موزائيك سياسي و فرهنگي عراق
دانش و فرهنگ مردم عراق
بخش پاياني
ي. ع. ب
توان فرهنگي و علمي عراق
ملت عراق - به ويژه مردم شهرنشين كه سابقه شهرنشيني كهني دارند- ملت فرهنگمداري است. اين ملت پيشينه تاريخي پنج هزار ساله دارد و تدوين نخستين قوانين جهان را به آنان نسبت مي دهند. در دوران سومريان، بابليان و آشوريان، تمدن درخشاني در بين النهرين پديد آمد و گويا نخستين آثار شهرنشيني در اين نقطه دنيا پديد آمده است.
در عراق دو رشته مهم فرهنگي برجستگي دارد يكي شعر و ديگري هنرهاي تجسمي.در رشته اخير، هنرمندان برجسته اي همانند جواد سليم پديدار شدند كه اين يكي مكتب خاص هنري خود را دارد. بخشي از آثار تجسمي وي را مي توان در موزه بغداد و برخي از ميدان هاي شهر ديد.
در عرصه شعر بايدگفت كه بنيانگذار شعر نو عرب يك عراقي است به نام بدرشاكر سياب. وي در دهه چهل ميلادي به نوگرايي در شعر عرب دست يازيد و بعدها بسياري از شاعران مصري و سوري و لبناني، راه وي را دنبال كردند. البته همزمان با سياب، يك خانم شاعر عراقي به نام نازك الملائكه نيز دست به نوگرايي در شعر عرب زد كه برخي از ناقدان او را مادر شعر نو عرب مي دانند.
از ديگر شاعران نامدار معاصر مي توان از محمد مهدي جواهري نام برد كه درواقع واپسين شاعر كلاسيك گو و نامدار عرب است. عبدالوهاب البياتي شاعر نوگراي معاصر نيز عراقي است. اين دو شاعر به علت مخالفت با رژيم پيشين عراق، سال ها در تبعيد زندگي كردند و سرانجام در تبعيد مردند. شاعر كردتبار ديگري نيز هست به نام بلند حيدري كه به عربي شعر مي گفت و شاعر ارزنده اي است. وي نيز در تبعيد درگذشت.
در دوره صدام حسين، شاعران و هنرمندان عراقي فراواني مجبور به ترك ميهن خود شدند. در اين دوره، پيرامون چهار ميليون نفر از عراق بيرون رفتند و در كشورهاي مختلف جهان پراكنده شدند. از اين چهار ميليون نفر، حدود يك ميليون نفر آنان روشنفكر و هنرمند و اديب و شاعر بودند. بزرگ ترين چهره هاي هنري و ادبي نظير سعدي يوسف، (شاعر) و كريم اسدي (نمايشنامه نويس و كارگردان) تاكنون در تبعيد به سر مي برند.
مي توان گفت طي سه دهه اخير هنرمندان، شاعران و نويسندگان عراقي زندگي تراژيكي داشتند و اين دليلي نداشت جز خودكامگي و استبداد صدام حسين.
من، طي مقاله اي كه در آبان ۱۳۷۴ تحت عنوان «از تهران تا بغداد»نوشتم و در روزنامه همشهري به چاپ رسيد به رنج و ستمي كه بر روشنفكران و هنرمندان و نويسندگان عراقي رفته بود، اشاره كردم. اين مقاله، درواقع سفرنامه من به عراق بود.
همچنين بزرگترين شاعر كرد جهان از كردستان عراق است. او شيركو بيكس نام دارد و شاعر نوگراي برجسته اي است كه هم اكنون در سوئد زندگي مي كند. بيكس مدتي وزير فرهنگ دولت جلال طالباني در كردستان عراق بود اما نتوانست فضاي سياست را تحمل كند و به حرفه اصلي اش يعني شعر و شاعري برگشت. او تحقيقاتي درباره شعر كردي انجام داده كه منتشر شده است. عراقي ها در عرصه تئاتر كارهايي انجام داده اند اما در عرصه رمان و داستان و سينما، شاهد چهره هاي برجسته اي نيستيم. درواقع، طي ده بيست سال گذشته، گواه كوشش هاي فردي هنرمندان عراقي در عرصه تئاتر بوده ايم اما در عرصه شعر جهان عرب، شعر عراق يك جريان مستقل است.
پيش از تحريم هاي اخير عراق، بيشترين آمار خوانندگان كتاب در كشورهاي عربي به عراقي ها اختصاص داشت. يعني به طور نسبي شمار بالاي مطالعه كتاب در عراق بيش از ديگر كشورهاي عربي بود. در اين زمينه يك مثل معروف عربي است كه مي گويد: قاهره چاپ مي كند، بيروت توزيع مي نمايد و عراق مي خواند. اما متأسفانه طي دوازده سال گذشته (۱۹۹۱-۲۰۰۳) براثر تحريم هاي بين المللي، اقتصاد عراق وضع مشقت باري پيدا كرد و بخش كتاب از اين نابساماني بي نصيب نماند.
من خود در سال ۱۹۹۵ برخي از كتابفروشي هاي بغداد را ديدم كه همگي نزار، غبارگرفته و بي رونق بودند. طي اين ده- دوازده سال حركت نشر كتاب در عراق سير نزولي پيمود و روشنفكران و صاحبان كتابخانه هاي شخصي مجبور شدند براي دستيابي به قوت لايموت، كتاب هاي خود را در پياده روها پهن كنند و چوب حراج بر آنها بزنند. ولي خصلت كتابخواني در عراقي ها همچنان هست و اگر فضا به وضع طبيعي پيش از تحريم بازگردد، صنعت چاپ و نشر و مطالعه كتاب دوباره رونق خواهد گرفت.
عراق، دانشگاه هاي معتبري دارد كه در اين زمينه مي توان به دو دانشگاه موصل و بغداد اشاره كرد. موزه بغداد داراي گنجينه هاي پنج هزار سال تاريخ بين النهرين است كه اعتبار جهاني دارد. عراق، كادر علمي نيرومندي- به ويژه در عرصه هاي نظامي و ساختماني- دارد. در اين كشور بيش از سه هزار دانشمند علوم هسته اي زندگي مي كنند. عراق در عرصه هاي پل سازي و برج سازي ظرفيت علمي بالايي دارد. ساختمان برج بغداد كه از سال ۱۹۹۱ آغاز شده بود در سال ۱۹۹۵ به پايان رسيد و هنگامي كه ما- روزنامه نگاران ايراني - در آبان ماه سال ۱۳۷۴ از آن بازديد كرديم تازه افتتاح شده بود. عراقي ها مي گفتند كه اين برج را با توان علمي خودشان ساخته اند، يا مثلاً پل هاي دو طبقه را روي دجله ديديم كه كار خود مهندستان عراقي بود.
اين كشور كه از نظر منابع طبيعي و معدني، غني و از نظر نيروي علمي نظامي نيرومند بود مي كوشيد با راهبري انديشه هاي توسعه طلبانه به طور افقي گسترش يابد. لذا گواه يورش ارتش عراق به ايران و كويت بوديم. اين پديده با آنچه كه در آلمان دهه سي ميلادي رخ داد شباهت داشت. درواقع مي توان همانندي هايي را- نه كامل- ميان اين دو حالت پيدا كرد. در نتيجه طي بيست سال گذشته اين پتانسيل عراقي مي كوشيد به شكل افقي تبلور و گسترش يابد. اين پتانسيل از ظرفيت جغرافيايي عراق فزون تر و در جستجوي راهي براي رهايي بود. بر اين مبنا مي توان جنگ هاي رژيم گذشته عراق با ايران و كويت را تبيين كرد. اكنون سخن از اين است كه اين پتانسيل و اين ظرفيت بالقوه به جاي ظهور و تبلور افقي به شكل عمودي نمود يابد و آزاد گردد. شايد پس از سرنگوني رژيم صدام حسين، تطور اجتماعي به اين سمت و سو، سوق پيدا كند.
|