروهي شبه نظامي است يا شايد بتوان آن را نيروي نظامي عراق در بدنه نيروهاي ائتلاف خواند.
• نگراني هايي در مورد اين نيرو و همچنين سپاه بدر وجود دارد و همچنين نگراني در مورد ساير گروه هاي شبه نظامي را هم بايد به اين دغدغه ها افزود. آيا گمان نمي كنيد شرايط در عراق به سوي ايجاد لبناني ديگر سوق داده مي شود. به عبارت ساده تر گمان نمي كنيد عراق به سوي منازعه اي قومي در حركت است؟
چنين چيزي اتفاق نخواهد افتاد چرا كه ما اين نيروها را با يكديگر متحد كرده و در قالب ارتش عراق خواهيم گنجاند. نيروي مسلح خصوصي و شبه نظاميان حزبي شكل نخواهد گرفت چرا كه همه اين نيروها بخشي از ارتش عراق خواهند بود. اميدوارم صحبت در مورد سپاه بدر از حد و اندازه خود خارج نشود. آنان عراقي هستند و با صدام جنگيده اند. به اعتقاد من آنان اكنون در تلاشند تا در آينده به بخشي از ارتش عراق تبديل شوند.
• آيا به اعتقاد شما احزاب مختلف، نخبگان دانشگاهي و ديگران آنچه شما پيشنهاد داده ايد را خواهند پذيرفت؟
بله، اتفاق نظر گسترده اي به وجود خواهد آمد چرا كه همگي خواستار شكل گيري گروه هاي مسلح شبه نظامي در عراق نيستند. اختلاف نظرهايي هم وجود دارد اما همگان با اين پيشنهاد موافقت خواهند كرد چرا كه بر اين مناقشه بايد در عرصه سياست و رسانه ها فايق آمد نه با اسلحه و در ميدان جنگ. ما از اقدامات صدام مصيبت ها كشيده ايم. او حتي گروه هاي معارض اش را به در پيش گرفتن روش هايي واداشته بود كه خود از آنها بهره مي جست. نتيجه اين جنگ مسلحانه شكل گيري و بقاي گروه هاي شبه نظامي امروز است. ما مي خواهيم اين پديده پايان يابد و به جاي آنها يك ارتش منفرد در اين كشور به وجود آيد.

حاشيه جهان
• پول هايي كه قرار است در عراق خرج شود
با آنكه دولت بوش هنوز برآوردي از هزينه هاي بازسازي در عراق را اعلام نكرده است، موسسات پژوهشي خصوصي اين رقم را حدود ۱۰۰ ميليارد دلار تخمين زده اند.در اينجا به چند مورد از پول هاي عراقي، آمريكايي و بين المللي كه مقامات آمريكايي مي گويند بايد صرف بازسازي عراق شود، محض اطلاع اشاره مي شود:
013645.jpg

ـ ۶/۱ ميليارد دلار پول هاي بلوكه شده عراق توسط ايالات متحده تحت تحريم هاي اقتصادي سال ۱۹۹۰ تاكنون حدود ۲۰۰ ميليون دلار از حساب برداشت شده است.
ـ ۱/۱ ميليارد دلار پول هاي بلوكه شده توسط كشورهاي ديگر از زمان جنگ خليج فارس در سال ۱۹۹۱.
ـ يك ميليارد دلار اسكناس هاي آمريكايي كه توسط رژيم سابق عراق از بانك مركزي برداشت شده و در نقاط مختلف به دست آمده است.
ـ يك ميليارد دلار كه طبق برنامه نفت در برابر غذا در اختيار سازمان ملل قرار دارد.
ـ ۲/۱ ميليارد دلار پول هاي عراق كه اخيراً از زمان اعلام بوش مبني بر بلوكه كردن دارايي هاي عراق كشف شده است.
ـ ۴/۲ ميليارد دلار كه كنگره آمريكا به عنوان بودجه مكمل وزارت دفاع تصويب كرده است.
ـ مبالغ هنگفتي پول كه قرار است از فروش نفت عراق حاصل شود. اين مورد بزرگترين حجم را در بر خواهد گرفت.
ـ وعده هاي مالي نيروهاي ائتلاف، دولت بوش تاكنون ميزان دقيق اين كمك ها را اعلام نكرده است، به همين دليل برخي تصور مي كنند كه نبايد مبلغ زيادي باشد.
هيچ يك از اين پول ها نمي توانند هزينه ماهانه ۴ ميليارد دلاري نگهداري سربازان آمريكايي را در عراق تامين كنند كه شامل مواد غذايي، مهمات و غيره مي شود. فقط در يك هفته هزينه نظامي آمريكا در عراق حدود ۲۵ ميليارد دلار بوده است.علاوه بر موارد فوق جواهرات، طلا، اوراق قرضه و پول هايي نيز در مكان هاي مختلف عراق كشف شده است.

• تظاهرات خشونت آميز در نپال
پليس نپال براي پراكندن حدود ۵۰۰۰ نفر از طرفداران احزاب سياسي مخالف كه در كاتماندو، پايتخت اين كشور به تظاهرات پرداخته بودند، از گاز اشك آور و باتوم براي كتك زدن تظاهركنندگان استفاده كرد. حدود ۲۵ نفر از تظاهركنندگان مجروح شدند.
هدف از اين تظاهرات اعتراض به تصميم پادشاه اين كشور، گيانندرا مبني بر بركناري دولت منتخب كشور و جايگزيني آن با دولتي موافق تر با سياست هاي خاندان سلطنتي نپال بود.
پليس اجازه نداد كه تظاهركنندگان به سوي ساختمان پارلمان اين كشور راهپيمايي كنند. دوتن از نمايندگان سابق پارلمان به نام هاي رام شران ماهات و راجندراپاندي در اين تظاهرات به شدت مجروح شدند. به گفته شاهدان عيني مجروحان براي درمان به بيمارستان در آن نزديكي منتقل شدند.اين درگيري ها در كاتماندو زماني اوج گرفته است كه ادموند هيلاري و ۱۰۰ نفر ديگر از افرادي كه تاكنون به قله اورست صعود كرده اند، براي برپايي جشني به مناسبت فتح بلندترين قله جهان در اين شهر گرد آمده اند.
013665.jpg

• اخراج يك روزنامه نگار از روزنامه الوطن
سردبير يكي از روزنامه هاي عربستان كه در صف مقدم مبارزه عليه افراط گرايي اسلامي قرار داشت روز سه شنبه گذشته از كار بركنار شد.هيچ دليلي براي بركناري جمال خشوجي كه از ماه مارس همكاري خود را با روزنامه الوطن آغاز كرده، عنوان نشده است. كاركنان روزنامه الوطن اظهار داشتند كه حكم اخراج خشوجي را مدير مسئول روزنامه داده است اما تصميم اصلي را وزارت اطلاعات عربستان گرفته است. طبق قانون مطبوعات سعودي، دولت بايد نصب و عزل سردبيران و دبيران سرويس روزنامه ها را تائيد كند. روزنامه ها خصوصي هستند اما دولت در هدايت آنها نقش دارد.
الوطن اخيراً مجموعه اي از گزارش ها، سرمقاله ها و كاريكاتورهايي را كه در آنها روش اعمال ارزش هاي مذهبي مورد انتقاد قرار گرفته، به چاپ رسانده است.بسياري از اين نگران هستند كه اخراج خشوجي ۴۵ ساله به مثابه پيامي به ديگر روزنامه ها تلقي گردد، مبني بر اينكه دولت ديگر انتقادهايي از اين دست را تحمل نخواهد كرد. خود خشوجي حاضر نشد در اين رابطه اظهارنظر كند. يك مقام وزارت اطلاعات عربستان گفت تنها شخص فواد الفارسي، وزير اطلاعات مي تواند در اين مورد اظهارنظر كند، اما فعلاً در دسترس نيست.
بسياري از مردم عربستان سعودي كه اميدوار بودند در پي حملات تروريستي عليه سه مجتمع مسكوني خارجيان در رياض، كشور در جهت تغييرات دموكراتيك گام بردارد، با شنيدن خبر اخراج خشوجي نااميد شدند. تركي الحمد، نويسنده مشهور عرب در اين مورد گفت: «اين خبر يك پيروزي براي افراط گرايان محسوب مي شود. مثل اين است كه با اين اخراج تروريست ها را به حملات بيشتر دعوت كرده اند.»
روزنامه الوطن كه دفتر آن در يكي از شهرهاي جنوب عربستان قرار دارد، از آغاز انتشارش در سال ۲۰۰۰ تاكنون، به دليل سرمقاله هاي ليبرالي و پرداختن به مسائل زنان طيف وسيعي از خوانندگان را به سوي خود جلب كرده است.

نگاه سياستمدار
ديپلماسي زور
013650.jpg
پاتريك سيل*
سلاح هاي كشتارجمعي چيزي جز يك بهانه توخالي براي حمله به اين كشور نبود. درست مثل ادعاي وجود رابطه بين عراق و سازمان «القاعده» كه هيچ دليلي براي آن ارائه نشد. هدف واقعي محافظه كاران جديد و هم پيمانان صهيونيست و تندرو آنها، بازپرداختن يك خاورميانه جديد با زور نظامي گري است به اين اميد كه كشورهاي منطقه را دوستدار آمريكا و اسرائيل كند. يعني شرايطي را به وجود آورد كه اراده اسرائيل بر فلسطيني ها و كل منطقه تحميل شود. «القاعده» تنها جنبشي نيست كه آمريكا با آن رودررو است، گرچه در شيوه ها و تصميم گيري ها از سايرين خشونت و تندي بيشتري را از خود بروز مي دهد. همين يكي دو هفته پيش بود كه ديديم چگونه آيت الله محمدباقر حكيم رئيس مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق به محض بازگشت به نجف خواستار مقاومت در برابر اشغالگران شد و آشكارا مخالفت خود را با سياست هاي آمريكا فرياد كرد. در رابطه با سيدمحمد خاتمي رئيس جمهور ايران نيز همين مسئله اتفاق افتاد و سخنراني او در لبنان با كف زدن هاي شديد مخاطبان مواجه شد. او در سخنانش مقاومت مستمر لبناني ها را ستود. به دنبال وي، سيد حسن نصرالله رهبر «حزب الله» لبنان نيز اعلام كرد حزب او و ايران در كنار سوريه و لبنان و فلسطين ايستاده اند و حرف اصلي شان اين است كه ما هرگز تسليم نمي شويم و از حقوق خود نيز كوتاه نمي آييم.
با وجودي كه اين سازمان از سوي آمريكا و اسرائيل يك سازمان تروريستي توصيف مي شود اما «حزب الله» جنبش مقاومتي محسوب مي شود كه به لبنان قدرت پاسخ گويي به حملات اسرائيل را داد و اكنون به بخشي از حيات سياسي لبنان تبديل شده است.

مخاطرات ديپلماسي خشن واشنگتن
واشنگتن در مشت افرادي است كه به «ديپلماسي زور» اعتقاد دارند و آمريكا در استفاده از نيروي جنگي بزرگش بدون توجه به سازمان ملل يا قوانين بين المللي خود را به صورتي تك رو نشان داد. هدف از اين ديپلماسي تسليم يا تهديد هر كسي است كه به فكر مقاومت در برابر اسرائيل يا آمريكا باشد.
بازهاي واشنگتن را كه دولت بوش به همراه خود آورد و با حادثه ۱۱ سپتامبر سلطه آنها بر دولت بيشتر شد جنگ خود را بر ضد عراق به راه انداختند. آنها هنوز از اشغال عراق فارغ نشده بودند كه سوريه، ايران، لبنان و حزب الله و گروه هاي فلسطيني را تحت فشار قرار دادند. در همان حال كوشيدند تا مانع هرگونه تلاشي شوند كه قصدش فشار بر اسرائيل و اقدامات خشن شارون باشد. شارون حتي پيش از سفر خود به واشنگتن، با كمك حمايت كنگره و دوستانش در قلب كاخ سفيد، اعلام كرد براي حذف شهرك ها انتظار ندارد واشنگتن هيچ فشاري را بر اين دولت وارد كند. وي به صراحت گفت: «هيچ فشاري از هيچ طرف نيست و هيچ گونه تغييري در سياست شهرك سازي اسرائيل به چشم نمي خورد. » اين حرف به معناي چالش مستقيم و مخالفتي آشكار با كالين پاول وزير امور خارجه آمريكا است كه به منطقه آمد تا با طرح «نقشه راه» بشارت دهنده صلح بين اعراب و اسرائيل باشد. حتي اين اظهارات، چالش مستقيم با ديدگاه رئيس جمهور بوش است كه خواستار تشكيل يك دولت فلسطيني در جوار اسرائيل بود تا با صلح در كنار هم زندگي كنند.
واقعيت اين است كه يك فرد ساكن خاورميانه باور نمي كند كه بوش قدرت سياسي يا ميل شخصي براي مقابله با شارون داشته باشد. طي سال هاي گذشته دولت بوش با يك منفي نگري تام فقط در برابر حملات شارون تماشاچي بوده است. حملاتي كه طي آنها بسياري از فعالان فلسطيني و انسان هاي بي گناه كشته شدند و خانه ها ويران و باغ ها و مزارع تخريب يا مصادره شد و گذرگاه ها را قفل و حتي فعالان آمريكايي و انگليسي طرفدار صلح را كشتند. در واشنگتن، چه در رسانه ها يا در جمع هاي كوچك و بزرگ، متفكران مي كوشند مخالفت با سياست هاي آمريكا را اين طور تفسير كنند كه كار مسلمانان متعصب و ناشي از جوامع بيمار و عقب مانده آنهاست. اين تشخيص گمراه كننده به نظر من در داوري و اقناع بسياري از آمريكايي ها موثر بوده و آنها را از واقعيت هاي سياسي دور كرده است.
واقعيت نشان مي دهد كه مخالفت با سياست هاي آمريكا يك موضع گيري سياسي است حتي اگر به صورت تعبيرهاي ديني بيان شود، اين پاسخي است به سياست هاي آمريكا و اسرائيل. اين مسئله برخلاف نظر واشنگتن هيچ ارتباطي به اوضاع اجتماعي يا اقتصادي يا سياسي كشورهاي عرب و مسلمان ندارد. درست است كه جوامع عربي و اسلامي احتياج مبرمي به اصلاحات در اين زمينه ها دارند اما اين نيز درست است كه در اين كشورها مقاومت مردمي و گسترده اي نسبت به سياست هاي خصمانه اي وجود دارد كه آمريكا و هم پيمانانش با زور آنها راپيش مي برند.
* نويسنده و روزنامه نگار انگليسي، كارشناس امور خاورميانه
منبع: الحيات

جهان
ادبيات
اقتصاد
ايران
علم
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |