رئيس سازمان بهزيستي طي مصاحبه اي ازاجراي طرح خدمات اجتماعي سيار يا اتومبيل سلامتي خبر داد كه طي آن، كودكان خياباني، افراد آزارديده، دختران فراري، زنان در معرض خشونت و... از خدمات مشاوره حقوقي، مددكاري، روانشناختي، مشاوره اي و درماني بهره خواهند برد. طبق اين خبر، قرار است با بكارگيري اين اورژانسها كه حامل يك پرستار، دو مددكار و يك نگهبان نيروي انتظامي مي باشد، از تمركز خدمات اجتماعي در يك نقطه شهر جلوگيري شود و خدمات به افراد در معرض آسيب ارائه شود.
چند سال قبل، در يكي از برنامه هاي طنز راديو، نمايشنامه اي اجرا شد كه طعنه به افزايش تعداد پزشكان در جامعه مي زد. در اين نمايشنامه، پزشكي همچون فروشندگان دوره گرد كه در كوي و برزن كالاي خود را فرياد مي زنند، فرياد مي زد كه لوزه عمل مي كنيم، در رفتگي جا مي اندازيم، آپانديس عمل مي كنيم، ... و بعد يكي از اهالي محل، پزشك آواره را صدا مي زد و بر سر قيمت جراحي خال گوشتي مادر بزرگ و ختنه بچه و لوزه خود به چانه زني مي پرداخت. شنيدن خبر راه اندازي اتومبيل سلامتي، يادآور همان نمايشنامه است. اتومبيلي در حال حركت با بلندگويي نصب شده روي آن كه كسي از پشت آن مردم را فرامي خواند: مشاوره ازدواج، ترك اعتياد، فوبيا، افسردگي، خودكشي،... گرچه مسئولين سازمان بهزيستي هدف از آزمايش اين طرح را جلوگيري از تمركز خدمات مشاوره در يك نقطه شهر عنوان مي كنند، اما در بحث مشاوره كه حتي نوع قرار گرفتن صندلي مشاور نسبت به صندلي مراجع و نحوه ارتباط اين دو، تا جايي كه تمامي حركات مراجع براي مشاور قابل رؤيت باشد، مهم است، قرار دادن اتومبيلي در حد و اندازه يك آمبولانس براي كار مشاوره در كوچه و خيابان، مشاوره را به عملي شبيه گرفتن خون و خوردن يك سانديس پس از آن، در كانتينرهاي سازمان خون تشبيه مي كند. مطلب موقعي بيشتر باعث تعجب مي شود كه اگر به قصد گرفتن مجوز مركز مشاوره خصوصي، تماسي با سازمان ملي جوانان كه متولي اين امر است بگيريد، متوجه مي شويد خواهان وجود ساختماني حداقل سه خوابه، به علاوه پذيرايي و سرويس بهداشتي هستند كه مسئوليت آن را هم فقط به افراد فوق ليسانس و بالاتر در رشته هاي روانشناسي، مشاوره و مديريت مي دهند. اگر قرار است مشاوره سيار ارائه شود، مراجع وقتي سوار مي شود و موقعي كه پياده مي شود، احتمالاً چند كيلومتري جابجا شده و اگر قرار است ثابت بماند، چرا از آن به عنوان خدمات اجتماعي سيار نام مي برند. مي توان به جاي اتومبيلهاي كوچك و گرم و شلوغ، از ساختمانهاي اماكن دولتي، از جمله مدارسي كه در نوبت دوم تعطيل هستند استفاده كرد.
اهل نظر، از مشاوره به عنوان فرآيندي ياد مي كنند كه در اغلب موارد، خلاف حرفه پزشكي با يك نسخه مداوا صورت نمي پذيرد و مراجع مي بايد براي تغيير رفتار در خود و اطرافيان نسبت به بكار بستن تمهيدات تجويزشده اقدام كند تا سرانجام با رعايت تمهيدات مبتني بر اصول علمي و در مواقعي به صورت آزمايش و خطا، به نتيجه دست پيدا كنند. سوگيري مشاوران در مشاوره توجه به علل بوجود آمدن مسئله و سوگيري روانشناسان تأمل در نتايج مسئله است. مثلاً در مورد كسي كه دچار وسواس شده، مشاوران سعي در بررسي زمينه پيدايش وسواس فرد دارند تا با از بين بردن علت، مشكل را حل كنند ولي روانشناسان معتقدند حتي در صورت از بين رفتن علتها، خود بيماري كه در اين مثال وسواس مي باشد، احتياج به درمان خاصي دارد واز بين رفتن علت به تنهايي، بيماري را از بين نمي برد. با توجه به مزايا و معايب هر يك از دو نگاه در غرب تلفيقي از روانشناسي ومشاوره تحت عنوان روانشناسي مشاوره يا مشاوره روانشناسي مورداستفاده قرار مي گيرد تا به بهترين نحوه به مراجع كمك شود. اما با هر جهت گيري كه به اين قضيه نگاه كنيم، مشاوره در يك اتومبيل آن هم با حضور نگهبان و پرستار و راننده به نتيجه اي نخواهد رسيد. اما با توجه به اينكه، به گفته يكي از مسئولان سازمان، اين طرح فعلاً آزمايشي است و كلاً دو دستگاه ميني بوس براي آن اختصاص پيدا كرده و از طرفي درخبر مطبوعات ارائه خدمات مشاوره اي، حقوقي، مددكاري، روانشناختي و درماني براي دختران فراري، زنان در معرض خشونت، كودكان خياباني و افراد آزارديده در اين آمبولانسها پيش بيني شده، مي توان حدس زد موقع مخابره، كمي پياز داغ خبر اضافه شده و قطعاً دو مددكار، يك پرستار و يك نگهبان نمي توانند از عهده چنين خدماتي برآيند.
اگر بيشتر قصد انجام كارهاي نمايشي و نمايشگاهي است و به قول مسئول محترم روابط عمومي سازمان، ارائه بروشور و تراكت و تبليغات براي راهنمايي مراجعين به مراكز مشاوره بهزيستي باشد انجام آن حتي در يك ميني بوس غيرممكن نيست ولي مراجعين به مراكز مشاوره، همواره ترجيح مي دهند كه مشكل خود را حداكثر با يك نفر آن هم به طور كاملاً خصوصي مطرح كنند و در ميني بوس كه علاوه بر مددكار، يك مددكار ديگر، راننده، نگهبان و پرستار حضور داشته باشد، ترجيح خواهند داد به جاي بازگويي مشكل خود، مشكلات همسايه هايشان را با مددكار در ميان بگذارند. از سوي ديگر اگر مقرر شده اتومبيلهاي سلامت نقش Hot Line را بازي كنند كه افراد كارد به استخوان رسيده را مانند آمبولانس هوايي كه بيماران بد حال را سريع به بيمارستان مي رساند، سريعاً موردمشاوره قرار دهند، بهتر بود همان خط ۱۴۸ را كه اقدام مناسبي براي مشاوره تلفني و در پاسخ به اين نياز است تقويت مي كردند و آن را بيش از پيش به مردم معرفي مي كردند.
سهولت دسترسي، صرفه جويي در وقت، نداشتن هزينه، پنهان ماندن شخصيت افراد و بازگويي اصل ماوقع در مشكلات بسيار خصوصي از مزاياي مشاوره  تلفني است. هرچند بعضي از اساتيد بنام رشته مشاوره، ارزشي براي اين نوع مشاوره قايل نيستند، اما حتي همين اساتيد هم به نتايج مثبت ايجاد خطوط مشاوره تلفني اذعان مي كنند.
متأسفانه اغلب تماس گيرندگان با ۱۴۸، همواره از اينكه پشت خط مي مانند و در آخر هم از ايشان خواسته مي شود مجدداً شماره گيري كنند، ناراحت هستند و از كم بودن تعداد مشاوران و طولاني بودن زمان پاسخگويي كه ماندن پشت خط را طولاني تر مي كند گله مند هستند و در نتيجه خواستار افزايش خطوط آن، براي سهولت و تسريع در پاسخ گرفتن هستند. برخلاف مشاوره تلفني ۱۴۸ كه با اقبال مردم مواجه شده، بعيد است اتومبيل سلامتي بتواند مسافران خود را به مقصد برساند. اين طرح همچون طرح احياي نقش مشاوره اي معلمان در آموزش و پرورش، بيشتر حاوي سر و صداست تا محتوي. به موجب طرح احياي نقش مشاوره اي معلمان در دوره آموزش راهنمايي، مقرر شده معلماني كه سر كلاسهاي درس، جغرافي، ادبيات، علوم، رياضي و ساير دروس را تدريس مي كنند، به انجام مشاوره هم بپردازند و مشكلات روحي، رواني، شاگردان خود را نيز بررسي و تحليل كنند. حتي براي اينكه معلمان مدارس مشمول طرح را در مركز تربيت معلم شهيد دستغيب تهران جمع كردند و طي سه بعد از ظهر و با ارائه يك جزوه، آنها را مسلح و مجهز به تكنيك مشاوره كردند. همان كاري كه معلوم نيست چرا در دانشگاه ها تا ۴ سال يا بيشتر، بيخود و بي جهت وقت خود را صرف آن مي كنند. غافل از آن كه در بعضي سازمانها چه معجزاتي كه رخ نمي دهد.
در حال حاضر سازمانها و وزارتخانه هاي مختلف به ارائه خدمات مشاوره مي پردازند. دانشگاه، آموزش و پرورش، نيروي انتظامي، سازمان ملي جوانان، دادگستري، بهزيستي و بالاخره مراكز خصوصي مشاوره، تعدد اين مراكز، تقريباً متأثر از سازمان مؤسس و پشتيبان آن است. مثلاً غالب مراجعين به نيروي انتظامي، در شرايط حاد روحي و رواني و بيشتر در ادامه برخوردهاي فيزيكي دست به دامن مشاور كلانتري مي شوند. در آموزش و پرورش، بيشتر مشكلات تحصيلي دانش آموزان، اختلالات يادگيري، عوامل مؤثر بر تحصيل فرزندان و نيز مشكلات خانواده در ارتباط والدين با يكديگر و نيز با فرزندان مورد بررسي است.
در بهزيستي نيز انواع حادتر مراجعاني كه حتي قادر به ادامه تحصيل نبوده اند و يا از آسيب هاي اجتماعي شديد لطمه خورده اند، مورد بررسي و نگهداري و مددكاري قرار مي گيرند. در دانشگاه ها، وقوع ۲۰۰ مورد خودكشي از ابتداي سال ۷۹ تا انتهاي سال ۸۰، كه در ۱۸ مورد منجر به مرگ شده، ارائه خدمات مشاوره اي خاص مشكلات طيف دانشجو و نسل جوان را در اولويت خدمات مشاوره اي مراكز دانشگاه ها قرار مي دهد. در ميان افراد اقدام كننده به خودكشي، دارنده مدال طلاي المپياد شيمي هم ديده مي شود واحتمال ثبت نشدن تعداد بيشتري از وقوع خودكشي در ۵۴ دانشگاه تحت پوشش وزارت علوم منتفي نيست.
افزايش مراجعين مراكز مشاوره نشان از وجود مشكلات فراوان اجتماعي، حقوقي، اخلاقي و روانشناختي دارد. در موارد بسياري، هيچ كس مثل يك غريبه رازدار، متعهد و متخصص نمي تواند در كاهش آلام و ارائه راهكار مناسب براي نحوه برخورد با مشكل به كمك انسان بيايد. افزايش اين مراكز و اقبال مردم نسبت به آنها، بيانگر نيازي است كه به طور پنهان و غيرملموس درسطح جامعه وجود دارد. اما ادامه به كار اين مراكز با مشكلات بسياري روبروست.
در مراكز مشاوره آموزشي و پرورشي مشكل مالي در اولويت نخست قرار دارد. ساختمان بعضي از اين مراكز، مكان يك مدرسه است كه به طور موقت در اختيار مشاوره قرار گرفته و مراكزي هم كه مانند مركز مشاوره آموزش و پرورش منطقه ۱۶، به همين منظور بازسازي و تجهيز شده، به زحمت قادر به ادامه فعاليت خود هستند، در اين مراكز عليرغم اخذ هزينه كم، اغلب مراجعين در پرداخت آن با مشكل مواجه هستند، به خصوص كه براي موضوعاتي نظير اختلالات يادگيري، گفتار درماني و مشاوره خانواده، گاه نياز به بيش از ده جلسه مشاوره مي باشد. از طرفي پرداخت حقوق به هر يك از مشاوران كه داراي مدرك ليسانس تا دكتري هستند حتي براي يك نصف روز در هفته گاهي به ماهي ۴۰ هزار تومان سر مي زند. قوانين دست و پاگير موجود در آموزش و پرورش اجازه خودگرداني مركز، به صورت اخذ مشاوره براي پرداخت مستقيم به مشاور را نمي دهد. نتيجه اين امر، عدم امكان استفاده از فضا و اتاقهاي متعدد و مشاوران مجرب، حتي با وجود مراجعين مي باشد و گاه مراجع در انتظار وقتهاي دوماهه باقي مي ماند.
مبالغ وعده داده شده از سوي سازمان آموزش و پرورش شهر تهران هم به طور شاخص تحقق مي يابد و كمك هايي هم كه از سوي ستاد مبارزه با مواد مخدر انجام مي گيرد بيشتر صرف امور نمايشي نظير برپايي نمايشگاه و مسابقات ورزشي مي شود. مشكل مهمتر ناشي از فقدان بضاعت مالي مراكز آموزش و پرورش، عدم امكان بكارگيري مددكار است.
مددكار اين حلقه مفقوده بين مراكز مشاوره و جامعه، به انجام خدمتي تخصصي و يا فعاليت ويژه كه بر دانش و مهارتهاي خاصي مبتني است مي پردازد. هدف از اين خدمت، كمك وياري به افراد و گروه ها و يا جامعه است تا بتوانند با كارايي بيشتري با مشكلاتي كه در انجام كار يا وظايف اجتماعي خود روبرو مي شوند مقابله كنند و در نتيجه استقلال شخصي و رضايت خاطر فردي و يا اجتماعي را بدست آورند. مددكار عنصر اجرايي، ميداني مشاوره است و براي انجام وظيفه خويش ممكن است با نهادهاي انتظامي، حقوقي و درماني نيز مرتبط شود. چون هزينه و وقت و انرژي مصروف مددكاري به مراتب بيش از خدمات مشاور است، طبيعي است كه اغلب خانواده هاي نيازمند با توجه به مشكلات مالي، امكان استفاده از اين خدمات را نداشته باشند.
مشكلات مالي مراكز مشاوره آموزش و پرورش علاوه بر اجبار در چشم پوشي از خدمات مددكاري، حقوقي و روانپزشكي، باعث شده تا به سختي از حق ويزيت خود صرف نظر كنند و براي مراجعين تخفيفي قايل شوند چرا كه دوام و بقاي اين مراكز تا حدودي مرتبط با اخذ حق مشاوره است. مشكلاتي كه به تبع اين سخت گيري بوجود مي آيد انصراف مراجعين از ادامه مشاوره است. متأسفانه تاكنون مشاوران همچون پزشكان تحت نظام پزشكي، تحت نظام مشاوره اي به معناي امكان استفاده از دفترچه هاي بيمه قرار نگرفته اند و اين امر در حال و هواي فقر معيشتي مردم، ادامه كار مراكز مشاوره، را با آينده نه چندان روشني روبرو ساخته است.
وضعيت عمومي جامعه ناشي از تورم، فقر، اختلاف شديد طبقاتي، هزينه بالاي زندگي، افول ارزشها، رنگ باختن الگوها و تقليد نابجا از الگوهاي بيگانه، معضلات اجتماعي و حقوقي فراواني را ايجاد كرده است. دختر و پسري كه پيش از ازدواج رسمي عروسي كرده اند، دختري كه در محل كار خود مورد سوءاستفاده كارفرما قرار گرفته، زني كه همسر معتادش در زندان دچار ايدز شده مردي كه با كمك همسر معلمش توانسته تحصيلات دانشگاهي را به پايان برساند و پس از گرفتن مجوز سردفتري اسناد، اكنون زن جواني همسن پسر دانشجوي خود اختيار كرده و تصميم به ترك زن اول گرفته، مادري كه پسر ۶ ساله اش دايماً به تقليد حركات جنسي با همسالان خود مي پردازد، پسري كه پس از ترك تحصيل با اشرار و قاچاقچيان مواد مخدر در ارتباط است و به شدت موجب نگراني خانواده شده، زني كه از يافتن مقداري مواد مخدر در جيب لباس همسر خود دچار تألمات روحي شده، زني كه پس از فوت همسر، با ادامه زندگي در منزل پدر همسر در روابطش با فرزندان دچار مشكل شده، دختري كه شبي را به تنهايي در بيرون از خانه سپري كرده و خواهري كه برادرش حاضر به پرداخت حق الارث والدين مرحومشان نيست از جمله نمونه هايي است كه به مراكز مشاوره مراجعه كرده اند. پيداست كه عدم رسيدگي به هر يك از موارد تا چه حد مي تواند سبب بروز مشكلات فراوان براي خانواده و جامعه، در آينده اي نزديك يا دور باشد.
افرادي كه به هزاران دليل خواسته يا ناخواسته، گرفتار مشكلات اجتماعي، حقوقي و اخلاقي مي شوند، شهرونداني هستند كه در زمانهاي انقلاب، جنگ و رياضت اقتصادي به همراهي با جامعه پرداخته اند و اكنون اگرخواسته يا ناخواسته دچار فريب و فريبكاري شده اند شايسته حمايتهاي جدي هستند تا حيثيت و غرورشان براي چندهزار تومان لطمه نبيند و از حداقل حمايتي كه بايد از آن بهره مند شوند، محروم نگردند. هرچند اگر منصفانه به قضيه نگاه كنيم، در مواقع بسياري مشكلات اجتماعي، به اذعان صريح مديران رده بالاي جامعه، نتيجه سياستگذاري هاي غلط سياستمداران بوده است. به قول وزير محترم كشور، بسياري ازمعضلات اجتماعي، ناشي از تبليغات در مورد سالم و امن بودن فضاي جامعه و در نتيجه كاهش مسئوليت خانواده ها در حراست از اعضاي خانواده بوده است و يا هجوم جوانان به سوي مواد مخدر، نتيجه تعطيلي بسياري از اماكن ورزشي و ممنوعيت تفريحات سرگرم كننده بود. حال آنكه پس از مدتي باز شدن بسياري از آنها، حتي باشگاه  هاي بيليارد هيچ مشكلي را توليد نكرد.
و در آخر اينكه، اگر قبول كنيم كه بسياري از مشكلات مردم معلول شرايط جامعه است و اگر قبول كنيم، غلبه بر مقاومتهاي روحي و رواني فرد براي مراجعه به مشاور، خود كار مهمي است و در شرايطي كه هزينه هاي گزاف صرف برپايي همايشها و نمايشهاي بي نتيجه در امور مختلف مي شود، محروم كردن متقاضيان خدمات مشاوره به خاطر فقدان بضاعت مالي، ظلمي است كه نتيجه آن، جامعه را متأثر خواهد كرد.
محرم حيدري

اواخر سال گذشته نشست كاري را براي مديران ارشد يك سازمان ارائه دادم.
در حالي كه بررسي مقدماتي از اين نشست صورت مي دادم تا چالشهايي را كه اين مديران تجربه مي كردند، ارزيابي كنم برايم مشخص شد كه بسياري از آنان علائم ركود و كساد تجاري را نشان مي دادند و هيچ تعجبي ندارد كه چرا؟ آنها از «مسائل اولويتي» در رنج بودند و از آن لطمه مي ديدند. صرفاً اين اشتباه را مرتكب مي شدند كه امور اضطراري را انجام دهند تا وظايف مهم را.
آنان ساعتهاي بسيار طولاني فعاليت مي كردند، بدون اينكه زماني را براي خودشان يا افراد در زندگيشان صرف كنند. دفاتر اداري و محيط كارشان با بي نظمي و بدون انسجام خاصي همچون ارتباطاتشان با افراد كه در نتيجه آن ايجاد مي شد، مواجه بود. به عبارت ديگر بي نظمي در محيط كارشان به روابطشان نيز با افراد لطمه وارد مي ساخت. اين بدان معني بود كه آنها در ارتباط مؤثر خود با اعضاي تيم با مشكل روبه رو بودند و از همه بدتر با اعضاي خانواده خودشان. به طور طبيعي اين امر تأثير زيادي بر روحيه و قدرت توليد و بهره وري اعضاي تيم آنان و نتيجه كارشان داشت و حتي اين تأثير در محيط خانوادگي بدتر هم بود.
و با اين وجود غلبه بر مشكلات و مسائل اولويتي كاملاً آسان است. تمام كاري كه بايد انجام دهيد اين است كه به آنچه مديران موفق انجام مي دهند توجه كنيد و از رفتار آنان الگو بگيريد.
از تجربه من در ارتباط با بسياري از مديران، چنين يافته ام و به اين امر پي برده ام كه ۵ راز مديران بسيار موفق وجود دارد.
۱- مديران بسيار موفق الگو و نمونه اي فوق العاده و بي نظير هستند. آنان آنچه تعليم مي دهند در عمل خود به كار مي گيرند.
۲- مديران بسيار موفق از زمان و پول خود در تيم و زندگي خودشان به طرز مؤثر استفاده مي كنند. آنان افراد تيم و زندگي فردي خود را با آموزش و تعليم پيشرفت مي دهند.
۳- مديران بسيار موفق سازمان دهي شده هستند. آنان مي دانند كه چطور زمان خود را مديريت كنند و اينكه چطور عملكردها، ايده ها و تئوري ها را در جايي قرار دهند كه آنان و تيم شان را قادر بسازد بر روي مسائل مهم فعاليت كنند.
۴- مديران بسيار موفق سرحال، قبراق و سالم هستند. آنان مي دانند و درك مي كنند كه فكر سالم و بدن سالم قدرت توليد و بهره وري و رفاه كلي آنان را بهتر مي كند و توسعه مي دهد.
۵- مديران بسيار موفق داراي توانايي براي رشد و ترقي هستند. آنان براي اولويت در زندگي فردي زماني را مشخص مي كنند زيرا مي دانند كه داشتن تعادل در زندگي و كار آنها
ر ا خوشحال تر و با نشاط تر و مدير موفق تر مي سازد.
نتيجه قراردادن اين اسرار در عمل كاملاً ساده است. مديران بسيار موفق اولويتهاي خود را به افراد، كار و زندگي خانوادگي مستقر مي سازند و براي هر كدام اولويتهايي را قرار مي دهند. آنان بيشتر زندگي مي كنند و از زندگي بيشتر لذت مي برند.
ترجمه: ناهيد خسروي

ترجمه:  امير بهادري نژاد
سينماهاي سيار در افغانستان
براي دومين سال متوالي، ۸ سينماي سيار در خيابانهاي افغانستان به نمايش فيلم هاي آموزشي خواهند پرداخت. سال گذشته طي ۶ هفته بيش از۴۵۰ هزار نفر در سينماهاي سيار حضور يافتند اما امسال پيش بيني مي شود كه تعداد تماشاگران بالغ بر۹۰۰ هزار نفر شود.
اين ۸ سينما طي ۵ ماه در افغانستان فعاليت خواهد كرد كه هر ماه، مدام۲۰۰ دهكده فرصت تماشاي فيلم هاي آموزشي را پيدا مي كنند.
در مجموع سه فيلم آموزشي۳۰ دقيقه اي از پرده ۳*۵ متري اين سينماهاي سيار پخش خواهد شد. فيلم نخست «مدرسه  ما» نام دارد كه موضوع آن تحصيل دانش آموزان دختر است.
نام فيلم بعدي «ميراث فرهنگي افغانستان» است و فيلم آخر «صداي قلب» مي باشد كه به بررسي وضعيت موسيقيدانان در جامعه افغانستان مي پردازد.
گفته مي شود كه ۸۰ درصد مردم افغانستان تاكنون فيلم در سينما تماشا نكرده اند چون تنها ۶ درصد مردم اين كشور دسترسي به نيروي برق دارند.
هزينه اجراي اين پروژه در حدود ۳۵ هزار دلار برآورد شده كه آن  را سازمان ملل و اتحاديه اروپا تأمين خواهد كرد.
منبع: فرانس پرس
نگران فرزندان چاق خود باشيد
شما بايد نگران چاقي فرزند خود باشيد چون كودكاني كه چاق هستند در جامعه منزوي مي شوند اما چگونه مي توان فهميد كه آيا كودكمان چاق است يا خير.
پزشكان مي گويند اگر دور كمر كودك شما بيش از نصف قد وي باشد، او حتماً چاق است.در كشور انگليس تنها۳۰ هزار كودك و نوجوان به دليل چاقي جان خود را از دست مي دهند. همچنين چاقي مقدمه بيماريهاي قلبي، سرطان و ديابت است.
معمولاً كودكان و نوجوانان چاق در مدرسه مورد تمسخر همكلاسي هاي خود قرار مي گيرند. تغذيه نامناسب (استفاده زياد از غذاهاي حاضري همچون ساندويچ و پيتزا) و كم تحركي عامل اصلي چاقي در كودكان است. بسياري از كودكان ترجيح مي دهند به جاي انجام حركات ورزشي، تلويزيون تماشا كنند و يا پشت كامپيوتر بنشينند.
اگر مي خواهيد كودك چاق نداشته باشيد ۵ بار در روز به او ميوه و سبزيجات بدهيد، از حجم غذاهاي چرب بكاهيد و آنها را وادار به انجام حركات ورزشي كنيد. شما مي توانيد فرزندانتان را به پارك و يا استخر ببريد.
منبع: سان
گپ زدن در مترو
«بري» و «وتزل» اخيراً تحصيلات دانشگاهي خود را به اتمام رسانده اند. اما اين دو جوان ۲۳ ساله به جاي يافتن كسب و كار مناسب براي خود، طي يك سال اخير عمرشان را صرف جذب هم صحبت در خيابانهاي نيويورك كرده اند.
آنها پس از پايان تحصيلات خود تصميم گرفتند با حضور در ايستگاه هاي مترو نيويورك از مردم بخواهند تا با آنان گپ بزنند.
به همين دليل آنها يك تابلو سبك از خود آويزان كرده اند كه روي اين تابلو با خط درشت نوشته شده: «با من صحبت كن».شهروندان نيويوركي از ديرباز معتقدند كه نبايد با افراد غريبه و ناشناس صحبت كرد اما اين دو جوان مي خواهند سنت شكني كنند.اغلب افرادي كه در خيابانها مردم را به صحبت كردن و گپ زدن با خود تشويق مي كنند دو هدف را دنبال مي كنند، ابتدا دريافت پول و سپس تبليغ دين و مذهب.اما اين دو، نه از مردم پول مي خواهند و نه قصد تبليغ براي مذهب و يا شخص خاصي را دارند. آنها طي يك سال اخير هر روز به مدت ۱۴ ساعت در ايستگاه هاي مترو شهر نيويورك مردم را دعوت به گپ زدن در مورد موضوعات آزاد مي كردند. به همين دليل هر روز افراد بسياري به اين دو جوان پرشور مراجعه كرده و در مورد مسائل مختلفي از جمله اينترنت، خاطرات دوران كودكي و حتي جرم هايي كه در نوجواني مرتكب شده اند، صحبت مي كنند.
اما سؤال اين است كه چنين كاري تا چه زماني مي تواند تداوم داشته باشد. چون هر دو جوان براي تأمين هزينه هاي زندگي خود به پول نياز دارند و از همه مهم تر بايد براي خود مسكن تهيه كنند.
منبع: رويترز
چرا گيتس ثروتمند ترين مرد جهان است
آيا مي دانيد كه يك مهندس ژاپني به  نام «كن ساكامورا» حتي مي توانست ثروتمند تر از «بيل گيتس»، ثروتمند ترين مرد جهان باشد؟ اما وي ترجيح مي دهد به جاي رقابت با گيتس مانند يك فرد عادي زندگي كند.
اين مهندس ژاپني يك سيستم  عامل طراحي كرده كه حتي بيش از برنامه «ويندوز» شركت مايكروسافت مورد استفاده قرار مي گيرد.سيستم عامل اين مهندس ژاپني كه به نام «ترون» معروف است در وسايلي از دوربين ديجيتال گرفته تا موتور خودروهاي شخصي استفاده مي شود در حالي كه از ويندوز تنها مي توان در كامپيوترهاي شخصي بهره گرفت.
اما چرا بايد بيل گيتس ميلياردر شود اما ساكامورا مانند يك شهروند عادي زندگي كند؟
پاسخ به اين پرسش كاملاً ساده است. كاربران بايد برنامه «ويندوز» را خريداري كنند اما برنامه «ترون» رايگان مي باشد و در دسترس همگان قرار دارد.در صورتي كه ناكامورا براي هر نسخه از برنامه  «ترون» تنها يك سنت دريافت مي كرد هم اكنون ثروت وي به چند ميليارد دلار مي رسيد.
ساكامورا ۵۴ ساله مي گويد: من۲۰ سال قبل برنامه «ترون» را طراحي كردم اما مانند بيل گيتس تاجر نيستم بلكه مهندس و استاد دانشگاه هستم و به پول درآوردن فكر نمي كنم.
در حال حاضر برنامه ترون روي ۳ تا ۴ ميليارد دستگاه نصب است، در حالي كه برنامه ويندوز در حدود ۱۵۰ ميليون كامپيوتر را در بر مي گيرد.
ساكامورا در ادامه مي گويد: برنامه اي كه زيرساختار يك جامعه را تشكيل مي دهد نبايد درآمدزا باشد و بايد آن  را به  طور رايگان ارائه داد. اما آقاي گيتس مختار است كه براي فروش برنامه خود پول بگيرد چون وي در دنياي سرمايه داري زندگي مي كند.
منبع:  رويترز