انتخاب لاپورتا از اين نظر حائز اهميت بود كه او بزرگ ترين نقطه ضعف بارسلونا يعني مشكلات بوروكراتيك و سياسي پشت پرده را هدف قرار داده بود
آران
انتخابات مردمي ترين سامانه فوتبال دنيا پس از يك ماه كشاكش ميان طيف هاي ذي نفوذ در بارسا، با پيروزي «خوان لاپورتا» به پايان رسيد. اين نمايش بزرگ فوتبال و دموكراسي كه هفته هاي اخير رسانه هاي جهاني را به خود مشغول داشته بود، در حالي برگزار شد كه خارج از اسپانيا به ندرت مي توان مدلي مشابه از يك باشگاه عظيم مردمي با سيستم انتخاباتي استاندارد و نامزدهاي جدي و متنوع پيدا كرد.
۵۰ هزار نفري كه در انتخابات يكشنبه ۱۵ ژوئن شركت كردند، تقريباً نيمي از جمعيت ۹۴ هزار نفري اعضاي رسمي بارسا محسوب مي شوند كه به نمايندگي از حدود ۴ ميليون كاتالان حق رأي دارند.
كافي است اين ساختار را با باشگاه هاي بزرگ و پرهوادار ايتاليايي و انگليسي مقايسه كنيد تا پي به بستر اجتماعي غني فوتبال اسپانيا ببريد. برخلاف باشگاه هاي بزرگ ايتاليايي كه توسط يك چهره اقتصادي ـ سياسي يا يك خانواده مافيايي اداره مي شوند و حداكثر دخالت هوادارانشان در جريان امور از طريق تهديدهاي گاه و بي گاه است، در اسپانيا عمده باشگاه هاي ريز و درشت از ساختاري دموكرات برخوردارند و هريك ملتي كوچك را پشت سر خود مي بينند. شعار «بارسا يك ملت است» كه در نخستين روزهاي رقابت انتخاباتي از سوي مسئولان باشگاه و به منظور جلب آراي تعداد بيشتري از اعضاي رسمي مطرح شد به خوبي پتانسيل هاي مردمي آبي و اناري ها را نشان مي داد به خصوص وقتي بدانيم در خارج از كاتالونيا و اسپانيا در ۲۰ كشور ديگر جهان نيز رأي هايي به صندوق «بارسا ۲۰۰۳» ريخته شده است. تعداد نامزدهاي اين دوره به ده نفر مي رسيد كه از همان آغاز تنها ۳ تن از آنها شانس پيروزي داشتند. «لوئيس باسات» رقيب خوان گاسپارت در دوره قبلي انتخابات شناخته شده ترين نامزد به شمار مي آمد كه جزو طيف حاكم بارسا محسوب مي شد.
او كه اهداف متوسطي داشت با محافظه كاري سعي داشت بيشترين سود را از وجهه خويش ببرد اما هرگز فكر نمي كرد يك رقيب ناشناخته و جوان با شعارهاي انقلابي اش او را به بازنده اي بزرگ تبديل سازد. لائورادو يكي از مديران فعلي بارسا نيز سومين شانس محسوب مي شد. البته با فاصله اي بسيار زياد از دو رقيب اصلي.
شعار اصلي باسات بازگرداندن پپ گوارديولا اسطوره كاتالان به بارسلونا البته به عنوان مدير فني بود، در حالي كه بسياري كارشناسان معتقد بودند گوارديولا تجربه لازم براي اين سمت را ندارد. در مقابل لاپورتا هرگز اهداف متوسط اختيار نكرد و با تكيه بر احساس نياز عمومي نسبت به يك تحول بزرگ در ساختار باشگاه طرح هايي بلندپروازانه مطرح كرد كه آوردن بكام و رونالدينيو نقطه عطف آنها محسوب مي شد.
حياتي دوباره
پس از يك فصل هرج ومرج در باشگاه معظم كاتالان و قرار گرفتن در نازل ترين جايگاه سه دهه اخير، اين انتخابات خون تازه اي در شريان هاي آبي و اناري تزريق كرد. لاپورتا وكيل جوان كاتالان كه تنها ۴۰ سال سن دارد نخستين بار با تشكيل گروهي به نام «فيل آبي» در اعتراض به بركناري يوهان كرويف كبير نام خود را در راهروهاي باشگاه مطرح كرد. البته او هرگز موفق نشد به خيل مديران و مشاوران دستگاه عريض و طويل مديريت باشگاه راه يابد و انتخاب لاپورتا از اين نظر حائز اهميت بود كه او بزرگ ترين نقطه ضعف بارسلونا يعني مشكلات بوروكراتيك و سياسي پشت پرده را هدف قرار داده بود. او از حمايت يوهان كرويف كه همچنان بر بزرگ ترين قشر هواداران بارسا نفوذي معنوي دارد، بهره مند بود و بسياري پيروزي او را به منزله به كرسي نشستن انتقادات كرويف طي سال هاي اخير مي دانند. گرچه ادعاي او مبني بر كشاندن ديويد بكام به نوكمپ بيشترين تأثير را بر چهره شدن لاپورتا گذارد اما او هم آنقدر توخالي نبود كه نتواند از ديده شدنش بهره گيرد.
لاپورتا از بكام به مثابه يك بمب تبليغاتي قدرتمند استفاده برد و اعتباري كه از كرويف و طيف مدرن بارسا مي گرفت به او اين اجازه را داد تا اخبار رسانه هاي تأثيرگذار داخلي و بين المللي را حول و حوش شعار خود متمركز سازد. او حتي توانست در معامله اي پنهان منچستريونايتدي را كه مي خواست از دست بكام خلاص شود به موضع گيري مثبت در قبال انتقال بكام به بارسا متقاعد سازد و خود را انتخاب اول اسپانسر بزرگ بارسلونا «كمپاني نايك» قرار دهد. نفوذ و اعتبار جهاني نايك به خصوص در رسانه هاي آمريكايي و انگليسي برگ برنده لاپورتا بود به طوري كه او ظرف يك هفته از ۲۵ درصد آراي نظرسنجي ها به ركورد ۶/۵۲ آراي نهايي نايل شد تا نخستين رئيسي باشد كه بيش از مجموع آراي ساير نامزدها يعني بيش از ۵۰ درصد آرا را به دست مي آورد.
او ۲۶ هزار و ۱۳۸ رأي را تصاحب كرد كه در مجموع ۵۲/۵۱ رأي رقم قابل توجهي بود. البته از ۹۴ هزار هوادار رسمي كه دايره وسيعي از نخبگان كاتالان و حتي غيركاتالان را در بر مي گيرند تنها ۶۲/۵۴ درصد در اين دوره شركت داشته اند. با اين حال نسبت به انتخابات دوره گذشته كه خوان گاسپارت مدير مستعفي و صاحب هتل هاي زنجيره اي از صندوق بيرون آمد ۲ درصد رشد وجود دارد. لوئيس باسات كه در دوره قبلي نيز دوم شده بود با ۱۶ هزار و ۴۱۲ رأي از پيروزي بازماند. او كه بيشترين ضربه را در روزهاي پاياني و به هنگام اوج گرفتن شايعه انتقال بكام به بارسلونا توسط لاپورتا از دست داد حتي سعي كرد با روويرا ديگر نامزد انتخابات ائتلاف كند اما نتايج نشان مي دهد كه هيچ يك از نامزدها از جمله ماخو (۴۹۰/۲)، روويرا (۳۸۸/۲)، مينگوئلا (۸۶۶/۱)، لائورادو (۹۸۶)، بلانكوز (۲۳۸) و نولوس (۹۸) قدرت ائتلاف نداشته اند.
انقلاب لاپورتا
حالا آراي قاطع پشت سر لاپورتا دست او را براي اصلاحات اساسي باز گذاشته است. او يك «بارسلونيستاي» متعصب اما انقلابي است. پس از سه سال سرگرداني و شرمندگي كه گاسپارت يك تيم قدرتمند را به تيمي بحراني و بدون عنوان بدل ساخت، بسياري از دوستداران بارسا پيروزي لاپورتا سمبل طيف مدرن و اصلاح طلب را غنيمت مي شمرند. او در بين شش نامزدي كه برنامه هاي مستقل و مشخصي ارائه دادند مي درخشيد. وقتي اين وكيل جوان پاي تابلوهاي كنفرانس، نمودارهايي را كه حركت به سوي آينده را ترسيم كرده بودند تشريح مي نمود از ادبياتي استفاده مي كرد كه كاملاً با پشتوانه و حساب شده به نظر مي رسيد. به طوري كه لوئيس باسات يا سايرين هر بار سعي كردند از زاويه نگاه او به مسائل بنگرند ناتوان نشان دادند.
در ميزگردي كه با شركت شش رقيب اصلي به فاصله پنج روز از انتخابات از شبكه tve3 پخش شد تنها كسي كه توانست پس از او با حرف هاي تازه مردم را مجذوب سازد روويرا بود. او پيروز شد چرا كه احساس تغيير و تحول نزد مردم را بهتر درك كرده بود و سازماندهي بهتري را تحت مديريت ساندرو روسل مدير پيشنهادي اش ترتيب داده بود. اولين سخنراني رئيس جديد شخصيت او را به خوبي نشان مي داد. او همه بارسلوني ها را در اين پيروزي سهيم دانست و از مديريت پيشين نونز و حمايت هاي كرويف قدرداني كرد و در پايان ياد و خاطره آرماند كارابان پيشكسوتي كه در آستانه انتخابات در گذشته بود را زنده نگه داشت. آنچه از نطق پيروزي لاپورتا برمي آمد «عطوفت، خدمتگزاري و اعتبار» بود. مدير تبليغاتي او خاوير رويگ، همان كسي كه جنگ تبليغاتي بكام را سازماندهي مي كند، ابعاد رسانه اي وسيعي به كانديداتوري او بخشيد.
حالا نسل جوان علاقه مند به سرنوشت بارسا با انتخاب لاپورتا اميدواري يافته اند كه بتوانند وارد تشكيلات باشگاه شوند. دو مدير انتخابي او براي كميته فني از همين طيف برخاسته اند: «روسل و بگيريستان».
ساندرو روسل يك مدير باهوش است كه به راحتي انگليسي صحبت مي كند و مدام به شهرهاي مهم اروپا سفر مي نمايد. بگيريستان هم يكي از ستاره هاي كاتالان دهه هاي هشتاد و نود و دست پرورده يوهان كرويف كبير است. لوئيس باسات نيز گروه خوبي را پشت سر خود جمع كرده بود اما در بروز عقايد متحول كننده ناتوان ماند. نفر سوم «ماخو» يكي از سنتي ترين نامزدها به شمار مي رفت كه معلوم نشد چطور توانست از كساني مثل لائورادو كه سابقه بازي براي بارسلونا در روزهاي جواني را دارند و حرف هاي بزرگي بر زبان آورده بودند، پيشي بگيرد. منفي ترين ويژگي اين انتخابات شعارهاي رنگارنگي بود كه از سوي نامزدها مدام رنگ و لعاب بيشتري مي يافتند و بيشتر حول نام ستاره هاي بزرگ فوتبال چرخ مي زدند و در بسياري از آنها ذهنيت تجاري بر ايده آل گرايي مورد علاقه كاتالان ها غلبه داشت. همچنين در خود شهر بارسلونا كه ۸۶ هزار نفر از ۹۴ هزار هوادار رسمي بارسا با لقب «بارسلونيستا» حضور داشتند، ۳۶ هزار نفر پاي صندوق نرفتند. البته ابعاد اروپايي و جهاني انتخابات بسيار وسيع بود به طوري كه نزديك ۴ هزار نفر از شهرهاي ديگر كاتالونيا، ۴۰۰ نفر از سراسر اسپانيا، ۹۲ نفر از كشورهاي اروپايي مثل آلمان، بلژيك، دانمارك، فرانسه، يونان، هلند، انگليس، ايتاليا، پرتغال و سوئيس و ۲۰ نفر از كشورهاي غيراروپايي آرژانتين، برزيل، كانادا، شيلي، گواتمالا، مكزيك، پورتوريكو، آمريكا و ونزوئلا رأي دادند.
تيم ويژه
خوان لاپورتا براي پيروزي در انتخابات از تيمي مركب از ساندرو روسل (به عنوان مدير)، آلفوسو گودال، ويسنس ويوس، مارك اينگلا و هزاران هوادار متخصص و پيشرو در كاتالونيا و ساير ايالت هاي اسپانيا ياري مي گرفت. آنها رأي ها را دانه دانه جمع آوري كردند، پس قدرشان را مي دانند.
خوان لاپورتا در اولين گام چيكي بگيريستان را به عنوان مدير فني و مشاور خود برگزيد و وقتي در برنامه مناظره تلويزيون tve شركت كرد اين مژده را به همگان داد. در همان برنامه آيتور مجري برنامه از دوستان قديمي لاپورتا قلمداد مي شد. رابطه هاي بين المللي قوي اين گروه با بزرگاني چون گاس هيدينك و اسون گوران اريكسون ـ كه نقش اصلي را در گرم نگه داشتن شايعه بكام ـ بارسا برعهده داشت ـ به آنها كمك كرد تا در مجامع بين المللي و رسانه هايي چون CNN ـ به لطف پدرو پينتو مجري پرتغالي الاصل و طرفدار بارسلونا ـ جاي پايي پيدا كنند. پيش بيني مي شود ۶۰ نفر از ۵۰۰ عضو اجرايي و مشورتي كابينه و پارلمان بارسا با انتخاب رئيس جديد تغيير نمايند كه بزرگ ترين تغيير در دهه اخير محسوب مي شود زيرا همه گروه هاي سياسي و اجتماعي كاتالونيا نمايندگاني در باشگاه دارند و جابه جايي ها معمولاً به كندي صورت مي گيرد.