پنج شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۴۳- Aug, 21, 2003
امپراطوري ژاندارم
006985.jpg
اكونوميست
ترجمه: نيلوفر قديري
مي گويند آمريكا امپراطوري فعلي دنياست. اما باور نكنيد.
چند ماه پيش، فراتر از واشنگتن.دي.سي نيز، از امپراطوري صحبت مي شد: امپراطوري آمريكا. حتي پيش از حمله به عراق، گروههايي از طيف هاي مختلف خجالت و كمرويي را كنار گذاشتند و ادعا كردند كه آمريكا قدرت امپراطوري كنوني است و براي حفاظت از دنيا آمده است. امروز با دردسرهايي كه رومي هاي جديد را در فتوحات تازه اشان يعني افغانستان و عراق احاطه كرده است، اين همسرايي از ميان رفته اما اين تفكر هنوز نمرده است. با اين حال زيادي جدي گرفته شده است.
چند سالي است كه برخي روزنامه نگاران از كشف يك امپراطوري آمريكايي خبر مي دهند. كتاب ها و مقالاتي نوشته شد، اساتيد و حزبي ها در اين باره سخن گفتند و تعداد قابل توجهي هم از اين نقش جديد استقبال نمودند. «مكس بوت» از اعضاء شوراي روابط خارجي در نيويورك مي گويد: «نيازي نيست كه از اين عنوان فرار كنيم، هدف و مقصد آمريكا قرار گرفتن در نقش ژاندارم دنياست».
در پس اين ادعا مجموعه و تركيبي از شرايط قرار دارد. نخستين آن اندازه قدرت آمريكاست. در حاليكه اين تنها ابرقدرت دنيا آماده استفاده نظامي از توان تكنولوژيك خود است، متحدان غربي اش كه از قرن ها جنگ و درگيري خسته شده اند، در پي تقسيم صلح بعد از جنگ و روي آوردن به آرامش هستند. روسيه از ميان رفته و چين هنوز در پس راه قرار دارد.
برتري آمريكا در  آسمان و دريا و روي زمين چالش ناپذير است و از نظر نيرو و تجهيزات، حتي نزديك ترين رقيبان او هم توان رقابت ندارند.
قدرت اقتصادي آمريكا همپاي قدرت نظامي آن بي رقيب است. هاليوود و وال استريت و سيليكون ولي را كه كنار هم بگذاريم امپراطوري تجاريي بدست مي آيد كه حسادت كمپاني انگليسي هند شرقي را برمي انگيزد. قدرت سخت افزاري و نرم افزاري آمريكا در كنار هم نفوذي براي آن فراهم مي كند كه پيش از اين ديده نشده است. عبارت مؤدبانه اي كه مي توان براي آن به كاربرد سلطه است، اما در حقيقت و در عالم واقعيت همانطور كه «بوت» مي گويد آمريكا ژاندارم دنياست. كشوري كه دنيا را به پنج فرماندهي نظامي تقسيم مي كند كه در آن ژنرال هاي چهار ستاره با نيروهاي خود در ۱۳۷ كشور حضور دارند، آيا اكنون بيمي از استفاده از اين نيروها دارند؟ بعد از وقايع ۱۱ سپتامبر، آمريكا ديگر از خون ريختن شرمنده نيست، حتي از ريختن خون مردم خود. آيا جنگ هاي افغانستان و عراق براي نشان دادن اين موضوع ترتيب داده نشده بود؟
به قدرت و نفوذ جهاني، مي توان يك ويژگي امپراطورگونه ديگر را اضافه كرد: تمايل شديد به حمله كردن و اقدام نمودن. حتي پيش از اينكه آمريكا در ۱۱ سپتامبر مورد حمله قرار بگيرد، افراد با نفوذ در اين كشور خواستار سياست خارجي فعال تر بودند. برخي از آنها آنطور كه ايوو دالدر از مؤسسه بروكينگز در واشنگتن مي گويد «ملي گراهاي مدعي» بودند و برخي ديگر «امپرياليست هاي دمكرات». هر دو گروه از محدوديت هاي اعمال شده از ناحيه پيمان ها و توافقنامه هاي چند جانبه و عضويت آمريكا در كلوب هاي بين المللي همچون سازمان ملل بي تاب شده بودند. هر دو گروه مي خواستند و مي خواهند آمريكا وقتي مورد حمله قرار مي گيرد، حمله كند. هر دو بر اين باور بودند كه دولت كلينتون در دفاع از منافع آمريكا اگر بزدل نبوده، قطعا مرعوب بوده است.
اگر پيش از ۱۱ سپتامبر جورج بوش به هر يك از اين گروهها تعلق داشته، در كنار مرداني چون ديك چني معاونش ، دونالد رامسفلد وزير دفاع، از ملي گراهاي مدعي بوده است. نظر بوش اين بوده كه اگر لازم باشد اقدام شديدي صورت گيرد بايد از گرفتار شدن در مشكلات خارجي پرهيز شود.
