ائلدار محمد زاده صديق: «سبد خانوار» تعريفي است از اقلام عام المصرف؛ يعني كالاهايي كه اكثريت قريب به اتفاق اعضاي جامعه از آن بهره مي گيرند؛ نظير: خوراك، پوشاك، مسكن، نيازهاي آموزشي و فرهنگي و... .
خانواده ها براساس محدوديتهايي كه دارند و نيز با توجه به فرهنگ مصرف و سطح درآمدشان، مشخص مي كنند كه چه اقلامي و به چه ميزان در سبد خانوارشان قرار مي گيرد و اين مقوله اي است كه بستگي به اقتصاد خانواده دارد.
«فرهنگ» درونمايه جامعه است. به عبارتي مجموع ارزشها و نهادهاي موجود در جامعه فرهنگ است كه نماد پاسخ به يك نياز جمعي تلقي مي گردد.
در اين گزارش سعي شده است ميزان سهم كالاهاي فرهنگي در سبد خانوار مورد بررسي قرار گيرد.
اول تصور مي كردم اين هم گزارشي است مثل گزارشهاي ديگر. راه مي افتي در خيابان و پرسش هايت را مي پرسي و از چند پير و جوان و زن و مرد پاسخ مي گيري و گزارشي را كه دبير گروه خواسته است در مدتي اندك فراهم مي آوري و آنگاه گزارشي ديگر.
اما اين بار اوضاع فرق مي كرد. از ۱۲-۱۰ نفر پرسيدم: «ببخشيد، ممكن است كمي درباره سبد خانوار خود و سهم كالاهاي فرهنگي در سبد خانوارتان، صحبت كنيد؟»
اما كسي حرفي نداشت. هيچ يك از پرسش شوندگان اصلاً نمي دانستند سبد خانوار چيست. مرد جواني مي گفت: احتمالاً سبد خانوار، همان است كه با آن به فروشگاه مي روند تا خريد كنند! و زن مسني مي گفت: سبد خانوار، همان است كه در فروشگاههاي زنجيره اي داخلش را پر از اقلام مصرفي مختلف مي كنند و با درصدي تخفيف يكجا مي فروشند! و دانشجويي مي گفت: مگر جايي هم براي كالاهاي فرهنگي باقي مانده است؟!
اين نوع پاسخ ها و نمي دانم ها، به اين معني نبود كه كسي برنامه ريزي براي دخل و خرج زندگي اش ندارد و يا نمي داند كه خانواده اش به چه چيزي و به چه ميزاني نياز دارد. در واقع اغلب پاسخ دهندگان، نامي براي اين ظرف تقاضا و دخل و خرج آن نمي شناختند، بخشي از اين گفت وگو ها را در پي آورده ايم.
نويد شراره، ۳۹ ساله
* سبد خانوار؟
- نمي دانم.
* شما متأهليد؟
- بله.
* در سبد خانوار، كالاهاي مورد نياز جامعه جاي مي گيرند. نظير مسكن، خوراك و پوشاك، اقلام فرهنگي و تفريحي.
- منظور شما همان صندوق مركزي اقتصاد خانواده است كه بر مبناي واقعيتهاي عيني زندگي تنظيم مي شود؟
* بله!
- براي من پرداخت اجاره خانه در اولويت قرار دارد. خورد و خوراك در رتبه دوم است و بعد هم هزينه اياب و ذهاب. درآمد من بيشتر از اين پاسخگو نيست. مگر اينكه با فعاليت بيش از حد و شبانه روزي به ميزان درآمدم اضافه كنم كه اين خود مستلزم خرجهاي ديگر نظير اياب و ذهاب بيشتر، وسايل مورد نياز كار و غيره است. در نهايت با وجود چند شغلي بودن، تغيير چنداني هم در سبد خانوارم به وجود نمي آيد.
* پس شما ساير نيازهاي خود، نظير نيازهاي فرهنگي را چگونه تأمين مي كنيد؟
- مسايل فرهنگي و تفريحي از ضروريات زندگي است، ولي اين مسأله تبديل به مقوله اي دكوري و غيرقابل تأمين شده است. من براي تأمين هر بخش، به اجبار هر ماه، از يك بخش به بخش ديگر مي زنم. اما بخش مسكن و خوراك و پوشاك هميشه، حداكثر درآمدم را به خود اختصاص مي دهد. شايد از نظر من مسأله فرهنگي به خورد و خوراك و پوشاك ارجح باشد، به فرض مثال بنده مي توانم نان خشك بخورم و به جاي آن بخشي از درآمدم را به خريد كتاب و بخش فرهنگي اختصاص دهم، ولي در خانواده، تك تك افراد بايد بتوانند خواست هاي شخصي خود را با نيازهاي مجموع خانواده همسو و هماهنگ كنند. در مجموع اگر نتوانم نيازهاي اوليه ام را برآورده كنم، چطور مي توانم چنين كالاهايي تهيه كنم؟
* ببخشيد، شما سيگار به دست داريد، با توجه به مشكلاتي كه داريد آيا كشيدن سيگار ضرورت دارد؟
- مسأله سيگار فرق مي كند. هزينه هاي شخصي غرقابل حذف است.
* فكر نمي كنيد با ترك سيگار، مي توانيد اين هزينه را صرف اقلام ديگر، نظير اقلام فرهنگي كنيد؟
- سيگار در زندگي من جزو اولويت هاي درجه اول است!
نسيم صدرنيا۳۰، ساله، مشغول خريد در يك فروشگاه
(عصباني است، با اين وجود به سؤال ما پاسخ مي دهد:)
- سبد خانوار شامل كليه مايحتاج عمومي خانواده از جمله مسكن، خوراك و پوشاك، خدمات و لوازم التحرير و به طور كلي تمام مايحتاج است، كه هر كس با توجه به سطح درآمد خود خريد مي كند و آنهايي كه سطح درآمدشان به نسبت پايين تر است، بيشتر به تهيه خوراك و پوشاك توجه مي كنند و كسي كه سطح درآمدش بالاست، ساير مايحتاج را نيز تأمين مي كند.
* در مورد ساير مايحتاج بيشتر توضيح دهيد.
- خيلي ها فكر مي كنند تنها نياز مردم خورد و خوراك است. مردم نيازهاي فرهنگي، علمي و ادبي هم دارند. وقتي كسي نتواند نيازهاي فرهنگي خود را تأمين كند، خوراك به چه كارش مي آيد؟ مردم نياز به تفريح و شادي دارند و بايد بتوانند بخشي از وقت خود را براي تفريح و شادي اختصاص دهند وگرنه تبديل به انسانهايي رواني مي شوند. مردم نياز به آرامش دارند كه اين مسأله نيز زمان بر است. مردم نياز به بهداشت و درمان دارند. بدون بهداشت كه نمي توان به زندگي ادامه داد.
* براي تنظيم درست سبد خانوار به چه مواردي نياز است؟
- مشكل از خانواده نيست. بلكه مشكل از جامعه و سياستگذاريهاي اقتصادي و اجتماعي است. بايد بر روي قيمتها كنترل وجود داشته باشد تا قيمتها به راحتي دستخوش تغيير و جابجايي نشود.
(زنگ موبايل خانم صدرنيا به صدا درمي آيد و اين نشان دهنده پايان گفتگوي من با اوست.»
پري بشرخواه۲۰، ساله، كارمند يك انتشاراتي
- سبد خانوار، سطح فهم الگوي مصرفي يك خانواده از كالاهاي مصرفي است.
* بيشتر توضيح دهيد.
- يعني اينكه هر خانواده بايد دانشي را براي مصرف كالاهاي مورد نياز خود داشته باشد و براساس آن دانش و سطح درآمدش، نيازهاي خود را تنظيم كند و به نظر مي رسد تنظيم اين نيازها براساس واقعيات نظام اقتصادي كشور، نظام تربيتي جامعه و نظام ارزشي اجتماع امكان پذير خواهد بود.
* به نظر شما، بيشترين بخش سبد خانوار شامل چه چيزي است؟
- نيازهاي فرهنگي و اجتماعي خانواده و همچنين نيازهاي تفريحي، بايد مهمترين بخش سبد خانوار باشد كه متأسفانه كمتر مورد توجه خانواده ها واقع مي شود.
* چرا؟
- اول به دليل سطح درآمد، اكثر مردم جامعه داراي درآمدي متوسط به پايين هستند و فشارهاي اقتصادي موجود و نيازهاي ضروري نظير خوراك و پوشاك، مسكن و اياب و ذهاب و خرج هاي كاذب ديگر مانع آن مي شود كه مردم بتوانند به نيازهاي فرهنگي و تفريحي خود برسند و دوم اينكه هر چند بعضي از خانواده ها از سطح درآمد مناسبي برخوردارند، اما دانش گنجاندن مسايل فرهنگي را در سبد خانوار خود ندارند.
* با توجه به اينكه شما كارمند يك انتشاراتي هستيد، بيشتر چه نوع كتابهايي را منتشر مي كنيد و يا چه كتابهايي را مي فروشيد؟
- بيشتر كتابهاي ما در حوزه روانشناسي است، ولي براي كسب درآمد، كتابهاي كمك درسي و تست كنكور هم چاپ مي كنيم.
* از صبح چند كتاب فروخته ايد؟ (ساعت ۵/۱۱ صبح است).
- هفت كتاب، كه همگي تست كنكور بودند.
محمد استادرحيمي، دانشجوي رشته كتابداري
- نگاه نكردن به فرهنگ خودي و جلوگيري از گسترش فرهنگ بومي و منطقه اي سبب رويكرد جوانان به فرهنگ غيرخودي و يا به عبارتي گسترش پديده تهاجم فرهنگي شده است و اين مسأله باعث حذف بخش فرهنگي از سبد خانوار مردم شده است.
* يعني مردم نمي خواهند بخشي از سبد خانوار خود را به مسايل فرهنگي اختصاص دهند؟
- مردم آفريننده فرهنگ هستند، ولي وقتي فرهنگ مردم آن طور كه شايسته است توسعه داده نمي شود و گاهي با اقدامات غيرفرهنگي، رسانه هاي دولتي سعي در تخريب فرهنگ مردم دارند، ديگر خانواده ها نيز هزينه اي را براي اين بخش اختصاص نخواهند داد.
* آيا اين مسأله باعث دوري مردم از فرهنگ نخواهد شد؟
- اين موضوع باعث افزايش بي فرهنگي و رويكرد مردم به فرهنگ بيگانه خواهد شد، زيرا آنها كه به دنبال فرهنگ برتر مي گردند و آن را در جامعه خود نمي يابند، به فرهنگ بيگانگان پناه خواهند برد.
* به نظر شما چگونه بايد از خودبيگانگي فرهنگي جلوگيري كرد؟
- ايران از اقوام مختلفي تشكيل شده است و شيوه هاي قومي، ستون فقرات فرهنگ و سنت ايراني را تشكيل داده است، بازگشت به شيوه هاي كهن قومي، مناسب ترين راه براي گسترش سهم فرهنگي در سبد خانوار مردم است. اين مسأله باعث مي شود تا سبك لباس پوشيدن، نحوه تربيت فرزند و نحوه گذراندن اوقات فراغت و حتي سرگرمي ها نيز از شيوه قومي تبعيت كند.
***
اين طور به نظر مي رسد كه «سبد خانوار» معمايي است كه اگر درون آن را خوب جستجو كنيم، اغلب فقط مايحتاج ضروري نظير مسكن، خوراك و پوشاك را خواهيم يافت و اگر موارد ديگري مثل اقلام فرهنگي و تفريحي در آن پيدا كرديم، قطعاً اين اقلام، در اكثر مواقع، بخشي جزيي را به خود اختصاص خواهند داد. براي تغيير اين وضعيت چه بايد كرد؟
***
دكتر عماد افروغ در اين مورد معتقد است فرهنگ از مقولات سهل و ممتنعي است كه هم مي توان برخورد سطحي و صوري با آن كرد و هم مي توان به ذات معنايي و لايه هاي تو در تو، پيچيده و ظريف آن نظر افكند. هم مي توان به مثابه يك ناظر صرف از بيرون به آن نگريست و درباره آن به داوري نشست و هم مي توان به عنوان يك ناظر بازيگر به اعماق و لايه هاي دروني آن دست يافت. اين استاد دانشگاه مي گويد: سال هاست كه در سياست هاي فرهنگي كشور به ندرت شاهد نگاه كيفي و عميق به فرهنگ هستيم و همواره، نگاه غالب، نگاه كمي به فرهنگ بوده و تحت عنوان توسعه فرهنگي و فرهنگ توسعه، سعي شده است از بالا و از بيرون به فرهنگ نگاه كنند و برخلاف دهه اول انقلاب، آن را ضد توسعه جلوه دهند. حال آنكه فرهنگ از درون بايد مطالعه شود. بايد در نگاه مردم، در تعبير و تفسير مردم، در فهم مردم و در نحوه استدلال مردم شريك بود و اين امكان ندارد جز با ممارست هاي طولاني تاريخي و انتخاب روش هاي مطالعه مناسب.
وي معتقد است، توسعه تنها در فرهنگ جامعه مي تواند رشد كرده و ريشه بدواند، زيرا توسعه، فرآيندي همه جانبه و مرتبط با ارزش هاي جامعه و برآيند مشاركت همه افراد و گروه هايي است كه هم بنيانگذار آن هستند و هم از آن بهره مند مي شوند.
دكتر حسين كدخدايي، اقتصاددان و استاد دانشگاه نيز در اين باره گفته است: در حركت اول، بايد اقتصاد خانواده را از نوسانات غيرطبيعي در قيمت كالاها و خدمات مصون داريم. بزرگترين آسيب براي اين اقتصاد، تورم و بي ارزش شدن پول است كه باعث مي شود دخل و خرج مختل شود و فرد نتواند برنامه ريزي دقيقي براي آينده داشته باشد.
تحت اين شرايط، خانواده ها نمي توانند بين دخل و خرج و درآمد و هزينه، تعادل ايجاد كنند، چرا كه آنها با نوسانات مكرري در اقتصاد كلان روبه رو هستند كه اين موضوع، امكان برنامه ريزي براي خرج متعادل و متناسب با درآمد را از آنها سلب مي كند.
از طرف ديگر، با ايجاد ثبات در اقتصاد كه برنامه ريزي را در اقتصاد خانواده ميسر مي كند، بايد بخش ارائه تسهيلات مالي در مؤسسات مالي و بانكها به صورتي فعال شود كه قادر باشد در مقاطعي كه اين ناهماهنگي و عدم تعادل به وجود مي آيد، با فراهم آوردن تسهيلات مالي و وام و اعتبار، ناهماهنگي ها را برطرف و از ايجاد اختلال دراقتصاد خانواده جلوگيري كند. در كشور ما از اين امكانات كمتر استفاده مي شود.
***
راستي سهم كالاهاي فرهنگي- اجتماعي در سبد خانوار شما چه ميزان است؟