جمعه 20 تير ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۱۰۳
يادداشت جمعه
آنها به خانه برمي گردند
كمي دور و برتان را نگاه كنيد شايد هم آمده باشند، حتي آنهايي كه ۲۹ سال پيش منكر اين بچه ها شده بودند، اگر اغراق نكنم لاله و لادن اين روزها سفيران دوستي براي مردم ايران بودند. درست است كه ۸ ماه پيش، در سكوت و غربت، اين دو خواهر دوست داشتني، اما جدا نشدني، براي يافتن اميد به سرزمين هندوچين سفر كردند، اما امروز هم آمده اند تا به فرزندان اميدوار دوست داشتن را هديه كنند. راستي مادر، تو آن خنده هاي اميدوارانه لاله را فراموش مي كني؟ يا آن سكوت لادن را در مقابل دوربين هاي تلويزيوني؟
اين روزها اهالي «دهكده سهراب» فيروزآباد چشم به آن سوي درياها دوخته بودند، اما آنچنان هم نااميد نشدند. اين بار لاله و لادن با دو بال بهشتي دوباره به وطن آمدند .قرار نبود حتماً از هم جدا شوند، آنها بار ديگر بذر عشق و دوستي را به اين ميهن بازآوردند، نگاه كنيد همان دورها مادري بر سر و صورتش پنجه مي كشد، مگر قرار است مادر لاله و لادن به تنهايي بگريد. مگر قرار بود كه پدر لاله و لادن به تنهايي برايشان بگريد، اگر تا حالا مادر و پدر آنها فرصت نكردند براي اين فرزندان رنج كشيده لالايي بگويند، حالا مي توانند جسم خاكي شان را به خانه ببرند. به چشم مردم منتظر بنگريد، حتماً نشاني از نم اشك هاي عشق را مي توان در چهره هايشان ديد. اگر نگوييم لاله و لادن اين روزها عشق و دوستي را به مردم ايران هديه كردند، بيراهه نرفته ايم. اطرافتان را نگاه كنيد، همه آمده اند. همه آنهايي كه اين روزها در بستر سياست، فرهنگ، اقتصاد و. . . غوطه ورند. راستي فكر مي كنيد چه چيزي آنها را به فرودگاه مهرآباد كشانده است. باور كنيد آنها آمده اند يك بار ديگر دوست داشتن را تجربه كنند.
هوشنگ صدفي

يادداشت
ادبيات
ايران
جامعه
شهر
عكس
علم
ورزش
هنر
صفحه آخر
|  ادبيات  |  ايران  |  جامعه  |  شهر  |  عكس  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|  يادداشت  |  صفحه آخر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |