چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۲۲- July, 30, 2003
دست روي دست گذاشتيم
زير ذره بين
من آن مجموعه هزينه هايي كه بتواند يك فرد را در ضمن اين كه سير نگه مي دارد برايش يك سرپناهي در همان حد و يك پوششي و يك هزينه هايي حداقل در كنار سيري شكم تأمين بكند خط فقر مي دانم. من براي سال ۸۱ هنوز برآوردي نكرده ام ولي براي سال ۸۰ خط فقر را در شهر و روستا تهيه كرده ام. اين خط فقر به اين معنا نيست كه زندگي در اين حد باشد اين خط بر اساس رفتار واقعي مردم تهيه شده است.
003420.jpg
محمدعلي توحيد
مردم ايران در سال هاي اخير با چالش هاي گوناگون سياسي، اقتصادي و اجتماعي مواجه بوده و هستند.
توسعه و رشد اقتصادي يكي از گذرگاه هاي پرمخاطره اي است كه درجامعه امروز ايران عليرغم اين كه ضرورتي اجتناب ناپذير است با موانع بسياري روبه روست. تغيير ساختار اقتصادي و كوچك شدن حجم دولت يكي از اقداماتي است كه انجام آن ضروري است.
چنين اقدامي علاوه بر اين كه نياز به يك اراده قوي دارد زمينه سازي هاي اجتماعي لازم را نيز طلب مي كند.
كوچك  سازي حجم دولت به تعطيل و تعديل سازمان ها و نهادها نياز دارد و اين رخداد در جامعه جوان ايران بيكاري انبوه جمعيت را در پي دارد. چالش تأمين اجتماعي و تأسيس نهادهاي بيمه اي و حمايتي از موضوعاتي است كه با دكتر جمشيد پژويان كارشناس اقتصادي به بحث گذاشته ايم.

* اقتصاد ايران در شرايط گذار از شرايط دولتي به خصوصي است، اين شرايط در صورت عملي شدن با بيكاري گروه هاي عمده از كارگران به معضل بيكاري دركشور مي افزايد، چنين شرايطي نياز به تشكيلات بيمه اي و حمايتي كارآمد دارد. سازمان هاي بيمه اي و حمايتي در ايران مانند ديگر سازمان ها و نهادها از ساختاري ناكارآمد برخوردار است.در چنين شرايطي تحليل شما از شرايط چيست و دولت چگونه بايد عمل كند.
- مشكل يك نظام جامع تأمين اجتماعي در ايران فراتر از گذر از يك اقتصاد دولتي به آزاد است. ما مي توانيم از اين نقطه نظر اقتصادمان را به اقتصاد كشورهاي بلوك شرق تشبيه كنيم. بعد از انقلاب اقتصادي اين كشورها از يك اقتصاد دولتي كه نتيجه يك نظام به اصطلاح كمونيستي بود به اقتصاد آزاد روي آوردند، معضلاتي داشتند كه خصوصي سازي و بعد بيكاري و غيره بود.
ما هم شبيه مشكلات آنها را داريم به دليل اين كه در انقلاب ما بسياري از بنگاه هاي اقتصادي بخش خصوصي به دلايل مختلف تحت كنترل دولت قرار گرفت و نظام بوروكراتيك همانگونه كه از آن انتظار مي رفت سعي كرد كه قدرت را گسترش بدهد.
به جاي اين كه دولت را كوچك كند و از دست اين بنگاه ها راحت شود. حالا ما بدون اين كه انقلاب كمونيستي كرده باشيم نتيجه اين شده است كه يك اقتصاد دولتي بسيار بزرگي داريم كه مي خواهيم آن را خصوصي كنيم و خصوصي سازي نتيجه اش آزاد شدن عامل كار و بيكاري است كه در كنار مشكل بيكاري كه الان هم با آن دست به گريبان هستيم. اما مسئله  مهم ديگري كه در اقتصاد ما وجود دارد اين است كه نظام موجود تأمين اجتماعي كه داريم حتي قادر نيست آنهايي كه زير پوشش هستند را بالاي خط فقر نگهدارد يا به عبارت ديگر نظام موجود پرداختها و تأمين اجتماعي شرايط موجود را هم نتوانسته به صورت بهينه حفظ كند واي به حال اين كه بخواهيم ما مسئله بيكاري هاي آينده را به آن محول كنيم.يك اشكال اساسي در مجموعه ساختار اقتصادي ما وجود دارد. اول اشاره مي كنم به نظام پرداختها و بعد به اصل بحث نظام تأمين اجتماعي باز مي گرديم. نظام پرداختها در ايران توانايي ندارد كساني را كه در چرخه توليد قرار دارند در شرايط حداقل رفاهي قرار دهد. يعني كساني كه توليد مي كنند فقيرند و توانايي اين كه نيازهاي اساسي شان را رفع كنند ندارند. از اين بدتر نظام تأمين اجتماعي هم اين قدرت را نداشته است كه نياز افراد تحت پوشش را تأمين كند. در اين سيستم نحوه مستمري و پرداختهايش به شكلي نيست كه بتواند كساني كه زير پوشش قرار دارند حداقل نيازهاي انسانيشان تأمين شود. اين مسئله بزرگي است و ما حتي قبل از اين كه به مسئله گذار اقتصادي و سياست هاي عادي فكر كنيم بايد اين مسئله را كه اكنون هم دست به گريبان آن هستيم حل كنيم. يك نظام جامع تأمين اجتماعي تشكيل مي شود از اركاني به طور معمول سه ركن را مي شود برايش تشخيص داد.
اول حمايت در مقابل سوانح و بلايا است تأمين اجتماعي بايد قادر باشد كه در شرايطي كه اين بلاياي طبيعي اتفاق مي افتد مثل زلزله و آتش سوزي بيايد به كمك كساني كه آسيب  ديدند. اين بخش معمولاً وظيفه ارگانها و نهادهاي متفاوت است مانند هلال احمر در ايران يا صليب سرخ در بسياري از كشورهاي ديگر و گاهي يك ارگان دولتي ديگر . در اين زمينه مسئله مهم تشكيلات و نحوه كمك رساني است. مقدار كمك نامشخص است و برايش نمي توان بودجه اي تعيين كرد چون شما نمي دانيد كي زلزله مي آيد و آيا اين زلزله صد ميليون تومان خسارت مي زند يا صد ميليارد تومان.
به همين دليل است كه معمولاً اين سوانح وقتي اتفاق مي افتد عمدتاً از منابع موجود يعني از منابع ملي از مردم و حتي كمك كشورهاي ديگر استفاده مي شود. اما نحوه كمك رساني و تشكيلاتي كه بتواند خودش را به سرعت به محل حادثه برساند و كمك ها را منتقل كند اين يك نوع كارايي مي خواهد كه مهم است. غير از اين نظام تأمين اجتماعي شامل دو بخش است يكي بيمه هاي اجتماعي و يكي سيستم حمايتي است. در عمده كشورهاي دنيا و كشورهاي توسعه يافته آن بخش بيمه هاي اجتماعي است كه به صورتي گسترده و عميق پوشش را گسترده مي كند كه نياز به بخش حمايتي را كم كند. در واقع نظام بيمه هاي اجتماعي همه كساني را كه زير پوشش توليد و در فرايند توليد جامعه قرار دارند و كساني كه در بازار كار هستند و كساني كه به دلايلي از بازار كار خارج شدند. همه آنها را زير پوشش قرار مي دهد و بخشي كه باقي مي ماند بخش كوچكي است كه بايد در داخل سيستم حمايتي قرار گيرد. اين بخش معمولاً از طريق يك سيستم بيمه اي قوي و يك نظام پرداختهاي مناسب و يك سيستم مالياتي كه هم مالياتهاي مثبت و منفي يعني يارانه و مالياتها درونش هستند به صورت يك مجموعه عمل مي كند. به عبارت ديگر شما يك نظام پرداختها داريد، يعني يك حداقل دستمزد داريد، يك نظام مالياتي داريد كه از بعضي درآمدها ماليات مي گيرند، يك نظام يارانه اي داريد كه به بعضي خانوارها يارانه مي دهد و در كنارش بيمه هاي اجتماعي را داريد كه آماده است كساني كه به دلايلي از بازار كار خارج مي شوند، صدمه مي بينند بازنشسته مي شوند، دچار كهولت مي شوند خود و خانواده آنان را زير پوشش قرار دهد. چنين سيستمي گسترده در واقع جايي براي بخش حمايتي كه بخواهد بگردد فقرا را پيدا بكند نمي گذارد. به همين دليل در بسياري از كشورهاي اروپاي شمالي آنچه كه مي بينيد يك سيستم بيمه هاي اجتماعي بسيار گسترده است. در اروپا همه را زير پوشش دارد و افراد از تولد زير پوشش بيمه هاي اجتماعي هستند تا بعد از فوت يعني كفن و دفن و همه اينها با بيمه هاي اجتماعي است. سيستمي كه به خوبي مي تواند حمايت كند. حال اگر يك چنين سيستم بيمه هاي اجتماعي قوي باشد نگران سياستهاي اقتصادي، نگران گذار از مراحل اقتصادي نخواهيد بود.
اگر صدمه اي وارد شود و گروهي از نظر رفاهي شرايط شان بد شود نظام تأمين اجتماعي آنها را زير پوشش دارد و شما نگران گسترده شدن فقر و بعضي از مسائل اقتصادي نخواهيد بود. اما زماني كه شما چنين پوششي نداشته باشيد دائماً بايد نگران باشيد كه مبادا سياست هاي توزيع درآمد را بهم بزند، فقر را زياد بكند تنش هاي سياسي زياد شود و ناآرامي هاي سياسي و اجتماعي رشد كند. اما آنچه كه در جامعه خودمان داريم چيست، ما در زمينه بيمه هاي اجتماي نظامي داريم كه شايد بتوان گفت: هيچ وقت يك مديريت تخصصي قوي نداشته است. چه از زماني كه جوان بود و به دليل جوان بودن منابعش زياد بود و هزينه هايش كم كه مي توانست از شرايط استفاده بهينه كند منابع را سرمايه گذاري كند، اين كار را انجام نداد. الان كه رسيده به دوره كهولت و اكنون زماني است كه بايد منابعي داشته باشد كه با ايجاد درآمد بودجه را تأمين كند و به اضافه روشهاي ديگر بتواند به اصطلاح شرايط بيمه اي راگسترده بكند و حفظ كند. به نظر من قبل از اين كه ما نياز به يك وزارتخانه داشته باشيم براي اين كار كه ممكن است ما را بيشتر دچار مسائل بوروكراسي و هزينه هاي اضافي كند، ما نيازمند يك برنامه جامع هستيم. يعني ما هنوز براي بيمه هاي اجتماعي يك استراتژي ترسيم نكرد ه ايم.
آيا اين نظام مي خواهد از طريق پرداخت فعالان امروز و عوامل كار موجود در بازار بازنشستگي نسل قبلي را بپردازد. اگر اين است بايد برنامه اي داشته باشد تا با تنظيم ورودي و خروجي از طريق ميزان نرخ مالياتي كه مي گيرد بابت كسورات بازنشستگي يا تأمين اجتماعي، از طريق مقدار مستمري كه پرداخت مي كند، از طريق سن بازنشستگي و ابزاري كه دارد به شكلي كنترل بكند كه وقتي كه مستمري ها را پرداخت مي كند مطمئن باشد كه با اين مستمري كسي زير خط فقر قرار نمي گيرد. اگر مي خواهد در كنار اين نظام صندوق هايي را داير كند. اينكه در كجا صندوق ضروري است و آيا به تنهايي با روش پس انداز شخصي و يا پرداخت كامل مي تواند پوشش لازم براي تأمين اجتماعي را ارائه كند برنامه مشخصي نداريم. در ايران تعداد زيادي صندوق هاي مستقل داريم در كنار دو سازمان بيمه اي كه سازمان بيمه هاي اجتماعي و سازمان بازنشستگي كل كشور است. آنچه كه مهم است اين نيست كه وزارتخانه  اي تشكيل شود براي اين كه همه را زير پوشش ببرد، بلكه عمدتاً مشكل اين است كه برنامه اي براي اين كار تهيه شود. برنامه اي كه نظام تأمين اجتماعي بتواند در بلندمدت حمايت بيمه اي را به اجرا بگذارد.
در اقتصاد نمي توانيد فقط به يك قسمت فكر كنيد و برايش راه حل پيدا كنيد. بدون شك برنامه اي را كه براي نظام تأمين اجتماعي و بيمه هاي اجتماعي تهيه مي كنيد متأثر است از شرايط بازار كار و اين شرايط متأثر است از نرخ بيكاري و از نرخ رشد جمعيت همه را بايد با هم تنظيم كرد. اگر امروز قوي ترين سيستم هاي بيمه اجتماعي جهان را كه الان دارد فعاليت مي كند براي اقتصاد ايران تعريف كنيد و آن را حتي با شرايط كشور تطبيق دهيد باز نمي توان كاري انجام داد با توجه به رشد نرخ بيكاري كه الان داريم. شما برنامه اي كه مي توانيد داشته باشيد اول اين است كه بايد صندوق هاي متعدد به نظر من يك پارچه شود. بايد فقط يك سازمان بيمه داشته باشيد يك سازمان بيمه كه همه زير پوشش اين سازمان باشند در كنار اين سازمان بيمه اي كه داريد كه فراگير است دستگاه هايي اگر بخواهند بيمه تكميلي داشته باشند مسئله اي نيست. تأمين اجتماعي وجود دارد و افرادي كه مايل هستند با بيمه هاي خصوصي قرار داد مي بندند تا خدمات بهتري داشته باشند. افرادي هستند كه ريزگريز هستند و افرادي ريزپذيرند . نمي توانيد براي همه افراد با توجه به تفاوتهايي كه دارند فقط يكنوع بيمه ارائه كنيد. اين خطاست. اين باعث كاهش رفاه مي شود همين بيمه هاي اجتماعي براي من كفايت مي كند و حاضر نيستم كه مبلغي اضافي بپردازم. در مقابل كس ديگري است كه آدم  ريزگريزي مي باشد و مي خواهد يك پوشش قوي تري داشته باشد مي رود به سراغ يك پوشش بهتر. دولت فقط رسالتش اجرا و پوشش يك بيمه  همه گير است.
* براي برنامه ريزي تأمين اجتماعي تعريف خط فقر ضروري است در اين زمينه چگونه بايد عمل كرد.
- سازماني كه بيمه مي كند يك پرداخت مستمري را در نظر دارد و اين مستمري ها را جزو قرارداد يا بر اساس يك متغير كه بر اساس آن سازمان طي سالهاي مختلف مي تواند تغيير كند. همينطور كه الان هست من كه زير پوشش مثلاً بيمه هاي بازنشستگي هستم نمي دانم كه ده سال ديگر به من چه مبلغي ممكن است بدهند همين قدر مي دهند كه الان دارند به بازنشستگان مي دهند يا بيشتر. طبيعي است كه اين سازمان ها در تعيين حداقل مستمري بايد يك رقمي را تعيين كنند. مثل خط فقر. شما وقتي كه نظام پرداختها را طراحي مي كنيد حداقل دستمزد را در نظر مي گيريد و ترجيح شما اين است كه حداقل دستمزد بالاي خط فقر باشد. برآورد خط فقر به هر حال يك شاخص مهم براي يك نظام و سيستم حمايتي است. مسئله مهم اين است كه ما در انتخاب خط فقر بايد آن جنبه واقعي بودن و تخيلي نبودن را مورد توجه قرار دهيم.
يعني خط فقري را تعريف بكنيم كه تعريف علمي و معلوم داشته باشد و اين كه امكان اجرا داشته باشد من از گذشته يك خط فقري را طراحي كردم من اين خط فقر را آن حداقل مجموعه كالاهايي مي دانم كه به عنوان كالاهاي ضروري است كه فرد اينها را در مرحله اول تهيه مي كند به اندازه اي كه حداقل سلامتش تأمين شود. به عبارت ديگر طبق يك نظريه اقتصادي كه مربوط به نظريه جذابيت است كه آقاي پروفسور لنكستر اين نظريه را در دهه شصت ميلادي مطرح كرد كه ما كالا را بابت خواصي كه دارد مصرف مي كنيم مثلاً لباس را بابت نرمي و لطافتي كه دارد براي گرمايي كه مي دهد بابت رنگي كه دارد و درباره غذا بابت انرژي كه مي دهد، ويتاميني كه تأمين مي كند خريداري مي كنيم. بر اين اساس كه ما ضروري ترين چيزي كه در فكرش هستيم تأمين غذاست و به عبارتي خود و خانواده ما بايد سير باشند.
من آن مجموعه هزينه هايي كه بتواند يك فرد را در ضمن اين كه سير نگه مي دارد برايش يك سرپناهي در همان حد و يك پوششي و يك هزينه هايي حداقل در كنار سيري شكم تأمين بكند خط فقر مي دانم.
من براي سال ۸۱ هنوز برآوردي نكرده ام ولي براي سال ۸۰ خط فقر را در شهر و روستا تهيه كرده ام.
اين خط فقر به اين معنا نيست كه زندگي در اين حد باشد اين خط بر اساس رفتار واقعي مردم تهيه شده است.
* منابع لازم براي پوشش تأمين اجتماعي پس از خط فقر بايد مشخص شود در شرايط امروز ايران چه منابعي براي پوشش تأمين اجتماعي وجود دارد؟
- ما دو تا بخش در نظام تأمين اجتماعي داريم. بخش حمايتي و بيمه اي.
براي بخش حمايتي منابع دولتي است چرا كه آنان توانايي تأمين خود را ندارند و زير خط فقر هستند. در اين مورد بايد انتقال يك طرفه باشد. مي  تواند انتقال جنسي باشد و مي  تواند پولي. اما مسئله مهم در اينجا است كه خط فقر را مي  توان استخراج كرد. اما اين كه مثلاً تخمين زده ايم كه در شهرمثلاً ۱۲ درصد زير خط فقر هستند اين نشانه آن نيست كه ماهمه آنها را مي شناسيم. اين جاست كه بخش ديگر كه بيمه هاي اجتماعي است و نظام پرداختها به كمك مي آيد.اگر شما يك بيمه هاي اجتماعي قوي و گسترده داشته باشيد و نظام پرداختها  هم نظام به شكلي باشد كه كساني كه در چرخه توليد هستند زير خط فقر نباشند مشكل شما كوچك مي شود. چون شما مي دانيد كه از كل جامعه همه آنهايي كه در چرخه توليد هستند جايي كار مي كنند و به عنوان عامل كار در يك جايي سهم دارند و تمام كساني كه زير پوشش بيمه هاي اجتماعي هستند بالاي خطر فقر هستند. آن بخشي كه باقي مي ماند زير پوشش نيستند بخش بسيار كوچكي است كه كار نمي كند. اين افراد ممكن است آدم هاي بسيار پولدار باشند. ريزپذير هم باشند و در نتيجه كار نمي كنند يا احتمال زياد دارد آدم  فقيري باشد، آدم معلولي باشد، آدم ناتواني باشد يا آدمي باشد كه به دليل اين كه هيچ مهارتي ندارد كار نمي تواندبكند زير پوشش بيمه ها نيست. اگر شما فراخوان بدهيد و بگوييد تمام كساني كه فقير هستند به دولت مراجعه كنند و از آنها كارت شناسايي شان را بگيريد، با سيستم موجود كامپيوتري در چند ثانيه مي  توانيد بفهميد كه اين آدم جزو فهرست كاركنان يا زير پوشش بيمه هست يا نه. اگر نبود مي  توانيد بگوييد به نظام حمايتي نياز دارد.
ادامه دارد

رقص خرس در نفت-۲
آن روي سكه
003445.jpg
اما هيچ يك از اين عوامل طي ساليان آينده از بين نخواهند رفت. در حقيقت در اثر گسترش شبكه صادراتي كشور شدتشان هم افزايش خواهد يافت و تأثيرگذارتر خواهند شد. تا سال ۲۰۰۵، بنگاه توليدي خطوط لوله نفتي- ترانس نفتا- در نظر دارد كه سطح توليدش را افزايش دهد و ظرفيت توليد را سه برابر كرده به ۲۴۰۰۰۰ بشكه در خط صادرات درياي بالتيك برساند. اين مسئله موجب مي شود كه تا ماه ژوييه توليدكنندگان نفت خام در روسيه بتوانند به خطوط صادراتي ابتدايي قزاقستان دست پيدا كنند. خط لوله اي كنسرسيوم كاسپين كه از درياي سياه عبور مي كند. اين دو عامل همراه با هم مي توانند باعث افزايش توليد به ميزان ۵۰۰۰۰۰ بشكه در عرض ۱۲ ماه آينده شوند.
در اين بخش نمي خواهيم بگوييم كه بيشتر تحولات ايجاد شده در اثر تغييرات حادث شده در شرايط روسيه است و هيچ تحركي در كشورهاي غيرعضو اوپك ديگر انجام نمي شود.
بدانيد كه آنگولا و عمان و نيز نروژ كه احتمال نمي رود توليد خود را افزايش دهد در بازار مؤثر هستند اما تنها روسيه است كه به تنهايي مي تواند باعث تحول در بازار نفت شود. بسياري مي گويند تا اواسط سال ۲۰۰۴ كل توليد اين كشور به ۵/۹ ميليون بشكه خواهد رسيد كه تنها ۵/۲ ميليون بشكه آن براي مصرف داخلي صرف خواهد شد. اين يعني يك ميليون بشكه بيش از توليد كل كشورهاي غيرعضو اوپك.اما با تمام اين اوصاف به نظر نمي رسد كه روسيه بتواند باعث تحول در بازار نفت دنيا گردد. در سال ۲۰۰۵ كه توليدات روسيه آنقدر افزايش يافت كه توانست از عربستان صعودي هم جلوتر برود آنگاه مي تواند به عنوان بزرگترين كشور صادركننده نفت در بازار توليد تأثير داشته باشد.
آن روي سكه
اگر بخواهيم جنبه تقاضاي نفت را در نظر بگيريم تنها كشور با اهميت ايالت متحده آمريكا مي باشد. تحقيقات نشان داده كه ميزان تقاضاي نفت خام در آمريكا در ربع اول سال ۲۰۰۳ پانزده درصد كمتر از ميانگين سال ۲۰۰۱ بوده است. در حالي كه تقاضاي ديگر كشورها در اين برهه زماني حتي يك درصد هم بيشتر بوده است.
هيچ شكي نيست كه تقاضاي آمريكا در بازار جهاني تأثير بسيار زيادي دارد و تقاضاي كشورهاي ديگر تأثير چشمگيري در بازار نفت خام دنيا نخواهد داشت.
به علاوه بين آمريكا و ديگر قدرتهاي اقتصادي دنيا رشد تقاضاي گذشته در آينده هيچ ارتباطي وجود ندارد.
علي رغم ركودي كه رسانه هاي آمريكا از آن اظهار نگراني مي كنند رشد اقتصادي در آمريكا از اروپا پيشي گرفته و روي تقاضاي انرژي كشور بازتاب بسيار زيادي دارد.
سازمان  بين المللي انرژي پيش بيني كرده است كه تقاضاي جهان از آغاز ۲۰۰۲ تا پايان ۲۰۰۴ ، ۵/۲ ميليون بشكه افزايش پيدا كند كه انتظار مي رود ۱ ميليون بشكه آن مورد تقاضاي كشور آمريكا باشد. در حالي كه تنها ۴/۰ ميليون بشكه آن مورد تقاضاي بقيه كشورهاي پيشرفته اقتصادي خواهد بود.
اروپا و ژاپن كه رشد اقتصادي كمي دارند و بيشتر به سمت استفاده از گاز طبيعي جلب شده اند. دليل اين مسئله كم آلاينده تر بودن گاز طبيعي است كه باعث كاهش تقاضاي نفت خام مي گردد. علاوه بر اين كميسيون اروپا، رشد اقتصادي اروپا را ۸/۰ درصد در سال برآورد كرد كه به معني شدت بيشتري نسبت به زمان حال است. همچنين دولت ژاپن انتظار دارد كه رشد درآمد ناخالص داخلي كمتر از ۱ درصد باشد. در حالي كه رشد اقتصادي آمريكا در سال ۲۰۰۳ بين ۵/۲ تا ۳ درصد مي باشد. در ژاپن يك عامل ديگر هم وجود دارد كه باعث كاهش تقاضاي نفت اين كشور گرديده است.
۱۷ نيروگاه اتمي ژاپن به دليل مسائل ايمني از رده خارج شدند و ديگر از آنها استفاده نمي شود حال بايد راه ديگري براي توليد برق داخلي كشور پيدا مي كردند اين مسئله باعث شد كه استفاده ژاپن از نفت به اندازه ۶۵۰۰۰۰ بشكه افزايش يابد در حالي كه شركت نيروگاه برق توكيو از طرف مقامات دولتي مجبور شده بود كه براي برطرف كردن نياز برق كشور از نيروگاه هاي حرارتي استفاده كند. يعني برق را با استفاده از حرارت توليد كنند. با بازگشت يكي از اين راكتورها به خط توليد دوباره تقاضاي نفت ژاپن كاهش يافت.
خلاصه ماجرا
وقتي همه عوامل را بررسي مي كنيم بازار نفت دو روند اصلي در دوازده ماه آينده خواهد داشت.
نخست: اوپك اقدامات پيشگيرانه براي كاهش سقف توليد و فراهم كردن فضاي لازم براي بازگشت عراق به بازار نفت را انجام مي دهد. افزايش توليد الجزاير و كويت جايگزين كاهش توليد ونزوئلا مي شود و به يك توليد  ضابطه مند در اوپك منجر خواهد گرديد.
دوم: تقاضاي جهاني يك ميليون بشكه افزايش مي يابد، بيشتر به دليل رشد تقاضا در آ مريكا و به علاوه تقاضاي جهاني.
اگر برآورد منابع (استرانفور) صحيح باشد كه در وزارت انرژي آمريكا هستند، بازار در شرايط نامتعادلي قرار نخواهد گرفت تا زماني كه روسيه صادرات نفت خود را افزايش دهد كه حداقل معادل يك ميليون بشكه باشد، نتيجه نهايي اينكه از سال ۱۹۹۵ اين نخستين بار است كه ثبات و تعادل در بازار حاكم است. تا زماني كه آمريكا به يك كشور نفت خيز ديگر حمله نكند.
قيمت هاي در بازار قطعاً با ورود عراق و روسيه به بازار پايين خواهد آمد كه در نهايت به كاهش توان اوپك در كنترل بازار منجر خواهد شد. اما چگونگي اين رخداد به ذخاير قابل مصرف آمريكا بستگي دارد كه باعث كاهش تدريجي قيمت ها مي شود.
منبع: مؤسسه پيش بيني استراتژيك آمريكا (استرانفور)

ديدگاه
زمان به عقب باز نمي گردد
منبع: تايمز لندن
مترجم: مونا مشهدي رجبي
رئيس مجمع اقتصاد جهاني به آينده دنيا و حوادث عراق اميدوار است. وي توضيح داد كه چرا هيأت تجاري كشورهاي عرب مي تواند يك عامل تأثيرگذار و مهم در رشد منطقه باشند.
كلاس شواب در شصت و پنجمين سالگرد تولد خود افزود: امسال به دليل حضور آمريكا در عراق، در داخل و خارج كنفرانس داووس عقايد ضدآمريكايي مورد توجه است و مسلماً روي نتيجه عملكرد آنها تأثير خواهد داشت. به دليل تغيير سريع جهان، شواب به دنبال راهي است كه عملكرد مجمع اقتصاد جهاني را گسترش دهد، زيرا اين بخش به عنوان سخنگوي بسياري از شركت هاي بزرگ اقتصادي دنيا مي باشد. اعضاي مجمع اقتصاد جهاني افرادي از قبيل نمايندگان شركت كوكاكولا، گلدمن ساچه، آي-بي-ام و مايكروسافت هستند. وي در ادامه گفت: با اضافه شدن عضوهاي جديد ديگري به اين مجموعه، عملكرد ما بهتر خواهد شد.
حوادث اخير خاورميانه مركز توجه شواب و ديگر اعضاي مجمع اقتصاد جهاني قرار گرفته است. آخرين اجلاس اقتصاد جهاني در اردن برگزار شده و در آنجا رشد اقتصادي و اجتماعي منطقه مورد بحث قرار گرفته است. خبر مرگ پسران صدام موجب شد كه منطقه به حل مشكلاتش در آينده نزديك تر اميدوار گردد. اگرچه براي رسيدن به رشد اقتصادي و وضعيت مطلوب ،عراق هنوز راه درازي در پيش دارد .
او ادامه داد: بزرگترين ترس من از اين است كه حضور آمريكا در عراق تداوم نداشته باشد. با افزايش محروميت ها در عراق، عقيده عمومي مبني بر عدم حضور افراد آمريكايي در منطقه قوت مي گيرد. او در اين مورد گفت: كناره گيري نيروهاي آمريكايي يك كابوس است. شواب گفت: علي رغم اينكه عراق يك موضوع بسيار با اهميت روز است اما بيشتر وقت اجلاس صرف بحث در مورد اسراييل و فلسطين شد. رهبران تجاري به ثبات اقتصادي آينده اين منطقه اميد بسته اند. وي گفت: شرايط اجلاس بسيار منحصر به فرد و عجيب بود. مشكلات بسياري وجود داشت اما شرايط نشان مي داد كه ما بايد همين وضعيت را دنبال كنيم تا شرايط مطلوبي بدست آوريم. زمستان امسال، احساسات ضدآمريكايي خيلي افزايش يافت، اين مسأله حتي بين تجار هم رواج پيدا كرد. به دليل جنگ در عراق در ذهن بسياري از رهبران تجاري دنيا اين سئوال ايجاد شد كه دليل حضور آمريكا در خاورميانه چيست؟
003435.jpg

احساسات ضدآمريكايي در اجلاس كاملاً روشن بود. اسكات مكنلي، رئيس سان ميكروسيستم در مصاحبه اي با نيويورك تايمز گفت: دليل اين احساس ضدآمريكايي را نمي دانم. من بارها براي تجارت به اروپا آمده ام اما تا به حال راجع به اين مسايل صحبت نشده بود. شايد به اين دليل كه ما تنها روي تجارت متمركز شده بوديم.
اما مسأله اصلي امنيت ملي بود. تجارت تا زماني كه ثبات و امنيت در عراق حاكم نشود رواج نخواهد يافت. اين مسأله كه بالاخره دولت صدام با كمك نيروهاي خارجي سقوط كرد قابل اهميت و توجه است اما موضوع مهم بازگرداندن امنيت به عراق است كه بايد براي اين كار تلاش كرد.
رهبران تجاري كه مدت ها زمان را براي بررسي شرايط صرف كرده بودند اعلام كردند كه علايم مثبت و اميدواركننده اي ديده شده است. آنها عقيده دارند كه عراق مي توان موتور تغيير شرايط منطقه باشد. اين منطقه يك منطقه ثروتمند است كه از لحاظ منابع طبيعي بسيار غني است. زمين هاي كشاورزي حاصلخيز و منابع نفت و گاز بسيار باعث شده كه اين منطقه به عنوان يكي از غني ترين و آينده دارترين مناطق محسوب  شود. در مجمع داووس كه در اردن تشكيل شد بيش از ۵۰ نفر از بزرگترين رهبران تجاري دنيا حضور پيدا كردند. شوراي بازرگاني عرب اعلام كرد كه شواب يك عضو ضروري و بسيار با اهميت در رشد منطقه است. شركت هاي غربي به دنبال يافتن راه حل هاي غربي براي حل مشكلات منطقه مي باشند در حالي كه اين پاسخ ها به حل بحران كمك چنداني نخواهد كرد.
او در ادامه گفت: اين غيرواقع گرايانه است كه انتظار داشته باشيم روش هاي دموكراسي غربي در اين منطقه مناسب باشد. ما بايد به فرهنگ ها و سنت هاي مختلف احترام بگذاريم. بايد تاريخ آنها را ارج نهيم. اما جهت گيري آينده اين منطقه به سمت ايجاد يك اقتصاد جهاني باز و دموكراسي بيشتر در منطقه است.
شواب گفت: درگيري هاي اخير منطقه روي اروپا تأثيري جدي دارد. خصوصاً روي ارتباط بين آلمان و فرانسه با آمريكا.
او گفت: اين مسأله فكر من را خيلي مشغول كرده است. ما به پايان يك بخش ناخوشايند داستان نزديك مي شويم. پس بايد اين بخش را به پايان رسانده آن را براي هميشه ببنديم. شواب در ادامه عنوان كرد: هنوز هم ارتباط آمريكا با فرانسه بسيار ضعيف است. كه اثر اين مسأله براي فرايند بسيار نامطلوب خواهد بود.
شواب اظهار و اميدواري كرد كه بلر در حل مشكل ايجاد شده در رابطه آمريكا و فرانسه كمك كند. او گفت: من براي بلر احترام زيادي قائلم، او يك سياستمدار واقعي است و تعداد چنين سياستمداراني در دنيا بسيار اندك است. او در بحران هاي اخير به خوبي عمل كرده است. اما به دليل اضافه شدن اعضايي به اين مجمع تغييراتي در شرايط داخلي آن ايجاد شده است. كساني كه با جهاني سازي مخالف هستند از شواب مرد داووس به عنوان كسي كه براي تجارت آزاد فعاليت مي كند ياد مي كنند. او را به عنوان كسي مي دانند كه به دنبال بدست آوردن سود است.
شواب گفت: قبل از اينكه مخالفت ها آغاز شود من درباره جهاني سازي اقتصاد بحث مي كردم و عنوان مي كردم كه اين مسأله بدون توجه به مسايل محيطي، انساني، اجتماعي پايدار نخواهد ماند. او در ادامه گفت: خيلي راحت است كه نگاهي گذرا به اجلاس هاي تشكيل شده بيندازيم و بعد برچسبي غيرمنصفانه برآن بزنيم. اين فرضيه اشتباه است اما مردم ما را اين طور مي بينند. سپس وظيفه ماست كه طوري رفتار كنيم كه نظر آنها عوض شود.
شواب وضعيت جديد را با دوران انقلاب صنعتي مقايسه كرد و گفت: مردم احساس مي كنند مورد تهديد قرار گرفته اند. آنها احساس ناراحتي مي كنند. همانطور كه در آغاز انقلاب صنعتي احساس مي كردند. در آن زمان مردم موتورهاي بخار را تخريب مي كردند اما چه رخ داد، زمان هيچگاه به عقب باز نمي گردد.

سايه روشن اقتصاد
عقب ماندگي در خزر
سيد محمد حسيني دانا مديرعامل شركت نفت خزر به ايلنا گفته است، مشكلات سياسي و عدم تعيين قطعي رژيم حقوقي درياي خزر موجب شد ايران در كار مطالعاتي براي شناسايي ميزان ذخاير مربوط به خود عقب بماند و نتواند از سرمايه هاي خارجي استفاده كند.
وي گفته است، در حال حاضر در حال تجهيز لوازم مورد نياز براي عمليات اكتشافي درياي خزر هستيم و در سال ۱۳۸۴ مي توانيم عمليات قطعي اكتشاف را انجام دهيم. تعلل ايران در حالي است كه كشورهاي همسايه، با استفاده از سرمايه هاي بين المللي گامهاي پرشتابي براي اكتشاف نفت و گاز در منطقه مربوط به خود برداشته اند.
003425.jpg

حذف فرانسه
هيأت وزيران با پيشنهاد وزارت خارجه مبني بر تعيين فهرست كميسيونهاي مشترك اقتصادي ۷۵ كشور جهان و رؤساي كميسيونهاي مشترك آنها موافقت كرد. براساس اين مصوبه وزارتخانه مسئول فعلي كميسيون مشترك ۱۵ كشور حذف شده است. فرانسه مهمترين كشوري است كه از اين پس كميسيون مشترك با ايران نخواهد داشت. بنگلادش، بلژيك، تانزانيا، چك، اسلواك، سنگال، سوئد، غنا، فنلاند، كرواسي، ايرلند، كره شمالي، گرجستان و گينه كوناكري نيز احتمالاً كميسيون مشترك اقتصادي با ايران نخواهند داشت، زيرا طبق مصوبه جديد براي آنها مسئولي تعيين نشده است. وزارت بازرگاني در مصوبه جديد سهميه بيشتري به دست آورده است.

۴۷ برابر در ۱۳ سال
يك گزارش منتشر شده از سوي سازمان حمايت از مصرف كنندگان و توليد كنندگان نشان مي دهد سرانه پرداختي يارانه از سوي دولت كه در سال ۱۳۶۸ معادل ۳۰۵۵ ريال بود در سال ۱۳۸۰ به رقم ۱۴۵۲۴۵ ريال رسيده است. درحالي كه از كل يارانه هاي پرداختي دولت در سال ۱۳۷۱ معادل ۸/۲۵ درصد آن يارانه مصرفي بوده است، سهم يارانه هاي مصرفي در سال ۱۳۸۰ از كل يارانه ها به ۷/۹۲ درصد رسيده است.
003430.jpg

دو هزار توماني
خبر انتشار اسكناس دوهزار توماني در سال گذشته موجب شد بحث هاي متعددي درباره ضرورت انتشار اسكناسي با اين ارزش شد در حالي كه بيش از يك سال از اعلام اين خبر گذشته است، وزير اقتصاد خبر داده است، طرح مربوط به اسكناس دوهزار توماني نهايي شده است. وي گفته است، اين طرح ۳ مشكل اساسي دارد، اما از ذكر جزئيات اين اشكالات خودداري كرده و گفته است نمي توان گفت، اين اسكناس در كدام ماه مي آيد.


غوغاي نفتي ها در هجوم به عراق
شركتهاي غول پيكر نفتي، به ويژه شركتهاي آمريكايي اين روزها از وضعيت عراق بيش از همه احساس خوشبختي مي كنند.
يك مسئول بازاريابي نفت عراق خبر داد، عراق با شل، بريتيش پتروليوم، شورون، كونوكو، توتال و اكسون قراردادهاي متعدد منعقد كرده است. ذخاير غني عراق، شانس كشورهاي نفت خيز براي جذب سرمايه هاي مورد نياز نفت را كاهش خواهد داد.
003440.jpg

ميگو صادر كنيد، يارانه بگيريد
محمود حجتي وزير جهاد كشاورزي كه ناچار است با توليد كنندگان ميگو مدارا كند تا سرمايه گذاري هنگفت انجام شده در اين بخش هدر نرود تأكيد دارد، براي صادرات هر كيلو ميگو بايد ۵۰۰ تومان يارانه صادراتي پرداخت شود. طرح پرداخت يارانه صادراتي در دستور كار دولت است.
وي گفته است، نابرابري تورم ايران و جهان مشكل عمده صادر كنندگان ميگو است. قيمت ميگو پارسال ۴۰ درصد افت را تجربه كرده است.

برخورد با سودهاي كلان
مصطفي قلي خسروي رئيس اتحاديه مشاوران املاك تهران گفته انجام معامله همراه با سودهاي كلان حرام است و افزوده است: انجام چنين معاملاتي موجب برخورد اتحاديه خواهد شد.
وي كه معلوم نيست، رئيس يك اتحاديه يا مرجعي براي تشخيص حرام و حلال بودن معاملات است تأكيد كرده اگر چنين معاملاتي انجام شود، اتحاديه آن را فسخ مي كند.
رئيس اتحاديه مشاوران املاك تهران دادن مجوز از سوي اين اتحاديه را سندي در راستاي دخالت در معاملات ذكر كرده و تصريح كرده است: امضاي قرارداد بدون مجوز خطا محسوب مي شود.
003450.jpg

۵۱ درصد هتل هاي بنياد خالي بودند
ايسنا گزارش داده است، در سال ۱۳۸۱ فقط از ۴۹ درصد ظرفيت هتل هاي متعلق به بنياد مستضعفان استفاده شده است. اين خبر حاكي است فقط ۲۰ درصد از ظرفيت ۲۰ هتل متعلق به بنياد مستضعفان را خارجي ها اشغال كرده اند.
درآمد اين هتل ها در سال گذشته ۲۸ ميليارد تومان بوده است. در اين گزارش از رقم ميزان هزينه ها و سود ۲۰ هتل ياد شده خبري داده نشده است.

مسي فرگوسن رفت
تاريخ كشاورزي جهان در هفته جاري يكي از نمادهاي خود را از دست داد.
شركت تراكتورسازي مسي فرگوسن انگليس كه سال ها با توليد ماشين آلات كشاورزي در توليد محصولات كشاورزي جهان نقش زيربنايي داشت، هفته جاري در شهر كاونتري انگليس درهاي كارخانه را براي هميشه بست.
اين كارخانه پس از جنگ جهاني دوم كار خود را آغاز كرد و پس از ۵۶ سال و توليد حداقل ۳ ميليون تراكتور و ايفاي نقش زيربنايي در توليد محصولات كشاورزي در جهان تعطيل شد.

اقتصاد
ادبيات
انديشه
زندگي
سياست
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |