محمد گلزاري
• قذافي چندي پيش اعلام كرده بود كه ليبي از اتحاديه عرب خارج خواهد شد. آيا با خروج ليبي از اتحاديه عرب اين كشور از پاسخگويي در زمينه پيگيري سرنوشت امام موسي صدر سر باز خواهد زد؟
كافي است اخبار برگزاري كنفرانس سران عرب را در بيروت مجدداً بررسي كنيم. معمولاً در هر اجلاسي، محل و زمان اجلاس بعد تعيين و تصويب مي شود. در اجلاس پيش از لبنان ـ يعني اردن ـ محل بعدي كنفرانس سران عرب مطرح شد و همه با لبنان موافق بودند، به جز قدافي ـ چون مردم لبنان همواره از ورود قذافي به لبنان جلوگيري كرده بودند ـ برخي مقامات عرب به قذافي قول داده بودند كه مشكل امام موسي صدر را حل مي كنند. قذافي هم با برگزاري اجلاس سران عرب در لبنان موافقت كرده بود و اعلام كرده بود كه با هيات عاليرتبه اي به لبنان مي آيد، اما هر چه به زمان برگزاري نزديك تر شد مخالفت هاي مردمي در لبنان براي حضور قذافي بيشتر اوج مي گرفت. مقامات سياسي مخالفت مي كردند، حتي رهبران ديني مسيحي و دروزي و سني و شيعه بيانيه دادند كه قذافي بايد با امام موسي صدر به لبنان بيايد. جو عجيبي بود. برخي او را تهديد كردند. برخي حقوقدانان مسئله احضار قذافي به دادگاه لبنان را خواستار شدند و خلاصه لبنان سراسر مخالفت شد. لذا قذافي در مصاحبه اي، با الجزيره اعلام كرد كه به لبنان نمي رود چون مقامات عرب براي حل مشكلات ميان ليبي و لبنان قول هايي داده بودند كه نتوانستند حل كنند و همان جا مسئله خروج از اتحاديه عرب را مطرح كرده بودند. آنها ابتدا سعي كردند طايفه شيعه را محكوم كنند اما وقتي اعتراض همه طوايف لبناني را به ورود قذافي ديدند، طبعاً فشار روي مقامات شيعه كمتر شد. به هر تقدير كل كشورهاي عرب نتوانسته اند شيوه رفتاري ليبي را تحمل و هضم كنند. در اجلاس اخير مصر هم شاهد اين اختلافات بوديم، اما قذافي مسئله خروج از اتحاديه عرب را اول بار هنگامي اعلام كرد كه نتوانست در اجلاس بيروت شركت كند، زيرا عدم حضور او در لبنان نه تنها يك شكست سياسي بزرگ بود، بلكه نشان مي داد حتي رهبران قدرتمند عرب هم نمي توانند با اعمال فشار سياسي و نظامي ليبي را از ربودن امام موسي صدر تبرئه كنند.
• آخرين اخبار در خصوص سرنوشت امام موسي صدر چيست؟ آيا هنوز فكر مي كنيد ايشان بعد از گذشت ۲۵ سال زنده هستند؟
يقين داريم ايشان در سلامت هستند. شواهد متعددي وجود دارد كه ايشان با دو همراهشان زنده اند. خبرهايي هم كه در خصوص شهادت ايشان منتشر مي شود كار نيروهاي امنيتي ليبي است. آخرين اخبار مستند ما، آزادي زندانيان سياسي ليبي است. دولت ليبي سال گذشته يكصد و اندي نفر سياسي را آزاد كرد. در ميان اين زندانيان كساني بودند كه بيش از سي سال در زندان بوده اند و دولت ليبي هم وجود آنها را انكار كرده بود. برخي از آنها امام موسي صدر را در ماه رمضان قبل از آزادي خود در زندان ديده و شاهد بودند كه محل اختفاي ايشان را تغيير داده بودند.
|
|
سيد صدرالدين، فرزند امام موسي صدر
|
|
|
• نظر دولت ايران در خصوص پيگيري سرنوشت امام موسي صدر چيست و آيا تلاش هاي صورت گرفته توسط ايران در سال هاي اخير مفيد بوده است؟
نظر جناب آقاي خاتمي را مي دانيم. ايشان در پي آزاد كردن و روشن كردن سرنوشت امام موسي صدر هستند و رسماً هم گفته اند كه نيتشان در پيگيري قضيه و مذاكره سياسي و اعمال فشار ليبي، تبرئه مجرم نيست. بلكه روشن شدن سرنوشت امام است. نظر كميته پيگيري هم كه مركب از چند وزير و چند نماينده پارلمان و نمايندگان حزب الله، جنبش امل و نمايندگان طوايف لبناني است و زير نظر مجلس اعلاي اسلامي شيعه فعاليت مي كند. معلوم است، آنها در پي روشن كردن سرنوشت امام صدر هستند. موضوعات اين جلسه كه به رغم فشارهاي سياسي و عربي موفق به لغو آن نشدند حول تبادل آخرين اطلاعات و اخبار اخير و روند پيگيري بود و نقاط ضعف آنها بررسي شد. كميته لبناني در اين جلسه بيشتر استمداد كردند و كمك و حمايت از آقاي خاتمي را خواستار شدند.
• مجلس اعلاي اسلامي شيعه تا چه ميزان در اين قضيه فعاليت كرده و ديدگاه شخصي آقاي عبدالامير قبلان در اين خصوص چيست؟
ايشان از علاقه مندان امام موسي صدر است. في الحال در جايگاه رياست مجلس اعلاي شيعه در لبنان قرار دارد. مسئول و رئيس كميته پيگيري است. مصري ها هم به امام موسي صدر علاقه مند هستند. معمولاً علامه شيخ عبدالامير قبلان در همه ملاقات هاي خارجي خود مسئله پيگيري و روشن شدن قضيه امام را مطرح مي كند، در مصر هم مطرح كرده است و از آنها خواسته تا اطلاعات و اخبار خود را در اختيار طايفه شيعه بگذارند.
• آيا دولت لبنان در اين خصوص تلاش مفيدي انجام داده است؟
واقعيت اين است كه لبناني ها چه شيعه و سني و چه مسيحي و دروزي همواره به دنبال روشن كردن قضيه و سرنوشت و آزاد كردن امام موسي صدر بوده اند.
آن قدر اين خواسته ملي قدرتمند است كه حتي مقامات عاليرتبه سياسي و نظامي لبنان عليرغم دوستي هاي عميق با قذافي و گاه پيوندهاي مستحكم اقتصادي، نتوانسته اند منويات ليبي را در لبنان پياده كنند. بنابراين جو ملي مسئله محكوميت ليبي و شرط تبرئه ليبي آزادي امام است. اما اگر مقصود شما تقويت حركت هاي رسمي و دولتي است، قطعاً سفر آقاي خاتمي همه نهادهاي رسمي پيگيري سرنوشت امام را تقويت، اميدوار و با انگيزه كرده است.
• هرازچندگاهي بيانيه هايي منتسب به خانواده امام موسي صدر منتشر مي شود كه در آن به رغم در خواست پيگيري مسئله امام موسي صدر از به شهادت رسيدن ايشان خبر مي دهند. منابع انتشار اين اطلاعيه ها چه كساني هستند؟
كارشناسان اطلاعاتي و امنيتي لبنان معتقدند كه اين بيانيه ها از جانب دستگاه امنيتي ليبي و با پرداخت هزينه در لبنان و استفاده از برخي عناصر متنفذ و هم پيمان ليبي ساخته و منتشر شده است. جالب است ادبيات بيانيه ها اصلاً لبناني نيست. براي روشن كردن مثالي بزنيم. اگر امروز يك تشكيلات افغاني بخواهد بيانيه اي بدهد و از افغاني هاي مقيم ايران هم براي نوشتن بيانيه استفاده كند، دقيقاً ادبيات اين بيانيه، لغات و جملات و تركيب ها و طعم بيانيه باز هم افغاني خواهد بود و به سرعت مي توان تفاوت آن را با بيانيه اي كه ايران بنويسد دريافت و برعكس اگر ايراني بخواهد براي افغاني بنويسد همين طور است. ادبيات بيانيه ها لبناني نبود. لذا مشخص شد كه جعلي است. مصدر و منبع آن هم معلوم شد غيرلبناني است. طبيعتاً خيلي زود مطبوعات لبناني آن را اقدام يك دولت خارجي يا دولت ليبي براي انحراف افكار عمومي دانستند. همچنين آنها مي خواهند ميان جنبش امل و حزب الله اختلاف ايجاد كنند.
• با گذشت زمان افكار و عقايد اصلاح گرايانه امام موسي صدر در ايران و كشورهاي منطقه طرفداران بيشتري پيدا مي كند. تا به امروز چه كار منسجمي در جهت انتشار اين افكار صورت گرفته است؟
سوال مهمي است و واقعاً وقت زيادي هم براي يافتن و شناسايي تاثيرات و هم بيان آنها نياز دارد. حتماً نياز به كار گروهي و آكادميك دارد و از عهده من به تنهايي بر نمي آيد. اما كلاً مي توان گفت: امام موسي صدر يك رهبر مسلمان دنياشناس و آگاه به زمان و عالم به اوضاع منطقه، با ارتباطات وسيع، زيرك و آينده نگر، اصولي و معتقد به حق و اعتلاي حقيقت ضدمحروميت و ظلم، معتقد به كرامت و آزادي انسان، از اولين مناديان گفت وگو و هم زيستي اديان و تعامل جوامع اسلامي و پرچمدار عملي حمايت از آرمان فلسطين و مبارزه با كيان صهيونيسم در لبنان، معتقد به تطبيق دين و زندگي است. بنابراين چنين شخصيتي متعادل قطعاً مي تواند بر منطقه تاثير جدي داشته باشد. اقدامات و سازماندهي هاي ايشان امروز هم كه در اسارت به سر مي برند، اثرگذار است. حزب الله را نگاه كنيد، حزب اللهي كه در بيرون كردن اسرائيل و پيروزي بر اين عده نامشروع موفق مي شود دست پرورده امام موسي صدر است. رهبر هوشيار حزب الله سيد حسن نصرالله شاگرد ايشان بوده است. شاگردان و دست پروردگان امام صدر امروز امل و حزب الله و جامعه شيعه لبنان را اداره مي كنند. مسئله مقاومت در جنوب و بيرون كردن اسرائيل و ساختن جامعه اي مقاوم در برابر هر گونه تهاجم سياسي ـ فرهنگي، نظامي و غيره، تئوري و سياست ايشان بوده است كه خوب مي بينيم، موفق شد و تاثير عظيمي در منطقه داشت. حتي انتفاضه فلسطين را سبب شد. جهان عرب را به خود آورد. خوب رهبري با اين مشخصات كه در زمان حضور خود آنچنان فعال و موفق بوده است و قدرت سازماندهي او به گونه اي است كه در غيبت او اين قدر موفق است، اگر امروز آزاد شود و در ميان باشد چقدر موفق خواهد بود. به راستي جاي ايشان نه تنها در ميان ما به عنوان خانواده يا جامعه لبنان، بلكه در ميان منطقه خالي است. آيا يكي از اهداف ربايندگان ايشان، كم كردن يكي از مخالفان سرسخت استعماري شان نيست؟