او در مقام كانديداي رياست جمهوري با تفكر بازسازي كشورها بعد از جنگ (كه صحيح آن بازسازي دولت هاست) در خارج مخالف بود. اين از تفكرات امپرياليست هاي دمكرات است كه نومحافظه كار خوانده مي شوند. اما بعدها بوش به اين نظريه روي آورد. او يك سال بعد از ۱۱ سپتامبر گفت: ۱۱ سپتامبر به ما ياد داد كه كشورهاي ضعيفي همچون افغانستان مي توانند به اندازه حكومت هاي قدرتمند براي ما تهديدآميز و خطرناك باشند. به همين دليل ما با تشويق و ايجاد جوامع آزاد و باز در هر قاره اي، صلح را گسترش مي دهيم. امپراطوري آمريكا در آزمون اردك بودن قبول شد: نه تنها شباهت اردك ها را دارد بلكه مانند اردك راه مي رود و كواك كواك مي كند. استقبال گرمي هم از او شده است. حتي غير آمريكايي ها هم با آن مشكلي ندارند. يك سال پيش رابرت كوپر، ديپلمات انگليسي خواستار ايجاد نوع جديد امپرياليسم شد، البته نوعي كه «اتحاديه اروپاي پست مدرن» آن را ارائه كند. مايكل ايگناتيف كانادايي نيز گفته است: تنها به اين دليل كه امپرياليسم از نظر سياسي نادرست است، نمي توان ضرورت آن را منكر شد. البته از نظر او مدل اروپايي مطرح نيست. او نمي تواند جايگزيني براي رهبري آمريكا تصور كند.
بسياري مانند ايگناتيف آماده حمايت از ايده امپراطوري آمريكا هستند با اين اميد كه اين امپراطوري مردم كشورهاي ضعيف و حكومت هاي ناموفق را از مصيبت و بي نظمي خارج كند و با اين باور كه تنها آمريكا مي تواند چنين امپراطوري را اداره كند. بعضي ديگر هم مي خواهند با اين كار پايگاهي را كه تروريست ها از آن به آنچه زماني قلعه آسيب ناپذير غرب بود حمله كنند، از آن ها بگيرند. همه اينها از ارزيابي هاي اخيري كمك مي گيرند كه از امپراطوري بريتانيا صورت گرفته و در كتابي (و رشته برنامه هاي تلويزيوني) توسط نيال فرگوسن تاريخ شناس اسكاتلندي دانشگاه نيويورك ارائه شده است.
فرگوسن مي نويسد: امپراطوري بريتانيا ثابت كرد كه امپراطوري شكلي از دولت بين المللي است كه مي تواند كار كند اما نه فقط به نفع قدرت حاكم.
به گفته او امپراطوري بريتانيا اگرچه به دور از سرزنش نمي تواند باشد اما كم خونريزترين راه به سوي مدرنيته براي كساني بود كه در اين امپراطوري زندگي مي كردند. بر زبان آوردن چنين تفكراتي براي اعضاي بلندپايه دولت بوش، آن هم با صداي بلند، هنوز جنجال آفرين و خطرناك است. به همين دليل خود بوش مي گويد: ما در پي يك امپراطوري نيستيم. كشور ما به آزادي براي خود و ديگران متعهد است.
رامسفلد هم با همين شدت تأكيد مي كند: ما امپرياليست نيستيم.
اما بعد از يك جنگ تغيير رژيم در افغانستان و جنگي ديگر در عراق، به نظر مي رسد كه دولت بوش در حال فراهم كردن زمينه براي امپراطوري است و اين كار را در چارچوب مأموريتي براي متمدن كردن و بهبود شرايط انجام مي دهد.
بوش اهداف مورد نظر را به صراحت اعلام نمي كند، اما نومحافظه كاران هيچ شرمي از اين كار ندارند. براي آنها افغانستان و عراق تنها شروع كار است. تغيير كل خاورميانه، ايران، سوريه و عربستان سعودي بايد انجام شود.
منطق آنها اين است كه وقتي اين كشورها تحت نظارت آمريكا دمكراتيزه شدند كل منطقه هم چنين خواهد شد.
آمريكا سالها براي دخالت در آمريكاي لاتين احساس آزادي مي كرد؛ حتي پيش از ۱۱ سپتامبر، وارد كلمبيا شده بود. بالكان بعد از يك دخالت مستقيم اكنون تحت نظارت (با استفاده از عبارات امپراطوري بايد گفت حكومت غيرمستقيم از طريق اتحاديه اروپا و سازمان ملل) آمريكاست. آيا بخش هايي از آسيا و آفريقا نمي تواند اينطور باشد؟ شايد بتواند. البته بستگي به اين دارد كه منظور از امپراطوري چيست آمريكا به يك معني، سالها يك امپراطوري بوده است. توسعه طلبان آمريكايي در پيگيري «هدف شعاري» خود در قرن ۱۹، مدعي اكثر نقاط اين قاره شدند. برخي نقاط مانند آلاسكا و منطقه وسيع ميان كوههاي راكي و مي سي سي پي با قرارداد خريد لوئيزيانا بدست آمد. بقيه نقاط به شيوه اي سنتي تر بدست آمد: كاليفرنيا، نوادا، يوتا، نيومكزيكو، آريزونا و بخش هايي از كلرادو و وايومينگ در پايان جنگ ۱۸۴۶ تا ۱۸۴۸ به آمريكا پيوست. مرحله دوم امپراطوري بعد از جنگ اسپانيا - آمريكا در سال ۱۸۹۸ شروع شد. اين «جنگ كوچك» آنطور كه «جان هي» وزير خارجه وقت آمريكا گفت: كوبا، پرتوريكو، گوام و فيليپين را به آمريكا داد. موج توسعه طلبي در دوران رياست جمهوري تئودور روزولت نيز ادامه يافت. پايبندي شديد روزولت به دكترين مونورو (كه مي گفت آمريكا حق دارد در هر نقطه اي از آمريكاي لاتين مداخله كند تا از مداخله اروپايي ها جلوگيري نمايد)از او يك قهرمان در واشنگتن امروز ساخته است. روزولت مرد اقدامات پيشگيرانه و رئيس جمهور مورد علاقه بوش است و توسط رامسفلد هم تحسين مي شود. اما آمريكا خيلي زود عقب نشيني كرد، ابتدا در دولت خود روزولت و بعد در دوران وودرو ويلسون كه سند «۱۴ نكته» اش برنامه اي ايده آليستي براي يك صلح عادلانه بعد از جنگ جهاني اول بود. اين برنامه مبتني بر امنيتي گزينشي و عزم ملي بود. آمريكا در پايان جنگ جهاني بعدي در هيأت كشوري با قدرت بسيار و انكارناپذير ظهور كرد و وارد مرحله سوم امپراطوري شد. اشغال آلمان غربي و ژاپن در اين مرحله صورت گرفت و آمريكا قدرتي بالفعل در نقاط مختلف شد، از اندونزي تحت استعمار هلند تا كنگو تحت حكومت بلژيك و اكثر نقاط آمريكاي لاتين و هندوچين.
ادامه دارد

گفتگو با دكتر رجب صفروف درباره مسائل ايران، روسيه و آسياي مركزي (بخش پاياني)
رقابت دوستانه ايران و روسيه
006995.jpg
* كشورهاي غربي و در رأس آنها آمريكا به روسيه در مورد همكاريهاي هسته اي با ايران فشار مي آورند. مسكو تا چه حد مي تواند در برابر فشار واشنگتن مقاومت كند؟
- همكاري روسيه با ايران در زمينه انرژي به خصوص طرح نيروگاه بوشهر روسيه را زير فشار سنگين غرب قرار داده است. وقتي ابرقدرت دنيا ميل ندارد كشور مستقلي مثل ايران با هماهنگي طرحهاي اقتصادي خود را انجام دهد، از هر راهي مي تواند بهانه اي را پيش آورد كه همكاري روسيه و ايران را در اين زمينه مورد ترديد قرار دهد. دعواي اساسي آمريكا و فشار كشورهاي غرب بر روسيه بر سر آن است كه روسيه كمكهايي را به ايران مي دهد كه كاربرد آن برايشان مشخص نيست. روسيه معتقد است اين استدلال بي اساس و همه اينها بهانه است و آنها مي خواهند روسيه را از بازار ايران بيرون كنند.
در دنيا گرايش به توليد انرژي از نيروي هسته اي وجود دارد، چرا كه ارزان و ايمن است. آن كشورها چنين چيزي را نمي خواهند و اتهامات بي پايه وارد مي كنند. خوشبختانه در روسيه اين ديدگاه وجود دارد كه اگر از اينجا برويم، ديگر نمي توانيم برگرديم، چنانكه تا قدري از آسياي مركزي فاصله گرفتيم، خارجيها حضور پيدا و پايگاه تأسيس كردند و ديگر نمي توانستيم به قوت گذشته حضور داشته باشيم. وقتي از افغانستان خارج شديم، ديگر نتوانستيم وارد آنجا شويم. آمريكا هرگز از افغانستان خارج نخواهد شد. اينها مثالهاي خوبي است كه روسيه را وادار مي كند هشيار باشد.
روسيه از رهگذر مقاومت در اين ارتباط متحمل صدها ميليون دلار خسارت شده است. برنامه هاي مفيد زيادي را براي روسيه اجرا نكردند يا روسيه را از محافلي بيرون كردند يا آن را دعوت نكردند.
مسئله نيروگاه بوشهر براي روسيه مسئله وجهه و نفوذ اين كشور است. يعني موضوعي سياسي. خسارتهايي كه روسيه از اين همكاري ديده است، از درآمد ناشي از انجام اين طرح فراتر رفته است. اما روسيه نمي خواهد تحت هيچ شرايطي طرح بوشهر را متوقف كند. توقف اين طرح به معناي ميلياردها دلار خسارت براي روسيه است، چون اعتماد خود را در سراسر جهان از دست مي دهد.
* آيا حتي در صورت احتمال اقدام نظامي براي خسارت زدن به اين نيروگاه، باز روسيه مقاومت خواهد كرد؟
- احتمال حمله نظامي به اين نيروگاه مثلاً از جانب اسرائيل وجود دارد. پيشنهاد كارشناسان روسي به مسكو اين است و ايران نيز مي تواند چنين درخواستي از مسكو بكند كه پيش از آغاز استفاده، امنيت مناسب هوايي منطقه را تأمين كند. اين كار را فقط روسيه نمي تواند انجام دهد. نظاميان خارجي حتي آمريكايي ها نمي توانند از طريق زميني وارد ايران شوند. امكان ورود سربازان آمريكايي از عراق به ايران ضعيف است، چون شيعيان عراقي به پا مي خيزند و آمريكا عراق را از دست مي دهد. ورود آمريكايي ها از آذريابجان به ايران به معناي خودكشي اين كشور، قفقاز است. در آن صورت چه بسا آذربايجان غربي و شرقي شما به تنهايي اين موضوع را با آذربايجان بخواهند حل و فصل كنند. از طريق ارمنستان امكان ندارد، چون ارمنستان شريك استراتژيك روسيه است و روابط خوبي با ايران دارد و فاصله آن با آمريكا و غرب زياد است. اصلاً امنيت ارمنستان از طريق ايران و روسيه تأمين مي شود. مي ماند افغانستان. حكومت كرزاي فقط در بخش كابل حضور دارد. در صورت حركت آمريكايي ها از افغانستان به سوي ايران، طالبان ديگر باره از كوهها سرازير مي شود و كار را بسيار دشوار مي كنند.
يگانه راه اقدام نظامي عليه نيروگاه از طريق هوايي است. آمريكا هم برنامه بمباران نيروگاه با تأسيسات نطنز را تا پيش از راه اندازي آن دارد. اين جنگ نيست؛ فقط حمله اي به هدفي مشخص است. چنين اقدامي خسارت زيادي از نظر اقتصادي و سياسي براي مردم ايران و روسيه دربردارد. بنابراين فكر مي كنم دولت ايران بايد از مسكو بخواهد امنيت هوايي اين تأسيسات را در حد امروز تأمين كند. به نظر من روسيه مي تواند چنين سازوكاري با ايران ترتيب دهد و مثلاً به اسرائيل هشدار دهد در صورتي كه تل آويو دست به اقدام نظامي بزند، روسيه مي تواند ظرف يك روز آن را از عرصه تاريخ محو كند. چرا كه حمله اسرائيل به معناي ضربه به روسيه و طرحهاي اقتصادي آن در ايران است. به نظر من اگر ايران چنين طرحي را پيشنهاد كند، روسيه بايد پاسخي بسيار منطقي به آن بدهد و اين كار بسيار منطقي است.
* موضوع منابع انرژي آسياي مركزي و انتقال آن به بازارهاي جهاني مسئله مهمي است. ظاهراً نزديكترين مسير براي اين منظور ايران است. اما مدتي پيش خط لوله باكو- جيحان افتتاح شد. آيا فكر مي كنيد اين روند ادامه پيدا مي كند؟ يا مسير ديگري مانند ايران يا افغانستان در پيش گرفته مي شود؟
- روسيه از ابتداي كار طرفدار آن نبود كه خط لوله باكو- جيحان ساخته شود. آمريكا قصد دارد با ساخت اين خط لوله و گذراندن آن از كشورهاي ديگر، از نفوذ روسيه در اين ارتباط بكاهد. اين طرح كاملاً بي منطق است و از لحاظ امنيت، جنبه فني، مسئله توليد- در يك ماه بايد ۵۰ ميليون تن نفت از آن بگذرد تا توجيه اقتصادي پيدا كند- بي فايده است. روسيه طبعاً مي خواهد انتقال انرژي از ايران صورت بگيرد كه از هر نظر قابل توجيه است. فكر نمي كنم انجام چنين طرحهاي بي منطق ادامه پيدا كند.
روسيه مي خواهد راههاي منطقي انتقال نفت و گاز درياي خزر را پيشنهاد كند. روسيه نيز به قواعد بازار بين المللي مانند رقابت پايبند است. روسيه طرفدار مشاركت هرچه بيشتر ايران در مسئله انتقال منابع انرژي درياي خزر است. البته در انتقال نفت و گاز ايران و روسيه رقيب هستند. براي روسيه حفظ نفوذ در اين منطقه مهم است.
به نظر من انتقال انرژي از طريق افغانستان، پاكستان و هندوستان در آينده نزديك متصور نيست. حضور ايران در اين عرصه بايد سنجيده و مشخص باشد.
* در زمان استقلال كشورهاي مشترك المنافع سخن از رقابت ايران و تركيه براي نفوذ در آسياي مركزي بود. آيا اين رقابت وجود داشته و دارد؟ يا ماهيت آن تغيير كرده است؟
- پس از فروپاشي شوروي، احساس رقابت دو كشور كه مي خواستند نفوذ خود را بر اين كشورها گسترش دهند، خيلي وجود داشت. البته غرب از طريق تركيه مي خواست اين كار صورت بگيرد كه هم كشوري مسلمان است، عضو ناتو است و هم در گسترش ناتو به شرق مشكلي ايجاد نمي كرد و رقيب دائمي ايران بود. حضور و نفوذ طبيعي ايران در كشورهاي آسياي مركزي مي تواند به طور طبيعي بيشتر گردد. تاجيكستان هم زبان ايران است- من متولد تاجيكستان هستم. وقتي بچه بودم، با لذت به راديوي ايران گوش مي كرديم و برايم بسيار دلچسب بود. ما ايرانيان را برادر خود احساس مي كرديم، چرا كه فرهنگ و زبان مشترك داشتيم. اما ايران چنين احساسي نداشت، چون ما را بخشي از شوروي مي دانست. نفوذ ايران در تاجيكستان، ازبكستان و تركمنستان به طور راحت مي توانست وجود داشته باشد. اما بخشي از ساختار سياسي اين كشورها از حضور كشورهاي اسلامي راضي نبود.
در رقابت بين ايران و تركيه، روسيه طرف ايران را گرفت و مايل به حضور ايران بود. روسيه خواستار كمك اقتصادي، فرهنگي- و نه مذهبي- ايران به اين كشورها بود. حساسيت روسيه نسبت به جمعيت مسلمان خود، اقدامات مذهبي ايران را برنمي تافت، چرا كه مسكو تصور مي كرد ممكن است اقدامات ايران وضع آن را بدتر كند. اين حساسيتها وجود دارند.
* گروهي از كارشناسان معتقدند فشار آمريكا بر ايران در آسياي مركزي ناشي از سياست ايران در قبال مسائل خاورميانه است. اين امر تا چه حد درست است؟
- آمريكا دائماً به روسيه گوشزد مي كند يكي از علل ناآرامي در قفقاز حضور ايران است. غرب بر اين امر پافشاري مي كند كه ايران پناه گروه هاي تندرو مانند حماس و حزب ا... است كه در غرب به افراطي بودن شناخته  شده اند. آمريكا به روسيه مي گويد همكاري مسكو با تهران از علل عدم آرامش در قفقاز است. اما روسيه در پاسخ مي گويد دليلي كه اين را ثابت كند، ندارد. وقتي اقدامات تروريستي در روسيه صورت مي گيرد، ايران در محكوميت آن، اظهار همدردي و پيشنهاد كمك اول است. ايران اولين كشور در ميان كشورهاي اسلامي بود كه در تماس با رئيس جمهوري تماس گرفت و در مورد خشونتهاي قفقاز اظهار تأسف و پيشنهاد همكاري كرد. اين عمل بسيار ارزنده بود.
تصور مي كنم سياست و طرحهاي ايران نسبت به خاورميانه بيشتر از سياست و طرحهاي ايران براي آسياي مركزي است. ما طرفدار همكاري بيشتر ايران با كشورهاي آسياي مركزي هستيم. البته ايران مي داند حضور آن در اين كشورها با توجه به منافع روسيه است كه پايدار مي ماند، در غير اين صورت مشكلات ديگري پيش مي آيد. اما سياستهاي ايران در اين منطقه به نفع همه اين كشورهاست. ايران در تجهيز كتابخانه ها، راهسازي و اعطاي اعتبار و غيره فعاليت مي كند.
* تحولات سياسي داخلي ايران در سياست آن در آسياي مركزي چه تأثيري دارد؟
- به اعتقاد من انقلاب اسلامي در ايران يك واقعه بسيار ارزشمند تاريخي قرن بيستم بود كه تمام فلسفه دنيا را عوض كرد. مدل يك كشور اسلامي را درست كرد كه مي تواند خوب اجرايي شود. طبعاً هر برنامه همواره به يك شكل اجرا شود، چون امروز با ديروز فرق است و بايد مقتضيات را در نظر گرفت. از انقلاب ايران ۲۴ سال گذشته است. در غرب و روسيه اين احساس وجود دارد كه دولت آقاي خاتمي دولت اصلاحي است. ايران در سالهاي اخير اصلاحات را بدون انقلاب انجام داد.
وحيد رضا نعيمي

گزارش
جدال ناموفق با سلاح هاي كثيف
006990.jpg
سازمان هاي جاسوسي غرب، به خاطر جلوگيري از فروش موشك هاي روسي «ايگلا»، از عمل خود خوشنود هستند، اما حقيقت اين است كه موشكهاي هوا به هوا در بازارهاي اسلحه اروپاي شرقي به آساني در دسترس هستند.
در ۱۹ اوت سال گذشته، شورشيان چچن يك هليكوپتر باري غول آساي روسيه، را با آتش موشك استرلاي ساخت روسيه در شهر گروزني پايتخت چچن سرنگون كردند. اين حمله يكي از بدترين حوادث جنگ چچن بود كه سقوط هليكوپتر ۱۱۵ كشته برجاي گذاشت. در مورد چگونگي گرفتن استرلا توسط شورشيان، اطلاعاتي در دست نيست، اما خريد سلاح از نمايندگان داخل نيروهاي مسلح روسيه توسط چچنها امري عادي است.
موشك استرلا در مقايسه با موشك ايگلا پيشرفته نيست، اما در بازارهاي اسلحه روسيه و شهرهاي ديگر شوروي سابق اين موشكها در دسترس هستند. بيشتر تسليحات از طريق دلالان مافيا و به واسطه سربازان كم درآمد ارتش روسيه به چچنها فروخته مي شود.
سلاحهاي ديگر مستقيما از كارخانه مي آيد. روسيه و همسايگانش صنايع اسلحه سازي گسترده اي دارند كه اين ميراث زمان شوروي سابق است. پس از اينكه مسكو نيمي از قراردادهاي عظيم فروش سلاح را منعقد كرد، از جمله ۲ سال پيش يك معامله ۷ ميليارد پوندي با هند برقرار كرد، بسياري از كارخانه ها توليدات گسترده اي يافتند. همه اينها به اين معناست كه سلاحهاي زيادي در اختيار پليس قرار دارد.
موشكهاي هوا به هواي قابل حمل در جنگ چچن، يك تهديد دائمي براي هليكوپترهاي روسيه و يك دردسر بزرگ براي غرب را ثابت كردند قسمت اعظم هزينه نيروهاي چچن از خاورميانه تأمين مي شود. كالين پاول، وزير امور خارجه، آمريكا هفته گذشته اعلام كرد كه شامل باسايف رهبر شورشيان چچن در فهرست رسمي تهديدهاي تروريستي به آمريكا قرار مي گيرد. اين حركت به مقامات آمريكايي اجازه مي دهد در حسابهاي بانكي مداخله كنند و در مكتب فكري آمريكا اين امر كمك به مردم چچن قلمداد مي شود.
مدتي است مسكو ادعا مي كند شورشيان توسط گروههاي تروريستي خاورميانه حمايت مي شوند. از نظر روس ها آخرين گواه اين ارتباطات شباهت بمب گذاران سياه پوش چچن است با بمب گذاران فلسطيني در اسرائيل كه در عمليات انتحاري به خود بمب مي بندند. احتمال نيروهاي داوطلب خاورميانه، در كنار جنگجويان چچن هنوز مطرح است. باسايف معاون فرمانده سابق كه در جنگ عليه نيروهاي روسيه كشته شد. اهل عربستان سعودي بود.
با وجود تلاش آمريكا براي بستن خطوط ارسال سلاح به جمهوري چچن در سال گذشته و اعزام تكاوراني به گرجستان، در اين زمينه توفيقي به چشم نمي خورد. واحدهاي آمريكايي به سوي «پانكيسي جورج» گسيل شدند تا اردوگاههاي واقع در چچن را تعطيل كنند، اما شورشيان به راحتي عمليات خود را به كوهها منتقل كردند و نيروهاي گرجستان تمايلي به تعقيب آنها نشان ندادند.
نوع موشكهاي قابل دسترس در بازارهاي اسلحه از مدلهاي قديمي تر شوروي سابق هستند و كاربرد اندكي در مقابل هدف گيريهاي نظامي دارند، اما در برابر هدف گيريهاي غيرنظامي مهلك هستند.
هواپيماهاي مسافري به خصوص در زمان صعود و فرود سرعت و ارتفاع كمي دارند و به هدفهايي قابل دسترس حتي براي قديمي ترين نسل موشكها تبديل مي شوند.
جت مسافربري اسرائيل خوش اقبال بود كه چندي پيش در زمان برخاستن از فرودگاه كنيا هدف موشكي كه به سوي آن شليك شده بود قرار نگرفت. موشك، تنها ابزارهاي دردسر ساز تروريستي نيستند. روسيه علاوه بر اين مشكل با گرفتاري سوخت هاي به جا مانده از سلاح هاي هسته اي و احتمال استفاده از اين سوخت ها در ساخت «بمب هاي كثيف» و همچنين مواد شيميايي كشنده كه ممكن است به دست تروريست ها بيفتند دست به گريبان است.
آمريكا بر روي طرحي براي انهدام اين سلاحها سرمايه گذاري مي كند، اما تنها يك طرح گسترده تر و مشتمل بر جمع آوري كليه مواد خطرناك و تنظيم بازارهاي اسلحه، مي تواند در زمينه مقابله با مسلح شدن تروريست ها تأثير هميشگي داشته باشد. حال آنكه جاسوسان آمريكايي به خوبي مي دانند هنوز مقادير زيادي سلاح و مواد شيميايي خطرناك در جهان پراكنده است.
منبع: آيريش تايمز
ترجمه: لادن صاعدي

سايه روشن سياست
تحقيق درباره دانشجويان
قرار است كميسيون اصل ۹۰ مجلس از دانشجوياني كه زنداني بوده و به تازگي آزاد شده اند دعوت كند تا با شركت در يكي از جلسات اين كميسيون در خصوص دوران زنداني خود گزارشي ارائه كنند.
اين جلسه به منظور بررسي صحت و سقم اظهارات انجام شده در مورد عدم برخورد شديد با دانشجويان است.
پيشتر نمايندگان مجلس كه از سوي رئيس مجلس مامور تحقيق درباره وضع دانشجويان زنداني شده بودند، در گزارش خود اعلام كردند كه با دانشجويان هيچگونه بدرفتاري نشده است.
اين گزارش را صفايي فراهاني و ابوترابي آماده كرده بودند.
استدلال
نطق پيش از دستور روز سه شنبه فاطمه راكعي در مورد زنان بويژه در آن قسمت كه به اظهارات امام جمعه تهران اعتراض كرد مورد انتقاد وحيده طالقاني قرار گرفت.
راكعي به خطيب نماز جمعه كه كار زنان را خانه داري و بچه داري دانسته بود گفت امام معتقد بودند كه زنان بايد در تمام مقدرات كشور دخالت كنند.
وحيده طالقاني بعد از جلسه به راكعي گفت كه امام جمعه تهران درست گفته و وظيفه اصلي زنان همان است. طالقاني از اينكه راكعي انتقاد خود را به امام جمعه از سوي اعضاي فراكسيون زنان عنوان كرده بود اعتراض كرد.
راكعي هم با طرح اين پرسش از طالقاني كه اگر وظيفه اصلي خانه داري و بچه داري است پس شما اينجا چه مي كني؟ گفت: كه انتقاد را از زبان خودش مطرح كرده است نه فراكسيون زنان.
نگاه آمريكايي
يك منبع مطلع به خبرنگار همشهري گفت:  آمريكايي ها از اينكه روابط ايران با شوراي حكومت انتقالي عراق روز به روز گسترش مي يابد، خرسندند. آمريكايي ها اميدوارند از طريق همكاري ايران با دولت آينده عراق اين اطمينان را براي ايران ايجاد كنند كه در صدد براندازي نظام اسلامي نيستند. تاكنون ايران مثبت ترين برخورد را با شوراي حكومت انتقالي عراق، داشته است. كشورهاي عربي اين شورا را نامشروع مي دانند حال آنكه ايران گفته است اگرچه اين شورا را از آنجا كه انتخابي نيست، نماينده مردم عراق نمي داند اما آن را گامي به سوي تشكيل دولت مشروع مي داند.
نامه نمايندگان
شماري از نمايندگان مجلس در نامه اي خطاب به ملت از شوراي نگهبان خواسته اند در مورد لوايح تبيين اختيارات رئيس جمهور و اصلاح قانون انتخابات با مجلس همكاري كند.
فشار اسرائيل برمسئولان آرژانتيني
منابع خبري از ديدار سه مسئول عالي رتبه رژيم اسرائيل با مسئولان وزارت خارجه آرژانتين و درخواست از مقامات اين كشور، مبني بر بستن سفارت تهران در بوينوس آيرس خبر دادند.
روزنامه القدس العربي چاپ لندن در گزارشي نوشت: مقامات اسرائيل در اين ديدار از آرژانتين خواسته اند تا مشخص نشدن پرونده انفجار سفارت اسرائيل در آرژانتين ( ۱۹۹۲ ميلادي) كه به كشته شدن ۲۲ نفر انجاميد - و انفجار سازمان اقليت هاي يهودي در سال ۱۹۹۴ كه ۸۵ نفر از اقليت هاي يهودي اين حادثه كشته شدند - سفارت ايران را تعطيل كند.
منابع اسرائيلي مدعي شدند با وجودي كه حمايت ايران از تروريست ها در انفجار سفارت تل آويو براي آرژانتين به اثبات رسيده است اما سفارت ايران در اين كشور همچنان به فعاليت خود ادامه مي دهد.منابع اسرائيلي همچنين تاكيد كردند وزارت امور خارجه اين رژيم، از طريق كانال هاي سري آگاه شده است كه نماينده مدعي العموم آرژانتين دستور بازداشت عاملان انفجار مقر اقليت هاي يهودي در بوينوس آيرس را كه ۲۰ ايراني بودند صادر كرده، اما هيچ اقدام صريح و روشني از خود نشان نداده است.
يك قاضي آرژانتيني هفته گذشته حكم بازداشت شماري از اتباع ايران را به اتهام دخالت در انفجار بوينوس آيرس صادر كرد اما وزارت خارجه ايران اين اتهام را بي اساس خواند.
صهيونيست ها در آرژانتين نفوذ زيادي دارند و با بهره گيري از لابي نيرومند خود بر دستگاه قضايي اين كشور تاثير مي گذارند.
آيت الله خاقاني تهديد به قتل شد
كميته مشترك قضايي متشكل از قضات عراقي و مستشاران آمريكايي، همه مدارك مربوط به قتل عبدالمجيد خويي فرزند ارشد مرحوم آيت الله خويي از مراجع سابق نجف را براي تحقيق بيشتر آماده تحويل به دادگاه مربوطه كردند.
روزنامه الزمان با اعلام اين خبر افزود: هنوز راز ترور سيد عبدالمجيد خويي كه دو روز پيش از سقوط بغداد به وسيله افراد ناشناسي كشته شد - بركسي آشكار نشده است.
در زمان قتل سيد مجيد خويي كه دو روز پيش از سقوط بغداد صورت گرفت، اين امر به هواداران مقتدي صدر نسبت داده شد اما وي چندي بعد اين اتهام را رد كرد. در همين حال منابع موثق و آگاه از اهالي نجف و عشاير عراق از تهديد به قتل آيت الله محمد خاقاني از علماي نجف و نزديكان آيت الله سيستاني خبر مي دهند.
چند تن از نزديكان آيت الله خاقاني در گفت وگو با خبرنگار روزنامه الزمان تاكيد كردند تهديدكنندگان چندي پيش ظرفي آغشته به خون را به خاقاني تحويل داده و وي را به قتل تهديد كرده اند. از زمان تهديد وي بسياري از شيعيان و عشاير نجف، به طور متناوب در اطراف منزل آيت الله خاقاني مستقر شدند تا مانع از ترور وي شوند.
ماموريت بي سابقه
سايت بازتاب خبر داد: يك گروه مستقل اطلاعاتي كه اعضاي آن ايراني الاصل هستند نقش اساسي در برخورد سه كشور آمريكا، فرانسه و انگليس با منافقين ايفا كرده است.
بازتاب بدون ذكر منبع اين خبر افزود:  بسته شدن دفاتر سياسي منافقين در آمريكا، به نتيجه رسيدن بخشي از فعاليتهاي ۶ ساله يك سرويس مستقل اطلاعاتي است كه در رابطه با اين گروه فعاليت مي كرده است.
اين گروه مستقل كه از سال ۱۹۹۷ به صورت يك گروه تحقيقاتي همكاري خود را با اف بي آي و وزارت خارجه آمريكا آغاز كرده بود، درسال ۱۹۹۹ گزارش ۶۰۰ صفحه اي را در مورد منافقين به كاخ سفيد ارائه مي كند كه اين گزارش اثر تعيين كننده اي بر اعلام تروريست بودن اين گروه از سوي آمريكا دارد.
براساس شنيده هاي خبرنگار بازتاب انگيزه اصلي شكل گيري اين گروه، انگيزه هاي وطن پرستانه و انساني بوده و فعاليت اين سرويس اطلاعاتي مستقل از جمهوري اسلامي انجام شده است.
اين نوع فعاليت مستقل اطلاعاتي تاكنون در فعاليت هاي پيشرفته امنيتي - اطلاعاتي بي سابقه بوده است و براي نخستين بار با استفاده از شيوه هاي ابتكاري و جديد صورت گرفته است.

سياست
ادبيات
اقتصاد
سفر و طبيعت
علم
فرهنگ
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  سفر و طبيعت  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |