سه شنبه۱۸شهريور ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۶۲ - Sep.9, 2003
مديريت اوقات فراغت در هزاره سوم
013445.jpg
اگر قرار باشد ما فراغت فرزندانمان را رها كرده و به آن نگاه نكنيم، تصور نكنيد اين فراغت خود به خود تحقق پيدا مي كند. دنياي امروزي زمان فراغت را زمان رها و معلق و بدون مديريت تلقي نمي كند زيرا عناصر و عوامل ناسالم آماده اند كه اين زمان را اشغال كنند. اگر اوقات فراغت جامعه خود را نتوانيم سامان ببخشيم نه تنها فراغت از كنترل ما خارج مي شود بلكه در تهاجم انواع گوناگون ويروس هاي غيراخلاقي و ناهنجاريهاي اجتماعي قرار مي گيرد. قدر مسلم زمان آزاد، زمان فراغت در جهان معاصر زماني نيست كه بشود آن را رها كرد و بدان بي توجه بود. اگر فرزندانمان را بدون استراتژي در اوقات فراغت رهايشان بكنيم يك باره مي بينيد كه يك آدمي درآمده كه ديگر او را نمي شناسند يك لباسي مي پوشد، يك غذايي مي خورد، يك الگو و آرماني برمي گزيند كه با آنچه در جامعه و فرهنگ ديني و معنوي اوست بسيار متفاوت است.
اينجا گسست نسل ها به تبع آن كجروي هاي جوانان و چالش هاي اجتماعي شكل مي گيرد و رشد مي نمايد به طور كلي اگر مي خواهيد افراد و يا جوامع را ارزيابي كنيد بايد شاخص اين ارزيابي را بر چگونگي گذراندن اوقات فراغتشان بگذاريم. اين كه چگونه اوقات فراغت خودشان را مي گذرانند، اين شاخص در شناخت و ارزيابي افراد در جامعه خيلي حساس و ظريف مي باشد زيرا اين نكته طليعه ورود به عصر مدرنيته است، در واقع در دنياي مدرن است كه عنصر فراغت شكل مي گيرد و پديد مي آيد. بنابر اين اگر ما فراغت را مديريت بكنيم و به آن توجه كنيم، سامانش بدهيم و در واقع دروازه هاي عصرمدرنيته را مديريت كرده ايم. مسلماً فراغت يك پديده محدود نيست كه بگوييم منحصر به فصل تابستان است، در هزاره سوم فراغت هميشه و در همه حال وجود دارد و تأثير آن بر زندگي معاصر به صورت مستمر است لذا اگر نتوانيم فراغت افراد جامعه را خوب مديريت كنيم به تعيين دنياي كار و ساير امورات زندگي را نيز نخواهيم توانست درست مديريت بكنيم. به طور كلي مي توان گفت كه يكي از تفاوت هاي اساسي بين توسعه نيافته با دنياي توسعه يافته در هزينه پردازش انسان است.
هر قدر ما براي پردازش انسان چه در دنياي كار و چه در دنياي فراغت هزينه و سرمايه گذاري بكنيم، به همان نسبت جهان توسعه يافته اي خواهيم داشت. بدينسان از روزنه فراغت اگر به توسعه نگاه كنيم مي توان گفت كه سرنوشت يك نسل مطرح است. لذا بي توجهي دولتمردان و همچنين خانواده ها به مسئله مديريت فراغت اشتباه بزرگ و شيرجه رفتن در تاريكي است. نبايد فراموش كنيم كه سرنوشت ايران را در دوران پرالتهاب هزاره سوم، جواناني بايد به دست بگيرند كه براي توانمندسازي آنان بايد هم در بعد فراغت و هم در بعد كار آموزش ديده باشند. بنابر اين مي توان گفت كه سرمايه گذاري براي ايجاد فراغت هاي مطلوب و كيفي به معناي پردازش انسانهاي يك جامعه براي زندگي مطلوب در هزاره سوم است. قدر مسلم آنهايي كه سد ساختند، پل آفريدند، كارگاه و كارخانه توليد كردند، كاري نيك انجام دادند، اما آنهايي كه در باز توليد انسانيت، پردازش انسان، ارتقا و اعتلاي كيفي انسان و پيوند او با ايمان آسماني و الهي از روزنه و پنجره فراغت تلاش كردند كاري بس بزرگتر انجام دادند.
نكته مهم و قابل تأمل در بحث مديريت اوقات فراغت اين است كه بايد دو عنصر خانواده و دولت يا نظام حاكم استراتژي معين و مشخص برسند. دولتمردان براي جبران فراغت بايد زيرساخت ها و بسترهاي لازم را ايجاد كنند و به جاي برخورد سليقه اي و جزيره اي و ناهماهنگ با مسئله مديريت فراغت عزم ملي و منسجم در همه نهادهاي حكومتي و مرتبط به مسئله فراغت به مشاركت واقعي و عملي بپردازند و در اين راستا دولت تلاش كند، كه همه امكانات و استعدادهاي كشور به صورت هدفمند و سازمان يافته در خدمت مديريت فراغت قرار گيرد از طرف ديگر نبايد نقش و رسالت عنصر خانواده را در مسئله فراغت ناديده گرفت. متأسفانه بايد بپذيريم كه ما در مقابل خانواده هايي قرار مي گيريم كه به آنها مي گويند «خانواده زيستي» يعني خانواده اي كه فرزند توليد مي كنند و ولادت فرزند با آنها است اما به جامعه پذيري و تربيت او ديگر توجه نمي كند، در اين صورت پدر و مادر نيستند بلكه «والد» و «والده» هستند يعني توليد مي كنند اما نظارت نمي كنند و نقش هاي اساسي خود را ايفا نمي كنند. نوع ديگر از خانواده هاي ما «خانواده اتميزه» هستند يعني افراد در يك سرا زندگي مي كنند اما هيچ كس با كسي ارتباطي ندارد و از هم خبر ندارند در واقع شيرازه خانواده از هم پاشيده شده است.
فرض كنيد كه جوان هر ساعت كه دلش مي خواهد مي آيد كليد را مي اندازد در را باز مي كند و مي رود توي اتاق و مي خوابد و براي ناهار و شام منتظر همديگر نمي مانند. متأسفانه با پيدايش عصر ارتباطات و دموكراتيزه شدن هرم قدرت در خانواده ها پيوندهاي لازم گسسته شده و اين به نوعي در مقابل خانواده پدرسالار قرار گرفته است اين افراط است آن تفريط. اين كه جوان هر ساعت كه دلش مي خواهد مي آيد و هر ساعت كه مي خواهد مي رود و كسي منتظر كسي نمي شود اين خانواده اتميزه است. اين خانواده نيز از رسالت اساسي خود باز مي ماند. واقعيت اين است كه مديريت اوقات فراغت چند بعدي است و براي به سامان رساندن آن بايد تمام جوانب كار و ظرفيتهاي ملي، محلي و منطقه اي محاسبه، بسيج و هماهنگ شود و چشم انداز حركت بايد مشخص و معين باشد مضافاً دولتمردان ما بايد تدوين و قانونمند نمودن مديريت اوقات فراغت را در دستور كار خود قرار بدهند و متوجه باشند كه كتاب توسعه را نمي توان بدون توجه به مسئله مديريت اوقات فراغت نوشت.
در پايان ذكر اين نكته ضروري است كه مديريت اوقات فراغت و تفريحات سالم بايد بتواند اهداف زير را تأمين نمايد:
۱- تمايلات پرخاشجويانه افراد كه بر اثر لزوم رعايت مقررات جدي و خاص در محيط كار و تحصيل ايجاد شده، به طريقي مطلوب و سالم و ملايم و مدني تخليه نمايد.
۲- افراد بتوانند ذوق ها و توانايي هاي خلاق و متنوع خود را كه احياناً در محيط كار و تحصيل امكان و فرصت تحصيلي براي آنها نيست به كار اندازد.
۳- تفريحات سالم بايد با ايجاد محيطي متنوع بتواند از يكنواختي ساعات محيط كار و تحصيل بكاهد و به افراد فرصت دهد تا اوقاتي را به دور از نگراني و فشارهاي زندگي و حرفه اي به تسكين اعصاب و عواطف و همچنين خودسازي و خودشناسي شان بپردازند.
لطيف روحاني

از ميان آثار شما
كنگرها و پهنه آسمان آبي ...
013440.jpg
عكس : جمشيد فرجوند فردا

يك حادثه ناگوار و يك پرسش
روز شنبه(۸ شهريور) ساعت ۳۰/۸ صبح دانشجوي كارشناسي ارشد آمار دانشگاه شهيدبهشتي(احمد سعيدي) جهت آماده كردن صبحانه وارد آشپزخانه مي شود. اما به محض روشن كردن كبريت، آشپزخانه منفجر مي شود و شعله هاي آتش او را دربرمي گيرد و تقريباً تمام اعضاي بدن او دچار سوختگي مي شود. به گواهي دانشجويان طبقه دوم كوي دانشگاه شهيد بهشتي لوله هاي گاز آشپزخانه از ماهها قبل نشت مي كردند. آنها اين نقص فني را بارها و بارها به مسئول بلوك يك(بلوك دانشجويان ارشد و دكتري) اطلاع داده بودند اما توجهي به اين نقص و لوله هاي گاز نمي شود. نامبرده بر اثر سوختگي توان راه رفتن را از دست داده بود. هم اتاقيهاي او به اميد آمبولانس فرسوده خوابگاه يك ساعت به اين مسئول و آن رئيس مراجعه  كردند و پس از آن كه حال دوست خود را خيلي بد  يافتند، با تاكسي تلفني وي را به بيمارستان منتقل  كردند.
آيا نبايد حداقل فوريت هاي پزشكي براي كمك به آ سيب ديدگان احتمالي مهيا باشد؟
جمعي از دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي

ضرورت  ايجاد معاينه فني سريع و ارزان براي خودروها
013450.jpg
به مصداق «علاجي بكن كز دلم خون نيايد»، با تعويض كلي اتومبيل ها دردي دوا نمي شود. اتومبيلي كه بدون عيب و نقص باشد، حتي اگر سالها از تاريخ ساخت آن گذشته باشد، نيازي به تعويض ندارد و اساساً تعويض ناگهاني ميليون ها اتومبيل مردم عملي نبوده و امكان پذير نخواهد بود و همانگونه كه وزير محترم صنايع و معادن گفته است با انجام تشريفات مرتب فني لازم چنانچه اتومبيلي واقعاً فرسوده و آلوده كننده باشد بايد آن را تعمير و عيبش را مرتفع ساخت، مثل فردي كه بيمار مي شود بايد در معالجه او سعي و كوشش به عمل آيد.
با تأسيس مكان هاي بازديد فني و ايجاد تسهيلات در اين زمينه كه كار چندان دشواري نيز نمي باشد مي توان به مرور، اتومبيل هاي آلوده كننده و داراي نقص اساسي را از دور خارج كرد.
محمدجعفر- كرمانشاه

دردها را شناسايي كنيم و به فكر درمان باشيم
013455.jpg
زندگي واقعاً ساده است و از هر دست كه بدهيم از همان دست مي گيريم. هر انديشه اي كه از ذهن ما مي گذرد آينده ما را مي آفريند و هر كدام از ما با انديشه ها و احساس هايمان تجربه هاي خود را مي آفرينيم. به عقيده روانشناسان، خود ما اوضاع و شرايط را ايجاد مي كنيم و براي ناكامي خود ديگران را سرزنش مي كنيم. وقت آن رسيده كه با خود روراست باشيم و بپذيريم كه خود ما تجربه ها و واقعيت هاي زندگي را مي سازيم و با هر اعتقادي كه درباره خود يا درباره زندگي داشته باشيم با همان زندگي مان را شكل مي دهيم و بنا مي كنيم:
بيرون ز تو نيست هر آنچه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهي كه تويي
عقايد محدود كننده ما را ضعيف و كوچك مي كنند و اگر كسي خوشبخت نيست به واقع تقصير خودش است زيرا خداوند همه زيبايي ها را براي سعادت و خوشبختي انسان آفريده است.
غرق شدن و چشم دوختن به اهدافي مجهول و حريصانه به جلو رفتن چشمهايمان را براي ديدن زيبايي و الطاف خداوند بسته است. چه كسي اين قانون را براي ما گذاشته كه محكوم به رنج بردن و ناراحتي كشيدن هستيم؟ جز خودمان! كدام متفكر انديشمندي چنين استدلال كرده كه افسرده بودن و زانوي غم به بغل گرفتن و مدام خود را سرزنش كردن و زير سؤال بردن ما را به نيكويي و ضمير روشن و آگاه مي رساند.
ما فراموش كرده ايم كه يك انسان طبيعي و سالم بايد شاد و خوشحال باشد و از لحظه لحظه هاي زندگي خويش لذت ببرد و منتظر نماند كه خوشبختي به دنبالش بيايد...
نيكبختي و سعادت زماني به سراغمان مي آيد كه با پذيرا بودن خود سرگرم هستيم و مشغول، آنقدر كه فرصت نداريم لحظه اي به عقب برگرديم تا به آنچه بر ما گذشته نظري بيفكنيم و آن را سبك و سنگين كنيم و مدام خود را به دست تيرهاي ملامت  و سرزنش بسپاريم.
«خوشبختي» يك مسافرت است كه از درون با «خويشتن دوستي» آغاز مي شود و مقصد «بازگشت به خويش» است.
اول ياد بگيريم خودمان را دوست بداريم، آن وقت مي توانيم سعادت و آرامش را در خود ببينيم و از آن زمان است كه همه چيز در زندگي بر وفق مراد ما خواهد بود و خواهيم ديد معجزات كوچكي را كه در همه جا منتظر ما هستند و ريتم زيبا و هماهنگي كه درونمان را مي نوازد و سلامتمان را بهبود مي بخشد، روابطمان را موفقيت آميز تر مي سازد و خلاقيت خود را از راههاي رضايت بخش تر عيان و آشكار مي سازد.
يكي از محققين بر اين باور است كه: افرادي كه خود را و تن خويش را دوست مي دارند نه از خود سوءاستفاده مي كنند و نه از ديگران دوست داشتن و تأييد. دوست داشتن خود، فضايي از ايمني و اعتماد و استحقاق و پذيرش مي آفريند و به ذهن سازمان مي دهد و روابطي دلخواه تر در زندگي پديد مي آورد.
به عقيده روانشناسان ريشه تمام ناراحتي ها، نابساماني هاي روحي و عدم موفقيت امروز را بايد در دوران كودكي و عوامل سازنده آن جستجو كنيم.
اگر والديني تند مزاج و عصبي داشته ايد كه بسيار پرخاشگر بودند؛ اگر پدر و مادري داشته ايد كه نسبت به وجود شما بي تفاوت و بي اعتنا بودند و در آن دوران كمبود محبت زيادي احساس كرده ايد و خيلي اگرهاي ديگر... همه و همه هيچ دردي را درمان نخواهد كرد.
از همين لحظه سعي كنيد ديگر نسبت به خود احساس ترحم نداشته باشيد. چون اين حس ترحم به خود باعث مي شود كه تمام نارضايتي هايتان از زندگي و آنچه داريد و نداريد و آنچه هستيد و مي خواستيد باشيد را به گردن ديگران بيندازيد.
براي رهايي از گذشته مشتاق عفو و بخشايش باشيم
وقتي ما رهايي از گذشته را انتخاب كنيم و همگي از جمله خودمان را ببخشيم و صميمانه بگوئيم مشتاق عفو و بخشايش هستيم؛ خويشتن دوستي آغاز مي شود و تأييد و پذيرش خويشتن در اين لحظه شاه كليد دگرگوني هاي مثبت در همه زمينه هاي زندگي است و فرآيند شفا آغاز مي شود. براي درمان و شفاي خودمان هم كه شده لازم است كه گذشته ها را رها كنيم و يكايك افراد را ببخشائيم. انتقاد، ما را در الگويي كه قرار داريم و مي خواهيم دگرگونش كنيم محبوس مي كند و تفاهم داشتن و ملايم بودن با خود به ما كمك مي كند كه از الگوي خود بيرون بيائيم.
نقطه اقتدار همواره در لحظه حال است، دگرگونيها را مي توان از اين لحظه آغاز كرد. محبت و خويشتن دوستي درمان معجزه آساي هر دردي است كه البته نبايد با غرور و نخوت و خودپرستي اشتباه شود و منظور حرمتي ژرف نسبت به خود مي باشد. محبت مي تواند به هر مسيري برود: ديدن زيبايي هاي زندگي، شادي زنده بودن را دريافتن، دوست داشتن بدن و ذهن و طرز كارش، دوست داشتن گياهان و پرنده ها و به طور كلي كائنات. و اگر غير از اين نگرش را داشته باشيم نشانه آن است كه خود را دوست نداريم.يعني مدام به سرزنش و انتقاد خود بپردازيم:
- با بدغذايي و مواد مخدر با جسم خود بدرفتاري كنيم.
- اين اعتقاد را انتخاب كنيم كه دوست داشتني نيستيم.
- اگر بيماري و درد در تن خود بيافرينيم.
- در آشفتگي و بي نظمي زندگي كنيم.
- قرض و فشار براي خود ايجاد كنيم.
- اگر جرأت نكنيم براي كار و خدمت خود دستمزد و پاداش مناسب بطلبيم.
خود را بي ارزش پنداشتن يكي ديگر از نشانه  هاي عدم خويشتن دوستي است. دست به كاري نمي زنيم و نقش خود را ايفا نمي كنيم آن وقت مي پنداريم كه لياقتش را نداريم:
سفر شب دراز است و بي نور تو در ظلمت آن
دل به عشق تو كه دادم صبح شد آغازم
وقت آن رسيده كه از ديدگاه تازه و متفاوتي به زندگي خود نگاه كنيد. دريابيد كه بسياري از چيزهايي كه فكر مي كرديد بايد انجام دهيد براي جلب رضايت ديگران بود چيزهايي كه تمايل به انجامش نداشتيد و دليل انجامش ترس بود و يا احساس ترحم.
به هر حال، گذشته كوچكترين اقتداري بر ما ندارد و مهم نيست كه براي چه مدت زماني الگويي منفي را با خود نگاهداشته بوديد، نقطه اقتدار در لحظه حال است. به ياد داشته باشيد كه سال هاي سال از خود انتقاد كرده ايد و كاري از پيش نبرده ايد. پس اكنون خود را تأييد كنيد و دوست بداريد و ببينيد چه پيش مي آيد. اگر تصميم گرفته ايد خوشبخت، سلامت و در زندگي موفق باشيد اول بايد ياد بگيريد كه خودتان را بپذيريد و دوست بداريد. آن وقت خيلي زود شاهد تحقق آرزوهايتان خواهيد بود.
منيژه ميرعبدالرحيمي
تهيه و تنظيم: شيرين رحيمي

سخنگاه آزاد
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
آموزشي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
علمي فرهنگي
محيط زيست
معلولين
موسيقي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
همشهري ضميمه
بازارچه همشهري
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سخنگاه آزاد   |   سياسي   |  
|  شهري   |   علمي فرهنگي   |   محيط زيست   |   معلولين   |   موسيقي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |