بهرام توكلي - چند صباحي است كه موضوعات داخلي دو باشگاه سرشناس فوتبال پايتخت در صدر اخبار مطبوعات ورزشي كشور قرار دارد. اينكه پرداختن به مسائل داخلي باشگاه ها اساساً كار درستي است يا خير بحثي است كه به صورت كاملتر و در جاي خودش بايد به آن پرداخت اما اينكه چرا يك موضوع داخلي اين چنين ابعاد وسيعي را دربر گرفته است كه حتي صدا و سيما نيز در آن دخالت نموده و به نوعي جانبداري نموده است موضوع اصلي مقاله ماست. اما قبل از هر چيز بايد اشاره كنيم كه صرفاً وجود دو باشگاه مطرح و سرشناس در ورزش فوتبال نمي تواند انگيزه لازم براي پرداخت به مشكلات داخلي باشگاه ها باشد. عبور از اين مشكلات و يا در حقيقت پشت سر نهادن اين معضلات يك مديريت قوي مي خواهد كه به تمامي ابعاد فعاليتهاي تيمي و تشكيلات حرفه اي آگاه باشد. براي حل اين مشكلات نه نياز به حضور گسترده مطبوعات تخصصي و غيرتخصصي دارد نه نياز به صدا و سيما دارد و نه به دخالت مستقيم سازمان تربيت بدني و فدراسيون فوتبال به عنوان متوليان اصلي اين ورزش در كشور ما.
برطرف نمودن اين چنين معضلاتي صرفاً با آگاهي از دنياي حرفه اي فوتبال و سازماندهي و تشكيلات حرفه اي امكان پذير است. امروزه در جهان اكثر باشگاه هائي كه به نوعي و با گذشت سالها از فعاليت حرفه اي خود از اين مرحله (درگيري هاي درون باشگاهي) عبور نموده اند ساختاري قوي براي تشكيلات خود طراحي نموده اند به گونه اي با اين مشكلات برخورد مي كنند كه گوئي هرگز اتفاقي نيافتاده است.
ساختار تشكيلاتي باشگاه هاي حرفه اي
امروزه اكثر كشورهائي كه رشته هاي ورزشي خود را به صورت حرفه اي اداره مي كنند اين چنين ساختاري دارند: در رأس تشكيلات يك باشگاه حرفه اي هيأت مديره و سپس مديرعامل باشگاه قرار دارد. مديرعامل مجري سياست هاي هيأت مديره است. مسائل مالي باشگاه كلاً تابع نظر هيأت مديره قرار دارد. بنا بر اين سياست گذاري در باشگاه و ايجاد ارتباطات كاري و حرفه اي تابع نظر اعضاء هيأت  مديره مي باشد اما پس از مديرعامل دو مديريت مستقل كه هر يك از نظر ارتباط كاري از طريق مديرعامل با يكديگر مرتبط مي شدند قرار دارند. مديريت تيمي و مديريت حرفه اي.
مديريت تيمي: اين مديريت در چهارچوب مشخصي حركت مي كند و كليه موضوعاتي كه به نوعي در ارتباط با تيم هاي نوجوانان، جوانان و بزرگسالان قرار دارد را تحت نظر دارد. سرپرستان تيم ها و سرمربي، مربيان، كمك مربيان، مربيان بدنساز، پزشكان، ماساژورها، فيزيوتراپ ها و اصولاً كليه كساني كه به نوعي در مجموعه تيم ها قرار دارند تحت نظر اين مديريت قرار دارند. ارائه برنامه تمرينات تيم ها، كنترل برنامه ها، نوع برنامه ريزي بدنسازي، پيشنهاد برگزاري ديدارهاي تداركاتي، معرفي بازيكنان مورد درخواست، ايجاد ارتباط تيمي و انسجام تيمي و در نهايت كليه اموري كه به شكلي با تيم ها ارتباط پيدا كند به مديريت تيمي مربوط مي شود.
مديريت حرفه اي
اما در ساختار تشكيلاتي باشگاه هاي حرفه اي شايد مهمترين مجموعه اي كه كليه امور حرفه اي باشگاه را تحت نظر و اجرا دارد مديريت حرفه اي است.
مدير حرفه اي هر باشگاه مغز متفكر آن تشكيلات است و كليه امور حرفه اي مرتبط با اوست. عقد قرارداد با بازيكنان، مربيان، كمكها، پزشكان و كليه عواملي كه در مجموعه تيم قرار دارند، انتخاب و معرفي sponser و يا پوشش دهنده مالي باشگاه به هيئت مديره و تنظيم قراردادهاي لازم تبليغاتي با آنها، انتخاب و معرفي روزنامه و مجله اي كه ارگان اصلي باشگاه و منعكس كننده كليه مسائل تيمي باشد. پيشنهاد عقد قرارداد براي تأمين كنندگان لوازم ورزشي موردنياز، كفش، جوراب، پيراهن، گرمكن، كاپشن و كليه البسه باشگاه و لوازم تبليغاتي كه توسط تأمين كنندگان تهيه و به مردم و علاقه مندان عرضه مي شود، عقد قرارداد وپخش بازيهاي آن باشگاه با شبكه هاي تلويزيوني و... در مجموع كليه اموري كه به نوعي ارتباط مالي و حرفه اي ايجاد كند مربوط به مديريت حرفه اي است. خيلي ها امروز اين مديريت حرفه اي را مديريت بي رحمي مي دانند. تمامي سرنوشت ورزشي بازيكنان و مربيان و كليه عواملي كه در مجموعه تيم ها فعاليت مي كنند تحت نظر اوست. با ارتباطي كه با مجموعه مديران حرفه اي باشگاه هاي ديگر دارد (اتحاديه باشگاه هاي حرفه اي) تا تغييري در زندگي يك بازيكن مطرح و نزول او به يك بازيكن متوسط وارد عمل مي شوند. يا به صورت رسمي و علني و تابع مقررات و يا به صورت كاملاً ناجوانمردانه (ماركو فون باسن) و با روشهايي كه امروزه بر آن نام مافياي ورزش گذاشته اند.اما همانگونه كه اشاره كرديم در يك مجموعه تيمي حرفه اي تمامي رفتار و حركات و آمد و رفت و حتي معاشرت بازيكنان تابع شرايط باشگاه است،  لباسي كه مي پوشد، ماشيني كه سوار مي شود، رستوراني كه مي رود، حتي نوشابه اي كه مي خورد همگي در مجموعه قراردادهاي حرفه اي قرار دارد. يك بازيكن حرفه اي باشگاهي كه مثلاً با كوكاكولا قرارداد دارد هرگز نبايد از نوشابه  ديگري استفاده كند. اين يعني نقض مقررات حرفه اي باشگاه. شرايط حرفه اي پا را از اين نيز فراتر مي گذارد تا جائي كه گاهي در زندگي خصوصي بازيكنان نيز دخالت كرده است.
دنياي حرفه اي دنياي بي رحمي است و مي بينيند كه هيچيك از باشگاه هاي كشورمان كه در ليگ به اصطلاح حرفه اي حضور دارند تابع قواعد و بازي هاي حرفه اي نشده اند. يك ليگ حرفه اي قوانين حرفه اي خود را دارد. كسي كه در جايگاه مديريت ليگ قرار مي گيرد بايد به قوانين حرفه اي كاملاً آگاه و آشنا باشد و تصميماتي منطبق با موازين حرفه اي اتخاذ كند. ما در ابتداي راه دنياي حرفه اي فوتبال قرار داريم. هنوز الفباي آن را به خوبي فرا نگرفته ايم به همين دليل مدير يك باشگاه سرشناس چون پرسپوليس اجازه مي دهد مسائل داخلي باشگاه به بيرون رخنه كند و درصدر اخبار روزنامه ها قرار گيرد. يك مدير حرفه اي براي اينكه مجموعه تيمي خود را از تنش هاي حاشيه اي مصون بدارد هرگز وارد اين مباحث نمي شود و يا به نوعي بازيكنان را قرنطينه خبري مي كند. تمامي مسائل حاشيه اي هرچقدر كوچك تأثيرات خود را بر روي مجموعه تيمي مي گذارد و به همين دليل كل تيم درگير مسائلي مي شود كه كاملاً به ضرر او مي باشد. يك مديريت آگاه و آشنا به تشكيلات حرفه اي و راه  و روشهاي حرفه اي هرگز وارد مباحث تيمي نمي شود. او مديريت تيمي دارد كه براي اينكار پرورش يافته و آموزش ديده و مي داند كه در چه زمان در كجا چه بگويد. عدم آشنائي با مباحث حرفه اي مخصوصاً مواجه شدن با عوامل حرفه اي مطبوعات ورزشي ناخواسته او را در درون دامي كه از قبل براي او پهن شده است قرار مي دهد. يك مدير باشگاه قبل از هركاري بايد به گونه اي حركت كند كه از تنش هاي موجود كاسته و به نوعي موج حوادث را در جهت موافق خود سوار شود. تمامي مديران موفق باشگاه هاي حرفه اي فوتبال، واليبال، بسكتبال، واترپلو و... در تمامي لحظاتي كه مي بايست درخصوص موارد تيمي و باشگاهي اظهارنظر كنند هميشه در كنار خود مديران تيمي و حرفه اي را همراه دارند. در آخر اينكه درباره مباحث حرفه اي حاكم بر دنياي حرفه اي ورزشها باز هم خواهيم نوشت.

نيلوفراشرف - چند قرن گذشت، تا فرانسه بتواند با رنسانس يا عصر انسانگرايي در قلب اروپا براي خود جايگاه فرهنگي لازم را بدست آورد. اما در اين عصر آنچه فرانسه را به خود مشغول داشته و بالاخره در سال ۱۹۹۸ به آن رسيدند فوتبال است. اين پديده شگفت آور. فرانسوي ها كه توسط ژول ريمه جام جهاني را بنا نهادند، فكر نمي كردند روزگاري اين پديده اجتماعي بتواند اينچنين در جامعه آنها رسوخ كند.
فرانسه نيز امروز گرفتار فوتبال است و با فتح جام جهاني بار سنگيني بر دوش آنها گذاشته شده است. يك دهه است كه فوتبال جهان در تسخير ستاره هاي فرانسوي است.
در منظومه ستارگان فرانسه بزرگاني چون دسايي، تورام، ترزگه و هانري، زيدان، بلان ليزارازو... حضور دارند تا اين تيم دوباره چشم به قهرماني داشته باشد.
از سال ۱۹۹۸ حضور ستاره هاي اين كشور در باشگاه هاي سرشناس دنيا آغاز شد.
«تي تي» يكي از آن ستاره هاست كه فعلاً در عرش سير مي كند. تيري دانيل هانري در ۱۷ آگوست ۱۹۷۷ در «ثماتيلون» منطقه اي در حومه پاريس بدنيا آمد.
كمتر كسي فكر مي كرد او روزي قلب هزاران پاريسي را به عشق وافر به هنرش تسخير كند.
او فوتبال را از تيم جوانان اوليس پاريس آغاز كرد و سپس به تيم ورساي پيوست فوتبال حرفه اي او از باشگاه موناكو در زماني كه ۲۲ سال داشت آغاز شد.
هانري سپس به يوونتوس و آرسنال پيوست اگرچه اين بازيكن فصل پيش با آرسنال تنها به مقام قهرماني در جام حذفي رسيد اما اكثر كارشناسان عقيده دارند كه او نابغه دهه هاي اخير فوتبال اروپاست و آينده درخشاني در اين تيم لندني در انتظار اوست.
فردريك هاملن يكي از نويسندگان بزرگ ورزشي جهان و فرانسه و معاون سردبير مجله اونز مدنديال درباره او چنين مي گويد: تي تي در ۱۱ مي ۲۰۰۳ در آخرين بازي آرسنال در دقيقه ۷ آخرين گل سال خود را در ليگ برتر به ثمر رساند او سپس با لبخندي ساده و با شرم زدگي در آغوش دوستانش قرار مي گيرد و لذت بيست و هفتمين گلش را مي چشد. يك ضربه دقيق و گل براي آرسنال اما بالاتر از تمام اينها انگيزه و جوشش او براي رسيدن به مرزهاي دوردست همه را متعجب كرده است.
در همان بعدازظهر ليوندبرگ نيز به تنهايي سه گل به ثمر رساند اما فقط يك فرياد بلند بود: «تي تي» هواداران آرسنال دستانشان را باز كردند و خواستند تعداد گل هاي هانري را بشمارند ولي انگشتان دستان كمتر از گل هاي تي تي بود چون لااقل صدانگشت لازم داشتند تا تعداد گلهاي بازيكن موفق شماره ۱۴ خودشان را در ۲۰۴ بازي كه از آمدن به لندن در اوت ۱۹۹۹ به ثمر رسانده است بشمارند. هانري تاكنون ۸۲ گل در ليگ برتر، ۳ گل در جام حذفي، يك گل در جام اتحاديه و ۲۶ گل در ساير بازي هاي اروپايي براي آرسنال به ثمر رسانده كه مجموع آن به ۱۱۲ گل رسيده است.
آرسن ونگر با ذخيره كردن او در بانك خود از موفقيت توپچي اش لذت مي برد. كسي كه سكوي پرتاب تيري در سال ۱۹۹۴ در موناكو بود و حالا مي داند كه توانايي بازگرداندن اعتماد از دست رفته او در يووه به لندن را دارد، ونگر درباره او مي گويد: كسي كه امروز اينجاست من را اصلاً متعجب نمي كند. او هر فصل قوي تر از فصل قبل ظاهر مي شود. او عليرغم گل هاي فراواني كه به ثمر رسانده يكي از بهترين پاسورهاي تيم نيز محسوب مي شود.
هانري ويژگي مهم ديگري دارد آن هم اين است كه در اوج بزرگي يك بازيكن سالم است. او در جاده پيشرفت قرار دارد زيرا بيشتر مي خواهد اوج بگيرد در حالي كه تنها ۲۵ سال دارد. طبق عادت هميشگي اش خيلي كم حرف است ولي همه اينها تحت تأثير استعدادهاي ذاتي او قرار دارند.
دنيس برگ كمپ هم تيمي او كه با ارزش ترين گل هاي آرسنال را طي صد سال تأسيس اين باشگاه لندني به ثمر رسانده هرگز نتوانست اين موضوعات را كتمان كند و درباره هانري مي گويد: شما او را در هر نقطه از زمين موفق مي بينيد، حركات، سرعت باورنكردني و ضربات قوي او عالي است و با اين همه قدرت، او بهترين مهاجم خواهد شد.
حريفان او در همان اولين سال حضور هانري در ليگ برتر اذعان داشتندكه او يك نابغه است.
بعد از اين همه تعريف و تمجيد، تيري مي تواند سرش را بالا بگيرد، اما مثل هميشه خاضعانه از خودش مي گويد: من دوست دارم سانترفوروارد بازي كنم چون پست تخصصي من است. اما در مدت زماني كه در لندن اقامت دارم زندگي ام بعد تازه اي به خود گرفته است.
آتشبار موناكو و طردشده يوونتوس اكنون به بزرگترين بازيكن آرسنال و بهترين مهاجم دنيا تبديل شده است.
بخاطر همين ويژگي هاست كه هر روز باشگاه هاي بيشتري خواهان او هستند. پاتريك ويرا كاپيتان آرسنال در مورد تيري مي گويد: او عليرغم هدف اصلي اش كه گل زدن است عشق ديگري هم دارد از جمله جنگيدن در بازي، بدست آوردن توپ، فضاسازي كردن و پاس گل دادن، البته از زماني كه به آرسنال آمده در بازي با سرهم پيشرفت كرده است. او توپ را درست در مقابل چشمان مدافعان به سمت دروازه هدايت مي كند. امروز بازيكني مثل او وجود ندارد گويا او از كهكشان ديگري به زمين آمده است.
ژاك سانتيني سرمربي جديد آبي ها نيز از او راضي است. ولي برخلاف روژه لمه كه مي خواست او را در خط هافبك به كار گيرد سانتيني او را در نوك حمله قرار داده است. او در آخرين بازي هاي تيم ملي فرانسه بازي به بازي بهتر شده است و نمايش هاي باشكوهش در آرسنال را در تيم ملي نيز تكرار مي كند. هانري تاكنون در ۴۵ بازي تيم ملي ۱۸ گل به ثمر رسانده است. آرسنال در فصل آتي ليگ انگليس كه از ۲۵ مردادماه آغاز مي شود حساب ويژه اي روي هانري باز كرده است تا بتواند قهرماني ليگ برتر را از آن خود كند.
به عقيده همگان بدون شك تي تي هانري اگر به همين منوال ادامه دهد آينده متعلق به اوست و سال ها مي تواند در اين راه گام بردارد.

همايون خان فوتبال
فوتبال ايران در دهه هاي مختلف دچار تحولات و تغييرات مديريتي و فني بسيار شده است. نسل هاي گذشته ما خوب به خاطر دارند كه از زمان مرحوم صدقياني كه فوتبال را در بلژيك آموخته بود تا به امروز تيم ملي ما مربيان خارجي و داخلي بسياري را به خود ديده است. آنان كه نمونه هاي اخلاق و فرهنگ بودند تا جوانترهايي كه به سوي داوران يورش بردند و كنار رفتند. اين فوتبال در سايه و روشن هاي بسيار قرار گرفته و نوسانات بسياري داشته تا بتواند در دو دوره جام جهاني حضور يابد، آنهم به فاصله بيست سال از آرژانتين تا فرانسه. از جمع بزرگاني كه در فوتبال ملي ما درس اخلاق و انسانيت دادند پرويز دهداري يك نمونه استثنايي بود و زمان گذشت تا امروز كه رهبري تيم ملي به فردي سپرده شده است كه در معرفت اخلاق و انسانيت هميشه يك نمونه بوده است. همايون شاهرخي در عمر سي ساله ورزش خود و شايد هم بيشتر، چه در دوران بازي و چه دوران معلمي كوچكترين نقطه سياهي ندارد. او را مرد اول اخلاق، عبادت، دوستي و صداقت ناميده اند. بحث ها و خبرهايي هم كه درباره آوردن مربي خارجي مي شود، از شخصيت او چيزي نمي كاهد. نياز به مربي خارجي مقوله اي جدا از شخصيت شاهرخي است. اشاره به اين مطلب از آن جهت بود كه ذهنيت ها را نسبت به شخصيت همايون شاهرخي كاملاً پاك كنيم كه در اخبار و نوشته ها زماني كه مي گوييم و مي نويسيم كه مربي خارجي براي تيم ملي، نسبت اين حضور با بودن همايون شاهرخي را دريابيم كه هر كس بيايد همايون خان همان شاهرخي با انضباط و با شرافت فوتبال ماست و ارتباطي هم با هيچ مدير و رئيسي ندارد.

مردي با كروات آبي
معراج مژده - اميدواريم كه قرار بين تيم فنرباغچه با اين بچه خوشبخت فوتبال كه در حاشيه ها نيز عبور و مرور زيادي دارد زودتر مورد تأييد قرار گيرد و تمام اين اخبار و احاديث متفاوت از روزنامه هاي ورزشي ما رخت بر بندد و تيم استقلال و تيم ملي نيز تكليفشان با اين پسرك ريش امروزي روشن شود. عليرضا نيكبخت واحدي خيلي خوب شروع كرد. پرش او از جواني به بزرگسالي خوب صورت گرفت و در نهايت راهي را كه پيدا كرده بود، روشن و آفتابي بود. اما به مرور با چاپ عكس هاي رنگي در سايزهاي بزرگ، از او بازيكن ديگري ساخت و روند صعودي او را متوقف كرد. نيكبخت در استقلال نيز در همان درجه رشد باقي ماند و با نزول و افول استقلال او نيز موقعيت خود را از دست داد و تقريباً ما را نااميد كرده بود كه خبر وصل شدنش به فنرباغچه يكبار ديگر او را بر سر زبانها انداخت. اميدواريم اين كوچ اجباري باعث شود تا نيكبخت به خود آيد و خود را از سرگرمي ها و حواشي رايج در فوتبال دور كند و در مسير اصلي اين رشته به بازسازي دوباره خود بپردازد. او جوان است و آينده از آن اوست. به عكس او بيشتر دقت كنيد، او حالا يك مرد شده است مردي با كروات آبي.

رفتار ورزشي
محمدرضا منصوريان- به اين گفته هاي «مسعود خسروي نژاد» جودوكار ۹۰ كيلويي تيم ملي ايران توجه كنيد:
من و برادرم «سعيد خسروي نژاد» به عشق مسابقه دادن در جام فجر شركت كرديم ولي مسئولان تيم پاس تهران به خاطر قراردادي كه سعيد با آنها داشت،  اجازه نمي دادند او در جام فجر شركت كند. وقتي كه اصرار ما را ديدند، گفتند به شرطي اجازه مي دهند كه سعيد با تيم دانشگاه آزاد اسلامي در جام فجر شركت كند كه مقابل «محمود ميران» مسابقه ندهد. به هر حال ما به اميد اينكه سعيد تا قبل از فينال به ميران نخورد قبول كرديم. به خاطر گرفتن چند سكه طلا نبود فقط به عشق مسابقه دادن با حريفان خارجي بود، ولي چكار مي توانستيم بكنيم، ميران و سعيد هر دو با تيم پاس قرارداد داشتند. و ايضاً كه آقاي محمودخان ميران هم در مراحل پاياني جام فجر حريفي را مقابل خود نديد و مدال طلايي آسان گرفت.حال اگر اين جريان را در مسير افزايش نظم و ظرفيت نوآوري نظام امروز ورزش كشور تعريف كنيم در بررسي هاي واقع بينانه به اين نتيجه مي رسيم كه عليرغم گفته ها و شنيده ها هنوز هم انديشه ما،  استدلال ما و ساخت هاي اخلاقي ورزش ما بسيار محدود و بازگوكننده دوران كمبودند.عقايد، ساخت رواني، تفكر، پندار و كردار ما در امر ورزش بايد تغيير كنند. دلايل موجود دال بر اين واقعيتند كه چندان تغييري در رفتارهاي ورزشي ما ايجاد نشده است. در جامعه اي كه متكي به حيطه وسيعي از خدمات فرهنگي و ارزشي است، ناهمساني هاي موجود رفتاري در بدنه ورزش، بسيار ناپسند و غيرقابل توجيه است.
حصاري جانشين آبادي
امير حيدري سرگروه اسبق و سرمربي سابق تيم ملي واليبال ايران امسال هم براي دومين سال پياپي تيم سبزپوش پاس را در رقابت هاي ليگ برتر همراهي مي كند. او پس از چندماه رايزني با مربيان مختلف براي همكاري سرانجام با نادر حصاري كنار آمد تا او را به عنوان كمك مربي ياري دهد. سال پيش «حسين آبادي» ملي پوش سابق تبريزي با اميرحيدري همكاري مي كرد كه در ميانه راه اختلاف سليقه مانع از تداوم فعاليت اين دو شد.
حال بايد ديد با توجه به سختگيري امير حيدري در كار، رابطه كاري او با نادر حصاري سرمربي تيم جوانان پاس به كجا مي انجامد؟ پاس در اين فصل با كنار گذاشتن بازيكنان باتجربه اسمي رو به بازيكنان جوان آورده است. اين تيم سال گذشته در ليگ برتر پس از پيكان و صنام در جاي سوم ايستاد.

نام رسمي: سوسيه تا اسپورتيوالاتسيو اس.پي.ا
اسامي مستعار: بيانكو سلستي (سياه و آسماني)
آكوئيلوتي (جوجه عقاب)
تأسيس: ۱۹۰۰
رئيس باشگاه: سرجيو كرانيوتي
مدير باشگاه فوتبال: نلوگورناتو
سرمربي: روبرتو مانچيني
آدرس سايت: www.sslazio.it
ورزشگاه: المپيك رم، ۸۲ هزار نفر
زمين تمرين: سنتر و اسپورتيو لاتسيو فورملو
لباس اصلي: پيراهن آبي آسماني
لباس دوم: پيراهن سياه
حامي مالي: زيمنس
طراح لباس:پوما
افتخارات داخلي:
۲ قهرماني سري A (۲۰۰۰-۱۹۹۹ ، ۱۹۷۴-۱۹۷۳)
۳ بار قهرماني جام حذفي (۲۰۰۰-۱۹۹۹ ۱۹۹۷،-۱۹۹۸، ۱۹۵۸-۱۹۵۷)
۲ بار قهرماني سوپر جام (۲۰۰۱-۲۰۰۰ ، ۱۹۹۹ - ۱۹۹۸ ) 
افتخارات اروپايي
جام در جام اروپا (۹۹-۱۹۹۸)
سوپر جام اروپا(۲۰۰۰-۱۹۹۹)
بهترين پيروزي: ۹ بر يك مقابل مودنا (۳۲-۱۹۳۱)
بدترين شكست: هشت بر يك مقابل امبروسينا(۳۴-۱۹۳۳)
بهترين گلزن تمام دوران: سيلويو پيولا (۱۴۳) گل
بيشترين بازي: آلدو پوچليني (۳۳۹) بازي
اسطوره باشگاه: مائسترلي
معروفترين بازيكنان: استفانوفيوره، دژان استانكوويچ، سنسيا ميهايلوويچ
مقام فصل پيش: مقام چهارم با (۶۰) امتياز
پيش بيني مقام اين فصل: بين دوم تا سوم
اولين بازي اين فصل: لچه (ورزشگاه المپيك رم)
بازيكنان تازه وارد:
آلبرتيني(هافبك -ميلان)، كازاتزا(دروازه بان -سامپدوريا)، دابو(هافبك - آتالانتا)، مانفرديني (هافبك -اوساسونا)، منديتا(هافبك- بارسلونا)، اولا (مدافع - آكوئيلا)، سرني (دروازه بان -برشا) زائوري(هافبك- آتالانتا).
بازيكنان خارج شده:
كونچتي (كاتانيا) ، لازتيچ(سيه نا)، ماركه جاني (كيه وو)، پانكارو(ميلان)، سيمونه (آتلتيكو مادريد)، انريكو كيدز(سيه نا) .
اهداف خريد:
كامورانزي (هافبك -يوونتوس)، كروز(مهاجم -بولونيا)، دانيلي (مدافع -برشا)، دالما(هافبك - اينتر)، دي وايو(مهاجم-يوونتوس)، فراري (مدافع -پارما)، يورگنسن، موتزي و پيزارو(ادوينزه)، ماتراتزي(مدافع -اينتر)، موتو(مهاجم- پارما)، پاسكواله (مدافع- اينتر)، زندن (هافبك- چلسي) ،ناتالي (مدافع- آتالانتا)، فلورو فلورز(مهاجم- ناپولي).
دو بازيكن براي ميانه ميدان
باشگاه لاتزيو در دور جديد مسابقات فوتبال باشگاه هاي ايتاليا مقامي بالاتر از سال ۲۰۰۰ براي خود درنظر گرفته است. رابرتو مانچيني مربي جوان و خونسرد لاتزيو قصد دارد تا با خريد آلبرتيني و منديتا خط مياني خود را تقويت كند. يك هافبك بازيساز به نام آلبرتيني با تجربه طولاني در آ.س.ميلان و تيم ملي ايتاليا مي تواند خلأ موجود در كمربند مياني را پركند. در كنار اين هافبك ظريف و بازيساز تيم لاتزيو از يك هافبك جنگنده، قلدر و تا حدودي خشن نيز بهره خواهد برد، كايزكامنديتا شايد تنها مهره اي باشد كه لاتزيو بتواند ديوارشكننده ميان خود در زمان از دست دادن توپ ممكن كند.
منديتا پرنفس قادر است محور خط مياني را به خوبي حفظ كند. دقيقاً نقطه اي كه لاتزيو از آن رنج مي برد.