براي حقوق محيط زيست ابتدا بايد بحث قانوني حقوقي و فقهي مورد بررسي قرار گيرد تا بتوان اين حقوق را بر اساس نظرات فقهي تدوين كرد
مريم خورسند
گويي همه منتظر برپايي يك همايش دو روزه بودند تا ميزان ارادت و توجه خود را به مسائل محيط زيست نشان دهند. ابزارهاي قانوني و تسهيلاتي كه ساليان متمادي مورد نياز مجريان حفاظت از محيط زيست بود تا به واسطه اين امتيازها، باقي مانده اكوسيستم موجود حفاظت شود، در يك همايش دو روزه مطرح و كالبدشكافي شد. بر ميزان همكاري و موافقت هاي ميهمانان، پيشاپيش، حساب باز شده بود. پيش از آغاز برنامه، دست اندركاران مي دانستند دادگاه هاي تخصصي براي رسيدگي به دعاوي محيط زيست ايجاد خواهند شد و هيأت هاي كارشناسي براي ارزيابي قوانين و مقررات محيط زيست و منابع طبيعي با همكاري سه قوه مقننه، مجريه و قضاييه فعاليت خود را آغاز خواهند كرد.
به اعتقاد برگزاركنندگان همايش حقوق محيط زيست، برگزاري اين همايش كمك كرد تا قضات و كارآموزان قضايي بپذيرند تا دوره هاي توجيهي حقوقي و زيست محيطي را بگذارند و اذهان مديران و مسئولان ديگر سازمان ها با چالش هاي زيست محيطي ايران آشنا شود، اما گويي بايد پذيرفت كه اين قانون نانوشته و تغييرناپذير كشور ما است كه محيط زيست وسايل مرتبط آن نيز همچون برخي مسائل ديگر در حد بله، حتماً، انشأالله، در اولين فرصت و اگر بودجه بود و. . . خلاصه مي شود. در همايش دو روزه حقوق محيط زيست رئيس قوه قضاييه و رئيس ديوان عدالت اداري و بسياري ديگر حضور داشتند، هرچند با حضور اين افراد تصور مي رفت برپايي اين همايش سرآغاز تحولات اساسي در نجات محيط زيست ايران باشد، اما در نهايت اعلام شد؛ ضرورت تصويب فوري قوانين به منظور نجات باقيمانده اكوسيستم ها و منابع طبيعي ارزشمند كشور و تثبيت حاكميت مالكيت سازمان حفاظت محيط زيست در مناطق چهارگانه تحت الحفظ اين سازمان لازم است كه مورد تأييد قرار گيرد. به كلامي ديگر شايد بتوان خوش بينانه به اين ضرورت تصويب نگريست و اميدوار بود حتماً مالكيت مناطق چهارگانه به محيط زيست واگذار خواهد شد. اما اين تنها اميدواري همايش حقوق محيط زيست نبود. شركت كنندگان در همايش، همچنين بررسي علل عدم اجراي تقسيمات و آراي مراجع قضايي در زمينه حفاظت محيط زيست و رفع موانعي را كه موجب صدور احكام مغاير با اصل ۵۰ قانون اساسي مي شود را خواستار شدند.
صدور بيانيه پاياني همايش حقوق محيط زيست نشان مي دهد كه همچنان مسائل زيست محيطي ايران و حل و بررسي آن در ابتداي يك جاده بلند و خاكي است. هرچند كه بسياري در اين همايش، قول همكاري و مساعدت را به مسئولان و مجريان حفاظت از محيط زيست دادند.
مساعدت و قول همكاري رئيس قوه قضاييه با تأكيد بر متحقق شدن حقوق محيط زيست در حد مطلوب آغاز شد. به اعتقاد وي براي احقاق اين حقوق ابتدا بايد حقوق محيط زيست در قالب بحث قانوني، حقوقي و فقهي مورد بررسي قرار گيرد تا سپس مشخص شود چگونه مي توان اين حقوق را بر اساس ديدگاه ها و نظرات فقهي و حقوقي تنظيم و تدوين كرد و نكته مهم تر اينكه دانسته شود دايره و حدود اين مفاهيم تا چه اندازه است. در اين صورت است كه مي توان مجموعه اي از قوانين را به طرز صحيحي تدوين كرد.
تأكيد ديگر رئيس قوه قضاييه بر تهيه و تدوين و اجراي قوانين مرتبط با محيط زيست، راه اندازي تشكيلات انتظامي، قضايي و اجرايي است. اما در انتهاي همه اين تأكيدها براي تدوين حقوق مرتبط با محيط زيست و همه بايدها و نبايدها و ضروريات ديگر، اعلام مي شود، بعد از احياي دادسراها، قدم بعدي تخصصي شدن محاكم و دادگاه هاست كه قطعاً يكي از آنها دادگاه تخصصي محيط زيست است. هرچند آيت الله هاشمي شاهرودي معتقد است؛ تنها اختصاص يك شعبه براي رسيدگي به مسائل و مشكلات و جرايم زيست محيطي كافي نيست، بلكه ضروريات رسيدگي به حقوق محيط زيست بايد به گونه اي تأمين شود كه حقوق محيط زيست در حد مطلوب تحقق يابد. مدير كل دفتر حقوقي سازمان حفاظت محيط زيست نيز به قانونمند نبودن محيط زيست در جامعه اشاره دارد و معتقد است: توسعه ناپايدار و تعارض مالكيت خصوصي با منافع عمومي از جمله چالش هاي حقوق محيط زيست در ايران است. اگرچه فرهاد دبيري تأكيد دارد؛ در زمينه محيط زيست كمتر با خلأ قانوني مواجه هستيم و مشكل اصلي در اجراي قانون است، اما در عين حال مي گويد؛ با اين وجود نيازمند اصلاح برخي قوانين زيست محيطي هستيم. وي به قانون حفاظت و بهره برداري از جنگل ها و مراتع اشاره دارد و مي گويد: وقتي قانون، منابعي را ملي اعلام مي كند، يعني مالكيت خاص بر آن وارد نيست و اصل ۴۵ قانون اساسي هم اين مطلب را تأييد مي كند، بنابراين نحوه استفاده از اين منابع ملي را قانونگذار بايد مشخص كند نه اشخاص و يا وزير و يا حتي قاضي. بنابراين اشخاص حق به ثبت رساندن آن را ندارند. اما در مقابل دكتر حسن حبيبي استاد حقوق مصرانه تأكيد دارد؛ در قانون اساسي ايران تعريف روشني از محيط زيست وجود ندارد.
|
|
وي مي گويد: براي بررسي مسائل حقوقي از جمله حقوق محيط زيست بايد ابتدا از ديدگاه حقوقي به طرح پرسش هايي اساسي پرداخت تا قوانين از وضوح كافي برخوردار باشد و بر اساس و اصول و قوانين قبلي، قوانين جديد استوار شوند زيرا اين امر سبب مي شود در تدوين، اجرا و رسيدگي قضايي اختلافي پيش نيايد.
به اعتقاد اين حقوقدان در كشور ايران، حقوق اسلامي محور و جان مايه قواعد و الهام بخش قوانين هستند، بنابراين تنظيم قوانين بر اساس اين محورها ابتدا بايد تعريف دقيقي از محيط زيست ارائه شود كه در قالب اين تعاريف عناصر تشكيل دهنده و چگونگي تعاملشان با هم و با انسان تبيين شود. وي تأكيد دارد، متأسفانه نه در قانون اساسي و نه در ساير قوانين تعريف صحيح و روشني از محيط زيست وجود ندارد. نكته ديگر اينكه قوانين و قواعدي كه بر اساس اصول و حقوق اسلامي استنتاج مي شود بر دو بخش متكي است كه يكي مبناي تربيتي است و ديگري وجه حقوقي.
تأكيد حقوقدانان مبني بر نبود تعريف صحيح از قوانين محيط زيستي در كنار اتفاقات رخ داده در حوزه محيط زيست به درستي نشان مي دهد، محيط زيست ايران ساليان متمادي درگير نارسايي هاي حقوقي موجود بوده و از اين منظر آسيب هاي جبران ناپذير بسياري را متحمل شده است. صدور مجوزهاي چراي دام در دهه هاي ۴۰ و ماندگاري اين مجوزها در دست صاحبان قديمي آن احداث كوره هاي زغال سازي در جنگل هاي شمال، همچنين پرونده هاي روي هم انباشته شده گروهي از شركت هاي بهره بردار كه سازمان جنگل ها و مراتع به عنوان شاكي از بهره برداران شكايت كرده و عدم رسيدگي و دستيابي به نتيجه مطلوب و. . . نشان از كاستي هاي موجود در اجراي مجازات مسائل زيست محيطي دارد. هما صالحي مستشار حوزه معاونت تحقيقات قوه قضاييه نيز به نكته جالبي توجه دارد و فقر مالي مردم، رشد بي رويه جمعيت و شهرنشيني و سوءاستفاده سودجويان را از جمله چالش هاي حقوقي زيست محيطي مي داند و مي گويد: در حالي كه در بسياري از موارد هم قانون داريم و هم دستگاه هاي متولي براي حفظ محيط زيست تلاش مي كنند باز هم با معضلات متعددي روبه رو هستيم، چون صرف قوانين حقوقي الزام آور را نمي توانيم ضامن اجرايي قوي بدانيم.
گره كور
تأكيد بر نبود قوانين مورد نياز براي كنترل و نظارت بر چالش هاي زيست محيطي و همچنين احساس نياز به ضرورت تدوين و اجراي اين قوانين و بيان آن به شيوه هاي گوناگون از جمله دستاوردهاي مثبتي بود كه در جريان برگزاري همايش دو روزه حقوق محيط زيست به دست آمد و به كرات در اين خصوص صحبت شد. اما معضلي كه همچنان مجريان حفاظت محيط زيست با آن دست به گريبان هستند، نبود فرصت براي طراحي و تدوين قوانين به آن شيوه اي است كه اعلام شد. سازمان حفاظت محيط زيست از وجود قانوني مبني بر اعلام استعلام سازمان جنگل ها و مراتع در خصوص بهره برداري سخن مي گويد با اين تأكيد كه تاكنون اين قانون از سوي سازمان مذكور اجرا نشده است. سازمان جنگل ها و مراتع از تدوين و تصويب قانوني در برنامه ۵ ساله سوم توسعه در دولت خبر مي دهد تا شركت هايي كه به نحوي در جريان فعاليت هاي اقتصادي به منابع طبيعي خسارت وارد مي كنند مورد جريمه قرار گرفته و متعاقباً در جبران خسارت وارده، تلاش كنند. آنها در حالي از تصويب اين قانون سخن مي گويند كه غيرمستقيم به آثار و بقاياي خسارات جبران ناپذير فعاليت شركت هاي دولتي در بهره برداري از معادن، احداث راه ها و. . . اشاره دارند. به اعتقاد آنها، چگونه مي توان از مجموعه اي كه دولتي است و از بدنه دولت است در قبال آسيب هاي وارده به طبيعت، شكايت كرده و درخواست خسارت كرد؟
رئيس سازمان حفاظت محيط زيست نيز در جريان برگزاري همايش حقوق محيط زيست به ميزان تأثيرگذاري روند صنعتي شدن در ايران اشاره مي كند و بر اين باور است: روند روزافزون آلودگي هاي ناشي از فعاليت هاي اقتصادي و صنعتي، بهره برداري بي رويه و مصرف ناپايدار از منابع پايه و طبيعي، آلودگي منابع محدود آب شيرين، خاك و هوا در شهرهاي بزرگ و مناطق صنعتي عوارض غيرعادلانه آلودگي هاي محيط زيست بر جوامع فقير و تشديد فقر به دليل اين عوارض و نيز تخريب منابع طبيعي، در حال حاضر همه جوامع بشري را در معرض آسيب هاي بهداشتي، اجتماعي و اقتصادي عديده قرار داده است. وي قانونگذاري قوه مقننه را در اين زمينه راهبردي و راهگشا مي داند و معتقد است: تفسير و به كارگيري قوانين در محاكم نيز امري تعيين كننده است كه مي تواند اعمال قانون و مقررات را به سوي حفظ حقوق نسل هاي فعلي آينده جهت بخشد. اما در كنار همه اين تأكيدها، به عواقب عدم آشنايي محاكم با قوانين و ضوابط زيست محيطي و جنبه هاي علمي آن مي پردازد و معتقد است؛ از اين منظر تخريب منابع طبيعي و بهره برداري ناسالم را شاهد خواهيم بود. دكتر ابتكار در جملات خود اظهار اميدواري مي كند كه مراكز علمي، حوزه هاي علميه و دانشگاه ها چنانچه بتوانند به ابعاد نوين و گسترده رو به فزوني مباحث حقوق محيط زيست بپردازند، سبب تحول بزرگي در محافل داخلي و حتي بين المللي خواهد بود.
. . . هنوز مي توان اميدوار بود، اميدوار به اينكه روزي قوانين محيط زيست با توجه به همه مسائل درگير آن، بدون در نظر گرفتن منافع اقتصادي اقليتي، تدوين و تصويب شود و همچنان مي توان اميدوار بود تشكيل دادگاه هاي تخصصي محيط زيست در اولويت راه اندازي دادگاه هاي تخصصي كشور بعد از احياي دادسراها باشد. مي توان اميدوارانه انتظار كشيد مالكيت چهارگانه مناطق محيط زيست به سازمان حفاظت محيط زيست واگذار شود و اين سازمان به پشتوانه همه كساني كه در همايش دو روزه حقوق محيط زيست قول مساعدت و همكاري دادند، آن قدر قدرت اجرايي و توان بيابد كه بتواند با تخريب محيط زيست، بيش از آنكه تخريبي صورت گيرد، مقابله كند، حتي اگر دادگاهي نباشد و قاضي مطلع به حقوق محيط زيست نباشد و زندان و جريمه اي براي اتفاقي كه رخ داده است.