چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۲۲- July, 30, 2003
نقش دين در مبارزه آزاديبخش مردم فلسطين
دين رهايي بخش
زير ذره بين
فلسطيني ها به عنوان ملتي كه پس از يك دوره فروپاشي، از دست دادن سرزمين و آوارگي و مبارزات بسيار،  مجددا در فرآيند گفت وگوي صلح، در تدارك تشكيل ملت- كشور مستقل فلسطين در بخشي از سرزمين هاي مادري خود قرار گرفته اند، نياز به باز تعريف ملي خود دارند. در اين روند، عوامل مختلف فرآيند ملت سازي را ايجاباً  يا سلباً تحت تأثير قرار مي دهد. يكي از اين عوامل بدون ترديد «نقش مذهب» خواهد بود. با توجه به اين مسأله، نوشته حاضر در پي پاسخ به اين پرسش است كه در فرآيند تشكيل ملت- كشور فلسطيني، مذهب چه نقشي ايفا خواهد كرد.

نجفي فيروز جايي
براي تحليل نقش مذهب و رابطه آن با ملت در ميان فلسطيني ها، ذكر نكات زير ضروري به نظر مي رسد:
۱- در ميان فلسطيني ها مي توان دو ديدگاه را مشاهده كرد. يكي جريان هاي غيرمذهبي (لائيك) و ديگري جريان هاي مذهبي. نخستين رويارويي هاي فلسطيني ها با اسرائيل تا پيش از تشكيل دولت اسرائيل و در بدو تأسيس آن هويت ديني داشت و كساني چون حاج امين الحسيني، مفتي اعظم بيت  المقدس و شيخ عزالدين قسام رهبري قيام را برعهده داشتند. اما پس از آن، شكل گيري هويت و مبارزات فلسطيني، بيشتر با انديشه ناسيوناليسم عربي شكل گرفت. يعني جريان هاي غيرمذهبي در كشورهاي عربي و داخل فلسطين نقش زيادي داشتند. اما با گذشت زمان و تعميق مناقشه، جنبه هاي مذهبي هويت هر يك از طرفين اسرائيلي و فلسطيني پررنگ تر گرديد. يعني صهيونيست ها براي پيشبرد اهداف خود به ادعاي ارض موعود و موروثي بودن سرزمين و تقويت هويت يهود و ترويج افسانه آنتي سميتيزم (يهود ستيزي) نيازمند بودند تا بتوانند حق حاكميت و مالكيت فلسطيني ها بر آن سرزمين را خدشه دار كنند. بدين ترتيب، انديشه صهيونيسم به ناچار هويت مذهبي خود را تقويت كرد و جريانهاي مذهبي نقش مؤثرتري در اسرائيل يافتند.
اما فلسطيني ها پيش از آن كه بتواند فرآيند ملت سازي را در فرآيند تشكيل ملت - كشورهاي مدرن طي كنند و در شرايطي كه هنوز خود را در قالب مجموعه عالم اسلام در لواي امپراطوري عثماني تعريف مي كردند، ناگهان سرزمين خود را در اشغال و ملت خود را آواره ديدند. بنابراين تعاريف اوليه هويت ملي فلسطين، تعاريفي گنگ و سازمان نيافته بودند. در اين شرايط پس از تشكيل دولت اسرائيلي، فلسطيني ها براي پر كردن اين خلأ ، خود را در قالب ملت بزرگتر يعني ملت عرب (قوميت) تعريف كردند و به همين دليل در اين مقطع رويارويي ها عمدتاً  از وجهه اسلامي - يهودي به وجهه عربي- اسرائيلي گرايش پيدا كرد. با اين حال پس از چهل سال مبارزه عمدتاً  ناسيوناليستي توسط ارتش هاي عربي و سپس گروه هاي چريكي ناسيوناليست و چپ فلسطيني (از ۱۹۴۸ تا ۱۹۸۷ ) با آغاز انتفاضه اول اين هويت به سوي مذهب گرايش بيشتري پيدا كرده است.
003410.jpg

۲- سرخوردگي از كشورهاي عربي سبب شد فلسطيني ها در انتفاضه بيشتر متكي به خود باشند و همين امر، فلسطيني  ها را از گستره ملت عرب (ناسيوناليسم عربي) به سوي ملت فلسطين و هويت فلسطيني بيشتر سوق مي دهد. بدين ترتيب، فلسطيني ها براي پر كردن اين خلأ (جدايي نسبي از گستره عربي) ناچارند به نقش مذهب بهاي بيشتري دهند (به عنوان مثال، براي نقش مذهب در ايجاد ملت و كشور جديد، مي توانيم از شكل گيري كشور پاكستان نام ببريم.) در اينجا اگر بخواهيم هويت فلسطيني را تعريف كنيم بايد آن را آميزه اي از مليت فلسطيني به علاوه نقش مذهب بدانيم. جالب اينجاست كه حتي گروههاي غيرمذهبي و مبارز سابق فلسطيني نيز كه پس از كنفرانس «اسلو»، كاركردهاي مبارزاتي خود را كنار نهاده و تحت عنوان تشكيلات خودگردان به دولت سازي پرداختند، زيرا دولت به لحاظ حقوقي بايد متشكل از چهار عنصر حكومت، جمعيت، سرزمين و حاكميت باشد، لذا دولت فلسطين فقط با داشتن حكومت (خودگردان) و بدون ملت، سرزمين و حاكميت مفهومي نخواهد داشت و در شرايطي كنوني كه اين دولت هنوز سرزمين مشخصي را به دست نياورده است و داراي جمعيتي آواره يا اردوگاه نشين است و حق حاكميت ندارد، مذهب مهمترين عاملي است كه مي تواند عنصر وحدت اين ملت تلقي شود. خصوصاً با توجه به اين موضوع كه دشمن (يعني اسرائيل) نيز هويت خود را در قالب ملت (قوميت) اسرائيل به اضافه مذهب يهود تعريف مي كند. بدين طريق مشاهده مي شود كه عرفات- شايد حتي عليرغم ميل  باطني خود- قيام انتفاضه را كه مذهب در آن حرف اول را مي زند، شديداً  سركوب نمي كند. تفاوت ميان دو ديدگاه دولت خودگردان و گروههاي جهادي اين است كه در تعريف جديد ملت فلسطين از نگاه دولت خودگردان، اين ملت در كنار ملت اسرائيل تعريف مي شود؛ موضوعي كه لااقل بخشي از جريانهاي مذهبي فلسطين هنوز آن را نپذيرفته اند.
۳- براي فلسطيني ها، از دست دادن سرزمين، عامل مهمي براي همبستگي بود. به همين دليل براي فلسطيني هايي كه توسط اسرائيل اخراج و آواره شدند و در تبعيد دائمي زندگي مي كنند، سازمانهاي سياسي و نظامي فلسطيني نظير سازمان آزاديبخش فلسطين در دهه هاي نخست، مهمترين نمادهاي قابل لمس هويت ملي فلسطين تلقي مي شدند و گرايشهاي غيرمذهبي اين سازمانها، چندان در اين قضاوت موثر نبود. رؤياي آوارگان براي بازگشت پس از چند دهه،  به يأس بدل شد، به همين نسبت نيز اهميت و نفوذ اين سازمانها در ميان فلسطيني هاي خارج از سرزمين هاي اشغالي، كاهش يافت و در نتيجه زمينه ها و حمايت ها براي پيدايش جريان هاي مذهبي همانند حماس و جهاد اسلامي هم در داخل و هم در خارج فلسطين، افزايش يافت. با آغاز مذاكرات در كنفرانس هاي مادريد و اسلو، اميدها در جبهه فلسطيني براي احراز دوباره هويت مستقل (از طريق ايجاد كشور، حكومت، سرزمين و حاكميت مستقل) تا حدودي زنده شد، اما كارشكني ها و خلف وعده هاي اسرائيل زمينه را براي شكل گيري انتفاضه دوم مهيا ساخت.
در اينجا ذكر دو نكته نيز مهم است:
نخست اين كه امتناع بيشتر كشورهاي عربي از پذيرفتن آوارگان فلسطيني مقيم در آنها به عنوان شهروند، به طور ناخواسته موجب تقويت هويت فلسطيني آنها شده است. به همين دليل اين آوارگان پس از تقريباً يك نسل كامل از آوارگي، آميزه اي از هويت فلسطيني و تأثيرپذيري از فرهنگ هاي ميزبان خود هستند. از طرف ديگر، امتناع مستمر اسرائيل از گفت وگو پيرامون امكان بازگشت فلسطيني ها، آوارگان را دچار بحران هويت و تعارضي سخت (عدم پذيرش در كشور ميزبان و كشور مادر) نموده است. بدين ترتيب گرايشهاي راديكال روزافزوني در ميان آنها پديد آمده است كه دشواري هاي زندگي در اردوگاه ها و آوارگي بر آن مي افزايد. اين گروه براي حفظ هويت فلسطيني خود بيشتر به گرايشهاي مذهبي روي آورده اند.
دوم اين كه فلسطيني هاي سرزمين ۱۹۴۸ كه شهروند اسرائيل محسوب مي شوند و به عنوان شهروند درجه چندم روزگار مي گذرانند، كماكان هويت فلسطيني خود را به خوبي به ياد مي آورند و لذا در تعلق به مليت فلسطيني يا اسرائيلي سرگردانند.
۴- با پررنگ تر شدن نقش مذهب در هر يك از دو هويت (ملت فلسطين و ملت اسرائيل) تأثير آن بر هويت مقابل كاملاً  واضح خواهد بود. به عبارت ديگر، راديكال تر شدن هر يك از اين دو به سوي گرايشهاي مذهبي، تأثير مشابهي برطرف مقابل خواهد داشت. به همين دليل است كه جريانهاي غيرمذهبي در هر دو طرف، تلاش مي كنند تا از افزايش نفوذ و فعاليت جريان هاي مذهبي حتي المقدور ممانعت نمايد حداكثر از آن به عنوان برگ برنده در مذاكرات بهره برداري نمايند. از آنجا كه هسته اصلي مناقشه بين طرفين، انكار هويت ديگري است، ترس از شكست، ميزان تأثير اين اختلاف نظر ميان جريانهاي لائيك و مذهبي را در هر دو طرف مناقشه كاهش مي دهد و يا لااقل در شرايط بحراني، تعديل مي كند. از آنجا كه اين ترس، براي فلسطيني ها ابعاد وسيع تر و فاجعه آميزتري دارد، همگرايي ميان جريانهاي غيرمذهبي و مذهبي در آنان بيشتر به چشم مي خورد. اما بارها نيز ديده شده است كه كابينه هاي اسرائيل در شرايط بحراني، ائتلافي از جريان هاي لائيك و مذهبي بوده است و نمونه كابينه فعلي نيز مشمول همين اصل است. حتي اينكه كدام جريان  و حزب در اسرائيل، برنده انتخابات باشد، تا حدودي تحت تأثير فرآيندهاي حاكم در طرف فلسطيني است.
نتيجه گيري:
الف- در مورد دلايل افزايش گرايش به مذهب در هر دو سوي مناقشه خاورميانه مي توان به دلايل ذيل اشاره كرد:
۱- هر دو سوي مناقشه خاورميانه به مذهب به عنوان ابزاري براي تفوق برطرف مقابل خود نيازمندند. در اين راستا، هر دو طرف از سكولاريسم به سوي تجويزات مذهبي در سياست پيش مي روند كه نمونه آن را مي توان در موفقيت هاي احزاب مذهبي در انتخابات اخير در اسرائيل و شكل گيري و پيشرفت سريع گروه هاي جهادي در دو انتفاضه فلسطين ديد.
۲- يكي ديگر از دلايل پر رنگ شدن نقش مذهب در جامعه فلسطين، ناكامي مبارزات ملي گرايانه و ناسيوناليستي گذشته و موفقيت  هاي انتفاضه در وارد كردن ضربات سخت از درون به اسرائيل است. چيزي كه افسانه امنيت و شكست ناپذيري اين رژيم را شديداً  مورد خدشه قرار داده است.
۳- سومين دليل آن است كه مذهب امروزه به علاوه مي تواند كاركرد ملت سازي به مفهوم مدرن خود را ارائه دهد. در اين راستا، خصوصاً براي فلسطيني ها كه در فرآيند دولت سازي فاقد سرزمين، جمعيت و حاكميت مشخص هستند، مذهب يكي از مهمترين عوامل وحدت ملي تلقي مي شود.
ب- نياز هر دو جريان ملي گرا و مذهبي به يكديگر در هر دو طرف مناقشه، ايجاب مي كند كه دو جريان براي حذف يكديگر پيش نروند. به همين دليل، وعده هاي مقامات خودگردان در مورد توقف انتفاضه، فقط مي تواند به معناي درخواست از آنان براي توقف اقدامات جهادي باشد. مقامات خودگردان، نه مي توانند و نه مي خواهند جريانات مذهبي را متلاشي نمايند. پيش بيني مي شود نقش مذهب در دولت و كشور احتمالي آينده فلسطين، نقشي پررنگ و ملموس و شايد ساختاري باشد.
ج- در يك ديدگاه حداقلي- يعني در صورت رضايت دادن گروههاي جهادي به سرزمين هاي سال ۱۹۶۷- يكي از دلايل كنوني تعارض ميان دولت خودگردان و جريانهاي اسلام گرا، نقشي است كه براي خود و براي كليت مذهب در دولت احتمالي آينده فلسطيني قائل هستند. اگر چه اكنون توافق نانوشته اي ميان اين دو جريان وجود دارد و گروههاي جهادي، آگاهانه، به عنوان برگ برنده دولت خودگردان در مذاكرات، ايفاي نقش مي نمايند- و به همين دليل اصولاً نه اصل مذاكرات بلكه امتيازات رد و بدل شده را مورد مناقشه قرار مي دهند- اما بدين مسأله آگاهي دارند كه پس از تشكيل چنين دولتي، گروههاي لائيك مجدداً  براي مذهب زدايي از سياست تلاش خواهند كرد. بدين ترتيب، اين گروهها خواهان تضمين هاي لازم در مورد جايگاه مذهب در ساختار و كاركرد دولت احتمالي آينده فلسطين مي باشند.
د- صرف نظر از تعارضات داخلي ميان جريانهاي ملي و اسلامي- فلسطيني، مردم فلسطين، به مجموعه دولت خودگردان و جريان هاي اسلام گرا، به عنوان دو اهرم در راستاي تحقق كشور حداقلي فلسطين مي نگرند و معتقدند اسرائيل تنها زماني حاضر به پذيرش گفت وگو و اعطاي امتيازاتي شد كه انتفاضه آغاز گرديد.
هـ- اگر چه ممكن است با توجه به نفوذ ديدگاه هاي اسلام سفلي در ميان گروههاي جهادي فلسطيني مداخله مذهب در سياست در حكومت آينده فلسطيني به سود جمهوري اسلامي تلقي نشود. اما در شرايط فعلي، قيام فلسطينيان خصوصاً در قالب انتفاضه و مشغول كردن اسرائيل به خود، در راستاي منافع و امنيت ايران قرار دارد، ضمن اين كه گرايشهاي جهاد اسلامي بسيار به تشيع نزديك بوده و گرايشهاي حماس در دو قالب سفلي و قرائت مدرن و قالب اخواني مي باشد و هيچ يك داراي تعارض هاي اساسي با ديدگاه شيعي نيستند.

گزارش تحليلي
استراحت تابستاني انتخابات پائيزي
نخست وزير ژاپن، جونيچرو كوايزومي روز دوشنبه به اعضاي حزب حاكم اين كشور گفت به تعطيلات تابستاني برويد و براي «لحظه حقيقت» سياسي در پائيز كه قرار است انتخابات عمومي برگزار شود، آماده شويد. او در نشست نمايندگان ليبرال دمكرات در مجلس ژاپن آن هم در زماني كه مجلس اين كشور اجلاسيه ۱۹۰ روزه خود را به پايان مي رساند گفت: «تعطيلات تابستاني آغاز مي شود اما من فكر نمي كنم كه در شرايطي كه شما با آن روبه رو هستيد بتوانيد استراحت چنداني بكنيد!»
كوايزومي كه تا حد زيادي انتظار مي رود در انتخابات رهبري حزب ليبرال دمكرات در روز ۲۰ سپتامبر (۲۹ شهريور) بار ديگر به عنوان رئيس اين حزب انتخاب شود افزود:« من از همه شما مي خواهم بنيان هاي سياسي خود را براي آمادگي در لحظه حقيقت محكم كنيد.»
اگرچه كوايزومي به صراحت سخن نگفت اما از اظهارات وي برمي آيد كه قصد دارد روز ۲۱ سپتامبر پس از انتخاب مجدد و قبل از انحلال مجلس نمايندگان در ماه اكتبر كابينه را ترميم كند. به نظر مي رسد انتخابات سراسري ژاپن در اوايل ماه نوامبر يعني حدود هفت ماه قبل از آن كه دوره كنوني مجلس نمايندگان اين كشور در تابستان سال آينده به پايان برسد، برگزار شود. انتخابات سراسري آينده ژاپن باعث شده است دو حزب بزرگ مخالف دولت اين كشور از قبل تصميم بگيرند تا در اواخر ماه سپتامبر براي «تغيير رژيم» با هم ادغام شوند. اما اين حركت احزاب مخالف در مجلس كنوني ژاپن تهديدي براي حزب حاكم ليبرال دمكرات محسوب نمي شودو حزب مخالف دموكراتيك و ليبرال چهارشنبه گذشته توافق كردند با هم ادغام شوند. اين اقدام موجب مي شود تا تعداد كرسي هاي مشترك آنها در مجلس ۴۸۰ نفري نمايندگان به ۱۳۷ كرسي و در مجلس ۲۴۷ نفري سنا به ۷۴ كرسي افزايش يابد.
كوايزومي در ماه آوريل سال ۲۰۰۱ وقتي بدون يك پايگاه سياسي قوي قدرت را به دست گرفت يك سياستمدار تكرو محسوب مي شد. اكنون درحالي كه او نتوانسته است برنامه «اصلاحات ساختاري» خود را از شعار به عمل تبديل كند و ژاپن را از ركود ديرپا خارج سازد در انتخابات رهبري حزب با چالشگران جدي كه از فراكسيون هاي رقيب حزب ليبرال دمكرات ظهور كرده اند مواجه شده است. رئيس شوراي امور عمومي حزب ليبرال دمكرات، «ميتسو هوريوچي» به عنوان يكي از سه مقام ارشد حزب كه آشكارا از كوايزومي درخواست كرده تا سياست اقتصادي اش را عوض كند روز دوشنبه گفت: «من توپ را به زمين نخست وزير انداخته ام. من بايد منتظر باشم تا توپ بازگردد.»
كوايزومي در آوريل سال ۲۰۰۱ با اتكا به معروفيت خود به عنوان رئيس حزب ليبرال دمكرات و نخست وزير جانشين يوشيروموري - كه به گاف دادن در سخنانش معروف بود - شد، اما از آن زمان تاكنون مشكلات اقتصادي داخلي ژاپن موجب شده تا محبوبيت او كاهش يابد. او در ماه اوت همان سال پس از آن كه نامزد ديگري براي رياست حزب مطرح نشد خودبه خود مجددا به عنوان رئيس حزب برگزيده شد. اجلاسيه پارلمان ژاپن كه روز دوشنبه به پايان رسيد ۴۰ روز افزايش يافته بود ائتلاف حاكم به رهبري حزب ليبرال دمكرات را قادر ساخت تا به رغم مخالفت اكثريت ژاپني ها لايحه اي كه اعزام سربازان ژاپني براي كمك به بازسازي عراق را مجاز مي كند تصويب نمايد. اين قانون مبناي حقوقي براي آنچه كه اولين مورد اعزام سربازان ژاپني به يك كشور در حال جنگ از زمان جنگ جهاني دوم به بعد تلقي مي شود، را فراهم آورده است. خبرگزاري فرانسه

سايه روشن سياست
تلخ و شيرين
خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) كه خبرهاي دانشجويي را با حساسيت دنبال مي كند پريروز در خبرهاي متعددي آخرين وضعيت چند دانشجوي زنداني را بررسي كرد.
در يكي از خبرهاي ايسنا آمده است:حجت شريفي از اعضاي سابق انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف، از زندان آزاد شده است.
حميد طباطبايي از اعضاي شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير با اعلام خبر آزادي اين فارغ التحصيل دانشگاه صنعتي شريف كه در جريان بازداشت هاي اخير دانشجويان دستگير شده بود، گفت: آزادي حجت شريفي با قرار كفالت انجام شده است.
خبر ديگر ايسنا حاكيست خانواده عامري نسب، عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت- طيف علامه- يكشنبه گذشته با سعيد مرتضوي دادستان عمومي و انقلاب تهران ديدار كردند. برپايه اين خبر در اين ديدار كه به خواست خانواده عامري نسب انجام شد، پس از تشريح وضعيت پرونده وي توسط دادستان، پدر و مادر عامري نسب آزادي وي را از دادستان تهران خواستار شدند. براساس خبر سوم ايسنا دو تن از دانشجويان دانشگاه اميركبير و اعضاي سابق انجمن اسلامي دانشجويان اين دانشگاه از سوي دادستاني تهران احضار شدند.
حامد شعباني، از اعضاي شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير در اين رابطه به ايسنا گفته است براساس احضاريه صادر شده از سوي دادستاني، علي فرخي و اميرحسين جلالي (اعضاي سابق انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير) به اتهام توهين به مقامات احضار شده اند. وي با اعلام اينكه نامبردگان پس از دريافت احضاريه از شهرستان محل زندگي شان به تهران آمدند، گفت: اين دو دانشجو روز دوشنبه به دادستاني مراجعه كردند؛ اما به واسطه پايان وقت اداري، تفهيم اتهام آنها انجام نشد.
خبر ديگر ايسنا نيز مي گويد: امور حقوقي كميسيون حقوق بشر اسلامي به نامه هاي خانواده هاي سازگارا و ملي مذهبي ها پاسخ داده است. در پاسخ كميسيون آمده است: نگراني هاي شما نسبت به وضعيت بستگان دستگير شده و تقاضاي تعيين وضعيت نامبردگان و امكان تماس با آنها پس از گذشت ۴۰ روز بي خبري، نگراني هاي درست و منطبق با حقوق قانوني و انساني است... انتظار مي رود هر چه سريع تر دستگاه هاي ذي ربط اقدام مقتضي منطبق با حقوق شهروندي و مصالح كشور را اتخاذ نمايند. پدر منوچهر محمدي نيز در گفتگو با ايسنا از افزايش ميزان محكوميت فرزندش خبر داده است. وي گفته است كه فرزندش به خاطر مصاحبه با راديوهاي خارجي در مدت مرخصي به حبس يك ساله محكوم شده است.

وحدت
در پي درج خبرها و گاه شايعاتي درباره بروز اختلاف بين هواداران دو گروه شيعه عراقي يعني هواداران آيت الله محمدباقر حكيم و مقتدي صدر و فشارهاي رسانه اي كه به مجلس اعلاي انقلاب اسلامي وارد شده است، سخنگوي اين گروه به ايسنا گفت: در حال حاضر وحدت بين شيعيان در عراق در سطح بسيار خوبي است و وجود برخي اختلاف ديدگاه ها نيز لازمه جامعه با نشاط و مردم سالار است.
سيدمحسن حكيم افزود: دشمنان ملت عراق درصدد هستند تا با دروغ سازي عليه هسته هاي دوست عراق اين گونه اختلاف نظرها را نوعي انشقاق تصوير كنند؛ تا جو فعلي را به چالش بكشند.
وي در خصوص مباحث مطرح شده درباره سپاه بدر و اين كه اين سپاه نماينده ملت عراق نيست؛ تصريح كرد: سپاه بدر كاملاً عراقي است و در زمان حاكميت حزب بعث عمليات زيادي از جمله ترور عدي در سال ۱۹۹۵ را ترتيب داده است.
حكيم از جمله دلايل عراقي بودن سپاه بدر را در مدفون بودن برخي اعضاي اين سپاه در عراق يا دستگيرشدنشان در زمان حاكميت بعث دانست و افزود: سپاه بدر غير از اعضاي شيعه نمايندگاني از ساير هسته ها مانند اهل سنت، تركمن ها يا اعراب دارد و اين نشان مي دهد سپاه بدر تا چه حد نماينده مردم عراق است. وي اخباري مبني بر اينكه احتمال دارد به دليل اختلافات بين شيعيان حاكميت از اين گروه به گروه ديگري در عراق منتقل شود، تصريح كرد: اين اخبار در راستاي جنگ رواني عليه شيعيان برنامه ريزي شده است و ما خواهان ايجاد حق برابري براي شيعيان هستيم و نمي خواهيم در اين ميان هيچ تبعيضي به وجود آيد اما بايد توجه داشت كه شيعيان در عراق در اكثريت مطلق هستند.
003415.jpg


ذوالقدر: شهاب ۳ تهديد همسايگان نيست
سردار محمدباقر ذوالقدر جانشين فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در حاشيه مراسم اختتاميه دوره تعدادي از دانشجويان دانشكده شهيد مطهري بسيج، گفت: «ما منتظريم اگر قدرتي بخواهد، يكبار ديگر بخت خود را با اين ملت و نيروهاي مسلح قدرتمند آن آزمايش كند، درس سخت ديگري به آن بدهيم.»
به گزارش ايسنا: وي در پاسخ به سئوالي درباره موشك شهاب ۳ كه آمريكا آن را تهديد كننده همسايگان ايران مي داند، گفت: «اين سلاح به هيچ وجه تهديدي براي همسايه ها نيست، بلكه يك وسيله متعارف دفاعي است كه در شرايط بي ثبات و نامطمئن فعلي جهان در كنار ساير تجهيزات نظامي، تضمين كننده امنيت ملي محسوب مي شود و با توجه به مناسبات خوبي كه بين جمهوري اسلامي و همسايگانش وجود دارد، تلاشهاي آمريكا براي ايجاد نگراني در همسايگان جمهوري اسلامي ناكام مانده است».
جانشين فرمانده سپاه درباره پيوستن ايران به پروتكل الحاقي به نقاط مثبت و منفي آن اشاره كرد و افزود: هنوز نظر نهايي جمهوري اسلامي ايران اعلام نشده است، اگر بدون دقت و مراقبت و ملاحظه همه جنبه ها، به اين الحاقيه بپيونديم كشور در مقابل تحركات اطلاعاتي دشمنان آسيب پذير مي شود و اين ايراد اساسي پيوست به آن است و نكته مثبت آن هم پايان دادن به جوسازي هاي ابرقدرتها عليه جمهوري اسلامي است.
از اين رو، هر تصميم عجولانه و بدون ملاحظه همه جوانب، مي تواند براي امنيت ملي ما خطرناك باشد.

سياست
ادبيات
اقتصاد
انديشه
زندگي
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |