تلويزيون، ورزش فوتبال و...
سيامك قليچ خاني: براي حرفه اي شدن ابزارهاي زيادي نياز داريم. ورزش تعارف ندارد و بايد بتواند بودجه خود را تأمين كند و از پس مشكلات برآيد. حساب چند مدال و درخشش فردي مثل رضازاده را هم بايد فراموش كرد، اگر مي خواهيد ورزش حرفه اي شود، بايد نگاه حرفه اي به آن داشت. اگر مي خواهيم ورزش به سرانجام برسد تمام واقعيت هاي آن را نيز بپذيريد. برگزاري مسابقات، قهرمان پروري و... كلاً نيازمند بودجه است. اين بودجه در تمام دنيا چگونه تأمين مي شود. رسيدن به آن چندان دشوار نيست. تبليغات، تبليغات و تبليغات. هيچ رشته اي بدون تبليغات نمي تواند روي پاي خود بايستد. امروزه ورزش بهترين اسپانسرها و حمايت كننده هاي مالي را دارد. امروزه اكثر بودجه ورزش را تلويزيون ها براي حق پخش مي پردازند. مگر مي شود مثلاً نود دقيقه برنامه مفيد و پربيننده را رايگان از تلويزيون پخش كرد. ده ها نفر تنها در يك ميدان ورزشي بهترين دوران عمر خود را در يك رقابت صرف مي كنند، تمرين كرده، رياضت مي كشند و شيره جان خود را در يك مسابقه صرف مي كنند تا صدا و سيما آن را ضبط و پخش كند. واقعاً ببينيم اين جوانان بهترين دوران بروز استعدادهاي خود را چگونه در راه ورزش خرج مي كنند و چه به دست مي آورند. تلويزيون در سال ده ها ميليارد تومان پول بابت تبليغات مي گيرد كه اتفاقاً براي نهادي مثل صدا و سيما كم هم است، اما اين جوانان كه در ميادين ورزشي از تمام نيروي خود مايه مي گذارند،حقي از حقوق خود را دريافت نمي كنند؟ يك برنامه يك ساعته از نوع سريال هاي معمولي براي تلويزيون چقدر آب مي خورد، ۱۰ ميليون يا بيشتر... آيا پخش يك مسابقه فوتبال، واليبال، كشتي و يا وزنه برداري اين ارزش و كيفيت را ندارد؟ آقاي مهر عليزاده اين درست كه طرح درآمد ورزشي از صدا و سيما تصويب نشد اما مگر مجمع تشخيص مصلحت نظام، صدا و سيما را ملزم نكرد كه به ورزش كمك كند. قشر كثيري از تماشاگران ورزشي كه در كل جامعه اكثريت راتشكيل مي دهند برخورد بسيار خوبي با تلويزيون دارند. اما چنين برداشت و تحولي در رابطه با مواجهه مردم، باشگاه ها و كل ورزش با سيما وگسترش و اشاعه خواسته هاي جامعه بايد باعث ايجاد تحول فكري در برنامه ريزان و برنامه سازان تلويزيون شود. مسئولين تلويزيون كم و بيش متوجه مي شوند و شده اند كه مردم از آنها انتظار ياري ورزش و زنده نگاه داشتن آن را دارند و نمي توانند تا ابد با همان افكار كليشه اي اهداف خود را پيش ببرند.
|
|
از اين جهت تلويزيون اساساً بازتابي است از جو فكري جامعه و خواسته هاي واقعي مردم كه بايد به آنها احترام گذاشت. عمر يكصد ساله پديده اي به نام فوتبال در تمام جوامع ثابت كرده است كه جرياني ضدفرهنگي و ضدارزش نيست و چه بسا در دامنه گسترده خود داراي معيارهاي اخلاقي نيز هست. ذهنيت اصلي شخصي برنامه ريزان اصلي تلويزيون نبايد ملاك خواسته هاي واقعي باشد؟ كسي كه وسوسه ها، تمناها و تمايلات را در وجود خود انكار مي كند، نبايد در اين پندار كه بقيه نيز اينگونه فكر مي كنند باقي بماند. اكثر بحث ها هم تكراري است و مطمئنم مسئولان سيما بيش از همه شنيده اند و بهتر از همه مي دانند. براي مثال يك سريال ۹۰ دقيقه اي چقدر مي پردازند و چرا بهاي فوتبال را نمي دهند. از آگهي هاي پخش شده قبل، ميان و بعد از يك مسابقه چقدر مي گيرند و براي خريد پخش بازيهاي ليگ برتر انگليس و ايتاليا چقدر هزينه كرده اند اما براي ورزش ايران و نجات آن چرا فقط دست بگير دارند. خود شخص علي آقامحمدي قائم مقام صدا و سيما؛ رئيس باشگاه استقلال و رئيس اتحاديه باشگاه هاي فوتبال از ايران در اين ميان مي تواند نقش مثبتي داشته باشد.مي گفتند كه باشگاه هاي فوتبال ايران در صددند از پخش مسابقه هاي فوتبال جلوگيري كنند. گفته مي شود شبكه ZDF آلمان براي پخش مستقيم بازي هاي ليگ حرفه اي فوتبال ايران اعلام آمادگي كرده و حاضر است حدود يك ميليون دلار بپردازد. اميدوارم صدا و سيما رسالت واقعي خود را در قبال ورزش انجام دهد و خواهش مي كنم يك بار ديگر طرح مجلس را مرور كنند. مطمئن بوديم با تصويب نهايي آن ورزش زندگي تازه اي را آغاز مي كرد و تلويزيون نيز ضرر نمي كرد.
حالا نوبت برانكو است
معراج مژده- قرارداد برانكو آماده است، اما نظر قطعي برانكو ۱۵ روز ديگر اعلام خواهد شد. سخنگوي فدراسيون فوتبال خيلي به موقع وارد عمل شد و قبل از اين كه رئيس از آن جوابيه هاي سرنگون كننده بدهد و در مقابل سازمان و معاون آن و تمام مطبوعات قرار بگيرد، از ايجاد تنش و جدل لفظي جلوگيري به عمل آورد كه احسنت دارد و حتماً فدراسيون فوتبالي با اين مشخصات به يك فرد ميانه رو و با تجربه نياز داشت كه سخنگو در حساس ترين زمان وارد ميدان شد و هر دو طرف را با يك حركت به آرامش دعوت نمود. افكار عمومي هم كمي ساكت شدند و اميدوار. خلاصه لجاجت و يكدندگي كار را به جايي رساند كه شخص مخالف اول برانكو حالا مجبور به دعوت از او شود و بابت اين يكدندگي و لجاجت دستمزد بيشتري بپردازد.
طبيعي است كه حالا بايد برانكو به قول معروف طاقچه بالا بگذارد و كمي هم سر سنگين شود، اما آمدن او به تمام اين گرفتاريهايش مي ارزد.