دكتر محرم آقازاده
ايوان ايليچ در سال ۱۹۲۶ ميلادي در وين متولد شده و هنوز در قيدحيات است. ايليچ از ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۱ دوره ابتدايي تحصيل خود را در يك مدرسه ديني گذراند. او به سبب آن كه نياي يهودي داشت- از طرف مادرش- بر اساس قوانين ضد سامي از وين اخراج گرديد. از اين رو، وي تحصيلات بعدي اش را در دانشگاه فلورانس ايتاليا به انجام رساند و در دانشگاه گريگوريان رم، الهيات و فلسفه خواند و درجه دكتراي تاريخ را از دانشگاه سالزبورگ اخذ كرد.
ايوان ايليچ را كساني كه در حوزه آموزش و پرورش و مطالعات اجتماعي/ جامعه شناختي فعال هستند، به خوبي مي شناسند. ايليچ براي بسياري از ايرانيان هم شناخته شده است و آثاري از وي به زبان فارسي برگردانده شده است. از آن جمله مي توان به كتاب معروف جامعه مدرسه زدا- كه به فارسي ترجمه شده است ـ اشاره كرد.
مقاله بسيار مشهور ايليچ تحت عنوان «مدرسه: گاو مقدس»(۱۹۶۸) از نخستين آثار او در زمينه آموزش و پرورش است. در اين مقاله، ايليچ سخت به آموزش و پرورش مي تازد و آن را زير سؤال مي برد؛ از اين رو كه، آموزش و پرورش به شدت دچار تمركزگرايي، بوروكراسي دروني، خشك فكري و جايگاهي براي نابرابري ها شده است. مجموعه مقالات و سخنراني هاي او در قالب كتابي تحت عنوان «جامعه مدرسه زدا» در سال ۱۹۷۰ منتشر شد. چاپ نخستين كتاب ياد شده به زبان انگليسي بود، سپس در سال ۱۹۷۳ به زبان اسپانيولي انتشار يافت.
از چشم انداز ايليچ، مدرسه فروشنده برنامه درسي است و نتيجه فرايند توليد برنامه درسي چيزي همانند ساير كالاهاي توليدي دنياي مدرن است. در فرايند آموزش، معلم توزيع كننده يا ادامه دهنده محصول نهايي به مشتري يا دانش آموز است. به نظر ايوان ايليچ، مدرسه اي كه نتواند به دانش آموزان كمك كند شخصيت خود را بشناسند يا بناي شخصيتي راستين را پي افكنند و به رشد شناختي همراه با برنامه ريزي و دست ورزي دست يابند، مدرسه واقعي نيست و در يك نگاه انتقادي، به طوري كه در كتاب «جامعه مدرسه زدا» آمده است، آموزش و پرورش قادر به آموزش همه جانبه دانش آموزان نيست. انتقادي كه ايليچ از مدارس آمريكاي لاتين و از ساير كشورهاي آمريكايي مي كند، شايد در مورد مدارس ايراني نيز صدق مي كند. ايليچ يادگيري واقعي را ناشي از حضور و شركت فعال يادگيرنده در شرايط معنادار مي داند. نگاهي به مدارس ايراني نشانگر آن است كه مدارس حايز هيچ گونه شرايط معنادار براي يادگيري نيستند و آنچه از فرايند تحصيلي به دست مي آيد، چيزي جز آسيب رواني و اتلاف عملي فرزندان جامعه نيست.
ايوان ايليچ بر اساس تحليل هاي اجتماعي خود بيان مي كند كه در هر جامعه اي دو راه براي تحقق اهداف ويژه، نظير تحرك/ پويايي، ارتباط ميان مردم، بهداشت و يادگيري وجود دارد. ايليچ يكي از آن دو راه را استقلال و خودمختاري و ديگري را تبعيت مي نامد. با خودمختاري، افراد خود را به شكوفايي مي رسانند و ديگران هم در اين راه به او كمك مي كنند. در حالي كه در حالت تبعيت، شخص كار مي كند و فرمان مي برد. در هر جامعه اي، از ديد ايليچ، خودمختاري و تبعيت بايد در تعامل باشند تا آن اهداف محقق و نيازها رفع گردند.
ايليچ به هيچ سيستم يا رژيم سياسي نمي تازد، ولي بيشتر صورت افراطي توليد صنعتي و آثار محنت بار آن را بر نوع بشر مورد انتقاد قرار مي دهد. به نظر او، ابزار توليد صنعتي، داراي خاصه هايي هستند كه فرايند سياسي قدرت مهار آن را ندارد.
افزون بر انتقادهايي كه ايليچ از ساخت و بافت اجتماعي و نظام هاي آموزشي و پرورشي به عمل مي آورد، انتقاداتي بر انديشه او نيز وارد شده است. شايد بزرگ ترين خطاهاي ايليچ اين باشد كه آموزش و پرورش را به طور افراطي غير مؤثر مي داند و كنترل مدرسه را از دست نظام اجتماعي خارج مي پندارد. ماهيت راديكال عيب جويي هاي ايليچ سبب شده، وي نتواند راهبرد واقع گرايانه اي را براي پژوهشگران و مربيان پي افكند. به علاوه، آنچه ايليچ مي گويد بيشتر شهودي است و بنياني برآمده از پژوهش در يادگيري يا پژوهش هاي تربيتي- اجتماعي ندارد.
با اين همه، به نظر برخي نوشتن و سخن گفتن از ايليچ چندان آسان نيست، چرا كه، او متفكري است با پيش زمينه هاي تاريخي بسيار ويژه. او فردي خستگي ناپذير است و به چندين زبان تسلط دارد و ايده هاي جهاني عرضه مي كند. ايليچ، متفكري است كه از كليسا تا اصلاحات آن و از فرهنگ تا آموزش و پرورش و علوم مدرن، دست به انديشه ورزي مي زند و بي مهابا ديدگاه هايش را عرضه مي دارد. مطالعه آثار ايليچ، مي تواند روشنگري بيشتري را به جا بگذارد، از اين رو، در ادامه به برخي آثار مهم ايليچ اشاره مي شود.
گزيده آثار ايليچ
Illich,I.(1971).Descho-oling society. New York:
Harper & row
2-...(1974).Energy and equity. New York:Marion Boyars.
3-...(1971).School: The Sacred Cow, in:I.Illich.Celebration of awareness.New York: Doubleday.
4- ...(1973).Tools of Conviviality.
New York: Harper & Row.
منبع:
Gajardo,M.(2000). Ivan Illich, Prospect, Vol.xxiii,No.3/4.PP.711-20.