سـال ها پيش ۱۸۰ كيلومتر بقاياي ديواري در جنوب بجنورد كه تا جنوب بيرجند ادامه دارد كشف شد
چرا ما بايد بعد از چين داراي عظيم ترين ديوار باشيم اما حتي متوليان امور و مردم از وجود آن بي خبر باشند.
اشاره:
صنعت توريسم به عنوان يك صنعت زيبا و پول ساز در تمام كشورها مطرح است. هر كشوري با توجه به جاذبه ها و امكانات خود سعي در استفاده بهينه از اين صنعت را دارد. ايران نيز با دارا بودن مقام هفتم از نظر جاذبه هاي توريستي، با درآمد پاييني در اين خصوص روبه رو است. به گفته دكتر نصيري طي آماري كه در سال ۲۰۰۰-۱۹۹۹ منتشر شد، درآمد صنعت توريسم در جهان ۶۴۹ ميليارد دلار بود كه سهم ايران ۴۹ ميليون دلار برآورد شد. اما اينكه چرا ايران با توجه به داشتن چنين موقعيت ممتازي نتوانسته است به طور شايسته از آن سود ببرد، هميشه مورد تحليل علاقه مندان اين صنعت قرار گرفته است. دكتر نصيري نيز به عنوان يكي از كارشناسان اين صنعت ۳۰ سال است كه در اين زمينه فعال است و از سال ۵۶ در خصوص صنعت توريسم، راهنماي تور (تورليدر) متخصص توريسم تربيت مي كند. با وي گفت وگويي انجام شده است كه مي خوانيد.
به نظر شما چرا صنعت توريسم در ايران در حد انتظار پا نگرفته است؟
از عواملي كه باعث مي شود توريسم در ايران آن گونه كه شايسته است پا نگيرد، شكنندگي خود صنعت توريسم است. همچنين علاوه بر اين بي توجهي و بي علاقگي متوليان امور به اين صنعت نيز عامل ديگر مهجور ماندن صنعت توريسم در ايران است. ببينيد ما در طول جنگ تحميلي با وجود تحريم هاي اقتصادي كه با آن مواجه بوديم، ديديم كه گاز در لوله هاي سرخس در جريان بود و يا ماشين خاور وارد ايران مي شد، اما توريست به كشور نمي آمد. بنابراين صنعت توريسم به حدي شكننده است كه اگر در كشورهاي دورتر، مسائلي مانند بيماري يا زلزله پيش آيد، تورهاي ايران باطل مي شود. اما از آنجا كه اين صنعت بسيار پولساز است، توجه و علاقه فراواني را مي طلبد.
با توجه به صحبت شما، درست كه صنعت توريسم پولساز است، اما مي بينيم كه سهم ايران در اين خصوص بسيار اندك است. چرا ايران در اين زمينه درآمد اندكي دارد و چگونه مي توان اين مقدار را ارتقا داد؟
|
|
همان گونه كه گفتم صنعت توريسم به همان ميزان كه پولساز است، به همان ميزان نيز شكننده و آسيب پذير است. فاجعه يازدهم سپتامبر تاثير بسياري بر صنعت توريسم در كل جهان گذاشت. اما كشورهايي كه روي صنعت توريسم برنامه ريزي مي كنند و بخشي از بودجه خود را روي توريسم سرمايه گذاري مي نمايند، بسيار زود اين مسائل پيش آمده را جبران مي كنند. به عبارتي بسيار سريع عوامل بازدارنده و عوامل منفي را از ذهن مردم پاك مي كنند. آنها با تبليغات، نشريات و اطلاع رساني اين كار را انجام مي دهند. مي دانيد مسئله قابل تامل اين است كه توريسم چيزي نيست كه كسي به آن نيازمند باشد، ارگ بم، غار عليصدر و بقيه آثار باستاني بايد به دنبال مردم باشد. بعد زماني كه خود را به توريسم شناساند، اين توريسم است كه به دنبال آن مي رود. بنابراين در ايران نيز اين مسائل بايد مدنظر قرار گيرد تا بتواند دقيق برنامه ريزي كرده و به تدريج درآمد خود را بالا برد اما در حالي كه ديدن آثار باستاني و گردشگري مورد علاقه مسئولين و مردم نيست. بنابراين متاسفانه با وجود پتانسيل هايي كه ايران داراست، درآمد بسيار پاييني دارد.
شما به بي توجهي متوليان امور و عدم علاقه آنها اشاره كرديد. همچنين در پرسش قبلي نيز به بي علاقگي مردم پرداختيد. بي علاقگي يا كم توجهي، بالاخره كدام يك؟
متوليان امور در هر سيستم و در هر كشوري كه باشند، بايد مشوق امر بوده و برنامه ريزي كنند. بحث من درباره اقدامات كساني است كه به نحوي مسئول صنعت توريسم در كشور هستند! اين مسئولين هستند كه بايد با اقدامات خود مردم را مورد تشويق قرار دهند. آنها هستند كه بايد علاقه مند باشند، آنها هستند كه مي توانند با نگاه درست به جاذبه هاي توريستي كشور، برنامه ريزي كنند و به مرور جايگاه خود را در صنعت توريسم مشخص نمايند. ايران بعد از چين، يونان و مصر، كشور كهنسالي است. ما حداقل ۶ هزار سال تاريخ نوشته مدون داريم. به عبارتي ما مي دانيم كه هستيم، پس مي توانيم جايگاه خود را در صنعت توريسم مشخص كنيم.
چرا مشخص نمي كنيم، آيا نمي توان مشخص كرد؟
به دو دليل اين جايگاه مشخص نمي شود. چون كساني كه به اين صنعت علاقه مند هستند، از حمايت لازم برخوردار نيستند. ما در سازمان ايرانگردي و جهانگردي يا ميراث فرهنگي، با افرادي روبه رو مي شويم كه عاشق حرفه خود هستند، اما در جايگاهي قرار ندارند كه بتوانند فعاليت ها و اقدامات مثمرثمري انجام دهند و زماني كه حمايت نباشد، علاقه نيز به نتيجه نخواهد رسيد اما برعكس كساني كه در صنعت توريسم كشور جايگاه كليدي دارند، علاقه اي به اين صنعت ندارند. بنابراين در طول ۳۰ سال اخير، توجه شايسته اي كه بايد به صنعت توريسم مي شده، نه تنها نشده است، بلكه ناآگاهانه و نابخردانه قدم هايي نيز خلاف جهت صنعت توريسم برداشته شده است.
فكر مي كنيد تنها نداشتن علاقه دليل موجه و كافي است؟
البته منظورم تنها داشتن علاقه نيست. ببينيد كسي كه مسئول اين صنعت است، بايد تحصيل كرده همين صنعت باشد، علاوه بر اينكه علاقه مند است، بايد متخصص نيز باشد، بنابراين صرفاً دارا بودن هر كدام از اين فاكتورها به تنهايي كافي نيست. دانش و تخصص بدون تعهد اصلاً ارزشي ندارد. البته در كنار اين فاكتورها، عامل مديريت نيز نقش اساسي دارد. اگر كسي كه در اين سيستم فعال است، يكي از اين خصوصيات را نداشته باشد، در موارد ديگر نيز ناموفق خواهد بود. بنابراين كساني كه در راس اين سيستم قرار دارند، علاقه مند نيستند، اگر علاقه مندند، متخصص نيستند يا مديريت ندارند. اگر اين گونه نيست چه دليلي براي اين وضعيت وجود دارد؟
داشتن امكانات در كجاي بحث شما مي گنجد. كشورهايي كه در همسايگي ما هستند مانند قبرس، تركيه يا چين با توجه به موقعيت هاي خاص خود امكاناتي را براي جذب توريسم در نظر گرفته اند. ايران نيز به عنوان يك كشور اسلامي چگونه مي تواند امكانات و تسهيلاتي را براي توريسم در نظر بگيرد؟
ما به عنوان يك كشور باستاني اسلامي مي توانيم يكي از استثنايي ترين كشورهاي روي زمين باشيم. ما مي توانيم براي جذب توريسم به مانند كشورهاي ديگر عمل نكنيم. اما به عنوان كشوري كه آثار باستاني قوي دارد و همچنين اسلامي نيز هست، درست و شايسته عمل كنيم. البته بايد بدانيم كه توريست چه كسي است، و ما چه كسي را به عنوان توريست مي شناسيم. در حالي كه توريسم به بخش هاي اكوتوريسم، طبيعت گردي، آب درماني و. . . تقسيم مي شود. بنابراين ايران نيز با توجه به اين تعريف، مي تواند امكاناتي را براي هر بخش در نظر گيرد تا توريستي كه از ايران ديدن مي كند، بتواند براي آن چيزي كه به ايران آمده است، وقت كافي بگذارد. در حقيقت بايد به اين باور برسيم كه به عنوان يك كشور اسلامي داراي چه توانايي هايي هستيم. هيچ توريستي به منظور ساحل دريا و ديسكو به ايران نمي آيد، همان گونه كه هيچ توريستي به منظور ساحل دريا و. . . از چين ديدن نمي كند. هدف توريستي كه از ايران ديدن مي كند، جلوه هاي طبيعت و آثار باستاني است. بنابراين توريستي كه به دنبال ساحل دريا است، بهتر است كه به جنوب فرانسه برود.
يعني ايران بايد علاوه بر اينكه تعريف درستي از توريسم ارائه مي كند، امكاناتي را نيز براي هر بخش قائل شود. خب اگر اين دو عملي شود، اما تبليغات درستي در اين خصوص صورت نگيرد، فكر نمي كنيد به نتيجه نخواهيم رسيد؟
|
|
بله. صددرصد تبليغات نقش مهمي را ايفا مي كند و ايران بايد تبليغات وسيعي در خصوص جاذبه هاي توريستي انجام دهد. اما متاسفانه عوامل ابتدايي آن قدر مورد بي توجهي قرار گرفته است كه نوبت به تبليغات نمي رسد. مي خواهم موردي را عنوان كنم تا شما دقيقاً متوجه بحث من شويد. سال ها پيش ۱۸۰ كيلومتر بقاياي ديواري در جنوب بجنورد كه تا جنوب بيرجند ادامه دارد كشف شد. اين ديوار بعد از ديوار چين دومين ديوار عظيم است. بنده به مدت ۴ سال به نهادهاي ذي ربط مراجعه كردم تا آنها را از هويت ديوار كشف شده مطلع كنم، اما به نتيجه نرسيدم. تا اينكه چند ماه پيش مقاله اي در يكي از نشريات كم تيراژ خواندم تحت عنوان خواهرخوانده ديوار چين كشف شد. بعد از آن مطلع شدم كه تيمي متشكل از ۱۵ نفر به منظور تحقيق به آنجا رفته اند. اما متاسفانه چه قدر دير و چه اندك. با اين مثال مي خواهم بگويم كه چرا ما بايد بعد از چين داراي عظيم ترين ديوار باشيم اما حتي متوليان امور و مردم از وجود آن بي خبر باشند. در حال حاضر نيز محلي ها خشت هاي ديوار را به عنوان شگون با خود مي برند و يا افراد ديگر با بولدوزر براي پيدا كردن گنج به سراغ ديوار مي روند. بنابراين در ابتدا دولت بايد از آثار باستاني كشور خود مطلع باشد تا درخور آن امكانات و تسهيلات در نظر گيرد بعد دراين خصوص تبليغات لازم را انجام دهد.
به نظر شما همه اين مواردي را كه عنوان كرديد مي تواند تمام ضعف هاي صنعت توريسم را جبران كند؟
البته نه كاملاً، نكته مهمي كه بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه بايد حركتي شروع شود تا عده اي متخصص تربيت گردند تا در كنار تسهيلات و تبليغات جاذبه ها را به مردم بشناسانند. اگر تسهيلات در اختيار توريسم قرار گيرد و در اين خصوص نيز تبليغات لازم نيز انجام شود اما اگر كساني به طور حرفه اي و تخصصي در اين زمينه فعال نباشند، اقدامات ديگر به نتيجه نخواهد رسيد. ضروري است كه گروهي علاقه مند و عاشق تربيت شوند به عبارت ديگر گروهي كه عشق را با تخصص و در نهايت با تعهد گره بزنند، تيم علاقه مندي كه سعي كند مملكت خود را آن گونه كه هست به توريسم نشان دهد. بسياري از توريست ها هستند كه آرزوي ديدن ايران را دارند بنابراين بايد ليدرتور متخصص تربيت كرد.
با اين تفاصيل، اگر در خصوص مواردي كه عنوان كرديد تلاش شود تا چه ميزان مي توان موفق بود؟
بسيار سريع مي توانيم موفق شويم، اصلاً كار شاقي نيست، صنعت توريسم صنعت زيبا و پولسازي است. اگر اندكي علاقه، تلاش، حمايت، سرمايه گذاري و مديريت به وجود آيد مي توانيم به تمام روياهاي صنعت توريسم جامه عمل بپوشانيم.
روياي صنعت توريسم چه روياهايي است؟
معرفي بهينه مملكت با همه پتانسيل هاي موجود، كه اميدوارم به زودي اين رويا به واقعيت تبديل شود.
گفت وگو: ليلا سعادتي